سفارش تبلیغ
صبا ویژن
روزى را با دادن صدقه فرود آرید . [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 94 اسفند 17 , ساعت 11:48 عصر

به نام خدا و برای خدا

چند روز قبل نوشتم که پس از اینکه صالحی و ظریف مدالهای طلایی را به ناحق برای کسب رأی به نفع جریان اصلاحات وع اعتدالیون، بخصوص در تهران، دریافت کردند، زبانشان به گفتن حقایق باز شد و از بدعهدی آمریکا پس از اجراء کامل تعهدات ایران سخن گفتند، که به مزاج رئیس جمهور و طیف غربگرای دولت خوش نیامد و لذا جناب روحانی در نشست خبری خود با رسانه های داخلی و خارجی آقای صالحی را همچون یک دستمال کاغذی مصرف شده، از پاسخ دادن به سئوالات نسبت به اجراء برجام و مسائل مرتبط با آن بازنشسته زود هنگام کرد و گفت؛ که سئوالات در رابطه با برجام و تعهدات آمریکا را از آقای ظریف بپرسند! راستی مگر آقای روجانی نگفتند؛ برجام کار خدا بود! پس، مگر میشود از خدا پرسید؟! کاربران عزیز می دانند؛ اگر کسی به خدا دروغ ببندد، حکم شرعیش چیست؟

به نظر می رسد که نمایندگان مجلس، دیگر دغدغه رأی آوری و اقدامات مخرب دولت، علیه خود را در حوزه های انتخابیه نداشته باشند و لذا ضرورت دارد که نمایندگان مردم بر اساس وظایف قانونی خود در رابطه با اجراء غیر قانونی برجام توسط دولت ایران و عدم اجراء تعهدات طرف آمریکائی، دولت و شخص رئیس جمهور را تحت فشار قرار دهند، که چرا قبل از اطمینان از تعهدات طرف آمریکائی، تأسیسات هسته ای کشورمان را منهدم کردید؟ و از رئیس جمهور بپرسند؛ بر اساس کدام حکم و اذن شرعی، اعضاء تیم مذاکره کنندهن را به دروغ و قسم های جلاله در مجلس وادار نمودند؟ و چرا امروز بخاطر گفتن حقایق با آنان برخورد غیر قانونی می نماید؟ هر چند که جریا مؤمن و انقلابی راضی نبودند که فردی مثل آقای صالحی با داشتن سوابق درخشان انقلابی، خود را بازیچه اهداف جاه طلبانه جریان لیبرال دولت جناب روحانی نماید و آبروی خود را در پای جریان نفاق که آمریکا را کدخدای ده می داند، به هدر دهد!  

البته خود جناب روحانی هم در نشست خبری تلویحاً اعتراف نموده که بر اساس برجام همه تحریم‌ها لغو نشده و گفت: «ممکن است یک شرکت بیمه‌گر که آمریکایی‌ها در آن سهم دارند مقداری تعلل کند یا سوئیفت فلان بانک درست نشده باشد ... ما می‌توانیم به هیأت مذاکره‌کننده اجازه دهیم در رابطه با بقیه تحریم‌ها نیز مذاکره کند که به نتیجه‌ای مانند برجام برسیم.»

گفتار نادرست رئیس جمهور همانند کسانی است که به ابوسعید ابوالخیر گفتند: فلانی قادر است پرواز کند،

گفت: این که مهم نیست ، مگس هم میپرد.

گفتند: فلانی را چه میگویی؟ روی آب راه میرود!

گفت: اهمیتی ندارد، تکه ای چوب نیز همین کار را میکند.

گفتند: پس از نظر تو شاهکار چیست؟

گفت: اینکه در میان مردم زندگی کنی ولی هیچگاه به کسی زخم زبان نزنی، دروغ نگویی، کلک نزنی و سؤ استفاده نکنی و کسی را از خود نرنجانی ...... این شاهکار است...

والسلام



لیست کل یادداشت های این وبلاگ