به نام خدا و برای خدا

اصل فریب ادبیات اصلاح طلبان برانداز بر این پایه استوار است، که هر گاه افرادی از جمع آنها، بدلایلی در نزد مراجع ذیصلاح صلاحیتشان بخاطر فساد اخلاقی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی از دست برود، تلاش کرده اند که با یک حمله گازانبری و هدفمند، مرجع تصمیم گیر و مؤثر را ناکارآمد و یا  از پای درآورند و در این راستا از هیچ تهمت و اهانتی پرهیز نمی کنند و حتی اگر با لباس زنانه و مخفیانه از کشور گریخته باشند و یا فتنه بزرگی با حمایت مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس در سال 88 ایجاد کرده باشند، باز هم خود را منافقانه، مصلح معرفی می کنند و ناجوانمردانه به نهادهای انقلاب اسلامی حمله ور می شوند و معمولاً از هم افزائی دشمنان اصلی انقلاب بهره مند می گردند و علی رغم اینکه خود را پیرو امام می خوانند، ولیکن در نزد دشمنان داخلی و خارجی از بیان تفکر انقلابی امام خمینی پرهیز و خجالت زده اند!

رئیس جمهور کشورمان که به مدت 2 سال ملت 75 میلیونی ایران را برای حل مشکلات اقتصادی سرگرم مذاکرات هسته ای کرده بود، وقتی مشاهده کرد، که برون داد توافق هسته ای وین یا همان برجام، مشکلی از مشکلات اقتصادی کشور و ملت را حل نمی کند، لذا با اقدامات ایذائی و با تدبیری از جنس نفاق و فریب به گفتمان همدلی و هم زبانی که رهبر معظم انقلاب در اول سال 94 بدان سفارش کرده بود، حمله ور شد تا اکسیر شفا بخش وحدت بین دولت، ملت و نهادهای انقلابی حافظ نظام، را با خلل مواجه نماید و ملت پیگیر خیانتهای صورت گرفته در برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل نباشند!

رئیس جمهور در همایش استانداران و هیئت دولت نوک حمله گسترده و کم نظیری را بر اساس دستور پدرخوانده دولت یعنی هاشمی رفسنجانی و جریان فتنه سال 88 علیه نهاد شورای نگهبان انجام داد و گفت: «همه از نظر دولت برابرند و آن جایی که باید بگوید فردی برای شرکت در انتخابات صالح است یا نه هیأت‌های اجرایی هستند ... شورای محترم نگهبان ناظر است نه مجری. مجری انتخابات دولت است ... شورای نگهبان چشم است و چشم نمی‌تواند کار دست را بکند، نظارت و اجرا نباید مخلوط شوند.»

ظاهراً رئیس جمهور فکر می کند و یا به او القاء کرده اند که همه مشکلات کشور با پذیرش کدخدائی آمریکا و توافق وین به سرانجام رسیده و حالا باید موانع حضور لیبرالها و روشنفکران غربی-آمریکائیرا برای تصرف مجلس شورای اسلامی برطرف نماید و اولین مانع ورود آنها به مجلس شورای اسلامی شورای محترم نگهبان می باشد و لذا برای اولین بار رئیس جمهوری که خود از همین طریق وارد مجلس و خبرگان و ریاست جمهوری شده، بر اساس مأموریت محوله و بر خلاف قوانین جاری کشور به شورای نگهبان حمله می نماید!و آنقدر ناشیانه از مثال و تمثیل استفاده می کند که مورد تمسخر آگاهان امر قرار می گیرد. مثلاً، غافل از شرایط اولیه انقلاب، عوامانه به شکل گیری مجلس اول، که بدون نظر شورای نگهبان انتخاب شده بودند می پردازد و آن را می ستاید، ولی با نفاق پنهان خود، به اولین رئیس جمهور(بنی صدر) که بدون نظر شورای نگهبان انتخاب گردید و با لباس زنانه از کشور گریخت، هیچ اشاره ای نمی کند!!!

ظاهراً جناب روحانی که حزب شماره دو مشارکت به اسم اتحاد ملت ایران اسلامیبا چراغ سبزش آغاز به کار نموده، جایگاه ریاست جمهوری را با جایگاه فعال سیاسی لیبرال غربی و یا اپوزیسیون نظام اسلامی اشتباه گرفته و در حد و اندازه یک عضو افراطی حرب به انتقاد‌های تند و بی پایه و اساس نسبت به نهادها و آرمانهای نظام اسلامی پرداخته و شاید جناب روحانی هنوز فکر می کند که زمان مبارزه انتخاباتی به پایان نرسیده و باید با حرفهای پوپولیستی ملت را رنگ نماید!

متأسفانه طعم قدرت و ثروت موجب شده تا آقای روحانی در سفر استانی خود به همدان، ملت را بی سواد بنگرد و در ادعایی مضحک و دروغی بزرگ، که کدخدایش هم به آن می خندد، می گوید: «توانستیم سایه شوم جنگ را از سر مردم برداریم و امنیت واقعی را به این کشور بازگرداندیم» البته اصلاح طلبان دولت خاتمی هم چنین ادعاهای کذب و مهملی را داشتند و می گفتند: ما که آمدیم موشکهای آمریکا ایران را نشانه گرفته بود و ما با طرح گفتگوی تمدنها سر موشکهای آمریکا را برگرداندیم!!!

راستی چرا در زمان دولت احمدی نژاد که تندترین مواضع را علیه آمریکا و اسرائیل می گرفت، هیچ موشکی به طرف کشورمان شلیک نشد و هیچ هواپیمائی جرأت بمباران تأسیسات اتمی ایران را نکرد؟! راستی ناقلا، نکند یکی از بندهای نانوشته برجام وین تخریب و حمله به شورای نگهبان است که به حاج حسن واگذار شده است؟!

والسلام