به نام خدا و برای خدا

معلوم نیست آقای حسن روحانی با کدام عملکرد، بدنبال فریفتن ملت است، آیا با بی صداقتی و بی تدبیری می توان ملت را فریفت و مجددا در انتخابات ریاست جمهوری اردیبهشت ماه 96 بر کرسی ریاست جمهوری نشست؟! آیا مردم، مسحور "کـلـیـد" خواهند شد؟!

آنچه که مردم در کوچه و بازار و در زنجیره تولید، توزیع و مصرف می بینند، برخلاف سخنرانیهای تبلیغاتی جناب روحانی، گرانی، سختی معیشت و رکود اقتصادی است و لذا اگر حاج حسن، امکان پاسخگویی از سوی مردم به پیام نوروزی خود را فراهم می کرد، یقیناً اکثریت ملت، پاسخشان این بود؛ "از دولتمردان اشرافی اعتدال و بی صداقت و فریبکار متنفریم."

دولتمردان و در رأس آنها رئیس دولت مدتی است به بهانه افتتاح پروژه هایی عمرانی، که بعضاً برای چندمین بار افتتاح می گردند، سختی سفر را به خود هموار کرده و به استانهای مختلف می روند، تا از این طریق مردم را در انتخابات ریاست جمهوری اردیبهشت امسال بفریبند!

تأسف بارتر این است، که صدا و سیما، علی رغم تبلیغاتی بودن سفرهای جناب روحانی، اقدام به پوشش کامل و زنده آن می نماید و لذا از صدا و سیما باید پرسید؛ اگر در استان گیلان تعدادی از زمینهای شالیزار کشاورزان یک پارچه شده، آیا این یک پروژه است؟! چرا صدا و سیما در فریفتن مردم، به دولت لیبرال جناب روحانی کمک می نماید؟!

-صدا و سیما جمهوری اسلامی، نباید صدا و سیمای لیبرالهای ضد نظام اسلامی باشد و لذا اگر دولت، نرخ رشد اقتصادی را بر اساس فروش نفت می سنجد، باید به افشاء این دروغ پرداخته شود!

-اگر تورم تک رقمی شده و جیب ملت بیشتر خالی شده، رسالت صدا و سیما انعکاس درد مردم است، نه سخنان عوام فریبانه!

-اگر وضغیت معیشت مردم بهبود نیافته و دولت ادعای بهبود معیشت مردم را می نماید، صدا و سیما نباید به مخابره اکاذیب دولت بپردازد!

-وقتی رئیس جمهور، معاونین و وزراء ایشان، بارها به رکود اقتصادی اعتراف کرده اند، پس چرا مجددا ادعای عبور از رکود اقتصادی از سوی صدا و سیما پخش می شود؟!

-وقتی بیش از 6 میلیون جوان تحصیل کرده بیکار، در جامعه وجود دارد، صدا و سیما نباید بر خلاف نظر مردم، به انعکاس سخنان نادرست دولتیان در خصوص ایجاد اشتغال بپردازد!

-وقتی رئیس جمهورمان در منزل اشرافی 50 میلیارد تومانی زندگی می کند و از مخالفین مبارزه با فساد و برخورد با حقوق های نجومی و تخلفات برادرش می باشد، پس چرا صدا و سیما، به پخش ادعای مبارزه با فساد و حقوقهای نجومی از سوی دولت می پردازد؟!

-وقتی صدا و سیما از درد دل تولید کنندگان و تعطیلی کارخانه ها و گارگاهای خصوصی و نیمه دولتی مطلع است، پس چرا نسبت به پخش سخنان کذب مسئولین در خصوص فعال شدن کسب و کار و تولید می پردازد؟!  

عجیب است، وقتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی، با مردم کوچه و بازار مصاحبه می کند، حتی سخنان و دردهای واقعی مردم را پخش نمی کند، اما سخنان دروغ و راست رئیس جمهور را که آمیخته به حق و باطل است، بدون کوچکترین بررسی و تحقیق، از شبکه های مختلف و بصورت زنده پخش می کند! لذا از صدا و سیمای جمهوری اسلامی انتظار است، که امینانه به رسالت اصلی خود پرداخته و ملت را در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دچار حیرانی و سرگردانی ننماید.

والسلام

به نام خدا و برای خدا

جناب دکتر احمدی نژاد که برای ارزیابی حمید بقایی در جمع نیروهای ارزشی به راهیان نور رفته بود، در بین تعدادی از دوستداران خود در اهواز، به نکات قابل تأملی اشاره کرده و گفته است: «من چهار سال به حرمت شما مردم سکوت کردم اما از این به بعد با اجازه شما می خواهم جوابشان را بدهم ... از این به بعد به فضل الهی خواهم گفت تا معلوم شود که کی در این کشور چه کاره است.»

با توجه به صدور چند بیانیه از سوی احمدی نژاد، که کذب بودن ادعاهای دولت اعتدال را مبنی بر خالی بودن خزانه و ... را اثبات می کرد، باید گفت؛ شکستن سکوت در دقیقه نود، به نفع جریان غیر انقلابی لیبرال تمام خواهد شد و لذا اگر ایشان معتقد به حفظ نظام اسلامی و دفاع از ارزشهای انقلابی است، بهترین اقدام در این شرایط حساس، حمایت عملی و تئوری از "جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی" است.

فارغ از بگم بگم هایی که آقای احمدی نژاد در زمان ریاست جمهوری خود به راه انداخته بود، و هیچ خبری و خیری در آن نبود! ایشان در سخنرانی اهواز خود به انتقاد از برخی اشخاص پرداخته و می گوید: «80 میلیون نمی فهمند، تو می فهمی؟ این چه استکباری و چه فرعونیتی است که در وجود بعضی ها پیدا شده. 97 درصد ملت جمع می شوند و یک چیزی را می خواهند، می گوید چیز بدی است و اقتصاد را خراب کردند. می شود یک دلیل بیاوری که تو بهتر از همه ملت می فهمی؟»

احمدی نژاد در سخنرانی اهواز خود، وعده پاسخ گویی داده و متأسفانه برخلاف وعده داده شده، تاکنون از اعلان مصداق سخنان خود، جهت تنویر افکار عمومی خودداری کرده و حتی وقتی خبرنگار خبرگزاری اسپانیایی افه از ایشان می پرسد: «در یکی از سخنرانی های اخیرتان یکسری انتقاداتی انجام دادید که بنظر می آمد منظور شما، رهبری بوده است، آیا نیاز است که تغییری در جمهوری اسلامی ایران اتفاق بیافتد؟»

دکتر احمدی نژاد در پاسخی مشکوک می گوید: «من شما را به متن سخنرانی ارجاع می دهم. لطفا یکبار دیگر آن را خودتان گوش کنید.»

خبرنگار اسپانیایی مجدداً سئوال خود را اینگونه مطرح می کند: «من یک سوالم را تکرار می کنم. می شود واضح بفرمایید که هدفتان در آن سخنرانی با چه کسی بود؟»

آقای احمدی نژاد می گوید: «یعنی شما نمی خواهید به خودتان زحمت بدهید بروید آن را بخوانید؟!» آیا این پاسخگوئی غیر شفاف، استکبار نیست که ایشان از پاسخ به آن طفره می رود؟

آیا دکتر احمدی نژاد در حال نزدیکی و هم افزائی با جریان غیر انقلابی دولت اعتدال است؟! به نظر می رسد که پاسخ سئوالات را باید در یادداشت آقای داوری(از افراد بسیار نزدیک به احمدی نژاد) در خصوص رد صلاحیت احتمالی آقای بقائی جستجو کرد که نوشتند: «اگر کاندیدای ما در انتخابات ریاست جمهوری رد صلاحیت شود ما پشت‌سر روحانی قرار می‌گیریم.» و آقای احمدی‌نژاد در مقابل این حرف پادوی منافق خود، سکوت اختیار کرد!!!

آیا احمدی‌نژاد، بدنبال اثبات ظرفیت خود به نیروهای ارزشی، مبنی بر اینکه او یک منجی است و می تواند حسن روحانی را با تمام بی لیاقتی و بی تدبیری، مجدداً بر کرسی ریاست جمهوری بنشاند؟!

والسلام

به نام خدا و برای خدا

"من منظور رهبری از اقتصاد را مقاومتی نمی دانم، ولی فکر کنم همین کاری را که من انجام داده ام اقتصاد مقاومتی است." این جمله به نقل از رئیس جمهور کشورمان در رابطه با اقتصاد مقاومتی بیان گردیده است و لذا اگر در کشور، مشکل رکود اقتصادی، اشتغال جوانان و معیشت مردم را داریم، بخشی از آن به عدم فهم درست و نگاه لیبرالیستی  جناب روحانی برمی گردد، که ایشان حتی آب خوردن مردم و حل مشکل ریزگردها را هم به لغو تحریمهای آمریکا گره زد و علی رغم دادن امتیازهای فراوان و ایجاد چالش بزرگ امنیتی برای کشور، موفق به لغو تحریمها نگردید!

معمولاً نقشه راه نظام اسلامی در سر بزنگاهها، توسط رهبر معظم انقلاب ابلاغ می گردد، ولی معظم له برای اینکه دولت اعتدال بهانه تراشی نکند، در آغاز سال 96 در حرم رضوی به جزئیات یک اقتصاد قوی اشاره کرده و موفقیت در آن را تنها با مسئولانی با فرهنگ انقلابی، شجاع، فعّال و پُرکار میسر دانسته و فرمودند: «نیاز ما اقتصاد قوی، تولید قوی، همراه با مدیریّت قوی است؛ نیازمان این است: یک اقتصاد قوی و مطمئن و متّکی به خود که دستمان به سمت دیگران دراز نباشد، بتوانیم انتخاب کنیم، بتوانیم حرکت کنیم، بتوانیم اقدام کنیم، بتوانیم روی قیمت نفت اثر بگذاریم، پول ملّی را ارزشمند کنیم، قدرت خرید مردم را بالا ببریم؛ بدون یک اقتصاد قویِ این‌جوری، نه به یک عزّت مستمرّی خواهیم رسید، نه به یک امنیّت مستمرّی خواهیم رسید؛ این چیزها را باید تأمین کنیم. اهمّیّت اقتصاد این است. و البتّه بدون اتّحاد ملّی هم به دست نمی‌آید؛ بدون پیوند عمومی ملّت با نظام هم این خواسته‌ها به دست نمی‌آید؛ بدون فرهنگ انقلابی هم به دست نمی‌آید؛ بدون مسئولان شجاع و فعّال و پُرکار هم این خواسته‌ها تأمین نخواهد شد. همه‌ی اینها را لازم داریم و باید تأمین کنیم و میتوانیم تأمین کنیم.»

رهبر معظم انقلاب اسلامی رمز موفقیت اقتصاد قوی را در "فرهنگ انقلابی، مسئولانی شجاع، فعّال و پُرکار" دانسته، که دولت جناب روحانی نه تنها فاقد مؤلفه های اعلامی رهبری است، بلکه تعداد قابل توجهی از وزراء، مشاورین، معاونین و مدیران دولت اعتدال، سهم افراد ضدانقلاب، فتنه گر، لیبرال، اشرافی، کم کار، ترسو و بزدل گردیده و لذا مشکل اقتصاد مقاومتی، با نصب بنرهای تبلیغاتی و همایشهای ضد آن حل نخواهد شد، بلکه مشکل به حضور دولتمردانی برمی گردد، که غاصبانه بر کرسی های نظام اسلامی تکیه زده و منافقانه در تلاشند، تا نظام اسلامی و نهادهای انقلابی را مقصر وضعیت اقتصادی موجود نشان داده و راه دادن امتیاز بیشتر به شیطان بزرگ را در برجامهای آتی فراهم نمایند.

با توجه به توضیحات فوق، تنها "جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی" می تواند، جریان نفوذی لیبرالیسم را از درون سنگرهای نظام اسلامی(قوه مجریه و مقننه) پاکسازی کرده، تا انشاء الله زمینه تحقق فرمایشات امام خامنه ای در ایجاد "اقتصادی قوی و مقاومتی"، فراهم گردد.

والسلام

به نام خدا و برای خدا

حضرت روح الله در مورخ 2 فروردین 68 خطاب به مهاجرین جنگ تحمیلی فرمودند: «امروز غرب و شرق به خوبی می‌ دانند که تنها نیرویی که می‌ تواند آنان را از صحنه خارج کند، اسلام است. آنها در این ده سال انقلاب اسلامی ایران ضربات سختی از اسلام خورده‌ اند و تصمیم گرفته‌ اند که به هر وسیله ممکن آن را در ایران که مرکز اسلام ناب محمدی است نابود کنند. اگر بتوانند با نیروی نظامی، اگر نشد، با نشر فرهنگ مبتذل خود و بیگانه کردن ملت از اسلام و فرهنگ ملی خویش و اگر هیچ کدام از اینها نشد، ایادی خودفروخته خود از منافقین و لیبرالها و بی‌ دینها را که کشتن روحانیون و افراد بیگناه برایشان چون آب خوردن است و در منازل و مراکز ادارات نفوذ می‌ دهند که شاید به مقاصد شوم خود برسند و نفوذی ها بارها اعلام کرده‌ اند که حرف خود را از دهان ساده‌ اندیشان موجّه می‌ زنند.»

خطر بزرگی که همواره انقلاب اسلامی را تهدید می کند، حضور نااهلان، نامحرمان و لیبرالها در مدیریتهای مهم و حساس کشور است، زیرا امید جبهه استکبار بعد از تحمیل جنگهای مختلف و تهاجم گسترده فرهنگی، نفوذ نااهلان و لیبرالها در مراکز تصمیم گیر و تصمیم ساز نظام اسلامی است و لذا در چندین سال گذشته با غفلت جریان انقلابی، لیبرالها و منافقین، به برخی از سنگرهای مهم نظام اسلامی در قوای مجریه و مقننه نفوذ کرده و حتی جبهه استکبار در انتخابات سال 94 از لیست آنها حمایت علنی نموده و اخیرآ هم اعلان کرده که در انتخابات ریاست جمهوری 96 از جریان میانه رو لیبرال(حسن روحانی) حمایت می کنند!

اما چرا لیبرالها در خدمت جبهه استکبار قرار می گیرند؟ در این رابطه وقتی پرونده مرحوم منتظری را بازگشائی می کنیم، تأثیر پذیری او از لیبرالها و منافقین، برای تداوم انقلاب اسلامی خطرآفرین شده بود و لذا حضرت روح الله قائم مقامی او را برنتافته و با شدیدترین عبارات او را عزل نمودند. 

با توجه به توضیحات فوق، تداوم حضور لیبرالهای منقلی با عقبه اشرافیت فتنه گر، نظام اسلامی را با چالش روبرو خواهند کرد و لذا جریان انقلابی باید همه توان خود را در جبهه ای واحد، برای اخراج قانونی لیبرالها و ضد انقلاب از درون قوای مجریه و مقننه بکار بندد و انقلاب اسلامی را از شر آنان رها نماید.

والسلام

به نام خدا و برای خدا

پس از اینکه آمریکا برای چندمین بار برجام را نقض کرد، وزارت خارجه ایران در اقدامی مضحک و مردم فریب، 15 شرکت آمریکائی را که هیچ رابطه تجاری با ایران ندارند، تحریم کرد و لذا از اقدام وزیر خارجه ایران، بعنوان طنز سیاسی سال 96 می توان یاد کرد!

برای پی بردن به حرکت پروپاگاندائی وزارات خارجه ایران، لازم است به چند نکته اشاره کنم؛ اولاً اگر نقض برجام صورت گرفته، پس چرا رئیس جمهور برجامی ایران، دستور شکایت به کمیسیون مشترک را به جناب ظریف صادر نکرده است؟ ثانیاً مگر وزارات خارجه ایران همانند وزارت خزانه داری آمریکا، می تواند به تحریم کشور دیگری فرمان دهد؟ ثالثا؛ وقتی یک شرکت آمریکائی در 38 سال قبل، هیچ رابطه تجاری با ایران نداشته، کدام عقل سلیم می پذیرد که تحریمهای وزارت خارجه ایران بر ضد شرکتهای آمریکائی جدی است؟!

آقای ظریف و جناب روحانی بخوبی می دانند، که برای تحریم یک کشور، وزارت خارجه ایران محلی از اعراب ندارد و همچنین از جنایت بزرگ خود در امضاء و اجراء فوری برجام بر علیه نظام اسلامی آگاهند، زیرا هر گاه شکایتی از سوی ایران بخاطر نقض برجام از سوی هر یک از کشورهای 5+1 بر اساس متن برجام در کمیسیون مشترک طرح شود، در صورتیکه اجماع آراء (8 رأی) به نفع ایران نباشد، آن شکایت بر ضد ایران تمام خواهد شد! و لذا وزارت خارجه ایران در اقدامی فریبکارانه با هماهنگی رأس دولت ترسوی اعتدال، طرح تحریم مضحکانه تعدادی شرکت آمریکائی را رسانه ای کرده است!

برای اینکه ملت ایران به اکاذیب و فریبکاری دولت اعتدال در خصوص ابعاد مختلف برجام پی ببرند، به این بخش از سخنان آقای لاوروف وزیر خارجه روسیه که بر تخلف اعضاء غربی 5+1 صحه می گذارد، توجه فرمائید، که ایشان در مورد عدم اجراء برجام می گوید: «برخی از طرف‌های غربی به تعهداتشان ذیل این توافق برای رفع تحریم‌ها عمل نکرده‌اند ... تمامی طرف‌های غربی به گام‌هایی که در ازای اجرای توافق وعده داده بودند، یعنی رفع تحریم‌ها، با سرعت و کمال وعده داده شده عمل نمی‌کنند.»

والسلام

به نام خدا و برای خدا

آقای حسن روحانی که به قولهای شفاهی کدخدا باور داشت، پس از نقض عهد آمریکا در برجام، مدتی قبل به دیار کدخدا(آمریکا) سفر کرد تا با دیپلماسی التماسی و ذلیلانه خود، آمریکا را بر اجراء تعهداتش در برجام راضی کند ولی از چگونگی مذاکرات جناب روحانی و قول طرف آمریکائی هیچ خبری منتشر نگردید! اما حاج حسن پس از ورود به کشور گفت: «آمریکا قول داده و زیر قول خود نمی‌زند.» اما حاج حسن هیچ وقت نگفت که آمریکا چه قولی داده که زیر قولش نزند!

حسن روحانی با اجراء فوری برجام، در لغو تحریمها با ممانعت آمریکا روبرو شد و نتوانست آنچه را به مردم در 3 سال مذاکرات هسته ای قول داده بود، اجراء نماید و لذا علی رغم اینکه سر خود را همچون کبک به زیر برف کرده و خود را شرمسار ملتش نمی داند!، ولی هر کجا با مردم روبرو می شود، عرق شرمساری بر جیبنش نقش می بندد.

حسن روحانی که امیدش در لغو تحریمها به کدخدا بود، حالا برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 بشدت به عنایات ویژه آمریکا نیازمند است و متقابلا، آمریکائیها هم بهتر از حسن روحانی در ریاست جمهوری سال 96 را پیدا نخواهند کرد و لذا هم افزائی جریان اعتدال با غرب دور از ذهن نیست.

اگر جناب روحانی بخواهد از عنایات کدخدا بهره مند گردد، قطعاً باید شرایط او را در بسط و گسترش حاکمیت لیبرالیسم آمریکائی و امام زدائی از انقلاب اسلامی بپذیرد! لذا باید گفت؛ دیگر مجالی برای حسن روحانی باقی نمانده و او را باید به تاریخ سپرد و در وقت لازم به خساراتهایی که عامداً بر اقتدار نظام اسلامی وارد کرده، در محاکم قضائی پاسخگو کرد و طعم خیانت به کشور و انقلاب را به او چشاند.

حضرت روح الله در واپسین روزهای عمر مبارکشان در مورخ 2 فروردی 68 لیبرالها را ایادی آمریکا خواند و فرمودند: «امروز غرب و شرق به خوبی می‌ دانند که تنها نیرویی که می‌ تواند آنان را از صحنه خارج کند، اسلام است. آنها در این ده سال انقلاب اسلامی ایران ضربات سختی از اسلام خورده‌ اند و تصمیم گرفته‌ اند که به هر وسیله ممکن آن را در ایران که مرکز اسلام ناب محمدی است نابود کنند. اگر بتوانند با نیروی نظامی، اگر نشد، با نشر فرهنگ مبتذل خود و بیگانه کردن ملت از اسلام و فرهنگ ملی خویش و اگر هیچ کدام از اینها نشد، ایادی خودفروخت? خود از منافقین و لیبرالها و بی‌ دینها را که کشتن روحانیون و افراد بیگناه برایشان چون آب خوردن است و در منازل و مراکز ادارات نفوذ می‌ دهند که شاید به مقاصد شوم خود برسند و نفوذی ها بارها اعلام کرده‌ اند که حرف خود را از دهان ساده‌ اندیشان موجّه می‌ زنند.»

والسلام

به نام خدا و برای خدا

بهترین ایام را برای همراهان همیشگی "وبلاگ وزنه سیاسی" در سال "اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال"، از درگاه حضرت حق طلب می نمایم و اولین نوشته ام را بخاطر پیام نوروزی و ناکامیهای رئیس لیبرال دولت اعتدال اختصاص می دهم. امید دارم موجب رضایت دوستان همراه خود را فراهم نمایم.

حاج حسن روحانی در پیام نوروزی خود خطاب به ملت نوشته است: «بهاری پر "امید" و سالی همراه با "پیروزی" و اعتدال برایتان آرزومندم. عید شما مبارک.»

اگر امکان پاسخگویی پیام نوروز حاج حسن روحانی برای ملت ایران وجود داشت، قطعا مردم ضمن اظهار انزجار از پیام رئیس جمهور، در پاسخ به او می نوشتند؛ شما باید اظهار شرمساری نمائید نه طلب پیروزی مجدد اعتدال آمریکائی!، زیرا حاصل تدبیر و اعتدالتان، شادی شیطان بزرگ و اسرائیل شد و مشکلات معیشت و بیکاری برای ملت ایران به ارمغان آورد!

ثمره قریب 4 سال اعتماد مردم به شعار "امید و اعتدال"حسن روحانی بشرح ذیل است:

-حمایت از مدیرانی با حقوقهای نجومی

-تعطیلی صنعت هسته ای(خسارت محض)

-توقف چرخ تولید داخلی

-فعال کردن اقتصاد کشورهای خارجی، بخصوص چین و اتحادیه اروپا در پسا برجام

-تحقیر ملت ایران با کدخدا خواندن آمریکا

-عوام فریبی در تنظیم و اجراء فوری برجام،

-ایجاد بحران رکود اقتصادی

-توجه ویژه به قشر اشرافی جامعه

-اختلاس دوستان و یاران خود از صندوق ذخیره فرهنگیان را معوقه بانکی نامیدن و ...

آیا مردم مجددا به "فریب و نفاق اعتدال و امید" اعتماد خواهند کرد؟!

والسلام