چند روزی است که مرتبا، مواضع رئیس جمهور محترم در خصوص مطالب مختلف کشوری ذهنم را به خود مشغول نموده و وقتی خبرنگاری در روز قبل از بیست و دوم بهمن از رئیس جمهور سابق آقای احمدی نژاد پیرامون چگونگی توزیع سبد کالا پرسیده و سئوال کردند که چرا سکوتتان را نمی شکنید ! ایشان با کنایه گفتند : کدام سکوت، شما سکوت را به من نشان بدهید تا آنرا بشکنم!؟ و با لبخند از کنار آن سئوالات مهم عبور کردند؛ و این خبر مرا وادار به نوشتن این یادداشت نمود.

در حالی که این روزها توزیع سبد کالا در دورترین روستاها و در نزد بی سوادترین بیسوادها در کشور، بزرگترین آسیب و چالش و کوبنده ترین ضربه دولت تدبیر و امید در ایام الله دهه مبارک فجر، به نظام اسلامی بود؛ و اگر رئیس محترم جمهور و دست اندرکاران سبد کالا یا همان سبد آبرو تا پایان دوره ریاست جمهوری، هر روز از مردم عزیز کشورمان عذرخواهی کنند، قادر به جبران خسارات وارده در نزد جهانیان نخواهند بود!.

 در این رابطه درسی که آقای احمدی نژاد به آقای روحانی داد این بود، که در آستانه مذاکرات هسته ای با دشمنان انقلاب اسلامی نباید بگوئی خزانه خالی است !؟ نباید در گزارش عمکرد صد روزه تان، فقط به سیانمایی علیه دولت قبلی که همان عملکرد نظام اسلامی است بپردازید!؟  وافتتاح آب آشامیدنی اهواز را که در دولت قبلی اجرایی شده، به عنوان موفقیت خودتان قلمداد نمایید و خدمات گذشتگان را نادیده بینگارید!؟ و در زمانی که هر هفته یکی از پروژه های مسکن مهر را در کشور به بهره برداری می رسد، به تخطئه آن کار بزرگ و بیاد ماندنی بپردازید !؟ این کارها را اگر دشمنان شما هم انجام داده باشند، قابل تقدیر است !؟ درس آقای احمدی نژاد به دولت و شخص جناب آقای روحانی این است ، که شما چهار سال فرصت خدمت گذاری به این آب و خاک و مردم عزیزمان نصیبتان شده ، تلاش کنید که کارنامه درخشانی از خودتان به یادگار بگذارید، و متأسفانه بخشی از تلاش و برنامه های عوامل دولت در راستای بدست آوردن کرسی های مجلس آینده است - مثل برنامه خانم ابتکار که برای مهار آلودگی هوای کشور ، بجای دعوت از کارشناسان محیط زیست، از هنرمندان و بازیگران دعوت می نماید و سخنران آن همایش صادق زیبا کلام است که به هویت ایرانی خود هم شک دارد! و بودجه بیت المال بصورت نامشروع برای اهداف انتخاباتی هزینه می شود - و رئیس جمهور هم در مقابل این کار حرام هیچ واکنشی از خود نشان نمی دهد!؟

آقای احمدی نژاد در مقابل سیانمایی علیه دولت خود  و اشکالات دولت آقای روحانی مثل سبد کالا، لب فرو بسته اند و عمل ایشان بعنوان یک معروف باید فرا روی دولت تدبیر و امید باشد و شاید هم آقای احمدی نژاد دو عدد نامه به آقای روحانی داده باشند، که رئیس جمهور محترم نامه اول را خیلی زود باز کردند !(گزارش صد روزه ).

 قصه دو نامه بدین صورت است که وقتی رئیس جمهور شوروی  می خواست ریاست جمهوری را به فرد بعد از خود واگذار نماید دو عدد نامه به رئیس جمهور جدید داد و گفت :" بعد از قریب دو سال مردم به عملکرد شما اعتراض می کنند و لذا وقتی اعتراض ها شدید شد، شما نامه اول را باز کن و بخوان و مردم ساکت خواهند شد؛ ولی این سکوت طولانی نخواهد بود و مردم مجددا دست به اعتراض می زنند و شما نامه دوم را باز کن و بخوان !.

بعد از گذشت حدود دو سال از ریاست جمهوری جدید، اوضاع اقتصادی کشور دچار مشکل شد و مردم دست به اعترض و تحصن زدند و رئیس جمهور شوروی سراغ نامه اول رفت و آن را باز کرد، و دید که رئیس جمهور  قبلی نوشته، همه تقصیرات را به گردن من بینداز و مردم آرام خواهند شد؛ لذا در بین مردم حاضر شد و همه تقصیرات را به گردن رئیس جمهور قبلی انداخت و وعده اصلاح امور را داد و مردم پراکنده و به خانه های خود بازگشتند؛ مردم بعد از گذشت یک سال مشاهده کردند که به وعده ها عمل نشده و اوضاع اقتصادی بهبود پیدا نکرده است و دوباره به خیابانها آمدند و وقتی اعتراض ها شدت پیدا کرد رئیس جمهور نامه دوم را باز کرد و ناباورانه مشاهده کرد که نوشته شده شما هم دو عدد نامه بنویس! و ریاست را به بعدی ......!!"

انشاءالله که جناب آقای روحانی با کنار گذاشتن افراطیون دولت که مشکل سبد کالا را دولت قبلی می دانند، نیازی به باز کردن نامه دوم پیدا نکنند .         والسلام 

    السلام علیک یا روح الله

جلوه ی حضرت روح الله الموسوی الخمینی(ره) یک بار دیگر ملت سربلند و سرافراز کشورمان را در سی و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران وارد صحنه دفاع از تمامیت استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی کرد و گزینه های مبارزه با استکبار را با فریاد بلند مرگ بر آمریکا به نمایش گذاشتند .

 مردم ثابت کردند که پای نظام اسلامی تا آخرایستاده اند و جواب یاوه سرایی مسئولان بی ادب آمریکا یی را در 22 بهمن به کرات در سراسر کشورمان فریاد زدند و در روز 21 بهمن هم آزمایش موفقیت آمیز موشک باستیک دور برد لیزری کشورمان را مشاهده نمودیم .

اولین پیام گسترده حماسه سیاسی امت اسلامی و آزمایش موشکی به دنیای استکبار این خواهد بود، که ایران اسلامی با معادله تحریم های گسترده و همه جانبه و تهدیدات نظامی و دیگر گزینه های روی میز آمریکا، صحنه را خالی نخواهند کرد و در حمایت از انقلاب خود دچار تردید نمی شوند.

  پیام دوم به مسئولان اجرایی و مذاکره کنندگان تیم هسته ای این است که در پاسخ به یاوه سرایی مسئولین بی شعور آمریکایی، لحظه ای دچار تردید نشوند و در زمان لازم پاسخ مناسب را به دشمنان کینه توز این ملت بدهند و الا در پیشگاه حق تعالی و شهداء و مردم شریف کشورمان شرمنده و پاسخگو خواهند بود .

 مردم در 22 بهمن تکلیف خود را به خوبی انجام دادند و الان منتظر اقدامات دولت در حفظ عزت و کرامت ایران اسلامی در مقابل بیگانگان می باشند و مسئولین اجرایی قدر این ملت سرفراز را بدانند و لحظه ای در خدمت به این کشور و مردم کوتاهی نکنند .

راه برون رفت از مشکلات اقتصادی همان دستورالعمل رهبر فرزانه انقلاب است که فرمودند : " تنها راه حل مشکلات اقتصادی کشور ، نگاه به ظرفیتهای بی شمار درونی است و نه نگاه به بیرون و برداشته شدن تحریمها. به دشمن نمی توان چشم دوخت و از دشمن نمی توان انتظار داشت."

                            والسلام  

دیشب پس از گذشت 1/5 ساعت چشم انتظاری، بالاخره گفتگوی ریاست محترم جمهور بصورت زنده از صدا وسیمای جمهوری اسلامی پخش گردید و مطالب قابل توجهی هم برای مردمی که از چند روز قبل منتظر شنیدن سخنان و خبرهای جدیدی بودند ، بیان نگردید، ولیکن موضوع تأخیر1/5 ساعته در پخش آن برای اکثر بینندگان ایجاد سئوال و شبهه کرده بود که با ارسال نامه رئیس رسانه ملی به رئیس شورای نظارت بر صدا و سیما ، مبنی بر انتخاب مجری توسط رؤسای قوا، حاشیه های پخش مصاحبه زنده و مستقیم را پررنگتر نمود و موضوع از این قرار بود که صدا و سیما آقای روحانی نژاد را بعنوان مجری و سئوال از رئیس جمهور در این مصاحبه انتخاب کرده بود که در هنگام پخش ، مسئولین دفتر رئیس جمهور خواستار تغییر مجری و یا اضافه کردن یک مجری دیگر در کنار آقای روحانی نژاد را می نمایند! و بالاخره خانم پوریامین بعنوان مجری دوم از سوی دفتر دولت تدبیر و امید به صدا وسیما تحمیل می گردد. فلذا حاشیه های مصاحبه از متن آن مهمتر و موارد ذیل قابل طرح و بررسی است.

1-اقدام دفتر رئیس جمهور در انتخاب مجری با استقلال صدا وسیما مغایرت دارد و دخالت در امور سایر قواست و از دولتی که قبل از گرفتن سکان ریاست جمهوری و بعد از آن خود را قانونمدار معرفی می کند، این اعمال غیر قانونی و افراطی، ناپسند و غیر قابل بخشش است.

2- رئیس جمهور محترم هم که وظیفه اش بخاطر 1/5 ساعت تأخیر در پخش و انتظار مردم در پای گیرنده ها عذرخواهی از مردم است، می گوید: از اینکه زیاد منتظر ماندید، تشکر می نمایم. آیا این ادبیات زیاده خواهی نیست!؟ و با اخلاق اسلامی سازگار است!؟ 

 3- انتخاب مجری توسط دفتر رئیس جمهور اهانت به شعور و درک سیاسی و اجتماعی  مردم عزیز کشورمان می باشد و این شائبه را در اذهان عمومی ایجاد می کند که با طرح مسائل و مشکلات واقعی کشور و مردم در صدا و سیمای نظام اسلامی مخالفند ! و قصد آن دارند، مجریانی را انتخاب نمایند که بیشتر مجیز گوی رئیس جمهور باشند، که لازم است رئیس محترم جمهور شخصا جلوی این اقدامات خود سرانه و افراطی مسئولین دفتر یا مشاور فرهنگی را بگیرند و اجازه ندهند روحیه زشت و انحرافی بله قربان گوئی اطراف ایشان را احاطه نماید.  

پیامبر خاتم (ص) در این رابطه می فرمایند: "هنگامی که برادرت را مقابل رویش می ستائی، مثل این است که تیغ بر گلویش می کشی." و حضرت علی (ع) می فرمایند: " آن کس که تو را ستود، همانا تو را سر برید." 

شأنیت رئیس جمهور و ملت ایران در این مصاحبه از سوی دفتر رئیس جمهور رعایت نگردیده و مستحق برخورد قاطع و حتی عزل از مقام خود می باشند، زیرا دوستی این افراد از صفات نکوهش شده دین مبین اسلام است ، اینان نزدیک را دور و دور را نزدیک می نمایانند و باعث گمراهی مسؤلین خواهند بود. از دولت راستگویان انتظار است که واقعیت ها را برای مردم بازگو نمایند و در این صورت است که اعتماد مردم به مسئولین بیشتر خواهد شد .

 دولت تدبیر و امید برای محرمانه دانستن توافقنامه ژنو ، تا کنون هزینه سنگینی پرداخته و به کشور تحمیل نموده که بعنوان یک عبرت و تجربه ناموفق بود، که پرهیز از گفتن حقایق در وقت لازم ، اهانت آمریکا و بی سواد خواندن منتقدین و بخشی از ملت را بدنبال داشته است، و در برابر اهانت کنندگان اجنبی، سکوت و ادبیات ذلیلانه را مشاهده کرده ایم  که این روزها به کرار اتفاق می افتد، پس آقای رئیس جمهور! مشائیها را از کنار خود بران تا از آسیبهای آینده در امان باشید ، انشا الله .     والسلام

رئیس جمهور محترم در مورخه 15/11/92 در اجلاس رؤسا دانشگاهها و مدیران پارک علم و فناوری، انتقادات تندی علیه منتقدین توافقنامه هسته ای ایراد نمودند و گفتند : "چرا یک عده بی سواد که از بخشهایی خاص پول می گیرند باید حرف بزنند ، اما بزرگان، دانشگاهیان و اساتید ما سکوت می کنند؟ چرا وقتی یک اتفاق بین المللی رخ می دهد ، اساتید نامه خصوصی به رئیس جمهور می نویسند ؟ چرا فریاد نمی زنید ؟ چرا وارد میدان نمی شوید؟ " در قسمت دیگری از سخنانشان گفتند:" پیامبر پس از فتح مکه به دشمنانش امان داد و ما نیز در عرصه بین المللی تابع ایشان باشیم " در خصوص نقد سخنان رئیس جمهور موارد ذیل مطرح می باشد .

1-       سخنان رئیس جمهور قابل درک است زیرا ایشان، مهمان جمعی از معاونین، مدیران وزارتخانه علوم وتحقیقات و رؤسای جدید دانشگاههایی بوده که بعضی از آنها در فتنه سال 88 علیه نظام اسلامی اقداماتی داشته اند و لذا طرح این مسائل در بین آنان دور از ذهن نمی باشد و حتی سخنان ایشان اهانت به مهمانان بود، مگر چند روز قبل کمپین دولتی جمع آوری امضاء جهت عدم دریافت یارانه نقدی با آبرو ریزی همراه نشد!؟ پس درخواست دولت از دانشگاهیان عقلانی و منطقی نمی باشد!؟ راستی آقای روحانی! مگر شما در کتاب خاطرات هسته ایتان ننوشته اید که"منتقدین را باید تشویق کرد نه تنبیه" !؟   

2-       توهین آقای رئیس جمهور به بخشی از مردم و نمایندگان مجلس، که بارها انتقادات خود را از توافقنامه هسته ای با 5+1 ابراز داشته اند و آنان را بی سواد قلمداد کردن از اخلاق اسلامی بدور است .

3-       آقای رئیس جمهور! منتقدین توافقنامه بارها خواستار انتشار دست گل دولت تدبیر و امید شده اند ولیکن مسئولین امر به کلی گویی و حتی جنابعالی در سفر به خوزستان فرمودید: که قدرتهای بزرگ در مقابل ما زانو زدند ، پس په اشکالی وجود دارد که متن و پیوستهای اجرایی توافقنامه را منتشر نمی کنید!؟  تا مردم کشورمان مطمئن شوند که حق داشتن چرخه سوخت هسته ای آنان از سوی طرفهای مقابل یعنی آمریکا به رسمیت شناخته شده است! و در صورت مثبت بودن، مردم با سواد و بی سواد! بدون درخواستهای دولتی در یک جشن بزرگ ملی از شما و تیم مذکره کننده هسته ای تشکر خواهند کرد و نیازی به استمداد طلبیدن از با سوادها هم نخواهد بود! اما چه کنیم که آقای ظریف به نمایندگان مردم در کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس گفته است :که متن توافقنامه را آمریکاییها تهیه کرده اند و این در حالی بود که آیت الله جوادی آملی به آقای ظریف فرموده بودند " وقتی با آمریکاییها دست می دهید بلافاصله انگشتانتان را بشمارید " و متأسفانه آقای ظریف ریش و قیچی را بدست آمریکایی سپرد که سالهی سال دشمنی اش را با ما به اثبات رسانده است! با این وضعیت آیا اساتید دانشگاه جرأت حمایت قطعی از توافقنامه و اجابت خواسته شما را دارند!؟ و چه خوب بود که در روز فناوری هسته ای از متن توافقنامه و جزئیات آن رونمایی می شد!

4-       آقای روحانی گفته اند:" وقتی پیامبر (ص) مکه را فتح کردند به دشمنانشان امان دادند " خوبست دولت تدبیر و امید به مردم بگوید ، چه فتح الفتوحی در توافقنامه هسته ای داشته اند!؟ کجای این توافقنامه پیروزی ملت ایران را نشان می دهد!؟ پیامبر(ص) مکه را فتح کردند و امان دادند، شما که بخش قابل توجهی از غنی سازی را در مقابل هیچ دادید و حتی دولت در اولین قسط دریافتی خود، در مقابل تعطیلی غنی سازی 20 درصد هم به مردم کشورمان راست نگفتند !؟ چرا بجای 550 میلیون دلار آمریکا ، فرانک سوئیس را دریافت نمودید!؟ نکند این هم از نتایج سفر داووس سوئیس رئیس جمهور است!؟

5-       باز هم به جناب آقای روحانی می گوییم؛ که ادبیات امروز شما  در شأن ملت ایران و در شأن مهمانان دانشگاهی نبود! شما قرار است 4 سال رئیس جمهور باشید، زود عصبانی نشوید و مواظب مشائیهای اطرافتان باشید که متنهای سخنرانیهای شما را با عبارات توهین آمیز آمیخته نکنند !؟ و این را هم بدانید؛ آنکه بر دهان حق گویان می کوبد که فعلا خاموش باشید، بعدا در صف باطل طلبان کوبیده خواهد شد که چرا حق گویی نکردی! و بهترین دوست، دشمنی است که منصفانه و مؤدبانه و بی محابا انتقاد کند .          والسلام

سبد کالا یا سبد آبرو!!!

رئیس دولت تدبیر و امید در یک برنامه تبلیغاتی که از صدا و سیما بصورت مستقیم پخش می شد به مردم وعده ی دو سبد کالای رایگان را تا پایان سال 92 دادند که پس از گفتگوهای طولانی پیرامون چگونگی ارائه آن به دهکهای نیازمند جامعه، در نهایت مقرر شد در ایام دهه فجر، یک سبد کالا به دهکهای مورد هدف تحویل شود که اشکالات متعددی پیرامون آن مطرح می باشد

1- علی الرغم تبلیغات گسترده رئیس جمهور محترم مبنی بر اینکه خزانه خالی را تحویل گرفته و از پرداخت یارانه های نقدی هم ناتوان بوده اند ، مبلغ 2400،000،000،000 تومان بابت دوسبد کالا در دو مرحله 15 میلیون نفری را از چه محلی تأمین گردیده است؟

2- با توجه به اینکه دولت خود را قانونگریز نمی داند و در بودجه سال 92 هم پرداخت سبد کالای رایگان منظور نگردیده است ، این تخلف آشکار از دولتی که خود را قانونمدار می داند بر چه مبنائی استوار است و چرا نمایندگان مجلس شورای اسلامی که نسبت به کوچکترین اشکال دولت قبلی تا استیضاح رئیس جمهور تلاش می کرده اند، لب فرو بسته اند !؟

3- دولت سابق اگر قانون را رعایت نمی کرد ولیکن حرمت ، آبرو و جان مردم را برای دریافت یک سبد کالای ناچیز که هیچ تأثیری در زندگی مردم ندارد و کسی هم انتظار آن را نداشت به خطر نمی انداخت ، بلکه مبلغ آن را با توجه به داشتن حساب الکترونیکی خانوارها به راحتی به حساب آنان واریز می کرد و به مردم هم توصیه می کرد آن را برای مسائل ضروری زندگی هزینه نمایند.

4- متأسفانه بخش قابل توجهی از خانوارهای نیازمندان جامعه ، شامل کارگران فصلی، کشاورزان و روستائیان، عشایر غیور، رانندگان شهری و بین شهری، بازنشستگان و اقشار ضعیف جامعه از دریافت سبد کالا محروم و در عوض رئیس جمهور اسبق آقای خاتمی و عده ای از نمایندگان مجلس و اشراف جامعه از دریافت کنندگان سبد کالا قلمداد شدند!!!

5- سرگردانی و صفهای طولان و فشرده که گاها باعث کشته شدن افرادی و مجروحیت تعدادی از مردم شده از دیگر مشکلات این طرح می باشد که متأسفانه عزت نظام اسلامی را در ایام الله دهه فجر در نزد جهانیان با توجه به عکسهای مخابره شده ، زیر سئوال برد و کرامت مردم فهیم کشورمان هم رعایت نگردید.

با عنایت به موارد ذکر شده بنظر می رسد، کسانی که به رئیس جمهور محترم مشاوره می دهند، دانسته یا ندانسته، سبد آبروی  آقای روحانی و ملت عزیز کشورمان را حراج نمودند و باید به رئیس جمهور محتدم گفت از کید و تزویر مشائیهای دولتت در امان نیستی و تا مثل اقای احمدی نژاد فرصت را از دست نداده ای، در کنار زدن جریان انحرافی نفاق از حریم دولت اسلامی اقدام نمایید که فردا دیر خواهد بود !و سعی کنید آن قول اعتدالی که به مردم داده اید، به راستی به آن پایبند باشید ، چون در این مدت عملی که با تدبیر و امید همراه باشد ، کمتر دیده شده است و باور بفرمائید که همه کارهای آقای احمدی نژاد بد نبوده  و بر اساس نظر مقام معظم رهبری قرار بود که دولت بعدی کارهای خوب دولتهای گذشته را انجام و از کارهای پر اشکال آنها خودداری نماید، پس سبد کالای آبرویتان را از مشائیها حفظ کنید .   والسلام

امروز به جرات می توان ادعا کرد که پس از فتنه سال 1388 بحث جریان شناسی در کشور ما دچار دگرگونی قابل توجهی گردید وبا خلق حماسه نهم دی توسط مردم ، پایان عمر جریانات و گروههایی به نامهای ، تندرو و میاته رو ، یا افرطی و اعتدال ویا اصولگرا و اصلاح طلب رقم خورد و از این پس می باید جریانها و گروههای فعال و پویای در کشور را به دو جریان یا دو تفکر همانند اوایل پیروزی انقلاب تقسیم بندی نمود.

در همین راستا به بخشی از نامه شهید والا مقام ومظلوم بهشتی که در مورخه 22/12/1359 خطاب به حضرت امام خمینی (ره) نگاشته و وضعیت حاکمیت کشوررا تشریح نموده بودند از نظر می گذرانیم که در خصوص دو دیگاه فعال در حکومت نوشتند:

"سنگینی وظیفه فرزندتان را بر آن داشت که این نامه را به حضورتان بنویسد و حقایقی را به عرضتان برساند ، دوگانگی موجود میان مدیران کشور بیش از آنکه جنبه شخصی داشته باشد به اختلاف دو بینش مربوط می شود ، یک بینش معتقد و ملتزم به فقاهت و اجتهاد، اجتهادی که در عین زنده بودن و پویا بودن، باید سخت ملتزم به وحی و تعبد در برابر خدا و سنت باشد. بینش دیگر در پی اندیشه ها و برداشتهای بینابین که نه به کلی از وحی بریده است و نه آنچنان که باید و شاید در برابر آن متعبد و پایبند و گفته ها ونوشته ها و کرده ها بر این موضع بینابین گواه . بینش اول در برابر بیگانگان و هجوم تبلیغاتی و سیاسی و اقتصادی و نظامی آنها سخت به توکل بر خدا و اعتماد به نفس و تکیه بر توان امت اسلامی و پرهیز از گرفتار شدن در دام داوریها با دلسوزیهای بیگانگان معتقد و ملتزم . بینش دیگر هر چند دلش همین را می خواهد و زبانش همین را می گوید و قلمش همین را می نویسد، اما چون همه مختصات لازم برای پیمودن این راه دشوار را ندارد در عمل لرزان و لغزان . بینش اول به نظام و شیوه ای برای زندگی امت ما متقد است که در عین گشودن راه به سوی همه نوع پیشرفت و ترقی، مانع حل شدن مسلمانها در دستاوردهای شرق با غرب باشد و آنان را بر فرهنگ و نظام ارزشی اصیل و مستقل اسلام استوار دارد. بیش دیگر با حفظ نام اسلام و بخشی از ارزشهای آن، جامعه را به راهی می کشاند که خود بخود درها را به روی ارزشهای بیگانه از اسلام و بلکه ضد اسلام می گشاید . بینش اول روی شرایطی در گزینش مسئولان تکیه می کند که جامعه را به سوی امامت متقین و گسترش این امامت بر همه سطوح را ه می برد، بینش دیگر روی شرایطی تکیه می کند که خودبخود راه را برای نفوذ بی مبالاتها یا کم مبالاتها در همه سطوح مدیرت امت اسلامی و حاکم شدن آنها بر سرنوشت انقلاب هموار می سازد."

در گرماگرم آخرین روزهای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 جریان اصلاحات و تئوریسنهای آنها، علی رغم ترسیم سناریوهای مختلف (کمیته صیانت از آراء، طرح تقلب) وقتی متوجه شدند که امکان رای آوری کاندیدای مورد نظرآنها وجود ندارد و نمی توانند سکان ریاست جمهوری را بدست بگیرند، آخرین ترفندهای خود را که همان نامه معروف بدون سلام و والسلام آقای هاشمی رفسنجای، خطاب به رهبر معظم انقلاب اسلامی بود، را در تاریخ 20/3/92 بصورت گسترده در فضای مجازی و در داخل و خارج کشور منتشر نمودند، تا بلکه فضای انتخابات را به نفع خود تغییر دهند و بعد از این کار،خانم مرعشی همسر آقای هاشمی رفسنجانی در روز انتخابات، زمانی که رأی خود را به صندوق می ریزد در حسینه جماران -که در فیلم قلاده های طلا دیده شد -خطاب به مردم می گوید:" اگر تقلب کردند به خیابانها بیایید" و قبل از پایان شمارش آراء هم میرحسین موسوی خود را پیروز انتخابات معرفی کرد تا در روزهای آینده با استفاده از کلمه رمز " تقــــلــب " اهداف بعدی خود را زیر نظر اتاق جنگی که مهدی هاشمی رفسنجانی آماده کرده بود ،عملیاتی نمایند و اینچنین شد، که توانستند بخشی از مردم تهران را با کلمه دروغ بزرگ "تقـــــلـــــب " با حضور طبقه زیاده خواه اشرافیت ، ضد انقلاب ، منافقین خلق ، بهائیها ، سرسپردگان و نوکران اجنبی، سلطنت طلبان و اراذل و اوباش و همراهی خاندان هاشمی و با حمایت گسترده آمریکا ، اسرائیل و کشورهای اتحادیه اروپا و در راس همه آنها انگلیس به خیابانها کشاندند تا به بهانه" تقــــــــلـــــب" و با فتنه انگیزی، بتوانند براندازی نظام اسلامی را رقم بزنند و متأسفانه عده ی قلیلی از اصولگرایان بی بصیرت که در چند سال گذشته بحث دولت وحدت ملی را مطرح می کردند ، با سکوت طولانی و نا بجای خود، آتش فتنه گران را افروخته و زمان فتنه را طولانی کردند، که در نهایت به اهداف شیطانی خود نرسیدند و مکر و کینه فتنه گران در" نــــــــــــــــــهــــــــــــــــــم دی "ماه 88 با حضور چند میلیونی مردم عزیز کشورمان آنان را ذلیل و حقیر و خوار گردانید و بساط فتنه و فتنه گر برچیده شد. لذا پس از این مقطع زمانی بود که اعتماد مردم از عملکرد و صداقت جریانهای مختلف سلب شد و عملا در برگزاری اتخابات بعدی ریاست جمهوری و شوراها در سال 1392 این مسئله به اثبات رسید که مردم بدنبال واقعیت و حقیقت می گردند، نه بدنبال سیاست بازی !؟ زیرا جرایانات اصولگرا با گزینه های مختلف و متعدد وارد صحنه انتخابات شدند و مردم پراکندگی آنها را دیدند و اعتماد نکردند و بخش قابل توجهی از رأی خود را به کاندیدای مقابل آنها دادند ، چون به تعهد خود پایبند نبودند و آقای روحانی هم خود را برآمده از جریانهای اصلاح طلب نمی داند و لذا امروز دو تفکردیگر به غیر از جریانهای اصولگرا و اصلاح طلب در صحنه حاکمیتی کشور فعال می باشد .

« یک تفکر معتقد به اسلامیت نظام  با تمام مختصات آن می باشد و آمریکا را همچنان شیطان بزرگ و مذاکره با آن را جهت دفع شرش می داند و می گوید: تا شرک وکفر و نفاق است مبارزه هست وتا مبارزه هست، ما هستیم و راه  مقابله با تحریمهای ظالمانه دشمن را توجه به توانمندیهای داخلی و توکل بر خدا و اعتماد به مردم می داند و بصیرت افزایی و دشمن شناسی را از اصول و مبنایی انقلاب اسلامی معرفی می کند و رأی مردم را در قالب مردم سالاری می پذیرد و حضور زراندوزان را در مسئولیتهای مهم کشور صحیح نمی داند ».  

«  تفکر دوم که بر اساس اصول اعتقادی کارگزاران سازندگی (فن سالاران) که آن را"  یک حزب اسلامی ، دموکرات لیبرال " معرفی نموده اند، شکل گرفته است و اعتقاد دارند که اسلام اصول اقتصادی، اجتماعی و سیاسی لازم را برای اداره جامعه ندارد و اسلامیت نظام اسلامی را با همه مختصات آن بر نمی تابد و به همین خاطر ،اصول لیبرالیسم را درامور مختلف بر می گزیند و مذاکره با آمریکا را از ضروریات دیروز و امروز می داند و وقتی حضور امام (ره) را خالی می بیند و گنجینه اسرار امام، مرحوم سید احمد آقا هم در بین ما نیست، می گوید: امام از سال 63 با گفتن " مرگ بر آمریکا مخالف " بوده و در خصوص ولایت فقیه بر خلاف نظر قطعی امام خمینی می گوید " امام با شورا (رهبری) مخالف بودند، اما من و آقای طالقانی طرفدار شورا (رهبری) بودیم و حذف شورای رهبری در قانون اساسی در سال 68 بی خود بود." ( سالنامه شرق 1383 ص 27 ) و این تفکر سؤاستفاده مدیران در سطوح مختلف مدیریتی و گسترش زندگی اشرافی و اباحه گری را، هماهنگ شدن با جامعه جهانی می داند و بکارگیری اشرافیت را در مسئولیتهای کلیدی نظام اسلامی موجه قلمداد می نماید و رأی مردم را در صورتی که به نفع تفکر و حضور او در قدرت نباشد، برنمی تابد و مردم را به حضور در خیابانها و آشوب دعوت می نماید ».

شاید بشود با جرأت ادعا کرد که از نقشه های مهم آقایان هاشمی و مشایی در سالهای گذشته، منهدم کردن جریان اصول گرایی بود و متأسفانه عده ای از اصولگرایان هم از سال 1384 خودمداری را به جای حق مدارای نشاندند و در نهایت امروز زمینه حضور بی مبالاتها، فتنه گران و زراندوزان را در پیرامون گفتمان امام و انقلاب اسلامی مشاهده می کنیم که علی رغم تهدیدات مکرر مقامات آمریکایی، برای مذاکره با آمریکا سر از پا نمی شناسند. فلذا با توجه به موارد فوق الذکر، نتیجه این خواهد شد که ساختار تفکر کشور در دو جبهه حق و باطل یا انقلابی و غیرانقلابی تقسیم بندی می گردد.

در این راستا و در این زمان هوشمندی نیروهای جبهه حق بیش از گذشته ضروری است، تا کانونهای خطر را بشناسند و این خطرات را به دیگران بنشناسانند و جبهه باطل، یعنی مارقین ، ناکثین و قاسطین زمان خود را افشاء نمایند، زیرا امام صادق(ع) فرمودند : دروغ می گوید کسی که ادعای محبت ما را دارد ولی، از دشمنان ما تبری نمی جوید . والسلام 

السلام علیک یا روح الله

والفجر و لیال عشر والشفع والوتر

 طلیعه فجر پیروزی انقلاب اسلامی مبارک باد .

 پدیده انقلاب اسلامی ایران از نگاه جامعه شناسان ، سیاست مداران ، تاریخ نگاران ، کارشناسان و فرماندهان سیاسی و نظامی- امنیتی ، یک "انقلاب بدون تعریف "در چند قرن اخیر است و امام عظیم الشان انقلاب در وصیت نامه سیاسی الهی خود فرمودند :" شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلابها جداست، هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام".

رئیس جمهور پیشین آمریکا (بوش پدر) می گوید : " من از رئیس وقت سازمان SIA      آقای ترنر که به دلیل پیروزی انقلاب ایران از کار برکنار شد ، پرسیدم : یعنی شما با این همه آدمی که در دنیا دارید ، با این همه تجهیزات فوق پیشرفته، با این همه بودجه ای که صرف می کنید، نتوانستید انقلاب مردم ایران را پیش بینی کنید؟! او در پاسخ به من گفت : آنچه در ایران روی داده "یک بی تعریف" است ، کامپیوترهای ما آن را نمی فهمند".

ترنر در مصاحبه با تلوزیون NBC   می گوید:" آنچه ما نتوانستیم پیش بینی کنیم، این بود که یک پیرمرد78 ساله روحانی که 14 سال تبعید بود، عامل گردآوردن همه این عوامل بشود و ناگهان با یک آتشفشان عظیم در حال فوران و یک انقلاب ملی روبرو شویم".

تنها انقلابی که در قرنهای اخیر بر اساس "اسلام ناب محمدی"شکل گرفته است، انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره ) می باشد.

در جریان شکل گیری انقلاب صنعتی یا رنسانس در اروپا، بحث جدایی دین از سیاست و منسوخ کردن امور دینی مطرح گردید، تا جایی این مسئله پیش رفت که نیچه اندیشمند غربی اعلام کرد: " خدا مرده است" و ساتر دیگر اندیشمند آن قرن گفت : " انسان خداست " و دنیای امروز غربی بر اساس اندیشه "سکولاریسم و اومانیسم "شکل گرفته است و سالها بعد جریانهای فزاماسونری و روشنفکران غرب زده ایرانی که پس از تحصیل از کشورهای اروپایی بازگشته بودند، تلاش کردند تا جامعه اسلامی ما را بر اساس اندیشه های مادیگرایانه غربی تنظیم کنند که با روشنگری علما و مراجع تقلید وحضور مردم روبرو شدند و در گرما گرم تلاش غرب زدگان به یکباره معمار کبیر انقلاب به طراحی انقلاب شکوه مند اسلامی ایران پرداخت وپس از گذشت قرنها، بار دیگر مسیر تاریخ را دگرگون کرد و دین را به صحنه جامعه برگرداند و اثبات نمود، که با آموزه های دینی می شود جامعه و جهان را اداره کرد و امام خمینی (ره) فرمودند: "این را که دیانت باید از سیاست جدا باشد و علمای اسلام درامور سیاسی دخالت نکنند، استعمارگران گفته و شایع کرده اند، این را بی دینها می گویند".

انقلاب شکومند اسلامی ایران با بهره گیری از بعثت رسول مکرم اسلام (ص)و غدیر ولایت امیرالمومنین (ع)و عاشوری حسین ابن علی) ع) بسوی زمینه سازی حکومت جهانی حضرت بقیه الله (عج) با همه دشواریها و مرارتها و تقدیم هزاران شهید، مسیر جهانی سازی حکومت امام عصر را در حال پیمودن  است و الگوی موفق ما در این راه حضرت سیدالشهدا است .

مهاتما گاندی رهبر مبارزات هند می گوید: " من برای مردم هند چیز تازه ای نیاورده ام ، فقط نتیجه ای را که از مطالعات و تحقیقاتم در باره تاریخ زندگی قهرمان کربلا به دست آورده ام ، ارمغان ملت هند کردم، اگر بخواهیم هند را نجات دهیم، واجب است راهی را بپیمائیم که حسین ابن علی پیمود" . 

روزهای پایانی سی و پنجمین سال پیروزیمان را پشت سر می گذاریم، پس قدردان این انقلاب ، شهدا ، امام خمینی (ره) و رهبر فرزانه مان که کشتی انقلاب را در این دریای مواج جهانی هدایت می نمایند، باشیم و دشمنان این کشور لحظه تردید در آسیب رساندن به این مملکت به خود را نمی دهند و همانند گذشته، برطبل جنگ که گزینه آن را سالها از روی میز برداشته و خود نمی دانند در کجاست،می کوبند.

 و لذا در آغازین روزهای سی و ششمین سال انقلاب از مسئولین اجرایی کشور و بخصوص ریاست محترم جمهوری و وزارت خارجه انتظار است که از غرور و عزت این مرز و بوم در مقابل دشمنان این انقلاب و در راس آنها مسئولین شیطانی وشرور آمریکا که بخاطر دفع شرشان با آنها مذاکره می نماییم ، مواضع انقلابی و در شان مردم و کشور عزیزمان اتخاذ نمایند وعزت و حکمت ما در " هیهات من الذله " حسین ابن علی (ع) است.         والسلام

السلام علیک یا بنت موسی ابن جعفر

در مباحث سیاسی گفته می شود،" اگر یک کشور را که در حال قدرتمند شدن است و  بخواهی آن را متوقف کنی، باید از دو مسیر و بصورت هم زمان به آن آسیب برسانی 1- اقتدار و وحدت داخلی آن را مورد هدف قرار دهی و بشکنی 2- اقتدار خارجی آن را مورد تهاجم قرار دهی وبشکنی ".
خانم رابین رایت وقتی در دوران اصلاحات به کشورمان آمد ، پس از بازگشت از ایران گفت:"راه مقابله با ایران، راه نظامی نیست، این حکومت الهام بخش است وحکومت الهام بخش نباید شهید شود، بلکه باید شکست بخورد".
جان کری وزیر خارجه آمریکا بعد از کنفرانس ژنو2 که درمورد سوریه برگزار شد،گفته است :" اگر ایران توافقنامه ژنو را نقض کند، گزینه نظامی روی میز خواهد بود".
همه آگاهان سیاسی و نظامی می دانند که آمریکا هیچ گزینه نظامی در خصوص ایران نه روی میز و نه زیر میز دارد، اصولا آمریکا قادر به استفاده ازگزینه نظامی علیه ایران نمی باشد! ممکن است بگویید چرا؟ مگر آمریکاییها از کشور عراق با پیروزی بیرون رفتند که امروز اینگونه ادعای مضحک را به زبان جاری می کنند!؟ مگر آمریکاییها که ساعت و روز حمله به کشور جنگ زده و تضعیف شده سوریه را مشخص کرده بودند ، جرآت آغازحمله را، بخاطر ترس از ایران و همپیمانش یعنی حزبالله لبنان بخود دادند که امروز به تهدید نظامی ایران می پردازند!؟ تنها گزینه ای که از روی میز جنگ طلبان کاخ سفید بعد از شکست در عراق برای همیشه برداشته شد ، گزینه نظامی علیه کشور قدرتمند ایران است. پس آمریکا اهداف خود را در مقابله با ایران از مسیرهای دیگری پیگیری می نماید، که درچند سطر اول یادداشت به آن  پرداخته شد.

امروز مراکز سیاستگذاری آمریکا، وحدت و اقتدار ایران اسلامی را در مذاکرات هسته ای مورد هدف قرار داده اند و اینکه هر روز بخشی از توافقنامه ژنو را- علی الرغم محرمانه بودن از سوی مذاکره کنندگان تیم هسته ای ایران!- روی میز می گذارند و به افشاء آن می پردازند، در همین راستا صورت می پذیرد.

سیاستگذاران آمریکا وقتی مشاهده می کنند که تیم مذاکره کننده ایرانی حاضر به پاسخگویی و شفاف سازی پیرامون توافقنامه هسته ای و گزارش به ملت ایران و حتی مجلس شورای اسلامی نمی باشند و وقتی وزیر خارجه صهیونیستی آمریکا ، ایران اسلامی را تهدید نظامی می کند، ولی رئیس جمهور ایران نسبت به باز گشایی سفارتخانه آمریکا نظر مثبت می دهد ، آیا از این بهتر می شود اقتدار ایران را شکست؟ و آیا دیگر نیازی به حمله نظامی است؟

وقتی دبیر سازمان ملل متحد از ایران برای حضور در کنفرانس ژنو دو جهت حل مسائل سوریه دعوت بعمل می آورد و با فشار آمریکا این دعوتنامه بعد از 24 ساعت پس گرفته می شود، آیا این شکستن اقتدار ایران در خارج از کشور نمی باشد!؟ پس اگر اینگونه است و آمریکا بدنبال شکستن وحدت ملی و اقتدار داخلی و انزوا کشیدن و شکستن اقتدار ما در خارج از کشور را دنبال می نماید، ضرورت دارد مسئولین مربوطه در ادبیات خود تجدید نظر کنند و ازهمان ادبیاتی که مقامات آمریکایی ، یعنی گفتمان تهاجمی، در برابر آمریکا استفاده نمایند. وقتی خانم رابین رایت می گوید:" حکومت الهام بخش نباید شهید شود، بلکه باید شکست بخورد " چرا مسئولین مربوطه اینقدر با تسامح و تساهل در مقابل جنگ طلبان آمریکایی برخورد می نمایند و از خود ضعف نشان می دهند!؟ اینگونه اقدامات از سوی مسئولین اجرائی در مقابل آمریکا ، یاد آور بعضی از اعمال دولت موقت ملی گرا و لیبرال مرحوم بازرگان را در ذهن تداعی می کند که رئیس جمهور وقت آمریکا آقای جیمی کارتر در یاداشتهای خود یک روز پس از پیروزی انقلاب در روز 23 بهمن57 می نویسد: " گروه مهندس بازرگان خیلی به ما کمک کرده اند و پیغام فرستاده اند که می خواهند روابط خود را ادامه دهند" کارتر در دومین روز دولت موقت 24 بهمن 57 می نویسد: "گزارش امروز خیلی بهتر است به نظر می رسد {امام} خمینی به قم مراجعت خواهد کرد و اجازه خواهد داد، بازرگان دولت را اداره کند ، بیشتر وزیران او در غرب تحصیل کرده اند و یا وابستگی به کشورهای غربی دارند" .

 متاسفانه امروز بعضی از تحصیل کردگان در غرب خطاب به مردم و نمایندگان مجلس شورای اسلامی می گویند : "اگر استیضاح هم شوم مفاد توافقنامه هسته ای با کشورهای 1+5 را (یعنی فقط آمریکا) نمی گویم ".

 مردم عزیز کشورم، وزیر خارجه مان را بنگرید تا کجا به تعهد خود در مقابل غربیها پای بند است! و این در حالی است که آمریکاییها بارها مفاد توافقنامه را منتشر کرده اند . شاید این تعهدات بخاطر خزانه خالی و شاید بخاطر چرخیدن زندگی مردم در برابر نچرخیدن سا نتریفیوژها باشد! که این رویا تعبیر شدنی نیست .

راستی چند نفر از اعضاء هیئت دولت و معاونین آنها در غرب تحصیل کرده اند!!!!؟           والسلام