بنام خدا و برای خدا
آقای روحانی در یک ادعایی که محاسبات علمی نداشت و وضعیت اقتصادی کشور، برخلاف سخنان رئیس جمهور بود، در تاریخ 15 شهریور 93 گفتند: «امروز در کنار موسی الرضا (ع) به ملت ایران اعلام می کنم ما خوشبختانه از رکود عبور کردیم ... محاسبات سه ماه اول سال 93 به ما اعلام می کند دولت از رکود عبور کرده است.» اما آقای اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور در شورای اداری استان آذربایجان شرقی با سخنان خود در تاریخ 19 بهمن 93 نادرستی حرفهای رئیس جمهور را مورد تائید قرار داد و گفت: «امروز ما با مشکل بیکاری و مشکل چگونگی خروج از رکود روبهرو هستیم که لازمه خروج از این مشکلات اجرای طرحهای عمرانی کشور است که آنها با هزینه پایینی قابل اجراست.»
البته؛ کارشناسان حوزه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور، سخنان رئیس جمهور را، باور نمی کردند و آن را نادرست می دانستند و حتی از لابلای گفته های آقای روحانی، به غیر واقعی آن حرفها می شد، پی برد، ولیکن، آقای جهانگیری، که سخنان 4ماه قبل رئیس جمهور را فراموش کرده بود، با حرفهای خود، پایان جریان سازی پوپولیستی دولتی را، رقم زد!
حال، تکلیف مردم با این سخنان دوگانه چیست؟ و کدام سخن را باور کنند؟! آقای روحانی که ادعا می کردند، بر عهد و پیمان خود به مردم وفادارهستند؟! در کدام قاموس و مرام، اینگونه سخن گفتن را، عهد و پیمان می دانند؟!
گویند؛ شخصی به دوستش رسید و بعد از سلام علیک از او پرسید، راستی! حال پدرت چطوره؟ دوستش با تعحب گفت: "پدرم که چند سال قبل فوت کرد و شما هم در مجلس ختم او شرکت کردید" طرف که فهمید سوتی داده، بدون اینکه خودش را ببازد گفت: " آره! میدونم! منظورم این است، که بابات هنوز در همان قبرستان است؟"
والسلام
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرا مجرمین نفوذی در قدرت، محاکمه نمی شوند؟
آیا وقت محاکمه حسن روحانی نیست؟
سئوال خوب به تولید فکر خوب می انجامد
عاشورا چگونه رقم حورد؟
مخرج مشترک با دشمن، یعنی چه؟
بساط انفعال را از قوه قضائیه برچینید
اغتشاشگران از داعش بدتر و اصلاحطلبان از هر دو بدتر
جنگ جهانی شناختی و ترکیبی بر علیه ایران
غروب اغتشاشات در ایران و شکست جبهه استکبار
[عناوین آرشیوشده]