بنام خدا و برای خدا
جناب روحانی در گرما گرم تبلیغات ریاست جمهوری خود، پالسی را برای آمریکائیها فرستاد که تاکنون نظام اسلامی بهای سنگینی بابت بی تدبیری در بیان آن پرداخته است و این پالس نابجا و ضد امنیت ملی، باعث گردید که دولت اعتدال هر روز امتیازی به کدخدا(آمریکا) در پرونده هسته ای تقدیم نماید و آنگاه خود را حقوقدان و متخصص امور امنیتی هم معرفی می کند! آقای حسن روحانی در 26 اردیبهشت 92 گفت: «آمریکا کدخدای ده است و بستن با کدخدا راحت تر است!»
ظاهراً حافظه حاج حسن روحانی ضعیف شده و فراموش کرده که امام خمینی در سال 57 انقلابی را در ایران رهبری و به ثمر رسانده که آمریکا دیگر کدخدا نمی باشد و جهان هم این را پذیرفته است. اگر جناب روحانی این حرف را باور ندارد، از مردم غزه بپرسد، زیرا مردم غزه اعتقاد دارند که آمریکا را در جنگهای سه گانه ی با اسرائیل زیر پا گذاشتند و آمریکا هم هیچ غلطی نتوانست بکند!
حال چرا آقای روحانی عامداً بدنبال آن است که گفتمان امام و انقلاب اسلامی را با کدخدا دانستن آمریکا به بیراهه و کژراهه ببرد؟! البته شخص حضرت روحانی به کدخدائی آمریکا ایمان قلبی دارد و حاضر است دستان چدنی آمریکا را در مقابل اهانت به جریان مؤمن به اسلام و انقلاب به گرمی بفشارند و در تماس تلفنی نابجا با اوباما این را ثابت کرد. هر چند آقای اوباما، با اهداء شیردال قلابی آبروی حاج حسن را در نزد ملت برد، اما چون آمریکا کدخدا هست و باید از کدخدا ترسید، همین شیر قلابی هم در نزد لیبرالیسم دلباخته غرب ارزشمند است!!
مسیر اتخاذ شده توسط دولت در سیاست خارجی و بخصوص در رابطه با آمریکا، دقیقاً مخالف نقشه ترسیمی امام خمینی و امام خامنه ای است و اگر به سابقه تاریخی آن مراجعه کنیم، در می یابیم که مذاکرات دولت اعتدل با آمریکا، شباهت بسیار زیادی به صحنه غمبار پایان جنگ صفین و صلح خواهی معاویه دارد. آن وقتی که امام علی(ع) فریاد می زد، به کاغذهای بر سر نیزه ها اعتماد نکنید و از کید و مکر معاویه و عمرعاص غافل نشوید و می فرمود؛ من به صلح طلبی اینان خوشبین نیستم، ولیکن جریانی در داخل سپاه اسلام به مخالفت با علی(ع) پرداخت و اعلام کردند که ما به صلح و راستگوئی معاویه خوشبین هستیم و رمز و راز دیپلماسی با شیطان را بلدیم و نگرانی شما بی مورد است! و رفتند و با نفاق پیچیده و دیپلماسی نابخردانه خود، مسیر تاریخ اسلام را آنچنان عوض کردند که حسین ابن علی(ع) را در عاشورای سال 61 هجری به مسلخ بردند و سر از بدنش جدا کردند و مسلمانان هم به تماشا نشستند!!!
آیا صحنه دیپلماسی دولت اعتدال کاملاً شبیه آن صحنه دیپلماسی ابوموسی اشعری با عمروعاص نیست؟! شباهتها کاملاً جدی است، آن زمانی که ولایت می فرماید؛ من به مذاکرات خوشبین نیستم و نگرانم، اما آقای روحانی اعلام می کند که من خوشبین هستم و قصد بستن با کدخدا را داریم! وقتی ولایت می گوید؛ فقط مذاکره در خصوص پرونده هسته ای باید صورت پذیرد، لیکن جناب روحانی می گوید، مذاکرات هسته ای پله اول تعامل با دنیا است ...!
گویند؛ سرعت آهو 90 کیلومتر در ساعت است در حالی که سرعت شیر 57 کیلومتر است. پس چرا آهو طعمه ی شیر میشود؟!
"ترس" آهو از شکار شدن باعث می شود که او برای سنجیدن فاصله خود با شیر مدام به "پشت سر" نگاه کند... و به خاطر همین سرعتش بسیار کم میشود... تا جایی که شیر میتواند به او برسد ! یعنی اگر آهو به پشت سرش نگاه نکند طعمه ی شیر نمی شود!
اگر آهو به سرعت خود ایمان داشته باشد؛ همانگونه که شیر به نیرویش ایمان دارد؛ هیچگاه طعمه ی شیر نمی شود! و این قصه ی تلخ خیلی از ما آدم ها است... لذا اگر به خودمان ایمان نداشته باشیم و در طول زندگی همیشه به پشت سرنگاه کنیم و به مرور خاطرات گذشته بپردازیم...هم از زندگی مان عقب می مانیم...و هم آینده را از دست می دهیم... و هم آمریکا را کدخدای ده می دانیم! و اگر در مسئولیت ریاست جمهوری هم باشیم، دست شاهان قاچار را در مدلی از قراردادهای ترکمنچای خواهیم بست!!! آیا در پرونده هسته ای اینگونه نیست؟!
والسلام
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرا مجرمین نفوذی در قدرت، محاکمه نمی شوند؟
آیا وقت محاکمه حسن روحانی نیست؟
سئوال خوب به تولید فکر خوب می انجامد
عاشورا چگونه رقم حورد؟
مخرج مشترک با دشمن، یعنی چه؟
بساط انفعال را از قوه قضائیه برچینید
اغتشاشگران از داعش بدتر و اصلاحطلبان از هر دو بدتر
جنگ جهانی شناختی و ترکیبی بر علیه ایران
غروب اغتشاشات در ایران و شکست جبهه استکبار
[عناوین آرشیوشده]