سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جانها، طبیعت های بدی دارند و حکمت است که از آنها باز می دارد . [امام علی علیه السلام]
 
جمعه 94 اردیبهشت 11 , ساعت 11:36 عصر

بنام خدا و برای خدا

شاید بعضی از دوستان و کاربران عزیز سئوال کنند که چرا در مورد برخی از اعضاء دولت اعتدال و بخصوص شخص رئیس جمهور محترم از لفظ جریان لیبرالیسم غربی استفاده می نمایم. برای پاسخ دقیق به این سئوال، باید به اصول و مبانی جریان لیبرالیسم غرب و کاربرد آن در سایر کشورها پرداخته شود و حتی امکان ارائه گزارشی از موفقیت و یا به بن بست رسیدن این جریان در حوزه های اقتصاد، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی وجود دارد که در وقت لازم به توضیح و تشریح آن پرداخته خواهد شد.

لیبرالیسم (Liberalism ) در معنای لغوی به معنی آزادی خواهی می‌باشد و آزادی شخصی را مهم‌ترین هدف سیاسی خود می‌داند. ضمناً استفاده از کلمه لیبرال برای افراد و اشخاص به معنای پیرویش از مکتب لیبرالیسم است و به صورت کلی می توان گفت؛ لیبرالیسم بر حقوق افراد و برابری فرصتها، از جمله گسترش آزادی اندیشه و آزادی بیان، محدود کردن قدرت دولت‌ها، نقش قانون، تبادل آزاد ایده‌ها، اقتصاد بازاری یا اقتصاد مختلط و یک سیستم شفاف دولتی تأکید می ورزد. تت

بطور خلاصه اصول اعتقادات لیبرالیسم بر گرفته از تفکر اومانیسم (Humanism) بوده که بدین شرح است: الف) انسان ذاتاً فاسد نیست ب) هدف زندگی، خود زندگی است نه زندگی در جهان آینده ج) انسان فقط با راهنمایی عقل و تجربه قادر است زندگی کاملاً خوبی در این دنیا داشته باشد.د) شرط نخستین و بنیادی زندگی خوب در این دنیا عبارت است از آزاد ساختن فکر مردم از بند جهل و خرافات و آزاد ساختن بدن از ظلم و ستم مقامات اجتماعی.

به صراحت می توان گفت که فجایع و حوادث ناگواری که در نیمة نخست قرن بیستم به ویژه دو جنگ جهانی اول و دوم رخ داد، برگرفته از همین دو مکتب بود که اصالت را به انسان و آزادی مطلق می داد، که حاصلش تنها در جنگ جهانی دوم بیش از 70 میلیون نفر کشته بود! حوزه آزادی لیبرالیسم آنقدر وسیع تعریف شده که آزادیهای دیگری همچون ازدواج هجنس بازان و مخالفت با دین در عرصه اجتماع را می توان به آن اضافه نمود و فجایعی که امروز در کشورهای مسلمان می بینیم، پیامدهای مکتب لیبرالیسم  است.

با این توضیح مختصر، حالا به برخی از اظهار نظرهای آقای حسن روحانی که بر خلاف دین و اصل 121 قانون اساسی است و با مکتب لیبرالیسم همخوانی دارد نظری می افکنیم و قضاوت را به عزیزان بازدید کننده می سپارم. ایشان در حوزه دین، فرهنگ و سیاست می گوید:

-"تقسیم هنرمندان به هنرمندان ارزشی و غیر ارزشی بی معناست"

-"آمریکا کدخدای ده است و با کدخدا بستن راحت تر است"

-"پلیس موظف به اجرای اسلام نیست"

 -"عده ای به نام آنکه در برابر ابرقدرتها بایستیم و مبارزه کنیم، جیب مردم را زدند و اموال مردم را غارت کردند."

-"اینقدر در زندگی مردم مداخله نکنید، ولو به خاطر دلسوزی؛ بگذاریم مردم خودشان راه بهشت را انتخاب کنند، نمی‌توان با زور و شلاق مردم را به بهشت برد."

-"دین را نباید دست دولت بدهیم دین دست علما، مراجع، فرهیختگان و دلسوزان است و آنان باید دین را تبلیغ کنند."

 -"بعدها غصه دیگری شروع شد که با ماهواره‌ها چه کنیم اگر خدای نکرده تلویزیون‌مان با دیش مخفی و آشکار، شبکه دیگری را بگیرد، در جوانان ایرانی چگونه ایرانیت و اسلامیت می‌ماند. آمدیم و در پشت بام‌ها و بالکن‌ها با آن مبارزه کردیم، اما تاثیری نداشت اما نه ایمان مردم پر زد و نه هویت مردم از دست رفت."

حالا سخنان رئیس جمهور را با اصل 121 قانون اساسی و سوگند رییس جمهور مقایسه کنید و سپس قضاوت فرمائید که رابطه این سخنان با لیبرالیسم تا کجاست. رییس جمهور در مجلس شورای اسلامی در جلسه‏ ای که با حضور رییس قوه قضاییه و اعضای شورای نگهبان تشکیل می‏شود به ترتیب زیر سوگند یاد می‌کند و سوگندنامه را امضاء می‌نماید.

بسم‏ الله‏ الرحمن‏ الرحیم "من به عنوان رییس جمهور در پیشگاه قرآن کریم و در برابر ملت ایران به خداوند قادر متعال سوگند یاد می‌کنم که پاسدار مذهب رسمیو نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی کشور باشم و همه استعداد و صلاحیت خویش را در راه ایفای مسوولیتهایی که بر عهده‏ گرفته‏ام به کار گیرم و خود را وقف خدمت به مردم و اعتلای کشور، ترویج دین و اخلاق، پشتیبانی از حق و گسترش عدالتسازم و از هر گونه خودکامگی بپرهیزم و از آزادی و حرمت اشخاص و حقوقی که قانون اساسی برای ملت شناخته است حمایت کنم. در حراست از مرزها و استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور از هیچ اقدامی دریغ نورزم و با استعانت از خداوند و پیروی از پیامبر اسلام و ائمه اطهار علیهم‏السلام قدرتی را که ملت به عنوان امانتی مقدس به من سپرده است همچون امینی پارسا و فداکار نگاهدار باشم و آن را به منتخب ملت پس از خود بسپارم."

والسلام

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ