سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسادت دوست، ناشی از نادرستی دوستی است . [امام علی علیه السلام]
 
یکشنبه 94 خرداد 31 , ساعت 10:22 عصر

بنام خدا و برای خدا

خوش داشتم که در سالروز شهادت چمران آن فرمانده جنگهای نامنظم که نوآوری و خلاقیت او موجب ذلت و درماندگی دشمن بعثی گردید، مطلبی را بنویسم و در طلیعه این دلنوشته باید به موضوع مهمی اعتراف نمایم و بگویم؛ تنها کسی که توانست مسیر زندگی مرا متحول نماید و به یک عاشق دلباخته اسلام و انقلاب مبدل نماید، کسی به غیر از شهید چمران نبود. دکتر چمران نابغه ای بود که در اولین ملاقاتش در مدرسه سعدی اهواز در سال 1360همچون آهن ربایی روح و جانم را به تسخیر خود در آورد و آنچنان مرا شیفته خود کرده بود که دوری و شهادتش کالبد جانم را آزرد و در غم و دوریش همه بچه های جنگهای نامنظم در شهادتش روزها گریستند و دهلاویه همانند ماتم کده و رودخانه کرخه دیگر صفای خود را در کنار دهلاویه از دست داده بود و تأثیر شهید چمران آنقدر عمیق بود که مرا تا پایان دفاع مقدس در مناطق مختلف جبهه از شمال غرب تا جنوب راهی کوهها و بیابانها نمود.

اگر بخواهیم به خصوصیات چمران بپردازیم می توان گفت؛ چمران اخلاص در عمل، ساده زیست، عارف بالله، متقی، مجاهد،  متخصص در علوم هسته ای بود، چمران فرمانده ای بود که در قامت یک رزمنده ظاهر می شد. چمران عاشق پاک باخته ای بود که زندگی در آمریکا را رها کرد و به عشق شیعیان لبنان دل از همه چیز و همه کس به جز خدا برید و راهی لبنان گردید و در کنار امام موسی صدر نقش بی بدیلی در شکل گیری حزب الله و خارج نمودن تشیع از انزوا در لبنان ایفا کرد و بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی راهی ایران گردید و در خدمت امام قرار گرفت تا برگی دیگر از رشادتها و ایثار و گذشت از خود را در پاوه و اهواز و سوسنگرد و دهلاویه بیادگار بگذارد و در نهایت در دهلاویه آسمانی شد و زمینیان را در فراغ خود به سوگ نشاند.اا

هنگامی که دشمن بعثی تا نزدیکی های اهواز آمده بود و بیم سقوط اهواز می رفت این دکتر چمران بود که با استراتژی استفاده آب، ماشین جنگی رژیم بعث عراق را در گل نشاند و هزیمت سربازان دشمن در مسیری حدوداً 50 کیلو متری دیده می شد و هنوز هم آثار شکست دشمنان بعثی در منطقه کوهه، جنگل گمبوعه و جاده سوسنگرد کاملاً مشهود است و اینجا بود که شهید چمران توانست با بهره گیری از استراتژی آب طعم شکست سختی را به دشمنی که در فکر تصرف خوزستان بود بچشاند.

پس اگر از استراتژی آب بدرستی استفاده شود، امکان شکست دشمن قطعی خواهد بود ولیکن اگر رئیس جمهوری این استراتژی را بر علیه جبهه خودی بکار گیرد، جبهه انقلاب اسلامی تضعیف و راهکار استفاده از آب، با هدایت نیروی خودی(جناب روحانی) در اختیار دشمن قرار می گیرد و متأسفانه جناب روحانی، در مذاکرات هسته ای مرتباً جبهه خودی را تضعیف می نماید و در همایشی اعلام کرد: «تحریم ها باید از بین بروند تا سرمایه گذار به کشور بیاید و باید سرمایه گذاری انجام شود از مشکل آب خوردن مردمتا مشکلات مالی و بانکی مردم حل شود.»

شهید چمران با استراتژی آب دشمن را شکست داد اما آقای روحانی با استراتژی آب به دشمن روحیه بخشید و راه فشار بیشتر بر ملت و کشور را دانسته یا ندانسته به دشمن آموخت! و لذا فرق دکتر چمران با دکتر روحانی -که البته رفسنجانی ایشان را دکتر می خواند- از زمین تا آسمان است و چه مقایسه اشتباهی!!! زیرا آقای روحانی به قول خودش وقتی از دست رژیم شاه فرار می کرد به انگلستان می رفت، اما شهید چمران برای خدمت به مردم محروم لبنان از آمریکا بیرون شد. چمران در سال 57 به پاریس نرفت که با هواپیمای انقلاب و امام به ایران بیاید اما روحانی از لندن به پاریس رفت هر چند جائی برای همراه شدن با امام به ایشان داده نشد و مجدد به لندن بازگشت! شهید چمران با استفاده از استراتژی آب از داخل رودخانه کرخه به نیروهای خود آب می رساند، اما روحانی ذلیلانه می گوید؛ آب آشامیدنی ملت هم در دست کدخدا(آمریکا) است! شهید چمران عاشق امام و مطیع ولایت بود، اما آقای روحانی اینگونه نشان نداده است! چمران همیشه در خطوط مقدم جبهه بود، اما آقای روحانی و رفسنجانی همیشه 60 کیلو متر با خطوط مقدم فاصله داشتند! شهید چمران بعد از آن همه دلاور مردی و ایثار حتی بعد از شهادت هم اجازه ساخت تندیس یا مجسمه را صادر نکرد، اما روحانی که پس از دو سال هیچ مشکلی از مشکلات ملت و کشور را حل نکرده، سفارش ساخت و نصب تندیس یا مجسمه خود را صادر می کند! چمران استفاده از استراتژی آب را می داند اما روحانی نمی داند! پس مقایسه شهید والا مقام چمران با روحانی از اساس نادرست است!

والسلام 

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ