به نام خدا و برای خدا 

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

جمهوری اسلامی ایران برای بازگشت آمریکا به برجام شروط سه گانه ذیل را اعلام کرده که عبارتند:

آمریکا بپذیرد مقصر وضعیت فعلی بوده و مسیر اشتباه خود را تغییر دهد.

باید تمامی تحریم‌هایی را که بعد از خروج از برجام بر علیه ایران اعمال کرده لغو نماید.

تضمین بدهد تمام دولت های آمریکا به قوانین بین المللی و تعهدات پایبند باشند.

اگر آمریکایی‌ها می‌دانستند، بعد دولت روحانی یک دولت انقلابی جای آن را می‌گیرد، غلط می‌کردند از برجام خارج شوند، زیرا ترامپ زمانی از برجام خارج شد، که حسن روحانی تضمین عدم خروج از برجام را به او داده بود!

بعد از رفع شرارت دولت حسن روحانی، مسیر بازگشت آمریکا به برجام با شروط دولت انقلابی آیت‌الله رئیسی سخت شد، چرا که آمریکاییها مجبورند، اشتباهات خود را جبران نماید.

در برجام آنقدر منافع برای آمریکا و صهیونیسم بین الملل گنجانده شده، که قطعاً آمریکا شروط سه گانه ایران را می‌پذیرد، زیرا برجام حکم محکومیت ایران است که برخی از بندهای آن علی‌ابد ایران را از حقوق حقه خود محروم کرده و حسن روحانی خائن و ظریف لیبرال پای آن را امضاء کرده‌اند!

 آمریکا پذیرفته، که دوران طلایی عقب نشینی های سریالی دولت حسن روحانی یا همان جریان خائن تحریف به پایان رسیده و لذا مجبور است تحریم را لغو نماید.، چرا که رهبرمان فرمود: «اگر جریان تحریف شکست بخورد، قطعاً جریان تحریم شکست خواهد خورد.»

والسلام

به نام خدا و برای خدا 

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

اگر جریان انقلابی بخواهد در گام دوم انقلاب، کشور و مردم را از دست نااهلان و نامحرمان لیبرال منافق نجات دهد، باید به فریضه الهی امر به معروف و نهی از منکر مسلح شود و مطالبه گری را در دستور کار خود قرار دهد.

در گام دوم انقلاب و دولت سازی اسلامی، نیازمند نهادهای نظارتی قوی و انقلابی هستیم تا نسبت به ترک فعلهای مسئولین، بخصوص از مسئولین دانه درشت به موقع اقدام نمایند.

اگر در کشورمان نسبت به ترک فعلها، خطاها و تخلفات مسئولین نظارت دقیق و انقلابی صورت بگیرد، آنگاه بعید است، هر نااهلی خود را در تراز ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس، شوراهای اسلامی، وزیر، معاون رئیس‌جمهور، استاندار، فرماندار و مدیرکل ببیند.

متأسفانه در ایران اسلامی دستگاهها و نهادهای نظارتی فراوانند، اما بخاطر حضور و بعضاً نفوذ افراد ترسو، فرصت طلب، بی انگیزه و غیرانقلابی، چشم تیزبین نظارتشان کور شده و گاها صورت مسئله تغییر یافته، بصورتی که احساس می شود باید برای آنان، یک نظارت جدید گمارده شود.

مثلاً در 21 آذر سال 1390 سیاست‌های کلی نظام در خصوص آمایش به قوای مختلف ابلاغ شد، اما هیچ مسئولی آن را اجرا ننمود! و هیچ مسئولی بخاطر این ترک فعل مهم محاکمه نشده و هسچ نطقی از نماینده مجلس هم شنیده نشد، چرا؟! در حالی که ریل گذاری و دستورالعمل آمایش سرزمین کاملا گویا و کاربردی است.

صدا و سیمایمان برای هر مسئله‌ای فیلم، سریال و مستند نامربوط و مربوط می سازد، اما در این راستا فلج و ناکارآمد بوده است، چرا؟!

والسلام