سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بدترینِ برادران، کسی است که برایش به رنج افتند. [امام علی علیه السلام]
 
جمعه 92 دی 20 , ساعت 4:19 عصر
ملت ایران صبور است

 

دکتر محمد سلیمانی

تاریخ بشر همواره ملت ایران را ملتی تمدن ساز و اثر گذار در منطقه و جهان معرفی کرده است. در 200-300 سال قبل از انقلاب اسلامی این ملت رشید گرفتار عقب افتادگی می شود.

دلیل اصلی آن هم حاکمان بی عرضه، یا ناتوان، یا خوشگذران، یا وابسته و مزدور بوده است. متأسفانه این قطعه تاریخ، زمانی است که بشر ماشین را اختراع کرد و بکار گرفت و از نیروی محرکه آن نسبت به پیشرفت، رفاه، کشور گشائی و غیره استفاده کرد.

انواع سفرنامه های دوران قاجار بر یک نکته اتفاق نظر دارند و آن این است که استعداد ایرانی و توان نیروی کار ایرانی بالاتر است. ولی مع الوصف ایران عقب افتاد.

در دوران ستم شاهی پهلوی به یاد دارم به عنوان کار آموز به صنایع الکترونیک شیراز رفته بودم، مدیر واحد یک آمریکائی بود و سر مهندس آن یک هندی. اجازه ورود به هیچ طراحی نداشتیم. فقط می‏توانستیم یک مدار الکترونیکی موجود را تحلیل کنیم و حداکثر بفهمیم چگونه کار می کند. نوبت به انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) و همراهی صدرصد مردم شد. آزادی، استقلال و جمهوری اسلامی دستاورد این انقلاب بزرگ بود.

از آن روز انواع حمله ها و تهاجم‏ها شروع شد. بیش از 34 سال از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد. فراز و فرودهای فراوان دارد. دهه اول انقلاب با حضور حضرت امام (ره) دوران ایثار، قناعت، رشادت، شهادت، جانبازی و فداکاری است، که در اثر آن نظام تثبیت شد و انقلاب شجره طیبه‏ی تنومندی گردید.

دهه دوم انقلاب شروع شد، دوران سازندگی کشور به سرعت خرابیهای حاصل از جنگ را ترمیم کرد. رشد و شکوفائی در اکثر زمینه ها پدیدار گردید. ملت ایران شتابان و با صلاحیت مراحل مختلف پیشرفت را طی کرد. ولی متأسفانه عده ای از مدیران گرفتار چرب و شیرین دنیا شدند. آنها ریخت و پاش را فرموله و نهادینه و روال کردند. آنها آرمانهای نظام و امام و انقلاب و مردم را در حد دنیا طلبی کاهش سطح دادند. مدیرانی یک لاقبا توانستند در مدت کوتاهی ثروت هائی به هم زدند. گرچه تعدادشان کم بود، ولی فرهنگ رفاه طلبی برای مدیر، کلوپ بازی، خوشگذرانی، ویلاسازی و غیره را رواج دادند.

قناعت دوران دهه اول را از خود و بعضی مردم گرفته و حرص و طمع مادی را جایگزین آن کردند. مدلهای توسعه غربی را مشی و منش خود قرار دادند. کار آمدی را در ریخت و پاش بیشتر و چاق کردن اطرافیان و پاسخ مثبت به طمع کاران تعریف کردند. بسیاری از ارزش های دوران دفاع مقدس را تحقیر کردند. خاکی بودن، ساده زیست بودن، خوی کاخ نشینی نداشتن، ضد اشرافی بودن، ضد طاغوتی بودن، مردمی بودن، و غیره را به مسخره گرفتند و تضعیف کردند. همزمان، خود آن خلق و خوی اشرافیگری و طاعوتی را پذیرفتند. برای خود کب کبه و دب دبه در امور تشریفات راه انداختند و دفاتر لوکس و پرهزینه ساختند و بعضی خود را در برج عاج بردند، در حالیکه قبل از انقلاب خود خاک پای مردم بودند. داستانهای تلخ فراوانی ایجاد کردند. تورم 50% را ورق زدند. مردم عاصی از آنها به سراغ تغییر رفته و کسی را که ظاهراً با مدیران قبلی فاصله داشت برگزیدند و دست رد بر سینه کسی که او را ادامه دهنده راه دولت سازندگی می دانستند، زدند.

اصلاحات را مردم به معنی اصلاح شیوه و روش و منش دوران سازندگی تلقی کردند و دولت اصلاحات شروع بکار کرد. دیری نپائید همه متوجه شدند که نوعی کلاهبرداری صورت گرفته است. چون همان عوامل اقتصادی دوران سازندگی، در دوران جدید همه کاره شدند. افراطیون حاکم شدند. مدیران اصلاحات، عملاً اقتصاد، عمران و سازندگی را کند کردند و توسعه سیاسی را اولویت اول قرار دادند. درگیریهای سیاسی، اغتشاشات شهری، انحرافات فرهنگی، تحصن های ضد نظام، عملیات روانی ضد گفتمان امام، طرح تئوریهای شکست خورده غرب علیه مذهب که مربوط به چند صد سال قبل بود، همه و همه میدان عمل پیدا کردند. گفتمان انقلاب اسلامی و امام (ره) و رهبری به شدت آسیب دید.

نظریه پردازان اصلاحات گاهاً خواهان به موزه فرستادن افکار امام شدند. در این دوران مشکل دو تا شد. یکی اشرافیگری بعضی مدیران و دیگری مرعوب شدن بعضی از آنها در مقابل فرهنگ غرب. با شعار جامعه مدنی عملاً جامعه زدنی راه افتاد. با شعار آزادی مطبوعات عملاً انحصار مطبوعات در دست عده ای شکل گرفت و ظاهراً قانونمند شد. با شعار توسعه سیاسی، عملاً عقب نشینی های پی در پی و مستمر از مواضع انقلاب اسلامی و اصول اصلی آن و آرمانهای امام اتفاق افتاد.

مردم مجدد به فکر تغییر افتادند. بهترین کار را بازگشت به گفتمان امام (ره) دیدند. این گفتمان و شعارهای آن و آرمانهای انقلاب اسلامی سر دست‏ها گرفته شد و مورد رغبت مردم قرار گرفت. گفتمان امام (ره) مجدد حاکم شد. مدیران از برج عاج بیرون آمدند و به جمع توده های مردم پیوستند. کار و خدمت جزء ارکان شناسنامه ای مدیران قرار گرفت. تحرک و پویائی بالا رفت. انفعال و کم کاری به ضد ارزش تبدیل شد. کار و تولید فضای کشور را گرفت. اتحاد دولت و ملت بار دیگر زیبائی‏ها آفرید. هیاهیوها و بازی های سیاسی و نزاعهای مخرب بعضاً برچیده شد. آمایش سرزمینی بر اساس عدالت شروع شد. رفع تبعیض در دستور کار قرار گرفت. مردمی کمی از دیوانسالاری مزمن عبور کردند. آرمانهای انقلاب باز آفرینی شد. پیشرفت در سایه عدالت سرعت گرفت. کشور هسته ای شد و همچنین وارد باشگاه فضائی گردید، که هر کدام برای توصیف سربلندی ملت کافی است.

حلقه های مدیریتی مزمن شکسته شد و گردش و چرخش مدیریت عملی گردید و اعتماد به جوانان اوج گرفت. عبارت "ما می توانیم" مشهور امام، مشی و مرام مدیران و دست اندرکاران و راهبرد ملی شد. هویت ملی بالا رفت. جایگاه ایران اسلامی از جایگاه "متهم" به جایگاه "پرسشگر" تغییر کرد. لکنت زبان در سیاست خارجی رفع گردید.

اما دشمنان هم سرگرم طراحی و برنامه ریزی شدند. تمام امکانات مالی، سیاسی و تبلیغی خارجی و عده ای در داخل علیه کشور بسیج شدند. فتنه سال 1388 شکل گرفت تا تغییر به نفع دشمنان و غرب صورت پذیرد. کام ملت را تلخ کردند تا اثر حادثه عظیم انتخابات و مشارکت 85% (بی نظیر در دنیا) را کم کنند. تلاش کردند چهره مردم ایران را تخریب و مخدوش کنند. قانون گریزی و تمرد از قانون را کلید زدند. در جهت اعمال دیکتاتوری گام برداشتند. حدود 7 ماه میدان داری کردند و ملت صبوری کرد. خیلی چهره ها شناخته شد: خواص بی بصیرت، ساکتین فتنه، فتنه گران، اصحاب فتنه، عمارها، با بصیرت ها، ایثارگران، انقلابیون واقعی و ... 9 دی رقم خورد.

انقلاب اسلامی حیات مجدد یافت. ملت به حسین زمان لبیک گفت. مجدداً خط کلوپ ثروت و قدرت به زمین خورد. با کاخ نشینان، اشرافیگران، رانت خواران، باند بازان، قبیله گران و قوم گرایان مخالفت گردید. حلقه‏ها و محدوده‏های ممنوعه بار دیگر شکست و راه صعود باز شد. بدخواهان به قعر تاریخ رفتند. نماد اعتماد به حکومت و نظام اسلامی بر افراشته‏تر گردید و ملت از خط اقتدار و عزت خود در سطح جهانی دفاع کرد. انقلاب بیمه شد. ملت اخلاص نشان داد. اما جریانی انحرافی در دولت پدیدار شد. رئیس دولت را گرفتار کرد و مجنون خودش نمود. دیری نپاید که تبعیت رئیس قوه مجریه از رهبری با خانه نشینی او خدشه دار شد.

بار دیگر خط ایجاد انجراف در مسیر انقلاب، در درون دولت، رشد کرد و موقعیت یافت و بارز شد. متن رها شد و به حاشیه ها پرداخته شد. نوعی جنون حاکم شد و بعضی مدیران مجنون وار خود را به در و دیوار زدند تا انحراف شکل بگیرد. اقتصاد رها شد و به هم ریخت و بی سر و سامان شد. فرهنگ نیز یله و رها شد و تلاش برای کاهش ارزشهای انقلاب اسلامی باب شد. اگر چه بسیار از این تلاش ها و اقدامات بدلیل ثقل کفه ترازوی انقلاب اسلامی بی نتیجه و یا ابتر ماند و یا فرصت پیاده سازی پیدا نکرد، ولی ضربه هائی را به کیان گفتمان انقلاب اسلامی وارد کرد.

فشار اقتصادی دشمن چند برابر شد. مقاومت اقتصادی در اولویت قرار نگرفت. اقتصاد به هم ریخت. گرانی بلای جان مردم شد. سقوط ارزش پول ملی، باعث شد بسیاری از کارهای مهم و اساسی انجام شده نظیر هدفمندی یارانه زیر سؤال برود. ایما و اشاره بعضی ها موجب شد مردم نسبت به فرهگ اسلامی خود نگران شوند. تخم تردید در ذهن و باور جامعه کاشته شد. جنگ روانی در کنار جنگ اقتصادی از درون و بیرون میدان داری کرد. تردید در لیاقت مدیران برای ادامه کار در ذهن مردم نشست.

حرکت های حاشیه ای بی خاصیت و غیر مفید و مضر به حال جامعه، مردم را به شدت نگران کرد. در سطح مدیران طراز اول پنبه یکدیگر را زدن اوج گرفت. دولت برای اولین بار در تاریخ در سال پایانی چند وزیر خود را سرنگون کرد و مجلس هم در نهایت تعجب چند وزیر را به استیضاح کشاند و سؤال از رئیس جمهور را عملی کرد، که نتیجه ای جزء افزایش اضطراب و نگرانی جامعه در بر نداشت. دو سال آخر دولت، میدان کار در حاشیه و فاصله گرفتن از متن بود. مردم تصمیم به تغییر گرفته و این کار را با صلابت انجام دادند.

اکنون دوران جدید شروع شده است. بدیهی است مردم نه مدیران اشرافی و آقازاده ها و نزدیکان فربه شده یا فربه شونده را می خواهند و نه مدیران آشوبگر و سیاسی کار و افراطی گر و مرعوب غرب را و نه مدیران حاشیه کار کن و انحراف‏گر را. بلکه ملت خواهان پیاده سازی گفتمان انقلاب اسلامی است. هر چه مدیران جدید به این مطالبه نزدیک تر باشند، مطمئناً مردم آنها را بیشتر می پسندند. صبر ملت زیاد است، فرصت می دهد نظاره می کند و بر اساس عملکردها و تطابق آنها با گفتمان امام و رهبری، که همان گفتمان اسلام است، در وقت خود تصمیم غافل کننده می گیرد. پس عبرت بگیرید ای مدیران حال و آینده. ملت در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی دامان کسی را رها نمی کند یا او را بالا می برد یا بر زمین می کوبد. 

با احترام، محمد سلیمانی، نماینده مردم شریف تهران، ری، اسلام شهر و شمیرانات در مجلس شورای اسلامی." با تقدیر و تشکر از نماینده محترم تهران جنات آقای دکتر سلیمانی که با قلم شیوا و همراه با بصیرت انقلابی خود در جهت روشنگری و عمق بخشیدن به افکار عمومی جامعه تلاش می نمایند"                                   (وزنه سیاسی)



لیست کل یادداشت های این وبلاگ