سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، انگشت نما شدن در عبادت و انگشت نماشدن در برابر مردم را ناخوش می دارد . [امام رضا علیه السلام]
 
شنبه 94 فروردین 22 , ساعت 3:25 عصر

 

بنام خدا و برای خدا

وبلاگ "وزنه سیاسی" تاکنون از زوایای مختلف به بررسی و تحلیل مذاکرات هسته ای، توافقنامه ژنو و بیانیه سیاسی لوزان پرداخته است و معمولاً ضعف مذاکرات و توافقات را مورد واکاوی قرار داده است. در این نوشته تلاش دارم از زاویه دیگری به بیانیه سیاسی لوزان که پایلوت نوشتن توافقنامه جامع هسته ای قرار می گیرد، بپردازم.لفف

جدای از اینکه فکت شیت آمریکائیها معتبر است یا خیر؟ و سخنان پراکنده آقای ظریف، عراقچی و صالحی را بعنوان فکت شیت ایرانی بپذیریم یا نه؟ باید گفت یکی از خطوط قرمزی که مقام معظم رهبری بر روی آن تأکید فراوان داشته و باید مبنای توافق جامع هسته ای قرار می گرفت غنی سازی 190 هزار سو اورانیم با غنای 3/5 تا 5 درصد است که متأسفانه در توافق ژنو و بیانیه لوزان به آن پرداخته نشده و عمداً یا سهواً در دستور کاری مذاکرات قرار نگرفته است و لذا بی توجهی به این مهم می تواند آینده هسته ای کشور را مبهم و عملاً زیر سئوال جدی ببرد.

اگر ما نتوانیم 190 هزار سو غنی سازی داشته باشیم، معنی آن این است که دست گدائی مان باید همواره نزد بیگانگان دراز باشد و می توان ادعا کرد که تیم مذاکره کننده و دولت خط قرمز نظام اسلامی را درنوردیده است و باید در نزد ملت و رهبری پاسخگو باشند. به طریقی دیگر اگر ما قادر به غنی سازی 190 هزار سو نباشیم داشتن 5 هزار سانتریفیوژ از نسل یک و غنی سازی با آنها، بیشتر شبیه بازی و سرگرمی و وقت تلف کردن است و هیچگاه با این تعداد سانتریفیوژ از نسل یک قادر به تولید سوخت صنعتی نخواهیم بود و لذا آسیب و هزینه اجراء قطعنامه های متعدد شورای امنیت سازمان ملل، از تن دادن به توافق ژنو و بیانیه لوزان، بسیار کمتر خواهد بود!غل

غمگینانه باید گفت که رئیس جمهور و تیم مذاکره کننده هسته ای با بی تدبیری خود، در توافقنامه ژنو فاتحه سوخت 20 درصد اورانیم را خواندند و در مرحله دوم و بیانیه سیاسی لوزان فاتحه تأسیسات فردو را که سوخت 20 درصد تولید می کرد خوانده اند و مقرر نموده اند که قلب رأکتور اراک را هم خارج و احتمال قوی، مزایده و فروش آن در دستور کاری مذاکرات آتی قرار دارد و باز طراحی نیروگاه اراک هم تا مدت 10 سال در هاله ای از ابهام قرار گرفته است! حالا اگر آمریکا مثل سابق اجازه ندهد هیچ کشوری به ایران سوخت 20 درصد بفروشد، آقای روحانی باید پاسخ دهند؛ که رادیو داروهای مورد نیاز کشور را از چه طریقی باید تهیه و مشکلات درمان مردم را حل کرد؟

آیا آقای روحانی! مثل سرهنگ قذافی قصد ارسال قلب رأکتور اراک را برای کدخدا(آمریکا) دارد؟! از شواهد و قرائن چنین استنباط می شود که قلب رأکتور اراک پس از خروج باید به خارج از ایران منتقل گردد!!!

لذا باید گفت که وقتی امکان تولید سوخت 20 درصد را نداشته باشیم و اورانیم 3/5 دصد صنعتی هم با 5 هزار سانتریفیوژ نسل یک امکان پذیر نیست، پس داشتن زنجیره ای از کاریکاتور هسته ای و جشن و پایکوبی برای آن، بی مورد و سبکسری است و اینجاست که حرف افرادی مثل زیبا کلام و مخالفین هسته ای کشور، محلی از اعراب پیدا خواهند کرد! آیا دولت روحانی این هدف را دنبال می نماید؟!

والسلام 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ