سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اگر بنده آجل و پایان آن را مى‏دید ، با آرزو و فریبندگیش دشمنى مى‏ورزید . [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 93 تیر 9 , ساعت 4:23 عصر

بنام خدا و برای خدا

در جریان شناسی شماره 6 پیرامون شکل گیری مجاهدین انقلاب اسلامی، توضیحاتی داده شد و لذا با توجه به اهمیت این حزب که در مقاطع مختلف انقلاب اسلامی بصورت آشکارا، نیمه مخفی و مخفی فعالیت می کرده، ضرورت شناخت آن در این برهه زمانی بیش از گذشته احساس می شود و در این قسمت اقدامات سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در سال 1360 در جریان انفجار نخست وزیری و شهادت شهیدان رجائی و باهنر را مورد واکاوی قرار می دهیم و کاربران محترم توجه داشته باشند که در ادامه مطلب، اختصارا نام "سازمان" را بجای "سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی" استفاده خواهم کرد.

سازمان در سالهای اولیه انقلاب، از قدرت بسیار بالائی برخودار بود و بخشهایی از مراکز حساس کشور همچون امنیت نخست وزیری، جذب و بکارگیری نیروهای کلیدی و رکن دوم ارتش که معمولا اطلات محرمانه و سری کشور در آنجا نگهداری می شد در اختیار سازمان بود و در این راستا عناصری که به کارگیری می شدند معمولا از دوستان و همراهان در قبل از انقلاب سازمان بودند، که بیشتر آنها با سازمان مجاهدین خلق (منافقین) ارتباط داشتند و به همین خاطر افرادی همچون جواد قدیری مدرس، محسن سازگارا، مسعود کشمیری و کلاهی از سوی علی اکبر تهرانی و بهزاد نبوی،  و ... جذب گردیدند و مراکز مهمی تحت نفوذ این افراد قرار گرفت.قدیری

فردی بنام علی اکبر تهرانی یکی از متهمین انفجار نخست وزیری در 8 شهریور و از اعضاء مهم منافقین ، در اعترافات خود می نویسد:« برمبنای دستور تشکیلاتی سازمان منافقین، طرح نفوذ کشمیری (عامل اصلی انفجار) به نخست وزیری مطرح و به نامبرده ابلاغ می گردد، که به هر نحو ممکن کشمیری را به یکی از ادارات نخست وزیری وارد کند و به وی تأکید می شود که اداره خاصی در نخست وزیری مورد نظر نیست، صرفا نفوذ وی به نخست وزیری مطرح است و متذکر می شوند که پس از ورود کشمیری به نخست وزیری عناصر دیگری وی را به محل مورد نظر جهت انجام مأموریت ویژه یاری خواهند نمود.»

علی اکبر تهرانی متهم ردیف دوم انفجار و از دوستان نزدیک کشمیری است که عامل اصلی فراهم کردن شرایط نفوذ وی به نخست وزیری بوده است. علی اکبر تهرانی قبل از انقلاب یکی از عناصر فعال در سازمان منافقین بوده که به همراه مسعود کشمیری تحت مسئولیت محمود طریق الاسلام فعالیت می نموده و در خصوص جسد سازی برای کشمیری بعد از انفجار نخست وزیری به همراه محسن سازگارا( فراری به آمریکا) و قوچکانلو نقش اساسی داشته است. اینها تلاش داشتند اول جسد شهید رجائی را بعنوان جسد کشمیری در تابوت قرار دهند، که وقتی موفق به این کار نمی شوند مقداری خاکستر از محل انفجار جمع آوری می کنند و در درون تابوت قرار می دهند و به عنوان جسد کشمیری بر روی دوش مردم تشیع و به خاک می سپارند و این در حالی است که پزشک قانونی نسبت به اجساد شهیدان رجایی، باهنر و دفتریان نظر داده ولیکن در خصوص جسد ساخته شده برای کشمیری، نظری اخذ نمی شود و تهرانی و سازگارا به بهشت زهرا می روند تا زمینه دفن کشمیری را فراهم نمایند.

پس بررسی پرونده اتهامی علی اکبر تهرانی در چند جلسه، دادگاه با کسب اجازه از شورای عالی قضائی، ادامه محاکمه را تا انجام تحقیقات از سایر متهمین متوقف می نماید، که پس مدتی امکان بازجوئی از افرادی همچون بهزاد نبوی و سعید حجاریان بخاطر اینکه در قدرت هستند فراهم نمی گردد و در سال 63 بازجوئی مختصری از بعضی از افراد صورت گرفت و امکان محاکمه عادلانه آنها هیچ وقت فراهم نگردید.

آقای رفسنجانی در خاطرات سال 63 پیرامون انفجار نخست وزیری می نویسد:« بعد از دستگیری علی تهرانی ، پای افرادی مثل بهزاد نبوی خسرو قنبری تهرانی و چند نفر دیگر به میان آمد، به این پرونده رسیدگی کامل نشد...» در سال 64 موسوی خوئینی ها پس از شهادت ربانی املشی و کنار رفتن شهید لاجوردی، بیش از ده ساعت به بررسی پرونده علی اکبر تهرانی پرداخت و در نهایت به دادستان انقلاب مرکز می گوید که وی (علی اکبر تهرانی) مسائلش روشن است و در جریان تمام اقدامات کشمیری بوده و باید اعدام شود. اما در نهایت وی با اعمال فشارها با وجه الکفایه پنج میلیون ریالی آزاد می شود.( در حال حاضر در یکی از شهرهای شمال زندگی می کند)

آقای حسن عسکری راد در 6 شهریور سال 1390 در رابطه با انفجار نخست وزیری در گفتگو با رادیو فرهنگ می گوید:« محسن سازگارا به من گفته بود که این بار نوبت شهادت رجائی است. این نشان می داد که او ارتباطاتی داشته.»

طبق بعضی اطلاعات، جلسه محرمانه ای پس از انفجار نخست وزیری با حضور بهزاد نبوی، خسرو قنبری تهرانی ، سعید حجاریان و مصطفی قنادها برگزار و بیانیه ای در رابطه با شهادت کشمیری تنظیم و به وسیله محسن سازگارا،( معاون سیاسی اجتماعی نخست وزیری ) به صدا وسیما و مجلس ارسال می شود.رجائی

در رابطه با انفجار نخست وزیری به گوشه ای از نظرات آقای هاشمی رفسنجانی  که  به دفعات مختلف از بهزاد نبوی به دفاع برخاسته اند می پردازم، ایشان در خطبه های نمازجمعه13 شهریور1360 می گوید:« مسأله دیگر ی که در همین رابطه می خواهم بگویم این است که این ترورها به همراه یک سری برنامه های دیگر طرح ریز ی شده است. یعنی در کنار ترور اشخاص، برنامه ترور شخصیت های مشابه هم وجود دارد.یعنی برا ی این که دو کارکرده باشند برنامه می ریزند یکی را بکشند و یکی را هم درکنار او بدنام کنند که گاهی موفق میشوند وگاهی نمی شوند.آن روزی که در دفترحزب جمهوری اسلامی بمب منفجرشد و 72 نفر شهید شدند، زیرکانه نوشتند که بنا بود هاشمی رفسنجانی ، رجایی و بهزاد نبوی در آن مجلس باشند، ولی به طور معجزه آسا یا مرموز یکی شان یک ساعت زودتر رفت، یکی نبود و یکی فلان. جوری نوشتند تا جوّ را آلوده کنند که اینها خودشان اینکار را کردند. اخیرآ شنیدم تلفنهای ی به کار افتاده و افرادی جریانهایی  که تحقیقآ ریشه در لیبرالیسم یا خود منافقین دارند می خواهند شخصیت بسیار معتبراین جمهوری آقای بهزاد نبو ی  را زیرسؤال ببرند. این ترور دوم است، یعنی خواسته اند در کنار آن ترور این ترور هم باشد.اگر رجایی را بیرون کردند، بهزاد راهم میخواهند اینطور بیرون کنند و بعد بدنامی درست کنند.»

آقای هاشمی در 16 شهریور سال 60 می نویسد:«کیانوری وعموئی ازدبیران حزب توده به عنوان یک ملاقات فوری ضروری آمدند کارشان سعایت علیه آقای بهزاد نبوی بود.حزب توده تصمیم گرفته ایشان را بدنام کند و یک گزارش جعلی به ظن قوی آورده بودند. سیاست تفرقه اندازی دارند باید فکری کرد و ضمنا تقاضای اجازه فعالیت بیشتر داشتند.»

آقای رفسنجانی در 22 شهریور می گوید:«مهندس بهزاد نبوی این روزها مورد هجوم شایعه پردازان و تفرقه اندازها شده حتی متهم به دست داشتن درانفجار نخست وزیری می شود.و حزب توده دراین شایعه پردازیها دست دارد .ایشان آمدند منزل و نگران بودند و با هم صحبت کردیم.معلوم است که ضد انقلاب برای ایجاد تفرقه بین حزب جمهوری ومجاهدین انقلاب اسلامی و ایجاد جوّ سوء تفاهم دست به این شیطنتها می زند.»

سالها بعد مجله اسپاد لاین آمریکا فاش کرد و نوشت:« سازمان سیای آمریکا در یکی از محرمانه ترین و فراگیرترین عملیات تروریستی پنهان خود در سالهای 82 – 1980 نزدیک به 200 نفر از مقامات ایران را به قتل رساند ... علی رغم اقدامات امنیتی شدید، مأموران سیا موفق شدند، بمبی کوچک اما به شدت پیشرفته را در کیف یکی از همراهان رجایی کار بگذارند. این انفجار رئیس جمهور وقت ایران و کارکنان او را کشت.»

در خصوص سرانجام پرونده متهمین انفجار نخست وزیری که بطور خلاصه بعضی از بخشهای آن از نظر کاربران عزیز گذشت موسوی خوئینی ها پرونده انفجار نخست وزیری را مناسب کار تاریخ نویسی می داند و علی الرغم تلاش 62 نفر از نمایندگان وقت مجلس که خواستار پیگیری و 61 نفر هم به دفاع از متهمین اقدام کردند، در نهایت موسوی خوئینی ها مرد مرموز و چهره خاکستری اصلاحات با تنظیم گردش کاری از پرونده، آن را خدمت امام خمینی (ره) می برند و می گویند، در پرونده چیز خاصی ملاحظه نمی شود و امام هم دستور مخدومه شدن آن را صادر می نمایند.

بخش کوچکی از اقدامات سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، پیرامون انفجار نخست وزیری و سرانجام پرونده متهمین آن که به صورت اختصار و خلاصه از نظر کاربران گذشت . انشاء الله در قسمت بعدی به اقدامات این سازمان در دفاع مقدس به شرط زنده بودن، خواهم پرداخت.

در صورت تمایل به پیگیری جریانات سیاسی و اهداف آنها، می توانید به شماره های قیلی در وبلاگ «وزنه سیاسی» مراجعه فرمائید. 

والسلام



لیست کل یادداشت های این وبلاگ