به نام خدا و برای خدا

یکی از شعارهای مهم حسن روحانی که موجب شد تا مردم به او اعتماد نمایند، وعده حل چرخیدن چرخ اقتصاد و به همراه چرخ سانتریفیوژها بود و در این رابطه بارها خبر از لغو همه تحریمها می داد و گاهاً آنقدر احساسی می شد که در روز اجراء برجام طی خبری کذب، اعلان نمود که امروز بیش از 1000 السی در بانکهای خارجی باز شده است که مسئولین مربوطه با زحمت فراوان، این افتضاء بزرگ را جمع کردند!

با این مقدمه کوتاه، از منظر دیگری، عملکرد نزدیک به چهار ساله حاج حسن را مورد ارزیابی قرار می دهم. آمریکائیها و اروپائیها پس از شروع بکار دولت اعتدال و حتی در سالهای پایانی دولت احمدی نژاد با سیگنالهای ارسالی از سوی هر دو دولت، دریافتند که پاشنه آشیل دولت ایران تحریمهای فلج کننده اقتصادی است و لذا تا آنجا که امکان داشت از طریق تحریمهای اقتصادی، فعالیتهای بانکی و غیر بانکی ایران را مختل و دولت اعتدال هم طی سه ونیم سال گذشته، با پیامهای مختلف ازجمله خالی بودن خزانه و بالا بودن قدرت نظامی آمریکا، با چشمانی باز و آگاهانه، سوژه عملیات روانی شیطان بزرگ علیه ملت ایران شدند.

برخی اعتقاد دارند، که حسن روحانی و مشاوران غربزده و برخی از وزراء فتنه گر ایشان، مردم ایران را سوژه عملیات روانی دشمن نمودند و اگر از آمریکائیها و اروپائیها بابت این خدمت ویژه دولت جناب روحانی به آنها سئوال کنیم، قطعا از 100 نمره 90 نمره به دولت اعتدال خواهند داد، زیرا آنچه را برای اجراء استراتژی خود در خواب نمی دیدند، بخشهای زیادی از آن توسط حاج حسن روحانی بفوریت به اجرآ درآمد!، مثلا اگر استراتژی آمریکائیها برای براندازی نظام اسلامی از طریق نارضایتی مردم در امور اقتصادی بود، انصافاً نقش دولت اعتدال در گسترش بیکاری، گرانی، رکود اقتصادی و نارضایتی عمومی مردم بسیار بالا بود و لذا حاج حسن روحانی و تیم اقتصادی ایشان بخاطر تکمیل پازل دشمن، مستحق پاداشند، اما نه از سوی نظام اسلامی، بلکه از طریق کدخدا(آمریکا) و اتحادیه اروپا!!!!!!!

والسلام

به نام خدا و برای خدا

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار پر شور مورخ 27 بهمن 1395 مردم آذربایجان، فرمودند: «آمریکا می‌خواهد با تکرار ترفند تهدید و جنگ نظامی، توجه مسئولان کشور را از صحنه جنگ واقعی یعنی جنگ اقتصادی منحرف کند،مسئولان هوشیار باشند و همه همت خود را صرف حل مشکلاتی همچون بیکاری، رکود، گرانی و تبعیض کنند ... آنها می خواهند ذهن ما را از جنگ واقعی یعنی نبرد اقتصادی منحرف کنند و به جنگ نظامی سوق دهند تا مسئولان کشور از تمرکز در عرصه پیشرفت اقتصادی و توجه به جنگ فرهنگی غربی‌ها با ملت ایران باز بمانند.»

سالها است که کشتی بان انقلاب اسلامی نقشه راه عبور کشورمان را برای برون رفت از مشکلات اقتصادی و تحریمهای غرب، ترسیم و برای اجراء به دولت و مجلس ابلاغ کرده، اما مخالفین داخلی اقتدار و استقلال کشور، که به ناحق و نامشروع در مراکز تصمیم گیر و تصمیم ساز نظام اسلامی قرار دارند، به ملت ایران آدرس غلت داده و نقشه عبور از مشکلات را تنها در تعامل با غرب و بخصوص کدخدا(آمریکا) می دانند و لذا وقتی که برجام را برای ماندن در قدرت، بفوریت اجراء کردند و با حقه عدم لغو تحریمها از سوی شیطان بزرگ مواجه شده و دستاوردشان از برجام هــیــچ بود، رذیلانه به طرح برجامهای 2 و 3 و 4 پرداختند، که توسط رهبری تیزبین نظام اسلامی، بایکوت گردیدند.

با کمال تأسف باید به موضوع مهمی اشاره کرد و گفت؛ در نظام اسلامی ایران، مخالفین و گاها ضدانقلاب داخلی، با استفاده از ساز و کار قانونی، مجازند، در مناصب مهمی، همانند کرسی ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس شورای اسلامی و وزارتخانه و سایر مسئولیتها حساس کشور نفوذ نمایند و به همین علت، پس از رسیدن به قدرت، تا آنجائی که راه برای تاختن آنان، برخلاف مبانی دین و نظام اسلامی هموار باشد، جولان می دهند و لذا دولت اعتدال، در طول زمان مسئولیت خود، بیشتر به نفع آمریکا و برخلاف مصلحت ملت و کشور خود اقدام نموده است!

پس، با توجه به حضور جریان غیر انقلابی و لیبرال در مراکز مهم تصمیم گیر و تصمیم ساز نظام اسلامی، آیا راه علاجی برای شکست ائتلاف جبهه غیر انقلابی و به تعبیری، ضدانقلابی وجود دارد؟

امام خامنه ای راه علاج عبور از مشکلات را "استحکام داخلیِ نظام و رشد ایمانی مردم و بصیرت افزائی ملت" می دانند که عمارهای نظام اسلامی باید در بسط و تبیین آن شبانه روز تلاش نمایند تا کشور از دست بزدلان و ترسوهای لیبرال و ضدانقلاب نجات پیدا کند.

والسلام

به نام خدا و برای خدا

رئیس دولت اعتدال در زمان تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری سال 92 و بعد از نشستن بر کرسی ریاست جمهوری، همواره با وعده های کذب، خبر از لغو تحریمهای و حل مشکلات اقتصادی داده و مردم هم باور کردند که حسن روحانی با کلید تزویر  چرخ سانتریفیوژها و چرخ اقتصاد کشور را با یکدیگر به چرخش در می آورد! اما پس از گذشت قریب 43 ماه از عمر چهار ساله دولت بی کفایت اعتدال، برجام آمریکائی توسط بزدلان اعتدال بفوریت اجراء ولی تحریمها لغو نشد و رکود اقتصادی به بحران تبدیل گردید و عملا مسئولین دولت اعتدال در تکمیل پازل دشمن، برای فشار بیشتر اقتصادی به ملت ایران با آنها هماهنگ شدند!

اگر دولت اعتدال از آغاز کار خود در سال 92 به امید کدخدا(آمریکا) کشور را بیش از 30 ماه معطل نتیجه مذاکرات هسته ای نمی کرد و با توکل به خدا اقتصاد مقاومتی را اجراء می کرد، امروز بحران رکود اقتصادی و بیکاری گریبانگیر کشور نمی شد و دشمنان اینقدر به اهداف خود در ایجاد فشار اقتصادی به مردم نزدیک نمی شدند، اما چه کنیم که حسن روحانی فاقد وجدان کاری است و روزانه کمتر از 3 ساعت در ریاست جمهوری وقت می گذارد و آنهم با حلقه ای از مشاورین غربزده که نظام اسلامی را قبول ندارند به تکمیل پازل دشمن می پردازند و عنایتی به اجرء اقتصاد مقاومتی ندارد!

کاش حسن روحانی مقداری به این سخن امام خمینی اعتقاد داشت و از اعتماد به شیطان بزرگ دست می کشید و کشور را با تفکر لیبرال آمریکائی دچار مشکل نمی کرد!، آنجا که حضرت روح الله در وصف متوسلین به آمریکا فرمودند: «با توسل به دامن آمریکا ضعف و ناتوانی خود را بر ملا نسازید و از گرگها و درنده ها برای شبانی و حفظ منافع خود استمداد نطلبید ابرقدرتها آن لحظه ای که منافعشان اقتضا کند شما و قدیمی ترین وفاداران و دوستان خود را قربانی می کنند.» (صحیفه امام ج 20 ص329)

والسلام

به نام خدا و برای خدا

این روزها خبر از ارائه طرحی دو فوریتی توسط برخی از نمایندگان مجلس در خبرگزارها مطرح شده، که حکایت از بیسوادی، ضدانقلابی و مخالفت آنان با قانون اساسی دارد، لذا به تحلیلی کوتاه پیرامون برخی از بندهای آن می پردازم. قبل از پرداختن به نقد طرح دو فوریتی، دو ماده واحده از آن را مورد مطالعه قرار می دهیم که می گوید:

ماده واحده اول: «هر کسی با هر اقدامی اعم از طرح سؤال و یا غیر آن در مراسم سخنرانی اعم از مراسم رسمی که عرفا بدون مجوز تشکیل می‌شود موجبات توقف یا جلب توجه به خود و یا تشنج شود به حبس از 6 ماه تا دو سال محکوم می‌‌گردد. نیروی انتظامی موظف است فوری فرد یا افراد را بازداشت و با تحویل به مقامات قضایی نگهداری کنند.»

ماده واحده دوم : «مسئولان در هر مقام اعم از اداری،‌ اجرایی، نظامی، انتظامی، سیاسی و غیر آن باید امنیت جلسات مذکور را تأمین و از هر اقدامی که موجب اخلال یا توقف و تعطیلی جلسات شود، جلوگیری نمایند و در صورت تعلل حسب مورد به انفصال موقت یا دائم از خدمات دولتی محکوم می‌شوند. قوه قضائیه موظف است بدون تشریفات رسیدگی در کمتر از یک ماه حکم لازم را صادر و اعلام نماید.»

1-طرح مذکور خواسته ملت نبوده، بلکه برخی نمایندگان، برای اهداف کثیف نفسانی، خانه ملت را رذیلانه ملک شخصی خود پنداشته اند!

2-طرح یاد شده، مغایر با اصل شصت هفتم قانون اساسی (سوگند و امضاء قسم نامه) است، زیرا این قشر از نمایندگان مجلس بر اساس اصل یاد شده، شرف انسانی، پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی، مبانی جمهوری اسلامی، امانت داری و استقلال و اعتلای کشور و حقوق ملت را برای اهداف نفسانی و حقیرانه خود زیر پا گذاشته اند!

3-طرح ارائه شده از سوی برخی از نمایندگان بیسواد و یحتمل ضدانقلاب، دو فریضه اعتقادی اسلام یعنی امر به معروف و نهی از منکر را در اصل هشتم قانون اساسی به تعطیلی می کشاند و اصل نهم هم تأکید می نماید که با وضغ قوانین و مقرارت هیچ کسی نمی تواند آزادیهای مشروع دیگران را سلب نماید.

4-نمایندگان آزاده و انقلابی اجازه نخواهند داد که مجلس شورای اسلامی به حیات خلوت تعدادی ضد انقلاب نفوذی در خانه ملت تبدیل شود و لذا حتی اگر این طرح از دستور کار مجلس خارج شود که قطعاً این اتفاق می افتد، نمایندگان امضاء کننده که در مقابل فریضه واجب الهی امر به معروف و نهی از منکر طرح نوشته و در صحن علنی مجلس ارئه کرده اند، دیگر صلاحیت کسوت نمایندگی را همانند برخی از نمایندگان فراری مجلس ششم، نخواهند داشت.

والسلام

به نام خدا و برای خدا

پس از شکست بازی مسخره برد-برد و ناکامی حسن روحانی در عمل به وعده لغو تحریمها، این بار جناب رئیس جمهور با تبعت از سیاست معاویه، اعلان نمود؛ "رجام سایه جنگ را از کشور دور کرد"! در این رابطه باید گفت؛ در تاریخ غمبار زمینه سازان جنایتکاران کربلا می خوانیم؛ که وقتی قوم هانی بن عروه مقر دارلخلافه کوفه را برای آزادی رهبر قوم خود، محاصره کرده بودند، با اعتماد به سخنان کذب شریح قاضی، مبنی بر اینکه هانی بن عروه مهمان ابن زیاد است و آسیبی به او نمی رسد، از اطراف دارلخلافه پراکنده شده و رئیس قوم خود را بدست جنایتکاری همانند عبیدالله بن زیاد تا رسیدن به شهادت تنها گذاشتند!

ملت ایران بر خلاف قوم هانی عروه، فریب شریح قاقضی های زمان را نمی خورند و همچنان از رئیس جمهور لغو تحریمها را در برابر نابودی تأسیسات هسته ای مطالبه می کنند و لذا دور شدن سایه جنگ بخاطر برجام را همانند مقتدای خود، دروغ بزرگ دانسته و رئیس جمهورمان را توهم برندارد که گریبانش را مردم رها می کنند، زیرا جناب روحانی خود اعلام کرده که برای لغو تحریمها، به مذاکرات هسته ای رفته، نه با طرح متوهمانه دور کردن سایه جنگ از کشور؟!!!

برای اینکه به فریب کاری و نفاق حسن روحانی پی ببریم لازم است یک بار دیگر به سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مردم آذربایجان در 27 بهمن 1395 توجه کنیم که فرمودند: «امروز هم مثل قبل از گزینه‌های نظامی روی میز حرف می‌زنند و آن مسئول اروپایی هم به مسئولان ما می‌گوید؛ «اگر برجام نبود وقوع جنگ حتمی بود»، اما این حرف یک دروغ محض است و آنها می خواهند ذهن ما را از جنگ واقعی یعنی نبرد اقتصادی منحرف کنند و به جنگ نظامی سوق دهند تا مسئولان کشور از تمرکز در عرصه پیشرفت اقتصادی و توجه به جنگ فرهنگی غربی‌ها با ملت ایران باز بمانند.»

پس جناب روحانی بداند؛ با فریبی از مدل شریح قاضی نمی تواند، ملت را بفریبد و لذا مطالبه واقعی ملت ایران در خصوص لغو تحریمها، به قوت خود باقی و رئیس جمهور باید پاسخگوی جنایت برجام و خسارت 40 میلیارد دلاری به مراکز هسته ای ایران در مقابل دریافت هــیــچ!!! باشد.

والسلام

به نام خدا و برای خدا

کمتر از 6 ماه دیگر به خداحافظی حسن روحانی از ریاست جمهوری باقی مانده است. ایشان در تبلیغات انتخاباتی سال 92 با شعارها و وعده های مختلف، توانست کرسی ریاست جمهوری را با آراء شکننده تصاحب نماید، لذا در این وجیزه به نقد و تحلیل یکی از شعارهای انحرافی ایشان می پردازم. جناب روحانی در 21 خرداد 92 با ادعایی کذب، خبر از رفع فضای امنیتی در زمان ریاست جمهوری خود داد و گفت: «رئیس‌جمهور باید‌ بتواند‌ با تد‌بیر، اجماع مسؤولان عالی‌رتبه را به د‌ست آورد‌، من د‌ر برابر همه رؤسای قو‌ا و بزرگان نظام سر تواضع فرود‌ می‌آورم و با اجماع نظر کاری می‌کنم که محیط امنیتی از بین برود‌. آن وقت که فضا فرهنگی و سیاسی شد‌ و فضای امنیتی به انزوا فرستاد‌ه شد‌، زند‌ان‌های ما خلوت می‌شود‌.»

برای تحلیل بهتر، به انتقادات تند رئیس جمهور دوران اصلاحات و فرد مؤثر در فتنه سال 88 به عملکرد نادرست حسن روحانی اشاره می نمایم که گفته است: «ما در جبهه اصلاحات نیاز به رئیس جمهوری داریم که از امنیتی شدن فضا برای اصلاح طلبان جلوگیری کند و بتواند نظم حاکمیت را حفظ کرده و با مقامات عالی نظام در موضوعات کلیدی برای ما چانه زنی کند. آقای روحانی قابلیت چانه زنی خودش نزد مقامات ارشد نظام را به طور کامل از دست داده است و الان یک نفر باید برای خود آقای روحانی چانه زنی کند!»

سوابق سوء برخی اعضاء کابینه و مدیران حاج حسن روحانی شعار دروغ "رفع فضای امنیتی" را به ملت نشان می دهد، زیرا امنیتی ترین و ضد انقلابی ترین کابینه در دوران انقلابی اسلامی، کابینه شرکت سهامی دولت اعتدال است، که برخی از آنها از نیروهای امنیتی خود سر و ضدانقلاب فعال در فتنه سال 88 بوده و فاقد صلاحیت در مراکز امنیتی و حساس کشور هستند!

امروز وزارت رفاه و کار و تأمین اجتماعی در اختیار فردی امنیتی است که میر حسین موسوی را برای اعلان پیروزی کذب، آنهم قبل از شمارش آراء به جمع خبرنگاران آورد!

وزیر ارشاد اسلامی فرد لمپنی است، که در سوابق امنیتی او، برخورد خلاف قانون و شرع، با نیروهای حزب اللهی در استان خوزستان موج می زند!

حسام الدین آشنا مشاور فرهنگی رئیس جمهور، با سابقه امنیتی، بعنوان مظهری از نفاق و تهدیدزا بر ضد امنیت کشور محسوب می گردد!

حمید چیت‌چیان، وزیر نیرو، پورمحمدی وزیر دادگستری و علی یونسی آن مرد هزار چهره نفاق از نیروهای امنیتی هستند و لذا حسن روحانی با توجه به زندگی مرموز خانوادگی و اشرافی هیچگاه از صداقت در گفتار و رفتار با ملت فهیم ایران برخوردار نبوده و نیست، زیرا افکار لیبرالیسم و زندگی اشرافی رابطه ای عمیق با نفاق دارند.

والسلام

به نام خدا و برای خدا

دیروز(95/11/19) شاهد برگزاری جلسه سران قوا بودیم و نتیجه جلسه را وحدت و هماهنگی سران قوا اعلام کردند و جناب روحانی، هم برای اینکه دروغی گفته باشد، گفت؛ از رکود عبور کرده ایم و وارد رشد اقتصادی شده ایم!

البته ملت از پیام وحدت و هماهنگی بین قوا بسیار خوشحال خواهند شد، بشرط اینکه، پیام وحدت و هماهنگی قوا، منافع ملت و کشور را در پرونده دانه درشتها و منسوبین به رؤسای قوا پایمال نکند، مثلا وحدت و هماهنگی قوا برای مسکوت گذاشتن دزدی آشکار و قانونمند مدیران دولتی در رابطه با فیشهای حقوقی نحومی نباشد؟! و یا حق نمایندگان مجلس را برای استضاح وزیر بی کفایت و فتنه گر راه و شهرسازی، همچنان توسط آقای علی لاریجانی بعنوان ریاست مجلس، در پیچ و خم بین کمیسیون و صحن مجلس سرگردان و قانون اساسی را به سخره نگیرد! و یا خدای نکرده، بین سه قوه وحدت و هماهنگی نشده باشد، که پرونده تحصیلی و تخلفات گسترده مالی حسین فریدون(برادر رئیس جمهور) و همسرش را ماله کشی نمایند و رئیس جمهور را از مخمصه نجات دهند؟! و لذا اگر اینگونه باشد پس از مردم و نمایندگان مجلس، چه کاری ساخته است؟!

البته تحلیلهای حقیر از آنجا نشأت گرفته که رئیس جمهور با دلالی علی لاریجانی را به ریاست مجلس رساند! و لذا تحلیلهای مطرح شده با توجه به زد و بند دو قوه مجریه و مقننه در موارد مختلف، دور از ذهن نیست.

اگر وحدت و هماهنگی بین سران قوا، برای احقاق حق ملت و اجراء فرامین رهبری در خصوص رسیدگی به حقوقهای نجومی، حل مشکلات فرهنگی و اقتصادی کشور و رسیدگی به تخلفات منسوبین برخی از سران قوا باشد، و متقلبین و متخلفین به سزای اعمالشان برسند، قطعا ملت از آنان سپاسگزاری کرده و از نوکران خود راضی خواهند شد و لذا از خداوند می خواهیم، که وحدت سران قوا، بر ضد منافع ملت و کشور نباشد.

والسلام

به نام خدا و برای خدا

حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان در سی‌وچهارمین سال جایزه کتاب، بار دیگر از بازی مسخره برد-برد هود دفاع کرد، در هاله ای از توهم، گفت: «چرا ما رفتیم کنار قدرت‌های بزرگ؟ بعضی می‌گفتند؛ ما نباید اصلاً با اینها حرف بزنیم و نزدیک شویم. آنها یک کلاه گشاد دارند که ما تا نشستیم آن را سر ما می‌گذارند. ما هرچقدر می‌گفتیم ما عمامه داریم، کلاه سرمان نمی‌رود، می‌گفتند؛ کلاه خیلی گشاد دارند فوق عمامه!»

1-علی رغم اینکه در ماههای پایانی دولت سابق، با اذن رهبر معظم انقلاب، ایران در کشور عمان، بصورت مستقیم با آمریکائیها مذاکرات هسته ای را شروع کرد، ولی جناب روحانی با دغل بازی بدنبال اثبات شکست تابوی مذاکره مستقیم با آمریکا بنام خود است!

2-جناب روحانی بخوبی واقفند، وقتی در کشور انگلستان با گذشت چندین سال! موف به اخذ دکترای حقوق! می شوند، در همانجا عمامه اش را برداشتند و جای آن کلاه گشاد حقوقدانی گذاشتند!، هر چند ایشان نه حقوق می داند و نه توان مکالمه زبان انگلیسی دارد! 

3-رئیس جمهورمان و همه دنیا می دانند که بر اساس برجام، نه تحریمی لغو شده، نه چرخ اقتصاد کشور در حال چرخش است و نه سانتریفیوژها برای تولید سوخت صنعتی نی چرخند!

4-البته با قرائتی می شود گفت؛ که در برجام و مذاکرات هسته ای، بر سر جناب روحانی هیچ کلاهی نرفته، اما رئیس جمهورمان با تزویر و نفاق، کلاه گشادی را برای سالیان متمادی برای رضایت کدخدا(آمریکا) بر سر کشورمان نهاده و ایران را فعلا به مدت 15 سال از تولید سوخت هسته ای صنعتی، محروم کرده است!

5-وقتی پرونده غربزدگان لیبرال را چه با داشتن عمامه وچه بدون عمامه مورد بررسی قرار می دهیم، هیچ کدام از آنها، قبول ندارند که کلاه بر سرشان رفته و لذا حاج حسن روحانی هم از لیبرالهایی است، که همانند شاه به آمریکا اعتماد کرد و همچنان خود را پیروز میدان بازی برد-برد تصور نموده و با توهم افراطی، ادعا دارد که چون عمامه اش بزرگ است، کلاه شیطان بزرگ بر سرش نرفته است! و ای کاش حاج حسن، از عمامه گشاد ابوموسی اشعری در حکمیت عبرت می گرفت؟!

والسلام

به نام خدا و برای خدا

در روزهای پایانی سی و هشتمین سال پیروزی انقلاب اسلامی قرار داریم و طی این 38 سال با رهبری امام خمینی و امام خامنه ای، انقلاب به پیروزی رسید و تثبیت و تکثیر شد و نظام دو قطبی شرق و غرب را درهم نوردید، لکن، بخاطر نفوذ افکار غیر انقلابی و لیبرال مسلک برخی از مسئولین کشورمان در قوای مختلف، همچنان در پیچ و خم ایجاد دولت اسلامی ناموفق بوده ایم، زیرا لیبرالهای غربزده به سنگرهای مهم و حساس مراکز تصمیم ساز و تصمیم گیر نظام اسلامی(دولت و مجلس) نفوذ کرده و به استحاله اسلام انقلابی مشغولند.

حضرت روح الله بنیانگذار نظام اسلامی، بارها خطر نفوذ تحصیل کردگان در غرب را به جریان انقلابی متذکر شدند و در جائی فرمودند: "من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش مى‏کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد."و لذا تفکر لیبرالیسم از سالهای بعد از دفاع مقدس بصورت خزنده نفوذ خود را به درون سنگرهای نظام اسلامی آغاز و برخی از آنها را به تصرف خود درآورد.

مشکل مهم جریان لیبرالیسم داخلی، آن است، وقتی در کشور غربی به تحصیل می پردازد، پس از بازگشت به کشور و قرار گرفتن در مسئولیت، بعنوان یک نوکر در خدمت اهداف غرب بوده، مثلا؛ تفکر لیبرال، وقتی به مجمع تشخیص مصلحت نفوذ می کند، آنجا را محل تاخت و تاز تفکر لیبرالیسم می نماید و وقتی هم کرسی ریاست جمهوری در اختیارش قرار می گیرد، در مذاکرات هسته ای به اسم بازی برد-برد، به نفع آمریکا و اسرائیل از خطوط قرمز ترسیمی رهبری عبور و برجام را برای ماندن در قدرت به فوریت اجراء می کند!

غمگینانه باید گفت: هر گاه در کشور ایران، تفکر لیبرالیسم به قدرت رسیده، همواره مصلحت دشمن را حتی در مجمع تشخیص مصلحت!، بر مصلحت کشور خود، ترجیح داده ولذا تنها مانع ایجاد دولت اسلامی طی به 28 سال گذشته، تفکر وارداتی لیبرالیسم و نوکران غرب بوده اند و اگر نتوانیم پیشروی و نفوذ تفکر لیبرالیسم را در مراکز تصمیم گیر و تصمیم ساز نظام اسلامی(مجلس و دولت) متوقف نمائیم، باید برای آینده نظام اسلامی و سپردن پرچم به دست صاحب اصلی آن حضرت بقیة الله اعظم عجل الله تعال فرجه الشریف نگران بود، و لذا راه چاره این است که نیروهای انقلابی از عملیات پدافندی غیر مؤثر خارج شده و عملیات همه جانبه آفندی را در دستور کار خود قرار داده و نقشه عملیاتی خود را بر اساس نقشه راه حضرت روح الله و امام خامنه ای، مبنی بر احراج جریان لیبرالیسم از مرکز مهم قدرت در مجلس و دولت اجراء نمایند.

والسلام

به نام خدا و برای خدا

محمود واعظی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات و عضو حزب حزب اعتدال و توسعه، در توهمی آشکار که خبر از کوتوله سیاسی بودنش می دهد در خصوص ترامپ رئیس جمهور آمریکا گفته است: «چهره آمریکا با این دستور ترامپ خراب شد و بدون اینکه ما حرفی بزنیم همه دنیا علیه ترامپ شدند و حتی شاهد هستیم که دبیرکل سازمان ملل علیه دستور ترامپ موضع گیری می کند.»

همه آگاهان سیاسی جهان می دانند، وقتی فردی در آمریکا رئیس جمهور شود، قبلا باید به جریان صهیونیسم وفاداری خود را ثابت و آنگاه عبور از فیلتر برایش مهیا می شود و لذا پشت صحنه اکثر راهپیمائی های که بر ضد ترامپ در داخل و خارج آمریکا برگزار می شود، شبکه قدرتمند صهیونیسم قرار دارد، تا از این طریق بتوانند، نهایت امتیازات را از ترامپ دریافت نماید!

یکی از اهداف بلند و مهم انقلاب اسلامی، استراتژی حضرت روح الله مبنی بر نابودی جریان صهیونیسم و آزادی قبله اول مسلمین است و لذا یکی از شروط اصلی جریان صهیونیسم، برای کاندیدهای ریاست جمهوری در آمریکا، ارائه استراتژی چگونگی نابودی انقلاب اسلامی و جریان مقاومت است و اگر جریان صهیونیسم احساس نماید که رئیس جمهور پیروز، نسبت به عملیاتی کردن استراتژی براندازی جمهوری اسلامی کوتاهی می کند، بلافاصله با بحرانها و گزینه های همچون راهپیمائی های اخیر روبرو می شود!

آقای جان کری وزیر خارجه سابق آمریکا در نامه خدا حافظی خود، ضمن دفاع از الگوی بــــــرجــــــام، راه اثابت وفاداری به جریان صهیونیسم را به دولت جدید آمریکا این چنین متذکر شد و نوشت: «مذاکرات با تهران برای عقب نشاندن ایران از ساخت بمب اتم، به نتیجه رسید و حالا دولت بعدی آمریکا باید ضمن ادامه اعمال فشار بر ایرانی‌ها، برای عقب نشاندن برنامه موشکی ایران تلاش کند ... ایرانیان خود قلب راکتور اراک را بیرون کشیدند و آن را با سیمان پر کردند تا مطمئن شویم که دیگر قابل استفاده نیست.»

با توجه به توضیحات فوق؛ راهپیمائی و فشار بر ترامپ، تا زمان محقق شدن اهداف جریان صهیونیسم، مبنی بر فشار و تحریمهای جدید بر ضد نظام اسلامی ایران، ادامه می یابد و لذا برای نظام اسلامی ایران، باید متأسف و متأثر بود، که یک کوتوله سیاسی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات آن است! وقتی رئیس سازمان ملل متحد، بدون تائید جریان صهیونیسم انتخاب نمی شود، پس چرا یک کوتوله سیاسی، بنام محمود واعظی این را نمی داند؟! 

والسلام