سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منفورترین مردم نزد خداوند، فقیر متکبّر وپیر زناکار و دانشمند بد کار است . [امام علی علیه السلام]
 
شنبه 93 آبان 17 , ساعت 1:4 صبح

بنام خدا و برای خدا

جان کری در تاریخ 9آبان 93 گفت: «ایران چهار مسیر برای دستیابی به یک بمب در پیش روی دارد: تاسیسات مخفی به نام فردو که در کوهستان پنهان شده است، تاسیسات غنی‌سازی نطنز که آشکار و غیرپنهان است، راکتور آب سنگین پلوتونیوم اراک و البته، فعالیت های پنهانی ... ما تعهد داده‌ایم که هدفمان بستن تمام این مسیرهاست.»

مدتی قبل خانم وندی شرمن، رئیس تیم مذاکره‌کننده آمریکا، از قول مادلین آلبرایت – وزیر خارجه اسبق آمریکا- گفت؛ «مذاکره مانند قارچ است که در تاریکی بهتر رشد می‌کند.»

کلید

به نظر می رسد مذاکراتی که به زودی در کشور عمان بین مذاکره کنندگان ایران، آمریکا و اتحادیه اروپا بدون حضور بقیه اعضاء 5+1 صورت می گیرد، حاصل یک سال گفتگو و مذاکرات پشت درهای بسته و گاهاً باز، از پرده برون خواهد افتاد و فضای مذاکرات، از حالت محرمانه بودن خارج می شود و وزیر خارجه امان، دیگر نمی تواند با بهانه محرمانه بودن مذاکرات،! مجلس شورای اسلامی و ملت ایران را در بی خبری نگه دارند!

در مذاکرات عمان، طرفهای آمریکائی تلاش خواهند کرد، با چماق جمهوری خواهان، تیم مذاکره کننده ایرانی را مرعوب فضای جدید مجالس گنگره و سنای آمریکا نمایند و طرف ایرانی را تهدید نمایند، که فرصت را غنیمت شمرده و سریعتر توافقنامه ذلت بار هسته ای را با هر شرایطی امضاء نماید! و گر نه، نمایندگان جدید گنگره و سنا که اکثریت جمهوریخواه و با رژیم صهیونیستی ارتباط گسترده ای دارند، تحریمهای نابود کننده جدیدی را علیه ایران وضع خواهند کرد و از دست اوباما هم کاری ساخته نیست. لذا اگر این بُلوف سیاسی، از سوی تیم مذاکره کننده ایرانی و آقای روحانی که مسئولیت تمام مذاکرات با آمریکا را پذیرفته، جدی تلقی گردد، ممکن است بازی بُرد – بُرد رئیس جمهور کشورمان، از حالت تعادل خارج، و توافق جامع هسته ای، به تعطیلی و پلمپ باقی مانده مراکز هسته ای کشورمان منجر شود و باخت افراطی را به همراه ذلت، نصیب ایران اسلامی نماید!!!!!

ظزیف

دولت امید و تیم مذاکره کننده هسته ای، انشاءالله با تدبیر عاقلانه و با سرلوحه قرار دادن شعار" هیهات من الذله " حسین ابن علی(ع) در عاشورا، مذاکرات عمان را اتمام حجت با آمریکا تلقی نمایند و تاکتیک خود را تغییر داده و از حالت پدافندی خارج، و حالت آفندی به خود گیرند و مقهور بُلوف و ترفندهای طرف آمریکائی نشوند و عزت حسینی نظام اسلامی را پاس بدارند.   

حیفم آمد، از جمله زیبای آیت‌الله سیدمحمد قائم‌مقامی چشم پوشی نمایم، ایشان در این رابطه می فرمایند : «کربلا یعنی مخالفت با توافق به هر قیمتی! اصلا این چه معنی دارد که بگوییم توافق به هر قیمتی؟! کسانی که شعار توافق به هر قیمتی را مطرح می‌کنند دقیقا برعکس پیام اصلی عاشورا سخن می‌گویند! اگر قرار بود توافق به هر قیمتی درست باشد که هرگز عظمتی به نام عاشورا خلق نمی‌شد. شما در همان واقعه عاشورا به امان‌نامه‌ها توجه کنید. اگر قرار بود به هر قیمتی توافق شود شاید هیچ خونی هم ریخته نمی‌شد!?»

امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب در تاریخ 27 شهریور 92 فرمودند «ما مخالف با حرکت‌های صحیح و منطقی دیپلماسی نیستیم... نرمش در یک جاهایی لازم است، بسیار خوب، عیبی ندارد اما این کشتی‌گیری که دارد با حریف خود کشتی می‌گیرد و یک جاهایی به دلیل فنی نرمشی نشان می‌دهد، فراموش نکند که مشغول چه کاری است. این شرط اصلی است. بفهمند که دارند چه کار می‌کنند، بدانند با چه کسی مواجهند، آماج حمله طرف آنها کجای مسئله است. این را توجه داشته باشند.» 

روحانی

رهبر معظم انقلاب در هفته دولت امسال در خصوص مذاکره با غرب فرمودند: «موضع‌گیری صریح و قاطع در مسائلی همچون فلسطین، رژیم صهیونیستی، غزه، سوریه، عراق، تکفیری‌ها و دخالت‌های آمریکا، به نفع نظام جمهوری اسلامی است و مُنافاتی هم با زبان دیپلماسی و مذاکره ندارد ... موضع‌گیری صریح و شفاف در خصوص این مسائل شاکله‌ی کلی نظام اسلامی و عقبه‌ی راهبردی نظام در میان ملت‌ها را حفظ خواهد کرد.»

والسلام


جمعه 93 آبان 16 , ساعت 12:34 صبح

بنام خدا و برای خدا

حماسه عاشورای حسینی) دارای دو نبرد سخت و نرم است که هر کدام فرماندهی خاص، زمان خاص و افراد خاص خود را طلب می نمود و امام حسین(ع) برای این نبرد بزرگ و سرنوشت ساز، تدارک لازم و مختصات منطقه و استقرار خیام و نقش افسران و سربازان این جنگ نرم و سخت را به خوبی ترسیم کرده بود، فرماندهی جنگ سخت با خود حضرت و برادر بصیر و نافذشان حضرت ابوالفضل العباس بود،  امام(ع) در جبهه جنگ سخت، با محاسبه دقیق و حفاظت لازم، از نفوذ دنیاطلبان و آلودگان در جبهه حق جلوگیری نمودند و تلاش و زحمات فراوانی را متحمل شدند تا پاکان غافل را از جبهه باطل جدا کرده و در صفوف جندالله قرار دهند و در روز ایثار حماسه عاشورا، افسران و سربازان امام(ع) تمام قد و با استقامت و رشادت بی نظیر و مثال زدنی خود، در مقابل جبهه ی کفر جنگیدند و عاشقانه شهادت را در آغوش کشیدند و در تاریخ جاودانه شدند.

عاشورا

امروز امام حسین(ع) و افسران و سربازان رشید و دلیرش، نه تنها الگوی شیعیان و سایر مسمانان می باشند، بلکه رهبر استقلال هند آقای گاندی هم انقلاب هند را مدیون ایثار و خود گذشتگی امام(ع) می داند و می گوید: «من زندگی امام حسین، آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خوانده ام و توجه کافی به صفحات کربلا کرده ام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز شود، بایستی از سرمشق امام حسین(ع) پیروی کند.»

با اینکه گاندی یک هندو و غیر مسلمان بود، اما می گفت که روح آزادی و آزادی طلبی و خروج از استعمار انگلیس را از قیام امام حسین(ع) فهمیده و یاد گرفته است. گاندی در جایی در همین خصوص می گوید: «پیشرفت اسلام، متکی به شمشیر نبوده، بلکه با فداکاری والای حسین(ع) به دست آمده است. من از او یاد گرفتم چطور پیروز شوم در حالی که مظلوم ستمدیده هستم.»

بخش دوم حماسه عاشورا، مدیریت بحران و فرماندهی جنگ نرم است که امام(ع) از زمان حرکت از مدینه مقدمات آن را فراهم نمودند و شاید بشود ادعا کرد که رمز مقاومت و صبوری حضرت زینب(س) پس آخرین ملاقات و وداع با برادر در روز عاشورا، در همین راستا نهفته باشد، که امام(ع) مأموریت ویژه و بسیار مهمی را بر عهده حضرت زینب(س) قرار دادند و آن مدیریت بحران و فرماندهی جنگ نرم به همراه امام سجاد(ع) در مقابل جریان نفاق بنی امیه بود، که زینب کبری(س) توانست با استقامت و بصیرت، دشمن سرمست را مغلوب فرماندهی جنگ نرم خود نماید.

زینب

حضرت زینب(س) در جنگ نرم همه جانبه خود علیه حکومت فاسد و فاسق زمان، با بهترین برنامه ریزی و مدیریت بحران، پایه های حکومت یزید را از داخل خیابانهای کوفه به لرزه درآورد و در مقابل زبان زهرآگین و فاسد عبیدالله ابن زیاد فرمود: آنچه در کربلا دیدم زیبائی بود، و با همین یک جمله ابن زیاد را به چالش کشید و پس از آن وقتی حضرت زینب(س) وارد شام شد، یزید فاسد و شرابخوار را در جنگ نرم، مقهور و مغلوب خود نمود و یزید در مقابل فرماندهی بی نظیر امام سجاد و حضرت زینب(س) سر تعظیم فرود آورد و گفت خدا لعنت کند  عبیدالله ابن زیاد را که باعث این جنایت بزرگ شد و همه تقصیرات را به گردن او انداخت و یزید مجبور شد در مقابل جنگ نرم اهل بیت(ع) شام را سیه پوش کند.

اما در این زمان عده ای حماسه عاشورا را صرفا از بُعد مظلومیت، کتک خوردن و محرومیت اهل بیت(ع) نگاه می کنند و آن حماسه بزرگ را سیاسی نمی دانند، و این در حالی است که حماسه عاشورا، دارای جنبه اعتقادی - سیاسی است، زیرا اگر حماسه عاشورا فقط عبادی بود، نیازی به هجرت امام(ع) از مدینه به مکه و سپس از مکه به سوی عراق نبود.

متأسفانه امروز در درون دولت یازدهم جریان مرموذی وجود دارد، که تلاش می کنند تا مردم را به سمتی هدایت نمایند، که دیگر حاضر به فداکاری برای اسلام انقلابی نباشند و آنان با جعل قرائتهای انحرافی از عاشورا، بدنبال آن هستند، که عاشورا را از روحیه ظلم ستیزی، مبارزه، جهاد و زیر بار ذلت نرفتن، تهی نمایند. اینها پشت درهای بسته با ائمه کفر که هدفی به غیر از نابودی عاشورا و انقلاب اسلامی ندارند، ذلت سازش را می پذیرند و از جهت گیری مؤمنانه و انقلابی بی بهره هستند. قصد خبیثانه این جریان انحرافی و لیبرال و روشنفکر غربی این است، تا روح مبارزه و استقامت را در ملت بمیرانند و سازش با کدخدا(آمریکا) را تئوریزه نمایند و محور وحدت جامعه را مورد حمله ناجوانمردانه قرار دهند.

کربلا

در زمانی که هیمنه تمدن غرب در حال فروریختن است، جریان خزنده مرعوب غرب در اقدامی هماهنگ با استکبار جهانی، بدنبال ایجاد خدشه به وحدت جامعه و محور آن است و بی توجه به هجوم گسترده و همه جانبه ائمه کفر (اسلام وهابیت، اسلام عثمانی، اسلام زر و زور و تزویر که همگی زیر مجموعه اسلام آمریکائی می باشند) علیه محور مقاومت(اسلام ناب محمدی) در لبنان، عراق، سوریه و یمن، در پی دوستی و نهادینه کردن ولایت شیطان در جامعه می باشند و بزرگترین آسیب و ظلم به جامعه اسلامی را همین قشر روشنفکر غربی مآب، مرتکب می شوند، که قابل بخشش نخواهد بود.

رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای در خصوص فرهنگ غرب فرمودند: «فرهنگ غربی فقط هواپیما و وسایل آسایش زندگی و وسایل سرعت و سهولت نیست؛ اینها ظواهر فرهنگ غربی است که تعیین کننده نیست؛ باطن فرهنگ غربی عبارت است از همان سبک زندگی مادی شهوت آلود، گناه آلود، هویت زدا و ضد معنویت و دشمن معنویت. شرط رسیدن به تمدن اسلامی نوین در درجه اول این است که از تقلید غربی پرهیز شود. ما متأسفانه در طول سال های متمادی، یک چیزهایی را عادت کرده ایم تقلید کنیم.»  

والسلام 


چهارشنبه 93 آبان 14 , ساعت 8:9 صبح

بنام خدا و برای خدا

دشمنان عاشورا، در هر زمانه ای تلاش نموده اند، که این قدرت نرم تشیع را از دستان او خارج نمایند و همواره عاشورا مورد طمع دنیامداران بوده است تا از بُرد و توان عاشورا بکاهند و در این رابطه، از انواع و اقسام اسلام ها، برای مقابله با عاشورا استفاده کرده اند، ولیکن، دشمنان هنوز در مقابله با عاشورای حسینی ناتوان و لغزانند.

کربلا

امام حسین(ع) صحنه عاشورا را به گونه ای طراحی نمودند، که هیچ دشمنی تاب و توان مبارزه با آن را نداشته باشد و تمام جبهه حق را در برابر تمامی جبهه باطل قرار داد و میشود گفت که آمام(ع) تمام هستی را در عاشورا به تصویر کشید و ماندگار نمود.

آیت الله حائری شیرازی به زیبایی تمام، شب و روز عاشورا را تبیین نموده و بیان داشتند: «حضرت امام حسین(ع)در شب عاشورا یک جور سخن گفت و در روز عاشورا یک جور دیگر؛ شب عاشورا سخن از (نمی خواهم، احتیاج ندارم، بروید، بیعتم را برداشتم) بود، روز عاشورا می گوید: بیاید به من کمک کنید، آیا یاور و مددکاری هست؟ هل من ناصر ینصرنی؟!؛شب صحبت می کند که مبادا خبیثی در بین طیب ها باشد و روز سخن می گوید؛ تا مبادا طیبی در بین خبیث ها مانده باشد، شب غربال می کند تا صالحان بمانند و روز غربال می کند تا فقط اشقیاء در برابر او ایستاده باشند؛ آنکه در عرفه آنچنان می گرید، می تواند در عاشورا جهانی را این چنین بگریاند»

دشمنان فرهنگ عاشورا در طول تاریخ، جهت تقابل با عاشورا، مدلهای مختلفی را از اسلام به میدان آورده، تا سدی در جلوی آن ایجاد نمایند و در عصر حاضر کشورهای استکباری و نوکران منطقه ای آنها از سران کشورهای مرتجع عربی گرفته تا ترکی و صهیونیست و تکفیری های داعش و القاعده و روشنفکران غرب زده، همگی در یک صف واحد به جنگ با عاشورا برخاسته اند و هر کدام به بهانه ای فرهنگ عاشورا را مورد هدف و هجوم ناجوانمردانه قرار می دهند و غافل از اینکه امویها، عباسیها، عثمانیها، مغولها، انگلیسیها، آمریکائیها، وهابیها، روشنفکرها و تکفیریها، در مقابل فرهنگ غنی و توفنده هیهات من الذله عاشورا شکست را پذیرفته اند. ولیکن دشمنان عنود و فتنه گر هر روز با نقشه جدید و اسلام جعلی به مبارزه با عاشورا که در جلوی دنیای آنان ایستاده است، وارد می شوند و این جنگ با فرهنگ عاشورا تا ظهور حضرت بقیه الله همچنان ادامه پیدا خواهد کرد.

کربلا

آقای بهجت(ره) در یکی از سخنان‌شان می‌فرماید: «دشمنان خارجی به هیچ حدی از نوکری قانع نیستند، بلکه نوکریِ مطلق می‌خواهند»(کتاب زمزم عرفان)

پس شیعه باید از عاشورا مثل جان و بهتر از جان خود، از این دُر کم یاب حفاظت نماید و راهش آن است که دشمن عاشورا و جریان نفاق داخلی که در خدمت اهداف دشمن است را بشناسد و یکی از راههای آن حسینی شدن و شور و شعور حسینی داشتن است. و این سرود حسینی شدن را چقدر زیبا و دلنشین حضرت آیت الله العظمی بهجت(ره) به کام ما می ریزند، معظم له خطاب به آحاد شیعیان به خصوص جوانان، مبنی بر حسینی شدن، نه هیئتی شدن! می فرماید: « اگر گرم هیئت بشوید حسینتان را آنگونه که خود دوست دارید و باب میلتان است می سازید و هرکس با میل شما مخالف باشد می گویید باحسین(ع) مخالف است، ولی اگر حسینی باشید هیئت و رفتارتان را برمبنای حسین(ع) می سازید! هیئتی شدن کاری ندارد کافیست ریش بگذارید و با پیراهن مشکی ازاین هیئت به آن هیئت بروید! حسینی شدن است که مشکل است.»

لذا هر کس حسینی شد؛ زیر بار ذلت نمی رود و وقتی نوای « إنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ ، وَوَلِیٌّ لِمَنْ والاکُمْ ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداکُمْ » سر می دهد، از عمق جان دوستی با اهل بیت(ع) و دشمنی با دشمنان اهل بیت(ع) را سر می دهد و خود را آماده و مهیا برای دفاع از فرهنگ عاشورا در خدمت امام زمان(عج) و نایبش نگه می دارد و شیعه و عاشورائی این گونه است.

والسلام 


سه شنبه 93 آبان 13 , ساعت 11:50 عصر

بنام خدا و برای خدا

تا کنون دو رئیس جمهور کشورمان، یعنی آقایان خاتمی و روحانی در بدو ورود خود به سازمان ملل متحد دو ایده و طرح را به کشورهای عضو ارائه نموده، که مورد توجه همه کشورهای جهان، به غیر از کشورهایی که خوی استکباری دارند، قرار گرفته است!

راه

آقای سید محمد خاتمی که در جریان فتنه سال 88 از سران آن بوده و هست، در سازمان ملل طرح گفتگوی تمدنها را ارائه نمود و آقای روحانی هم طرح جهانی عاری از خشونت را پیشنهاد کردند و این دو ایده مورد استقبال جهانی قرار گرفت، لکن آنچه در عمل شاهد آن بوده و هستیم، این است، کشورهایی که خود نقض کننده تمدنها و نهادینه کنندگان خشونت در جهان هستند، بدون توجه به این نظرات همچنان به خشونت طلبی و وحشی گری علیه بشریت و بخصوص مسلمانان مشغولند. و ای کاش رئیس جمهورهای دولتهای هفتم و یازدهم دارای روحیه انقلابی گری بودند و شعار کوبنده و دشمن ستیز «هَیهَات مِنَّا الذِّلَّةُ» حسین ابن علی(ع) در روز عاشورا را مطرح و از آن دفاع می کردند.

آنجا که سید و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله(ع) در مقابل گروه کفر پیشه و ظالم ایستاد و فرمودند: «لا اری الموت الا سعادة ولا الحیاة مع الظالمین الا برما» یعنی؛ زندگی با ظالمان را جز زندگی‌ای زجرآور و دردناک و مرگ (در این زمان) را جز سعادت نمی‌دانم.

متأسفانه در آستانه عاشورای حسینی و روز مبارزه با استکبار جهانی دو نظریه دین ستیزانه و دشمن پسند از سوی دو تن از اصلاح طلبان آمریکائی مطرح گردید که موجب شادی و سرور یزیدیان زمان، آنانی که دستانشان تا مرفق به خون مسلمانان  آغشته است؛ گردید.

امزیکا

اولین نظریه از سعید حجاریان شاگرد حسین بشیریه آمریکایی بود که فرهنگ عاشورای حسینی را تهاجمی قلمداد کرد و گفت: «بعد از شهادت خود امام حسین(ع) در تشیع هم همین اتفاق افتاد. یعنی بعد از اربعین، ائمه به تربیت شاگرد و تدارکات سیاسی پرداختند و جهت‌گیری حرکت‌ها بر مبنای محاسبات عقلانی صورت گرفت. استراتژی بقا ملزومات خویش را دارد.»

جریان نفاق از زمان حضرت امیرالمومنین علی(ع) همواره این جمله لقلقه زبانش بوده، "که مردم از جنگ خسته شده‌اند!" بس است خون ریزی! و به همین خاطر، سعید حجاریان با نیش قلم زهرآگین خود نسبت به امام راحل می نویسد: «از زمانی دیگر به این نتیجه رسیدیم که باید نظام را حفظ کنیم و این ظرف باید باشد تا آن مظروف باقی بماند. آن مظروف بدون ظرف کاری از پیش نمی‌برد. فکر می‌کنم در پایان جنگ ما به این نتیجه رسیدیم؛ پذیرش قطعنامه 598 در این زمینه یک نقطه عطف مهم است. در فرهنگ اربعین حفظ نظام اصل است و دیدگاه‌های معتقد به بقا و توسعه نظام رشد می‌کند و گسترش می‌یابد.»

دومین نظریه مربوط به نماینده ویژه آمریکا در وزارت خارجه ایران و مشاور آقای ظریف می باشد!، آقای خرم در مخالفت با روز 13 آبان، روز جهانی استکبارستیزی گفت:« من فکر می‌کنم مراسم 13آبان امسال با نگاهی به داخل برگزار می‌شود اما به نظر من در برگزاری این مراسم باید نگاه به خارج را نیز مدنظر قرار دهیم‌. دیر یا زود؛ روزی مجبور خواهیم شد این کار را انجام دهیم. اگر می‌خواهیم در جامعه بین‌المللی به همکاری‌های مشترک بیندیشیم باید این موضوع را در دستور کار خود بگذاریم. این‌کار به هیچ‌وجه کار سختی نیست. اندیشمندان باید در این زمینه بحث و این مساله را برای همیشه حل‌وفصل کنند. تا زمانی‌که این‌کار را نکرده‌ایم آنها به ما بی‌اعتماد هستند و این زخم‌کهنه همچنان سر باز باقی خواهد ماند. به‌نظر من نمی‌توان این نگاه و روش را همچنان ادامه داد. ما منافع دیگری داریم که باید به آنها نیز توجه کنیم. نگاه دولتمردان نیز باید رو به آینده باشد.»

ابان

آقای بهجت(ره) در یکی از سخنان‌شان می‌فرماید: «دشمنان خارجی به هیچ حدی از نوکری قانع نیستند، بلکه نوکریِ مطلق می‌خواهند»(کتاب زمزم عرفان

امام(ره) می‌فرماید: «ضرورتی نیست که در چنین شرایطی ما به دنبال ایجاد روابط و مناسبات گسترده باشیم چرا که دشمنان ممکن است تصور کنند که ما به وجود آنان چنان وابسته و علاقمند شدیم که از کنار اهانت به معتقدات و مقدسات دینی خود ساکت و آرام می‌گذریم»(صحیفه نور ج21ص 291)

غمگینانه باید گفت؛ امروز کسانی در مسئولیتهای مهم کشوری، بدنبال هدایت افکار عمومی هستند تا دشمن را در نزد مردم کشورمان به دوست و همراه و دارای منافع مشترک نشان دهند. لذا این افرد دانسته یا ندانسته، از عوامل دشمن و خائن به نظام اسلامی هستند

پیامبر گرامی اسلام(ص)درخصوص ویژگیهای این افراد میفرمایند: «لا تَکرَهُوا الفِتنَهَ فِی آخِرالزَّمانِ فَاِنَّها تُبیرُ المُنافِقِینَ» (کنزالعمال/31170)

از فتنه‌ها در آخرالزمان ناراحت نباشید، فتنه‌ها در آخرالزمان منافقین را نابود خواهد کرد                                                

حجه الاسلام پناهیان در شب تاسوعا در محضر رهبر معظم انقلاب در خصوص دشمن شناسی بیان داشت :«خیلی مشهورشده که درجنگ صفین معاویه قرآنها را سرنیزه کرد و فریب داد. ولی تاریخ میگوید مسأله? اصلی قرآن های سرنیزه نبود.بلکه شب قبلش، اشعث سخنرانی کرد تا مردم را متقاعد کند که«مانمی توانیم جنگ راادامه دهیم»اشعث پس ازخطبه? حضرت مبنی برمقاومت تاپیروزی،سخنرانی کرد و گفت:«مردم ازجنگ خسته شده اند»

پس ؛ وظیفه مردم و نیروهای مؤمن به انقلاب و اسلام با اشعث های داخلی که در حلقه نفاقند و گاهاً پُست های مهم اجرائی کشور را در اختیار دارند، چیست؟!

والسلام


دوشنبه 93 آبان 12 , ساعت 3:18 عصر

بنام خدا و برای خدا

از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم، مرتباً از سوی رده های مختلف مسئولین اجرائی کشور، کلماتی همچون؛ تدبیر، عقلانیت، امید، راستگوئی، مهار تورم، خروج از رکود اقتصادی و عقلانیت شنیده می شود، لکن در عمل؛ دروغ، تهمت، افراطی گری، خروج از خطوط قرمز نظام اسلامی، اعتماد و دوستی با دشمن دیده و شنیده می شود، که به چند مورد آن به اختصار اشاره می شود.

zari

پس از امضاء توافقنامه هسته ای با گروه 5+1 که حقیر آن را توافق با آمریکا می دانم، آقای حسن روحانی رئیس جمهور طی نامه ای خطاب به رهبر معظم انقلاب در 3 آذر 92 نوشتند: « خدای بزرگ را سپاس می‌گویم که در نخستین ماه‌های شروع کار دولت تدبیر و امید، فرزندان انقلابی شما توانستند در مذاکراتی دشوار و پیچیده، حقانیت ملت ایران در فعالیت‌های هسته‌ای را در صحنه بین‌المللی اثبات کنند و گام نخست را به گونه‌ای پیش برند که حقوق هسته‌ای و حق غنی‌سازی ملت ایران مورد اذعان قدرتهای جهانی -که سالها سعی بر انکار آن داشتند- قرار گیرد ... دستاوردهای قطعی این توافق اولیه، به رسمیت شناخته‌شدن حقوق هسته‌ای ایران و حراست از دستاوردهای هسته‌ای فرزندان این مرز و بوم بوده است.»

در ضرب المثل ایرانی می گویند: "دروغگو کم حافضه است،" آقای ظریف وزیر خارجه کشورمان، با گذشت نزدیک به یک سال از ارسال نامه رئیس جمهور به رهبر معظم انقلاب، مبنی بر شناخته شدن حقوق هسته ای ایران، به صراحت دروغ بودن آن نامه اعتراف نموده و در روز یکشنبه مورخه 93/8/10 در دیدار با بورگه برنده وزیر امور خارجه نروژ می گوید:« در صورتیکه حقوق هسته ای جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته شود ، ایران آماده توافق است.»

روحانی

آقای ظریف! شما و رئیس جمهور، بارها از به رسمیت شناخته شدن حق هسته ای ایران و زانو زدن جهان در برابر ملت مان سخن گفته اید!!!!! پس چه شد که حالا با اضافه کردن کلمه "در صورتـــــیــــــکه" به اول جمله ی "به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی" را فاتحه اش را خواندید. امروز برای همه ملت ایران روشن شد، که "به رسمیت شناخته شدن حقوق هسته ای ایرانیک دروغ بزرگ بود"، که رئیس جمهور و تیم هسته ای، به رهبر معظم انقلاب و مردم بصیر کشورمان گفته اند!!!!!!

در اینجا لازم است که به رهبر حکیم و فرزانه انقلاب، امام خامنه ای هزاران بار احسن مرحبا گفت که در جواب نامه آقای رئیس جمهور مرقوم فرمودند:« جناب آقای رئیس‌جمهور؛ دستیابی به آنچه مرقوم داشته‌اید در خور تقدیر و تشکر از هیئت مذاکرات هسته‌ئی و دیگر دست اندر کاران است و میتواند پایه‌ی اقدامات هوشمندانه‌ی بعدی قرار گیرد.»

باید اذعان نمائیم که وقتی وزیر خارجه کشورمان، مشاوری داشته باشد که منافع آمریکا در رأس الویت کاری او باشد، بیش از این نباید انتظار داشت و خدا را باید شاکر باشیم که هنوز استقلال کشورمان را با وجود امام خامنه ای حفظ کرده ایم و این تفاله های غرب زده و محب آمریکا، فقط زحمت نظام و نیروهای مؤمن به اسلام و انقلاب را زیاد می کنند.

ظریف

آقای خرم مشاور وزیر خارجه کشورمان گفته است: «به ‌نظر من همه رفتارهای آمریکا پس از انتخاب روحانی دگرگون شد و امروز می‌توان چرخشی جدید در نوع نگاه آمریکا به ایجاد رابطه بین دو کشور دید ... به‌صورت ویژه، رفتار آمریکا در قبال پرونده هسته‌ای ایران تغییر کرده است ... امروز رابطه ایران و ایالات‌متحده از حالت خصمانه خارج شده و حالت دوستانه به خود گرفته است ... ایران و آمریکا امروز در مناطق مختلف مانند سوریه و عراق منافع مشترک زیادی دارند و زمینه‌های همکاری مشترک جدی‌ای بین آنها وجود دارد ... به‌هرحال باید توجه داشت که در ماجرای گروگانگیری غرور ملی مردم آمریکا خدشه‌دار شده و آنها نمی‌توانند از این مساله چشمپوشی کنند. به نظر من، وقت آن رسیده که این دوکشور درباره این رابطه به جمع‌بندی برسند و این رنجیدگی را از میان بردارند ... این زخم‌کهنه می‌تواند از اعتماد‌سازی بین دوکشور جلوگیری کند.»

آقای خرم حتی در قامت نماینده ویژه کشور آمریکا در وزارت خارجه ایران، پا را از این هم فراتر نهاده و خواستار عدم برگزاری مراسم روز 13 آبان، سالروز استکبار ستیزی علیه آمریکا می شود و می گوید: « من فکر می‌کنم مراسم 13آبان امسال با نگاهی به داخل برگزار می‌شود اما به نظر من در برگزاری این مراسم باید نگاه به خارج را نیز مدنظر قرار دهیم‌. دیر یا زود؛ روزی مجبور خواهیم شد این کار را انجام دهیم. اگر می‌خواهیم در جامعه بین‌المللی به همکاری‌های مشترک بیندیشیم باید این موضوع را در دستور کار خود بگذاریم. این‌کار به هیچ‌وجه کار سختی نیست. اندیشمندان باید در این زمینه بحث و این مساله را برای همیشه حل‌وفصل کنند. تا زمانی‌که این‌کار را نکرده‌ایم آنها به ما بی‌اعتماد هستند و این زخم‌کهنه همچنان سر باز باقی خواهد ماند. به‌نظر من نمی‌توان این نگاه و روش را همچنان ادامه داد. ما منافع دیگری داریم که باید به آنها نیز توجه کنیم. نگاه دولتمردان نیز باید رو به آینده باشد.»

امام خمینی در رابطه با سازش با ظالم و تفاله های غرب زده آنها می فرماید: « آنهای که به ما می گویند سازش کنید، آنها یا جاهل هستند یا مزدور، سازش با ظالم، یعنی اینکه دست ظالم را باز کن تا ظلم کند. این خلاف رأی تمام انبیاء است.(صحیفه امام 10تیر63)

آقای روحانی ! این روشنفکران غرب زده و انحرافی را، که بعضاً مأمورین استکبار هستند، از اطراف خود پالایش نمائید، تا شما را وادار به نوشتن نامه دروغ به رهبر معظم انقلاب نکنند!!!!! و در جای دیگر نگوئید قدرتمندان در برابر ما زانو زدند!!!!!

 

والسلام 


شنبه 93 آبان 10 , ساعت 12:24 صبح

 بنام خدا و برای خدا

على علیه السلام در رابطه با جریان پیچیده و مرموز نفاق در نامه 27 نهج البلاغه، خطاب به محمد ابی بکر مى نویسند: «قَالَ لِی رَسُولُ اَللَّهِ ص إِنِّی لاَ أَخَافُ عَلَى أُمَّتِی مُؤْمِناً وَ لاَ مُشْرِکاً أَمَّا الْمُؤْمِنُ فَیَمْنَعُهُ اَللَّهُ بِإِیمَانِهِ وَ أَمَّا الْمُشْرِکُ فَیَقْمَعُهُ اَللَّهُ بِشِرْکِهِ وَ لَکِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ کُلَّ مُنَافِقِ اَلْجَنَانِ عَالِمِ اللِّسَانِ یَقُولُ مَا تَعْرِفُونَ وَ یَفْعَلُ مَا تُنْکِرُونَ.»

(پیامبر صلى الله علیه و آله فرموده است : من بر امت خودم از مومن و مشرک بیم ندارم ، یعنى مشرکى که شرک خود را آشکار مى سازد؛ زیرا مومن را خداوند با ایمانش از اینکه مردم را گمراه کند باز مى دارد و مشرکى هم که شرک خود را اظهار مى دارد خداوند زبونش ‍ مى فرماید و دل مردم را از پیروى کردن از او باز مى دارد و به سبب اظهار کفر دلهاى مردم به گفتارش آرام و سکون نمى یابد. ولى بر امت خویش از منافقى مى ترسم که ایمان و کارهاى به ظاهر آراسته را آشکار مى سازد و کفر و گمراهى خود را نهان مى دارد، وانگهى زبان آور است، با زبان خود چیزى مى گوید که درستى آن را مى شناسید و در نهان رفتارى دارد که اگر بر آن آگاه شوید آن را زشت مى شمارید و هر کس که بدین گونه منافق باشد، دل مردم به او توجه مى کند و آرام مى گیرد که آدمى به ظاهر امور حکم مى کند، در نتیجه مردم از منافق پیروى و تقلید مى کنند و او آنان را گمراه مى سازد و در تباهى مى اندازد.)

کربل

امیرالمومنین در حدیثی زیبا در راستای بصیرت افزایی می فرمایند: « کور آن کسی نیست که چشم ندارد ، بلکه کسی است که بصیرت ندارد. (کنزالعمال حدیث 1220)

وقتی، بی بصیرتی مردم پس از رحلت رسول خوبیها و خانه نشینی 25 ساله حضرت علی(ع) در پی کودتای خواص و جهل عوام در سقیفه بنی ساعده را مشاهده می نمائیم و سپس شکست جریان مشروطیت و فتنه سال 88 و سکوت بیجای خواص را می بینیم، حرکت و اقدامات پیچیده جریان نفاق آشکارتر می شود 

حضرت آیت الله خامنه ای در جمع کارکنان لشکر 10 سیدالشهداء در خصوص مفهوم و ماهیت نفاق جدید می‌ فرمایند؛«بدترین دشمنها، دشمن پوشیده و نقابدار است؛ از جمله منافقین و فهم مسئله نفاق، از این حیث مهم است.» ... «راجع به مفهوم نفاق و منافق، در قرآن به روشنی صحبت شده و عبارت است از اینکه یک کسی یا جماعتی، یک فکری و یا جهت‌ گیری را داشته باشد و خلاف آن را به مؤمنین ابراز کند... مانند منافقین در اول انقلاب، که آیات قرآن می‌ آوردند و ظاهر اسلامی نشان می‌ دادند، ولی در باطن، مارکسیستی بودند.» «در قرآن، از سه نوع منافق یاد شده است. حقیقت نفاق یک چیز است، ولی سه نوع هستند. این موضوع از بحثهای مهم و آموزنده است.»«دسته‌ اول، منافقین اول ورود پیامبر (ص) به مدینه هستند. کسانی بودند که یا اسلام نیاوردند و یا... اعتقاد به اسلام و پیامبر (ص)، در دل آنان عمقی نداشت و با یک تکان، ایمانشان ضایع می‌ شد.»«دسته‌ دوم، کسانی که جزء مؤمنین بودند، اول کار هم هیچ نشانه ای از نفاق در اینها نبود، ولی به مرور دچار یک عوارضی شدند... منافقین دسته‌ دوم، ربطی به دسته‌ اول ندارند. دسته‌ اول، از ابتدا جبهه‌ دشمنی گرفت، ولی دسته‌ دوم کسانی بودند که دشمنی نداشتند... دوست هم بودند؛ یک جا خراشی پیش آمد، آن را علاج نکردند... یک جریان مستمر در دنیای اسلام است و ادامه دارد و آن چیزی که جریان اسلام را شکست داد، جریان دوم نفاق بود.»«دسته‌ سوم، منافقینی هستند که در مدینه ایمان آورند و دچار لغزشهای مؤمنانه شدند و خود را حفظ نکردند. ادامه پیدا کرد، رفتند در یمانه با پیامبر(ص) اعلام جنگ کردند و شدند منافقین محارب. امروز برای شناسایی منافقین دسته‌ دوم، نشانه وجود دارد و نشانه‌ آن همراهی با دشمن است.»

کربلا

جریان نفاق در جهت تقابل با حاکمیت نبوی، گفتمانهای مختلفی را در باب حکومت اسلامی مطرح و عملیاتی نموده، تا خواسته های خود را که محو گفتمان اسلام ناب محمدی(ص) است را محقق نماید و در این مسیر سه مدل حکومت را برای مسلمانان جعل نموده است

1-اولین گفتمان نفاق، گفتمانی است که تلاش می کند تا بین نبوت و امامت با خلافت فاصله ایجاد نماید و حضور اولاد پیامبر(ص) را به بهانه حفظ حرمت و جایگاه آنها را در خلافت صلاح نداند و جدایی دین از سیاست را بر اساس نظر مردم و مدل دموکراسی مطرح می نماید.

2-دومین گفتمان نفاق و جریان انحرافی؛ حضور هر قدرتمندی در حکومت را توجیه می کند و او را اولی الامر می داند و با او بیعت می کند و دستورات او را اگر مخالف اسلام هم باشد توجیه می نماید و حتی اعتراض به حاکمان ظالم و شرابخوار را جایز نمی داند.

3-سومین دیدگاه جریان نفاق و انحرافی در تقابل با اسلام ناب محمدی جریان خوارج می باشد که اگرکوچکترین اشتباه و خطایی را در حاکیت دینی مشاهده نماید، آن را برنمی تابد و اگر در وسط میدان جنگ هم باشد به مخالفت با آن می پردازد و تا براندازی آن اقدام می نماید

در برابر دیدگاه های سه گانه جریان نفاق، شیعه برپایی حکومت دینی را ضروری می داند و اعتقاد دارد، برای تداوم نقش امامت و ولایت در جامعه و عمل به سیره امامان معصوم(ع) استقرار حکومت دینی لازم است و در همین راستا امام خمینی انقلاب اسلامی ایران را زمینه ساز حکومت حضرت بقیه الله(عج) می دانست و جامعه دینی و دفاع مقدس را بر اساس همان شاخصه های عاشورا هدایتگری می نمود و شیعه هر حکومتی را که در جامعه دینی شکل بگیرد و ادعای حکومت دینی نماید، در هر صورت آن را تماما در راستای اهداف دینی نمی داند و در صورتی که حکومت دینی را دارای انحراف از اهداف اسلام ببیند، براندازی آن را به هر قیمتی دنبال نمی کند و تلاش خود را در جهت اصلاح آن معطوف می نماید و اگر فتنه ای مثل سالهای 78 و 88 را ببیند به روشنگری و مقابله با آن برمی خیزد و از حکومت دینی و جبهه حق دفاع می نماید.

سیره امامان معصوم در حکومت دینی به ما می آموزد که کجا باید سکوت کرد و در چه جایی باید فریاد زد و چگونه باید دشمن را شناخت و در دفاع از حکومت دینی به مقابله با آن برخاست و همه این سختی ها و تلاشها برای این است که مردم بصیرت کسب کنند و حقیقت و حق را دنبال نمایند و هدف ائمه معصومین(ع) این است، که ما شیفته دانستن حقیقت باشیم و پس از یافتن امام و شاخص حقیقت، چگونه علیه جریان نفاق که قصد ایجاد انحراف در حکومت دینی را دارد، به مقاله برخیزیم و چگونه عمل کنیم که دشمن خارجی از حرکت اصلاحی ما سوء استفاده نکند.              

حضرت امام حسین(ع) برای اینکه بتواند از نفوذ دنیا طلبان و فرست طلبان در نهضت انقلابی خود جلوگیری نماید و از طرف دیگر دوستداران واقعی دین و تکلیف مداران را، همراه کاروان عاشورایی خود نماید، فرمودند:«أَللّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ ما کانَ مِنّا تَنافُسًا فى سِلْطان وَلاَاِلْتماسًا مَنْ فُضُولِ الْحُطامِ وَلکِنَّ لِنَرُدَّ الْمَعالِمَ مِنْ دینِکَ وَنَظْهِرَ الاِْصْلاحَ فى بِلادِکَ وَیَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مَنْ عِبادِکَ ویُعْمَلَ بِفَرائِضِکَ وَسُنَنِکَ وَأَحْکامِکَ.»

(خدایا! تو می دانى که آنچه از ما اظهار شده براى رقابت در قدرت و دستیابى به کالاى دنیا نبوده، بلکه هدف ما این است که نشانه هاى دینت را به جاى خود برگردانیم و بلاد مسلمین را اصلاح نماییم، تا امنیت بندگان مظلوم و ستم دیده ات را فراهم نماییم تا به واجبات و سنّتها و دستورهاى دینت عمل شود.)

حضرت سید الشهداء از مدینه تا مکه و سپس از مکه تا کربلا مرتبا، فلسفه قیام خود را مطرح و به آنها اشاره مى کند، تا حجتی برای کسی باقی نماند و هر کس می خواهد در قیام حسینی حضور پیدا کند، باید پالایش شده باشد و ناخالصی و دنیاطلبی نداشته باشد. و این هدف الهی زمانی قابلیت اجراء پیدا می کند که ولایت و حکومت در  مسیر اصلی خود قرار گیرد و حکومت در اختیار صالحان جهان باشد.

والسلام


جمعه 93 آبان 9 , ساعت 9:41 عصر

بنام خدا و برای خدا

این روزها مرتبا از سوی رئیس جمهور و معاون اولش در هر کوی برزنی که سخنرانی می نمایند، با اطمینان از توافق هسته ای سخن می گویند و نوید بهبود وضعیت اقتصادی کشور را می دهند، که سئوالات مختلفی در این راستا مطرح است. 1-آیا به سخنان دکتر روحانی و معاون اول رئیس جمهو می شود اعتماد کرد؟ 2-آیا بازی بُرد – بُرد رئیس جمهور محقق می گردد و با لغو تحریم و یا تعلیق، مشکلات اقتصادی کشور و مردم حل شدنی است؟ 3-آیا خطوط قرمز نظام اسلامی در توافقنامه هسته ای رعایت گردیده است؟ 4-آیا لغو و یا تعلیق تحریمها می تواند اثری مثبت در زندگی مردم داشته باشد؟ 5-اگر توافقنامه هسته ای امضاء شود و خطوط قرمز نظام اسلامی رعایت نشده باشد، دولت چه پاسخی به رهبری عزیز انقلاب و افکار عمومی مردم خواهد داشت؟ 6-........

ظریف

در پاسخ سئوالات فوق، گفتنی های فراوانی وجود دارد، لکن در این وجیزه باید به اختصار نوشت، تا از حوصله کاربران عزیزی که مرتباً منت می گذارند و وبلاگ حقیر را مورد بازدید و لطف خود قرار می دهند، خارج نشود.

پس از اجراء مرحله مقدماتی توافقنامه هسته ای که منجر به پلمپ و تعطیل شدن اکثر مراکز و تأسیسات هسته ایمان گردید، هیئتهای مختلف تجاری برخی از کشورهای اروپایی، بخصوص صنایع خودروسازی فرانسه به کشورمان سفر کردند و دولت هم با تبلیغات فراوان رفع تحریم بخش خودرو را اعلام نمودند.

بررسی اجمالی افزایش تولید خودرو، به ما ثابت می کند که رفع تحریم خودرو، نه تنها اثر مثبت در زندگی مردم و خریداران خودرو نداشته، بلعکس قیمت خودرو افزایش پیدا کرده و پول بیشتری از جیب مصرف کننده خارج نموده است و این رفع تحریم، هیچ تأثیری در جهت بالا بردن کیفیت و ایمنی خودرو نداشته است!!!!!

دولت تبلیغات گسترده ای در خصوص لغو تحریم هواپیمایی داشته است. در این حوزه سئوال این است! افزایش قیمت بلیط هواپیما برای چیست؟ آمریکا اجازه ارسال کدام قطعات مهم هواپیما را به ایران داد؟ چرا دولت به عنوان نوکر مردم پاسخ نمی دهد که لیست ارسالی قطعات هواپیما از آمریکا به ایران، صرفا هواپیماهایی را مد نظر قرار داده، که سالها از ناوگان هوائی ما خارج شده و تعمیر آنها صرفه اقتصادی ندارد؟!!!!

هسته

آنچه از محتوای مذاکرات با 5+1 (آمریکا) شنیده شده و بعضی از نمایندگان مجلس هم بر روی آن صحه گذاشته اند، این است که مذاکره کنندگان و آمر به آنها، که مسئولیت مذاکرات را کاملاً پذیرفته، از خطوط قرمز نظام اسلامی عبور کرده اند و عملاً نتیجه بازی بُرد – بُرد به بازی بُرد برای آمریکا و رژیم صهیونیستی و متقابلا باخت برای ایران تغییر نموده است، زیرا لغو تحریمها به تعلیق تحریمها مبدل گردیده و مقرر شده، قریب ده سال مراکز هسته ای مهم ایران، که حاصل تلاش و ایثارگری شهداء گرانقدر و مهندسان متعهد هسته ای کشورمان بوده، تعطیل و غیر قابل استفاده گردد و به قول رئیس جمهور، " ما در چهارچوب ان پی تی و تحت نظارت و حضور بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی فعالیت می‌کنیم. "!!!!!

حال باید به این سئوال مهم پاسخ داد، که تدبیر دولت، برای پاسخگویی به رهبر فرزانه انقلاب و اقناع افکار عمومی، در این بازی بُرد برای آمریکا و باخت برای ایران! چیست؟! باید گفت، دولت یک تجربه گرانبهاء در  برگزاری جشن و پایکوبی برای باخت تیم ملی فوتبال کشورمان در بازیهای جام جهانی را دارد. لذا اگر دولت، همان طور که برای باخت تیم ملی فوتبال، جوانان را به کف خیابان کشاند،  مجدداً با پروپاگاندا سازی تبلیغاتی بتواند جوانان و دانشجویان را جهت باخت بزرگ هسته ای به میدان بیاورد و جشن و پایکوبی تشکیل دهند و با این حربه که در اصطلاح سیاسی نوعی فشار از پائین تلقی می شود، با دروغ و افراطی گری بتوانند، همگان را به سکوت وادار نمایند! آیا دولت تدبیر در این توطئه خود موفق خواهد شد؟!

آیا دولت با معرفی یکی از فتنه گران بعنوان گزینه فرعی خود جهت تصدی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بدنبال التهاب آفرینی و آماده نگه داشتن جوّ دانشگاه جهت حمایت از باخت بزرگ -که به دروغ بازی بُرد – بُرد مطرح نموده اند،- نمی باشد؟!

کاربران عزیز، عملکرد دولت تدبیر و امید، در مسئله هسته ای را با استراتژی مقام معظم رهبری امام خامنه ای مقایسه و سپس خود قضاوت فرمائید. آنجا که تأکید داشتند و فرمودند: «در بحث هسته ای خطوط قرمز باید رعایت شود و از حقوق ملت، حتی یک قدم عقب نشینی نشود ... عده ای، "نرمش قهرمانانه" را دست کشیدن از اصول و آرمان های نظام اسلامی تعبیر کردند و برخی دشمنان نیز برهمین اساس، مدعی عقب نشینی نظام اسلامی از اصول شدند درحالی‌که این برداشت ها، خلاف واقع و بدفهمی است ... نرمش قهرمانانه به معنای مانور هنرمندانه و استفاده از شیوه های متنوع برای دستیابی به اهداف و آرمانهای گوناگون نظام اسلامی است.»

 

والسلام 


پنج شنبه 93 آبان 8 , ساعت 11:24 عصر

بنام خدا و برای خدا

چگونگی شناخت جریان نفاق:

یکی از راه های تشخیص نفاق، شناخت مثلث زر و زور و تزویر است، زیرا محل تغذیه جریان نفاق همین مثلث شوم است. این سه ضلع مثلث که همان مافیای قدرت، ثروت و التقاط است، با استفاده از جریان نفاق، اهداف پلید سیاسی، اقتصادی و عقیدتی خود را، عملیاتی می نمایند.

اولین ضلع این مثلث فاسد، مافیای قدرت، که همان فساد سیاسی، مدیریتی و قدرت طلبی است و معروف به باند زور است این باند وقتی در قدرت نفوذ می کند، بدنبال اهداف جریان نفاق است.

دومین ضلع این مثلث؛ مافیای ثروت، که همان فساد افسار گسیخته رانت خواری و رفاه طلبی و فساد اقتصادی است، که با استفاده از قدرت، اهداف شیطانی جریان نفاق را انجام می دهند.

عامل مصلحت، یا التقاط که به فساد عقیدتی، فکری و عافیت طلبی منجر می شود، سومین ضلع مثلث زرو زور و تزویر است این سه جریان فاسد قدرت، ثروت و تزویر، غالبا توسط یک مدیریت واحد اداره می شوند و جریان نفاق، بیشترین بهره و سود را از این مثلث کسب نموده است. و عامل اصلی سقوط حاکمیت علوی، شهادت امام حسین (ع) و سایر ائمه هدی و ناکارآمد نمودن نظام اسلامی همین مثلث، قدرت، ثروت و التقاط می باشند.

کربلا

یکی از چهره های معروف جریان نفاق و دو رویی "شبث ابن ربعی"  فرمانده نیروهای پیاده عمر سعد در کربلا است. از طایفه ‏ی بنی ‏تمیم و از جمله کسانی بود که به امام حسین علیه‏السلام برای آمدن به کوفه نامه نوشته بود. گرچه وی از چهره‏های معروف کوفه و در ابتدا از یاران علی علیه‏السلام بود و در جنگ صفین هم در رکاب امیرالمؤمنین علیه‏السلام بود، لیکن در مسیر حرکت به سوی نهروان، همراه چند نفر دیگر از اطاعت  حضرت علی (ع) سر پیچی کرد و به خوارج پیوستند. علی علیه‏السلام از آینده‏ی او خبر داده بود و به او و عمرو بن حریث فرمود: «به خدا قسم شما دو نفر با فرزندم حسین علیه‏السلام خواهید جنگید». روز عاشورا نیز امام حسین علیه‏السلام در اولین سخنرانی مفصل خویش خطاب به کوفیان و بعضی از افراد دیگر فرمود: «ای شبث بن ربعی و... مگر شما به من نامه ننوشتید که میوه‏ها رسیده و اطراف سرسبز است، اگر بیایی لشکریان مجهز برای تو آماده است؟»

شبث بن ربعی از چهره‏های ملون تاریخ بود. که در قتل حسین بن علی علیه‏السلام شرکت داشت و پس از عاشورا مسجدی در کوفه بنا کرد، به شکرانه و خوشحالی از کشته شدن حسین علیه‏السلام. 

شبث بن ربعی به همراه «شمر بن ذی الجوشن» و «حجار بن ابجر» و «قعقاع بن شور» از طرف ابن‏زیاد مأموریت یافتند تا مسلم بن عقیل و یاران او را سرکوب کنند.

علی علیه‏السلام، مردم را از خواندن نماز، در پنج مسجد کوفه منع فرمود، از جمله آنها مسجد شبث ربعی است.

صاحب «منهاج البراعه»، درباره این مرد چنین می‏نویسد:

«شبث بن ربعی، مردی هزار چهره و متلون بود. به هیچ راهی مستقیم نبود، او مردی منافق و خونریز و بی ‏باک و پیرو هر آوازی و سرکرده هر فتنه ‏ای بود.»

ابن ‏اثیر می ‏نویسد: «شَبث ابن رِبعی تمیمی (ریاحی) از سران شیعه بود و در زمان امیرمؤمنان علیه‏السلام، در کنار حضرتش با معاویه جنگید و تا اواخر حکومت امیرمؤمنان علیه‏السلام، در خط مستقیم و طرفدار حق بود، ولی در جنگ خوارج، از امیرمؤمنان جدا شد و با آنان همراه گردید.

وی پس از شهادت امام حسن علیه‏السلام و مسلط شدن معاویه بر اوضاع، به معاویه پیوست و پس از مرگ معاویه، از جمله سران کوفه بود که برای امام حسین علیه‏السلام نامه نوشت و وی را به عراق دعوت کرد. اما با مسلط شدن ابن‏زیاد بر کوفه، از طرفداران ابن‏زیاد شد و با مسلم، به جنگ پرداخت. او در اعزام نیرو، توسط ابن‏زیاد به کربلا، از جمله فرماندهان لشکر بود و تحت فرماندهی ابن‏سعد، در کربلا حضور داشت.

شبث در دوران جاهلیت فردی سرشناس به‌شمار می‌رفت. وی در زمان پیامبر اسلام مسلمان شد اما از صحابی وی نبود. گفته شده پس از مرگ پیامبر اسلام، مرتد گردید و موذن سجاح (از نظر مسلمانان از جمله پیامبران خودخوانده) گردید و پس از آن دوباره جایگاه سابق خود در مسلمانان یافت. در عهد عثمان او را حامی خلیفه دانسته‌اند و یا اینکه گفته شده او از جمله شورشیان بر خلیفه بود و بدنبال آن از اقدام خود پشیمان شد.

شبث بعدها به همراهی مختار ثقفی به خونخواهی حسین در آمد و رئیس پلیس مختار شد اما پس از اعزام ابراهیم پسر مالک به ستیز با شام از کسانی بود که با مختار رودررو شد اما بنا به تغییر اوضاع از کار خود منصرف شد. مختار که به قلع و قمح قاتلین حسین مشغول شد او را نیز تعقیب کرد که شبث به بصره نزد زبیریان فرار کرد و پس از آن در کشته شدن مختار توسط زبیریان حضور داشت. سپس با غلبه حجاج بن یوسف (فرمانروای مروانیان) بر زبیریان در کوفه او به مروانیان پیوست.

شبث سرانجام در سن هشتاد قمری با بیش از یک قرن عمر در کوفه از دنیا رفت و مردم بسیاری در تشیع جنازه او شرکت کردند!!!!!

کربلا

آیت الله خامنه ای در مورد وی می فرماید:« وقتی که عبیداللَّه بن زیاد به رؤسای قبایل کوفه گفت بروید و مردم را از دور مسلم پراکنده کنید وگرنه پدرتان را در می‌آورم چرا امر او را اطاعت کردند؟! رؤسای قبایل که همه‌شان اموی نبودند و از شام نیامده بودند! بعضی از آنها جزو نویسندگان نامه به امام حسین علیه‌السّلام بودند. شَبَثْ بن ربْعی یکی از آنها بود که به امام حسین علیه‌السّلام نامه نوشت و او را به کوفه دعوت کرد. همو، جزو کسانی است که وقتی عبیداللَّه گفت بروید مردم را از دور مسلم متفرّق کنید قدم پیش گذاشت و به تهدید و تطمیع و ترساندن اهالی کوفه پرداخت! چرا چنین کاری کردند؟! اگر امثال شَبَثْ بن ربْعی در یک لحظه‌ی حسّاس، به جای این‌که از ابن زیاد بترسند، از خدا می‌ترسیدند، تاریخ عوض می‌شد. گیرم که عوام متفرّق شدند؛ چرا خواصِ مؤمنی که دوْر مسلم بودند، از او دست کشیدند؟ بین اینها افرادی خوب و حسابی بودند که بعضیشان بعداً در کربلا شهید شدند؛ اما این‌جا، اشتباه کردند.»

شهید مطهری، راه مبارزه با جریان نفاق را روشنگری و بصیرت افزایی در خواص می داند، شهید مطهری می گوید هر اندازه احمق بیشتر وجود داشته باشد، اثر ویروس نفاق افزونتر است و مبارزه با احمق، خلع سلاح جریان نفاق است.

نتیجه اهداف شیطانی و اختلاف برانگیز جریان نفاق در جامعه به چهار دسته تقسیم می شود:

1-بحران حقانیت و مشروعیت نظام مستقر را دنبال می نماید.

2-با استفاده از عنصر تبلیغات و شایعه پراکنی، بی تفاوتی در جامعه را نهادینه می کند

3-پس از رسیدن به اهداف فوق، اصلاح طلبان دروغین را مورد حمایت و تقویت خود قرار می دهد.

4-ایجاد جنجال و آشوب در بین مسلمانان و تحریک گروه های مختلف در برابر یکدیگر.

5-جریان نفاق برای رسیدن به اهداف خود، همواره باورها، ارزشها و اعتقادات دینی جامعه را مورد تمسخر و تحریف قرار می دهد 

باید گفت؛ آمریکا برای مبارزه با اسلام ناب محمدی (ص) بیشترین بهره را، از احمقها می برد که ابزار و بازیچه دست جریان نفاق می باشند. مصیبت مسلمینی که درگیر تروریسم جریان اسلام آمریکائی می باشند و هر روز عده زیادی از مسمانان بدست گروه تروریستی داعش به شهادت می رسند، ساخته دست آمریکا است.

شهید مرتضی آوینی چقدر زیبا گفتند؛ که «نبرد آینده ما نه با آمریکا که با اسلام آمریکایی است که از آمریکا دیر پاتر است.»                      

والسلام              


سه شنبه 93 آبان 6 , ساعت 1:2 صبح

 

بنام خدا و برای خدا

حجت‌الاسلام حسن روحانی رئیس‌جمهور روز دوشنبه پس از دریافت استوارنامه سفیر جدید نروژ اظهار داشت: «اگر طرف‌های مذاکره‌کننده نیز از اراده سیاسی لازم در این زمینه برخوردار باشند، در ظرف یکماه آینده دستیابی به توافق جامع امکان‌پذیر است ... فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران کاملاً صلح‌آمیز بوده و صلح‌آمیز باقی خواهد ماند و در چارچوب ان‌پی‌تی‌ و با نظارت و حضور بازرسین آژانس بین‌المللی انرژی اتمی فعالیت می‌کنیم ... تلاش برای دستیابی به توافق نهایی و راهبرد بُرد – بُرد موجب خواهد شد تا روابط ما با همه کشورهای عضو اتحادیه اروپا از جمله نروژ هر چه بیشتر گسترش پیدا کند.»

روحانی

آقای روحانی بدون توجه به اقتصاد مقاومتی و توانمندی داخلی کشور، متأسفانه در مذاکره با افراد مسئول و غیر مسئول اروپایی، بلافاصله سفره دل خود را در کمال ضعف و انزوا و بر اساس، عسای شکسته تدبیر و مصلحت، در پیش دشمنان نظام اسلامی باز می کند و برای رسیدن به توافق هسته ای، به هر قیمت، عزت نظام اسلامی را به حراج می گذارد و مرتباً خواب بازی بُرد- بُرد را می بیند و احتمالا ذکر هر روز ایشان بحث شیرین بازی بُرد - بُرد است( البته معنی درست آن، بُرد که بُرده، بی خیال هسته ای، بُرد مجلس و تصرف دو قوه  برایمان مهم است)!!!

ضعف افراطی و عقب نشینی در برابر غرب و اشتیاق دولت برای رسیدن به توافق هسته ای، آنقدر عیان گردیده که دشمن ترین دشمن ایران اسلامی، یعنی رژیم صهیونیستی به آن اعتراف نموده است و سایت آمریکائی بیزینس اینسایدر در خصوص تفکر بعضی از مسئولین ایران با تعجب می نویسد: «از این که مسئولان ایرانی شعار مرگ بر آمریکا می‌دهند و نظام غرب را فاسد می‌خوانند اما فرزندانشان را برای تحصیل و زندگی روانه غرب می‌کنند، ابراز تعجب کرده و پرسیده است: مگر مسئولان ایرانی، فرزندانشان را دوست ندارند که آن‌ها را به دامان غرب می‌فرستند؟»

اگر توافقنامه هسته ای بر اساس منافع آمریکا امضاء نشود، آیا تابعیت آقای ظریف در آمریکا لغو نمی شود؟! آیا فرزندآن و نوه های آقای رفسنجانی هر وقت بخواهند می توانند به انگلستان سفر یا فرار کنند و سالها در آنجا مقیم شوند و پناه گیرند؟! آیا خانم مریم فریدون برادر زاده رئیس جمهور می تواند در لندن فعالیت نماید؟!

ظریف

پس منافع غرب با دولت ایران در یک راستا ارزیابی می شود و آن این است؛ که با امضاء توافقنامه هسته ای کلیه فعالیتهای صلح آمیز هسته ای ایران برای سالها به حالت تعلیق و تعطیل در می آید و منافع رژیم صهونیستی و آمریکا در تضعیف اسلام ناب محمدی و بیداری اسلامی محقق می شود و در طرف مقابل با تعلیق تحریمها، جریان اصلاح طلب و دولت، همچون باخت تیم فوتبال ملی کشورمان که جوانان را برای پیروزی به خیابانها آوردند امضاء ذلت بار توافق هسته ای را پیروزی و زانو زدن قدرتهای بزرگ در برابر ملت ایران می خوانند و با پروپاگاندا سازی رسانه ای و با بهره گیری از تفکرات ماکیاولی، تلاش خواهند کرد که مجلس شورای اسلامی را در انتخابات سال 94 به تصرف خود در آورند و مرحله عملیات بعدی خود را، که تضعیف اسلام ناب محمدی(ص) است با کمک کشورهای استکباری محقق نمایند و لذا رؤیای بازی بُرد - بُرد آقای روحانی، اینگونه تفسیر و تحلیل می شود.

داستان بازی آقای روحانی مانند شاگردی است که به استاد گفت: استاد، چکار کنم که خواب امام زمان(عج) رو ببینم؟

استاد به شاگرد گفت: شب یک غذای شور بخور،آب نخور و بخواب.

شاگرد دستور استاد رو اجرا کرد و سپس نزد استاد آمد و گفت:استاد دیشب دائم خواب آب میدیدم! خواب دیدم بر لب چاهی دارم آب می نوشم،کنار نهر آبی در حال خوردن آب هستم! در ساحل رودخانه ای مشغول نوشیدن آب هستم و خلاصه دیشب فقط خواب آب دیدم!

استاد به شاگرد فرمود: تشنه آب بودی خواب آب دیدی؛ تشنه امام زمان(عج) بشو تا خواب امام زمان(عج) ببینی…!

به نظر شما! آیا می شود هر شب به فکر بازی بُرد – بُرد در مذاکرات هسته ای بود و فردا هم، از دین و اقتصاد مقاومتی و عزت و سربلندی نظام اسلامی سخن گفت؟!

آیا این نگاه افرطی به غرب و توافق هسته ای را می شود اعتدال و تدبیر نام نهاد؟!!!!!!   


یکشنبه 93 آبان 4 , ساعت 10:17 عصر

بنام خدا و برای خدا

امام حسین(ع)در خصوص گرایش مردم به دنیا می فرمایند: النّاسَ عَبیدُ الدُّنْیا وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ یَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّیّانونَ؛

(بسیاری از مردم بنده دنیا هستند و دین تنها بر زبان آنهاست، مادامی که زندگی آنان در پرتو دین و روبراه است از آن حمایت می‏کنند؛ ولی آن روز که با حوادث سختی آزموده شوند، دینداران اندکند.) تحف العقول، ص 245 .

مقصود امام حسین(ع) این است که مدعیان دین داری فراوانند و تا زمانی پای ادعای بزرگ خود می ایستند که دین به دنیایشان آسیب نرساند، اما همین مدعیان دیندار، وقتی در معرکه آزمایش بین دین و دنیای پر زرق و برق  قرار گیرند و بدانند که با حفظ دین، دنیا از دستشان می رود، عطا دین را به لقاء آن می بخشند و دنیا را بر می گزییند و در اینجا مشخص می شود که دینداران واقعی فراوان نیستند!

کربلا

اگر بخواهیم موضوع حماسه عاشورای حسینی را بصورت تحلیلی جامع و عمیق واکاوی نمائیم، لازم است حوادث بعد از غدیر خُم و خیانت به ولایت و امامت مسلمین مورد بررسی قرار گیرد.

جریان پیچیده نفاق را از بدو تأسیس حکومت نبوی(ص) و در عصر حاکمیت علی ابن ابیطالب(ع) و به خصوص در جنگهای سه گانه ای که بر حضرت تحمیل گردید، همواره لبه پنهان نفاق که تیزتر از لبه آشکار کفر و شرک است، کمر مؤمنان را دریده است و لذا دشمن شناسی و بخصوص جریان نفاق از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

جریان نفاق در طول تاریخ مسلمین، همواره نقش ستون پنجم را در انقلابهای اسلامی و غیر اسلامی ایفا کرده و بیشترین خسارات هم به پیکره انقلابها از همین منظر وارد گردیده است و تا کنون هیچ انقلابی از گزند خونبار جریان نفاق در امان نبوده و بی شک انقلاب حسینی (ع) هم مثل سایر انقلابها آسیب جدی از جریان نفاق متحمل گردیده است.

برای آشکار شدن چهره بزک کرده و پنهان نفاق، لازم است تعریف جامعی از چگونگی نفوذ ویروس نفاق صورت پذیرد تا فریب این جریان نفوذی و برانداز را، مسلمین نخورند و خود را در برابر این ویروس به موقع واکسینه نمایند.

قرآن کریم در آیات 11 و 12 در خصوص ویژگیهای جریان نفاق، در حالى که مفسد واقعى هستند، ولیکن خود را مدافع اصلاح طلبى معرفی می کنند، می فرماید: وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ ... ألا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ: «هنگامى که به آنها گفته شود در روى زمین فساد نکنید مى‏گویند: ما فقط اصلاح‏کننده‏ایم»! (ما برنامه‏اى جز اصلاح در تمام زندگى خود نداشته‏ایم و نداریم!) ... «بدانید اینها همان مفسدانند و برنامه‏اى جز فساد ندارند ولى خودشان هم نمى‏فهمند!» یعنی اینکه جریان نفاق با اصرار و پافشارى در راه نفاق و خو گرفتن با این برنامه‏هاى زشت و ننگین، تدریجا گمان می کند، که برنامه‏هایش، مفید، سازنده و اصلاح طلبانه است.

معمولا نفاق را به معانی مختلفی از جمله پوشیدگی، پنهان کاری و دورویی، معنی نموده اند.

با بهره گیری از قرآن در می یابیم که:

کربلا

1-نفاق در مقابل ایمان قرار می گیرد و بدنبال آن است که پایه های مستحکم ایمان را فرو ریزد و در این راه از هیچ اقدامی پرهیز نمی کند.

2-قرآن منبع نفاق را در قلب انسان معرفی می کند و به همین خاطر ضربات نفاق جبران ناپذیر و کشف نفاق در اوایل شکل گیری آن غیرممکن است.

3-منافقین بصورت شبکه ای پیوسته و بر اساس سلسه مراتب عمل می کنند و در عهد و پیمان خود پایدار و اهداف خود را تشکیلاتی و مهندسی شده انجام می دهند.

4-جریان نفاق با استفاده از حربه دروغ، حقایق و اخبار را وارونه جلوه می دهد و شایعه پراکنی و ایجاد جنگ روانی در جامعه از اهداف مستمر آنها می باشد.

5- رشد ویروس نفاق در مرداب فتنه شکل می گیرد و هر چه دامنه فتنه گسترده تر باشد تحرکات و خوشحالی نفاق بیشتر است.

دانستن چند نکته در رابطه با پیچیدگی نفاق و عمل کرد آن، از اهمیت ویژه ای برخور در است:  

1-جریان نفاق از آغاز دولت نبوی پیامبر خاتم (ص) تاکنون در کالبد نظام اجتماعی مسلمانان جای خود را باز کرده و تا ظهوز مهدی موعود ادامه دارد و به قطع و یقین می شود گفت که پس از ظهور حضرت بقیه الله مشکل اصلی ایشان با جریان نفاق خواهد بود.

2-حذف جریان نفاق، همواره یکی از دشواریهای پیش روی مسلمانان است و تاکنون هیچ کدام از انبیاء الهی موفق به ریشه کنی کامل آن نشده است. و حوادث پیش آمده در غصب خلافت و فرمان کوتای سقیفه بنی ساعده، ترور و شهادت امیرالم.منین و براندازی دولت علوی، ماجرای کربلا و شهادت حضرت ابی عبدالله، شهادت حضرت امام رضا(ع) با استفاده از حربه ولایتعهدی، نفوذ بنی صدر، توطئه سید کاظم شریعتمداری در خصوص برنامه ریزی برای انفجار جماران، شهادت شهیدان رجائی، باهنر، بهشتی، دستغیب، مدنی، صدوقی، اشرفی، عملیات مرصاد، ترور شهید لاجوردی و صیاد و در نهایت شهادت دانشمندان هسته ای.

3-جریان نفاق با برنامه ریزی پی در پی خود را بر اساس نیازهای روز مجهز می نماید و برای رسیدن به مقاصد شوم خود از هر مسیر و به هر کاری دست می زند و همیشه خود را بر اساس  شرایط سیاسی جدید جامعه هماهنگ می نماید.

4-خطرناکترین جریان نفاق، پنهان ترین و نزدیکی آن با رأس حاکمیت سیاسی اسلام است و در صورتی که در هرم قدرت نظام حضور داشته باشد، خسارات جبران ناپذیری به دولت مستقر وارد می آورد. همانند حضور منافقین در حزب جمهوری اسلامی(کلاهی مسئول انفجار حزب) وشورای عالی امنیت ملی کشور(کشمیری مسئول انفجار نخست وزیری) که با توجه به نزدیکی کلاهی به ارکان حزب جمهوری اسلامی و ارتباط مسعود کشمیری با شهید رجایی، توانستند در سال 60 حزب جمهوری اسلامی و نخست وزیری را منفجر نمایند و تعدای از مسئولین عالی رتبه نظام اسلامی را به شهادت رساندند.و حتی با همکاری باقی مانده ایادی خود در نخست وزیری توانستند برای منافقی که نخست وزیری را منفجر و از صحنه فرار کرده بود، جنازه درست کنند و بر روی دوش مردم تهران تشیع نمایند و در بهشت زهراء تهران بخاک بسپارند و پس از مسافرت کشمیری به فرانسه، تازه مشخص گردید جریان نفاق، همچنان  نخست وزیری و ریاست جمهوری را در دست دارند و تا سال 1384 هم  در مسئولیتهای مختلف کشوری حضور داشته و دارند.

ادامه در قسمت سوم   والسلام

 


<      1   2   3      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ