سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بنده، دانشمند نباشد مگر آنکه بر بالاتر ازخود حسد نورزد و فروتر از خود را خوار نشمرد [امام باقر علیه السلام]
 
شنبه 95 شهریور 13 , ساعت 3:59 صبح

به نام خدا و برای خدا

وقتی آقای حسن روحانی گفتند: «باید اسلام رحمانی، معتدل، اسلام اعتدالی را به جهان معرفی کنیم.» کمتر کسی پی به نیت شوم گوینده اسلام رحمانی برد و لذا امام خامنه ای در 20 تیر 94 پرده نفاق را از چهره اسلام رحمانی کنار زد و فرمود: «گاهی یک شعارهایی داده می‌شود، شعارهای به‌ظاهر اسلامی که باطناً اسلامی نیست، ازجمله چیزهایی که اخیراً رایج شده و انسان می‌شنود از نوشته‌ها و در گفته‌ها، اسلام رحمانی است، خب کلمه قشنگی است، هم اسلامش قشنگ است، هم رحمانی‌اش قشنگ است؛ اما یعنی چه؟!… همینطور پرتاب کردن یک کلمه بدون عمق‌یابی، کاری است غلط و احیاناً گمراه‌کننده،… اسلام رحمانی یک کلیدواژه‌ای است برای معارف نشئت‌گرفته‌ی از لیبرالیسم.»

برای درک بهتر اسلام رحمانی، لازم است به تعریف دقیق "لیبرالیسم" بپردازیم تا برای همراهان "وبلاگ وزنه سیاسی" مشخص شود، که طرح اسلام رحمانی، برگرفته از نهان درونی انسانهای شهوت پرست و فرصت طلب لیبرالی است، که قصد به مسلخ کشیدن اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم را دارند!!!م

لیبرالیسم، یعنی آزادی خواهی، که همه نوع آزادی را در بر بگیرد. (آزادی قلم، اندیشه، اجتماعات، اخلاق، شهوات و ... ) اما لیبرالیسم هیچگاه نمی گوید؛ چه چیزی را می خواهد آزاد کند و از چه می خواهد آزاد نماید؟! در اسلام عزیز، هم آزادی داریم و هم حدود. قرآن می فرماید: "هر کس از حدود الهی تجاوز نماید ستمکار است". جهان بینی لیبررالیسم برگرفته از اومانیسم است(لیبرالیسم معلول اومانیسم است)

وقتی آزادی خواهی اسلام و لیبرالیسم را مقایسه می کنیم، آنگاه در می یابیم که منظور لیبرالیسم آزادی از دین است. لیبرالیسم می خواهد نفس اماره انسان آزاد باشد و انسان هر گونه که بخواهد ثروت بیاندوزد! هر گونه که بخواهد شهوت رانی کند! و دلش هر چه می خواهد دروغ بگوید! و هر جنایتی را مرتکب شود، یعنی در بعد فردی(اومانیسم) آزاد، آزاد است، ولی چون انسان موجودی اجتماعی است، پس قوانین اجتماعی را باید رعایت نماید و قانونگذار غربی باید قوانین را بصورتی وضع نماید که آزادی فردی در حداقل ممکن کنترل شود و لذا قانونگذاران غربی راه همجنس گرائی را برای نهایت شهوترانی و اصل آزادی فرد به تصویب رساندند و لذا قصد لیبرالهای داخلی از طرح اسلام رحمانی و اسلام اعتدال، رسیدن به امیال فردی انسان غربی(اومانیسم) است!ل

 لیبرالیسم بدنبال آن است که نفس مطمئنه و عقل انسان را به بند کشد ولی اسلام بدنبال به بند کشیدن نفس اماره و آزاد نمودن نفس مطمئنه و عقل انسان است و لذا، طراحان اسلام رحمانی، اگر خطرات ماهواره و فضای مجازی را نفی می کنند و آمریکا را بر خلاف نظر امام، شیطان بزرگ نمی دانند و اگر در اوج اقتدار ایران در جهان، صلح حسنی را پیشنهاد می کنند و اگر کربلا را درس مذاکره با باطل معرفی می کنند و می گویند که حاکمیت هیچ مسئولیتی در هدایت مردم به بهشت ندارد، همه این سخنان برگرفته از اسلام رحمانی (لیبرالیسم) است.

پس؛ از نظریه پایان تاریخ آقای فوکویاما نتیجه می گیریم، که لیبرالیسم، جامع اندیشه های ماقبل خود است و اسلام هم جامع ادیان قبل از خودش می باشد و لذا امروز جنگ بین آخرین تمدن مادی بشری یعنی لیبرالیسم، با آخرین تفکر توحیدی، یعنی اسلام آغاز شده است، که حضرت روح الله از درگیر شدن این دو سالهای قبل خبر داده و فرمودند: «امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار، و جنگ پابرهنه‌ها و مرفهین بی‌درد شروع شده است. و من دست و بازوی همه عزیزانی که در سراسر جهان کوله بار مبارزه را بر دوش گرفته‌اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین را نموده‌اند می‌بوسم ...ملت شریف ایران همیشه در مقابل شدیدترین حملات تمامی جهان کفر علیه اصول انقلاب خویش مقاومت کرده است.»

در وضعیت آشفته منطقه و پیچ تاریخی فرا روی محور مقاومت، انحراف در خط انقلاب و امام و سخن گفتن از اسلام رحمانی خیانت به اسلام راستین و دفاع از لیبرالیسم غربی است و لذا عمارهای امام خامنه ای، با ایجاد خاکریز مستحکم نهضت روشنگری و بصیرت افزائی، باید چهره تزویر اسلام رحمانی را که برگرفته از لیبرالیسم غربی است، افشاء نمایند و مراکز مهم تصمیم گیر و تصمیم ساز نظام اسلامی را از اشغال ناجونمردانه لیبرالیستها آزاد نمایند.

والسلام


جمعه 94 دی 18 , ساعت 12:56 صبح

به نام خدا و برای خدا

در مقطعی قرار داریم که سرنوشت کشورهای مهم در گذر موفقیت آمیز از پیچ بزرگ تاریخی است و آینده کشور ایران و محور مقاومته هم در گذر از این شرایط سخت و طاقت فرسا است و در جبهه مقابل، دنیای استکبار و کشورهای ریز و درشت و عمله های مزدور منطقه ای آن را می نگریم که سرنوشت آنها هم در گرو گذر از این پیچ تاریخی است و لذا جهان استکبار از تمام قدرت و نفوذ خود در داخل و خارج ایران، سوریه، عراق، لبنان، یمن و افغانستان بهره می گیرد تا محور مقاومت را در گذر از این پیچ تاریخی با ایجاد کمین های ناگهانی برای همیشه از سر راه بردارد و به همین منظور برجام و چگونگی اجراء آن به گمینگاهی علیه کشورمان تبدیل شده و بیم آن می رود که در فتنه ای که با رمز شورای رهبری کلید خورده و از حمایتهای مالی آمریکا و سرویسهای جاسوسی غربی برخوردار است، گذر ایران و محور مقاومت را از پیچ بزرگ تاریخی با خطرات جدی روبرو نمایند.

اگر به محتوای برجام و چگونگی اجراء با سرعت آن در داخل مراکز هسته ای کشور نظری بیفکنیم، در جای جای آن سنگرهایع مخفی و کمینگاه دشمن را می بینیم که از قبل توسط سازمانهای جاسوسی آمریکا و اسرائیل ساخته شده و دولت اعتدال پس از اجراء 90 درصد برجام، دریافته است، که اعتماد افراطی به کدخدا(آمریکا) منجر به آن شده که امروز گلو و مچ دست دولت جناب روحانی در دستان چدنی آمریکا قرار گرفته و لذا راه نجات دولت لرزان و لیبرال غربگرای اعتدال در دو مسیر است.

الف- تغییر مسیر دولت از لیبرالیست و پراگماتیسم به انقلابی و خط اصیل امام خمینی که از سوی امام خامنه ای تبیین گردیده، که با توجه به احاطه دولت از سوی جریان فتنه سال 88 امکان تحقق این ناممکن به نظر نمی رسد.

ب- برای اینکه کشور از بحران رکود اقتصادی خارج و دست و گلوی دولت از دستان چدنی کدخدا رها شود و کشور از کمین گاههای بعدی به سلامت عبور کند و پاسپورت ایرانی جایگاه واقعی خود را بدست آورد و کشورهای ذره بینی عربی و برخی از غکشورهای آفریقایی که بخشی از درآمد آنان از راه دزدی دریایی تأمین می شود، جرأت بستن درب سفارتخانه های ایران را نداشته باشند، لازم است جناب حاج حسن روحانی استعفای خود را از رئیس جمهوری تقدیم رهبر معظم انقلاب نماید و نهاد ریاست جمهوری را به همراه لیبرالها و غربگرایان ترک، تا بار دیگر دولتی مردمی و غیر لیبرال زمام امور را در دست گیرد و اجازه ندهد، تا با دیپلماسی ذلت و لبخندهای نابجا و مضحکانه و سخنانی از جنس سر فرود آوردن در مقابل کدخدا(آمریکا)، ثروت ملی کشورمان را به ثمن بخس به غارت رود و قرارداهای نفتی از جنس قراردادهای شبیه رژی و ترکمنچای آنهم با مدت 25 سال منعقد و اموال ملت را ببلعند!

اینها مشغول پیدا کردن نقشه جیبوتی هستند یا کـلـیـد؟!!!

گویند: یکی از اراذل و اوباش که به باج گیری معروف بود، در یکی از شهرها با پهلوانی درگیر شد. پهلوان چندتا سیلی آبدار بهش زد و گفت؛ برو گمشو دیگه این طرفها پیدات نشه! یارو که بدجوری کم آورده بود به شهر زادگاه خودش برگشت و روی پشت بام رفت و رو به شهر آن پهلوان کرد و فریاد زد؛ خودت برو گمشو، فلان فلان شده... همسرش یواشکی بهش گفت؛ بسه دیگه! بیا پائین! الان خون راه می اندازی!

والسلام

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ