به نام خدا و برای خدا

سخنان ساختار شکنانه هاشمی رفسنجانی علیه مبانی انقلاب اسلامی و امام در یک دهه گذشته، موجب شده که بسیاری از مردم سئوال کنند؛ چگونه فردی با داشتن مسئولیتهای مهم و کلیدی در کشور، برای رسیدن به اهداف نفسانی و شیطانی خود، اینقدر سقوط کند که از آقای حسن روحانی -که قبل از رأی مردم از زیر عبایش برای ریاست جمهوری سال 96 بیرون آمده- بخواهد؛ که بر اساس نقشه راه آمریکائی-صهیونیستی، خلع سلاح سپاه پاسداران را در دستور کار خود قرار دهد و به مدیران و رؤسای آموزش و پرورش درمورخ 28 مرداد 95 سفارش کند و بگوید: «اگر می بینید که آلمان و ژاپن این روزها هنوز محکمترین اقتصاد دنیا را دارند اینها بعد از جنگ جهانی دوم و محروم و ممنوع شدن از اینکه نیرویع نظامی داشته باشند، خوب نیروهای نظامی بیشترین خرج های را در کشورهای در حال جنگ می بردند، پول هایشان آزاد شد و رفت دنبال کارهای علمی تا اقتصادی علمی و دانش بنیان برای خودشان درست کردند، این راه الان باز شده در ایران، شما معلمان شما مدیران شما دلسوزان کشور و مربیان باید وارد این فضا بشوید مطمئنم که دوره دوم دولت آقای روحانی می تواند ما را به آنجا برساند.»

البته جناب رفسنجانی مدتی قبل هم پس از اینکه رئیس جمهورمان نتوانست جلوی آزمایش موشکی سپاه پاسداران را برای رضایت کدخدا(آمریکا) بگیرد!، هاشمی رفسنجانی به میدان آمد و در صفحه توئیتری خود نوشت: «دنیای فردا، دنیای گفتمانها است، نه موشکها»! هاشمی رفسنجانی وقتی با موضع گیری قاطعانه رهبر معظم انقلاب روبرو شد، ذلیلانه تقصیر را به گردن تنظیم کننده توئیتر خود انداخت!!!

حقیر در مطالعات سیاسی  خود، شباهت زیادی بین سخنان هاشمی رفسنجانی و ابوسفیان در آغاز خلافت خلیفه سوم دیدم!، آنجا که ابوسفیان سیاست مدار کهنه کار بنی امیه، در دوران پیری و نابینائی، با شادی تمام به فرزاندان و نوادگانش گفت: «خلافت را مانند یک گوی بین خود دست بدست کنید. قسم به کسی ابوسفیان  به او قسم یاد می کند، همواره چنین موقعیتی را برای شما آرزو می کردم، این مقام را برای فرزندانتان به ارث بگذارید.»

نکته مهمی که مردم تیزبین و نکته سنج کشورمان و بخصوص خواص و عمارها باید به آن توجه کنند، این است، که در آن زمان، کمتر کسی به عمق سخنان منافقانه ابوسفیان پی برد، ولی انگشت شمارانی مانند عمار یاسر، مالک اشتر، محمدبن ابی بکر خطر بنی امیه را برای امت اسلامی جدی قلمداد کردند و لذا عمار یاسر با بصیرت انقلابی خود، چهره خطرناک و محوف دشمنان واقعی مسلمانان، یعنی بنی امنیه را افشاء کرده و بلافاصله بعد از شورش مردم در مدینه و قتل عثمان، حرکت مردمی را بسوی بیعت با امیرالمومنین علیه السلام هدایت کردند.

بعدها عمار یاسر در گرما گرم جنگ صفین هم از بصیرت افزائی غافل نشد و قبل از شهادت خود، اینگونه رجز خواند: نحـن ضـربناکم علی تنزیلـه / الیــوم ضربناکم علی تأویلـه (انساب الاشراف،ج2ص310)

ترجمه: «پیش تر بر سر نزول قرآن با شما می جنگیدیم، ولی امروز بر سر تأویل قرآن با شما در جنگ هستیم»

آری عمارهای علی علیه السلام دریافته بودند که بنی امیه در حال تحریف مفاهیم قرآن و معارف الهی(انقلاب نبوی) هستند و سکوت در برابر این جریان خزنده را جایز نمی دانستند و لذا عمارها و خواص انقلاب اسلامی باید سکوت سنگین بر جامعه را بشکنند و بیش از این اجازه ندهند، یاوه سرایان اسلام آمریکائی، معارف روح بخش اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم را دستاویز آمال و آرزوی خود و اهداف آمریکا قرار دهند. آنانی که دستان کثیف شان در فتنه 88 به خونهای جوانان این مرز و بوم آلوده شد و همچنان خود را طلبکار انقلاب اسلامی و مردم می دانند!

کاش آقای رفسنجانی؛ سیاست، مردانگی و کشورداری را از نماینده پارلمان عراق یاد می گرفت که اینگونه پاسخ وهابیت سعودی را می دهد (تصویر مقابل)

والسلام