سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تقدیر بر تدبیر چیره شود چندانکه آفت در تدبیر بود . [ و این معنى در پیش آورده شد با تعبیرى مخالف این الفاظ ] . ( شماره ) . [نهج البلاغه]
 
شنبه 94 اسفند 8 , ساعت 8:58 عصر

به نام خدا و برای خدا

پس از اینکه تفکر لیبرالیسم به اسم اعتدال قوه مجریه را در سال 92 بدست گرفت، همواره تلاش نموده که با منبع اصلی لیبرالیسمع یعنی آمریکا و غرب ارتباط منظم و منسجم برقرار نماید و لذا برای اینکه جلوی نگاه تیزبین حافظان نظام اسلامی در شورای عالی امنیت ملی گرفته شود، پرونده هسته ای از دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی خارج و به وزارت خارجه منتقل و در اختیار باند نیورکی های آن وزارتخانه قرار می گیرد، تا با هماهنگی کدخدا(آمریکا) تأسیسات هسته ای ایران برچیده شود و این هدیه گرانبهاء را که حاصل مجاهدت دانشمندان هسته ای کشورمان بود، به ثمن بخس توسط دولت لیبرال جناب روحانی، تقدیم کدخدای خود، یعنی آمریکا نمود!

با اجرائی شدن برجام، آمریکا اولین هدیه شیرین خود را از دستان بی رمق و لرزان دولت غربگرای آقای روحانی دریافت نمود و پش از این در ادامه بازی دومینوی خود، که رئیس دولت ایران به دروغ آن را بازی برد-برد معرفی نموده، بدنبال از کار انداختن سیستم موشکی ایران است و لذا این روزها مرتباً بحث آزمایش موشکهای ایران و برد آنها توسط آمریکائیها مطرح میشود، هر چند که با روی کار آمدن دولت اعتدال پرتاب ماهواره و انجام رزمایشهای موشکی متوقف گردیده ولیکن خواسته های استکبار به انتها نرسیده است.م

زمانی بود که جریان روشنفکری در ایران، هر نوع اختراع و اکتشاف را توسط ملت ایران با آماده بودن کالاهای غربی، ناپسند می دانستند و می گفتند؛ ما ارباب هستیم و غربی ها نوکران ما، پس بهتر است تا آنها تولیدات خود را آماده و برای مصرف در اختیار ما قرار دهند و زحمات تولیدات بعهده آنها باشد و لذا هر نوع اختراع و ابداع جدیدی را رد می کردند ولیکن در دولت جناب روحانی، با داشتن مشاورین و وزرائی غربزده، همچون سریع القلم، ظریف و حسین فریدون (برادر روحانی) حاصل دسترنج دانشمندان کشورمان را با دستورات محرمانه و ویژه کدخدا به باد می دهند! و اسم آنک را با تزویر و نفاق آن را بازی برد-برد می نامند، تا همانند دوران منورالفکرها به مصرف کنندگان کالاهای غربی-آمریکائی تبدیل شویم! و لذا رمز سخن جناب روحانی را باید از چگونگی قرار دادن کلید به کدخدا(آمریکا) در تاریخ 7 بهمن 94 جستجو کرد، آنجا که گفت: «امکان پذیر هست که بین ایران و آمریکا یک رابطه غیرخصمانه و بدون تنشی برقرار شود، کلید این کار در واشنگتن است و در تهران نیست. اگر این کلید در تهران بود من حتما از آن استفاده می کردم اما متاسفانه در واشنگتن است و آنها باید از این کلید استفاده کنند.» 

گویند؛ در اوائل انقلاب، پاسداران کمیته یک مشروب خوار را دستگیر کرده بودند، یارو درون پاسگاه از ماموران پرسید؛ مرا برای چه اینجا آورده اید؟ گفتند برای عرق خوری! و یارو گفت؛ پس زودتر بیارین بخوریم، می خوام برم کار دارم!!

والسلام



لیست کل یادداشت های این وبلاگ