به نام خدا و برای خدا

1-آقای حسن روحانی، هنوز باور نکرده که سال 92 و زنگ خواندن انشاء به پایان رسیده و پرونده سیاه و خیانت بار 4 ساله اش در نزد ملت مفتوح است و لذا در 5 اردیبهشت 96 درباره برنامه عملی خود برای دوره بعدی ریاست جمهوری می گوید: «یک برنامه مدون دارم ... یک اقدامات جدیدی هم هست که در برنامه صد روزه و همچنین در برنامه چهار سال انجام خواهد شد.»

2-یحتمل، سنگ پای قزوین هم از اصرار حاج حسن مبنی بر حل مشکلات صد روزه شرمنده و خسته شده! زیرا جناب روحانی در مصاحبه 21 فروردین گفته بود: «مگر مشکلات در 100 روز حل می‌شود، کسی این را می‌گوید که عقل نداشته باشد.» جناب روحانی بداند؛ ملت ایران در همین مدت هم به بی تدبیری او آگاهی یافته و لذا این مدت، برای اثبات بی عقلی او در نزد جهانیان و ملت فهیم ایران کافی است! و بیش از این خود را مفتضح نکند!

3-رئیس جمهورمان با بهره گیری از فیلسوفان ماکیاول، که گفته اند، "بترسان و حکومت کن"، مجددا در قزوین، سایه جنگ را بهانه کرده و می گوید: «آیا می‌خواهیم دو مرتبه تقابل با جهان آغاز شده و سایه شوم جنگ به کشور برگردد؟»

4-در این رابطه باید گفت؛ حسن روحانی اشرافی و لیبرال، به افکار امام و انقلاب اسلامی هیچ اعتقادی ندارد، زیرا در 31 شهریور 1359 که صدام حسین با بیش از 13 لشکر رزمی به مرزهای کشورمان یورش آورد و اکثر پایگاههای هواهی و مراکز مهم و حساس ایران را بمباران کرد، حضرت روح الله که رضوان خدا بر او باد، فرمودند: «دزدی آمده و سنگی انداخته و در رفته است‏‏.» اما حسن روحانی همانند عبیدالله ابن زیاد، منافقانه مردم ایران را از سایه جنگی می ترساند، که رهبری آنرا کذب محض خواندند. او می خواهد با این ترفند رذیلانه، چهار سال دیگر بر کرسی ریاست جمهوری بنشیند و با برجامهای ننگین، ضربات دیگری، بر پیکره ی انقلاب اسلامی فرود آورد! فلذا آقای حسن روحانی، افتضاح بس نیست؟!!!!!!

والسلام