سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و از نوف بکالى روایت است که شبى امیر المؤمنین ( ع ) را دیدم از بستر خود برون آمده نگاهى به ستارگان انداخت و فرمود : نوف خفته‏اى یا دیده‏ات باز است ؟ گفتم دیده‏ام باز است . فرمود : ] نوف خوشا آنان که دل از این جهان گسستند و بدان جهان بستند . آنان مردمى‏اند که زمین را گستردنى خود گرفته‏اند و خاک آن را بستر . و آب آن را طیب . قرآن را به جانشان بسته دارند و دعا را ورد زبان . چون مسیح دنیا را از خود دور ساخته‏اند و نگاهى بدان نینداخته . نوف داود ( ع ) در چنین ساعت از شب برون شد و گفت این ساعتى است که بنده‏اى در آن دعا نکند جز که از او پذیرفته شود ، مگر آن که باج ستاند ، یا گزارش کار مردمان را به حاکم رساند ، یا خدمتگزار داروغه باشد ، یا عرطبه طنبور نوازد ، یا دارنده کوبه باشد و آن طبل است . [ و گفته‏اند عرطبه ، طبل است و کوبه ، طنبور . ] [نهج البلاغه]
 
سه شنبه 94 اسفند 11 , ساعت 3:14 عصر

به نام خدا و برای خدا

در تفکر آمریکائی معادله ای بعنوان شیر یا خط وجود دارد که هرگاه شیر بیاید آمریکا برنده است و اگر خط بیاید طرف مقابل باخته و لذات در این تفکر، سهم آمریکا همیشه در بازی برد-برد و سهم طرف مقابل همیشه باخت-باخت است! واگر بازی برای دو طرف برد-برد باشد، پس در بازی تقلب صورت گرفته و باید، نتیجه بازی حتماً بر اساس معادله آمریکائی باشد!!!

مسئله ورود هاشمی رفسنجانی به صحنه انتخابات، همانند معادله آمریکائی فوق است، اگر رفسنجانی برنده نشود پس تقلب شده و بازنده حق دارد که شکایت به خدا برد و آنگاه شرارت و دود آتش مملکت را با دستور عالی جناب سرخ پوش فرا می گیردو لذا در انتخابات 7 اسفند برای جلوگیری از ایجاد شرارت، باید هاشمی رفسنجانی بعنوان نفر اول انتخابات برگزیده می شد!

در خصوص تفکر آمریکا و هاشمی رفسنجانی به دو مورد اشاره می نمایم تا موضوع برای کاربران عزیز غیر واقعی نباشد. پس از مناظره های احمدی نژاد با جریان هماهنگ با هاشمی رفسنجانی در سال 88 ،وقتی ایشان(رفسنجانی) احساس کردند که بازی را در مناظره های صدا و سیما بهن احمدی نژاد باخته، به نزدیکان خود اعلام کرد که تنها یک راه برای من مانده است و آن نوشتن نامه به رهبری است، یا با این نامه فضا به نفع ما می شود و یا برای همیشه حذف خواهم شد و لذا در بخشی از نامه بدون سلام خود، خطاب به رهبر معظم انقلاب در تاریخ 20 خرداد 88 نوشت: «رهبر معظم انقلاب؛ ... از جنابعالی با توجه به مقام و مسئولیت و شخصیت‌تان انتظار است برای حل این مشکل و برای رفع فتنه‌های خطرناک و خاموش کردن آتشی که هم‌اکنون دودش در فضا قابل مشاهده است، هر گونه که صلاح می‌دانید اقدام مؤثری بنمائید و مانع شعله‌ورتر شدن این آتش در جریان انتخابات و پس از آن شوید

هاشمی رفسنجای در مورخ 12 بهمن 94 در فرودگاه مهرآباد مجدداً رهبری و ش.رای نگهبان را در خصوص تائید صلاحیت علامه خود ساخته گفت: «بگذاریم مردم انتخاب کنند، افکار عمومی کمتر اشتباه می‌کند و اگر اشتباه کنند خودشان جبران خواهند کرد اما اگر انتخاب را به آنها تحمیل کنیم، شرارت و چیزی همچون آن پیش می‌آید فلذا با توجه به تهدید کشور به ایحاد "شرارت و چیری همچون آن" پس خدا را شاکریم که هاشمی رفسنجانی در لیست برندگان خبرگان رهبری اول شد و کشور و مردم از شرارت مجدد خاندان هاشمی رفسنجانی در امان ماند و گرنه فتنه و شرارتی پیچیده تر از فتنه سال 88 گریبان کشور را می گرفت.

والسلام


سه شنبه 94 اسفند 11 , ساعت 8:26 صبح

به نام خدا و برای خدا

پس از پایان شمارش آراء و اعلان نتایج انتخابات تهران، ضرورت بررسی دقیق دلائل شکست جریان انقلابی از اهمیت ویژه ای برخوردار است ون باید به این سئوال پاسخ داده شود، که کدام جریان مرموز با نفاق و وحدت شکنی زمینه مقابله درون گروهی جریان اصولگرا را در مجلس هشتم و اوج آن در مجلس نهم فراهم نمود؟! و چرا نیروهای مؤمن و انقلابی در مقابل این جریان مرموز، بازی را به جریان سوم در انتخابات مجلس دهم تهران واگذار نمود؟ و چرا به موقع چاره اندیشی ننمودند؟!

اگر بخواهیم به چرائی این سئوالها بپردازیم، لازم است بار دیگر به چگونگی رو در روئی جریان اصولگرای فرصت طلب مجلس هشتم و نهم با دولت سابق و جریان ارزشی مجلس پرداخته شود، آنجایی که علی لاریجانی، پس از اینکه در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 با حمایت اصولگرایان(شورای هماهنگی نیروهای انقلاب) نتوانست بر کرسی ریاست جمهوری تکیه بزند، احساس کرد که بازی را به احمدی نژاد باخته، و لذا پس از راهیابی به مجلس هشتم و نشستن بر سکان ریاست آن، از هیچ تلاشی در جهت تضعیف و زمین گیر کردن رئیس جمهور وقت آنهم با هدایت و حمایت جریان زر و زور و تزویر(هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، خاتمی با مدیریت کارگزاران سازندگی و مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت و ...) کوتاهی نکرد!ت

جریان علی لاریجانی با انواع ترفندها بر رئیس جمهور سابق فشار وارد میکرد، تا مجال خدمت رسانی را از دولت بگیرد، حتی در سال 87 همایش سی سال قانونگذاری را بصورت نامشروع از اموال بیت المال برای زمین زدن دولت خدمتگزار با "طرح دولت وحدت ملی" و سخنرانی آقایان رفسنجانی، کروبی، خاتمی، ناطق نوری و شخص لاریجانی کلید زد تا بار دیگر جریان زر و زور و تزویر را در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 با محوریت حزب کارگزاران سازندگی بر ملت و کشور تحمیل نماید، لذا درذ همین بزنگاه ها بود، که جریان انحرافی(مشاعی) برای اختلال در خدمت رسانی بی منت دولت وقت، شکل گرفت و مسئول جریان انحرافی و حتی وزیر کشوری که دارای مدرک قلابی(مرحوم کردان) بود از مدیران و معاونین علی لاریجانی در صدا و سیما بودند!

اگر عملکرد فراکسیون رهروان ولایت و اساس کشی علی لاریجانی را از پایگاه اصولگرائی به جریان اعتدال-اصلاحات، مورد بررسی قرار دهیم، آنگاه علت شکست جریان انقلابی در انتخابات مجلس دهم مشخص می شود. ولذا نمی شود گفت؛ که جریان انقلابی بازی را به گفتمان غیر انقلابی و لیبرال غربگرا باخته، زیرا "جریان مرموز فراکسیون رهروان ولایت"با هدایتگری علی لاریجانی و با تابلوی اصولگرایی، مجلس نهم را در انجام وظایفش در دولت جناب روحانی فلج کرد و اجازه ندادند مجلس به وظایف قانونی خود بپردازد و این حاصل خیانت بزرگ فراکسیون رهروان ولایت و علی لاریجانی به کشور و نیروهای ارزشی و ولایتمدار بود که آثار آن سالها دامنگیر کشور و ملت خواهد شد و به همین علت، شکست نامتعارف نیروهای مؤمن و ارزشی در تهران را نباید حاصل مهندسی آراء، از سوی اصلاح طلبان و فتنه گران دانست! بلکه علت اصلی شکست، خیانتی بود که از درون پایگاه اصولگرائی به جریان نیروهای خدوم انقلابی وارد شد و مردم تهران، آثار زیانبار رأی خود را به جریان زر و زور و تزویر که به غیر از منافع لیبرل غربگرا، دغدغه دیگری ندارند، به زودی خواهد دید!!!

والسلام


دوشنبه 94 اسفند 10 , ساعت 2:42 عصر

به نام خدا و برای خدا

جناب آقای حسن روحانی در اولین روزهای کاری خود وعده داد که مشکلات اقتصادی کشور را صد روزه حل می کند و نتوانست! پس ازا مدتی در همان سال 92 فروریختن دیوار تحریمها و زانو زدن قدرتها در برابر ملت ایران را فریاد زد و این سخن دروغی بیش نبود! و در مرحله دیگر فریاد استغاثه بلند کرد و گفت؛ باید تحریمها از بین برود که مشکل آب آشامیدنی مردم، اشتغال، سرمایه گذاری خارجی و ریزگردها حل شود، که شبیه یک جوک بود! و وقتی دولت خود را در برابر انبوه مشکلات و رکود اقتصادی دید، ناتوان و درمانده، زیر میز تعهدات خود با مردم زد و هاله نور مشاهده کرد و گفت؛ برجام را خدا آورد و ما چه کاره هستیم!

مردم ایران انبوه مشکلات اقتصادی را تحمل می نمایند ولیکن دولت لیبرال غربگرا، بدون توجه به بحران اقتصادی و بدون توجه به تعطیلی کارخانجات تولیدی و کاهش خرید مصرف کنندگان مرتباً دم از کنترل تورم میزند و تلاش دارد که حقوق مردم را در لابلای بحران سازی سیاسی و فرافکنی مدفون نماید و هر روز با تزویر و نیرنگی، موضوعی را برای غبارآلود کردن فضای سیاسی-اجتماعی کشور رونمایی می کنند و لذا قبل از برگزاری انتخابات، به مهندسی تغییرات اساسی برای ورود نمایندگانی با مارک غربگرائی و اعتدال آمریکائی به مجلس شورای اسلامی را در برنامه خود گنجانده بودند، که بحمدلله، توطئه پیچیده آنان با حضور انقلابی مردم در سراسر کشور به غیر از تهران به یأس و ناامیدی مبدل شد و بازهم شاهد شکل گیری مجلسی با اکثریتی از نیروهای مؤمن، ارزشی و انقلابی و اقلیتی غیرانقلابی و لیبرال هستیم که دولت ناتوان سهم بسیار اندکی در مجلس دهم خواهد داشت، هر چند که امروز از سر ناچاری خود را سرمست پیروز انتخابات نشان می دهد!

پس دولت لیبرال جناب روحانی تا چه زمانی و تا کجا می تواند با بحران سازی سیاسی و فرافکنی از زیر بار انبوه مشکلات اقتصادی مردم فرار کند؟! به هر صورت لیست اعتدالیون و پدرخوانده دولت(عالی جناب سرخ پوش) در انتخابات خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی در تهران پیروز شدند و دولت و اعوان انصارش دیگر توجیهی برای عدم نوکری ملت ایران، پس از تحقق همه آرزوهای بحق و ناحقش ندارند و لذا خدمت بی منت را سرلوحه کار خود قرار داده و از فرافکنی و وعده های دروغ پرهیز نمایند.

با توجه به اینکه جناب روحانی فکر نمی کرد که یک روز رئیس جمهور ایران شود، وضعیت دولت همانند فردی است که گویند: شخصی با دنده عقب از یک جاده باریک کوهستانی بالا می رفت. به او گفتند چرا دنده عقب می روی؟ جواب داد، آخه ممکنه اون بالا جای دور زدن نباشه! یکساعت بعد دیدند که باز هم دارد با دنده عقب پائین می آید! پرسیدند؛ چرا دنده عقب می آیی؟ گفت: آخه اون بالا جای دور زدن پیدا کردم و دور زدم!!!!!

والسلام


یکشنبه 94 اسفند 9 , ساعت 9:57 عصر

به نام خدا و برای خدا

چندین برداشت از چگونگی قرائت آراء مردم تهران از سوی ستاد انتخابات کشور در اذهان عمومی ملت ایران نقش بستهد است. اولین برداشت این است؛ آیا مردم تهران در فضای عمومی جهان و کشور قرار ندارند؟ مگر مردم تهران حماسه سازان نهم دی 88 در مقابل فتنه گران سال 88 نبوده اند؟ چه اتفاقن در تهران و در انتخابات 7 اسفند روی داده که مقابله کنندگان با فتنه سال 88 عده ای از همان فتنه گران و سران آنها را برگزیده اند؟! آیا دگرگونی در آراء مردم تهران باور کردنی است؟! مگر می شود که مردم مؤمن و انقلابی تهران برخی از سران اصلی فتنه سال 88 و ساکتین فتنه را بعنوان منتخبین خود برای مجلسین خبرگان رهبری و شورای اسلامی برگزیده باشند؟! آیا دستان مرموزی با هدایت بیگانگان، بدنبال تغییر نگرش مردم تهران بر خلاف مسیر اصلی انقلاب اسلامی است؟! آیا شناسنامه های اموات تهران، همانند انتخابات مجلس ششم، مجدداً وارد چرخه آراء مردم تهران شده است؟!

برای ملت ایران باور کردنی نیست که فردی همانند علیرضا محجوب که در همه انتخابات مجلس شورای اسلامی جزء نفرات  سی و یکم به بعد بوده و معمولاً در انتخابات میان دوره ای به مجلس وارد می شده، به یکباره در این دوره انتخابات، در رده سوم برندگان جای گیرد؟! نکند، همانند انتخابات مجلس ششم، رأی حداد عادل را که خود در یکی از شعب تهران به صندوق ریخته بود و با هدایت تاجزاده (مسئول برگزاری انتخابات) خوانده نشده بود! مجدداً همان اتفاق نامبارک روی داده باشد؟! مگر آقای حداد عادل و هاشمی رفسنجانی با قرائت تعدادی از صندوقهای رأی تهران در سال 78 به مجلس ششم وارد نشدند؟! ئ

اگر بپذیریم که رأی مردم تهران بدرستی قرائت شده، باید در این وضعیت پیچیده منطقه و جهان، نگران کشور و ملت ایران بود، زیرا از این پس متخلفین و فتنه گران، احساس می کنند که با اخذ رأی مردم تهران، در حاشیه امن قرار دارند و می توانند فتنه های مکرری را با همکاری کدخدا و غرب به کشور و انقلاب اسلامی تحمیل نمایند! که بحمدلله، مکر و توطئه جریان نفاق داخلی و حامیان خارجی آنان به خودشان برگشت و شاهد مجلسین خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی با اکثریت نیروهای مؤمن و انقلابی هستیم. هر چند که فتنه گران و اعتدالیون به همه اهداف کثیف و پست دنیایی خود نرسیدند و خدا را شاکریم.

خواستند یوسف را بکشند نمرد ... خواستند آثارش را از بین ببرند ارزشش بالاتر رفت ... خواستند او را بفروشند که برده شود پادشاه شد و عزیز ... خواستند محبتش از دل پدر خارج کنند محبتش بیشتر شد ... از نقشه های بشر ناراحت مشو، چرا که اراده خداوند بالای هر اراده ای است هر چند که نفاق ورزند...! و مَکرُوا وَ مَکرَالله واللهُ خَیرُ المَاکرِین.

والسلام


شنبه 94 اسفند 8 , ساعت 8:58 عصر

به نام خدا و برای خدا

پس از اینکه تفکر لیبرالیسم به اسم اعتدال قوه مجریه را در سال 92 بدست گرفت، همواره تلاش نموده که با منبع اصلی لیبرالیسمع یعنی آمریکا و غرب ارتباط منظم و منسجم برقرار نماید و لذا برای اینکه جلوی نگاه تیزبین حافظان نظام اسلامی در شورای عالی امنیت ملی گرفته شود، پرونده هسته ای از دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی خارج و به وزارت خارجه منتقل و در اختیار باند نیورکی های آن وزارتخانه قرار می گیرد، تا با هماهنگی کدخدا(آمریکا) تأسیسات هسته ای ایران برچیده شود و این هدیه گرانبهاء را که حاصل مجاهدت دانشمندان هسته ای کشورمان بود، به ثمن بخس توسط دولت لیبرال جناب روحانی، تقدیم کدخدای خود، یعنی آمریکا نمود!

با اجرائی شدن برجام، آمریکا اولین هدیه شیرین خود را از دستان بی رمق و لرزان دولت غربگرای آقای روحانی دریافت نمود و پش از این در ادامه بازی دومینوی خود، که رئیس دولت ایران به دروغ آن را بازی برد-برد معرفی نموده، بدنبال از کار انداختن سیستم موشکی ایران است و لذا این روزها مرتباً بحث آزمایش موشکهای ایران و برد آنها توسط آمریکائیها مطرح میشود، هر چند که با روی کار آمدن دولت اعتدال پرتاب ماهواره و انجام رزمایشهای موشکی متوقف گردیده ولیکن خواسته های استکبار به انتها نرسیده است.م

زمانی بود که جریان روشنفکری در ایران، هر نوع اختراع و اکتشاف را توسط ملت ایران با آماده بودن کالاهای غربی، ناپسند می دانستند و می گفتند؛ ما ارباب هستیم و غربی ها نوکران ما، پس بهتر است تا آنها تولیدات خود را آماده و برای مصرف در اختیار ما قرار دهند و زحمات تولیدات بعهده آنها باشد و لذا هر نوع اختراع و ابداع جدیدی را رد می کردند ولیکن در دولت جناب روحانی، با داشتن مشاورین و وزرائی غربزده، همچون سریع القلم، ظریف و حسین فریدون (برادر روحانی) حاصل دسترنج دانشمندان کشورمان را با دستورات محرمانه و ویژه کدخدا به باد می دهند! و اسم آنک را با تزویر و نفاق آن را بازی برد-برد می نامند، تا همانند دوران منورالفکرها به مصرف کنندگان کالاهای غربی-آمریکائی تبدیل شویم! و لذا رمز سخن جناب روحانی را باید از چگونگی قرار دادن کلید به کدخدا(آمریکا) در تاریخ 7 بهمن 94 جستجو کرد، آنجا که گفت: «امکان پذیر هست که بین ایران و آمریکا یک رابطه غیرخصمانه و بدون تنشی برقرار شود، کلید این کار در واشنگتن است و در تهران نیست. اگر این کلید در تهران بود من حتما از آن استفاده می کردم اما متاسفانه در واشنگتن است و آنها باید از این کلید استفاده کنند.» 

گویند؛ در اوائل انقلاب، پاسداران کمیته یک مشروب خوار را دستگیر کرده بودند، یارو درون پاسگاه از ماموران پرسید؛ مرا برای چه اینجا آورده اید؟ گفتند برای عرق خوری! و یارو گفت؛ پس زودتر بیارین بخوریم، می خوام برم کار دارم!!

والسلام


جمعه 94 اسفند 7 , ساعت 9:54 عصر

به نام خدا و برای خدا

پس از اینکه تصویب برجام آمریکائی-صهیونیستی، برچیدن بساط هسته ای ایران را بدست دولت اعتدال رقم زد و تعلیق تحریمها شکلن گرفت، جریان اعتدال آمریکائی، از برجام شماره دو در داخل کشور سخن به میان آورد و لذا توجه جریانها و سیاسیون و نخبگان را به سوی خود جلب کرد که محتوای برجام ثانی چیست و اهداف آن کدام است؟

آیا بدنبال فرستادن افکار انقلابی امام خمینی به موزه هستند؟!

آیا خوابهای پریشان جناب رفسنجانی در خصوص نهی امام، از گفتن مرگ بر آمریکا را در دستور کاری قرار دارند؟!

آیا قرار است، استراتژی فشار از بیرون و چانه زنی در داخل را برای خوراندن جام زهر دوم را که از مجلس ششم بر زمین مانده، را عملیاتی کنند؟!

آیا جریان اعتدال آمریکائی بدنبال حذف نیروهای مؤمن و انقلابی با برچسب افراطی و تندرو از صحنه های دفاع از انقلاب اسلامی است؟! ب

آیا در برجام دو، بحث ایجاد روابط دیپلماتیک و بازگشائی سفارت شیطان بزرگ را در سر می پرورانند؟!

آیا استراتژی برجام دو در برجام یک با هماهنگی کدخدا(آمریکا) و اذنابش تهیه و تدوین گردیده است؟! آیا ... ؟!!!!!!!!!

دوستان عزیز کاربر باید مطلع باشند که هیچگاه در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی اصلاحات و اهداف آن تعریف نشد! اما آنچه مردم، نخبگان و دلسوزان نظام اسلامی در آن مدت 8 سال مشاهده کردند، رودر رویی اصلاحات، با مبانی اسلام و انقلاب بود. یک روز به امام حسین(ع)، حضرت فاطمه زهرا(س) و خدا حمله ور شدند، روز دیگر از آزادیهای غربی سخن می راندند و افکار امام را تخطئه می کردند، که به چند نمونه اشاره می شود: ع

محمد خاتمی در اولین سالگرد دوم خرداد در دانشگاه تهران گفت: «اگر دین هم در برابر آزادی قرار بگیرد این دین است که باید محدود شود نه آزادی!»

ابراهیم اصغر زاده، می گوید:: حتی علیه خدا هم می توان تظاهرات کرد. (کیهان، 6/2/77)

 محمد کاظم محمدی اصفهانی: «مردم حق دارند همه مسئولین را به سوال کشیده و از آنها انتقاد کنند حتی اگر آن مسئوول ، پیامبر و امام معصوم باشد ، بلکه به خود خدا هم می توان اعتراض کرد و او را فتنه گر نامید.»(روزنامه ایران24/4/79)

رجبعلی مزروعی نماینده مجلس ششم می گوید: «حضرت علی مشروعیت خود را از مردم گرفته همانطور که معاویه مشروعیت خود را از مردم گرفته است.»(حریم، 23/11/78)

آیا اهداف جناب حسن روحانی از طرح برجام دو غیر از موارد فوق است؟ اگر اهداف برجام ثانی به غیر از اینها است، پس! صاحب کلید بی تدبیر اعتدال، آن را بازگو نماید! و گرنه ملت حق دارد که برجام دو را ادامه همان اهداف پلید دولت اصلاحات آمریکائی-صهیونیستی بدانیم. زیرا فتنه های 78 و 88 زایده جریام اصلاح طلبان بود.

والسلام


پنج شنبه 94 اسفند 6 , ساعت 11:50 عصر

به نام خدا و برای خدا

رهبر معظم انقلاب، که از بکار بردن واژه تندرو، میانه رو و افراطی از سوی مسئولان و سیاسیون کشور نگرانند، با هشدار مجدد، خواستار حذفه این واژگان دشمن از سوی مسئولان شدند و فرمودند: «کسانی که در بیرون مرزها تعبیر تندرو را بکار می برند، مقصودشان جریان وفادار به انقلاب و حزب اللهی‌ها است، بنابراین در داخل باید مراقبت شود که با تکرار این تعابیر، هدف دشمن تأمین نشود.»

بعد از روی کار آمدن جناب روحانی، متأسفانه استفاده از واژه تندرو، افراطی و میانه رو(اعتدال) مرتبا از سوی رئیس جمهور و سردمداران اعتدال، علیه جریان مؤمن و معتقد به انقلاب اسلامی بیان می شد و تذکرات رهبری هم نتوانست زبان جریان اعتدال را از بیان واژگان دشمن کوتاه نماید و گاهاً این احساس بوجود آمد؛ که این افراد بعنوان ستون پنجم دشمن مأموریت ویژه ای را برای نهادینه کردن واژه تندرو و افراطی بعهده گرفته، تا بلکه موفق شوند، جریان حزب اللهی مدافع اصلی انقلاب را از صحنه خارج نمایند.

در این رابطه آقایان اکبر هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی بیشترین استفاده را از واژه افراطی و تندرو علیه نیروهای انقلابی در این مدت داشته اند، که به چند نمونه از آن اشاره می شود!

اکبر هاشمی رفسنجانی: «اگر حماسه انتخابات اخیر ریاست جمهوری به خوبی تجزیه و تحلیل شود، نشان می‌دهد که مردم برخلاف انتظار گروه‌های افراطی، در حرکتی منطقی و مبتنی بر درک و فهم بالای سیاسی، با انتخاب مشی اعتدال و عقلانیت، علاوه بر نشان دادن وفاداری و علاقه خود به نظام اسلامی، مسیر حرکت آینده کشور را نیز ترسیم کردند.»

اکبر هاشمی رفسنجانی: «به همة کسانی که عزمی جزم برای نهادینه شدن اعتدال در کشور دارند، برادرانه توصیه می‌نمایم که از توطئه‌ی تندروها برای غبارآلود کردن فضا بپرهیزید.»

اکبر هاشمی رفسنجانی: «شاید عملکرد بعضی‌ها در برخی نهادها مردم را دلسرد کرده باشد، اما امیدواریم مردم در هفت اسفند با تندروها اتمام حجت کنند.»ه

حسن روحانی: «توافق هسته‌ای به نفع جهان و منطقه است البته ممکن است اقلیتی تندرویی در داخل آمریکا یا رژیم تندرویی در منطقه باشند یا در داخل ایران هم ممکن است عده‌ای محدود تندرو باشند که خوشحال نباشند ولی این‌ها مهم نیست.»

حسن روحانی: «با اینکه تندروها از اقدامات تخریبی خویش تاکنون نتایج معکوس گرفته‌اند، اما باز هم بر بداخلاقی‌های انتخاباتی خویش می‌افزایند و بعید نیست که این کار را با هدف دلسرد کردن مردم از حضور در پای صندوق‌های رأی انجام دهند.»

حسن روحانی: «اگر گروه کوچکی هم می‌خواهند مسیر افراط یا تفریط را طی کنند از آن‌ها خواهش می‌کنیم در مسیر اعتدال وارد شوند.»

حسن روحانی: «من بعدها راجع به این توافق صحبت خواهم کرد و نخواهم گذاشت امید این ملت را یک عده افراطی بخواهند ضربه بزنند.»

پس خود قضاوت کنید که چرا این افراد به سخنان و نصیحت رهبری گوش فرا نمی دهند!ا

گویند: در یکی از روزها، وقتی شهید مدرس از مجلس به خانه برمی گشت ، عده‌ای از مردم به منزل مدرس ریختند و باسر و صدای زیاد گفتند:

آقا! این چه لایحه‌ای بود که امروز تصویب شد؟ مصلحت است!!!؟

شهید مدرس پاسخ داد: اگر بیست رأس اسب و الاغ و یک آدم را در مجلسی جمع کنند و از آنها بپرسند که ناهار چه می خورید، جواب چه می‌دهند؟

مردم گفتند: جو می خورند.

شهید مدرس گفت: آن یک نفر هم ناچار است سکوت کند ... این وکلایی که شما انتخاب کرده‌اید،شعورشان همین است.

بروید آدم انتخاب کنید.  

(منبع :کتاب «حاضرجوابیهای شهید مدرس»)

والسلام


چهارشنبه 94 اسفند 5 , ساعت 12:59 صبح

به نام خدا و برای خدا

اکبر هاشمی رفسنجانی در روز جمعه به حسینیه جماران رفت(جمارانی که دیگر صدای مرگ بر آمریکا و اسرائیل از درون آن شنیدهت همی شود) و با توجه به اینکه اقدامات و اظهارات جناب روحانی نتوانسته است، اهداف مستکبرانه عالی جناب سرخ پوش را محقق نماید، با اظهاراتی سخیف و تحقیر کننده، جناب روحانی را در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 دارای 3 درصد رأی دانست و بقیه آرأ ایشان را نتیجه رد صلاحیت خود و حمایت ایشان از جناب روحانی دانست و گفت:«افراد شناخته شده‌ای که رد صلاحیت شدند، باید افرادی که نامدار نیستند را به جامعه معرفی کنند تا در انتخابات پیروز شوند، همان‌طور که بنده بعد از رد صلاحیتم در انتخابات ریاست‌جمهوری از آقای روحانی حمایت کردم و ظرف یک هفته آقای دکتر روحانی که دارای 3 درصد رأی بیشتر نبود به بالای 50 درصد رأی رسید.»

چرا هاشمی رفسنجانی به تخریب و تحقیر آقای روحانی می پردازد؟ دلایلی مختلفی وجود دارد. همه می دانند که عالی جناب سرخ پوش حاضر نیست کسی را در مقامی بالاتر از خود، حتی در قاب عکس سرلیستی انتخاباتی خبرگان ببیند! و علی رغم اینکه جناب روحانی تلاش کرده که رضایتمندی این فرد سالخورده و فرتوت را با دادن چندین وزارتخانه اقتصادی مهم و همچنین، آوردن مسئولین خارجی جهت دیدار با هاشمی رفسنجانی -که هیچ ضرورتی در آن نیست- فراهم نماید و انواع تریبونها را در اختیار ایشان قراره دهد و ...؛ اما هنوز نفس قدرت طلب و خود بزرگ بین رفسنجانی، تشنه قدرت و جایگاه ریاست جمهوری است! لذا اگر روزی آمریکا از ملت ایران راضی شد، انگاه هاشمی رفسنجانی هم راضی میشود!

این سخن هاشمی مبنی بر اینکه جناب روحانی تنها 3 درصد آراء بیشتر نداشته و 47 درصد دیگر آراء بخاطر عدم صلاحیت آقای رفسنجانی و حمایتهای او بوده است، موجب حیرت می گردد! زیرا این حرف تنها تحقیر رئیس جمهور نیست، بلکه شعور و درایت ملت ایران هم به سخره گرفته شده و معنی سخن رفسنجانی این است، که در نزد ملت ایران، بی صلاحیتها، فتنه گران و ناپاکان از ارزش والاتری برخوردارند! و یا به طریقی دیگر حرف رفسنجانی این است؛ مردم ایران همانند مردم مدینه بعد از رحلت رسول خوبیها(ص)، کشور و انقلاب اسلامی خود را به نااهلان و نامحرمان واگذار می کنند! لذا؛ به نظر میرسد که این سخن رفسنجانی از روی کبر و غرور و ارسال پالس به بنگاه سخن پراکنی روباه پیر انگلیس برای حمایت از لیست هاشمی رفسنجانی در انتخابات خبرگان رهبری بوده والا ملت سرفراز ایران همانند امام خود، با کسی عهد اقوت نبسته و هیچگاه کشور و انقلاب خود را نزد بی صلاحیتها، نااهلان، فتنه گران و خیانت پیشگان به راه و افکار اندیشه ی امام به امانت نخواهند گذاشت.

تصاویر به اندازه ی کافی گویا است در تصویر اول جاج حسن بدون هماهنگی با حاج آقا خاطره خودش را سرلیست انتخابات خبرگان قرار داده اما مجبور شد در تصویر دوم، حاج آقا را در کنار خود قرار دهد! اما چرا حاج حسن آقای روحانی، جناب آقای رفسنجانی را پشت سر خود قرار داده؟! آیا پنهانش کرده؟! آیا به حاج آقا رفسنجانی اهانت نشده تا دوباره حاج آقا مکدر شوند و خشونت بپا شود! (کنند) و دود آتش ایران را بگیرد؟!

والسلام


دوشنبه 94 اسفند 3 , ساعت 12:34 صبح

به نام خدا و برای خدا

اگر مدتها تلاش می شد تا ثابت نمائیم که جریانی در داخل کشور وظیفه نفوذ آمریکا و انگلیس را بعهده گرفته، کمتر کسی این حرف حق ران باور می کرد، ولیکن پس از اعلام حمایت شبکه انگلیسیB.B.C از لیست ارائه شده توسط هاشمی رفسنجانی برای انتخابات خبرگان رهبری، وجدانهای آزاد از قید و بند حزبی و گروهی پذیرفتند، افرادی بعنوان اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران علی رغم داشتن مسئولیتهای مهم، زمینه ساز نفوذ شیطان بزرگ و روباه پیر استعمار در نظام اسلامی بوده و این افراد هم تاکنون برأت خود را از حمایتهای انگلیس بصورت رسمی اعلام ننموده اند و لذا ملت ایران باید این جریان آلوده به اشرافیت را که از حمایت بیگانگان بهره مند شده را بشناسد و از آنها برأت بجویند!

حضرت روح الله(ره) در جلد 12 صحیفه نور صفحه 470 در خصوص نفوذیهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به ملت هشدار می دهند و می فرمایند: «کسانی که با اسم اسلام می آیند و می خواهند خرابکاری بکنند ... بدانید این ها اسلامی نیستند، این ها ضد اسلام هستند، ضد انقلاب هستند، نفوذ کرده‌اند در بین جمعیت ها...»د

چه اتفاقی در کشور و برخی از افراد بوجود آمده، که شبکه های بیگانه به حمایت از هاشمی رفسنجانی و لیست تنظیمی ایشان برای خبرگان رهبری برخاسته اند؟! آیا این روزها جناب رفسنجانی سخنانی را بر لب آورده، تا موجب امیدواری سازمان جاسوسی M.I.6 انگلیس شده است؟! آیا وقتی در گرماگرم فتنه سال 88 فرزند فاسد آقای رفسنجانی (مهدی) از ترس دستگیری متواری و به آغوش روباه پیر پناه آورده بود، پس از عادی شدن اوضاع و بازگشت به کشور، حامل دستورالعمل سازمان جاسوسی انگلیس، برای پدر بود؟! شاید هم به خاطر حضور سفیر دولت اعتدال در انگلیس باشد، که بصورت پنهانی از ساختمان B.B.C بازدید کرده و موضوع حمایت از لیست هاشمی رفسنجانی را نهایی کرده باشند و شاید هم موضوع حمایت از لیست عالی جناب سرخ پوش از بخشهای نانوشته برجام باشد، که اخیراً از آن پرده برداری شده است؟

در این رابطه باید متذکر شد؛ که مذاکره کنندگان هسته ای و بخصوص شخص رئیس جمهور باید به ملت پاسخ دهند؛ آیا در برجام بد فرجام نظارت و تبلیغات کشورهای غربی را هم پذیرفته اند یا خیر؟! و اگر پاسخشان منفی است! پس چرا رئیس جمهور حقوقدانمان جرأت محکوم کردن حمایت انگلیسیها را از لیست پدرخوانده دولت ندارد؟! نباید جناب روحانی تصور کند که رئیس جمهور جیبوتی هسنند؟!  نکند! دیگ پلوی سفارت انگلیس در دوران مشروطیت، این بار سر از ساختمان B.B.C در آورده و جریان زر و زور و تزویر را مهمان ویژه خود کرده باشد؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!

والسلام


شنبه 94 اسفند 1 , ساعت 11:15 عصر

به نام خدا و برای خدا

هر چه به روز انتخابات 7 اسفند 94 نزدیکتر می شویم، بازار سخنان بی عمل که گویندگانش، توان و قدرت عملی کردن سخنان نادرست و غیرن قانونی خود را ندارند، گرمتر و گسترده تر می شود.

محمد رضا عارف، رفع حصر عزیزان خوارجش را که در فتنه سال 88 کشور را به آشوب کشیده و در مقابل قانون و ولایت ایستادند را ناجوانمردانه بر زبان جاری می کند!   

رئیس جمهورمان جناب حسن روحانی، با پول و امکانت بیت المال آنهم بصورت نامشروع، میتینگهای انتخاباتی برای تصرف مجلس و تضمین ریاست جمهوری آینده خود برگزار می کند، تا کدخدا(آمریکا) و غرب را راضی نماید!

غلامحسین کرباسجی، این فرد متخلف و گردن کلفت اقتصادی-سیاسی، بعنوان رئیس ستاد انتخابات اصلاح طلبان آمریکائی-اشرافی برگزیده میشود!ه

سردسته لیست انتخابات خبرگان رهبری که مورد حمایت B.B.C قرار گرفته، نعره ی گوساله سامری سر می دهد و مردم را به سوی جریان اشرافیت دعوت و خواستار شورائی شدن رهبری می شود، تا کشورمان را همانند؛ عراق و سوریه در بحرانهای منطقه ای گرفتار نماید!

ملت فهیم و با بصیرت ایران، از ساکتین و همراهان فتنه سال 88 سخنانی غیر از این انتظار ندارند، اما مردم تعجب می کنند، که چرا هاشمی رفسنجانی که فتنه سال 88 را راهبری کرده و آتش فتنه سال 94 را با حمله به شورای محترم نگهبان کلید زده، در لیست انتخاباتی جامعه روحانیت مبارز تهران قرار گرفته؟! ملت انقلابی ایران می بینند که مراجع عظام تقلید، وزیر ارشاد غیر انقلابی و نامطلوب حناب روحانی را به حضور نمی پذیرند، اما متعجب اند، که چرا نام حسن روحانی برای انتخابات خبرگان رهبری در لیست جامعه مدرسین حوزه مقدس علمیه قم قرار گرفته؟! و اگر مصلحتی وجود دارد، پس ملت گله و تعجبی نخواهند داشت.ن

البته جناب آقای عارف فکر می کرده که سخن جدیدی برای کاسه گدائی رأی خود بر زبان آورده و این کاسه می تواند معجره نماید، باید به ایشان گفت؛ که قبل از شما افراد مختلفی در جایگاهای متعدد چنین سخنانی را بر زبان آورده اند، اما در مقام عمل کوچکتر از آن بوده اند که بر خلاف قانون و مقرارات کشور، بتوانند به سخنان ضد انقلابی خود جامه عمل بپوشند! ولذا اگر جناب عارف تاکنون به این باور نرسیده، پس به سخنان تبلیغی جناب روحانی در زمان انتخابات ریاست جمهوری سال 92 نگاهی از سر تدبر و تفکر بیندازد، آنگاه متوجه خواهد شد، که این سخنان هنجارشکن در حد و اندازه فرد کوچکی همانند عارف و امثالهم نیست!

پس؛ این جماعت لیبرال غربگرا، که خوی اشرافیت دارند، باید در مقابل قانون و نظام اسلامی تمکین نمایند و گرنه همانند 9 دی سال 88 بار دیگر ملت آنان را مجبور می کنند تا به سوراخهای محفلی خود پناه برند!

والسلام


<      1   2   3      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ