سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس در هر شب جمعه، سوره واقعه را بخواند، خداوند او را دوست بدارد و محبوب همه مردمانش گرداند، و هرگز در دنیا گرفتار درویشی، فقر، درماندگی و هیچ آفتی از آفات دنیا نخواهد شد و از همراه ان امیرمؤمنان خواهد بود. این سوره، ویژه امیرمؤمنان است وکسی در آنْ شریکش نیست. [امام صادق علیه السلام]
 
پنج شنبه 93 بهمن 2 , ساعت 10:54 عصر

بنام خدا و برای خدا

جریان افراطی اصلاحات برای تصرف وزارت کشور بخصوص معاون سیاسی وزیر در دولت یازدهم، تحرکات گسترده ای داشته اند تا بتوانند یک فرد افراطی، غیر انقلابی و مخالف اصول اصلی نظام اسلامی را در این مسئولیت مهم بکارگیری نمایند، ولیکن با معرفی آقای مهندس مقیمی به سمت معاونت سیاسی وزارت کشور، امید آنان به یأس مبدل شد، اما پس از رفتن مهندس مقیمی به وزارت کشور، در مرکز کشورمان یعنی استان مرکزی(اراک) عده ای از افرارطیون اصلاح طلب که در دوران استانداری آقای مقیمی به اهداف ضد انقلابی خود، دست نیافته بودند، تلاش گسترده ای را آغاز کرده، تا بتوانند یک فرد افراطی را به سمت استانداری مرکزی به رئیس جمهور و نظام اسلامی تحمیل نمایند.

این جریان افراطی، که بعضاً از احزاب منحله و برانداز حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب می باشند، جهت نیل به اهداف پلید سیاسی خود که مخالف توسعه متوازن استان می باشد، پس از برگزاری چندین جلسه، در تاریخ 2 دی 93 افراد مختلفی را برای سمت استانداری مرکزی انتخاب کرده اند، که برخی از این افراد، با اصول و مبانی انقلاب زاویه قابل توجهی دارند!

اگر به کلام امام خمینی(ره) توجه نمائیم که فرمودند: « من در میان شما باشم و یا نباشم، به همه شما وصیت و سفارش مى‏کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد.» باید امروز افسوس خورد و گفت، چرا باید کار نظام اسلامی به جایی برسد، که عده ای نااهل و نامحرم که بعضاً دارای سوابق سوئی در استان هستند، جرأت نمایند، جلسه بگذارند و جهت اهداف ماکیاولی خود، برای مردم استان و نظام اسلامی که برآمده از خون شهداء گرانقدر نظام اسلامی است، تصمیم سازی نمایند؟! و بدنبال اجرائی نمودن آن باشند؟!

در این زمانه ای که بهترین فرزندان این ملت، جهت پاسداری از تمامیت نظام اسلامی و اسلام ناب محمدی(ص) جان خود را به کف دست گرفته و خون پاک خود را بذل می نماید تا درخت تنومند نظام اسلامی هر روز قدرتمندتر از گذشته شود، جریان مؤمن و پاسداران واقعی نظام اسلامی، باید وارد صحنه شده و میدان را از نامحرمان و نااهلان بازستانند و عرصه را بر منافقین تنگ نمایند، لذا می طلبد که عمارهای استان مرکزی با انسجام انقلابی خود، وارد میدان شوند و از انقلاب اسلامی و اهداف بلند آن در مقابل جریان نفاق، صیانت نمایند.

والسلام 


چهارشنبه 93 بهمن 1 , ساعت 11:56 عصر

بنام خدا و برای خدا

دولت اعتدال با زیر پا گذاشتن آرمانهای فرزندان هسته ای این ملت، عملاً عزت کشور را به حراج گذاشته است.

تالفف

آقای روحانی پس از توافق با 5+1 به رهبر نظام اسلامی نامه می نویسد:« دستاوردهای قطعی این توافق اولیه، به رسمیت شناخته‌شدن حقوق هسته‌ای ایران و حراست از دستاوردهای هسته‌ای فرزندان این مرز و بوم بوده است ... و فروپاشی سازمان تحریم آغاز شده است و نوید پذیرفتن ایران هسته ای را می دهد و دیگر روز با صدای بلند در اهواز می گوید: «می دانید توافق ژنو یعنی چه؟ یعنی تسلیم قدرتهای بزرگ در برابر ملت بزرگ ایران. و روز دیگر با یک احساس مصنوعی و رمانتیک می گوید: کاسه ترک خورده تحریم را هیچ بندزنی نمی تواند بند بزند و این روزها هم که تأسیسات هسته ای کشورمان را پلمپ کرده اند و زحمات فرزندان هسته ای را به تارج داده اند و چند وعده نسیه دیافت کرده اند، آقای روحانی با صدای ضعیف و لرزانی می گویند: «سانتریفیوژ که آرمان ما نیست.» و ...

غعغف

 در روز سه شنبه مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با افشاء جدیدی از خیانت دولت اعتدال به کشور، در گزارش جدید خود منتشر و تائید نمود، که؛ « ایران 2 هزار و 720 کیلوگرم اورانیوم UF6  با غنای تا سطح 5 درصد را به پروسه تبدیل در کارخانه پودر U02 به منظور تبدیل به اکسید اورانیوم تزریق کرده است.»

معنی اقدام نابجای دولت ایران این است، که کشورمان در سکوت کامل و به دستور آمریکا، مشغول اکسید نمودن اورانیوم 5 درصد خود، فراتر از تعهدات توافق ژنو می باشد، تا بتواند رضایت کدخدا را جلب و بخش کوچکی از تحریمها را با اجازه کدخدا به حالت تعلیق درآورد! و جشنکی هم برای بدست گرفتن فضای انتخابات مجلس برگزار نمایند.

الع

حال سئوال جدی اینجاست که قدم زدن جان کری و ظریف در خیابانهای ژنو و پالوده خوردن آنان به خاطر اکسید نمودن اورانیوم 5 درصد و 2 درصد ایران بوده است؟ و آیا جای دارد، در زمانی که آمریکا همه گزینه ها را روی میز گذاشته است، آقای ظریف با خنده های بی جا در کنار جان کدی قرار گیرد؟ اف بر این ذلت که برای اقامت چند روزه در آمریکا، همه داشته های این کشور را به حراج می گذارید!

 

والسلام


چهارشنبه 93 بهمن 1 , ساعت 9:7 عصر

بنام خدا و برای خدا

محمدجواد ظریف پس از دیدار با کری وزیر خارجه آمریکا در ژنو، جهت ادامه گفتگو بدنبال ایشان راهی پاریس شد و در آنجا اعلام کرد، که این دیدار به درخواست وزیر خارجه آمریکا صورت گرفته و گفت: «با توجه به اینکه وزیر امور خارجه امریکا هم برای دیدار با وزیر امور خارجه فرانسه به پاریس سفر کرده بود، کری پیشنهاد داد تا مذاکراتی با هم در پاریس انجام داشته باشیم.»

ذلییفق

اعمال و رفتار و گفتار آقای ظریف در سفر اخیر خود به ژنو، از عرف دیپلماتیک خارج گردیده و به نظر می رسد، حب و صمیمیتی که در ذات آقای ظریف نسبت به آمریکا وجود داشته با این تفریح و پیاده روی جان کری و ظریف، از پرده برون افتاده و آش دولت اعتدال آنقدر شور شده، که دل مشتاقان را، از این حرکت نابجای آقای ظریف به درد آمده است.

حکایت قدم زدن آقای ظریف با جان کری وزیر خارجه آمریکا در خیابانهای ژنو، همانند شتر مادری است که معلوم نیست در باغ وحش چه می کند!

گفته اند روزی بچه یک شتر از مادرش پرسید: مادر جون چند تا سوال برام پیش آمده است. آیا می تونم ازت بپرسم؟

شتر مادر: حتما عزیزم. چیزی ناراحتت کرده است؟

لاغل

بچه شتر: چرا ما کوهان داریم؟

شتر مادر: خوب پسرم. ما حیوانات صحرا هستیم. در کوهان آب و غذا ذخیره می کنیم تا در صحرا که چیزی پیدا نمی شود بتوانیم دوام بیاوریم.

بچه شتر: چرا پاهای ما دراز و کف و پای ما گرد است؟

شتر مادر: پسرم. قاعدتا برای راه رفتن در صحرا و تندتر راه رفتن داشتن این نوع دست و پا ضروری است.

بچه شتر: چرا مژه های بلند و زخیم داریم؟ بعضی وقت ها مژه ها جلوی دید من را می گیرد.

شتر مادر: پسرم این مژه های بلند و ضخیم یک نوع پوشش حفاظتی است که چشم ها ما را در مقابل باد و شن های بیابان محافظت می کنند.

بچه شتر: فهمیدم. پس کوهان برای ذخیره کردن آب است برای زمانی که ما در بیابان هستیم. پاهایمان برای راه رفتن در بیابان است و مژه هایمان هم برای محافظت چشمهایمان در برابر باد و شن های بیابان است... .

بچه شتر: فقط یک سوال دیگر دارم... ...

شتر مادر: بپرس عزیزم.

بچه شتر: پس مادرجون، ما در این باغ وحش چه غلطی می کنیم؟

لذا باید نمایندگان مجلس شورای اسلامی از آقای ظریف بپرسند، شما با جان کری در خیابانهای ژنو چه ...

والسلام


چهارشنبه 93 بهمن 1 , ساعت 3:17 عصر

بنام خدا و برای خدا

در حالی که آقای حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان با ادبیات چاله میدانی و اهانتهای مختلف با منتقدین مؤمن به اسلام و انقلاب سخن می گوید، ولیکن در مقابل کدخدای خود ساخته!، آرام و مؤدب است و این تواضع بیجا در برابر شیطان بزرگ، باعث شده که دشمن هر روز به شکلی نظام اسلامی را مورد انواع تهدیدات نظامی و غیر نظامی قرار دهد.

فبفغف

در این راستا آقای اوباما در سخنرانی مورخه 30 دی 93 در باره کشورمان می گوید: «درباره ایران، دیپلماسی ما کارگر افتاده است و ما در آنجا برای اولین بار در طول دهه اخیر پیشرفت برنامه هسته‌ای این کشور را متوقف کرده و ذخائر مواد هسته‌ای آن را کاهش داده‌ایم.»

رئیس جمهور آمریکا در ادامه گفت: « من تمامی گزینه‌ها را برای جلوگیری از یک ایران هسته‌ای روی میز نگاه می‌دارم ... مردم آمریکا از ما انتظار دارند تنها به عنوان گزینه آخر به سراغ جنگ برویم.»

رمز سکوت و انزوای رئیس جمهور کشورمان در مقابل یاوه گویی و تهدیدات مکرر اوباما در چیست؟ در زمانی که رو در رو با عوامل آمریکا و حتی خود آمریکا، در سوریه، عراق و لبنان ایستاده ایم و هر روز بهترین سرداران و جوانان این مرزو بوم جان خود را نثار اقتدار و اهداف بلند اسلام ناب محمدی(ٌص) می نمایند، پسندیده نیست، رئیس جمهورمان اینچنین منزوی باشد؟! آیا مشاورانی ترسو و بزدل، اطراف آقای روحانی حلقه زده اند؟! شاید، پدرخوانده دولت، اجازه استفاده از کلید اصلی را، که عزت و حکمت نظام اسلامی در آن نهفته است، را به دولت تدبیر نمی دهد؟! و اینچنین است که دولت اعتدال، در برابر غرب، زبانی الکن و همراه با ترس دارد!

لفبی

می شود ادعا کرد، بیش از 98 درصد تحصیل کردگان در غرب، دارای روحیه لیبرالی غرب هستند و رئیس جمهور کشورمان هم، از این دایره 98 درصدی خارج نیست!، هر چند حقوقدان بودن آقای روحانی، در پرده ابهام قرار دارد، زیرا در توافق هسته ای با غرب، در سال 1382 حقوقدان بودن ایشان به نفع ایران به اثبات نرسید و در توافقنامه سال 92 هم، آقای روحانی با طرح بازی بُرد - بُرد، فقط امتیاز نسیه نصیب ایران نمود و پلمپ تأسیسات هسته ای کشور، از شاهکارهای بزرگ حقوقی رئیس جمهور کشورمان محسوب می شود! آیا با این سابقه غیر قابل حقوقی!، می شود حقوقدان بودن آقای روحانی را باور کرد؟!

پس رمز سکوت و انفعال رئیس جمهور ایران در مقابل رئیس جمهور آمریکا را، باید در نتیجه تحصیل در انگلستان، زندگی اشرافی، همراه با تفکر روشنفکری لیبرال غرب و مشاورانی بُزدل و ترسو جستحو نمود.

والسلام      


<      1   2   3      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ