تقوای الهی، اساس هر حکمتی است . [امام علی علیه السلام]
 
جمعه 94 خرداد 22 , ساعت 8:55 صبح

بنام خدا و برای خدا

پس از روی کار آمدن دولت احمدی نژاد، هاشمی رفسنجانی که مسئولیت جریان موذی مقابله با دولت نهم را فرماندهی می کرد، رسماً در سال 87 از «پایان مدارا با دولت»سخن گفت. البته رفسنجانی به ملک عبدالله پادشاه ملعون عربستان قول داده بود که دولت احمدی نژاد را شش ماهه زمین خواهد زد، هر چند خداوند جلوی فتنه گری هایش را گرفت و لکن با حربه دروغ و تهمت و افتراء هر آنچه توانست علیه دولت احمدی نژاد انجام داد. در مقطعی بخاطر عصبانیت از دولت نهم قصد بلعیدن دانشگاه آزاد اسلامی را با اسم موقوفه نمودنطراحی نمود که تیرش با تدبیر رهبری کمانه کرد و بخودشان اصابت کرد!خخ

اگر به سلوهای خاکستری مغزمان در 3 سال پایانی دولت احمدی نژاد مراجعه کنیم به ما می گویند؛ مخالفین دولت آن روزها مدام می گفتند؛ که عمده مشکلات کشور از تحریمها نیست بلکه از بی تدبیری و عدم عقلانیت دولتاست و می گفتند؛ تنها 30 تا 35 درصد مشکلات به تحریمها برمی گردد! عجبا که جناب روحانی مرد عقلانیت!، تدبیر! و اعتدال! به یکباره همه دروغهای گذشته پدرخوانده دولت(هاشمی رفسنجانی) و دیگر همکاران خود را فراموش نمود و با یک دروغ منحصر به فرد گفت: «اینکه می‌گوئیم تحریم ظالمانه از بین برود برخی چشم خود را بی‌خود نچرخانند، تحریم ها باید از بین بروند تا سرمایه گذار به کشور بیاید و باید سرمایه گذاری انجام شود از مشکل آب خوردن مردم تا مشکلات مالی و بانکی مردم حل شود.»

این دروغ بزرگ برای مصرف داخلی کشور گفته نشد، بلکه پالسی بود که آقای روحانی برای کدخدایش(آمریکا) مبنی بر اینکه ما آخرین تیرمان را در آستانه توافق جامع هسته ای به نفع شما(آمریکا) رها کردیم تا مبادا به ایران امتیازی بدهید! و این سخن حاکی از آن است که جناب روحانی نه تنها حقوقدن نیست بلکه الفبای اولیه سیاست و امنیت هم نمی داند!

متأسفانه در کشورمان مدیریت این طرف میز با آن طرفش 180 درجه فرق دارد! دیروز به دروغ می گفتند؛ که مشکلات از تحریم نیست و امروز با دروغ دیگری می گویند؛ آب خوردن مردم هم وابسته به رفع تحریم است. دیروز برای بدست آوردن قدرت دروغ می گفتند و امروز دروغ می گویند تا در قدرت  بمانند و فردا دروغ می گویند که قدرت را از دست ندهند و آنگاه خود را دولت راستگویان می خوانند!!!خخ

سخن پایانی این وجیزه این است که آقای روحانی بیش از 2 سال است که همواره از امید و امیدآفرینی سخن می راند، آیا کسی که ناامیدی در خانواده او موج می زند و فرزندش در اثر ناامیدی خودکشی نموده و مخفیانه در دهه 70 در مرقد امام دفن گردیده، می تواند منجی گر امید در جامعه باشد؟! رطب خورده می تواند امیدآفرین باشد؟!

درس بزرگی که حادثه فوتبال تبریز به ما داد، این بود که اگر به مردم دروغ بگویید که بردید و قهرمان شدید ... مردم شادی خواهند کرد... مثل شادی بعد از تفاهم لوزان ... استقبال از ظریف ... تا کی می شود به مردم دروغ گفت و در قدرت ماند؟!!!!

والسلام

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ