به نام خدا و برای خدا
غلامحسین کرباسچی شهردار اسبق تهران که مدتی را در زندان سپری کرده و در مکتب زیگزاکی هاشمی رفسنجانی تلمذ ضد انقلابی آموختهو از مفسدان برجسته و نشاندار "جریان زر و زور و تزویر" می باشد و در طیف اصلاح طلبان آمریکائی تعریف گردیده، این روزها بعنوان لیدر جریانی مطرح شده که خود را اصلاح طلب و مبارزه با مفاسد اقتصادی معرفی می کند! و لذا فاتحه این جریان باید خوانده شود که با ذلت خواری و برای دستیابی به پولهای کثیف و نامشروع در زیر پرچم بزرگترین متخلف کشور قرار گرفته است!
جریان فاسد غیر انقلابی، امروز دیگر نفاق نمی ورزد و حرفهای خود را در محافل و مجالس، علیه جایگاه ولایت فقیه، شورای نگهبان، نیروهای مؤمن به اسلام و انقلاب و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بدون اینکه شرمی از شهداء و خاندان معظم آنان داشته باشد، اراجیف ضد انقلابی خود را بر زبان جاری و بعنوان ستون پنجم دشمن انجام وظیفه می نمایند، لذا، جریان آلوده به انواع مفاسد اقتصادی، سیاسی و امنیتی کارش به جائی رسیده که عنان حرکت انتخاباتی خود را به سردسته جریان فاسد اقتصادی می سپارد و حیا هم نمی کند!!!
این روزها نعره های ابوموسی اشعری، طلحه و زبیرها را می شود شنید. برق شمشیر اشعث ابن کندی، بر علیه امیرالمومنین را می شود دید و فریاد ضد انقلابی او را که از علی می خواهد که مالک اشتر را برگرداند، شنیده می شود. در سوی دیگری فریاد این عمار علی به گوش می رسد، ولیکن کاندیداهای پر تعداد جریان انقلابی، بدون درک انواع توطئه های داخلی و خارجی، خود را بخواب زده و احساس می کند، در حال انجام تکلیف اسلامی-انقلابی است!
جریان انقلابی باید بداند که صحنه عوض شده و جریان غیر انقلابی همانند رئیس جمهور دوران اصلاحات عمل نخواهد کرد، بلکه این جریان، زمینه ساز نفوذ آمریکا بوده و کدخدائی آمریکا را در سال 92 پذیرفته است! و بر اساس دستورالعمل تهیه شده، اقدامات خود را انجام می دهد و لذا کاندیداهای پر تعداد جریان انقلابی باید موقعیت خطیر نظام اسلامی را درک کنند و حماسه ای انصراف از کاندیداتوری را در این روزها بیافرینند تا بار دیگر دشمن اصلی انقلاب و جریان زر و زور و تزویر را ناامید نمایند و در چشن بزرگ و خیره کننده انصراف از ادامه رقابت با یکدیگر، آنهم برای دفاع از نظام اسلامی، از فهرست اصلی ائتلاف بزرگ نیروهای ارزشی و اصولگرا در سراسر کشور حمایت نمایند و اگر کاندیداهای جریا ن انقلابی صحنه رقابت با یکدیگر را ترک نکنند، قطعاً نیروهای مؤمن به اسلام انقلاب یقه ی آنان را رها نخواهند کرد.
والسلام
به نام خدا و برای خدا
رهبر معظم انقلاب در خصوص برخی از حقایق در خصوص انتخابات 7 اسفند 94 و اهداف پلید دشمنان و ستون پنجم آنان در داخل کشور، اینبار مردم را مورد خطاب قرار داده و فرمودند: «دشمن با یک برنامه ریزی خاص برای انتخابات، بدنبال تحقق توطئه طراحی شده خود است، بنابراین باید ملت ایران به عنوان صاحبان اصلی کشور از برخی حقایق مطلع شوند تا این نیات پلید محقق نشود.»
توان و ظرفیت درونی نظام اسلامی در سی ماه گذشته توسط مسئولان دولت اعتدال با طرح بازی مسخره برد-برد و با حمایت برخی از نمایندگان مجلس (فراکسیون رهروان ولایت که عده ای از آنان رد صلاحیت شده) در پای میز مذاکرات هسته ای و پسا برجام و پسا تحریم ذبح گردید و فرصتهای مهم و سرنوشت ساز داخلی و بین المللی بخاطر توجه افراطی دولت به سیاست انحرافی خارجی به هدر رفت و در آستانه برگزاری انتخابات مجلسین شورای اسلامی و خبرگان رهبری، بیم آن می رود که بعد از پروژه نفوذ دشمن، پروژه شناخت کاندیداهای مجلس که مرعوب غرب و حاکمیت جریان اشرافی هستند در اولویت قرار گرفته است.
برای اینکه پروژه نفوذ و پروژه مرعوبان غرب عقیم بماند و مرکز مهم و قانون گذاری کشور به تصرف آنان در نیاید، لازم است؛ کاندیداهای دوستدار انقلاب اسلامی که برای آنان، "حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات است"، هشدار و انذار رهبر عزیز را دریابند و به نهضت انصرف، همانند دیگر کاندیداهای جریان انقلابی بپیوندند و از ادامه رقابت با یکدیگر پرهیز نمایند، لذا اگر حضور پر تعداد و غیر قابل قبول آنان در صحنه انتخابات، موجب پیروزی جریان غیر انقلابی مرعوب غرب و اسلام آمریکائی شود، قطعاً نیروهای مؤمن به اسلام و انقلاب و خاندان معظم شهداء و ایثارگران یقه آنان را خواهند گرفت و از اشتباه استراتژیک آنان چشم پوشی نخواهند کرد.
به کاندیداهایی که از جریان انقلاب برخاسته و اعلام نموده که بر اساس تکلیف اسلامی و انقلابی وارد انتخابات مجلس شده اند، باید متذکر شد، آیا منتظرید که فتنه ای پیچیده تر از فتنه سال 88 رخ دهد تا شما به خود آئید و صحنه رقابت با یکدیگر را که امروز صحنه رقابت با جریان انقلابی است، ترک نمائید؟! آیا منتظرید که دیگر بار رهبر فرزانه انقلاب، فریاد این عمار سر دهد و در خطبه های نماز جمعه خطاب به امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف بگوید: «ای سید ما ای مولای ما ... من جان ناقابلی دارم، جسم ناقصی دارم و اندک آبرویی دارم که این را هم خود شما دادید که همه اینها را فدای انقلاب و نثار شما میکنم. سید ما و مولای ما، دعا کن برای ما که صاحب این انقلاب شمایی.
پس دوستداران جریان انقلابی، نباید منتظر شنیدن مجدد این گونه سخنان غم ناک و غم بار از امام خود باشند.
ناگهان در نماز جمعه شهر / عطر محراب جمکران گل کرد
بغض تو تا شکست بر لبها / ذکر یا صاحب الزمان (عج) گل کرد
جان ایران !چه شد که جانت را / جان ناقابلی گمان کردی؟!
آبروی همه مسلمانان! / اشک مارا چرا درآوردی؟
جسم تو کامل است ناقص نیست / میدهد عطر یک بغل گل یاس
دستت اما حکایتی دارد / رحم الله عمی العباس...
اللهم عجل لولیک الفرج واحفظ و اید قاعدنا الخامنه ای
والسلام
به نام خدا و برای خدا
آقای حسن روحانی برای پوشاندن ناتوانی خود در رفع مشکلات متعدد کشور، که حاصل بی تدبیری و افراطی گری دولتش می باشد در 17 خرداد 1394 بار دیگر وعده دادند که همه مشکلات را در پسا تحریم حل خواهد کرد و گفت: « تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانکها احیا شوند.»
اما پس از اینکه تحریمها رفت، حاج حسن روحانی ناتوان و پر مدعا، در یک چرخش 180 درجه ای در 19 بهمن 1394 ، سخنان خرداد ماه خود را فراموش کرد و برجام آمریکائی را کار خدا خواند و گفت: « به ما میگویند برجام که شد دولت برای ملت رفاه بیاورد، مگر ما برجام را آوردهایم ... نه ما چه کاره هستیم و برجام را خدا آورد.»
آحاد ملت و قشر جوانی که وعده های کذب دولت اعتدال را در پسا برجام و پسا تحریم باور کرده و چند بار بمناسبت توافقات ذلت بار هسته ای به خیابانها آمده بودند، اما پس از توقف تحریمها، دریافتند که دولت اعتدال به غیر از فرافکنی و دروغ آنهم برای کسب قدرت، هنر دیگری ندارد، و لذا مردم به خیابانها نیامدند و چشنی برگزار نکردند و همبرگر مکدولاند آمریکائی هم از دولت کدخدا(آمریکا) محور نخواستند!
جریان مؤمن به اسلام و انقلاب بخوبی می داند که دولت اعتدال به خاطر ناتوانی در حل مشکلات کشور، مردم به فهرست آنها و اصلاح طلبان آمریکائی در انتخابات مجلسین شورای اسلامی و خبرگان رهبری رأی نخواهند داد، اما عجیب اینجا است که جریان انقلابی بدون توجه به رویگردانی مردم از دولت اعتدال، متأسفانه بصورت پر تعداد در کاندیداتوری نمایندگی مجلس حضور پیدا کرده و برای حمایت از کاندیدای رأی آور، انقلابی و موفق، حاضر نیستند برای رضای خدا و حفاظت از انقلاب و اسلام ناب محمدی(ص) صحنه رقابت با یکدیگر را ترک کنند و لذا غمگینامه باید گفت؛ که این حضور بدقواره، پرتعداد، بی هدف و شاید برای غیر خدا، زمینه موفقیت قطعی جریان غیر انقلابی اعتدالیون و اصلاح طلبان و در نهایت اسلام آمریکائی را رقم خواهد زد. آیا نیروهای مؤمن به اسلام و انقلاب از ماندن کاندیداهای جریان انقلابی راضی اند؟! قطعاً پاسخ منفی خواهد بود، زیرا مردم در انتخابات ریاست حمهوری سال 92 جواب این حضور پر تعداد و نامعقول کاندیداهای جریان انقلابی را دادند! پس چرا عبرت نمی گیرند؟!
با توجه به خطر بسیار بزرگ جریان غیر انقلابی که نمایندگی اسلام آمریکائی را بر عهده گرفته، آیا اصرار جریان انقلابی بر ماندن در صحنه رقابت انتخابات مجلس، که نتیجه آن، پیروزی قطعی جریان اشرافیت و غربگرا در مجلس دهم است، یک تکلیف الهی است و یا .....؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
این روزها وقتی به در و دیوار شهرها نظری می افکنیم، آنچه باعث تعجب و حیرت نیروهای مؤمن به اسلام و انقلاب میشود، حضور گسترده و نامعقول تصاویر کاندیداهای جریان انقلابی در انتخابات مجلس شورای اسلامی است و همین مسئله موجب نگرانی گسترده دلسوزان به اسلام، انقلاب، امام و رهبری گردیده و لذا ادامه حضور گسترده کاندیداهای بصیر و آگاه، که خود را پیرو امام و حافظ انقلاب و زمینه ساز ظهور حضرت بقیة الله می دانند، پذیرفتنی نیست و شاید مشروعیت این حضور، سئوال برانگیز هم باشد، زیرا تیم جریان غیر انقلابی از حضور پر تعداد و پراکنده تیم جریان انقلابی بسیار مسرور گشته و موفقیت خود را با حمایتهای پیدا و پنهان دولت اعتدال قطعی می داند.
در مسابقه ای که فینال آن در هفتم اسفند برگزار می شود، تیم جریان انقلابی، بدون توجه به قواعد بازی، با نفرات ذخیره و اضافی خود آنهم بصورت نامتوازن و پراکنده وارد زمین بازی شده و به اخطارهای پی در پی مربیان دلسوز انقلاب توجهی نمی کنند و این در حالی است که بازیکنان انقلابی می دانند، که این شیوه بازی کاملاً غلط و به ضرر نظام اسلامی تمام خواهد شد و بازهم باید شاهد پیروزی جریان اشرافیت و غربگرا همانند انتخابات ریاست جمهوری سال 92 به نفع جریان غیرانقلابی باشیم و لذا رهبر معظم انقلاب در دیدار با مردم آذربایجان فرمودند: « اگر مجلس مرعوب غرب و آمریکا، و به دنبال حاکمیت جریان اشرافی گری باشد، ریل گذاری او در این جهت خواهد بود و کشور را به مسیر بدبختی هدایت خواهد کرد.»
متأسفانه تیم جریان انقلابی بدون توجه به حضور تماشاگران مسلح دشمن و اپوزیسیون و ستون پنجم دشمن در اطراف زمین بازی، خود را همچنان در حال انجام تکلیف الهی دانسته و همین مسئله باعث شادی تیم جریان غیر انقلابی و غربگرا شده و این در حالی است، که بازیکنان تیم انقلابی، پای تعهد نامه ای را مبنی بر حفظ و حراست از انقلاب اسلامی و خون شهداء را امضاء کرده اند.
در اینجا لازم است یادی کنیم از حضرت آیت الله مهدوی کنی (ره) که در واپسین روزهای انتخابات ریاست جمهوری سال 92 وقتی پیامهای متعددی از دلسوزان سراسر کشور دریافت کردند که با ادامه حضور آقایان جلیلی، قالیباف و ولایتی در صحنه رقابت انتخابات، بازی به نفع جریان اشرافیت غربگرا تمام خواهد شد و لذا افرادی را از ستاد آقایان جلیلی و ولایتی به دفتر خود دعوت کردند تا به آنها نامه ای را مبنی بر پایبندی به تعهد و کناره گیری از صحنه رقابت به نفع آقای قالیباف تحویل نماید، که نماینده آقای ولایتی(آقای طاهری) از دریافت نامه از دست آیت الله مهدوی کنی امتنا کرد!!!
به جرأت می توان گفت؛ کاندیداهای انقلابی، اگر دل در گرو اسلام، انقلاب، امام و رهبری دارد و بدنبال سهم خواهی باندی، سیاسی و حزبی نیست، باید برای رضای خدا و تداوم راه امام و انقلاب، به نفع تیم انقلابی، صحنه انتخابات را که رقابت جریان انقلابی با یکدیگر است را ترک کنند، و الا در انقلابی بودن آنان باید شک کرد.
والسلام
به نام خدا و برای خدا
بار دیگر در 22بهمن 94 فریاد خروشان مرگ بر آمریکا فضای ایران اسلامی را فرا گرفت و شیطان بزرگ و جریان غربگرایی که لقب کدخدا را به آمریکا داده بر خود لرزیدند و بدنبال یک جای گرم می گردند. مردم ایران ثابت نموده اند که خاطرات و نعره های شیطانی طلحه ها، زبیرها و ابوموسی اشعریهای زمان تاریخ مصرفشان گذشته و لذا همچنان آمریکا را همانند امام خود شیطان بزرگ می خوانند و چه رسا و پر انرژی مرگ بر آمریکا را فریاد زدند و مدال مبارزه با آمریکا را به گردن آویختند و پیامشان در پسا بـــــــــرجــــــام و پسا تحریم این بود، که احدی نمی تواند، مسیر فلش مبارزه اسلام ناب محمدی(ص) با اسلام آمریکای را منحرف نماید.
جریان غربگرائی که پس از بــــــــــرجـــــــــــام تلاش همه جانبه ای را سامان دهی کرد تا اگر نتوانست فریاد خروشان مرگ بر آمریکای ملت ایران را خاموش کند، لااقل از گسترش آن بکاهد تا در نزد کدخدای خود(آمریکا) شرمنده نگردد! ولیکن ملت ایران همانند 9 دی 88 ، حماسه دیگری را در 22 بهمن 94 رقم زد و به تبعیت از امام راحل و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، همچنان توفنده و کوبنده "مرگ بر آمریکا" را فریاد زدند و به اخم مسئولین لیبرالی که حاضر نبودند صدای مرگ بر آمریکای ملت را بشنوند، توجه نکردند، -هر چند که این قبیل از مسئولین غربگرا و منافق، تاب تحمل شعارهای انقلابی ملت را نداشتند و مجبور شدند مسیر خود را از راه ملت جدا کنند- و لذا می شود گفت؛ امید، تدبیر و تزویر جریان غربگرا در حذف شعار مرگ بر آمریکا ملت ناکام ماند و در نزد کدخدا(آمریکا) شرمنده شدند!!!
صحنه های زیبای مرگ بر آمریکا بار دیگر به دوستداران انقلاب اسلامی ایران در سراسر جهان نوید و امید بخشید که ملت ایران به پیروی از امام خمینی آمریکا را شیطان بزرگ می دانند و همچنین دشمنان انقلاب اسلامی دریافتند که با توافق هسته ای و اجرائی شدن بــــــــــــرجـــــــــــام فریاد مرگ بر آمریکا فراموش شدنی نیست و پایه های کاخ سفید و سیاستمداران صهیونیست آن همیشه لرزان خواهد بود و ملت ایران به نعره های ناپاک و مسموم طلحه ها، زبیرها و ابوموسی اشعریها داخلی کشور توجهی نخواهند کرد و از راه ولایت، شهیدان و ایثارگران همچنان دفاع خواهند کرد و انشاء الله از مسیر درخشان انقلاب خمینی، پرچم پر افتخار اسلام به صاحب اصلی آن یعنی حضرت بقیة الله العظم امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف تحویل گردد تا سربازی در رکاب آن حضرت به همه دوستدارانش اعطا شود.
السلام
به نام خدا و برای خدا
هر چقدر که عرصه بر تروریستهای تکفیری تحت حمایت عربستان، ترکیه و آمریکا در مناطق عملیاتی سوریه با محوریت جریان مقاومت تنگ تر میشود، شاهد حضور گسترده وزیر خارجه کشورمان در مذاکرات دیپلماتیک پیرامون برقراری آتش بس فوری در سوری هستیم و در این رابطه تلاش همه جانبه ای در جریان است تا از فشار جریان مقاومت بر روی تروریستهای بکاهند و مفری برای تجدید قوای تروریستها بوجود آورند و لذا نقش دولت اعتدال و آقای ظریف در این نشستها با ابهام روبروست و به نظر می رسد که جناب ظریف الممالک به غیر از راه اروپا و آمریکا مسیر دیگری را برای گسترش راوبط بین ایران و سایر کشورهای دوستدار انقلاب اسلامی نمی داند و شاید نشناختن کشورهای دوست انقلاب اسلامی، در چهارچوب جریان اعتدال غربگرای دولت آقای روحانی نمی گنجد!
اگر سیاست دولت اعتدال تنها بر قراری روابط با کشورهای اروپایی که اکثرشان در دشمنی با انقلاب اسلامی و همکاری با شیطان بزرگ چیزی کم نگذاشته اند، پس این رفت آمدهای هفتگی و گاهاً رورانه آقای ظریف به اروپا، در مخالفت با سیاستهای بنیانگذار انقلاب اسلامی و قانون اساسی است و لذا نمایندگان مجلس شورای اسلامی باید جلوی سیاستهای خارجی مدل دوران پادشاهان قاجار را گرفته و اجازه ندهند؛ خون جوانان جریان پر قدرت مقاومت و مالک اشترهای علی زمان، وجه المصالحه توطئه جهانخوان با دولت اعتدال آنهم برای رهانیدن جانیان خون آشام تکفیری از دستان جریان مقاومت گردد و در این راستا دولت اعتدال هم به اهداف کثیف پسا برجامی خود نائل شود.
اگر آقای جواد ظریف را بخاطر سفرهای متعدد به اروپا(بروکسل، مونیخ، آلمان، انگلیس، فرانسه، ایتالیا و سوئیس) مارکوپولو یا مسئول سیاست خارجی جمهوری اسلامی در اتحادیه اروپا بنامیم، حرفی به گزاف نگفته ایم و لذا جناب روحانی که سیاست داخلی کشور و مردم را فدای سیاست خارجی لیبرال کدخدا پسند(آمریکا) خود نموده، باید در فکر معرفی وزیر خارجه در قواره نظام اسلامی ایران به مجلس شورای اسلامی باشد.
عحیب و تأسف آور و احمقانه است که دولت اعتدال سیاست داخلی و خارجی نظام اسلامی را در سبد رابطه با اروپا گذاشته ولی آنگلا مرکل، صدراعظم صهیونیستی آلمان بعد از دیدار کابینه آلمان و رژیم صهیونیستی در جمع خبرنگاران حاضر می شود و در خصوص رابطه با ایران می گوید: «تا زمانی که موجودیت اسرائیل به رسمیت شناخته نشود، رابطه نرمال و دوستانه با ایران نمیتواند وجود داشته باشد.»
اف بر این سیاست خارجی و سیاستگذاران لیبرال آن!!!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
پس از اجراء برجام و کلید خوردن تعلیق تحریمها، حاج حسن روحانی که هنوز دست پخت برجام یک را آزمایش نکرده، در اظهاراتی سخن از برجام شماره دوبه میان آورد و در راهپیمائی 22 بهمن 94 تهران گفت: « ما نیاز به برجام 2 داریم ... برای توسعه کشور نیاز به اجماع داخلی و برجام دو داریم. برای ساختن ایران باید به یک اقدام مشترک ملی دست بزنیم.»
اینکه نظام جمهوری اسلامی نیاز به وحدت و اجماع داخلی دارد، سخنی منطقی و نیاز ضروری جامعه است، اما این اجماع چگونه باید شکل بگیرد و ساز و کار اجرائی آن چیست، در هاله ای از ابهام قرار دارد و رئیس جمهوری که منتقدین خود را عده ای افراطی و بیسواد می خواند، صالح برای سخن گفتن از وحدت و همدلی نیست، ولذا فرد منادی وحدت، باید آراسته به صفت انقلابی و به واقع پیرو راه امام و رهبری باشد و آمریکا را کدخدای دهنخواند و هر گاه پشت چراغ قرمز قانون متوقف میشود، سراسیمه، ملتمسانه و مکارانه برای عبور از چراغ قرمز،بدنبال حکم حکومتی از ولی فقیه نباشد و قانون را وجه الصالحه جریان اعتدال لیبرالی خود و همراهانش قرار ندهد!
متأسفانه رئیس جمهور که در عمل بر خلاف مسیر ترسیمی ولایت فقیه حرکت می کند، سخنان حکیمانه رهبری را با مشی التقاطی و لیبرالی مصادره به مطلوب می کند و لذا پس از تأکید امام خامنه ای به دبیر شورای عالی امنیت ملی مبنی بر بکار گیری نیروهای حزب اللهی و انقلابی، جناب روحانی در 22 بهمن 94 گفتمان انقلابی امام و رهبری را با دیدگاه غربی خود معنا می کند و می گوید: «باید زبان انقلاب را روزآمد کنیم. انقلابی یعنی اهل مدارا و مقاومت، انقلابی یعنی اهل امید و نشاط و سازندگی. انقلابی امروز میخواهد ایران را بسازد.»
بر خلاف مشی سازشکارانه و لیبرالی جناب روحانی، امام خمینی که رضوان خدا بر او باد، اعتقاد راسخ داشتند که انقلاب اسلامی ایران زمینه ساز انقلاب جهانی حضرت بقیة الله است و همان امامی، که مبتکر اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکائی است، اینگونه تفاسیر ناروا را به دیوار می زد ولذا تفسیر انقلابی رئیس جمهور با نظر حضرت روح الله و امام خامنه ای فاصله بسیار زیادی دارد! و باید گفت؛ اگر برجام دو با اینگونه تفاسیر بخواهد، اجراء شود، فاتحه اسلام انقلابی امام را باید خواند و تفکر انقلابی با توطئه اسلام آمریکائی، همانند قلب رأکتور اراک در زیر بتن مدفون خواهد شد! زیرا مدل تفکر انقلابی آقای روحانی، نسخه ی برگرفته شده از اسلام آمریکائی است و آمریکا با همین اسلام است که در جمهوری اسلامی افغانستان و جمهوری اسلامی پاکستان سالهاست جولان می دهد و مردم آن سامان را بخاک و خون می کشد و رژیم این دو کشور دم برنمی آورند!
آهن آبدیده را زنگ عوض نمی کند / چهره انقلاب را جنگ عوض نمی کند
به دشمن علی بگو به کوری دو چشمتان / پیرو خط رهبری رنگ عوض نمی کند
والسلام
به نام خدا و برای خدا
بعد از روی کار آمدن دولت اعتدال جناب روحانی، مقابله با تفکر اسلام ناب محمدی(ص) از سوی اسلام آمریکائی سرعت بیشتری گرفته و لذا جریان لیبرال داخلی و استکبار خارجی با طراحی "استراتژی نفوذ در داخل و فشار از خارج" تلاش دارند که اهداف اسلام آمریکائی را در داخل کشور محقق نمایند. آنچه در پسا برجام و پسا تحریم، وظیفه جریان داخلی است، تصرف صندلی های مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری و امکان نفوذ آمریکا در کشور است و به همین علت، جناب روحانی تمام قد به دفاع از افرادی همچون زیاد ابن ابیه برای نمایندگی مجلس و خبرگان رهبری پرداخته و اعلام نموده که "کلید رابطه با آمریکا در واشنگتن است"!
بعد از اینکه برجام بدون اخذ تضمین لازم، توسط دولت اعتدال به اجراء در آمد، شاهدیم که هیئتهای مختلف غربی تحت عناوین گردشگر، سرمایه گذار، دیپلمات، خبرنگار و گفتگوهای سیاسی و اقتصادی به کشورمان هجوم آورده و احساس میشود که دروازه های کشور کاملاً رها شده و ظاهراً دولت هم هیچ کاری به غیر از انتخابات و تصرف مجلس شورای اسلامی ندارد!
متآسفانه در پسا تحریم، دولت لیبرال و تشنه قدرت، بدون ایجاد توازن در صادرات و واردات، کشور را به لبه پردگاه برده و زیر قراردادهای تحمیلی غرب را امضاء نموده و لذا این ما نیستیم که درخواست سفارش و خرید می دهیم، بلکه ذلت در این دولت بدانجا رسیده که اروپائیها به کشورمان می آیند و می گویند؛ که شما چه باید بخرید و چگونه قرارداد آن را منعقد نمائید! و قراردادهای محرمانه خرید خودرو و هواپیما از فرانسه این موضوع را به اثبات می رساند! مگر ایران قطر، امارات، کویت و دوبی است که شرایط اقتصادی و سیاسی برایش معین نمایند؟!
عجیب است، وقتی رئیس جمهورمان می بیند، دیگر کسی برای پسا برجام و پسا تحریم به خیابان نیامد و جشنی هم که دولت بر آن اصرار می ورزید، برگزار نشد، ولیکن جناب روحانی که محو برجام و تعلیق تحریمها شده، همانند روشنفکران وابسته و غربگرا، بدون اینکه پیامدهای برجام اولش مشخص شده باشد، سخن ناروا و نابجا از برجام دوم می گوید! (بزک نمیر بهار میاد / برجام دوم با نفوذ میاد!!!)
این روزها کشور بی مقداری همچون نظام پادشاهی سعودی با هماهنگی آمریکا و اسرائیل، آنهم بخاطر ضعف دیپلماسی دولت اعتدال توانسته است برخی از کشورهای منطقه و عربی را علیه ایران به صحنه بیاورد و لذا این کشور وهابی و حامی تروریسم که نمی تواند امنیت حجاج را فراهم نماید، امروز بخاطر نبود دیپلماسی عزت و قدرت در دولت لیبرال جناب روحانی، کار بدانجا رسیده که عربستان رسماً اعلام حضوردر سوریه می نماید، تا اقتدار ایران را بشکند و این یعنی فشار از بیرون!!!
آیا جریان نفوذی داخلی با فشار از بیرون می تواند حکمیت را بر امام و امت ایران تحمیل نماید؟ آیا جریان لیبرال داخلی با اجرائی نمودن حکمیت و مذاکره تحمیلی، بدنبال بازگرداندن مالک اشتر از درون سپا شکست خورده معاویه زمان نیست؟! آیا وحشت و حرکت سراسیمه جریان اسلام آمریکائی برای نجات رژیم صهیونیستی از درون حلقه محاصره پیروان اسلام ناب محمدی(ص) نمی باشد؟ و اگر این چنین است، پس چرا دولت اعتدال در درون پازل نفوذ از داخل و فشار از خارج قرار گرفته و در زمین بازی کدخدا(آمریکا) انجام وظیفه می نماید؟!!!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
بلاخره ذکر و التجاء شبانه روزی حاج حسن روحانی و دولتش برای لغو تحریمها در نزد کدخدا(آمریکا) درگیر افتاد و معجره! بــرجــام برای باز کردن گره مشکلات ملت! به ثمر نشست و آنقدر این ذکر بــرجــام ، بــرجــام مؤثر بود که هاله ای از نور! و معنویت! رئیس جمهورمان را در مراسم اعطاء مدال لیاقت، فرا گرفت و با احساس تمام گفت: « میگویند با بــــرجـــام دولت برای ملت رفاه بیاورد، مگر ما بـــرجـــام را آوردهایم؟ ما خادم مردم هستیم،(الکی) بـــرجـــــام را خــــــدا آورد.»
عجب!؛ از کرامات شیخ ما این است / شیره را خورد و گفت شیرین است!
بعد از این رخداد مهم و اعتراف رئیس جمهور، مبنی بر نزول برجام از سوی خدا!، مردم دریافتند که دولت اعتدال با این اغراق گویی و بیان نادرست، بدنبال فرافکنی و شانه خالی کردن از رفع مشکلات معیشت، مسکن و اشتغال جوانان این مرز و بوم است و لذا دیگر امیدی به حل مشکلات اقتصادی از طرف دولت نسیت و باید به امیدبخش و تدبیر کننده واقعی دل سپرد و دست التجاء بسوی حضرت حق دراز کرد و از کدخدای جناب روحانی دل برید و بر اساس رهنمودهای رهبر فرازانه انقلاب، باید بر خداوند متعال توکل کرد و به کار و تولید و سرمایه های داخلی و استعداد جوان ایرانی اعتماد نمود و با بهره گیری از اقتصاد مقاومتی مشکلات لاینحل کشور و مردم را برطرف کرد.
اگر بــــرجــــام را خدا آورده است! پس چرا منافع آن همه اش به جیب کشورهای 5+1 میرود و جوانان و کارخانجات اروپایی فعال میشوند و ثمری برای مردم ایران که تحریمها را به امید گشایش در معیشت و اشتغال و رفع محرومیت تحمل کرده اند، ندارد؟ اگر رئیس جمهورمان به قول خودش "خادم مردم است" پس این خادم حق ندارد، برجامی که دیکته و نوشته شده ی آمریکا است، آن را از سوی خدا به مرم بخوراند! و اینگونه سخن گفتن، شیادی با اعتقادات مردم است و به طریقی دیگر می شود گفت؛ اگر این بــــرجــــام از سوی خدا باشد! پس چرا رهبر معظم انقلاب نزول معجزه آسای بــــرجـــام را علی رغم اصرار فراوان جناب روحانی به ایشان تبریک نگفتند؟! و چرا مدالی به امضاء کنندگان ایرانی بــــــرجــــــام نداده اند؟! و لذا همه این خیمه شب بازیها برای فرار از پاسخگوئی از مطالبات به حق ملتی است، که چندین ماه به دولت اعتدال اعتماد کرده و امیدوار شدند، تا پس از این همه حمله به دولت سابق، حتماً شاهد فتح الفتوحی از سوی لیبرالهای غربمدار و کدخدا باور خواهند بود که اینگونه نشد!!!
گویند: فردی ادعای تدبیر و عقلانیت داشت! او را دیدند که در انتهای خیابان دیواری ساخته و فانوسی با شیشه قرمز روی آن گذاشته. پرسیدند؛ فانوس را برای چه روی دیوار گذاشته ای؟ جواب داد؛ برای اینکه ماشین ها با دیوار برخورد نکنند! پرسیدند؛ خب! دیوار را برای چه در خیابان ساخته ای؟ گفت؛ برای این که فانوس را روی آن بگذارم!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
حاصل مذاکرات هسته ای سی ماهه دولت اعتدال با کدخدا(آمریکا) سه معاهده یا قرارداد و یک قطعنامه بوده، که همه قراردادها توسط کارشناسان فنی سازمان جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی تدوین و تنظیم گردیده و تنها برخی از پراگرفهای برجام که می توانست دولت جناب روحانی را بی اعتبار و به سقوط بکشاند، توسط تیم مذاکره کننده ایرانی حذف و یا تغییر پیدا کرده و برخی از کلمات با کلمات مشابه دو پهلو اصلاح شدند. حال سئوال اساسی این است؛ با پذیرش ذلت در برابر کدخدا(آمریکا)، اکسید کردن اورانیم 20 درصد، ارسال آب سنگین اراک به کشور عمان، پرکردن قلب رأکتور اراک با بتن، برچیدن بیش از 13 هزار سانتریفیوژ، از رده خارج کردن مطمئن ترین مرکز غنی سازی ایران در فردو، باز کردن درب مراکز نظامی بر روی جاسوسان غربی-صهیونیستی و ارسال بیش از 11 تن اورانیم غنی شده به روسیه، با این وجود چرا رئیس جمهور در جرأت می کند که در محضر خاندان شهداء هسته ای، آنهم به تیم مذاکره کننده ای که حاصل تلاش شهداء را به ثمن بخس به استکبار جهانی اهداء کرده نشان و مدال لیاقت تقدیم نماید و برجام را کار خدا بخواند! آیا می شود ملت ایران را با دادن مدالهایی که لیاقت را شرمنده کرده، سرگرم نمود؟!
عجیب است که وقتی فرمانده کل قوا دستگیری ملوانان آمریکائی را کار خدا دانستند و به فرزندان غیور و دلاور سپاهی خود، مدال فتح اعطا کردند، جناب روحانی هم برای اینکه از قافله عقب نماند، منفعلانه و از روی استیصال، به اعضاء تیم مذاکره کننده مدال لیاقت داده و بر اساس تئوری جریان غربگرای انحرافی، گفتند: «میگویند با برجام دولت برای ملت رفاه بیاورد، مگر ما برجام را آوردهایم؟ ما خادم مردم هستیم، برجام را خدا آورد.»
جناب روحانی اعتقادی به هنرمند ارزشی و غیر ارزشی ندارد و آمریکا را کدخدای ده می داند و برجام را پله اول رابطه با جهان(آمریکا) می خواند! با داشتن چنین تفکری میشود باور کرد که برجام کار خدا است؟! و اگر آنطور که رئیس جمهور ادعا کرده که برجام کار خدا بوده، پس باید بگوئیم که قلب رأکتور اراک به دستور خدا با بتن پر شده و جناب روحانی هم مشغول خواندن ورد بوده و آمریکا هم نقشی در پر کردن آن نداشته است! باید به کسی که قلب رأکتور را با بتن پر کرده، دهانش را با بتن پر کرد، نه اهداء مدال لیاقت! با دادن این مدال به آقایان ظریف، عراقچی و صالحی لیاقت برای همیشه شرمنده گردید!
اگر برجام را کار خدا بدانیم! پس باید بپذیریم که بازی ذلیلانه برد-برد، و سفر پسا برجامی جناب روحانی به ایتالیا و فرانسه و عقد قراردادهای ننگین نفتی، خرید تعداد 118 هواپیمای مسافربری و قرار داد با پژو فرانسه همگی از معجزات برجام بوده! و لذا به دستور حاج حسن روحانی قراردادهای خرید هواپیما، خودرو و تأسیسات نفتی کشور با بیگانگان محرمانه بوده! و برای اطمینان خاطر در نزد خدا بایگانی شده! تا نمایندگان مجلس شورای اسلامی و مردم ایران، از کلید، تدبیر و عقلانیت جناب روحانی غافل نشوند!!!!!
گویند: فردی رفته بود مسابقه 20 سوالی، به او گفتند؛ جواب مسابقه خیار است ولی شما فوری جواب را نگو تا ماجرا لو نرود. پس از شروع مسابقه، فرد شرکت کننده پرسید؛ راستی در جیب جا میگیرد؟ مجری مسابقه گفت؛ نه. شرکت کننده در مسابقه با تعجب گفت؛ عجب خیار گنده ایه؟!
والسلام
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرا مجرمین نفوذی در قدرت، محاکمه نمی شوند؟
آیا وقت محاکمه حسن روحانی نیست؟
سئوال خوب به تولید فکر خوب می انجامد
عاشورا چگونه رقم حورد؟
مخرج مشترک با دشمن، یعنی چه؟
بساط انفعال را از قوه قضائیه برچینید
اغتشاشگران از داعش بدتر و اصلاحطلبان از هر دو بدتر
جنگ جهانی شناختی و ترکیبی بر علیه ایران
غروب اغتشاشات در ایران و شکست جبهه استکبار
[عناوین آرشیوشده]