سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند مرا سخت گیر و آزاردهنده برنینگیخت؛ بلکه مرا آموزگاری آسان گیر برانگیخت . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
پنج شنبه 94 بهمن 22 , ساعت 3:15 صبح

به نام خدا و برای خدا

بلاخره ذکر و التجاء شبانه روزی حاج حسن روحانی و دولتش برای لغو تحریمها در نزد کدخدا(آمریکا) درگیر افتاد و معجره! بــرجــام برای بازه کردن گره مشکلات ملت! به ثمر نشست و آنقدر این ذکر بــرجــام ، بــرجــام مؤثر بود که هاله ای از نور! و معنویت! رئیس جمهورمان را در مراسم اعطاء مدال لیاقت، فرا گرفت و با احساس تمام گفت: « می‌گویند با بــــرجـــام دولت برای ملت رفاه بیاورد، مگر ما بـــرجـــام را آورده‌ایم؟ ما خادم مردم هستیم،(الکی) بـــرجـــــام را خــــــدا آورد.»

عجب!؛ از کرامات شیخ ما این است / شیره را خورد و گفت شیرین است!

بعد از این رخداد مهم و اعتراف رئیس جمهور، مبنی بر نزول برجام از سوی خدا!، مردم دریافتند که دولت اعتدال با این اغراق گویی و بیان نادرست، بدنبال فرافکنی و شانه خالی کردن از رفع مشکلات معیشت، مسکن و اشتغال جوانان این مرز و بوم است و لذا دیگر امیدی به حل مشکلات اقتصادی از طرف دولت نسیت و باید به امیدبخش و تدبیر کننده واقعی دل سپرد و دست التجاء بسوی حضرت حق دراز کرد و از کدخدای جناب روحانی  دل برید و بر اساس رهنمودهای رهبر فرازانه انقلاب، باید بر خداوند متعال توکل کرد و به کار و تولید و سرمایه های داخلی و استعداد جوان ایرانی اعتماد نمود و با بهره گیری از اقتصاد مقاومتی مشکلات لاینحل کشور و مردم را برطرف کرد.ت

اگر بــــرجــــام را خدا آورده است! پس چرا منافع آن همه اش به جیب کشورهای 5+1 میرود و جوانان و کارخانجات اروپایی فعال میشوند و ثمری برای مردم ایران که تحریمها را به امید گشایش در معیشت و اشتغال و رفع محرومیت تحمل کرده اند، ندارد؟ اگر رئیس جمهورمان به قول خودش "خادم مردم است" پس این خادم حق ندارد، برجامی که دیکته و نوشته شده ی آمریکا است، آن را از سوی خدا به مرم بخوراند! و اینگونه سخن گفتن، شیادی با اعتقادات مردم است و به طریقی دیگر می شود گفت؛ اگر این بــــرجــــام از سوی خدا باشد! پس چرا رهبر معظم انقلاب نزول معجزه آسای بــــرجـــام را علی رغم اصرار فراوان جناب روحانی به ایشان تبریک نگفتند؟! و چرا مدالی به امضاء کنندگان ایرانی بــــــرجــــــام نداده اند؟! و لذا همه این خیمه شب بازیها برای فرار از پاسخگوئی از مطالبات به حق ملتی است، که چندین ماه به دولت اعتدال اعتماد کرده و امیدوار شدند، تا پس از این همه حمله به دولت سابق، حتماً شاهد فتح الفتوحی از سوی لیبرالهای غربمدار و کدخدا باور خواهند بود که اینگونه نشد!!!

گویند: فردی ادعای تدبیر و عقلانیت داشت! او را دیدند که در انتهای خیابان دیواری ساخته و فانوسی با شیشه قرمز روی آن گذاشته. پرسیدند؛ فانوس را برای چه روی دیوار گذاشته ای؟ جواب داد؛ برای اینکه ماشین ها با دیوار برخورد نکنند! پرسیدند؛ خب! دیوار را برای چه در خیابان ساخته ای؟ گفت؛ برای این که فانوس را روی آن بگذارم!

والسلام

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ