سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمند از دانش سیر نمی شود، تا سرانجام به بهشت درآید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
شنبه 92 دی 28 , ساعت 11:47 عصر

  السلام علیک یا جعفر ابن محمد الصادق(علیه السلام)

دو روز دیگر به اجرای توافقنامه هسته ای ایران با کشورهای 1+5 می رسیم ، توافقنامه ای که دشمنان ایران اسلامی و از جمله رژیم صهیونیستی و آمریکا از محتوای تفسیری آن کاملا مطلع اند، اما این طرف که ایران، مسئول اجرای توافقنامه می باشد،هنوز پس از افشای محتوای تفسیری توافقنامه از سوی آمریکا، مسئولین امرحاضر نیستند جواب قانع کننده به افکار عمومی مردم، که صاحبان اصلی این مملکت هستند، بدهند!؟ در نظام جمهوری اسلامی در اصل یکصدو بیستم و پنجم قانون اساسی مقرر شده است "امضای عهدنامه ها،مقاوله نامه ها،موافقتنامه ها و قرادادهای دولت ایران با سایر دولتها همچون امضاء پیمانهای مربوط به اتحادیه های بین المللی پس از تصویب مجلس شورای اسلامی با رئیس جمهور یا نماینده قانونی اوست " حال مردم کشورمان می توانند قضاوت نمایند اگرعنان توافقات با دولتهای خارجی به وزارت خارجه یا مسئولین دولتی سپرده می شد، آیا دیگر از ایران و انقلاب اسلامی چیزی باقی می ماند!؟ باور کنید مثل 17 شهر قفقاز همه را برای رسیدن به یک زندگی تجملی و راحت به ثمن بخس، همانطور که درهای کشورمان را برای رسیدن به مبلغ 4 میلیارد و دویست میلیون دلار از پولهای خودمان آن هم بصورت اقساط 6ماهه(هرماه 550 میلیون دلار) به روی جاسوسان و دشمنان این مملکت باز کردند، می دادند. حال از دولت راستگویانو تدبیر و امید انتظار است، پس از اقدام آمریکا مبنی بر افشای بخش تفسیری توافقنامه نسبت به گزارش جامع به مردم کشورمان اقدام نمایند و مرتب محرمانه بودن را بر زبان نرانند .نمایندگان مجلس شورای اسلامی که اجازه هر گونه توافقی را بدون هیچ تصویبی درمجلس شورای اسلامی به دولت داده اند، باید در مقابل موکلین خود پاسخگو باشند و اجازه ندهند، جاسوسانی که در دولت اصلاحات به اسم بازرسی از تاسیسات هسته ای، تصاویر دانشمندان برجسته کشورمان را در اختیار رژیم صیهونیسی قرار دادند و عزیزانی چون علی محمدی، شهریاری، رضایی نژاد و احمدی روشن را به شهادت رساندند، مجددا پای آنها به این سرزمین باز شود و نمایندگان مردم بدانند اگر اجرای این توفقنامه برای کشورمان و مراکز غنی سازی مان مشکل امنیتی و یا توقف آن را بدنبال داشته باشد در پیشگاه خداوند و شهداء ومردم مسئول خواهند بود و هیچ جایگاهی در نزد مردم برای مجلس آینده نخواهند داشت !جناب آقای روحانی شما که خود در دولت اصلاحات ریاست تیم مذاکره کننده هسته ای را بعهده داشته اید و خوب می دانید که اسامی این دانشمندان چگونه در اختیار دشمنان ایران و ترویستها قرار گرفته است ! شما گه قبلا راستی آزمایی شده اید ! پس مجال دیگری به دشمنان چرا!؟ حضور آقایان ناصری و موسویان در ایران در این مقطع زمانی برای چیست !؟ (اعضاء تیم مذاکره کننده هسته ای در دولت اصلاحات که یکی از آنها بجرم جاسوسی در زندان بوده است ) در خاتمه خداوند بر درجات امام راحل و بزرگوامان بیفزاید و به کسانی که نسبت به تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی اقدام نمودند، توفیق عنایت فرماید که اجازه عقد قراردادها و توافقنامه ها را از اختیارات مجلس شورای اسلامی قرار دادند و مملکت را بدست دیپلماتها نسپردند که هر روز شاهد زیر سئوال رفتن عزت و سربلندی ایران اسلامی باشیم. والسلام   

 


پنج شنبه 92 دی 26 , ساعت 5:56 عصر

مدتی قبل رئیس جمهور محترم در جمع هنرمندان کشور مطالبی را بر زبان جاری کردند که با گستره اسلام ناب محمدی (ص) که امام خمینی (ره) مبلغ آن بودند ، سازگاری ندارد . آقای روحانی در تجلیل از هنرمندان گفتند :"تقسیم هنرمندان به هنرمندان ارزشی و غیر ارزشی بی معناست......."

این سخنان موجی از انتقادات گسترده در مراکز فرهنگی کشور ، حوزه های علمیه ، فرهنگیان ، متدینین ، روزنامه ها و هنرمندان ارزشی را به دنبال داشت . برای اینکه بهتر بتوانیم  زوایای مطالب گفته شده از سوی رئیس جمهور را بررسی نماییم، به بخشی از پیام امام خمینی (ره) که در تاریخ 30/06/1367 در تجلیل از هنرمندان متعهد صادر نمودند می پردازیم . امام فرمودند : " خون پاک صدها هنرمند فرزانه در جبهه های عشق و شهادت و شرف و عزت ، سرمایه زوال ناپذیر آن گونه هنری است که باید به تناسب عظمت و زیبایی انقلاب اسلامی ، همیشه مشام جان زیباپسند طالبان جمال حق را معطر کند . تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدی – صلی الله علیه و آله و سلم – اسلام ائمه هدی – علیهم السلام – اسلام فقرای دردمند ، اسلام پابرهنگان ، اسلام تازیانه خوردگان تاریخ تلخ و شرم آور محرومیت ها باشد . هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه داری مدرن و کمونیسم خون آشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل ، اسلام التقاط ، اسلام سازش و فرومایگی ، اسلام مرفهین بی درد و در یک کلمه اسلام آمریکایی باشد .

با عنایت به سخنان امام راحلمان ، معلوم نیست حرف های رئیس جمهور بر اساس نظریات کدام اسلام مطرح گردیده است ؟؟

حضرت امام (ره) همواره در طول عمر پربرکت رهبری خویش و پس از کشتار حجاج بیت الله الحرام به دست جنایتکاران آل سعود ، درگیری دو جریان اسلامی را مطرح کردند و آن اسلام ناب محمدی (ص) و اسلام آمریکایی است و با گذشت زمان تا مقطع کنونی تقابل این دو اسلام را در صحنه های مختلف نظاره گر هستیم .

مسئولین امر و به خصوص شورای عالی انقلاب فرهنگی و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در رابطه با معرفی شاخصه های اسلام ناب محمدی (ص) در داخل و خارج از کشور عمیقاً دچار کم کاری و غفلت بوده اند و این در حالی است که امام راحل و بزرگوارمان و رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای ، خطر اسلام آمریکایی را بارها گوشزد نموده بودند و متاسفانه امروز با مدل های مختلفی از اسلام آمریکایی روبرو هستیم که برخی از آنها  در داخل و بعضی درخارج از کشور مشغول فعالیت می باشند که در ادامه به صورت مختصر به ویژگی های اسلام آمریکایی می پردازیم :

1.      اسلام حداقلی که در این مدل به پوسته ظاهری اسلام می پردازند و بسیاری از احکام شرعی اسلامی مورد استحاله قرار می گیرد و ظاهری بی محتوا و سازشکار از این اسلام در جامعه و جهان مطرح می شود و گاها با استفاده از شبکه های گسترده مجازی به وهن اسلام همچون ترویج قمه زنی و ایجاد اختلاف بین فرق مختلف اسلامی به سب معتقدات اهل سنت می پردازند. 

2.      اسلام حجتیه که این اسلام سازش با قدرت های جهانی در جهت گسترش فساد در جامعه را از زمینه های ظهور حضرت بقیه الله معرفی می نمایند و بیشترین تقابل با اسلام ناب محمدی (ص) را دنبال می نمایند .

3.      اسلام تکنوکراتها و یا عملگرایان و لیبرالیسم که پیروان آن، اسلام را فاقد دیدگاه اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی می دانند و قائل به این هستند که مدل اسلام آنها سر ستیز با قدرتی را ندارد و کارگزاران سازندگی مبلغ این تفکر در جامعه می باشند .

4.      اسلام التقاطی ؛ که با بهره گیری از این تفکر در سال های اولیه پیروزی انقلاب اسلامی ، بزرگانی چون شهید مطهری ، قدوسی ، بهشتی ، باهنر ، رجایی و صدها فرد دیگر را از دم لوله های تفنگی که با تفکر اسلام آمریکایی خشاب گذاری شده بود به شهادت رساندند و در نهایت در دامن دشمنان اسلام قرار گرفتند

5.      اسلام ایرانی که مبتکر آن در کشورمان جریان انحرافی بود که در چهار سال دوم ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد در بدنه دولت انقلابی پدیدار شد و تلاش گسترده و فراوانی در خارج کردن دولت از ریل گفتمان امام خمینی (ره) یا همان اسلام ناب محمدی (ص) انجام داد که موفقیت هایی هم در این زمینه داشتند که عدم کارایی دولت در حوزه های مختلف به خصوص مشکلات اقتصادی در دو سال پایانی آن حاصل تلاش گفتمان اسلام ایرانی یا همان اسلام آمریکایی بود .

6.      اسلام نو عثمانی که در سال های گذشته در صحنه سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و نظامی دولت مردان اسلام گرای ترکیه ظاهر گردید که بخش برجسته این حرکت را در حضور نخست وزیر ترکیه در عاشورای چند سال گذشته می توان دید، که تلاش کرد با سخنرانی انقلابی خود در خصوص عاشورا و امام حسین (علیه السلام) جریانات اسلامی را با خود همراه نماید و پرچمدار اسلام در سطح منطقه باشد و با همین تفکر به صورت ظاهری در تقابل با رژیم صهیونیستی برآمد ولیکن در سال های گذشته با تفکر اسلامی نو عثمانی در تقابل با جریان مقاومت با کشور سوریه برآمد و با تمام توان در جبهه اسلام آمریکایی که برگرفته از کشورهای عربستان سعودی، قطر، اسرائیل ، اردن ، آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی و با ترویستهای خون آشام  وهابی – تکفیری و سلفی که از هیچ جنایتی خودداری نمی کردند ، جهت تضعیف جبهه مقاومت و یا همان اسلام ناب محمدی (ص) تلاش نمودند .

7.      اسلام اخوان المسلمین که در سال های گذشته تحرکاتی از خود در جهت زمین گیر کردن جبهه مقاومت در سوریه و لبنان و فلسطین انجام داد و با ایثار و از خودگذشتگی جوانان مصری ، بدون اینکه اسلام اخوانی هزینه بپردازد پیروز انقلاب مردم مصر خود را معرفی نمود و با آن اسلام که برگرفته از اسلام آمریکایی بود پس از اینکه آقای مرسی ریاست جمهوری را به تصرف خود درآوردند ، شروع به سازش با رژیم صهیونیستی و آمریکا و با پول نفت عربستان سعودی به تقابل با اسلام ناب محمدی (ص) برخاستند و در نهایت هم به خاطر اینکه ریشه انقلابی گری نداشتند با ترفند آمریکا و پول نفت عربستان سعودی از صحنه سیاسی کشور مصر حذف شدند .

8.      اسلام وهابیت که امروز بلای جان تمام کشورهای مسلمان و غیرمسلمان شده است و هیچ کشوری از خطر این جریان افراطی و سلفی حتی اهل سنت عراق، لبنان، سوریه ، پاکستان ، افغانستان و حتی کشورهای اروپایی در امان نبوده و نخواهند بود .

حال پس از بررسی اجمالی اسلام های 8گانه آمریکایی که برگرفته از زر و زور و تزویر است به برسی برخی از شاخصه های اسلام ناب محمدی (ص) بصورت اجمالی می پردازیم و قبل از آن یک جمله از وصیت نامه سیاسی الهی حضرت امام خمینی (ره) را از نظر می گزارنیم که فرموده اند : "شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلابها جداست ، هم در پیدایش ، هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام . و تردید نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم غارت زده عنایت شده است."

برخی از ویژگیهای اسلام ناب محمدی:

1)      ایجاد جمهوری اسلامی ایران و حکومتی اسلامی مبتنی بر رای مردم و ولایت فقیه و قدرت و عزت یافتن ایران در منطقه و جهان

2)      استقلال سیاسی،اجتماعی،اقتصادی،فرهنگی و نظامی در همه ابعاد

3)      حفظ ارزشها و کرامات والای انسانی توام با مسئولیت در برابر خدا و ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی و اسلامی

4)      نفی استعمار و سلطه خارجی و استکبار ستیزی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی

5)      حمایت از مسلمانان،مظلومان و مستضعفان جهان و ایجاد هسته های مقاومت بسیج جهانی اسلام

6)      ایجاد امت واحد اسلامی و قدرت بخشیدن به اسلام و بیداری ملتهای مسلمان و مظلوم جهان و جرات مبارزه آنها با استبداد و اسیتکبار جهانی.

7)      افول و تحقیر قدرتهای استکباری جهان و به لرزه درآمدن پایه حکومتهای پادشاهی که براساس تفکر اسلام آمریکایی شکل گرفته اند.

با توجه به ترسیم شاخصه های اسلام ناب محمدی(ص) و اسلام آمریکایی که امروز بیش از گذشته با تمام قوا و قدرت در تقابل با هم قرار دارند و کل جبهه اسلام آمریکایی در مقابل اسلام ناب محمدی(ص) صف آرایی نموده اند و لذا حرکت در بین خطوط این دو اسلام برای کسب رای آینده و یا زمینه سازی برای انتخابات مجلس شورای اسلامی برازنده شخصیت حجة الاسلام والمسلمین جناب آقای روحانی نمی باشد. مگر می شود با قرائت های مختلف و برداشتهای نادرست از اسلام، همه آحاد هنرمندان را ، که برخی از آنان سوابق خوبی در انقلاب اسلامی ندارند و کارهای فرهنگی و هنری آنها هیچ تناسبی با شاخصه های اسلام ناب محمدی ندارند و خود معترف به آن می باشند و برخی از آنها در اقدامات براندازی علیه کشور فعال بوده اند، آنان را در کنار هنرمندان ارزشی و متعهد در یک جبهه قرار داد؟ این موضع گیری رییس جمهور محترم هیچ تناسبی با شاخصه های اسلام ناب محمدی ندارد و در همین راستا آیت اله مصباح یزدی شخصیت ارزشمند فرهنگی کشور که جای شهید مطهری را در عرصه انقلاب پر کرده اند فرمودند: « وسط بودن فضیلت نیست، باید خوب و بد را بشناسم. بین حق و باطل بودن اعتدال نیست، التقاط است . استفاده از تعبیرهایی مانند افراطی ، ناشی از رفتار دل بخواهی است. » و جناب آقای رحیم پور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در این رابطه گفتند: " یکی کردن هنرمند ارزشی و غیر ارزشی کاسبی است،عده ایی که می گویند هنرمند ارزشی و غیر ارزشی نداریم، دغدغه ریاست دارند"لذا بخشی از سخنان و موضع گیریهای جناب آقای رییس جمهور که در جمع اهالی هنر و محافل دیگر به زبان رانده اند با گفتمانی دو پهلو که امکان بهره برداری از آن توسط دشمنان داخلی و خارجی وجود دارد مطرح شده و خطوط قرمز در حوزه های مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی مورد توجه قرار نگرفته است و آن را در شأن نظام اسلامی و خط امام (ره) و رهبر معظم انقلاب و در یک کلمه اسلام ناب محمدی نمی دانیم و ریاست شورای عالی انقلاب فرهنگی کشورمان، جناب آقای روحانی باید مواظب "جریان انحرافی "که گفتمان انقلاب و امام را در دولت نهم تبدیل به گفتمان اسلام ایرانی نمود، باشند!!!

 جناب آقای روحانی! عده ای از اهالی هنر که خاستگاه فکری آنان با اسلام ناب محمدی (ص) زاویه دارد ، سخنان جنابعالی را نپذیرفتند زیرا خودشان می دانند در چه مسیری حرکت کرده و می نمایند. مثلا افکار آقای عزت اله فولادوند که معمولا به ترجمه کتب بیگانگان آن هم نویسندگانی که تربیت شده سازمانهای تروریستی و جاسوسی CIA وMI6 می باشد،می پردازند و به قول آقای اکبر گنجی که محمد سعید حنایی کاشانی بر آن صحه می گزارد ، می گوید: " طیف مهمی از اصلاح طلبان از رهگذر این پروژه و خواندن کتابهای آرنت در دهه 1360 دچار یک دگرگونی بنیادین عقیدتی شدند و در واقع ترجمه های فولادوند آنها را به سوی مبارزه با جمهوری اسلامی ایران کشاند. "

آقای گنجی (از اصلاح طلبان فراری در آمریکا) می نویسد: " در همان سالهای 58 و 59 آقای عزت اله فولادوند دو کتاب مهم از هانا آرنت ترجمه کرد ؛ یکی کتاب" خشونت "و دیگری کتاب" انقلاب". وقتی من این دو کتاب را خواندم ، فهمیدم چه کار اشتباهی کردیم که انقلاب کردیم و به راه بدی گام گذاشتیم." همین مترجم (فولادوند) طی سالهای 59 تا 63 ، چهار کتاب از خانم هانا آرنت و آقایان جرج اورول و گراهام گرین ؛ سه عنصر رسمی CIA      و     MI6    منتشر ساخت و در ممیزی وزارت ارشاد اسلامی هم این کتب مورد تایید قرار گرفت ، حال اگر همین ممیزی ناقص هم براساس موضع گیری ریاست جمهوری برداشته شود ، باید منتظر یک فاجعه و تکمیل نهایی حلقه تهاجم فرهنگی ، کودتای فرهنگی ، شبیخون فرهنگی و قتل عام فرهنگی دشمنان اسلام ناب محمدی باشیم. در کتاب "ارتش سری روشنفکران" آقای پیام فضلی نژاد می نویسد : " عزت اله فولادوند عاشق جمله ای از مارتین هایدگر (فیلسوف آلمانی و دلباخته هانا آرنت) بود و آن را مدام تکرار می کرد « همه ما زیر سایه کانت (نه خدا) زندگی می کنیم . » " پس باید با پیروی از سنت فلسفی او " مدارای جنسی" از هم خوابگی تا هم خانگی همجنس بازان را بپذیریم و " گرایش تدریجی بی اعتنایی" به ارزشها را دامن بزنیم ، یعنی همانگونه که ریچارد رورتی (فیلسوف برجسته CIA) می گفت :" برای اقتدار لیبرال دموکراسی ،باید سبکسری را در جامعه ترویج دهیم ." و متأسفانه موضع گیری رییس جمهور محترم و اقدامات وزارت ارشاد اسلامی ترویج اباحه گری را در امور فرهنگی کشور دامن می زند.

در پایان قضاوت درخصوص سخنان آقای روحانی را به خوانندگان عزیز واگذار می کنیم، تا بگویند از ریاست شورای عالی انقلاب فرهنگی انتظار دارند که نسبت به تقویت هنرمندان ارزشی و متعهد که در خط اسلام ناب محمدی(ص) و امام راحل و بزرگوارمان و مقام معظم رهبری می باشند ، بپردازند و عرصه هنر انقلابی را جولانگاه هنرمندان غیرارزشی و با تفکر اسلام آمریکایی نکنند و بیت المال را در این وانفسای اقتصادی و فرهنگی قربانی هنر غیر متعهد ننمایند .

امروز انتظار مردم از دولت تدبیر و امید فراوان است و لذا سیاسی کاری و سیاسی بازی در شروع کار دولت پسندیده نمی باشد. خونهای بسیاری برای تقویت اسلام ناب محمدی(ص) به زمین ریخته شده است و بزرگان انقلاب و نظام اسلامی خون دلهای زیادی خورده اند تا این درخت تناور و پر ثمر را حفظ نموده اند. پس در عرصه هنر و سایر عرصه ها ، تفکرات ارزشی و انقلابی که در راستای اسلام ناب محمدی(ص) تلاش نماید، مورد تایید نظام اسلامی خواهد بود ولاغیر. در پایان به معرفی تعدادی از مترجمان و نویسندگان در خط اسلام آمریکایی که هیچ ارتباطی با هنرمندان ارزشی ندارند و آثار آنان در تقابل با اسلام ناب محمدی می باشد می پردازم 1- علی دهباشی 2- حمید رضا جلایی پور 3- عز ت اله فولاوند 4- اکبر گنجی 5-داریوش شایگان 6- فرهاد خسروخاور 7-خشایار دیهمی 8- هاشم آغاجری 9- رامین جهانبگلو 10- عبدالکریم سروش 11- محمد رضا تاجیک 12-حاتم قادری 13- موسی غنی نژاد 14-محمود دولت آبادی 15- گلی ترقی 16- پری زنگنه 17- شیرین عبادی 18- حسین بشیریه 19- ژیلا سازگار 20-مهنوش جواهری 21- مصطفی ملکیان 22-سعید حجایان 23- محمد مجتهد شبستری 24-شهلا لاهیجی 25- مسعود بهنود 26-محسن ثلاثی 27- محمد جواد مظفر 28- منصور انصاری 29- چنگیز پهلوان 30-عبدالحسین آذرنگ 31- ژاله آموزگار 32- بهرام محیی 33- فرزانه طاهری 34- ترانه مسکوب 35-محمد قوچانی و... لازم بذکر است که برخی از افراد فوق الذکر در راستای براندازی نظام جمهوری اسلامی با آثار و تحرکات میدانی خود و گاها با حضور در فتنه های مختلف، اقدامات ضد امنیتی و جاسوسی علیه کشورمان داشته اند و در همین رابطه دستگیر و محکوم شده اند و با کمال تاسف باید بگویم که عده ای از این مروجان اسلام آمریکایی آثار مکتوب آنها در سنوات گذشته ودر دولتهای مختلف برگزیده و هدایای هم از دست مسئولین اجرایی دریافت نموده اند!!!!!!!     

                                                                            والسلام

 


جمعه 92 دی 20 , ساعت 4:19 عصر
ملت ایران صبور است

 

دکتر محمد سلیمانی

تاریخ بشر همواره ملت ایران را ملتی تمدن ساز و اثر گذار در منطقه و جهان معرفی کرده است. در 200-300 سال قبل از انقلاب اسلامی این ملت رشید گرفتار عقب افتادگی می شود.

دلیل اصلی آن هم حاکمان بی عرضه، یا ناتوان، یا خوشگذران، یا وابسته و مزدور بوده است. متأسفانه این قطعه تاریخ، زمانی است که بشر ماشین را اختراع کرد و بکار گرفت و از نیروی محرکه آن نسبت به پیشرفت، رفاه، کشور گشائی و غیره استفاده کرد.

انواع سفرنامه های دوران قاجار بر یک نکته اتفاق نظر دارند و آن این است که استعداد ایرانی و توان نیروی کار ایرانی بالاتر است. ولی مع الوصف ایران عقب افتاد.

در دوران ستم شاهی پهلوی به یاد دارم به عنوان کار آموز به صنایع الکترونیک شیراز رفته بودم، مدیر واحد یک آمریکائی بود و سر مهندس آن یک هندی. اجازه ورود به هیچ طراحی نداشتیم. فقط می‏توانستیم یک مدار الکترونیکی موجود را تحلیل کنیم و حداکثر بفهمیم چگونه کار می کند. نوبت به انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) و همراهی صدرصد مردم شد. آزادی، استقلال و جمهوری اسلامی دستاورد این انقلاب بزرگ بود.

از آن روز انواع حمله ها و تهاجم‏ها شروع شد. بیش از 34 سال از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد. فراز و فرودهای فراوان دارد. دهه اول انقلاب با حضور حضرت امام (ره) دوران ایثار، قناعت، رشادت، شهادت، جانبازی و فداکاری است، که در اثر آن نظام تثبیت شد و انقلاب شجره طیبه‏ی تنومندی گردید.

دهه دوم انقلاب شروع شد، دوران سازندگی کشور به سرعت خرابیهای حاصل از جنگ را ترمیم کرد. رشد و شکوفائی در اکثر زمینه ها پدیدار گردید. ملت ایران شتابان و با صلاحیت مراحل مختلف پیشرفت را طی کرد. ولی متأسفانه عده ای از مدیران گرفتار چرب و شیرین دنیا شدند. آنها ریخت و پاش را فرموله و نهادینه و روال کردند. آنها آرمانهای نظام و امام و انقلاب و مردم را در حد دنیا طلبی کاهش سطح دادند. مدیرانی یک لاقبا توانستند در مدت کوتاهی ثروت هائی به هم زدند. گرچه تعدادشان کم بود، ولی فرهنگ رفاه طلبی برای مدیر، کلوپ بازی، خوشگذرانی، ویلاسازی و غیره را رواج دادند.

قناعت دوران دهه اول را از خود و بعضی مردم گرفته و حرص و طمع مادی را جایگزین آن کردند. مدلهای توسعه غربی را مشی و منش خود قرار دادند. کار آمدی را در ریخت و پاش بیشتر و چاق کردن اطرافیان و پاسخ مثبت به طمع کاران تعریف کردند. بسیاری از ارزش های دوران دفاع مقدس را تحقیر کردند. خاکی بودن، ساده زیست بودن، خوی کاخ نشینی نداشتن، ضد اشرافی بودن، ضد طاغوتی بودن، مردمی بودن، و غیره را به مسخره گرفتند و تضعیف کردند. همزمان، خود آن خلق و خوی اشرافیگری و طاعوتی را پذیرفتند. برای خود کب کبه و دب دبه در امور تشریفات راه انداختند و دفاتر لوکس و پرهزینه ساختند و بعضی خود را در برج عاج بردند، در حالیکه قبل از انقلاب خود خاک پای مردم بودند. داستانهای تلخ فراوانی ایجاد کردند. تورم 50% را ورق زدند. مردم عاصی از آنها به سراغ تغییر رفته و کسی را که ظاهراً با مدیران قبلی فاصله داشت برگزیدند و دست رد بر سینه کسی که او را ادامه دهنده راه دولت سازندگی می دانستند، زدند.

اصلاحات را مردم به معنی اصلاح شیوه و روش و منش دوران سازندگی تلقی کردند و دولت اصلاحات شروع بکار کرد. دیری نپائید همه متوجه شدند که نوعی کلاهبرداری صورت گرفته است. چون همان عوامل اقتصادی دوران سازندگی، در دوران جدید همه کاره شدند. افراطیون حاکم شدند. مدیران اصلاحات، عملاً اقتصاد، عمران و سازندگی را کند کردند و توسعه سیاسی را اولویت اول قرار دادند. درگیریهای سیاسی، اغتشاشات شهری، انحرافات فرهنگی، تحصن های ضد نظام، عملیات روانی ضد گفتمان امام، طرح تئوریهای شکست خورده غرب علیه مذهب که مربوط به چند صد سال قبل بود، همه و همه میدان عمل پیدا کردند. گفتمان انقلاب اسلامی و امام (ره) و رهبری به شدت آسیب دید.

نظریه پردازان اصلاحات گاهاً خواهان به موزه فرستادن افکار امام شدند. در این دوران مشکل دو تا شد. یکی اشرافیگری بعضی مدیران و دیگری مرعوب شدن بعضی از آنها در مقابل فرهنگ غرب. با شعار جامعه مدنی عملاً جامعه زدنی راه افتاد. با شعار آزادی مطبوعات عملاً انحصار مطبوعات در دست عده ای شکل گرفت و ظاهراً قانونمند شد. با شعار توسعه سیاسی، عملاً عقب نشینی های پی در پی و مستمر از مواضع انقلاب اسلامی و اصول اصلی آن و آرمانهای امام اتفاق افتاد.

مردم مجدد به فکر تغییر افتادند. بهترین کار را بازگشت به گفتمان امام (ره) دیدند. این گفتمان و شعارهای آن و آرمانهای انقلاب اسلامی سر دست‏ها گرفته شد و مورد رغبت مردم قرار گرفت. گفتمان امام (ره) مجدد حاکم شد. مدیران از برج عاج بیرون آمدند و به جمع توده های مردم پیوستند. کار و خدمت جزء ارکان شناسنامه ای مدیران قرار گرفت. تحرک و پویائی بالا رفت. انفعال و کم کاری به ضد ارزش تبدیل شد. کار و تولید فضای کشور را گرفت. اتحاد دولت و ملت بار دیگر زیبائی‏ها آفرید. هیاهیوها و بازی های سیاسی و نزاعهای مخرب بعضاً برچیده شد. آمایش سرزمینی بر اساس عدالت شروع شد. رفع تبعیض در دستور کار قرار گرفت. مردمی کمی از دیوانسالاری مزمن عبور کردند. آرمانهای انقلاب باز آفرینی شد. پیشرفت در سایه عدالت سرعت گرفت. کشور هسته ای شد و همچنین وارد باشگاه فضائی گردید، که هر کدام برای توصیف سربلندی ملت کافی است.

حلقه های مدیریتی مزمن شکسته شد و گردش و چرخش مدیریت عملی گردید و اعتماد به جوانان اوج گرفت. عبارت "ما می توانیم" مشهور امام، مشی و مرام مدیران و دست اندرکاران و راهبرد ملی شد. هویت ملی بالا رفت. جایگاه ایران اسلامی از جایگاه "متهم" به جایگاه "پرسشگر" تغییر کرد. لکنت زبان در سیاست خارجی رفع گردید.

اما دشمنان هم سرگرم طراحی و برنامه ریزی شدند. تمام امکانات مالی، سیاسی و تبلیغی خارجی و عده ای در داخل علیه کشور بسیج شدند. فتنه سال 1388 شکل گرفت تا تغییر به نفع دشمنان و غرب صورت پذیرد. کام ملت را تلخ کردند تا اثر حادثه عظیم انتخابات و مشارکت 85% (بی نظیر در دنیا) را کم کنند. تلاش کردند چهره مردم ایران را تخریب و مخدوش کنند. قانون گریزی و تمرد از قانون را کلید زدند. در جهت اعمال دیکتاتوری گام برداشتند. حدود 7 ماه میدان داری کردند و ملت صبوری کرد. خیلی چهره ها شناخته شد: خواص بی بصیرت، ساکتین فتنه، فتنه گران، اصحاب فتنه، عمارها، با بصیرت ها، ایثارگران، انقلابیون واقعی و ... 9 دی رقم خورد.

انقلاب اسلامی حیات مجدد یافت. ملت به حسین زمان لبیک گفت. مجدداً خط کلوپ ثروت و قدرت به زمین خورد. با کاخ نشینان، اشرافیگران، رانت خواران، باند بازان، قبیله گران و قوم گرایان مخالفت گردید. حلقه‏ها و محدوده‏های ممنوعه بار دیگر شکست و راه صعود باز شد. بدخواهان به قعر تاریخ رفتند. نماد اعتماد به حکومت و نظام اسلامی بر افراشته‏تر گردید و ملت از خط اقتدار و عزت خود در سطح جهانی دفاع کرد. انقلاب بیمه شد. ملت اخلاص نشان داد. اما جریانی انحرافی در دولت پدیدار شد. رئیس دولت را گرفتار کرد و مجنون خودش نمود. دیری نپاید که تبعیت رئیس قوه مجریه از رهبری با خانه نشینی او خدشه دار شد.

بار دیگر خط ایجاد انجراف در مسیر انقلاب، در درون دولت، رشد کرد و موقعیت یافت و بارز شد. متن رها شد و به حاشیه ها پرداخته شد. نوعی جنون حاکم شد و بعضی مدیران مجنون وار خود را به در و دیوار زدند تا انحراف شکل بگیرد. اقتصاد رها شد و به هم ریخت و بی سر و سامان شد. فرهنگ نیز یله و رها شد و تلاش برای کاهش ارزشهای انقلاب اسلامی باب شد. اگر چه بسیار از این تلاش ها و اقدامات بدلیل ثقل کفه ترازوی انقلاب اسلامی بی نتیجه و یا ابتر ماند و یا فرصت پیاده سازی پیدا نکرد، ولی ضربه هائی را به کیان گفتمان انقلاب اسلامی وارد کرد.

فشار اقتصادی دشمن چند برابر شد. مقاومت اقتصادی در اولویت قرار نگرفت. اقتصاد به هم ریخت. گرانی بلای جان مردم شد. سقوط ارزش پول ملی، باعث شد بسیاری از کارهای مهم و اساسی انجام شده نظیر هدفمندی یارانه زیر سؤال برود. ایما و اشاره بعضی ها موجب شد مردم نسبت به فرهگ اسلامی خود نگران شوند. تخم تردید در ذهن و باور جامعه کاشته شد. جنگ روانی در کنار جنگ اقتصادی از درون و بیرون میدان داری کرد. تردید در لیاقت مدیران برای ادامه کار در ذهن مردم نشست.

حرکت های حاشیه ای بی خاصیت و غیر مفید و مضر به حال جامعه، مردم را به شدت نگران کرد. در سطح مدیران طراز اول پنبه یکدیگر را زدن اوج گرفت. دولت برای اولین بار در تاریخ در سال پایانی چند وزیر خود را سرنگون کرد و مجلس هم در نهایت تعجب چند وزیر را به استیضاح کشاند و سؤال از رئیس جمهور را عملی کرد، که نتیجه ای جزء افزایش اضطراب و نگرانی جامعه در بر نداشت. دو سال آخر دولت، میدان کار در حاشیه و فاصله گرفتن از متن بود. مردم تصمیم به تغییر گرفته و این کار را با صلابت انجام دادند.

اکنون دوران جدید شروع شده است. بدیهی است مردم نه مدیران اشرافی و آقازاده ها و نزدیکان فربه شده یا فربه شونده را می خواهند و نه مدیران آشوبگر و سیاسی کار و افراطی گر و مرعوب غرب را و نه مدیران حاشیه کار کن و انحراف‏گر را. بلکه ملت خواهان پیاده سازی گفتمان انقلاب اسلامی است. هر چه مدیران جدید به این مطالبه نزدیک تر باشند، مطمئناً مردم آنها را بیشتر می پسندند. صبر ملت زیاد است، فرصت می دهد نظاره می کند و بر اساس عملکردها و تطابق آنها با گفتمان امام و رهبری، که همان گفتمان اسلام است، در وقت خود تصمیم غافل کننده می گیرد. پس عبرت بگیرید ای مدیران حال و آینده. ملت در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی دامان کسی را رها نمی کند یا او را بالا می برد یا بر زمین می کوبد. 

با احترام، محمد سلیمانی، نماینده مردم شریف تهران، ری، اسلام شهر و شمیرانات در مجلس شورای اسلامی." با تقدیر و تشکر از نماینده محترم تهران جنات آقای دکتر سلیمانی که با قلم شیوا و همراه با بصیرت انقلابی خود در جهت روشنگری و عمق بخشیدن به افکار عمومی جامعه تلاش می نمایند"                                   (وزنه سیاسی)


پنج شنبه 92 دی 19 , ساعت 9:21 عصر

السلام علیک یا حسن ابن علی ایهاالعسگری یابن رسول الله

 بار دیگر جناب آقای روحانی رئیس جمهور محترم مطالبی را که تاکنون چند بار درمناسبتهای مختلف مطرح کرده بودند، مجددا در دیدار با هنرمندان بازگو نمودند وگفتند"برخی هنوز صدای ملت را در 24 خرداد نشنیده اند، پنبه ها را از گوش در آورند، ایران امروز منادی مقابله با خشونت و افراطی گری در جهان است، این که طرح ایران در سازمان ملل متحد در ظرف چند ماه باتفاق آراء به تصویب رسید، نشان عظمت ملت ایران است". در این ارتباط موارد ذیل جهت اطلاع ایشان و پرهیز از بازگو نمودن این مطالب تفرقه انگیز و خلاف واقع  ارائه می گردد .

1- آقای روحانی! آیا تاکنون اندیشه نموده اید که شما فقط 230000 رای بیشتر از حدنصاب را در24 خرداد 92 کسب کرده بودید!؟ و این یعنی شما 51 درصد آرا ماخوذه را هم کسب نکرده اید.          

2- آیا فکر کرده اید که از رئیس جمهور سابق (آقای احمدی نژاد)شش میلیون رای کمتر داشته اید !؟ و اگر 24 میلیون رای آقای احمدی نژاد را می داشتید، تکلیف کسانی که نامزدشان پیروز نشده، با کرام الکاتبین بود !

 3- اگر جبهه اصولگرایی یک کاندیدا را مطرح می کرد و از حضور افراد نفوذی بعنوان کانیدای اصولگرا(آقای ولایتی) جلو گیری می نمود و رئیس جمهور سابق هم در دو سال پایانی دولت، اقتصاد مملکت را رها نکرده  وکشور را بر اساس توطئه جریان انحرافی در گیر مشکلات اقتصادی ننموده بود، امروز مجالی برای رجز خوانی پیدا نمی شد و کشور زیر بار توافقنامه تحمیلی ژنو نمی رفت و عزت ایرانی و میهن مان در دنیا حفظ می شد و" هیهات" و صد افسوس که خود کرده را تدبیر نیست.

 4- حضرت حجه الاسلام والمسلمین،آقای روحانی، آیا سرنوشت تلخ و تاسف بار گفتگوی تمدنهای آقای خاتمی رئیس جمهور اسبق کشورمان را از یاد برده اید!؟ چه هزینه سنگین مادی و معنوی را بر این کشور تحمیل کرد و در نهایت رئیس آن (آقای مهاجرانی) به دامن دشمنان نظام اسلامی پناهنده شد!؟ فکرنمی کنید "ایده جهان عاری ازخشونت و افراطی گری" با توجه بکارگیری بعضی افراطیون در مسئولیتهای مهم و حساس کشور به سرنوشت گفتگوی تمدنها دچار شود! لذا قدری "اعتدال و تدبیر" و بصیرت در مواضع حضرتعالی نسبت به واقعیتهای جامعه ودشمنان قسم خورده این مملکت ضروری است،! چرا که مقام معظم رهبری، دهها بار در زمان ریاست جمهوری جنابعالی بحث نگاه به توانمندیهای داخلی را تذکر داده اند و متاسفانه مورد توجه مسئولین مربوطه قرار نمی گیرد و امروز هم در دیدار با مردم قم ،(19 دی 92 این مسئله را مجددا مورد تاکید قرار دادند. نمی شود مرتب از رهبری هزینه کنیم و به رهنمودهای ایشان بی توجه باشیم !؟

 5-آقای رئیس جمهور، ما ایرانیها یک ضرب المثل معروف داریم که می گویند "جوجه را آخر پائیز می شمارند" شما تا کنون هیچ اقدام عملی مثبت درحوزه های مختلف،اعم ازحل مشکلات اقتصادی، سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی کشورمان نداشته اید و حتی در خصوص توافقنامه هسته ای با 1+5 هر روز شاهد دم خروسهای مختلف پیرامون ابعاد ذلت بار آن درسطح جامعه می باشیم، که علت آن هم عدم پختگی و ورزیدگی وشاید تفکرات لیبرالیستی بعضی از اعضاء تیم هسته ای و هدایتگران پشت صحنه آن باشد!

6- جناب آقای روحانی، ارایه طرح جنابعالی در سازمان ملل متحد شعار" جهان عاری از خشونت و افراطی گری " که توسط کشورهای عضو با اجماع مورد تائید قرار گرفته است، این طرح همان طرح " گفتگوی تمدنهای "آقای خاتمی رئیس جمهور اسبق می باشد، که با قرائت جدیدی به " جهان عاری از خشونت وافراطی گری " تغییر یافته است و شما هم قطعا می دانید که اینگونه شعارها در نزد دنیای استکبار هیچ جایگاه عملیاتی ندارد و لذا در این موقعیت خطیر بیت المال مسلمین را در راستای این شعار که با منافع جهانخواران سازگاری ندارد، هزینه نفرمایید که جواب آن را در پیشگاه خداوند باریتعالی نمی توانید بدهید؟!

 آقای رئیس جمهور : اینکه ایران اسلامی منادی مقابله با خشونت و افراطی گری می باشد هیچ شک و شبهه ای در آن نیست و اینکه عظمت ملت ایران در جهان می درخشد،به وضوح روشن است، ولی آیا جهانخواران و شورای امنیت سازمان ملل متحد به این طرحها نمی خندند؟ و آیا آمریکا و همپیمانانش و گروههای تکفیری در خدمت آنان در کشورهای عراق ، لیبی، سودان ، لبنان ، پاکستان ، افغانستان ، میانمار، یمن ، بحرین ، سوریه ، عربستان ومصر هر روز به کشتار شیعیان و مسلمانان نمی پردازند ؟ اگر جواب مثبت است که حتما هست پس جای شعار "جهان عاری از خشونت و افراطی گری" کجاست !؟ چرا به آن توجهی نمی شود؟ جنابعالی بعنوان طراح این شعار تا کنون چه اقدامی کرده ای و نتیجه آن چه بوده است ؟ در کجای جهان شعار شما جلوی خشونت و افراطی گری را گرفته است ؟ اگر جواب همه این سئوالات منفی است که حتما منفی می باشد، پس فقط یک را در پیش رویمان - همانند دفاع مقدس- بیشتر نمی باشد و آن امید به حضرت حق و اتکا به توانمندیهای داخلی و برائت از دشمنان اسلام انقلابی و پیروی از منویات امام المسلمین خامنه ای عزیز خواهد بود .        والسلام

 


چهارشنبه 92 دی 11 , ساعت 1:9 عصر

السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا

آقای جبار کوچکی نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی، که به همراه مجمع نمایندگان استان گیلان ملاقاتی با رئیس جمهورمحترم داشته اند، می گوید، آقای رئیس جمهور گفته اند:"هیچگاه نمی توانیم جریانات داخل کشور و جناحها را تعطیل کنیم و از بین ببریم، باید گذشته ها را فراموش کنیم و بیشتر برای وحدت و انسجام جناحها در کشور تلاش کنیم، باید با تفاهم امور را پیش ببریم و اختلافات کهنه را تازه نکنیم" نماینده رشت گفت : آقای رئیس جمهور گفته است: "که برخی از وزراء تهدید به استعفاء کرده اند و گفتنند اگر این روند (سئوال قانونی نمایندگان مردم از وزرا)ادامه یابد، نمی توانند کار کنند".

از جناب آقای رئیس جمهور محترم، انتظار نبود که در ایام نهم دی که سالروز حماسه به یاد ماندنی مردم علیه سران فتنه و فتنه گران است چنین بیاناتی را مطرح فرمایند!شاید نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، که با تسامح و تساهل به برخی از وزرای معرفی شده از سوی رئیس جمهور، که فاقد معیارهای لازم جهت امر تصدی وزارتخانه بودند، رای دادند و امروز به محض سئوال قانونی از وزیر، بلافاصله نمایندگان واقعی مردم در مجلس را تهدید به استعفاء می نمایند! در این رابطه احتمالات مختلفی به ذهن مردم خطور می کند که به برخی از آنها می پردازیم، قبل از آن به جمله ای از آقای کنت تیمرمن مسئول اسبق میز ایران در سازمان سیا و رئیس بنیاد حمایت از دموکراسی اشاره می کنیم که در روز 11 ژوئن 2009 یعنی 21خرداد 88 یک روز قبل از برگزاری انتخابات گفته بود: " فردا در ایران انتخابات نیست بلکه یک انقلاب رنگین کلید می خورد، انقلاب سبز ،بعد از پیروزی این انقلاب رنگی در ایران نوبت سوریه خواهد بود " .

1 –بعضی از وزراء که دوستان آنها در پستهای مختلف مشغول کارند و شاید هم با اجبار و سفارش مسئولین بالاتر بکار گیری شده اند و در فتنه سال 88 هم نقش داشته اند و یا از سران فتنه که در حصر نمی باشند، حرف شنوی داشته و یا قبل از گرفتن مسئولیت تعهدی به جریان فتنه داده، که ناچارند به قول و قرار خود پایبند باشند. و اصرار بعضی از وزرا و حتی رئیس جمهور در توجیه بکار گیری این افراد، که دخالت آنها برای همگان محرز است،گویای این مطلب است و این یعنی شانه خالی کردن ازمسئولیت اسلامی-انقلابی که با سوگند رئیس جمهور محترم منافات دارد!

2 –احتمال دیگر این است که سطح توقعات مردم در دولت گذشته به فزونی نهاده و این وزراء که در بین مردم زندگی نکرده اند، بهترین شیوه را برای فرار از مسئولیت انتخاب نموده – تا "ما نمی توانیم را" به گردن مجلس شورای اسلامی بیندازند- و در انتخابات آتی مجلس، با مظلوم نمایی و بعنوان یک ناجی رای مردم را اخذ نموده و سنگر مجلس را با این شیوه تصرف نمایند.

3 –فرض دیگر این است که تئوریسینهای دولت که اخیرا خواستار اصلاح بعضی از اصول قانون اساسی شده اند تا رئیس جمهور بتواند مجلس شورای اسلامی را منحل نماید،(آقای حجاریان) چنین پیشنهادی را داده باشند تا ناتوانی دولت را در حل مشکلات اقتصادی مردم، با فرافکنی پنهان نمایند و مجلس را در مقابل مردم قرار دهند و شاید می خواهند برخی بی قانونیهای که دولت قبل در کارنامه خود دارد، این دولت هم رویه گذشته را ادامه دهد و به هیچ کس هم پاسخگو نباشند!

4 –از دیگر قرائن که می شود با آن موضوع فوق را تحلیل کرد، این است که ریاست محترم جمهور به طریقی خواسته، خودش را از زیر بار فشاری که از ناحیه اطرافیان سران فتنه که درحصرند و سران فتنه ای که در حصر نیستند خلاص نماید و بگوید تکلیف را انجام دادم.

5 – ممکن است با این تهدیدات می خواهند نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی را جهت ایفای وظایف قانونی خود،مرعوب نمایند تا جریان فتنه را با قوت و قدرت بیشتری در پستهای حساس، مهم و مختلف نظام اسلامی بکار گیری نمایند، همانطور که در استان مرکزی مسئولین حزب منحله مجاهدین انقلاب در پستهای مهم استان بکار گیری شده اند و این اقدام آقای استاندار در بکار گیری اینگونه نیروها -علی الرغم قول قبلی ایشان به اصولگرایان استان -هیچ توجیه قانونی و شرعی ندارد!!!

با عنایت به موارد فوق، باید به رئیس جمهور محترم گفت، آیا می شود سران و برخی از اصحاب فتنه را، که با ایجاد اغتشاش و بعضی از خونهای به ناحق ریخته و خدشه ای که به نظام اسلامی در سطوح بین المللی وارد کرده و خسارتهای مادی ومعنویی که به کشورمان تحمیل نموده اند و تا کنون هم حاضر به عذر خواهی از ملت سرافرازمان نشده اند، را بخشید!؟  آیا با گذشت از جنایتها و خیانتهای سران فتنه می شود به مردمی که حماسه نهم دی سال 88 را آفریدند ، جواب قانع کننده ای داد!؟ اگر این کار امکان دارد، از تریبون صداو سیما و روزنامه های مختلف که در اختیار رئیس جمهور محترم می باشد، آن را بصورت شفاف،با مردم در مبان بگذارند و سپس منتظر واکنش انقلابی نهم دی آفرینان باشند .

 سخن آخر اینکه اگر با سران فتنه برخورد قانونی از طرف قوه قضائیه صورت می گرفت ، امروز آنها از نظام اسلامی طلب کار نبودند ! مگر اداره کشور وسیاست ورزری ، خاله بازی است که گذشته را بشود فراموش کرد، آیا خوارجی که به قتل و غارت مسلمین اقدام کردند، امیرالمومنین آنها را فراموش کردند!؟ و با تفاهم امور کشور را پیش بردند!؟لطفا آدرس آنرا اعلام نمایید، تا مردم کشورمان بر اساس سیره آن حضرت اقدام نمایند!؟  

                                                   "هیهات من الذله"


دوشنبه 92 دی 9 , ساعت 5:13 عصر

السلام علیک یا رسول الله

"رحلت جانسوز حضرت محمد مصطفی و امام حسن مجتبی تسلیت باد"

در اواخرحکومت عدالت گستر امیرالمومنین علی (ع) ،گروههای غارتگر قاسطین (پیروان معاویه) به مناطقی از حکومت اسلامی ، حملات تروریستی داشته و امنیت را از جامعه اسلامی سلب و موجب ترس و وحشت در آحاد مردم را فراهم کرده بودند و بدنبال محدودیت وسپس براندازی حکومت علوی را داشتند و متآ سفانه درآن مقطع تاریخی، مردم هم از حکومت امیرالمومنین خسته و در حمایت از حاکمیت کوتاهی می نمودند .حضرت در خطبه 25 نهج البلاغه خطاب به مردم کوفه  فرمودند : "خدایا من این مردم را با پند و اندرز مدام خسته کردم و آنها نیز مرا خسته نمودند، آنها از من به ستوه آمده و من از آنها به ستوه آمدم، دل شکسته ام ، به جای آنها افراد بهتری به من مرحمت فرما، و به جای من بدتر از من را بر آنها مسلط کن" . و در بخشی از خطبه 69 نهج البلاغه فرمودند :"اصلاح شما را با تباه ساختن خود جایز نمی دانم". حضرت علی (ع) می دانند که استبداد و خود کامگی منشاء تباهی در جامعه و حکومت اسلامی می شود.

 مقام معظم رهبری با تاسی از مولا و پیشوای مسلمین وقتی متوجه شدند که عده ای بعنوان سران فتنه، با برنامه ریزی قبلی و با"رمز کلمه تقلب "قصد ایجاد تردید در نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال 88 را دارند بفوریت آقای موسوی را فرا خواندند و به ایشان فرمودند: چرا مردم را به کف خیابانها دعوت می کنی؟ موسوی گفت : اگر این کار را نکنم مردم فکر می کنند من به رای آنها خیانت کردم . رهبری فرمودند: اگر این کار بکنید کنترل آن مردم دیگر در دست شما نخواهد بود و موسوی به همراه سران فتنه و با حضور فرزندان یکی از استوانه های انقلاب که با نامه معروف خود، دو روز قبل از برگزاری انتخابات خطاب به مقام معظم رهبری آن را منتشر کرد و آتش فتنه را با آن نامه شعله ور نمودند، و براساس استبداد رای و کامگی آنقدر به تحریک مردم و صدوربیانیه و اطلاعیه پرداختند که در نهایت -"مردم خدا جو" به تعبیر سران فتنه- در روز عاشورای حسینی، علیه امام حسین (ع) و مقدسات و اعتقادات مردم شعار دادند و زمینه دفن سران فتنه و فتنه گران را بدست خود فراهم کردند و در نهایت  مردم غیور کشورمان بعد از هشت ماه صبرانقلابی و بر اساس روشنگریهای مقام معظم رهبری در نهم دیماه سال 88 در سراسر کشور عزیزمان به خیابانها ومیادین آمدند و استکبار جهانی ،ضد انقلاب، بریدگان از نظام اسلامی و سران فتنه را که با رمز "کلمه تقلب" بدنبال براندازی نظام اسلامی بودند ، را نا امید کردند و یکبار دیگر این حرف خمینی کبیر را به اثبات رساندند "که این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است" و مقام معظم رهبری پس حماسه آفرینی مردم فرمودند :"نهم دی انقلاب را بیمه کرد". فتنه 88 آنقدر پیچیده بود که لازم بود مردم به امام راحلمان و مقام معظم رهبری اثبات نمایند که از مردم مدینه در زمان رسول مکرم اسلام (ص) و از مردم کوفه در زمان امیرالمومنین بهتر هستند و حتی مردم کشورمان ثابت نمودند که از برخی خواص که سکوت را در ایام فتنه برگزیده بودند، دشمنان نظام اسلامی را بهتر می شناسند و از آنها جلوتر هستند و ملت  کشورمان بارها و بارها در صحنه بودن خود را به رخ دشمنان داخلی و خارجی کشیده است، که پیروان حسین ابن علی (ع) زیر بار ذلت نمی روند و شعار مردم در حماسه نهم دی "هیهات من الذله" بود و با این استراتژی انشا الله پرچم انقلاب اسلامی را بدست مهدی موعود(عج) به رهبری امام خامنه ای خواهند رساند.   "السلام علیک یا حسن ابن علی ایها المجتبی یابن رسول الله "


دوشنبه 92 دی 2 , ساعت 10:12 عصر

السلام علیک یا ابا عبدالله

 

آیا شعارها و رفتارهای آقای حسن روحانی رئیس جمهور محترم با شعارها و رفتارهای آقای خاتمی رئیس جمهور اسبق کشورمان در صحنه های داخلی و بین المللی هماهنگ است یا خیر !؟؟

آقای خاتمی در اوایل ریاست جمهوری خود در سال 1376 شعار گفتگوی تمدنها را مطرح کردند که به فوریت مورد استقبال جهانی قرار گرفت و با رای اکثریت کشورهای عضو سازمان ملل متحد به تصویب رسید و مقر اصلی آن را هم در ایران قرار دادند و بودجه های کلانی هم از سوی کشورمان برای ایجاد گفتگو در نظر گرفته شد و همایشها و کنفرانس های مختلفی در ابعاد جهانی برگزار گردید ولیکن در همان ایام، کشور زیاده طلب آمریکا، ایران اسلامی را به حملات نظامی تهدید و حتی کشورمان از سوی رئیس جمهور لاابالی آمریکا به عنوان محور شرارت معرفی گردید.

و اما پایان گفتگوی تمدنها، پایانی نامبارک وغم انگیزی داشت و ریاست آن آقای عطاالله مهاجرانی به خاطر فساد اخلاقی از کشور متواری و به دامن ارباب خود یعنی انگلستان پناهنده شد و آقای خاتمی هم سریعا درب مرکز گفتگوی تمدنها را بستند و وسایل آن را به یکی از اطاق های وزارتخارجه منتقل و برای همیشه به بایگانی راکد سپردند

در این روزها شاهد بودیم، شعار" جهان عاری از خشونت " جناب آقای روحانی ریاست محترم جمهور، که شعار جذاب و درستی هم می باشد همانند شعار گفتگوی تمدنها مورد استقبال جهانی و داخلی قرار گرفته و با رای قاطع کشورهای عضوسازمان ملل متحد روبرو گردیده و لیکن در این مدت کوتاه عمر دولت آقای روحانی بارها و بارها مورد تهدید نظامی از سوی مسئولین و رئیس جمهور صهیونیستی آمریکا قرار گرفته ایم و متاسفانه رئیس جمهور و مسئولین اجرایی کشور لب فروبسته اند تا ثابت نمایند، تحت هر شرایط تحقیر آمیزی از سوی کدخدای جهان، حاضر به پاسخ گویی متقابل نیستند، چرا !؟

ممکن است آمریکایی ها تحریم جدیدی علیه کشورمان به اجرا در آورند و مسئولین اجرایی همانند گذشته، تحریم ها را بهانه ای برای کم کاری خود در حل مشکلات اقتصادی کشور بازگو نمایند و پشت سنگری که از تحریم ها ساخته اند ناتوانی خود را پنهان نمایند، و این در حالی است که وظیفه دولت بر اساس تاکیدات مقام معظم رهبری استفاده از توانمندی های داخلی است .

متاسفانه از شروع فعالیت دولت جدید، همواره نگاه مسئولین اجرایی به خارج از مرزهاست و به جای توکل بر خداوند قادر متعال همه ی نگاه ها و امید دولتیان و بعضا پدرخوانده دولت به مذاکرات هسته ای دوخته شده است.

آقای روحانی ! سکوت شما در برابر یاوه سرایی قلدرمآبان آمریکایی زیبنده کشوری در تراز انقلاب اسلامی ایران که بر اساس استراتژی حسین ابن علی (علیه السلام) یعنی " هیهات من الذله "می باشد، نیست. لذا انتظار است همانگونه که در عرصه انتخابات ریاست جمهوری سال جاری، کوچکترین انتقاد رقبای خود و حتی مجری تلویزیونی را بر نمی تافتید ! در موضع گیری علیه استکبار جهانی هم با همان صلابت از حقوق حقه ی نظام اسلامی دفاع نمایید و خدای نخواسته با شعار اعتدال که در خصوص ابعاد مختلف آن تا کنون توضیحی به محضر ملت عزیزمان نداده اید، به آمریکایی ها با دیده اغماض نگاه نکنید ! که جواب ملت ایران "هیهات من الذله " خواهد بود.

 


یکشنبه 92 دی 1 , ساعت 10:28 صبح

السلام علیک یا ابا عبدالله

در ایران اسلامی ما دو نهاد بنام، مرکز استراتژیک ریاست جمهوری و مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام که هر دو در زمان     مسئولیت های آقای هاشمی رفسنجانی با بودجه های کلان سالیانه تاسیس گردیده است و کارایی آن مراکز درهاله ای از ابهام قرا     ر دارد و متاسفانه از این مراکز برخی برای دست یافتن به قدرت و بعضا علیه نظام جمهوری اسلامی سو استفاده های فراوانی داشته اند.

اگر بجای مراکز فوق الذکر که گاها به خاطر حضور برخی از افراد زاویه دار با نظام اسلامی، مشکلات امنیتی برای کشور بوجود آورده اند، "مرکز استراتژیک عاشورا " تشکیل می شد و بخش کمی از بودجه آن مراکز صرف گسترش فرهنگ "ناب الهی و امامت و ولایت" می گردید، امروز شاهد یک جامعه ی منتظر واقعی امام زمان (عج) بودیم .

اگر در مرکز استراتژیک عاشورا، "دکترین حسینی" تدریس می شد و مبحث "دشمن شناسی" اهل بیت (علیهم السلام) مورد توجه ویژه قرار می گرفت و نسبت به شناخت "امامت و ولایت " تلاش وافری صورت می گرفت، شعار دولت وکشور اسلامی محقق شده بود، زیرا مشکل اساسی مردم در زمان حضرت علی، امام حسن و امام حسین (ع) عدم شناخت دشمن و امامت و ولایت اهل بیت بود،

اگر در این ایام که متعلق به حضرت سید الشهداست به فرازهایی از زیارت عاشورا توجه نماییم، استراتژی حرکت ما کاملا مشخص می شود، آنجا که می فرماید: " فلعن الله امه اسست اساس الظلم والجور علیکم اهل البیت"و لعن الله امه دفعتکم عن مقامکم و ازالتکم عن مراتبکم التی رتبکم الله فیها و لعن الله امه قتلتکم  و لعن الله الممهدین لهم بالتمکین من قتالکم " یعنی اینکه بدانیم دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) در طبقات مختلفی قرار دارند، عده ای از دشمنان با برنامه ریزی قبلی، اساس و بنیاد ظلم و کودتای فرهنگی را فراهم نمودند و اینان "دشمنان فرهنگی" اهل بیت می باشند و عده ایی دیگر علی الرغم بیعت در غدیر خم (حجه الوداع ) بر قراری حکومت امیرالمومنین را بر نتافتند و علیه اهل بیت "کودتای سیاسی" را ترتیب دادند و اینها "دشمنان سیاسی" اهل بیت هستند و دسته سوم  کسانی بودند که شهادت اهل بیت (علیهم السلام) را رغم زدند و اینها به"دشمنان نظامی"معروفند و در نهایت ، دشمنانی وجود دارند که با تمکین از قاتلین اهل بیت (علیهم السلام) بر بدنهای مطهر شهداء سنگ زدند و اهل و عیال خاندان رسالت (علیهم السلام)  را با شکنجه های فراوان به اسارت بردند و پاداش برخی افراد نزد عبیداله یک توبره جو و کاه بیشتر نبود .

در فراز دیگری از زیارت عاشورا می خوانیم " فاسئل الله الذی اکرمنی بمعرفتکم و معرفه اولیائکم و رزقنی البرائه من اعدائکم" در این فراز از خدا درخواست می نماییم که کرامت و معرفت اهل بیت و اولیائشان را به ما ارزانی بخشد و رزق ما "دشمن شناسی" آنها را قرار دهد.


در این بخش خاطره یکی از دلاور مردان عملیات والفجر هشت که شناخت یکی از اولیاء الهی است، زیور این سطور قرار می گیرد . " در آن عملیات وقتی می خواستند نیروهای خط شکن به خطوط پدافندی نیروهای دشمن برسند، باید عرض اروندرود را با شنا کردن  می پیمو دند و برای عبور از رودخانه پر سرعت اروند، دسته های بیست و دو نفره باید به حلقه طنابی خود را به یکدیگر متصل می کردند ،و در یکی از دسته ها دو برادر در کنار یکدیگر قرار می گیرند و در زمانی که فاصله زیادی با دشمن ندارند یکی از برادران مورد اصابت تیردشمن قرار می گیرد و به برادر می گوید، ممکن است درد تیر باعث فریاد من شود و شما بیا سر من را زیر آب نگهدار تا عملیات لو نرود و برادر نمی پذیرد و برادر مجروح مجددا برادر را به حضرت فاطمه زهرا قسم می دهد اگر این کار را نکنی جان افراد زیادی به خطر می افتد و عملیات با شکست روبرو می شود.و چه حالی داشت وقتی برادر سر برادر را زیر آب برد.  افسوس که مرکز استراتژیک عاشورای حسینی شکل نگرفته وکاروان زائرین اربعین حسینی به کربلا رسیدند و دل ما را با خود بردند.


ای آب فرات از کجا می آیی /  نا صاف ولی چه با صفا می آیی

خود را نرساندی به لب خشک حسین / دیگر ز چه رو به کربلا می آیی

سلام بر حسین و اصحاب با وفایش .

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ