سفارش تبلیغ
صبا ویژن
همه زهد در دو کلمه از قرآن فراهم است : خداى سبحان فرماید « تا بر آنچه از دستتان رفته دریغ نخورید ، و بدانچه به شما رسیده شادمان مباشید . » و آن که بر گذشته دریغ نخورد و به آینده شادمان نباشد از دو سوى زهد گرفته است . [نهج البلاغه]
 
سه شنبه 95 اسفند 10 , ساعت 1:31 صبح

به نام خدا و برای خدا

همه مردم ایران بخوبی می دانند که یکی از حامیان اصلی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 مرحوم حجتع الاسلام هاشمی رفسنجانی بوده و در همین رابطه مرحوم هاشمی رفسنجانی میزان رأی حسن روحانی را تنها 3 درصد دانسته و مابقی رأی روحانی را بواسطه حمایتهای خود می دانست.

اگر میزان محبوبیت حسن روحانی در سال 92 را نظر مرحوم هاشمی رفسنجانی بدانیم، پس جناب روحانی وضعیت لرزان و ترسانی برای حضور در رقابتهای انتخاباتی سال 96 دارد و لذا حضور مجدد جناب روحانی که معمولاً بدون مرحوم هاشمی رفسنجانی محلی از اعراب ندارد، در رقابتهای انتخاباتی سال آینده عقلانی نخواهد بود، زیرا جماعتی از اصلاح طلبان بر این باورند، که حسن روحانی رأی و حمایت آنان را تا پشت در پاستور می خواهد و بعد از ورود به ریاست جمهوری حاضر نیست سهم آنان را بپردازد و به همین خاطر، عده ای از اصلاح طلبان و فتنه گران سال 88 بر حمایت مشروط و اخذ تعهد کتبی از حسن روحانی اصرار می ورزند.

باید گفت؛ مراحل رشد آقای حسن روحانی در روند انقلاب اسلامی، مرهون حمایتهای خاص هاشمی رفسنجانی بوده و برای جناب روحانی در 538 سال گذشته آن مرحوم، همانند پدری بوده که دست فرزندش را گرفته و پله های ترقی را بدون داشتن شرایط آن، طی کرده! و لذا در واپسین روزهایی که به انتخابات ریاست جمهوری 96 نزدیک می شویم، حسن روحانی حامی اصلی و قدرتمند خود را از دست داده و یتیم گردید!

حضور حسن روحانی در رقابتهای ریاست جمهوری سال آینده، بدون پشتیبانی و حمایت اصلاح طلبان، همانند آب در هاون کوبیدن است، زیرا بزرگترین برگ برنده حسن روحانی برای انتخابات آتی، برجام بود، که خسارت محض شد! و تحریمی هم لغو نگردید و جیب ملت بواسطه خیانت اعتدالیون لیبرال، با اجراء فوری برجام، بشدت خالی و لشکر بیکاران تحصیل کرده گریبان دولت بی تدبیر را به همراه رکود اقتصادی گرفته و می رود که طومار نفاق اشرافی را در انتخابات سال 96 براندازد و کشور عزیز ایران از سلطه بیگانه پرستان لیبرال، به یاری و مدد الهی، آزاد گردد.

والسلام


یکشنبه 95 اسفند 8 , ساعت 10:48 عصر

به نام خدا و برای خدا

پس از اینکه مقام معظم رهبری در جلسه درس خارج فقه، وضعیت مردم خوزستان را نگران کننده دانست و نسبت به کمع توجهی دولت تذکراتی دادند، این تذکرات، حسن روحانی را اجبارا راهی اهواز کرد و لذا سفر بر او گران آمد و نقاب از چهره برانداخت و به مقابله با ولایت فقیه برخاست. البته خدای را شاکریم که جریان نفاق، نقاب از چهره برافکند و عدم تبعیت از ولایت فقیه را در عمل و سخن به اثبات رساند و کار شورای محترم نگهبان را برای رد صلاحیت ایشان هموار کرد.

حال برای پی بردن به نیت واقعی حسن روحانی به دو پاتراگراف از سخنرانی 7 و 8 اسفند 95 ایشان توجه فرمائید، آنجا که گفت: «برخی فکر می کردند منقلی هست و می توانند قطعنامه ها را در آتش بیندازند.» این سخن بی ادبانه جناب روحانی در پاسخ به سخنرانی مورخ 26 خرداد 95 رهبر معظم انقلاب است که معظم له در پاسخ کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا فرمودند: «ما برجام را نقض نمی‌کنیم لکن اگر طرف مقابل نقض کند که الان نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا دارند تهدید می‌کنند که برجام را پاره می‌کنیم؛ اگر آنها برجام را پاره کردند ما آن را آتش می‌زنیم.»

حسن روحانی پس از بازگشت از سفر اجباری از اهواز در مجمع ملی سلامت مورخ 8 اسفند 95 می گوید: «اگر از آن زمان بگویی، به ما می‌گویند چرا به قبل از این دولت رفته‌اید و چه‌کار دارید به قبل از این دولت؟ آن وقتی که آن دولت بود و می‌خواستیم انتقاد کنیم،ن می‌گفتند انتقاد نکنید؛ چراکه دولت تضعیف می‌شود. گفتیم چشم، امروز که آن دولت رفته و می‌خواهیم انتقاد کنیم می‌گویند آنکه رفته آنرا رها کنید، پس ما به آن زمان برنمی‌گردیم.»

چرا رئیس جمهور در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال 96 به سخنان هتاکانه، آنهم در تقابل با رهبری برآمده است؟ باید گفت؛ حسن روحانی پس از ناکامی در حل مشکلات اقتصادی و فرهنگی مردم و کشور، بدنبال ایجاد دو قطبی در کشور است و لذا همانگونه که کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا، موفقیت خود را در جلب رضایت جریان صهیونیسم بین الملل می داند، حسن روحانی هم با ارسال این پیام برای رئیس جمهور جدید آمریکا و اتحادیه اروپا، بدنبال حمایت آنها در انتخابات ریاست جمهوری است و با این پیام می خواهد ثابت کند که تنها گزینه ای که آمادگی ایستادن در برابر ولایت فقیه را دارد، ایشان است.

بخش دوم پیام حسن روحانی به جریان اشرافی و فتنه سال 88 است، زیرا رئیس جمهور با توجه به ناکامی در لغو تحریمها ون مشکلات شدید بیکاری و اقتصادی، دریافته که ملت در انتخابات ریاست جمهوری 96 به او رأی نخواهند داد و لذا با ارسال این پیام بدنبال اخذ حمایت جریا اشرافی و فتنه سال 88 از خود است!

به جناب روحانی باید گفت؛ دیگر آن کسی که فتنه 88 را راهبری می کرد و رأی شما را از 3 درصد به 50 درصد رساند از دنیا رفته است و فرد دیگری از رئوس فتنه(رئیس جمهور دوران اصلاحات) به صراحت شما را در امور کشور و برقراری رابطه با رهبری و حل مشکلات آنها ناتوان می بیند. ضمناً مردم دریافته اند، که هدف جنابعال همانند محمدرضا پهلوی، خیانت به کشور و خدمت به آمریکا است، زیرا خانه اشرافی 50 میلیارد تومانی و افکار لیبرالی شما، همین را ثابت می کند!!!.

حافظ به زیبائی تمام پاسخ ناراستان و منافقان را اینگونه داده است:

برو این دام بر مرغی دگر نـه / کـه عـنـقا را بلند است آشیانه

والسلام


یکشنبه 95 اسفند 8 , ساعت 12:4 صبح

به نام خدا وبرای خدا

تناقضات گفتاری و عملی رئیس جمهور موجب می شود که اعتراف به ناکامی از سوی جناب روحانی در خفا رسانه ایغ گردد!، چندی قبل جناب روحانی بواسطه رایزنی مرحوم هاشمی رفسنجانی با یکی از مقامات ارشد نظام اسلامی، ملاقات کرده و اعتراف می کند که در مدت ریاست جمهوری با ناکامی روبرو شده و لذا ابراز می دارد اگر شما صلاح نمی دانید من در سال 96 کاندیدای ریاست جمهوری نشوم؟ که آن مقام ارشد مسئله کادیداتوری جناب روحانی را به خودشان واگذار می نمایند.

علی رغم اینکه جناب روحانی به ناکامی در حل مشکلات کشور اعتراف نموده، اما در برابر ملت، همانند کبکی که سر خود را زیر برف کرده و فکر می کند کسی او را نمی بیند در همایش سراسری مجریان برگزاری انتخابات 96 چندین بار ادعا می کند که "به قولهایمان عمل کردیم و شرمنده مردم نشدیم"

مردم خوب کشورم بجز قشر اشرافی و نوکیسه ها و باند زر و زور و تزویر، همگی از وضعیت اقتصادی ناراضی بوده و وقتی این سخنان نابجا را از رئیس جمهور خود می شنوند، ملت در فکر فرو می رود و می گویند، نکند رئیس جمهورمان در جیبوتی و یا بورکینافاسو زندگی می کند!

البته رئیس جمهور بواقع شرمنده مردم است، ولیکن زندگی اشرافی در منزل 50 میلیارد تومانی ،سالها ایشان را از ملت جدا کرده و در قماش اشرافیت غربزده سکنی گزیده است!ت

حاج حسن روحانی بابت تخلفات گسترده برادرش حسین فریدون و باند همشهریهای خود(سرخه ایها) و اختلاس 12 هزار میلیارد تومانی از صندوق ذخیره فرهنگیان، باید شرمنده باشد!

رئیس جمهور بابت به تعطیلی کشاندن هوافضای کشور جهت رضایت کدخدا (آمریکا) شرمنده رهبر و ملت است!

حسن روحانی از اینکه تأسیسات هسته ای کشور را نابود کرده و در مقابل نتوانسته تحریمها را لغو کند، واقعاً شرمنده و شرمسار است.

حاج حسن روحانی بابت بیکاری جوانان و رکود شدید اقتصادی، که دولتش جهت اجراء اهداف غرب مقصر اصلی آن است، باید شرمنده ملت باشد.

رئیس جمهور بخاطر دولتش، که ترکیبی از نیروهای امنیتی نزدیک به جریان فتنه 88، و برخی از وزراء فتنه گر و اشرافی که سهم آنان در ایجاد بحران اقتصادی بسیار بالا است، باید شرمگین و شرمسار ملت باشد.

در پایان باید گفت؛ معمولاً انسانهای متکبر، لیبرال، اشرافی و از خود راضی، همیشه خود را طلبکار دانسته و در بزرگترین شکستها و ناکامیها، خود را موفق معرفی کرده و اجازه نمی دهند، ملت در باره آنان قضاوت نمایند، زیرا تمام افتضاهای آنان  محرمانه و دور از چشم مردم است!!!!!

والسلام


جمعه 95 اسفند 6 , ساعت 2:59 عصر

به نام خدا و برای خدا

حسن روحانی که جهت دلجوئی از مردم صبور اهواز در مورخ 4 اسفند 95 به آن سامان سفر کرده بود، لکن از روبرو شدن با مردم پرهیز و تنها دره کارگروه ملی مبارزه با ریزگردها و شورای اداری استان خوزستان شرکت کرده و مسئله ریزگردها را به عدم اجراء فریضه امر به معروف و نهی از منکر دانست و گفت: «اینکه در روایات آمده اگر معروف را زیرپا گذاشتیم و اگر منکر ترک شد عذاب الهی می آید برخی عذاب ها همین می شود که می بینیم. این نیست که چون دروغ گفتیم سیل می آید نه دامنه منکر فقط نماز و دعا نیست و خیلی گسترده تر است.»

سال 1361 در منطقه عملیاتی رمضان، وقتی می خواستم وضو بگیرم، حجم ریزگردها آنقدر زیاد بود، که آب به همراه خاک، از صورت و دستها بصورت گل جاری می گردید و عملا وضو را باطل می کرد و لذا باید به جناب روحانی یاد آور شد، مگر آن روزها به اندازه امروز، منکرات در جامعه زیاد بوده است؟! البته خداوند نعمتهایش را بخاطر فراموشی امر به معروف و نهی از منکر از مردم سلب می کند، اما چرا با تزویر و نفاق، بی عرضگی دولت غربزده و غیرانقلابی را به پای گناه احتمالی مردم اهواز می نویسند؟! آیا مسئولین بی کفایت و لیبرال، موجب عذاب الهی نیستند؟!

اگر بپذیریم که زیر پا گذاشتن معروف و ترک منکر توسط مردم خوزستان، موجب ریزگردها شده، پس اولین متهم آن رئیس جمهوری است که تحت عناوین مختلف با اجراء فریضه امر به معروف و نهی از منکر نخالفت ورزیده! که به دو مورد اشاره میا نمایم: 1- تنها رئیس جمهوری که مقابل ابلاغ قانون امر به معروف و نهی از منکر، آنهم پس از تصویب مجلس ایستاد، شحص جناب حسن روحانی است که به همین منظور عمامه بر سر دارد!!!! 2- حسن روحانی در مخالفت با امر به معروف می گوید: «اینقدر در زندگی مردم مداخله نکنید، ولو به خاطر دلسوزی؛ بگذاریم مردم خودشان راه بهشت را انتخاب کنند، نمی‌توان با زور و شلاق مردم را به بهشت برد.» (3 خرداد 1393)

البته ملت و مردم اهواز می دانند، که رئیس جمهور به دلخواه به اهواز نرفته، بلکه فشار افکار عمومی و دخالت رهبر معظم انقلاب در خصوص رسیدگی به وضعیت مردم خوزستان، سبب این سفر گردید و گرنه جریان اشرافیت غربزده خود را ملزم به پاسخگوئی نمی دانند.

زبان حال حاج حسن روحانی شعر معروف پروین اعتصمای است که گوید:

محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت  مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست
گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی  گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست
گفت: میباید تو را تا خانه‌ی قاضی برم  گفت: رو صبح آی، قاضی نیمه‌شب بیدار نیست
گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم  گفت: والی از کجا در خانه‌ی خمار نیست
گفت: تا داروغه را گوئیم، در مسجد بخواب  گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست
گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان  گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست
گفت: از بهر غرامت، جامه‌ات بیرون کنم  گفت: پوسیدست، جز نقشی ز پود و تار نیست
گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه  گفت: در سر عقل باید، بی کلاهی عار نیست
گفت: می بسیار خوردی، زان چنین بیخود شدی  گفت: ای بیهوده‌گو، حرف کم و بسیار نیست
گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را  گفت: هوشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست

والسلام


دوشنبه 95 اسفند 2 , ساعت 7:50 عصر

به نام خدا و برای خدا

اگر بخواهیم از حضرت زهرا سلام الله علیه سخنی بگوئیم، باید از تفکر و گفتمانی سخن گفت، که در اوج عملیات روانی بهق روشنگری پرداخت تا با فجر آفرینی خود، مردم و اصحاب پدر بزرگوارش را که سوژه عملیات روانی جریان نفاق شده بودند، از انفعال و بی تفاوتی نجات دهد و لذا خطبه سیاسی-فرهنگی خواند، در کوچه جلو اوباش مدینه ایستاد و سیلی خورد، میدانداری کرده و در نهایت جانش را در دفاع از حریم ولایت و امامت تقدیم و شهادت را مظلومانه در آغوش کشید.

مردم مدینه بلافاصله بعد از رحلت پیامبر اسلام، با چشمانی باز و آگاهانه در تور عملیات روانی جریان سیفه بنی ساعده گرفتار شدند و کار برای مدافاعان حریم ولایت و امامت سخت شد، که حضرت زهرا پرچم روشنگری را برای خارج کردن مردم از تور عملیاتی جریان نفاق با خواندن خطبه در مسجد و حرکت به درب منازل مهاجر و انصار بالا نگه داشت، هر چند نتیجه ای حاصل نشد، ولی تاریخ شیعه همواره مدیون تفکر و فجر فاطمی سلام الله علیها است.

در روایات متعدد، تعداد کسانی را که به درب خانه زهرا آتش افکندند و دربب خانه بر رویش شکستند و او را در بین در و دیوار قرار دادند، 5 یا 7 و یا 11 نفر بودند و مردم بسیاری هم با اقدامات هتاکانه جریان نفاق مخالف بودند، اما چون سوژه عملیات روانی جریان سقیفه قرار گرفته بودند، اقدامی در تقابل با آنها، بخاطر ضد مردمی قلمداد شدن!، بعمل نیاوردند، و لذا اگر مردم مدینه دچار سکوت مرگبار نمی شدند، هیچگاه جنایتکاران سقیفه بنی ساعده، موفق به اجراء عملیات ننگین خود، بر علیه سیده زنان عالم نمی گردیدند.

این را هم باید دانست که حضرت زهرا در زمانی خطبه خواند و به دفاع از حریم ولایت و امامت پرداخت، که جامعه هیچ انتظاری از حضور یک زن در عرصه سیاسی و اجتماعی نداشت، اما حضرت زهرا با اقتدار مثال زدنی، در اوج سکوت مرگبار مردم سکولار شهر مدینه، قهرمانانه فجر فاطمی آفرید تا امروز برای پیروانش الگوئی باشد، که هر گاه مردم یک جامعه سوژه عملیات روانی قرار گیرند، دوستداران اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم، باید سکوت را شکسته و اجازه ندهند تا جریانات نامتجانس نفاق، گروه های بی دین، سکولارها و اشرافیت در قدرت، با یکدیگر در مقابل خط ولایت، وحدت نمایند و سقیفه بنی ساعده دیگری را بعد از برجام، بر پا کنند.

والسلام


<      1   2      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ