سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] مرگ نزدیک است و همصحبتى دنیا اندک . [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 93 شهریور 31 , ساعت 3:51 عصر

بنام خدا و برای خدا

دولت یازدهم از زمانی که سُکان ریاست جمهوری را به دست گرفته، با جعل قرائتهای مختلف در حوزه اقتصاد، معجزه ی قرن را در کشور پدید آورده است!، به طوری که موجب گردیده تا کشورهای پیشرفته و در حال توسعه جهان، بسته اقتصادی دولت را که از تدبیر ویژه و شگرفی برخوردار است را درخواست نمایند! و در این رابطه همه نمایندگان اقتصادی سفارتخانه کشورهای خارجی، در جلوی وزارتخانه اقتصاد و دارایی ایران، تجمع نموده!، تا معجون اقتصادی دولت تدبیر و امید را برای شکوفایی اقتصاد کشورشان دریافت نمایند!!!

برخی از قرائتهای دولت یازدهم در حوزه اقتصاد را ملاحظه و سپس قضاوت در رابطه با موفقیت و یا عدم موفقیت آقای دکتر روحانی، در رفع مشکلات اقتصادی کشور و مردم را به کاربران عزیز وا گذار می نمایم.

-برجستگان اقتصادی دولت یازدهم بجای واژه افزایش قیمتها، واژه شیب ملایم و اصلاح قیمت را مطرح کرده و واژه "افزایش قیمت" را منسوخ نموده اند!!!

-در حالی که تیم اقتصادی دولت لایحه خروج از رکود اقتصادی را تقدیم مجلس نموده، ولیکن قبل از بررسی لایحه و تصویب در مجلس و راهکارهای قانونی برای اجرای آن، به یکباره رئیس جمهور در مشهد عبور از از رکود اقتصادی را اعلام کرد و اقتصاددانان و سرمایه گذاران در حوزه های مختلف اقتصادی را متعجب نمودند!!!

 -در حالی که آقای روحانی، در نخستین روزهای پیروزی انتخابات ریاست جمهوری ملاک و معیار ارزیابی تورم را جیب مردم اعلام کرده بود، نه تورم بر اساس مرکز آمار ایران و بانک مرکزی، ولی به یکباره آن را بفراموش سپرد و هر روز و هر ساعت از مهار تورم و از مدل تورم نقطه به نقطه سخن می راند!!!

-وقتی آمریکا تحریمها را تشدید کرد، مذاکره کنندگان ایرانی مثل مقامات آمریکائی آن را تحریم جدید ندانسته و رئیس جمهور کشورمان هم از ترک برداشتن تحریمها و زانو زدن قدرتها در مقابل ایران سخن می گوید!!!

رکود

طرح قرائتهای مختلف در حوزه های دینی و سیاسی، معمولا در بین علماء و سیاسیون کاربرد دارد، لکن؛ دولت تدبیر و امید با جعل قرائتهای متعدد در حوزه اقتصاد،فصل عوام فریبانه ای را در پیش روی مردم قرار داد! و این قرائت جدید دولت، بیشتر به یک طنز و فرار از مسئولیت و حرکت پوپولیستی شبیه است و اثری از منطق و عقلانیت اقتصادی -که دولت ادعا دارد!- در آن دیده نمی شود!

با توجه به قرائتهای مختلف دولت در حوزه اقتصاد( اصلاح قیمتها، شیب ملایم قیمت) به نظر می رسد که دولت تدبیر و امید نه تنها هیچ برنامه ای برای حل مشکلات اقتصادی مردم ندارد، بلکه با افزایش قیمت حاملهای انرژی و ثابت نگه داشتن مبلغ یارانه های نقدی، عملا جیب مردم را از گذشته بیشتر خالی کرده و باعث کاهش قدرت خرید مردم شده است و در مسیر دیگر، با طرح کنترل تورم، رکود شدید اقتصادی را به کشور تحمیل نموده است!!!

متأسفانه دولت با الگو قرار دادن دولت سازندگی آقای هاشمی رفسنجانی، عملا کشور و مردم را به مسیر حزب لیبرال دموکرات کارگزاران سازندگی که نتیجه آن، فربه شدن سرمایه داران و ضعیف شدن قشر مستضعف جامعه است، هدایت می نماید، که این عمل با اهداف انقلاب اسلامی و امام راحلمان سازگاری ندارد و مسیر و ریل اصلی انقلاب را عوض می نماید.

شاید حکایت نسخه اقتصادی دولت تدبیر و امید که هیچ امیدی در سال 1392برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری نداشت، این ضرب المثل دو اجرتی باشد . که گفته اند: کاتبی یکی از آشنایان خود را که او هم کاتب بود ملاقات کرد و پرسید: "روزگارت چگونه می گذرد!"

گفت: بحمدالله خوب است، زیرا در هر کتابتی دو اجرت می گیرم ، یکی برای نوشتن کاغذ و یکی هم برای خواندن آن، چون به غیر از من هیچ کسی نمی تواند آنچه را نوشته ام بخواند. حالا بفرمائید حال شما چطور است، کاتب اول گفت: "بسیار ناراحتم، به این دلیل که من از دریافت اجرت دومی محرومم، زیرا آنچه که می نویسم، خود نیز نمی توانم بخوانم"!!!!!

 والسلام


جمعه 93 شهریور 28 , ساعت 11:51 عصر

بنام خدا و برای خدا

جهت واکاوی آراء و افکار رئیس جمهور کشورمان آقای دکتر روحانی در حوزه های اصولگرائی و صلاح طلبی باید سه مقطع  زمانی را مد نظر قرار دهیم.

1-از پیروزی انقلاب اسلامی تا سال 1384 که در این دوران آقای روحانی در کسوت سرهنگی و مدیریتی و با داشتن روحیات انقلابی، در مجلس شورای اسلامی، حضور در جبهه های جنگ تحمیلی، نمایندگی مجلس خبرگان رهبری و دبیری شورای عالی امنیت ملی، خدمات خوبی به انقلاب اسلامی داشته است، که فعالیت ایشان در جریانهای انقلابی تعریف می گردد.

2-در سالهای 84 تا 92 که آقای روحانی به عنوان یک حقوقدان در مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام با حکم آقای رفسنجانی مشغول فعالیت گردید، به مرور زمان و ارتباط با افرادی که به دلایل مختلف دارای پرونده های سیاسی منفی علیه تنقلاب بودند و در آن مرکز فعالیت داشتند از روحانیت مبارز تهران فاصله گرفته و نهایتا در تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری سال 92 و با طرح شعار "اعتدال"، خود را در ذیل جریانها و خط فکری اصلاح طلبان و آقای رفسنجانی تعریف  نمودند.

3-پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری با شعار زیبنده "اعتدال" که فریبندگی در عمل در آن موج می زند، بر اساس خط فکری اصلاح طلبان و کارگزاران سازندگی که لیبرالیستی می باشد، اقدام به معرفی وزراء و سایر مدیران کشور بدون در نظر گرفتن شعار قبلی خود یعنی اعتدال نمودند.

در این وجیزه به بررسی و واکاوی عملکرد دکتر روحانی در مقطع زمانی ریاست جمهوری و شعار فریبنده اعتدال می پردازم و امید است مورد رضای حق تعالی قرار گیرد.

برداشت جریانات مختلف از طرح شعار "اعتدال" این بود که دولت آقای روحانی بر اساس مشی میانه روی و پرهیز از افراط و تفریط شکل خواهد گرفت و لذا نیروهایی انقلابی که دلبستگی به نظام اسلامی داشتند خوشحال و اصلاح طلبان غیر انقلابی از طرح شعار اعتدال بشدت ناراحت و عصبانی بودند.

مسیر اعتدال

دیری نپائید که پرده ها کنار رفت و وزراء، معاونین، استانداران، فرمانداران و مدیران کل بر اساس اصول و معیارهای غیر انقلابی کارگزاران سازندگی و اکثرا از افرادی که در فتنه سال 88 فعال بوده و از احزاب منحل شده مشارکت و مجاهدین انقلاب و بعضا برانداز بودند، گزینش و معرفی گردیدند و لذا مشخص گردید که نظر دکتر روحانی از طرح شعار "اعتدال" به هیچ وجه میانه روی نبوده است و صرفا قصد و نیت ایشان بر اساس نظریه آقای ماکیاول(هدف وسیله را توجیه می کند) جهت جذب آراء انقلابیون و رسیدن به کرسی ریاست جمهوری بوده است.

برای اینکه موضوع شعار "اعتدال" آقای روحانی شفافتر و دقیقتر برای کاربران عزیز مشخص شود به بخشی از سخنان مقام معظم رهبری در هفته دولت اشاره می نمایم که فرمودند: «علایق اعضای دولت به برخی جناح‌های سیاسی اشکالی ندارد اما دولت و اعضای آن نباید اسیر جناح‌بندی‌ها شوند... در موضوع جناح‌بندی‌های سیاسی همواره تاکید بر رفاقت و انس با یکدیگر است اما در برخی موارد مسئله متفاوت است و باید حتما خطوط قرمز و خطوط فاصل رعایت شوند. مسئله فتنه و فتنه‌گران از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همان‌گونه که در جلسه رای اعتماد خود بر فاصله‌گذاری با آن تاکید کردند همچنان بر آن پایبند باشند».

آقای دکتر روحانی که در شعار و حرف خود را مرتبا پیرو رهبر معظم انقلاب نشان می دهد ولی در عمل مسیر دیگری را طی می کند، در برابر سخنان به حق رهبری که به دولت وارد است، گفتند: «ما در چارچوب قانون عمل می‌کنیم، معیار ما قانون خواهد بود و کسی اگر محکومیتی دارد و محکومیتش برای این است که طرف از حقوق اجتماعی محروم شود، یعنی دادگاه فردی را برای استفاده از حقوق اجتماعی محروم کرده، به قانون عمل می‌کنیم ولی تخیل این که آقایی در عکس بوده، حالا این که مال کی است؟ و به چه منظور بوده؟ و رفته تماشا کند یا چه جور شعاری بدهد را نمی‌پذیریم که کسی بخواهد بر مبنای توهمات، فردی را محکوم کرده یا به دولت بگوید این فرد از حقوق اجتماعی محروم است. محرومیت از حقوق اجتماعی حکم دادگاه می‌خواهد. ما هم طبق حکم دادگاه عمل می‌کنیم.»!!!!!

با توجه به گذشت قریب یک ماه از توصیه های 15 گانه رهبر معظم انقلاب به دولت تدبیر و امید، تاکنون هیچ نشانه دقیقی برای عملیاتی کردن آن توصیه های مهم، که چراغ هدایت و نقشه راه دولت محسوب می شود دیده نمی شود و لذا می شود نتیجه گرفت که شعار "اعتدال" میانه روی نیست، بلکه "اعتدال" ذیل گروههای اصلاح طلب که یا سابقه انقلابی نداشته و یا از اصول انقلاب دست برداشته تعربف می گردد و تحمل این نفاقی که اسم آن را "اعتدال" گذاشته اند، برای نیروهای مؤمن به انقلاب و ارزشها، بسیار سخت تر از مقابله با براندازان دولت اصلاحات خواهد بود زیرا در این شعار فریبنده اعتدال موجی از نفاق پنهان و آشکار به چشم می خورد و مقابله با نفاق بسیار پیچیده و سخت خواهد بود.

در نظام اسلامی اگر کسی که اداعای روحانی بودن دارد، ولیکن توانایی حرکت دادن جامعه و مردم به سوی بهشت را ندارد، باید از مسئولت خارج شود، زیرا حکومت اسلامی جای کاسبی نیست!!!!!

حکایت تلخ شعار اعتدال در حوزه نظر و عمل مصداق این بیت شعر است، که می گوید:

ساعتی میزان اینجا، ساعتی میزان آن/یک نفس میزان حق شو، تا شوی موزون خویش

والسلام 


سه شنبه 93 شهریور 25 , ساعت 11:33 صبح

بنام خدا و برای خدا

روز شنبه 15 شهریور 93 رئیس جمهور محترم کشورمان پس از ورود به شهر مقدس مشهد در جمع مجاورین و زائرین حرم رضوی گفتند: «در کنار مضجع شریف امام هشتم اعلام می‌کنم که از رکود عبور کرده‌ایم. محاسبات سه ماه اول سال 93 به ما اعلام می‌کند که دولت از رکود عبور کرده و امروز روزی است که باید برای رونق و برای اینکه رشد را در این کشور نمایان کنیم دست در دست هم دهیم.»

در مباحث اقتصادی، عبور از رکود، زمانی محقق می شود که یک کشور وارد مرحله رونق اقتصادی شده باشد و معیار و ملاک خروج از رکود؛ عبارت است از الف-رُشد اقتصادی ب-افزایش نرخ سرمایه گذاری ج -کاهش بیکاری. و در کشور اران در حال حاضر هیچکدام از مؤلفه های سه گانه فوق دیده نمی شود.

در رابطه با اعلام عبور از رکود اقتصادی توسط رئیس جمهور این سئوال مطرح می شود، که آیا شاخصهای فوق الذکر مورد ارزیابی قرار گرفته و ما را به این نتیجه رسانده است که از رک.د اقتصادی خارج گردیده ایم؟!؟

معمولا برای بررسی عبور از رکود اقتصادی، شاخص ها در پایان هر سال با ارزیابی رُشد اقتصادی مثبت و سرمایه گذاری مثبت و مقایسه بین دو سال (سالهای 92 و 93) می توان ادعای خروج از رکود را اثبات کرد! آیا دولت تدبیر و امید در پایان سال 93 قرار دارد، تا چنین ادعای را که مورد تائید هیچ اقتصاددانی نیست، ابراز نماید؟!؟ وقتی هنوز بیش از 6 ماه به پایان سال 93 داریم، چگونه این ادعای فاقد کارشناسی، که امکان تحقق آن وجود ندارد، می شود باور کرد!!!

رئیس جمهور محترم کشورمان باید به ملت ایران پاسخ شفاف و صریح دهند؛ در زمانی که آمار و ارقام اقتصادی کشور، وضعیت مطلوبی را نشان نمی دهد و هیچ آثاری مبنی بر عبور از رکود اقتصادی در کشور مشاهده نمی شود بر چه مبنائی چنین ادعایی را در حرم رضوی داشته است!؟ و نمایندگان مجلس شورای اسلامی باید در این رابطه به مردم پاسخگو باشند و مسئولین دولتی را به مجلس فر بخوانند و نسبت به این ادعای بزرگ توضیح دهند!

سئوال دیگری که از رئیس جمهورمان باید بپرسیم، این است؛ آیا لایحه ای که دولت برای خروج از رکود اقتصادی به مجلس شورای اسلامی تقدیم نموده تاکنون مورد بررسی و تصویب قرار گرفته است؟!؟ باید گفت که این لایحه در دستور کار مجلس، در فصل پائیز می باشد و وضعیت تصویب آن هنوز مشخص نیست؟ پس آقای روحانی بر چه مبنا و اصولی ، عبور دولت از رکود اقتصادی را در مشهد به مردم اعلام کرده است؟!؟ آیا این سخن رئیس جمهور یک اقدام عوام فریبانه محسوب نمی شود؟!؟

در حالی که آقای دکتر روحانی می دانند، که در طی مذاکرات و توافقنامه هسته ای کشورمان با 1+5 تاکنون هیچ تحریمی که بتواند رشد اقتصادی و سرمایه گذاری در ایران را محقق نماید، لغو نگریده و حتی تحریمها در 4 مرحله توسط آمریکائیها تشدید شده است. لذا در وضعیت فعلی کشور بدون توجه به اقتصاد مقاومتی، دریافت مالیات بصورت صحیح، انظباط مالی دولت و سوق دادن اقتصاد کشور به ریل اصلی و بانکها صرفا به امور بانکداری پرداختن، امکان عبور از رکود اقتصادی متصور نخواهد بود مگر بر اساس برنامه طنز آقای مهران مدیری که گفت: مسئولین می توانند با عوض کردن جای فعلهای حال با آینده گزارشهای خوبی به مردم بدهند مثلا به جای اینکه بگویند، از رکود خارج خواهیم شد، بگویند؛ دولت از رکود عبور کرده است!!!

شاید مشاوین متعدد رئیس جمهور، تابلوی زیبایی از رکود اقتصادی را سفارش داده و نوشته باشند و آن را بر روی زمین انداخته و اعضاء محترم دولت به صورت پیاده روی از روی آن تابلو رد شده باشند! و گرنه کشورمان در رکود شدید اقتصادی قرار دارد و مردم و هیچ اقتصاددان و تولید کنند ای، عبور دولت از رکود را قبول ندارند!!!!! 

والسلام


سه شنبه 93 شهریور 25 , ساعت 8:51 صبح

بنام خدا و برای خدا

رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با اعضاء هیئت دولت در 5 شهریور 93 فرمودند: « در موضوع جناح بندی های سیاسی همواره تأکید بر رفاقت و اُنس با یکدیگر است اما در برخی موارد هم مسئله متفاوت است و باید حتماً خطوط قرمز و خطوط فاصل رعایت شوند.مسئله فتنه و فتنه گران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همانگونه که در جلسه رأی اعتماد خود بر فاصله گذاری با آن تأکید کردند، همچنان بر آن پایبند باشند.»

فرجی دانا

در روزهایی که بحث استضاح وزیر علوم تحقیقات و فناوری از سوی مجلس مطرح بود که در نهایت منجر به برکناری آفای فرجی دانا شد، بعضی از کارگزاران دولت، مطالبی را عنوان کردند، که فتنه سالهای 78 و 88 با همان نگاه شکل گرفته بود و لذا، دولت قصد معرفی فردی را برای تصدی وزارتخانه مهم علوم تحقیقات و فناوری دارد، تا همان مشخصه های حمایت از فتنه گران آقای فرجی دانا را داشته باشد، تا با استفاده از پتانسیل دانشجویان پس از بازگشائی دانشگاهها، به مجلس شورای اسلامی فشار وارد نموده تا رأی اعتماد را، اخذ نمایند.

آیا این دولتی که در حوره نظر خود را پیرو رهبری نشان می دهد ولیکن در حوزه عمل برخلاف نظرات مقام معظم رهبری اقدام می نماید راه درست اقلاب را طی می نماید؟!؟ و لذا این افکار و عمل که در تناقض با یکدیگر هستند، نظام اسلامی و نیروهای مؤمن به انقلاب و ارزشها را تهدید می تماید!

در همین راستا یکی از افراطیون دولت به نام فیض، که معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی، (مرکز صرفا علمی – فرهنگی و غیر سیاسی) را به یدک می کشد، در مصاحبه ای در روز 28 مرداد 93 مجلس و کشور را تهدید می نماید، و با طرح این پرسش که چرا استیضاح کنندگان در دوره تعطیلات تابستانی به دنبال استیضاح وزیر رفته اند؟، می گوید: «این امر به این دلیل است که استیضاح کنندگان واقفند اگر در دوره فعالیت دانشگاه این اتفاق می افتاد، دانشجویان و استادان عکس العمل تندی نشان می دادند و محیط دانشگاهی نمی توانست آرامش خود را حفظ کند! ... و سپس در تهدید نمایندگان مجلس که استیضاح وزیر را دنبال می کنند، گفت: اگر جرأت استیضاح را دارید، در زمان ترم تحصیلی این کار را انجام دهید تا به میزان محبوبیت فرجی دانا پی ببرید!»

چرا رئیس جمهوری که شعار پرهیز از افراطی گری را در هر سخنرانی خود مطرح می نماید، نسبت به عزل آقای فیض که با تندروی در گفتار، نظام اسلامی را تهدیدی به مانند فتنه سال 88 می نماید اقدامی صورت نمی دهد؟!؟ آیا رئیس جمهور واقعا به افراطی گری اعتقاد ندارد؟!؟

موضع گیری افراطی آقای فیض در حالی است  که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با اعضای جهاد دانشگاهی، نسبت به سیاسی کاری و ورود جهاد دانشگاهی به مسایل و گروه بندی‌های سیاسی هشدار دادند. و لیکن، حضور عناصر تندرو و افراطی در رده های بالای‌ این نهاد علمی – فرهنگی، ممکن است آن را به ورطه مسائل سیاسی سوق داده و موجب نابودی این نهاد انقلابی را فراهم نماید!

متأسفانه علی رغم طرح شعارهای عوام فریبانه،" اعتدال، تدبیر، عقلانیت و مبارزه با افراطی گری" از سوی دولت، هیچ نشانه ای در عمل به اهداف و اصول انقلاب اسلامی از سوی دولت دیده نمی شود و آنچه که در رفتار شبکه های تبلیغی و عملکرد برخی از کارگزاران دولت " اعتدال،" در خصوص عاملان اصلی فتنه سال 88 مشاهده می شود، این است که تلاش دارند، اعمال براندازی فتنه گران را که مورد تأیید و حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده، در حد یک سؤ تفاهم با نظام اسلامی پائین آورده و سپس زمینه بازگشت اضلاع مختلف فتنه را به درون قدرت مهیا نمایند و اینجاست که دولت، قصد در نوردیدن خطوط قرمز نظام، در رابطه با فتنه گران را دارد و لذا ضرورت دارد مجلس شورای اسلامی و جریانهای مؤمن به انقلاب، نسبت به عملکرد دولت در رابطه با فتنه و فتنه گران، از خود حساسیت بیشتری در صحنه عمل نشان دهند تا زمینه ای، برای ایجاد فتنه ای بزرگتر از فتنه سال 88 به وجود نیاید.

والسلام


یکشنبه 93 شهریور 23 , ساعت 10:41 عصر

به نام خدا و برای خدا

آمریکا در یک چرخش  180 درجه ای در برابر گروهک خود ساخته داعش اعلام جنگ نموده و بدنبال ایجاد ائتلاف بین المللی، علیه این گروه خون آشام است.

اقدام جنگی ایالات متحده آمریکا علیه گروه داعش بیشتر به یک شوخی و بازی مُضحک شباهت دارد! چرا؟! برای اینکه گروه تروریستی داعش، با مدیریت و برنامه ریزی سازمان سیا آمریکا و با پول نفت کشورهای پادشاهی سعودی و قطر شکل گرفته است و با سلاحهای های اهدائی کشورهای عربستان، ترکیه و کشورهای غربی علیه نظام سوریه و عراق می جنگند.

کدام فرد عاقلی باور می کند، که آمریکا، عربستان، قطر و ترکیه و بعضی از کشورهای غربی، قصد مبارزه و جنگ با تروریستهای داعش را دارند؟!؟

nhua

ابوبکر البغدادی رئیس گروهک تروریستی داعش، پس از تصرف شهر بزرگ موصل، خود را خلیفه مسلمین معرفی نموده و با شکل گیری کشوری بر اساس دموکراسی و آراء مردم  مخالف است! و پادشاه عربستان و قطر هم با برگزاری هر نوع انتخابات آزاد مخالفت می ورزند! لذا جنگ آمریکا با داعش حرف مسخره ای است، زیرا هم داعش به پادشاهی اعتقاد دارد و هم عربستان و قطر! و اصولا حمله داعش به سوریه و عراق جهت تشکیل حکومت پادشاهی همانند عربستان و قطر بوده است.

از طرف دیگر نتیجه جنگ آمریکا و متحدینش علیه داعش، موجب تضعیف سایر گروهای ترریستی مورد حمایت آمریکا در سوریه  خواهد شد و این عمل با منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی در سوریه منافات دارد و لذا قصد آمریکا فراتر از نابودی گروه تروریستی داعش ارزیابی می شود و آن ساقط کردن نظام سوریه بعنوان یکی از حلقه های محور مقاومت می باشد.

پس از گذشت نزدیک 4 سال، از حمله همه جانبه تروریستها، با حمایت محور غربی، عبری و عربی به کشور سوریه و مقاومت جانانه این کشور در برابر تروریسم جهانی، که می شود آن را یک جنگ جهانی علیه سوریه خواند، غرب استراتژی دیگری را برای تغییر نظام سوریه در پیش گرفته و آن بهانه نابودی گروه تروریستی داعش است.!

در مقطع فعلی که گروه های تروریستی نتوانسته اند اهداف آمریکا، اسرائیل و کشورهای غیر دموکراتیک پادشاهی عرب را در سوریه لبنان و عراق را محقق کنند، آمریکا بدنبال برخورد و یا حذف تروریستهای داعش نیست، بلکه از این طریق می خواهد این گروه تروریستی را که وارد خطوط قرمز آمریکا شده است را، با پولهای حرام شاهان شهوت پرست عرب، تنبیه و مدیرت نماید.

داعش

آمریکا بخشی از پول کشورهای عرب حامی تروریست را، برای برخورد و مدیریت گروه تروریستی(بد) داعش  هزینه می کند و قسمتی از آن را، در اختیار سایر گروه های تروریستی(خوب)، که در راستای اهداف آمریکا با نظام سوریه می جنگند، قرار می دهد و بخش قابل توجهی از آن نصیب آمریکائیها خواهد شد و در نهایت پس از تضعیف و مدیریت گروه داعش توسط آمریکا، بهره کشورهای عربی از این ائتلاف نامبارک، ندامت، ناامنی و بحرانهای داخلی از سوی گروه های تروریستی خواهد بود.

آیا کشورهای عربی که با پول آنها گروه تروریستی داعش شکل گرفته است، می توانند در مقابل آمریکا بایستند و در این ائتلاف مُضحک و ناموزون شرکت ننمایند؟!؟ جواب منفی است زیرا نوکران با اجازه آمریکا در این چند سال هزینه تروریستهای داعش را تأمین کرده و لذا چاره ای به غیر از همراهی با آمریکا را ندارند.

اما؛ امروز که گروه جنایتکار و تروریستی داعش، دامن اربابان خود را گرفته،  کشور قدرتمند جمهوری اسلامی ایران، که سالها خطر گسترش جریان تروریسم در جهان را اعلام کرده بود، وارد اقدام نمایشی آمریکا نمی شود و به بازی ائتلاف، نمی پیوندد و برخورد گزینشی باجریانهای تروریستی را نمی پذیرد و این ائتلاف و اتحاد بخاطر تناقضهای فراوان آن، قبل از شروع، شکست خورده و مرده است!!!!!.


والسلام


پنج شنبه 93 شهریور 20 , ساعت 4:37 عصر

نام خدا و برای خدا

کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای» مجموعه خاطرات و مذاکرات هسته ای سالهای 82 تا 84 آقای دکتر حسن روحانی است، که نکات قابل توجهی در آن دیده می شود. مثلا در صفحه 400 این کتاب، آقای روحانی در خصوص مذاکراتش با ژاک شیراک در سال 83 جهت حل مساله هسته ای ایران می نویسد:

کتاب

«از نظر مردم ما، پذیرش توقف یا تعلیق بلند مدت غنی سازی تحقیر آمیز است و "غرور ملی" ما را خدشه دار می کند. لذا به هیچ قیمتی به آن تن نخواهد داد. این موضوع بدعتی خطرناک است که با حقوق تمامی کشورهای در حال توسعه مباینت دارد ... دولت فعلی و هیچ دولت دیگری در ایران این توان سیاسی و اختیار قانونی را برای توقف یا تعلیق بلند مدت ندارد و هر دولتی بخواهد به آن تن بدهد، سقوط خواهد کرد.»

هر فرد عاقل و منصفی، وقتی حرفهای آقای روحانی به ژاک شیراک رئیس جمهور وقت فرانسه را می خواند، به درایت و تدبیر گوینده احسن می گوید، زیرا به حق تشخیص داده است، که در یک کشور انقلابی و اسلامی، اگر رئیس جمهوری بخواهد، بر سر عزت و توانمندی  ملتش با بیگانگان وارد معامله شود، زوال و سقوط  دولتش حتمی است. ولذا رئیس جمهور در بازی بُرد بُرد هسته ای، تلاش دارد که طول مدت مذاکرات و تعطیلی مراکز هسته ای کشورمان را به حداقل زمان ممکن برساند! آیا می تواند؟!؟

اصولا مسئولین سیاسی آمریکا، هیچ اعتقادی به بازی بُرد بُرد آقای روحانی ندارند، زیرا نگاه و تفکر آمریکا به جهان، مانند نگاه یک کدخدا به نوکر و رعیت است. و در این تفکر جایگاه نوکر و رعیت تعریف شده و طرح بازی بُرد بُرد از سوی ایران، بی معنی و توهین به کدخدا منظور می شود و آمریکائیها در طول چند دور مذاکره ثابت کرده اند، که هیچ امتیازی به ایران نخواهند داد!، لذا، اگر طرف ایرانی با تعطیلی بخش قابل توجهی از مراکز هسته ای خود، و دریافت مقدار بسیار ناچیز از پولهای بلوکه شده کشورمان، آن را "شکستن کمر تحریمها" و "زانو زدن قدرتهای بزرگ در مقابل ایران" می داند!، باید تعریف جدیدی از تدبیر و عقلانیت نوشته شود!!!!!

دولت اعتدال آقای روحانی باید مواظب باشد، که حقوق مسلم کشورمان را در لا به لای آرزوها، سیاستهای لیبرال منش و مذاکرات بی حاصل، به ناامیدی مبدل نکند و با خوشبینی افراطی به آمریکا، موجب تحقیر ملت سرفراز کشورمان را به وجود نیاورد، والا مردم ایران خدشه بر عزت و غرور ملی خود را، بر نمی تابند و زوال و سقوط دولت تدبیر بر اساس نظر شخص رئیس جمهور آقای در کتاب خاطراتش، رقم خواهد خورد!!!!!

کلید

به هر حال آقای روحانی رئیس جمهور و آقای ظریف وزیر خارجه، علی رغم خوشبین نبودن ولایت امر مسلمین امام خامنه ای به مذاکرات هسته ای، کرارا اعلام کرده اند که به مذاکرات خوشبین هستند! و پس از 4 بار که آمریکائیها تحریمهای جدیدی علیه کشورمان اعمال نمودند، تیم مذاکره کننده هسته ای ایران، با ولع و اشتیاق بیشتری به پای میز مذاکره می روند!!! چرا ایران در مقابل تحریمهای جدید آمریکا چند روز مذاکرات را تعلیق نکرد؟!؟ آیا بخاطر کدخدا بودن آمریکا است؟!؟

مثال افراد خوشبین به مذاکرات هسته ای در دولت تدبیر؛ همانند شخصی است، که ادعای نبوت می کرد. او را پیش خلیفه بردند. خلیفه از او پرسید که: "چه معجره ای داری؟" گفت: "معجزه من آن است که در این زمان ، هر چه در دل شما می گذرد را معلوم می کنم." خلیفه گفت در دل من چه می گذرد؟" آن شخص مدعی نبوت گفت: "الان در دل شما می گذرد که من دروغ می گویم!"

شاید گفتار آقای روحانی در نزد ژاک شیراک و نقل آن در کتاب خاطرات خود(امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای) مصداق سخن فردوسی باشد،که می گوید:

بزرگی سراسر به گفتار نیست/ دو صد گفته چون نیم کردار نیست.

والسلام


چهارشنبه 93 شهریور 19 , ساعت 7:48 صبح

بنام خدا و برای خدا

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت با ایشان در هفته دولت سخنان بسیار مهمی را مطرح نمودند و رئیس جمهور محترم هم پس از چند روز به اعضاء کابینه در خصوص اجرائی نمودن توصیه های رهبر معظم انقلاب دستور لازم را صادر و معاون اول خود را مأمور تهیه گزارش در این خصوص نمودند و لذا ضرورت دارد که دولت محترم گزارش خود را در خوص اجراء محورهای 15 گانه به اطلاع ملت برساند.

ظزیف

وبلاگ وزنه سیاسی، بنا بر رسالت انقلابی خود در نظر دارد، توصیه های 15گانه رهبر فرزانه انقلاب را خطاب به دولتمردان ، بر اساس شرایط کشور و منطقه مورد واکاوی قرار دهد و در این بخش به مبحث مهم "موضع‌گیری صریح و قاطع دولت در مسائل سوریه" می پردازم، که امام خامنه ای درز این خصوص فرمودند: «موضع‌گیری صریح و قاطع در مسائلی همچون فلسطین، رژیم صهیونیستی، غزه، سوریه، عراق، تکفیری‌ها و دخالت‌های آمریکا، به نفع نظام جمهوری اسلامی است و مُنافاتی هم با زبان دیپلماسی و مذاکره ندارد ... موضع‌گیری صریح و شفاف در خصوص این مسائل شاکله‌ی کلی نظام اسلامی و عقبه‌ی راهبردی نظام در میان ملت‌ها را حفظ خواهد کرد.»

از ضعفهای بزرگ و استراتژیک دولت دهم و یازدهم، عدم موضع گیری صریح و شفاف در رابطه با فتنه سلفی - تکفیری و جنایات آنان در حق مردم سوریه است، که بیش از سه سال گرفتار و قربانی مثلث تروریستی، غربی، عبری و عربی شده و وزیران خارجه کشورمان، در دولت آقایان احمدی نژاد و روحانی، از سفر به کشور سوریه و حمایت همه جانبه از آن کشور پرهیز می نمایند و این در حالی است، که کشور سوریه شریک راهبردی ایران و یکی از محورهای اصلی مقاومت در منطقه است.

آقایان احمدی نژاد و روحانی خوب می دانند که در زمان 8 سال دفاع مقدس، تمام کشورهای عربی با پول و ارسال تجهیزات و نیروی نظامی جهت جنگ علیه کشورمان با رژیم صدام در یک جبهه قرار گرفتند و تنها کشور عربی که از ایران حمایت کرد و شیر نفت رژیم بعثی عراق را، در کشور خود مسدود نمود، مرحوم آقای حافظ اسد(پدر بشار اسد) رئیس جمهور وقت سوریه بود، که از هیچ کمکی به ایران دریغ نمی کرد و حقیر از نزدیک شاهد بودم که در مواقعی که به تجهیزات و مهمات نظامی پیدا می کردیم، در کمترین زمان ممکن در اختیار ایران قرار می گرفت و شخصا نسبت به بارگیری چند محموله نظامی از کشور سوریه به ایران در سالهای جنگ حضور داشته و مشاهده کرده ام.

پس؛ آیا سزاوار است، شریک استراتژیک خود در این مقاطع حساس و سرنوشت ساز، با رفت آمد دیپلماتیک وموضع‌گیری صریح و قاطع مورد حمایت قرار ندهیم؟!؟

آقای حافظ اسد رئیس جمهور وقت سوریه، جاویدالاثر، سردار متوسلیان را در کاخ ریاست جمهوری خود به صورت مسلح به حضور می پذیرفتند، اما امروز علی رغم تأکید مقام معظم رهبری هیچ تحرک مثبتی، حتی در اندازه یک سفر چند ساعته از سوی وزیر خارجه ایران به سوریه دیده نمی شود! مگر رئیس جمهور قول ندادند که اوامر رهبری را در عمل اجراء کنند؟!؟

البته ما وزارت خارجه را درک می کنیم که در دولت تدبیر و امید به وزارت مذاکره هسته ای با آمریکا تبدیل گردیده و برای همین است که وزیر خارجه کشورمان 18 روز در ژنو می ماند و به مذاکرات بی حاصل با 5+1 و آمریکا می پردازد، ولی وقت سفر چند ساعته به سوریه را ندارد!!!!!؟

مسئولین سیاسی کشور مطلعند؛ اگر کشور سوریه بعنوان یک عضو مهم محور مقاومت در برابر تروریستهای داعش، النصره و ارتش آزاد یا همان مثلث شوم غربی، عبری و عربی شکست بخورد، استراتژی بزرگ امام خمینی(ره) دچار گسست خواهد شد! و این به زیان کشور بزرگ و مهم ایران خواهد بود.

آقای احمدی نژاد رئیس جمهور سابق ایران که در مقطعی از محبوبیت زیادی در بین مردم جهان برخوردار بود، امروز در اذاهان مردم سوریه هیچ جایگاهی ندارد و همینطور آقای صالحی وزیر امور خارجه دولت احمدی نژاد و آقای روحانی رئیس جمهور و آقای ظریف وزیر خارجه کشورمان بخاطر عدم ارتباط دیپلماتیک قابل قبول، مورد تکریم مسئولین و مردم سوریه نیستند و جایگاهی در نزد مردم سوریه و مجاهدین آن کشور ندارند!!!!! و در مقابل؛ رهبر معظم انقلاب، سید حسن نصرالله، سردار حاج قاسم سلیمانی و مجاهدین و شهداء حزب الله و نیروهای قدس سپاه پاسداران، در میان مردم سوریه و مسئولین آنها از جایگاه ویژه ای برخوردارند.

سلیمنی

به طوری که مفتی اعظم سوریه گفته بود که "علت ثبات و موفقیت ایران حضور امام خمینی و بعد از آن امام خامنه ای است،" سپس با بیان یکی از اعتقادات برادران اهل تسنن بیان داشته بودند، "علت اینکه خلیفه دوم عمر گفته بود که اگر علی علیه السلام نبود من هلاک می شدم هم این بود که ابوبکر، عمر و عثمان امام نبودند و خلیفه بودند، چون امام به اذن الهی انتخاب می شود لذا نیاز به امام علی علیه السلام داشتند و در ایران نیز روسای جمهور از جمله آقایان هاشمی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی و در سوریه بشار اسد نیز خلیفه هستند و نیاز به امام دارند، لذا حضور امام خامنه ای مظهر ثبات و موفقیت است."

آقای بشار اسد در خصوص جایگاه سردار سلیمانی در بین مردم سوریه می گوید: «سردار سلیمانی در قلب من جای دارد. اگر او می آمد با من رقابت می کرد پیروز انتخابات سوریه می شد، مردم سوریه او را خیلی دوست دارند.» و امروز باعث تأسف است، که رئیس جمهور سابق و فعلی کشورمان به همراه وزراء خارجه خود، بر اساس قانون اساسی عمل نکرده و از نظام سوریه در زمان لازم دفاع صریح و قاطع بر اساس نظر مقام معظم رهبری نداشته اند.

لذا تأخیر وزیر خارجه ایران از سفر به سوریه, بعد از توصیه رهبری در هفته دولت و دستور رئیس جمهور، پذیرفتنی نیست و این شبهه را ایجاد نموده که رئیس جمهور در اجراء سخنان مهم و استراتژیک رهبر معظم انقلاب، دوگانه عمل می نماید؟!؟ و یا بخاطر مذاکرات هسته ای و جلب نظر آمریکا(کدخدا) از حمایت صریح و قاطع از دولت سوریه پرهیز می نمایند؟!؟ و یا بر اساس نظر پدر خوانده دولت( هاشمی رفسنجانی) که مخالف دولت سوریه موضع گیری نموده، از سفر به سوریه و موضع گیری صریح و قاطع خودداری می شود؟!؟ و .....

(تصویر سردار سلیمانی در اطراف شهر آمرلی عراق)

والسلام


دوشنبه 93 شهریور 17 , ساعت 4:50 عصر

یامن اسمه دواء و ذکره شفاء

 

خبر آمد، که رهبری عزیز انقلاب امام خامنه ای در بیمارستان بستری گردیده است.

دل مشتاقان کویش تپیدن گرفت و دست دعا و التجاء به درگاه بی نیاز بلند کردند و شفای امام خود را از حضرت احدیت طلب نمودند.

vifv

جهت سلامتی ولی امر مسلمین جهان امام خامنه ای صلوات


دوشنبه 93 شهریور 17 , ساعت 1:25 صبح

بنام خدا و برای خدا

سخنان بحق و حماسی رئیس جمهور محترم در جمع ایثارگران دفاع مقدس استان خراسان رضوی، در روز میلاد خجسته امام رئوف و مهربانی حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) بارقه امیدی در جان و روح خانواده بزرگ ایثارگر کشور ایجاد نمود و از شخصی که خود در دفاع مقدس فرماندهی پدافند کشور را در دست داشته و از لحظات عروج و ایثار شهداء و رزمندگان غیور مرد ایران اسلامی را مشاهده نموده، انتظاری بیش از این نیست.

حقیر که مدتی از نزدیک در پای درس فداکاری و از خود گذشتگی رزمندگان جبهه های حق تلمذ نموده ام، وقتی سخنان حماسی دکتر روحانی را، که انصافا در طول مدت ریاست جمهوری ایشان بی نظیر است، را شنیدم به ملت قهرمان ایران که چنین ایثارگرانی را تربیت نموده اند، درود می فرستم، که ایثارگران  امت خمینی(ره) سالها و قرنها شایسته  تکریم و تجلیل هستند و باید قرنها به روح امام امت خمینی بزرگ(ه)  درود و سلام فرستاد، که در مکتب حسین ابن علی(ع) چنین قهرمانانی را پرورش دادند، که امروز در سخنان رئیس جمهور کشورم، مستحق تجلیل و تکریم باشند.

روحانی

رئیس جمهور خطاب به ایثارگران گفتند:« شما که ایثارگر شدید نه برای مزد بود و نه برای سهمیه، در این جهان کسی قادر نیست پاسخ ایثار شما را بدهد، مگر ما می‌توانیم یک شب در سنگر را با دنیایی از زر و زور عوض کنیم؟... از شب قدر بالاتر، شب آن مجاهدی است که در سنگر بیدار می‌ماند و تا صبحگاهان انتظار شهادت دارد؛ این مقام ایثارگری است، ایثارگر ما ناسیونالیسم و ملی‌گرا به مفهوم دنیای امروز نبوده و نیست. امروز ملت ما شاداب و سرفراز از ایثار ایثارگر است ... ایثارگر سوداگر است اما سوداگر خانه حق، ایثارگر جان را با عشق حق معاوضه کرده است، او برتر از همه عناوینی است که برای سربازان وضع می‌شود تا انگیزه یابد، ایثارگر با فرهنگ یا حسین(ع) که دنیایی از فرهنگ است پا به میدان می‌گذارد.»

در فرهنگ ایثار و شهادت، مزدی به غیر از رضایت حق تعالی و رسیدن به معشوق متصور نیست؛ چرا که شهداء، در قهقه مستانه اشان و در شادی وصولشان، عند ربهم یرزقونند.

قرآن کریم در آیات پایانی سوره فجر می فرماید:یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ (27) ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً (28) فَادْخُلِی فِی عِبَادِی (29) وَادْخُلِی جَنَّتِی (30) تو اى روح آرام‏ یافته! (27) به سوى پروردگارت بازگرد در حالى که هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است، (28) پس در سلک بندگانم درآى، (29) و در بهشتم وارد شو! (30)

رئیس‌جمهور در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «ایثارگر نه برای جناح و حزب که برای آرمانش و عزت مردمش تلاش می‌کند. علاقه به جناح ایراد ندارد اما ایثارگر علاقه‌اش را به جناح‌ها با اعتقادات خود مخلوط نمی‌کند. از نزدیک دیدم که فرزندان این سرزمین در روزهای جنگ چه کردند، ما جوانان‌مان را در میدان فتح خرمشهر شناختیم.»

آری ایثارگر با خدای خود پیمان بسته و از قید و بند زر و زور دنیاگرایان رسته و همواره به رضایت حق دل بسته و گوش به فرمان ولی امر، خود را آماده نگه داشته و پیمان با شهداء را نگسسته و به انتظار وعده الهی و ظهور حجت حق، سر بسته و به عشق الهی دست از جان  شسته.

رئیس جمهور در بخشی از سخنان مهم خود، در دفاع از فرهنگ عفاف و حجاب که مورد تعرض شبکه های فاسد ماهوار استکبار قرار گرفته، گفتند : «این سرزمین برای حجاب و عفت جنگید و خون داد و پیکرهای بی‌جان بر روی سنگ‌های مسجد گوهرشاد افتاد اما از عفاف دفاع کرده و می‌کند و البته نخواهد گذاشت میراث شوم پهلوی بار دیگر در این سرزمین بروز پیدا کند.»

شهدا

آری انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی موفق شد ریشه های فاسد لهو و لعب و سرسپردگی را از کشورمان بخشکاند و بجای آن، دین باوری، انسانیت و رشد و تعالی اخلاق الهی را جایگزین نمود، که گوشه ای از ثمره مبارک آن، دفاع مقدس و ایثارگران(شهداء جانبازان، آزادگان، رزمندگان و پدران و مادران شهداء) بودند و گوشه های دیگر ثمره انقلاب امام را، فراتر از مرزهای کشورمان تحت عنوان هسته های مقاومت در جهان همچون؛ لبنان، عراق، یمن، غزه فلسطین، سوریه، افغانستان و ... می توان دید.

آیا ما امروز مجازیم میراث امام و خون شهداء را به رایگان در اختیار امواج فاسد ماهواره ها و فتنه های تکفیری رها کنیم و به نظاره بنشینیم و اینجاست که دکتر روحانی با همان روحیات اول انقلاب و جنگ تحمیلی، به دفاع از ارزشها قیام نموده و می گوید: «مگر مردان و زنان در سال 56 و 57 مشهد به خیابان نیامدند و مگر مردم جان خود را نثار انقلاب نکردند، همه این جان نثاری‌ها از بیت ولایت و امام رضا(ع) بوده است. امام به ما آموخت که چگونه در برابر قدرت‌های بزرگ بایستیم ولو اینکه جان خود را از دست بدهیم. مگر اینچنین نبود که پرچم از دست علمدار بر روی زمین افتاد اما در طول قرن‌ها در دست دیگر مجاهدان قرار گرفت و مگر امروز کسی قادر است دست پرچمدار اسلام را قطع کند.»

آری؛ بعنوان یک ایثارگر که رئیس جمهور اجازه انتقاد از دولت را به حقیر دادند، در اینجا لازم می دانم از مواضع انقلابی و بحق آقای دکتر روحانی در مراسم تجلیل از ایثارگران خراسان رضوی تقدیر و تشکر نمایم و ایثارگران کشورم همچنان مشتاق ورود ایشان با همین روحیات در صحنه های داخلی و بین المللی، بخصوص در مقابله با جبهه کفر جهانی هستیم. هر چند که ممکن است این مواضع اصولی و انقلابی رئیس جمهور، موجب ناراحتی فتنه گران و افراد غیر انقلابی شود.

والسلام

 


شنبه 93 شهریور 15 , ساعت 2:15 عصر

بنام خدا و برای خدا

آقای روحانی رییس جمهو در سفر به اردبیل در تاریخ 30 مرداد 93 گفتند: «اجرای این وظیفه از آن کارهای مهمی است که برای خیلی ها خوشایند نیست و ممکن است ناراحت و عصبانی شوند اما قانون اساسی کشور باید اجرا شود و هر کسی در این کشور با هر مسوولیتی باید بداند این دولت به حول و قوه الهی در ادامه راه، برای اجرای قانون اساسی مصمم خواهد بود ... مردم با رای و اعتماد خود ، وظیفه مهمی را به رییس جمهوری محول کردند . مردم رای ندادند که رییس جمهوری رییس دستگاه اجرایی باشد، رای دادند که اول مجری قانون اساسی باشد . مسوولیت اجرای قانون اساسی در کشور برعهده رییس جمهوری است.»

 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با سایر قوانین اساسی کشورها، دارای برجستگی های فراوانی است و اگر بخواهیم کشوری را، که به واقع پایبند اصول دموکراسی می باشد، کشوری به غیر از ایران را نمی توانیم معرفی نمائیم و لذا در قانون اساسی کشورمان، تقسیم وظایف قوای مختلف و نهادهای برآمده از انقلاب اسلامی کاملا مشخص و واضح می باشد.

در کشور ایران، وظیفه قوه مجریه ( رئیس جمهور و هیئت دولت) در چند اصل از اصول قانون اساسی مشخص گردیده است و حال که رئیس محترم قصد اجراء اصول معطل مانده قانون اساسی را دارند، به چند اصل مهم که مورد بی توجهی دولت تدبیر و امید قرار گرفته، می پردازم و امیدوارم رئیس جمهور و هیئت دولت، نسبت به اجراء آن، که نقش اساسی در رُشد و تعالی جامعه و تحکیم اخوت و برادری و حقوق حقه مردم در خصوص اشتغال و مسکن مناسب دارد، همت لازم را بکار بندند. 

اصل سوم بند اول و پانزدهم قامون اساسی می گوید: دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم ، همه امکانات خود را برای امور زیر به کار برد.

1.ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی براساس ایمان وتقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی .

 15. توسعه و تحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی بین همه مردم .

اصل دهم - از آن جا که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است ، همه قوانین و مقررات و برنامه ریزی های مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده ، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی برپایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد.

hplnd

جناب آقای روحانی! اگر بر اساس همین دو بند اصل سوم قانون اساسی که جنابعالی خود را مسئول اجراء آن می دانید! و مردم حقوف خود را که رشد فضائل اخلاقی، ایمان و تقوا و مبارزه با ظلم و فساد و تحکیم برادری اسلامی در جامعه را از شما مطالبه نمایند، با حرفهای مختلف شما، که در رابطه با دین و فرهنگ مردم گفته اید، در تضاد نمی باشد؟!؟ آنجا که گفتید: «نمی‌توان با زور و شلاق مردم را به بهشت برد! پیامبر (ص) شلاق در دست نداشت». آیا این تبلیغ دین به شیوه اعتدال است؟!؟

آیا هجوم ماهواره ها به دین، فضائل و اخلاق و سُست نمودن تحکیم خانواده، قابل مشاهده نیست؟!؟

آیا برگزاری کنسرت خوانندگی زن(تک خوان) با مجوز وزارت ارشاد، حمایت از دین و فضائل مردم توسط دولت تدبیر است؟!؟

آیا هنرمند ارزشی و غیر ارزشی نداریم حمایت از دین شمرده می شود؟!؟

آیا وقتی بانکها به دستور دولت بمدت یک سال از پرداخت تسهیلات ازدواج به اسم کنترل تورم، خودداری می کنند، زمینه آسان کردن تشکیل خانواده محسوب می شود؟!؟

آیا گفتن این جملات توسط رئیس جمهور: «دیگر دوران رساندن پیام از طریق بلندگوهای یک طرفه، منبرهای یک طرفه، تریبون‌های یک طرفه و سنتی به سرآمده است.» در تفکر دولت، اجراء قانون اساسی محسوب می شود؟!؟

رئیس جمهور زمانی که گفت:«دیدیم که ماهواره آمد و مبارزه در پشت‌بام و بالکن تاثیرگذار نبود و نه ایمان مردم پَر زد و رفت و نه هویت مردم از دست رفت.» آیا واقعا ماهواره ها در ایمان مردم ، اخلاق مردم ، رفتار مردم ، ازدواج و طلاق جوانان تأثیر منفی نداسته است؟!؟ آیا مردم این سخن رئیس جمهور را باور می کنند؟!؟

آیا این سخن رئیس جمهور که گفتند:«دین را نباید به دست دولت داد زیرا دین در دست علما، فرهیختگان و مراجع است.» شانه خالی کردن از اجراء قانون اساسی نیست؟!؟

روحانی

وقتی اصل سی و یکم قانون اساسی می گوید:«داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است ، دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند بخصوص روستانشینان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کند.» آیا وقتی دولت در یک سال گذشته با بی انصافی تمام بر ضد طرح مسکن مهر سخن گفته و طرح جایگزین و کاربردی هم معرفی ننموده، این عمل دولت تدبیر! اجراء اصل سی و یکم قانون اساسی است؟!؟

رئیس جمهور ضمنا تهدید کرده و گفته: «زمانی که خواستم انجام وظیفه مسوولیت اجرای قانون اساسی را شروع کنم ، برای مردم توضیح خواهم داد، چرا این کار دارد با تاخیر انجام می گیرد.» و چه زیبا و منطقی خواهد بود که رئیس جمهور، فرا فکنی نکند! و به مردم پاسخ دهد؛ که آیا مشکل اقتصادی، کاهش تورم بر اساس جیب مردم، تسهیل ازدواج جوانان، بالا بردن فضائل اخلاقی، بر طرف کردن رکود اقتصادی، زمینه اجرای اصل هشتم قانون اساسی(امر به معروف و نهی از منکر) و صدها مورد دیگر را حل کرده است یا خیر؟!؟

گویند؛ مولانا رکن الدین از مولانا غیاث الدین پرسید که: یخ سلطانیه سردتر است یا یخ ابهر؟ مولانا غیاث الدین!گفت: این سوال تو از هر دو سردتر است! 

آقای رئیس جمهور جوابگوی وظایف خود در قانون اساسی باشید و پیگیری اجراء همه قانون اساسی پیش کش!!! 

والسلام

 


   1   2   3      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ