با سلام ممنون از نظر خوبتان، يک توصيه به جنابعالي دارم و آن اين است، که هيچ دولتي در کشور ما بدون عيب نيست، کار بزرگ انجام دادن، اشکالات خاص خود را هم دارد، اما وقتي امروز تصاوير فرد دزدي مثل بابک زنجاني را در فضاي مجازي نگاه مي کنيم، آنگاه مي بينيم که جوايز خود را در مجمع تشخيص و مرکز اسراتژيک آن مجمع دريافت مي کند، که سئوال است اين فرد در آنجا چه کاري دارد؟! و لذا رشد اصلي اينگونه افراد هم در دولت کارگزاران سازندگي شکل گرفته و هيچ دولت ديگري هم نمي تواند از دايره نفوذ اين افراد نوکيسه خود را برهاند و لذا محل شکل گيري و رشد مسئولين ناکارآمد، دزد و غارتگران بيت المال را بايد در مرکز استراتژيک رياست جمهوري و مرکز دولتي دانست که در زمان رئيس جمهوري جناب آقاي هاشمي شکل گرفتند و از آن مراکز مديراني با مدارکي خاص پا به عرصه مديريت کشور نهادند که اثرات نامطلوب آن همچنان فضاي کشور را به انواع و اقسام مفاسد آلوده کرده است و هيچ دولتي هم قادر نيست، به درمان اين شبکه فاسد بپردازد. اما در خصوص جنگ و صلح کافي است که صحنه پاياني جنگ صفين را نگاه کنيم که چه اتفاقي روي داد که از درون اتاق عمليات جنگ اميرالمؤمنين(ع) شمشير به گردن مولا نهاده و فشار آوردند تا مالک اشتر برگردد؟ و مالک را برگرداندند و معاويه را در حکميت پيروز جنگ صفين نمودند و ديروز و امروز هم اين صحنه ها در دفاع مقدس تکرار شده و بدنبال تکرار آن در اين زمان هستند. عزتتان پايدار و عزمتان استوار باد.

سلام عليکم، ممنون از حضور گرم و با صفايتان. چاره اي نيست بايد تحمل شوند.

با سلام، وقتي سري به وبلاگ جنابعالي زدم و دلنوشته هايتان را خواندم، بعيدم آمد که شما اين پيام را براي حقير گذاشته باشيد! اما روزگار عجيبي است و به شما هم حق مي دهم که در فضاي بزرگ مجازي بنويسيد و ديگران هم قضاوت خواهند کرد، که اميدوارم حرمت قلم نگه داشته شود و براي خداي بنويسيد. حقير هم وقتي در سال 67 در منطقه فاو به محاصره دشمن بعثي افتادم و با سختي خود را نجات دادم و از آنجا به منطقه حلبچه رفتم و سپس ماشين جنگي عراق که به حرکت درآمده بود، مناطقي را که طي مدت 5 سال به تصرف درآورده بوديم، در کمتر 10 روز باز پس گرفت و بيش از 25000 نفر از رزمندگان ايراني به اسارت بعثيون عراق درآمدند، تا تعداد اسراي عراقي با ايراني برابر شوند و سپس قطعنامه پذريرفته شد. اما وقتي به واکاوي عقب نشيني هاي پي در پي در سال 67 پرداختم، دستان هاشمي رفسنجاني و حسن روحاني را در آن روزهاي سخت مشاهده کردم و لذا بر اساس شناخت دقيق مي نويسم و حرمت قلم را در حقيقت نگاري حفظ مي کنم انشاءالله، هر چند که جنابعالي آزرده مي شويد، اما قصد ناراحتي شما را هم ندارم. موفق و پيروز عاقبت به خير شويد.