سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آدمى در جهان نشانه است و تیرهاى مرگ بدو روانه ، و غنیمتى است در میان و مصیبتها بر او پیشدستى کنان . و با هر نوشیدنى ، ناى گرفتنى است و با هر لقمه‏اى طعام در گلو ماندنى ، و بنده به نعمتى نرسد تا از نعمتى بریده نشود ، و به پیشباز روزى از زندگى خود نرود تا روزى از آنچه او راست سپرى نشود . پس ما یاران مرگیم و جانهامان نشانه مردن ، پس چسان امیدوار باشیم جاودانه به سر بردن ؟ و این شب و روز بنایى را بالا نبردند جز که در ویران کردن آن بتاختند و در پراکندند آنچه فراهم ساختند . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 96 مرداد 19 , ساعت 2:16 عصر

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

در بیمارستان قلب جماران، کتاب "حیات فرات" توجهم را جلب و به مطالعه آن پرداختم، که بخشی از آن مربوط به سخنرانی بسیار مهم امام خامنه‌ای در دیدار فرماندهان لشکر 27 محمد رسول‌الله (ص) در تاریخ 20خرداد 75 بود و لذا با خود گفتم؛ اگرh مسئولین قوای سه گانه کشور و جریان انقلابی، آن سخنرانی مهم را چراغ نورافشان حرکت آینده کشور می کردند، امروز نه تنها برخی از خاکرزیزها و سنگرها نظام اسلامی، تحت اشغال تهاجم فرهنگی، تحریم اقتصادی و مسئولین و نمایندگان لیبرال و غربزده، قرار نمی گرفت، بلکه با استقرار دولت اسلامی، زمینه ی ظهور حضرت بقیة الله العظم فراهعم می شد، اما افسوس که اشرافیت، عده ای از مسئولین کشورمان را بر زمین زد و همچون جریان ناکثین در زمان امیرالمومنین(ع) از فرمان رهبری سرپیچی کردند! و جریان انقلابی هم، گول نفاق همان مسئولین اشرافی را خورد و غفلت ورزید!

هر ایرانی، عکس سلفی تعدادی از نمایندگان حقیر و غربزده مجلس شورای اسلامی ایران را با خانم موگرینی مشاهده کرد، دریافت، که اگر به سفارش حضرت روح الله، از نفوذ لیبرالها و غربزده ها در مراکز تصمیم گیر و تصمیم ساز نظام اسلامی جلوگیری می کردیم، امروز شاهد این افتضاح بزرگ جهانی، از سوی برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نبودیم!

حضرت روح الله فرمودند: «تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست لیبرالها بیفتد.»

(صحیفه امام، ج‏21، ص: 285)

پس چرا از سخن حضرت روح الله غفلت کرده و زمینه نفوذ لیبرالها و غربزده ها، در قوه مجریه و مقننه فراهم گردید؟! علت اینی غفلت را باید از سخنان راهبردی امام خامنه ای در 20 خرداد 75 جستحو کرد، که فرمودند:

«اصلاً دنیا یعنی چه؟ یعنی پول، یعنی خانه، یعنی شهوت، یعنی مقام، یعنی اسم و شهرت، یعنی پست و مسؤولیت، و یعنی جان. اگر کسانی برای حفظ جانشان، راه خدا را ترک کنند و آن‌جا که باید حق بگویند، نگویند، چون جانشان به خطر میافتد، یا برای مقامشان یا برای شغلشان یا برای پولشان یا محبّت به اولاد، خانواده و نزدیکان و دوستانشان، راه خدا را رها کنند، اگر عده‌ی این‌ها زیاد باشد آن وقت دیگر واویلاست. آن وقت حسین‌بن‌علیها به مسلخ کربلا خواهند رفت و به قتلگاه کشیده خواهند شد. آن وقت، یزیدها بر سرِ کار میآیند و بنی‌امیّه، هزار ماه بر کشوری که پیغمبر به وجود آورده بود، حکومت خواهند کرد و امامت به سلطنت تبدیل خواهد شد! ... چرا چنین کاری کردند؟! اگر امثال شَبَثْ بن ربْعی در یک لحظه‌ی حسّاس، به جای این‌که از ابن زیاد بترسند، از خدا میترسیدند، تاریخ عوض میشد. گیرم که عوام متفرّق شدند؛ چرا خواصِ مؤمنی که دوْر مسلم بودند، از او دست کشیدند؟ بین اینها افرادی خوب و حسابی بودند که بعضیشان بعداً در کربلا شهید شدند؛ اما این‌جا، اشتباه کردند.»

آری؛ اگر علی لاریجانی با لابی کثیف لیبرالهای جریان زر و زور و تزویر به ریاست مجلس انتخاب نمی شد! امروز، از جبهه حق دفاع می کرد و بر اساس آئین نامه داخلی مجلس، با لیبرالها و غربزده های مجلس برخورد می نمود، آنگاه نمایندگانی بی کفایت و لیبرال بر کرسی های مجلس تکیه نمی زدند و به اسلام، آرمانهای انقلاب و امام خیانت نمی شد! اما چه می شود گفت؛ که رئیس و اعضاء هیئت رئیسه مجلس، با دلالی دولت و نمایندگان مجلس انتخاب شده اند، لذا چاره کار در دستان پر قدرت ملت است که باید پاسخ اقدام کثیف و حقیرانه ی نمایندگان خود را بدهند.   

والسلام



لیست کل یادداشت های این وبلاگ