بنام خدا و برای خدا
نگاه دولت یازدهم به تحریمهای غرب به سردمداری آمریکا علیه کشورمان با دولت سابق تفاوت زیادی دارد. اعتقاد این دولت بر این است تا وقتی سانتریفیوژی بچرخد، چرخ زندگی مردم نخواهد چرخید و بر اساس همین تفکر وارد مذاکرات هسته ای گردید و نتیجه توافقات ایران با 5+1 پلمپ اکثر مراکز هسته ای کشورمان شد.
امضاء توافقنامه ژنو تحریمی را لغو ننمود، پولهای بلوکه شده ایران در بانکهای خارج از کشور به بانک مرکزی واریز نگردید، کمر تحریمها شکسته نشد، کشورهای قدرتمند به زانو در نیامدند. در مقابل مرکز هسته ای فردو، که حاصل تلاش شهیدان شهریاری و احمدی روشن بود، تعطیل و سوخت 20 درصد اکسید و رقیق گردید، حق غنی سازی ما به رسمیت شناخته نشد، نیروگاه 40 مگاواتی خنداب اراک که در مراحله افتتاح بود، تعطیل گردید، کارخانه نطنز اکثر سانتریفیوژهایش بدون تزریق گاز هگزافلوراید می چرخند و بخشهای از آن پلمپ گردیده است.
با دادن این امتیازها چرخ اقتصاد کشور و زندگی مردم بر خلاف نظر رئیس جمهور (با توقف سانتریفیوژها)، به چرخش در نیامد! مشکلات رکود اقتصادی کشور مرتفع نگردید. البته آقای رئیس جمهور ادعا دارند که تورم کنترل و به 16 درصد کاهش پیدا کرده است. ولیکن افزایش قیمتهای حامل انرژی کمر مردم را شکسته است و تورم بر اساس جیب مردم -که رئیس جمهور آن را قبول دارد- غوغا می کند، امروز با پول یارانه های نقدی خانوار امکان پرداخت قبوض آب، برق و گاز وجود ندارد! امروز با توافق ترکمنچائی هسته ای، دست و یقه ایران در دست دشمن ترین دشمنش یعنی آمریکا قرار گرفته و این بی تدبیری به جائی رسیده که کشور روسیه نسبت به مفاد توافقنامه و فشارهای طرف آمریکائی معترض گردیده است!
بازی بُرد بُرد شعار و فریبی بیش نبود و اینکه رئیس جمهور تأکید داشتند: «کاسه تحریم شکسته شده است و هیچ بندزنی نمیتواند این کاسه شکسته را به حالت اول بازگرداند.» با تأسف باید گفت که بر خلاف نظر آقای روحانی، وزیر خارجه آمریکا آقای جان کری، بندزن و تهیه کننده متن توافقنامه، در مذاکرات 18 روزه بی حاصل ژنو 6 به مدت دو روز حاضر گردید و پس از چند دور مذاکره با آقای ظریف رئیس تیم مذاکره کننده ایرانی، چقدر زیبا کاسه تحریمها را بندزد و توافقنامه شش ماهه ژنو را که در روز 29 تیر 93 بپایان می رسید، به مدت چهار ماه دیگر تمدید کرد و دیپلمات ارشد آمریکائی هم اعلام کرد که جهان در طول این چهار ماه حق برقراری رابطه تجاری با ایران را ندارند و تحریمها همچنان برقرار است و اثبات نمودند، که طرف ایرانی نباید خوشبین و به فکر توافقنامه جامع نهایی باشد! –البته آقای عراقچی بعد از مذاکرات 18 روزه، عدم خوش بینی خود را اعلام نمودند-!
پس "ا-بازی بُرد بُرد" و " 2-کاسه تحریمها را کسی نمی تواند بند بزند" و " 3-سانتریفیوژ باید بچرخد، اما زندگی مردم و اقتصاد هم باید بچرخد."که از شعارهای اصلی رئیس جمهور در رابطه با مذاکرات هسته ای بود هیچ کدام محقق نگردید و بر عکس، تهی بودن و غیر منطقی بودن این شعارها در دیپلماسی هسته ای با آمریکا به اثبات رسید، زیرا در منطق شیطان و استکبار، بازی بُرد بُرد بی معنی و توهمی بیش نیست!
نتیجه این خواهد بود؛ با توجه به اینکه دولت یازدهم، نقشی در سیر پیشرفتهای خیره کننده هسته ای کشور نداشته و در مذاکرات سالهای 82 در دولت اصلاحات که منجر به پلمپ شدن تمام مراکز هسته ای گردید، سابقه خوبی از خود بر جای نگذاشته، باید با نظارت دقیق مجلس شورای اسلامی و بر اساس اصول قانون اساسی در مذاکرات حضور پیدا نماید و از حدود اختیارات خود فراتر نروند، اگر دولت آمریکا نیاز به هماهنگی با کنگره را دارد، پس دولت ایران هم بر اساس اصل 77 قانون اساسی نیاز به تائید مجلس شورای اسلامی را دارد و لذا نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضاء محترم شورای نگهبان که پاسدار قانون اساسی کشور می باشند، باید نسبت به مذاکرات هسته ای ایران با 5+1 حساسیت بیشتری داشته باشند و به وظیفه قانونی خود که عمل نمایند.
در اصل 77 قانون اساسی آمده است:« عهدنامه ها، مقاوله نامه ها، قراردادها و موافقت نامه های بین المللی باید بتصویب مجلس شورای اسلامی برسد.»
والسلام
بنام خدا و برای خدا
تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان پس از 18 روز مذاکره با گروه 5+1 یا همان آمریکا، در حال بازگشت به ایران اسلامی می باشند و موفقیتی همچون بدست نیاورده و کمر تحریمها را هم نشکستند!
بر اساس بیانیه مشترکی که در پایان مذاکرات 18 روزه از سوی آقای ظریف وخانم اشتون صادر گردیده توافق 6 ماهه که در تاریخ 29 تیر 93 به پایان می رسد، به مدت 4 ماه تمدید گردید و طبق گفته یکی از دیپلماتهای ارشد آمریکائی، کشورهای سراسر جهان در مدت این 4 ماه حق ارتباط تجاری با ایران را ندارند و هیچ تحریمی هم لغو نخواهد شد!
آقای عرقچی معاون مذاکره کننده هسته ای کشورمان در مصاحبه خود گفته است: « بیشترین میزان اختلاف با آمریکا است، بیشترین تحریمها توسط آمریکا است و بیشترین مذاکره هم با آمریکاست.» حال سئوال اساسی این است، اگر کلید حل مسائل هسته ای و تحریمهای ایران در دستان آمریکا است ، که این گونه است، پس اتلاف وقت و دادن امتیاز به سایر کشورهای گروه 5+1 چه معنی و مفهومی دارد!؟
آقای عراقچی در بخش دیگری از مصاحبه خود می گوید:« برای اینکه تحریمها متوقف بماند، نیاز به توضیح دولت آمریکا در کنگره وجود دارد و آنها باید کنگره را راضی کنند، که چرا قبول کرده اند تا این اندازه(2.8 میلیارد دلار از پولهای خودمان) پول به ایران در مدت چهار ماه بدهند.»
درهیچ کجای مصاحبه آقای عرقچی عزت و حکمت نظام اسلامی ایرن به چشم نمی خورد، اگر دولت آمریکا هنوز کنگره را راضی نکرده است، تیم مذاکره کننده ایرانی با کدام منطق و استدلال با وزیر خارجه آمریکا ساعتها به بحث نشسته است!؟ اگر دولت آمریکا باید کنگره را راضی کند، که حرف درستی می باشد، پس چرا تیم مذاکره کننده ایرانی بر خلاف اصول قانون اساسی، بیشترین امتیازها را به آمریکا و اروپا داده و در مقابل مجلس شورای اسلامی هم خود را پاسخگو نمی داند!؟ رئیس جمهور کشورمان، بر اساس کدام توافق نامه ادعا می نماید که کمر تحریمها را شکسته است! تمدید چهار ماهه توافقنامه ژنو، یعنی امتیاز صد در صدی به نفع آمریکا و رژیم صهیونیستی و صفر امتیاز برای ایران و به همین خاطر است که تمدید 4 ماهه توافقنامه ژنو، بلافاصله مورد تأئید رژیم اشغالگر قدس قرار می گیرد! و خوشحالی آنان را فراهم می نماید!
متأسفانه باید گفت که این دور از مذاکرات هیچ نفعی برای کشورمان نداشته، زیرا تحریمی لغو نمی گردد! کشورهای دنیا حق ارتباط تجاری با ایران را ندارند! پولهای نفت بلوکه شده ایران به کشور باز نمی گردد! بخشهای عمده تأسیسات هسته ای کشورمان همچنان در حالت پلمپ باقی می ماند! وضعیت اقتصادی کشور بهبود پیدا نمی کند! دولت همچنان ناتوان در رفع مشکلات اقتصادی مردم خواهد بود و افزایش قیمتها نارضایتی بیشتر مردم را بدنبل خواهد داشت!
آیا بخاطر تمدید چهار ماهه توافقنامه ژنو، نباید همانند تشویق تیم ملی فوتبال مان که در بین چهار تیم مقام چهارمی را کسب کردند!، تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان را تشویق نمائیم! و جشن مفصلی برای آنان در کاخ سعدآباد برگزار نماییم! تا شکسته شدن کمر تحریمها! و زانو زدن قدرتهای بزرگ جهان در مقابل ایران را!، با حضور سفرا و نمایندگان خارجی کشورها به نمایش بگذاریم!؟
غمگنانه باید گفت؛ که در دولت آقای روحانی با پروپاگاندا (1) رسانه ای، ناکامیها و شکستها، بصورت مصنوعی و غیر واقعی به عنوان پیروزی و موفقیت قلمداد می گردد! و اسم آن را تدبیر! و راستگوئی! می گذارند.
آیا مردم اینگونه می خواستند!؟
چرا آقای عراقچی به مذاکرات خوشبین نیست ولی مرتب به آمریکا امتیاز می دهیم!؟
آیا کدخدایی آمریکا را پذیرفته اند!؟
والسلام
1-پروپاگاندا گونه ای ارتباط است که در آن، اطلاعات هماهنگ و جهتدار برای بسیج افکار عمومی از طریق تبلیغات سیاسی پخش و فرستاده می شود
بنام خدا و برای خدا
السلام علیک یا امیرالمومنین
میهمانان خدا بیست روز از غذاهای سه گانه الهی یعنی؛ برکت، رحمت و مغفرت در ماه رمضان تناول کردند و در شب قدر که در یکی از سه شب نوزدهم، یا بیست و یکم و یا بیست و سوم واقع گردیده، باید نهایت استفاده را از این خوان گسترده الهی بنمایند، زیرا خداوند در قرآن فرموده اند : «لَیلَةُ القَدرِ خَیرٌ مِن اَلفِ شَهرٍ(1)، شب قدر از هزار ماه بهتر است». پس مؤمنان الهی در این شب و روزها که دهه سوم ماه پر برکت الهی را پشت سر می گذاریم قدرشناس این ضیافت باشیم و از فرصت بدست آمده، بهره لازم را ببریم، چون مؤمنان در این ماه میهمان، خدای کریم و عظیم هستند، که بدون حساب در این ماه برکت، رحمت و مغفرت عطا می کند.
در روایات بسیاری آمده است؛ که وقتی میهمان بر شما وارد می شود، از آنچه در منزل دارید، از او به بهترین وجه پذیرائی کنید و از میهمان نپرسید که چه چیزی خورده ای و چه میل دارید، بلکه وظیفه میزبان فقط پذیرائی است و لذا وقتی ماه مبارک رمضان فرا می رسد همه ما را خداوند متعال بر سر سفره پر برکت خود دعوت کرده است و آنچه بخواهیم و بتوانیم تناول بر سر این سفره، از برکت، رحمت و مغفرت خداوندی آماده و مهیاست و این هنر و بضاعت ما میهمانان است که چگونه از این خوان گسترده الهی تناول کنیم.
رسول خوبیها حضرت محمد(ص) در خطبه ای در وصف ماه رمضان فرمودند: «ایُّهَاالنَّاسُ قَد اَقبَلِ اِلَیکُم شَهرُالله بِالبَرَکَةِ وَالرَّحمَةِ وَالمَغفِرةِ یعنی ای مردم؛ بدرستی که روکرده است به سوی شما ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش ... شَهرٌ دُعیتٌ عَلی ضِیافَتِ اللهِ ، یعنی؛ ماهی است که خوانده اند شما را در آن به سوی ضیافت الهی».
اگر سیره ائمه طاهرین سلام الله علیه از سوی پروردگار است، که هست و اگر خداوند هم در ماه رمضان میزبان و ما هم میهمان سفره کرم او هستیم که هستیم، پس مگر می شود کریم بزرگی که در وصف ما نمی آید، ما را به میهمانی خود دعوت کند ولیکن با بهترین غذاها از ما پذیرائی نکند؟ حاشا و کلا که آین گونه باشد.
خدایا تو خود می دانی که ما با دعوت و یا بدون دعوت بسوی سفره کرمت شتافنه ایم و عمل قابل قبولی هم برای عرضه کردن نداریم و شاید خجالت بکشیم که در این ضیافت الهی سرمان را بالا بگیریم، اما چون تو خدای بزرگی دعوتمان کرده ائی، پس دعوتت را لبیک گفته ایم و آمده ایم و شک هم نداریم که وقتی خداوند کریم و عظیم و غفار، میزبان است، سفره خود را خالی نمی گذارد و به بهترین وجه از میهمانان خود پذیرائی می کند و چون خدا ناظر است و ما را بر سفره خود مشاهده می کند از خوان گسترده خود ما سیراب و سرشار از امید خواهد کرد.
پس خدایا از ضیافت خودت آنقدر به جان و روح ما بچشان، که بر سر سفره دیگری ننشینیم و با انواع غذای خود، که رسول رحمتت حضرت محمد(ص) وعده آن را داده است از برکت، رحمت و مغفرت بی نهایتت در این شب قدر از ما بندگان خود پذیرائی فرما.
از خدای مهربان و غفار طلب می نمائیم که ما را از لطف و احسان خود بهره مند فرماید و این قسمت از مناجات الراجین را در مورد همه مؤمنان به اجابت برساند، که می فرماید:
«یا مَنْ بابُهُ مَفْتُوحٌ لِداعیهِ، وَ حِجابُهُ مَرْفُوعٌ لِراجیهِ، اَسْئَلُکَ بِکَرَمِکَ اَنْ تَمُنَّ عَلَىَّ مِنْ عَطآئِکَ بِما تَقِرُّ بِهِ عَیْنى، وَ مِنْ رَجآئِکَ بِما تَطْمَئِنُّ بِهِ نَفْسى، وَ مِنَ الْیَقینِ بِما تُهَوِّنُ بِهِ عَلَىَّ مُصیباتِ الدُّنْیا،وَ تَجْلُو بِهِ عَنْ بَصیرَتى غَشَواتِ الْعَمى، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ(2).
اى که درگاه او به روى خوانندگانش باز و پردهاش براى امیدواربه اوبالا زده است از تو خواهم به بزرگواریت که بر من بخشى از عطاى خویش به حدى که دیدهام بدان روشن گردد و از امیدت بدان مقدار که خاطرم اطمینان یابد و از یقین بدان اندازه که پیش آمدهاى ناگوار دنیا بر من آسان گردد و بوسیله آن پردههاى سیاه کوردلى از دیده دل دور شود به رحمتت اى مهربانترین مهربان».
والسلام
1-قرآن سوره قدر
2-مفاتیح الجنان – مناجات خمس عشر
بنام خدا و برای خدا
رژیم صهیونیستی از سال 2006 تاکنون، چهارمین جنگ و حمله نظامی همه جانبه خود را علیه محور مقاومت آغاز کرد و از روز سه شنبه مورخه 17 تیر 93 ، باریکه غــــــــزه را از زمین، هوا و دریا مورد تهاجم قرار داد و لیکن خیلی زود طعم سخت شکست را با استراتژی و تدبیر گروه های جهاد اسلامی و حماس دریافت نمود.
این بار که رژیم صهیونیستی قصد تصرف بخشی از باریکه غزه را داشت، با استراتژی و رونمایی از هواپیماهای بدون سرنشین مدلهای مختلف ابابیل و موشکهای فجر 5 جمهوری اسلامی ایران و J80 سوریه غافلگیر و در بهت و حیرت فرو رفت و پس انفجار قریب 1000 فروند از انواع موشکهای مقاومت در شهرها و مراکز مختلف آن رژیم و پروازهای موفقیت آمیز هواپیماهای بدون سرنشین و خزیدن و پناه بردن بیش از 3 میلیون نفر از صهیونیستها به پناهگاه، این بار هم وقتی نشانه های شکست و وحشت در مردم و ارکان رژیم صهیونیستی هویدا گردید، آمریکا با هدایت کشور مصر طرح آتش بس را ارائه دادند تا از شکستهای بیشتر آن رژیم و از فرار صهیونیستها از کشور اشغال شده فلسطین جلوگیری نمایند و یک بار دیگر این رژیم جعلی را از فروپاشی نجات دهند.
اگر از زوایای دیگر، به جنایتهای چند روزه صهیونیستها نظری بیفکنیم در می یابیم که این بار هم سران رژیمهای عربی خلیج فارس در کنار صهیونیستها قرار داشتند و هیچ فعالیتی برای جلوگیری از جنایتهای صهیونیستها انجام ندادند و گروههای تکفیری تروریستی داعش هم، هیچ عکس العملی در دفاع از مظلومین فلسطینی نداشتند.
در جبهه مقاومت علی رغم اقدامات و نمک نشناسی بخشی از گروه حماس که در 3 سال گذشته نسبت به کشور و مردم سوریه داشتند، لیکن آقای بشار اسد رئیس جمهور سوریه همچنان حمایت خود را از مردم غزه دریغ نکرد و شاهد انفجار موشکهای مختلف کشور سوریه در شهرهای مختلف رژیم اشغالگربودیم.
آنچه که موجب شگفتی آگاهان نظامی و سیاسی در این نبرد نابرابر شد، گنبد آهنین تبلیغاتی رژیم صهیونیستی بود، که علی رغم هزینه های چند میلیارد دلاری در نبرد با موشکهای مقاومت ناکارامدی آن اثبات گردید و موجب شد که صهیونیستهای که از گوشه و کنار جهان با وعده ها و ترفندهای مختلف، آنها را راهی سرزمین های اشغال شده فلسطین نموده اند، نسبت به وضعیت موجود ناامید گردیده و لذا رژیم اشغالگر قدس باید سریعا جنگ را به پایان برساند تا از مهاجرت معکوس آنها جلوگیری نماید.
ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم
والسلام
بنام خدا و برای خدا
مدت زیادی است، خودروسازان کشور، با سوء استفاده از انحصاری بودن خود، اقدام به احتکار نموده و از عرضه تولیدات خود بدلایل مختلف خودداری می کنند و تولیدات خود را، یا در انبارها نگهداری و احتکار نموده و یا از طریق واسطه های خاص با قیمتهای نزدیک به بازار، تولیدات خود را راهی نمایشگاههای عرضه خودرو در سراسر کشور می نمایند.
متأسفانه تعزیرات حکومتی که گاها با خرده فروشان جزء، با شدیدترین وجه برخوردهای فلج کننده اقتصادی می نماید!، هیچ تحرکی در مقابل احتکار گسترده خودروسازان از خود نشان نمی دهد و این محکمه قضائی که باید از مصرف کنندگان حمایت نماید، در رابطه با احتکار و گرانفروشی خودروسازان تعطیل است!.
مردم منتظر تدبیر و کاهش قیمت خودرو توسط 8 عضو دولتی شواری رقابت -از 15 عضو که 12 عضو آن دارای حق رأی می باشند که 8 رأی آن متعلق به دولت است- و با حکم رئیس جمهور منصوب می شوند، بودند، که در نهایت شورای رقابت از وظیفه ذاتی خود که حمایت از مصرف کننده است، خارج گردید و بعنوان شورای رفاقت در کنار خودروسازان قرار گرفت و قیمت کف بازار را که خودروسازان در رؤیا هم نمی دیدند، تصویب نمودند و مردم را در بهت و حیرت فرو بردند، که این مسئله موجب واکنش سخنگوی دولت و رد قیمت پینهادی شورای رقابت را به همراه داشت. با توجه به اینکه اکثر اعضاء شورای رقابت با حکم رئیس جمهور انتخاب می شوند، واکنش سخنگوی دولت بیشتر شبیه یک شوخی و تعارف به نظر می رسد. آیا مردم باید بپذیرند که دولت در جریان قیمت گذاری جدید از قبل نبوده است!؟ آیا دولت بعد از اعتراضهای شدید مردم و نمایندگان مجلس باید متوجه افزایش قیمت خودرو بشود! این بی تدبیری دولت برای مردم قابل قبول نخواهد بود!
پس امید مردم از دولت و شورای رقابت در خصوص قیمت گذاری و فروش خودرو به پایان رسیده و فقط، تعزیرات حکومتی است که می تواند، هم بر قیمت قبلی خودرو سازان نظارت کند و هم در خصوص احتکار که یک عمل مجرمانه است با خودروسازان برخورد قانونی نماید و لذا ضرورت دارد تا نماینده ای از سوی تعزیرات حکومتی تا زمان عادی شدن وضعیت فروش خودرو سازان در آن شرکتها مستقر و بر روند تولید و چگونگی فروش و عرضه آن نظارت نمایند.
نکته: اگر خودروسازان اسناد ساختگی برای افزایش قیمت به شورای رقابت داده باشند و این شورا برای سومین بار ظرف یک ماه اقدام به تغییر قیمت نماید، با تدبیر و نظارت دولت بر مدیرانی که خود انتخاب نموده منافات داشته و نشان دهنده این خواهد بود که جریان انحرافی در دولت تدبیر و امید به شدت فعال است. پس رئیس جمهور محترم بایدفکر اساسی برای اخراج این جریان از درون دولت بنماید.
والسلام
بنام خدا و برای خدا
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب در روز سه شنبه 17/4/93 در دیدار با مسئولین نظام جمهوری اسلامی که قوای سه گانه کشور حضور داشتند سخنان و رهنمودهای بسیار مهمی را ارائه فرمودند ، که در این خصوص به تحلیل دو بخش از این سخنان که در موفقیت و نقشه راه دولت تدبیر و امید از اهمیت ویژه ای برخوردار است، می پردازم و امید است که دولت و نیروهای مؤمن و وفادار به انقلاب قدر این سفارشات رهبری عزیز را بعنوان یک سرمایه ملی بدانند و در صحنه اجرائی کشور آن را شاهد باشیم.
حضرت آیت الله خامنه ای درخصوص حمایت و چگونگی نقد دولت فرمودند: «بنده دولت را تأیید و حمایت می کنم و از همه توانی که در اختیار دارم، برای حمایت از دولت استفاده خواهم کرد و به مسئولان بلندپایه دولت اعتماد دارم.....همه این دولتها دارای نقاط مثبت و نقاط منفی بودند و نقد دولتهای گذشته باید بصورت کارشناسی باشد و نقد در منبرهای عمومی خیلی به مصلحت نیست....البته درخصوص دولت کنونی نیز هرگونه نقدی، باید منصفانه و محترمانه و دلسوزانه و به دور از هرگونه مچ گیری و اذیت رساندن به دولت باشد.»
رهبر معظم انقلاب در سفارش ویژه دیگری به دولت درخصوص شعار «اعتدال» و حمایت از نیرهای مؤمن به انقلاب، فرمودند: «مراقب باشید که برخی در صحنه سیاسی کشور، با شعار «اعتدال»، جریان های مؤمن را کنار نزنند زیرا همین جریان مؤمن است که در مواقع خطر زودتر از همه سینه سپر می کند و در مشکلات نیز، دولت را به طور واقعی کمک می کند.
ایشان تأکید داشتند: اعتدال همان اسلام است. یعنی مقابله شدید با کفار و مهربانی با یکدیگر، یعنی امر به معروف و نهی از منکر. اعتدال به این معنا نیست که از کارهایی که جریان مؤمن، احساس وظیفه می کند، جلوگیری کنیم.»
با عنایت به سخنان دلنشین و راهگشای امام خامنه ای در حمایت از ارکان اصلی دولت و سفارش لازم به منتقدین دولت که در انتقاد از دایره انصاف خارج نشوند، پس بنا بر نظرایات سیاسیون، امروز توپ در زمین رئیس جمهور محترم و منتقدین است و تکلیف مضاعفی بر رئیس جمهور است که قدردان این حمایتهای گسترده رهبری انقلاب از دولت باشند.
متأسفانه در سنوات گذشته تاکنون ظلمی که از سوی مسئولین مختلف کشور، نسبت به سخنان ارزشمند و راهگشای رهبری معظم انقلاب صورت گرفته بسیار زیاد است و بخشی از ناکارامدی دولتها و خسارتهای که به کشور وارد گردیده به خاطر عدم توجه به نقشه های راهی بوده که از سوی رهبری معظم تبیین گردیده، ولی از سوی مسئولین بدلایل مختلف مورد غفلت و بی مهری واقع گردیده است.
در دولت سابق وقتی رئیس جمهور وقت، آقای مشاعی را به عنوان معاون اول رئیس جمهور انتخاب کردند، بلافاصله رهبر معظم انقلاب به رئیس جمهور در این خصوص تذکر دادند و فرمودند که با این اقدام دوستان واقعی خود را از دست می دهی، ولیکن این هدایتگری رهبری عزیز مورد غفلت قرار گرفت و لذا پس مدت کوتاهی دولت دوم آقای احمدی نژاد با ریزشهای مختلف روبرو گردید، که منجر به هیجانت اقتصادی و افزایش تورم افسار گسیخته، نارضایتی گسترده مردم و در نهایت فشارهای گسترده غرب به کشور را شاهد بودیم.
خوشبختانه ریاست محترم جمهور در اولین واکنش خود، در جمع اصلاح طلبان و بعضی از فتنه گران سال 88 با سخنان خود اثبات کردند که در وادی عمل بدنبال اجرای فرامین رهبری می باشند، آنجا که گفتند:« عهد دیگر من با خدا این بود که در جهت خواست مردم و منافع کشور آبرویم را به صحنه بیاورم و حتی جانم را در طبق اخلاص بگذارم و از آن نیز برای تحقق آمال ملت دریغ نکنم که بر این اساس تا پایان دولت یازدهم عمل خواهم کرد.»
جریان های مؤمن به انقلاب سخنان جناب آقای روحانی را به فال نیک گرفته و خواستار تداوم آن در صحنه عمل می باشند و لذا برای ایجاد وحدت و همدلی ضرورت دارد از بعضی افراطی گری ها، که در دولت صورت گرفته، بر اساس مشی اعتدال، و حمایت از جریان مؤمن به انقلاب اقدام اصلاحی صورت پذیرد . مثلا اگر وزراء علوم و ارشاد اسلامی، با به کارگیری فتنه گران و افراطیون، رویه اعتدالی دولت را نادیده گرفته اند و موجب اعتراض مراجع تقلید، مردم و نیروهای مؤمن به انقلاب و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، را ایجاد کرده اند، رئیس جمهور محترم تا قبل از استیضاح وزیر مربوطه توسط نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، نسبت به اصلاح امور این دو وزارتخانه دستور مقتضی را صادر نمایند و اگر در این فعل و انفعالات وزارتخانه ها اشخاص غیر انقلابی که با مبانی نظام اسلامی همخوانی ندارند - که قطعا افرد نالایقی در مسئولیتهای مهم بکارگیری شده اند- از گردونه مدیریتی عزل شوند و ملاک و معیار گزینش مدیران، بر اساس کارآمدی و تعهد و ارزش مداری نظام اسلامی باشد.
پس جریانهای مؤمن به انقلاب با صبوری خود خواهان عملیاتی شدن سخنان مقام معظم رهبری از سوی رئیس محترم جمهور و دیگر مسئولین کشوری هستند. انشاء الله
والسلام
بنام خدا و برای خدا
شیر و گرگ و روباهی با هم به شکار رفتند و گاو و آهو و خرگوشی شکار کردند.
شیر به گرگ گفت: "اینها را بین ما تقسیم کن."
گرگ گفت:"گاو برای شما جناب شیر، آهو برای خودم و خرگوش برای روباه."
شیر با شنیدن نظر گرگ به خشم آمد و گلوی گرگ را گرفت و سرش را از بدن جدا کرد.
سپس شیر به روباه گفت: "تو آنها را تقسیم کن."
روباه زیرک گفت:" گاو برای صبحانه شما، آهو برای ناهار شما و خرگوش هم برای شام شما باشد."
شیر خوشحال شد و پرسید:" چه کسی این قسمت کردن عادلانه را به تو آموخت؟"
روباه گفت:" سر گرگ، عالی جناب؟
بعد از آغاز بکار دولت تدبیر و امید و اینکه مرتب می گفتند که کارهای این دولت بر اساس تدبیر و عقلانیت است، مقرر شد، که قیمت فروش خودروهای تولید داخل توسط شورای رقابت معین شود، که پس از گذشت ده ماه در خرداد ماه 93 شورای رقابت قیمت جدید خودروهای تولید داخل را اعلام کرد و شرکتهای خودروساز را ملزم به رعایت نرخ جدید نمود و لیکن، ابلاغیه شورای رقابت از سوی شرکتهای مربوطه با مخالفت روبرو شد و هیچ خودرویی به بازار با قیمت پیشنهادی ارائه نکردند. جلساتی در این رابطه برگزار شد و مقر شد از این پس قیمت خودرو در کشور هر سه ماه یک بار، بر اساس نرخ تورمی بخش خودرو محاسبه و اعلام گردد.
ظاهرا شورای رقابت فراموش کرده بود که در روزهای پایانی خرداد قیمت خودرو را مشخص و اعلام نموده! که مجددا بعنوان دوست خودروسازان (شورای رفاقت) در مورخه 14 تیر 93 اقدام به افزایش قیمت جدید خودرو بر اساس قیمت کف بازار نمود و قیمت هر خودرو را نزدیک 50 میلیون ریال افزایش داد.لذا در رابطه با این افزایش قیمت چند سئوال اساسی مطرح است.
-آیا نرخ تورم در بخش خودرو علی رغم اینکه رئیس جمهور به تازگی نرخ تورم را 16 درصد اعلام کرده، افزایش یافته است!؟
-مردم از دولت عقلانیت و تدبیر سئوال خواهند کرد؛ عقلانیت در قیمت گذاری خرداد را بپذیرند، یا تیرماه را ! آنچه که به نظر می رسد یکی از قیمت گذاریها که نفع مردم در آن رعایت نگردیده بر اساس تقسیم عادلانه در داستان فوق است!
-برای مردم کشورم این امکان وجود دارد که با پرداخت پول یک سمند یا پژو تولید داخل، یک خودرو تویوتا یا هندا از ژاپن با کیفیت بسیار بالا خریداری نمایند. پس چرا مردم به خاطر سیاستهای ناصحیح خودروسازان، باید خودرو با کیفیت پائین را با قیمت گران خریداری نمایند؟ و به صورت تحمیلی از سوی دولت زور گوئی بازار انحصاری خودروسازان را تحمل نمایند!؟
-وقتی شورای رقابت (ببخشید شورای رفاقت) قیمتهای جدید خودرو را اعلام کرد به یکباره یاد مناظره چند هفته گذشته آقای قاضی پور نماینده محترم مجلس شورای اسلامی افتادم که گفتند: «خودروساز نباید سیاسی کاری کند، دولت و خودروساز پشت پرده با هم یکی هستند؛ من که نمی دانم چه زمانی هیات دولت تعرفه واردات خودرو را تعیین می کند شما می دانید و سریع از این رانت اطلاعاتی استفاده می کنید؛... متاسفانه در صنعت خودرو سازی افرادی هستند که تا دیروز در بغل مشایی بودند و امروز در بغل جهانگیری هستند.پول دارند و زور دارند و در شورای رقابت بنده ناظر هستم و حق رای ندارم.»
حال با عنایت به نرخ تورم که به گفته رئیس جمهور هر روز کاهش می یابد، پس تغییر قیمت خودرو کمتر از یک ماه توسط شورای رقابت(رفاقت) چه معنی و مفهومی دارد! برای آقای شیوا رئیس شورای رقابت از سوی آقای جهانگیر معاون اول رئیس جمهور چه پیامی ارسال شد، که منافع مردم و مصرف کننده خودرو، به یکباره فدای منافع خودروسازان گردید!؟
با این کار شورای رقابت آیا مردم می توانند به حرفهای آقای قاضی پور نماینده دلیر و صادق ارومیه شک کنند!؟
دولت اعتدال!، عقلانیت!، تدبیر! و امید! بهتر از این می تواند تقسیم عادلانه داشته باشد!!!
والسلام
بنام خدا و برای خدا
دور ششم مذاکرات هسته ای ایران با 5+1 جهت بستن پرانتزهای مورد اختلافی ایران و صرفا آمریکا در وین فعال است و آقا ظریف وزیر امور خارجه ایران، زمان این مذاکرات را سه هفته اعلام کرده است و از مصاحبه تیم مذاکره کننده ایرانی چنین برمی آید، که طرفین مشغول نوشتن متن نهائی و رفع اختلافها یا پرانتزها می باشند، لذا مواردی را پیرامون موضوع مذاکرات این دوره جهت تنویر افکار عمومی و بهره برداری کاربران عزیز تقدیم می نمایم.
در ادبیات فارسی و فرانسوی پرانتز( )parenthese در طرفین کلمه یا جمله معترضه قرار می گیرد و اینکه مسئولین پرونده هسته ای ایران، در این مقطع با طرح پرانتز چه اهدافی را در مدت طولانی و غیر منطقی مذاکرات با توجه به وضعیت منطقه که کشورمان را مورد تهدید قرار داده است، دنبال می کنند در هاله ای از ابهام قرار دارد!
از محتوای مصاحبه آقای عراقچی عضو تیم مذاکره کننده چنین می توان نتیجه گرفت که در این دور مذاکرات، امتیازهای فراوانی را به طرف غربی - صهیونیستی تقدیم خواهیم کرد
آقای عراقچی در این رابطه می گوید: «مجموعه اقداماتی که برای اعتماد سازی انجام می دهیم حتما شامل یک سری محدویت هایی خواهد بود که در برنامه هسته ای خود می پذیریم. البته همانطور که در توافق ژنو اشاره شده است اصل غنی سازی ایران ادامه پیدا خواهد کرد، ولی با یک سری محدودیت های مورد توافق دو جانبه و برای یک دوره زمانی مشخص. این کاملا قطعی است که اگر هر محدودیتی را در هر قسمتی از برنامه های خود به منظور اعتماد سازی قبول کنیم، یک محدودیت موقتی و دارای دوره زمانی مشخص خواهد بود و هیچ چیزی برای ابد پذیرفته نخواهد شد.
وی افزود: متنی برای نگارش آماده شده اما تقریبا در مورد تمام موارد مطروحه، اختلاف نظرهایی داریم و برای نزدیک شدن دیدگاه ها هنوز خیلی کار داریم و به جلسات متعددی نیاز است تا روی مفاهیم به توافق برسیم و بتوانیم آن را روی کاغذ بیاوریم .»
متأسفانه در طول مدت مذاکرات و توافق اولیه هیچ کدام از تحریمهای مهم، مثل تحریم بانک مرکزی ، واریز دلارهای بلوکه شده ایران در بانکهای مختلف جهان و ... لغو نگردید و لیکن تیم مذاکره کننده مرتبا امتیازهایی را به طرف مقابل داده است! مثل لغو تحریمها بصورت مرحله ای و یا کاهش ذخیره اورانیوم 5 درصد و تعداد سانتیرفیوژهای فعال و ... !
آقای رئیس جمهور هم ادعا می کند:«که کاسه تحریمها شکسته شده است و هیچ بندزنی نمی تواند این کاسه شکسته را به حالت اول باز گرداند.»
بله! آقای رئیس جمهور درست می گویند! ولی آن کسی که متن توافقنامه (سازمان سیا آمریکا)را تهیه نموده بلد است چگونه آن را بند بزند! مگر آمریکا تأسیسات هسته ای خود را پلمپ کرده که نیاز به بندزن داشته باشد!؟مگر آمریکا و رژیم صهیونیستی اورانیوم 20 درصد خود را رقیق و اکسید کرده است که نیاز به بندزن داشته باشند!؟مگر 4/2 میلیارد دلار از پولهای آمریکا بر اساس توافقنامه در بانک سوئیس بلوکه گردیده که نیاز به بندزن دارند!؟ آقای رئیس جمهور! بس است حرفهای پوپولیستی که به قول آمریکائیها مصرف داخلی دارد! زیرا وزیر خارجه آمریکا در برابر این حرف رئیس جمهور ایران می گوید: تحریمها به مرور زمان آنهم فقط در بخش هسته ای لغو می گردد! پس هنر تدبیر و عقلانیت دولت اعتدال را در کجا باید دید!؟
تحلیل گران سیاسی، مدت زمان مذاکرات سه هفته ای را بسیار خطرناک قلمداد کرده اند، زیرا این شیوه مذاکرات، مثل تهاجم فرهنگی و استحاله از درون است، که فرد مورد تهاجم به مرور زمان دچار پذیرش فرهنگ مهاجم و استحاله می گردد و تغییر را احساس نمی کند، لذا بیم آن می رود که تیم مذاکره کننده ایرانی، هر روز پرانتزی را به نفع آمریکا و رضایت شیطان بپذیرد و چون به یک باره همه امتیازهای داده شده، مطرح نمی گردد، حساسیت لازم در داخل کشور ناچیز و گاها حقیقت را چنان با باطل مخلوط می نمایند که نخبگان و دلسوزان نظام هم از محتوای توافق بی خبر خواهند ماند.
با عنایت به موارد فوق الذکر تیم مذاکره کننده باید عزت و حکمت نظام اسلامی را حفظ نمایند و نمایندگان مجلس شورای اسلامی مثل دفعه قبل در بی خبری مطلق قرار نگیرند و اگر نیاز باشد طرحی را، مبنی بر تصویب توافقات هسته ای در مجلس شورای اسلامی را بعنوان قانون مصوب نمایند و مردم کشور عزیزمان هم با دقت موشکافانه این دور بسیار مهم مذاکرات را که عزت و اقتدار نظام اسلامی به آن بستگی دارد، را دنبال نمایند.
والسلام
بنام خدا و برای خدا
هاشمی در خاطرات روز یکشنبه 30 تیر 1370 مصادف با تاسوعای حسینی مینویسد: «یک نفر چینی پیشبینی کرده است که ساعت 8 امروز زلزلهای به قدرت 8/6 ریشتر در تهران روی خواهد داد. آمدن ما به لتیان هم بیارتباط با این نیست. گرچه خودم اصلا قبول ندارم فقط به خاطر بچهها آمدم. با هلیکوپتر به سد لتیان آمدیم. هوای خوبی دارد. عصر همراه بچهها خواستم اسکی روی آب یاد بگیرم. کمی دنبال قایق کشیده شدم، بدنم آمادگی برای چنین ورزشی ندارد. گرچه آسان است.»
مردم وقتی خاطرات آقای رفسنجانی را مطالعه می کنند، نظرات مختلقی دارند، بعضی می گویند، این خانواده از طبقه اشرافی و نسبت به مردم بی توجه هستند! عده ای دیگر وقتی با این قسم از خاطرات مواجه می گردند؛ می گویند، برای یک شخص روحانی زیبنده نیست که از بیت المال جهت امیال شخصی خود بهره بگیرد! برخی دیگر، هاشمی را با صداقت معرفی می کنند، که همه خاطرات خود را، حتی استفاده نامشروع از بیت امال را در خاطراتش گنجانده است! خلاصه نظرات مختلف و سلیقه ها متفاوتند، پس بهتر است خاطرات آقای رفسنجانی را با معیارهای دینی و انقلابی مقایسه کنیم و میزان پایبندی خاندان هاشمی را با این مبانی بررسی نماییم.
-هر انسان منصفی و با هر عقیده و مسلکی، وقتی خاطره فوق را از قول آقای هاشمی رفسنجانی می خواند، به یکباره انگشت حیرت به دهان می گذارد، چگونه یک رئیس جمهور، با سابقه انقلابی، به خود اجازه می دهد در زمانی که بحث وقوع زلرله احتمالی مطرح است، خود و خانواده اش با هلی کوپتر تهران را ترک و به مکان امنی پناه ببرند!
-برای مردم قابل قبول نخواهد بود که در وضعیت احتمال بحران، اموال بیت المال ملک شخصی خاندان رفسنجانی باشد و آنان با هلیکوبتر به محل سد لتیان و به دور از مردم و در روز تاسوعا به تفریح و خوشگذرانی بپردازند! مردم هیچ وقت این اقدام خلاف شرع، اخلاق و مدیریت را نخواهند بخشید!
-اگر آقای هاشمی صداقت داشتند، این خاطرات را در گفتگوهای تبلیغاتی ریاست جمهوری در دهه 70 مطرح می کردند، تا در آن مقطع با خشم و غضب مردم برای همیشه از صحنه های انقلاب حذف و کنار زده می شد!
-معمولا خاندان هاشمی رفسنجانی، حتی در زمان دفاع مقدس، که فرزندان این مرز و بوم در جبهه های جنگ در خون خود می غلطیدند، بر اساس خاطرات حاج آقا، به تفریح و خوش گذرانی و تحصیل در خارج از کشور مشغوال بوده اند!
حمزه کرمی یکی از کارکنان سازمان بهینه سازی سوخت و از متهمین فتنه سال 88 در اعترافات خود که از صدا و سیما پخش شد در خصوص نگاه خاندان هاشمی به بیت المال چنین می گوید: از سال 82 به توصیه محمد هاشمی رفسنجانی به سازمان بهینه سازی مصرف سوخت رفتم. وقتی وارد آن سازمان شده و شروع به کار کردم در خلال کار متوجه قصد حضور آیت الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات دور نهم شدم. کرمی ادامه داد: باید بگویم که در سازمان بهینه سازی مصرف سوخت نیز مهدی هاشمی نقش موثری داشت. وی معتقد بود که انتخابات در ایران با پول بیت المال برگزار میشود و اعتقادی به هزینه شخصی برای انتخابات نداشت. لذا بنده با وی صحبت کردم و البته گوشزد هم کردم که استفاده از پول بیت المال در انتخابات جرم است ولی مهدی هاشمی نمیپذیرفت. * 2 میلیارد تومان از بیتالمال صرف هزینه های انتخاباتی سال 84 شد. وی خاطر نشان کرد: سازمان بهینه سازی مصرف سوخت باید در جهت کاهش و بهینه سازی مصرف سوخت کار میکرد. البته شرکتهای مختلفی هم با این سازمان قرارداد داشتند که از جمله این شرکتها شرکتی با مدیریت امیر علی آقایاری بود که کار این شرکت نیز ساخت تیزرهای تبلیغاتی و در کل تبلیغ بود. همه روسای این شرکتهایی که با سازمان بهینه سازی قرارداد داشتند از دوستان مهدی هاشمی بودند و آمادگی گرفتن پول تحت عنوان بهینه سازی و تبلیغات انتخاباتی برای کاندیدای مد نظر مهدی هاشمی را داشتند و این شرکتها با سند سازیهای صورت گرفته، موظف شدند که کار تبلیغاتی برای مهدی هاشمی انجام بدهند. این متهم بازداشت شده در جریان حوادث اخیر ادامه داد: یک شرکت 500 میلیون تومان برای چاپ یک میلیون جلد کتاب پول دریافت کرده بود در حالی که تنها 25 هزار جلد کتاب شد و مابقی پول صرف تبلیغات مورد نظر مهدی هاشمی شد.
با عنایت به ذره ای از صداقت! آقای رفسنجانی و خاندانش، امکان شناخت آنان وجود دارد! امیدواریم قوه قضائیه در مرداد ماه حقوق حقه ملت ایران را، از این خاندان بازستاند و مردم طعم شیرین عدالت را در این پرونده مهم ملی بچشند.
والسلام
بنام خدا و بری خدا
وقتی پرونده آقای دکتر حسن روحانی رئیس جمهور را بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ورق می زنیم، به دو مقطع زندگی ایشان، که در بخش اول دوران سرهنگی در دفاع مقدس و سپس در قامت یک حقوقدان پس از کسب مدرک دکترای حقوق از انگلستان است، روبرو میشویم و رویکرد ایشان در این مقاطع، همواره در راستای حل مشکلات کشور از طریق کدخدا جهان و نزدیکی با آن بوده و همچنان بر آن پایبند است. لذا در این وچیزه و در حد میسور توضیحاتی پیرامون تفکر آقای روحانی و نگاه ایشان به آمریکا می پردازم.
آقای حسن روحانی علی الرغم اینکه مدرک کارشناسی حقوق قضائی را در زمان رژیم گذشته درسال 51 اخذ کرده ولیکن پس از پیروزی انقلاب و بازگشت از انگلستان، در سال1358 به امور سرهنگی پرداخت و نسبت به اصلاح حجاب خانمهای شاغل در ارتش اقدام نمود و بعد از شروع جنگ تحمیلی صدام علیه ایران در کنار آقای رفسنجانی مشاغل مختلفی را در عرصه جنگ تجربه کرد و مسولیتهای؛ معاونت فرماندهی جنگ، ریاست ستاد قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا، فرماندهی پدافند کشور و معاونت جانشین فرماندهی کل قوا را بعهده داشته است و به همین خاطر نشان درجه دو فتح و درجه یک نصر را در پرونده خود دارد و از مزایای خوب سرهنگی برخوردار شده است.
اگر اجمالا به کارنامه آقای روحانی در قامت یک سرهنگ در دفاع مقدس نیم نگاهی داشته باشیم، در می یابیم که ایشان و آقای رفسنجانی از سال 1361 بعد از عملیات بیت المقدس، مرتبا بر طبل ختم جنگ با یک عملیات بزرگ کوبیدند و عاقبت به مقصود خود با پذیرش قطعنامه 598 از سوی امام خمینی رسیدند.
آقای روحانی اعتقاد داشته و دارد که بدون نظر کدخدا (آمریکا) ما در جنگ و هیچ عرصه دیگری موفق نخواهیم شد، و خاطرات آقای رفسنجانی سندی روشن بر این مدعاست.
آقای رفسنجانی در ماجرای آمدن دزدانه مک فارلین و یک هیئت آمریکائی به ایران در خاطرات خود می نویسند:« قرار شد هدیه را نپذیریم و ملاقات ندهیم و مذاکره را در سطح دکتر هادی، دکتر روحانی و مهدوی نژاد مخفی نگه داریم.»
این سند گویای این است که آقای روحانی دیروز در قامت یک سرهنگ، بدون نظر امام برای خاتمه جنگ همه امیدشان به کدخدا(آمریکا) بوده و امروز هم بعنوان رئیس جمهور و یک حقوقدان، برای شکستن تحریمها و حل مشکل اقتصادی کشور تمام ظرفیت کشور را در مذاکرات هسته ای با 5+1 و آمریکائیها خلاصه کرده است و حتی برای اولین بار در طول حیات انقلاب اسلامی، رئیس جمهور ایران به گفتگوی تلفنی بیهوده با رئیس جمهور آمریکا پرداخت!
آقای روحانی در زمان دفاع مقدس و سرهنگی خود، دارای نبوغ، نوع آوری و حل مشکلات پدافند هوائی کشوراز طریق منابع داخلی نبوده و در پشتیبانی و حفاظت هوائی از خطوط مقدم جبهه ها و مراکز حساس کشور ناتوان بوده است و لذا کسب دو نشان درجه دو فتح و یک نصر و بهره مندی از مزایای سرشار آن، برای حقیر و سایر رزمندگان دفاع مقدس که در خطوط مقدم جبهه ها می جنگیدیم، قابل قبول نخواهد بود، که امروز ایشان خود را سرهنگ ندانند و خود را حقوقدان معرفی نمایند.
آقای روحانی در قامت یک حقوقدان هم، پرونده موفق و درخشانی برای ارایه به مردم ندارند و ایشان تنها یک پرونده حقوقی در زمان دبیری شورای عالی امنیت کشور در اختیار داشته، که به خاطر عدم توانایی، منجر به پلمپ همه تأسیسات انرژی هسته ای کشورمان به مدت دو سال گردید، که در نهایت با دستور رهبر معظم انقلاب پلمپ ها شکسته شد و غرور ملی به کشور بازگشت، هر چند دوباره این غرور، با همان تفکر که باید کدخدا(آمریکا) را راضی نگهداشت در حال ....!
در بررسی موارد فوق چند نکته از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد، که لازم است رئیس جمهور به آن پاسخ شفاف و صریح بدهند
نکته اول: آقای روحانی مدرک دکترای حقوق خود را در سال 78 از انگلستان دریافت نموده و علت اینکه آقای رفسنجانی در خاطرات خود ایشان را مرتبا دکتر معرفی کرده معلوم نیست.
نکته دوم: مدارک دکترای حقوق ایران از اعتبار خاصی در جهان برخوردار است و علت اینکه آقای روحانی مقاطع کارشناسی ارشد و دکترای خود را در انگلستان گذرانده اند، معلوم نیست.
نکته سوم: آقای روحانی در زمان دفاع مقدس در مجلس شورای اسلامی، جمعی را به نام « مجمع عقلا »در برابر استراتژی جنگی امام دور هم جمع می کند، که امام با آنها برخورد و جلسه آنها تعطیل می شود. آقای هاشمی رفسنجانی در مصاحبه با روزنامه همشهری در سال 82 می گوید:« در مجلس هم عده ای بودند به نام مجمع عقلا و آقای حسن روحانی( که برای پایان دادن به جنگ فعالیت می کردند) که امام آنها را سر جایشان نشاند.»
حال سئوال این است مگر می شود کسی در برابر امام در جنگ بایستد! و بعدا نشان « فتح و نصر » دریافت نماید!؟ و اگر این نشانها حقی است برای رزمندگان، پس چرا به کسانی که نزدیک خط مقدم هم نمی شدند اعطا گردیده است!؟
والسلام
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرا مجرمین نفوذی در قدرت، محاکمه نمی شوند؟
آیا وقت محاکمه حسن روحانی نیست؟
سئوال خوب به تولید فکر خوب می انجامد
عاشورا چگونه رقم حورد؟
مخرج مشترک با دشمن، یعنی چه؟
بساط انفعال را از قوه قضائیه برچینید
اغتشاشگران از داعش بدتر و اصلاحطلبان از هر دو بدتر
جنگ جهانی شناختی و ترکیبی بر علیه ایران
غروب اغتشاشات در ایران و شکست جبهه استکبار
[عناوین آرشیوشده]