سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سه ویژگی در هر که باشد، ایمانش به کمال رسد : خرد، بردباری و دانش . [امام علی علیه السلام]
 
شنبه 95 اردیبهشت 4 , ساعت 11:32 عصر

به نام خدا و برای خدا

عدم دفاع آقای سیف رئیس بانک مرکزی از برجام، موجب آن شد که دولت اعتدال با یک افتضاح بزرگ مواجه گردد و لذا جناب روحانی وزیرل خارجه خود را سراسیمه به نیورک فرستاد و آقای ظریف مذاکراتی با جان کری همتای آمریکائی خود انجام داد تا بلکه کدخدا(آمریکا) عنایتی نسبت به دولت غربگرای اعتدال داشته باشد.

با پایان یافتن دور اول مذاکرات ایران و آمریکا در پشت درهای بسته، آقای ظریف که دیگر برجام را کارساز نمی داند به سخنان جان کری دخیل بست و گفت: «ما امیدواریم که اظهارات مطرح ‌‌شده توسط وزیر خارجه کری، مسیر دشواری که به دلیل نگرانی بانک‌ها از رویکرد آمریکا در قبال اجرای تعهداتش در برجام بسته شده را بگشاید.»

وزیر خارجه آمریکا هم پس از مذاکره با وزیر خارجه کشورمان می گوید: «اکنون برای بانک‌های خارجی این فرصت وجود دارد که با ایران مبادله کنند. متأسفانه، به نظر می‌رسد در میان برخی بانک‌های خارجی مقداری سردرگمی وجود دارد و ما می‌خواهیم تلاش کرده و درباره آن توضیح بدهیم.»خ

باید به جناب روحانی و تیم مذاکره کننده هسته ای که بخاطر لیاقت مثال زدنی خود در زمان تنظیم برجام، موفق به گرفتن مدال لیاقت شده اند، گفت؛ این چه برجام و افتضاحی است که با سخنان و تلاش وزیر خارجه آمریکا، باید نگرانی و سردرگمی بانکهای خارجی حل شود؟!

چرا آقای ظریف و شخص جناب روحانی مسئولیت افتضاح تاریخی بــرجــام را نمی پذیرند؟! اگر قرار بر این است که در کنار برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل، مدام دست گدائی دولت اعتدال به سوی جان کری و آمریکا دراز باشد، پس باید تندیس ساخته شده برای ظریف را که بدست خود رونمائی کرد، به زباله دان انداخت! و مقصرین این افتضاح بزرگ تاریخی را بخاطر آسیب رساندن به استقلال و امنیت کشور به دادگاه انقلاب اسلامی سپرد. د

متأسفانه دولت اعتدال با فریب افکار عمومی و وعده های مبنی بر اینکه در روز اجراء برجام تمام تحریمها لغو و پولهای بلوکه شده ایران به مبلغ 150 میلیارد دلار به کشور عودت داده می شود، امروز ناراستی دولتیان در مقابل منافع ملی و استقلال کشور کاملاً عیان گردیده و لذا ملت و رهبر انقلاب گریبان غربگرایان و دروغگویان را خواهند گرفت.

 وضعیت امروز دولت اعتدال در برجام همانند آن بدبختی است که گویند؛ یارو در بدبختی و فلاکت غوطه می‌خورد. دوستش گفت؛ نگران نباش، شاید شانس بیاری و نجات پیدا کنی و یارو گفت؛ آخه می‌گن شانس یک بار زنگ خانه را به صدا درمی آورد، ولی فعلاً، بدبختی دستش را روی زنگ گذاشته و برنمی داره، فلاکت هم که خودش کلید داره و زنگ نمی‌زنه!

والسلام



لیست کل یادداشت های این وبلاگ