سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در ادب نفست این بس که واگذارى ، آنچه را از جز خود ناپسند شمارى . [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 93 آبان 4 , ساعت 10:17 عصر

بنام خدا و برای خدا

امام حسین(ع)در خصوص گرایش مردم به دنیا می فرمایند: النّاسَ عَبیدُ الدُّنْیا وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ یَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّیّانونَ؛

(بسیاری از مردم بنده دنیا هستند و دین تنها بر زبان آنهاست، مادامی که زندگی آنان در پرتو دین و روبراه است از آن حمایت می‏کنند؛ ولی آن روز که با حوادث سختی آزموده شوند، دینداران اندکند.) تحف العقول، ص 245 .

مقصود امام حسین(ع) این است که مدعیان دین داری فراوانند و تا زمانی پای ادعای بزرگ خود می ایستند که دین به دنیایشان آسیب نرساند، اما همین مدعیان دیندار، وقتی در معرکه آزمایش بین دین و دنیای پر زرق و برق  قرار گیرند و بدانند که با حفظ دین، دنیا از دستشان می رود، عطا دین را به لقاء آن می بخشند و دنیا را بر می گزییند و در اینجا مشخص می شود که دینداران واقعی فراوان نیستند!

کربلا

اگر بخواهیم موضوع حماسه عاشورای حسینی را بصورت تحلیلی جامع و عمیق واکاوی نمائیم، لازم است حوادث بعد از غدیر خُم و خیانت به ولایت و امامت مسلمین مورد بررسی قرار گیرد.

جریان پیچیده نفاق را از بدو تأسیس حکومت نبوی(ص) و در عصر حاکمیت علی ابن ابیطالب(ع) و به خصوص در جنگهای سه گانه ای که بر حضرت تحمیل گردید، همواره لبه پنهان نفاق که تیزتر از لبه آشکار کفر و شرک است، کمر مؤمنان را دریده است و لذا دشمن شناسی و بخصوص جریان نفاق از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

جریان نفاق در طول تاریخ مسلمین، همواره نقش ستون پنجم را در انقلابهای اسلامی و غیر اسلامی ایفا کرده و بیشترین خسارات هم به پیکره انقلابها از همین منظر وارد گردیده است و تا کنون هیچ انقلابی از گزند خونبار جریان نفاق در امان نبوده و بی شک انقلاب حسینی (ع) هم مثل سایر انقلابها آسیب جدی از جریان نفاق متحمل گردیده است.

برای آشکار شدن چهره بزک کرده و پنهان نفاق، لازم است تعریف جامعی از چگونگی نفوذ ویروس نفاق صورت پذیرد تا فریب این جریان نفوذی و برانداز را، مسلمین نخورند و خود را در برابر این ویروس به موقع واکسینه نمایند.

قرآن کریم در آیات 11 و 12 در خصوص ویژگیهای جریان نفاق، در حالى که مفسد واقعى هستند، ولیکن خود را مدافع اصلاح طلبى معرفی می کنند، می فرماید: وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ ... ألا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ: «هنگامى که به آنها گفته شود در روى زمین فساد نکنید مى‏گویند: ما فقط اصلاح‏کننده‏ایم»! (ما برنامه‏اى جز اصلاح در تمام زندگى خود نداشته‏ایم و نداریم!) ... «بدانید اینها همان مفسدانند و برنامه‏اى جز فساد ندارند ولى خودشان هم نمى‏فهمند!» یعنی اینکه جریان نفاق با اصرار و پافشارى در راه نفاق و خو گرفتن با این برنامه‏هاى زشت و ننگین، تدریجا گمان می کند، که برنامه‏هایش، مفید، سازنده و اصلاح طلبانه است.

معمولا نفاق را به معانی مختلفی از جمله پوشیدگی، پنهان کاری و دورویی، معنی نموده اند.

با بهره گیری از قرآن در می یابیم که:

کربلا

1-نفاق در مقابل ایمان قرار می گیرد و بدنبال آن است که پایه های مستحکم ایمان را فرو ریزد و در این راه از هیچ اقدامی پرهیز نمی کند.

2-قرآن منبع نفاق را در قلب انسان معرفی می کند و به همین خاطر ضربات نفاق جبران ناپذیر و کشف نفاق در اوایل شکل گیری آن غیرممکن است.

3-منافقین بصورت شبکه ای پیوسته و بر اساس سلسه مراتب عمل می کنند و در عهد و پیمان خود پایدار و اهداف خود را تشکیلاتی و مهندسی شده انجام می دهند.

4-جریان نفاق با استفاده از حربه دروغ، حقایق و اخبار را وارونه جلوه می دهد و شایعه پراکنی و ایجاد جنگ روانی در جامعه از اهداف مستمر آنها می باشد.

5- رشد ویروس نفاق در مرداب فتنه شکل می گیرد و هر چه دامنه فتنه گسترده تر باشد تحرکات و خوشحالی نفاق بیشتر است.

دانستن چند نکته در رابطه با پیچیدگی نفاق و عمل کرد آن، از اهمیت ویژه ای برخور در است:  

1-جریان نفاق از آغاز دولت نبوی پیامبر خاتم (ص) تاکنون در کالبد نظام اجتماعی مسلمانان جای خود را باز کرده و تا ظهوز مهدی موعود ادامه دارد و به قطع و یقین می شود گفت که پس از ظهور حضرت بقیه الله مشکل اصلی ایشان با جریان نفاق خواهد بود.

2-حذف جریان نفاق، همواره یکی از دشواریهای پیش روی مسلمانان است و تاکنون هیچ کدام از انبیاء الهی موفق به ریشه کنی کامل آن نشده است. و حوادث پیش آمده در غصب خلافت و فرمان کوتای سقیفه بنی ساعده، ترور و شهادت امیرالم.منین و براندازی دولت علوی، ماجرای کربلا و شهادت حضرت ابی عبدالله، شهادت حضرت امام رضا(ع) با استفاده از حربه ولایتعهدی، نفوذ بنی صدر، توطئه سید کاظم شریعتمداری در خصوص برنامه ریزی برای انفجار جماران، شهادت شهیدان رجائی، باهنر، بهشتی، دستغیب، مدنی، صدوقی، اشرفی، عملیات مرصاد، ترور شهید لاجوردی و صیاد و در نهایت شهادت دانشمندان هسته ای.

3-جریان نفاق با برنامه ریزی پی در پی خود را بر اساس نیازهای روز مجهز می نماید و برای رسیدن به مقاصد شوم خود از هر مسیر و به هر کاری دست می زند و همیشه خود را بر اساس  شرایط سیاسی جدید جامعه هماهنگ می نماید.

4-خطرناکترین جریان نفاق، پنهان ترین و نزدیکی آن با رأس حاکمیت سیاسی اسلام است و در صورتی که در هرم قدرت نظام حضور داشته باشد، خسارات جبران ناپذیری به دولت مستقر وارد می آورد. همانند حضور منافقین در حزب جمهوری اسلامی(کلاهی مسئول انفجار حزب) وشورای عالی امنیت ملی کشور(کشمیری مسئول انفجار نخست وزیری) که با توجه به نزدیکی کلاهی به ارکان حزب جمهوری اسلامی و ارتباط مسعود کشمیری با شهید رجایی، توانستند در سال 60 حزب جمهوری اسلامی و نخست وزیری را منفجر نمایند و تعدای از مسئولین عالی رتبه نظام اسلامی را به شهادت رساندند.و حتی با همکاری باقی مانده ایادی خود در نخست وزیری توانستند برای منافقی که نخست وزیری را منفجر و از صحنه فرار کرده بود، جنازه درست کنند و بر روی دوش مردم تهران تشیع نمایند و در بهشت زهراء تهران بخاک بسپارند و پس از مسافرت کشمیری به فرانسه، تازه مشخص گردید جریان نفاق، همچنان  نخست وزیری و ریاست جمهوری را در دست دارند و تا سال 1384 هم  در مسئولیتهای مختلف کشوری حضور داشته و دارند.

ادامه در قسمت سوم   والسلام

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ