بنام خدا و برای خدا
در قسمت ششم جریان شناسی سیاسی ایران معاصر به یکی از جریانات پر رمز و راز کشور یعنی "سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران" می پردازم و حتما کاربران محترم در خصوص پر رمز و راز بودن این جریان سیاسی و شبه نظامی سؤالاتی خواهند داشت که تلاش می نمایم چهره واقعی آنها را در قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تا مقطع کنونی به رشته تحریر در آورم.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، بدلیل عملکردش در قبل و بعد از پیروزی انقلاب را می شود یک سازمان سیاسی – نظامی نیمه مخفی معرفی کرد و این سازمان از ائتلاف گروه های هفت گانه که قبل از پیروزی انقلاب به شیوه های مسلحانه و چریکی مبارزه می کردند، تشکیل گردید که به صورت اجمال به معرفی آنان پرداخته می شود.
-دوران قبل از انقلاب اسلامی:
1- گروه امت واحده: بهزاد نبوی که از مسؤلین آموزشی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بوده و در سال 1354 بخاطر تغییر ایدئولوژی مجاهدین خلق در زندان از آنها جدا گردید، «گروه امت واحده» را با مشی مسلحانه و عملیات چریکی بصورت مخفیانه در سال 1355 بنیان نهاد. اعضاء اصلی این گروه عبارتند: محمد سلامتی ، پرویز قدیانی ، صادق نوروزی ، علی شجاعی زند ، محسن مخملباف ، فریدون وردی نژاد ، احمد عزتشاهی و رحمانی (1)
محمد سلامتی در باره شکل گیری این گروه می گوید:« گروه امت واحده از نیروهای داخل زندان بودند که من و آقای مهندس نبوی و تعداد دیگری از برادران که در داخل زندان بودند، این گروه را تشکیل داده بودیم.»(2)
2- گروه منصورون : پس از 15 خرداد سال 42 و شکل گیری استبداد پهلوی، چند هسته مبارزاتی در بعضی از شهرهای استان خوزستان شکل گرفت و به مبارزه با رژیم آمریکائی شاه پرداختند و با تغییر ایدئولژی مجاهدین خلق از اسلام به مارکسیست، این هسته های مبارزاتی در شهرهای دزفول، خرمشهر و اهواز با هم متحد شدند و بصورت مخفیانه گروه منصورون با مشی مسلحانه را تأسیس کردند که بنیانگذاران این گروه شهید غلامحسین صفاتی دزفولی، محسن رضائی، شمخانی و ذالقدر می باشند.
3- گروه موحدین : با هدایت و راهبری شهید سید حسین علم الهدی از دانشجویان پیرو خط امام، با جمعی از دوستانش در سال 1349 با ارتباطی که با رهبر معظم انقلاب و شهید هاشهی نژاد و آیت الله طبسی در مشهد داشت، به تشکیل گروه موحدین در شهر خود یعنی اهواز مبادرد ورزید.(3)
4- شهید محمد منتظر قائم که بعد از عملیات ناموق آمریکائیها در صحرای طبس به شهادت رسید، در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به همراه حسن منتظر قائم و مرتضی الویری گروه فلاح را بنیان نهادند.
5- گروه بدر: این گروه در سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی توسط حسین فدائی و علی عسگری، حسن اسلامی، شهیدان طاهرنژاد، فدائی و اخوت تشکیل گردید.
6- گروه توحیدی صف : با انحراف سازمان مجاهدین خلق(منافقین) در سال 54 از اسلام به مارکسیست، شهید محمد بروجردی با همراهی شهید سلمان صفوی، اکبر براتی، حسین صادقی و عطریانفر و با ارتباط و بهره گیری از شهید حجة الاسلام محمد منتظری گروه توحیدی صف را تأسیس نمودند.
7- گروه توحیدی فلق : این گروه در کشور آمریکا و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و با هدایت مصطفی تاج زاده شکل گرفت.
-مقطع بعد از پیروزی انقلاب اسلامی :
گروههای هفت گانه فوق که در سراسر کشور و حتی خارج از کشور، بدون ارتباط تشکیلاتی فعالیت می نمودند و به اصول مبارزه با رژیم شاه و مخالفت با سازمان مجاهدین خلق و برگزیدن رهبری امام خمینی اعتقاد داشتند، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تأکید حضرت امام خمینی به وحدت گروه های مختلف در جهت حفاظت از دستاوردهای انقلاب و با تلاش شهیدان مطهری و محمد منتظری و آقای جلال الدین فارسی زمینه وحدت گروه ها بوجود آمد و سرانجام در 7 فروردین سال 1358 هفت گروه مذکور با صدور بیانیه، نام جدید خود را « سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی » نهاده و فعالیت خود را ذیل این نام و در کنار یکدیگر آغاز کردند.
سران سازمان بیشترین توان خود را در راستای فعالیت های سیاسی و نظامی متمرکز نمودند و در شکل گیری نهادهایی مانند کمیته های انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران نقش ویژه ایی داشتند و پس از کنار گذاشتن لیبرالها و شکل گیری دولت شهید رجایی برخی از اعضاء سازمان مثل بهزاد نبوی به هدایتگر تمام عیار دولت تبدیل شد، ترکیب اعضاء سازمان به دو طیف فکری در زمان شکل گیری وابستگی داشتند، برخی از آنان دارای تفکرات چپ بودند و با دیگر اعضاء سازمان هماهنگی لازم را نداشتند و در مقاطعی که باید سازمان اقدام به صدور بیانیه یا اطلاعیه و یا نسبت به امور اجرائی کشور به وحدت می رسیدند، اتفاق آراء وجود نداشت و موجب بروز مشکلات در جامعه می گردید، که پس طرح مباحث گوناگون در جلسات، به این نتیجه رسیدند که از سوی حضرت امام نماینده ای در سازمان حضور پیدا نماید و حرف او فصل الخطاب برای همه اعضاء باشد و لذا حضرت امام خمینی(ره)، حجةالاسلام آقای حسین راستی کاشانی را بعنوان نماینده خود معرفی نمودند.
جناح چپ سازمان که از اول با نمایندگی آقای راستی کاشانی مخالف بودند و تلاشهای فراوانی را برای جایگزینی شخص دیگری را دنبال می کردند، با موضع گیری سریع امام به هدف خود نرسیدند و این جریان چپ سازمان، همچون قوم بنی اسرائیل هر روز بهانه جدیدی را علیه نماینده امام مطرح و شایع می کردند که « بین نظر و حکم نماینده امام فرق است و فقط احکام ایشان را لازم الاتباع می دانیم نه نظرت ایشان را. » و ملاقاتهایی را جهت تضعیف نماینده امام با آیت الله جنتی و صانعی در این راستا ترتیب دادند و شایع می کردند که « نماینده امام هیچ اختیاری برای دخالت در سازمان را ندارد ... و نماینده امام کارش توشیح است ... » و برای حذف نماینده امام خمینی که خود را پایبند به آن معرفی می کردند! شایع می نمودند که « اصلا ایشان نماینده امام نیست، بلکه امام فرموده رابط است و بر این اساس هیچ یک از گفته هایش لازم الاتباع نیست. »
آقای راستی کاشانی پس از طرح این مسائل اختلاف انگیز از امام خواستند فرد دیگری را به جای ایشان معرفی نمایند که امام فرمودند:« حتما خود شما باید باشید صلاح نیست غیر از شما، خود شما باشید. چون شما به امور سازمان آشنا هستید، به کارتان ادامه دهید بیش از پیش هم باشید و بیشتر و بهتر از قبل هم کارتان را انجام دهید نظارتتان را هم بیشتر کنید تا ببینیم با اینها چه باید کرد.»(4)
علی الرغم نظر سریع امام، آقای بهزاد نبوی، از چهره های جریان چپ سازمان در حاشیه ملاقات ستاد بسیج اقتصادی با امام مسئله سازمان را مطرح می کند و از امام کسب تکلیف می نماید، که امام می فرمایند: « من به هیچ وجه آقای راستی را عوض نمی کنم بروید با ایشان مسئله را حل کنید.»(5)
جریان چپ سازمان همچنان به اقدامات تخریبی خود،علیه نماینده امام ادامه می داد تا اینکه حضرت امام پیامی را صادر کردند و فرمودند؛ که نیروهای نظامی و انتظامی حق عضویت در گروهها و احزاب سیاسی را ندارند و باید یا در حزب باشند و یا در تشکیلات نظامی و انتظامی خود، که مطابق این حکم امام افرادی همچون محسن رضائی ، ذالقدر و نجات ... از سازمان رفتند و در مقابل جریان چپ سازمان در یک شبه کودتا نیروهای خود را از سپاه پاسداران به سازمان فراخوان داد و عملا سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تا مقطع انحلال( مهر ماه سال 65 ) در کنترل این جریان مرموز و شبه منافق قرار گرفت که نظام اسلامی تا کنون لطمات بسیاری از ناحیه آنان دریافت کرده است که انشاء الله در قسمت بعد به افکار و اعمال مرموزانه آنها در حوادث هقتم تیر و هشتم شهریور، توافق نامه ایران و آمریکا در الجزایر، جلو گیری از خرید سلاحهای جنگی از شوروی، براندازی نظام اسلامی در فتنه سالهای 78 و 88 و ... را به خاطر اهمیت و اقدامات این جریان خطرناک و مشکوک مورد بررسی و تحلیل قرار خواهم داد.
پایان قسمت ششم
والسلام
پاورقی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- نشریه شاهد شماره 12 ص 26
2- روزنامه صبح امروز16/4/ 78
3- زندگینامه شهید سید حسین علم الهدی ص 59
4- کتاب نیمه پنهان جلد16 ص74
5- بهزاد نبوی و ملاقات با امام8/3/ 61
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرا مجرمین نفوذی در قدرت، محاکمه نمی شوند؟
آیا وقت محاکمه حسن روحانی نیست؟
سئوال خوب به تولید فکر خوب می انجامد
عاشورا چگونه رقم حورد؟
مخرج مشترک با دشمن، یعنی چه؟
بساط انفعال را از قوه قضائیه برچینید
اغتشاشگران از داعش بدتر و اصلاحطلبان از هر دو بدتر
جنگ جهانی شناختی و ترکیبی بر علیه ایران
غروب اغتشاشات در ایران و شکست جبهه استکبار
[عناوین آرشیوشده]