بنام خدا و برای خدا
زمانی که آقای روحانی شعار "اعتدال" را مطرح کرد، مؤمنان به دین و دوستداران نظام اسلامی، شعار "اعتدال" را انحرافی و در تقابل با اسلام ناب محمدی می دانستند، اما، طرفداران دولت، "اعتدال" را، به معنی میانه روی و پرهیز از افراطی گری تفسیر می کردند.
با معرفی وزارء توسط آقای روحانی به مجلس شورای اسلامی جهت اخذ رأی اعتماد، مشخص شد، که بعضی از افراد معرفی شده هیچ تناسبی با اعتدال ندارند و بعضا از عناصر فعال و اثرگذار در فتنه سال 88 می باشند، که رهبر فرازانه انقلاب در هفته دولت، به رئیس جمهور و وزراء در خصوص فاصله با عناصر فتنه تذکر داده و فرمودند: « در موضوع جناح بندی های سیاسی همواره تأکید بر رفاقت و اُنس با یکدیگر است اما در برخی موارد هم مسئله متفاوت است و باید حتماً خطوط قرمز و خطوط فاصل رعایت شوند.مسئله فتنه و فتنه گران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همانگونه که در جلسه رأی اعتماد خود بر فاصله گذاری با آن تأکید کردند، همچنان بر آن پایبند باشند.»
هر چقدر که عمر دولت تدبیر و "اعتدال" به فزونی می گراید، فاصله آن با "اعتدال" زیادتر می شود، به طوری که در استیضاح و پس از استیضاح وزیر سابق علوم، تحقیقات و فناوری، رئیس جمهور با نادیده گرفتن حق مجلس، به عناوین مختلف غصه ی برکناری آقای فرجی دانا را می خورد! و ای کاش آقای رئیس جمهور که اینقدر از استیضاح وزیرش ناراحت هست، در روز استیضاح به مجلس می رفت و نمایندگان مردم را راضی می نمود تا به آقای وزیر رأی عدم اعتماد ندهند!!! حال سئوال این است، آیا نفاقی در عمل و گفته های بعد از استیضاح رئیس جمهور وجود دارد؟! به طور قطع جواب مثبت است زیرا؛ رئیس جمهور نمی خواست بخاطر حمایت از آقای فرجی دانا در مقابل علماء، مراجع تقلید و دلسوزان نظام قرار گیرد و سفر به اردبیل، بهترین بهانه برای رئیس جمهور بود و امروز هم می تواند به این بهانه، حمایت و افسوس خود را برای خشنودی فتنه گران از رفتن فرجی دانا اعلام نماید!!!!!
اگر بخواهیم کذب بودن شعار "اعتدال" را در عمل به اثبات برسانیم مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد و لذا به آخرین اقدام معاون تقنینی معاونت پارلمانی ریاست جمهوری آقای خباز می پردازیم که گفتار موهن ایشان در تصویب قانون واجب الهی امر به معروف و نهی از منکر، همانند حرکت ضد دینی جریان ملی گرا در سال 58 می باشد که در مخالفت با تصویب لایحه قصاص که برگرفته از حکم قرآن است، اعلام راهپیمایی نمودند.
محمدرضا خباز می گوید:«شاهد بودیم که چه اتفاقی در اصفهان افتاد، اخیرا اسیدپاشی روی صورت خانمها در اصفهان شروع شده است، ما هم بدحجابی را تایید نمیکنیم، ولی رفتار بازدارندگی سبب میشود تا از حیزانتفاع ساقط شود.»
به هر حال، دولت نشان داده است، که در حوزه عمل، هیچ اعتقادی به "اعتدال" ندارد و فقط می خواهد از این کلمه "اعتدال" برای اهداف حزبی و گروهی خود استفاده نماید! اگر با حساسیت به معرفی وزیر جدید علوم، تحقیقات و فناوری آقای محمود نیلی احمدآبادی به مجلس نگاه کنیم، در می یابیم که دولت همچنان دانشگاه های کشور را می خواهد در اختیار فتنه گران سال 88 قرار دهد زیرا سوابق نیلی احمدآبادی در زمان فتنه بسیار سیاه و تیره می باشد!!!!!
رهبر معظم انقلاب فرمودند:«مراقب باشید که برخی در صحنه سیاسی کشور، با شعار «اعتدال»، جریان های مؤمن را کنار نزنند زیرا همین جریان مؤمن است که در مواقع خطر زودتر از همه سینه سپر می کند و در مشکلات نیز، دولت را به طور واقعی کمک می کند ... اعتدال همان اسلام است. یعنی مقابله شدید با کفار و مهربانی با یکدیگر، یعنی امر به معروف و نهی از منکر. اعتدال به این معنا نیست که از کارهایی که جریان مؤمن، احساس وظیفه می کند، جلوگیری کنیم.»
حمله گاز انبری آقای روحانی علیه امر به معروف و نهی از منکر در زنجان، که گفته بود: «مبادا فردا تحت لوای شعار زیبای امر به معروف و نهی از منکر در جامعه ما ناامنی آغاز شود. اساس معروف امنیت است. اساس معروف برادری است. اساس معروف کرامت انسانی است. مبادا که منکر را تنها به یک مسئله خلاصه کنیم.» آیا این نظریه آقای روحانی علیه این واجب الهی یکی از مصداقهای منکر نیست که باعث خوشحالی دشمنان اسلام شد؟!
اگر فرمایش مقام معظم رهبری و بعضی از اعمال دولت، که به آن اشاره شد، در کنار هم قرار دهیم، در می یابیم که میزان تبعیت آقای روحانی و دولت از ولی امر مسلمین، شعاری بیش نیست، زیرا اگر تبعیت وجود داشت، الفاظ نفاق گونه مطرح نمی شد و غصه و غم، سراسر وجود فتنه گران و رؤسای آنها را که در حصر نیستند می گرفت! و روزنامه های زنجیره ای لحظه ای در شماتت دولت، تردید به خود راه نمی دادند!!!!!
"اعتدال" عامل نفوذی دولت تدبیر و امید است، تا در سایه آن بتواند اسلام ناب محمدی(ص) را از ریل اصلی خود خارج و اسلام آمریکائی را جایگزین آن نماید.
مقام معظم رهبری در تاریخ 1368/4/28 فرمودند:« ببینید! از هر طرف حرکت می کنیم، به خواص می رسیم. تصمیم گیری خواص در وقت لازم؛ تشخیص خواص در وقت لازم؛ گذشت خواص از دنیا در لحظه لازم؛ اقدام خواص برای خدا در لحظه لازم. اینهاست که تاریخ و ارزش ها را نجات می دهد و حفظ می کند! در لحظه لازم، باید حرکت لازم را انجام داد. اگر تأمل کردید و وقت گذشت، دیگر فایده ندارد.... اگر خواص امری را که تشخیص دادند به موقع و بدون فوت وقت عمل کنند، تاریخ نجات پیدا می کند و دیگر حسین بن علی ها به کربلا ها کشانده نمی شوند. اگر خواص بد فهمیدند، دیر فهمیدند، اما با هم اختلاف کردند؛ کربلا ها در تاریخ تکرار خواد شد.»
والسلام
بنام خدا و برای خدا
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِکَ عَلَیْکَ مِنِّی سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ وَ لاَ جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیَارَتِکُمْ (لِزِیَارَتِکَ) السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ (وَ عَلَى أَوْلاَدِ الْحُسَیْنِ ) وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَیْنِ
(سلام بر تو اى ابا عبد اللّه،و بر جانهایى که به درگاهت فرود آمدند،از جانب من سلام خدا بر تو باد همیشه تا هستم و تا شب و روز باقى است و خدا زیارت شما را، آخرین زیارت از سوى من قرار ندهد،سلام بر حسین و بر على بن الحسین و فرزندان حسین،و یاران حسین.)
قلم را زیبنده نمایم به دلنوشته سید شهیدان اهل قلم مرتضی آوینی که زیبا سرودند: «شأن انسان در ایمان و هجرت و جهاد است و هجرت، مقدمهی جهاد فیسبیلالله. هجرت، هجرت از سنگینیهاست و جاذبههایی که تو را به خاک میچسباند. چکمههایت را بپوش، رهتوشهات را بردار و هجرت کن. حضرت امام حسین(ع) در صحرای کربلا انتظار تو را میکشد. انسان، اگر انسان باشد و به وجدان خویش رجوع کند، ندای سیدالشهدا را از باطن خویش خواهد شنید که میثاق فطرتش را به او گوشزد میکند. خداوند سر و جان را نیز همچون امانتی به انسان بخشیده است تا هر دو را فدای امام حسین کند.»
کربلا قبله گاه عشاق بی قرار و رمز ماندگاری جریان شیعه است و امام حسین (ع) با قیام خونین خود برای همیشه در دل و روح و جان شیفتگان خود می درخشند و لذا اگر بخواهیم به این رمز و راز الهی پی ببریم و رهیافت شکل گیری قیام و حماسه بزرگ حسین ابن علی(ع) را مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم و به ابعاد مختلف آن پی ببریم، لازم است، به یک سئوال اساسی پاسخ دهیم و آن سئوال این است؛ که پس از گذشت 50 سال از رحلت پیامبر خدا حضرت محمد(ص) در مدینه و گذشت 20 سال از شهادت امیرالمومنین (ع) در کوفه، چه تغییراتی در پیروان آن حضرت به وجود آمد و مسلمانان چرا اینقدر سقوط کردند، که در روز روشن و در لب آب و با لب تشنه سر از بدن پاره تن رسول الله(ص) حسین ابن علی(ع) جدا کردند و خود را لشکریان خدا نامیدند و به این عمل ننگین خود افتخار نمودند؟!
در پاسخ کوتاهی می توان گفت؛ غفلت از غدیر و خیانت به ولایت و امامت، حادثه خونبار عاشورا را رغم زد و سیدالشهداء را به مسلخ بُرد.
مردم کوفه خیانت پیشگانی بودند که وقتی نماینده امام، مسلم ابن عقیل به کوفه آمد، بیش از 18 هزار نفر با او بیعت کردند و خود را پا به رکاب او تا آخر معرفی نمودند و لیکن به خاطر عدم بصیرت و ترس از جان و مال، بیعت با ولی امر حاضر را شکستند، و منتظر امام ماندند و حضرت مسلم آنقدر تنها ماند، تا بدست دژخیمان عبیدالله به شهادت رسید.
در بدو امر، مردم کوفه و رؤسای آنان که نویسندگان نامه های متعدد به امام حسین(ع) بودند، باور نمی کردند که پیمان شکنی و خیانت آنان آنقدر مهم باشد که در نهایت، بیعت کنندگان با مسلم ابن عقیل، مجبور شوند سپاه 30 هزار نفری تجهیز نمایند و در کربلا حاضر شوند وآن فاجعه بزرگ را بیافرینند! و سپس از عبیدالله ابن زیاد جایزه دریافت نمایند! و پیمان شکنان کوفی، در نزد عبیدالله ابن زیاد آنقدر حقیر و بی مقدار شدند که بعضی از آنها فقط در مقابل مقداری جو برای اسبشان در سپاه کفر حضور پیدا نمودند.
چقدر کوتاه بود فاصله زمانی که دست ولی خدا علی (ع) در غدیر خُم توسط رسول خوبیها بالا رفت و پس از گذشت 50 سال سر حسین ابن علی(ع) را با نیزه تزویر، خیانت و نفاق در کوفه بالا بردند و مردم هم نگران و ناراحت نشدند! و همه این بلایا بخاطر غفلت از غدیر بود و مُحرم، ماه حزن غدیر است که در عاشورای سال 61 هجری اتفاق افتاد.
در اینجا که از غدیر و غفلت مردم گفته شد، پسندیده است که مقداری هم در خصوص محل مسجد غدیر که در زمانهای مختلف از اهمیت ویژه ای برای دوستداران علی ابن ابیطالب(ع) بوده و جریان نفاق که نسبت به آن محل مقدس و با عظمت، بغض کینه خود را پنهان نمی کرده، مطلبی گفته شود، زیرا شیعه غدیر خُم را پرچمی بر بلندای تاریخ سراسر درخشان خود می دانند که همواره از نور متجلی علی ابن ابیطالب(ع) بهره گرفته اند. مسلمانان پس واقعه غدیر خُم و رحلت رسول مکرم اسلام(ص) در محل ابلاغ آیه ولایت و امامت و در دل بیابان، مسجد غدیر را بنا کردند و این مسجد که در راه اصلی مکه واقع گردیده بود و مردم در مسیر رسیدن و خروج از مکه درآن محل مقدس، به عبادت می پرداختند، توجه همه را به خود جلب می نمود و همواره در اذهان مردم، غدیر و ولایت و امامت علی (ع) زنده بود و لذا در زمان خلیفه دوم و به دستور او مسجد غدیر که همچون تیری در چشم جریان نفاق قرارداشت، اقدام به تخریب و محو آثار آن نمودند، ولی مشتاقان ماندگار نشانه های غدیر خُم در زمان خلافت حضرت علی (ع) مجددا مسجد غدیر را بناء کردند، که پس از شهادت حضرت، معاویه که سردمدار جریان نفاق در آن مقطع بود به جمعی که حدوداً 200 نفر می شدند، دستور تخریب و محو آثار مسجد غدیر خُم را صادر کرد و مسجد کاملا تخریب و حتی آثار آن را محو نمودند.
بعدها مجددا دوستداران اهل بیت(ع) مسجد غدیر را بناء کردند که تا صد سال قبل محلی برای حضور حجاج بیت الله الحرام بود. لذا، وهابیت این جریان نفاق، که ساخته و پرداخته استعمار انگلیس می باشد، پس از تخریب حرم ائمه هدی در بقیع، اقدام به تخریب و محو آثار مسجد غدیر نمودند و حتی برای فراموشی نام غدیر خُم، جاده جدیدی را با فاصله قابل توجهی از محل غدیر خُم احداث نمودند، تا نام آن محل وحی و ابلاغ ولایت و امامت از اذهان دوستداران اهل بیت(ع) گم گردد.(گلچین بوستان معرفت ص259)
امروز ما باید از نتیجه خیانت کوفیان، در سال 61 هجری عبرت بگیریم و آن این است، اگر بخواهیم اهل کوفه نشویم، لازم است، تا زمانی که امام زمان حضرت بقیه الله ظهور نکرده اند، از ولی فقیه زمان خود فرمان بریم و مردم ایران چه خوب، در رکاب امام خمینی(ره) در دفاع مقدس و حفاظت از انقلاب اسلامی تا به امروز ثابت قدم بر روی پیمان خود ایستاده اند و فرزندان غیور خود را به مسلخ عشق به حسین ابن علی(ع) فرستاند و شهادت فرزندان خود را افتخاری برای کشورمان می دانند و چقدر زیبا و سربلند از آزمایش بیرون آمدند.
(منتظر بخش دوم باشید )
والسلام
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرا مجرمین نفوذی در قدرت، محاکمه نمی شوند؟
آیا وقت محاکمه حسن روحانی نیست؟
سئوال خوب به تولید فکر خوب می انجامد
عاشورا چگونه رقم حورد؟
مخرج مشترک با دشمن، یعنی چه؟
بساط انفعال را از قوه قضائیه برچینید
اغتشاشگران از داعش بدتر و اصلاحطلبان از هر دو بدتر
جنگ جهانی شناختی و ترکیبی بر علیه ایران
غروب اغتشاشات در ایران و شکست جبهه استکبار
[عناوین آرشیوشده]