بنام خدا و برای خدا

آقای اکبر هاشمی رفسنجانی در گفتگو با سالنامه آرمان که معمولاً بلندگوی ایشان می باشد، گفته است:« رابطه من با آقا مثل سابق نمیتواند باشد ... آخرین ملاقاتم با رهبری، یکی دو هفته پیش بود. من این بار به خاطر مسائل هسته ای به آنجا رفتم که آقا در جلسه قبلش قدری سختگیری کرده بودند، من خدمتشان رفتم که بگویم سختگیری نکنیم و الان شرایطی نیست که این گونه باشد و میخواستم بیشتر توضیح دهم. صحبت هایم را کردم، ولی ایشان آخرش گفت، که دیروز آقای روحانی اینجا بود و از اینجا راضی رفت، شما نگران نباشید.»

از سخنان هاشمی رفسنجانی، اینگونه برداشت می شود، که جریان زر و زور و تزویر در پرونده هسته ای و مذاکره با آمریکا، هم افزائی گسترده دارند. ادعای رفسنجانی مبنی بر اینکه آقا فرمودند؛ روحانی دیروز از اینجا راضی رفته اند، گویای این است، که این دو نفر با هماهنگی هم و برای رسیدن به اهدافی به غیر از اهداف انقلاب، در حال فشار به امام خامنه ای هستند، تا بتوانند پرونده هسته ای را بر اساس منافع حزبی و گروهی خود و بر خلاف عزت و حکمت نظام اسلامی به سرانجام برسانند و یا ممکن است هاشمی رفسنجانی به خاطر حکم دادگاه فرزند متخلف و ضد انقلابش و در این مقطعی که خبرگان رهبری دست رد به سینه اش زده اند، قصد این را داشته باشد که خود را در کنار رهبری و مرتبط با معظم له نشان دهد، تا بیش از این، در انزوای انقلابیون و دوستداران نظام اسلامی قرار نگیرد!

امام خامنه ای در این مقطع زمانی که پیچ بزرگ تاریخی آن را نام نهاده اند، بصیرت را بعنوان قطب نمای حرکت صحیح می دانند و می فرمایند: « بصیرت،قطب نمای حرکت صحیح در اوضاع اجتماعی پیچیده امروز است بگونه ای که اگر کسی این قطب نما را نداشت و نقشه خوانی را بلد نبود ممکن است ناگهان خود را در محاصره دشمن ببیند ... بصیرت در این دوران و در همه دوران ها به معنای این است که شما خط درگیری با دشمن را تشخیص دهید،کجا با دشمن درگیری است؟بعضی ها نقطه درگیری را اشتباه می کنند،خمپاره و توپخانه ی خودشان را آتش میکنند به سمت یک نقطه ای که آنجا دشمن نیست،آنجا دوست است.»

متأسفانه آقایان رفسنجانی و روحانی، علی رغم اینکه در سخنرانیهای خود از آقا و رهبر معظم انقلاب دم میزنند، ولکن در عمل، به آن پایبند نیستند، یعنی؛ زمانی که اینها به نزد رهبری جامعه می روند، خواسته هایی، بر خلاف نظر ولی امر مسلمین دارند و به آن اصرار می ورزند و به دروغ خود را تابع ولایت فقیه معرفی می کنند! این دو نفر که همواره در کنار هم بوده اند، نظر رهبری عزیز انقلاب، در بیاناتشان در خصوص توافقنامه هسته ای و خوشبین نبودن به مذاکرات را شنیده اند، پس برای چه هدفی خود را محق می دانند که به حضرت آفا فشار وارد نمایند! علت آن را، با مطالعه تاریخ عاشورا می توان دریافت، زیرا اگر انسانها به زندگی اشرافیگری اُنس بگیرند و در مقابل ولی خدا، خود را صاحب اختیار و رأی بدانند، دیگر به طریق حق و ولایت عمل نخواهند کرد و خطوط قرمز نظام اسلامی را، در به کارگیری و فاصله با فتنه گران 88 ، رعایت نمی کنند و رأی و نظر ولی زمان را،  برنمی تابند! زیرا، مصلحت عامل نفوذی، برای به انحراف کشیدن حقیقت است و سرنوشت تلخ طلحه و زبیر در برابر امیرالمومنین(ع) و آتش افروزی جنگ جمل، حاصل فتنه "باند زر و زور و تزویر" بود .

والسلام