سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ترس با نومیدى همراه است ، و آزرم با بى بهرگى همعنان ، و فرصت چون ابر گذران . پس فرصتهاى نیک را غنیمت بشمارید . [نهج البلاغه]
 
سه شنبه 99 تیر 31 , ساعت 8:53 صبح

به نام خدا و برای خدا 

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

یکی از مدافعان سرسخت برجام آمریکایی، که در روز تصویب 20 دقیقه‌ای برجام،قسم‌های جلاله "والله والله والله "یاد کرد که "در روند هسته‌ای کشور، نه با کندی روبه رو خواهیم شد نه با توقف"، آقای علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی بود!1

چرا در سالگرد برجام، جناب صالحی به تلویزیون دعوت نشدند تا بازهم از برجام دفاع نماید؟! برای رمزگشایی از ابعاد پنهان برجام، بهتر است که رئیس سازمان انرژی اتمی ایران به مجلس دعوت شوند و پاسخگوی عملکرد خود در برجام باشد!

البته انفجار سوله ساخت سانتریفیوژها در نطنز، خسارت بسیار سنگین به صنعت هسته‌ای کشورمان وارد کرده، اما قطعا بهانه‌ای برای جماعتی مثل صالحی شده تا قسم‌های جلاله "والله والله والله " خود را توجیه نمایند!

آری لیبرالهای ترسوی فرصت طلب پررو، در دولت احمدی نژاد وزیر خارجه! و در دولت بی‌کفایت حسن روحانی، رئیس سازمان انرژی اتمی می‌شوند و آب از آب هم تکان نمی‌خورد و خجالت هم نمی‌کشند!!!

به نظر می‌رسد صالحی بچه ترس هم شده! کجا؟ آنجا کهوقتی صالحی در اسفند سال 94 به روند اجرا برجام انتقاد کرد، روحانی در خفا و علن با او برخورد نمود! و لذا دیگر بر علیه برجام سخن نگفت! چون ممکن بود حسن روحانی، سکه‌های اهدایی به ناحق را از جناب صالحی پس بگیرد و برخی پرده‌ها را کنار بزند!

والسلام


دوشنبه 99 تیر 30 , ساعت 1:8 صبح

به نام خدا و برای خدا 

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

جریان لیبرال و آمریکا پرستی که لعاب انقلاب به خود زده بود! بعد از سالها دسیسه در مخالفت با ادامه جنگ، در 27 تیر 67 جام زهر قطعنامه 598 را به فرمانده کل قوا حضرت روح الله نوشاند.1

عجیب بود که خواص ضدجنگ، هم فرمانده و پشتیبان جنگ بودند! و هم مخفیانه با آمریکا، بر علیه جنگ و امام مذاکره می کردند! و هم در سال 67 نقشه ناجوانمردانه پایان جنگ را نوشتند!

اینها به امام نوشتند: اولا مردم از جنگ خسته و به جبهه نمی روند! ثانیا فرماندهی سپاه امکان عملیات آفندی را غیرممکن اعلان کرد! و ثالثا نخست وزیر، خزانه کشور را خالی و امکان پشتیبانی از جنگ را ناممکن دانست! و لذا فرماندهی کل قوا با سناریوی کذب و نانجیبانه هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، میرحسین موسوی، بهزاد نبوی و محسن رضایی، جام تلخ زهر قطعنامه را سرکشید!

با پذیرش قطعنامه از سوی ایران، حملات گسترده رژیم بعثی عراق آغاز شد، که با حضور گسترده رزمندگان بسیجی، پیروزهای چشمگیر بدست آمد، و لذا امام به عمق خیانت برخی از امنا خود در جنگ پی بردند، اما جام زهر کار خود را کرد و امام دیگر سخن نگفت، گویا سناریوی قلم و دوات خواستن پیامبر مکرم اسلام صلی الله و علیه و آله و سلم تکرار شده، که پیامبر از نوشتن امتناع ورزید.

والسلام


چهارشنبه 99 تیر 25 , ساعت 3:29 صبح

به نام خدا و برای خدا 

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

 از مهمترین دستاوردهای لیبرالهای طرفدار آمریکا در دولت حسن روحانی، برجام است و برجام است و برجام!

روز 23 تیر ماه سالگرد برجام بود، اما حسن روحانی از برجام آفتاب تابان! و جواد ظریف از برجام مایه افتخار!، چیزی نگفتند، چرا؟! آیا آمریکا کلاه سرشان گذاشت؟!1

بله، هم کلاه گشادی سرشان گذاشتند و هم همچنان به ریششان می‌خندند، چرا؟!

چون سرمست مذاکره با کدخدا(آمریکا) شدند، پس، مستانه مذاکره کردند! مستانه انشاء نوشته شده آمریکا در برجام را امضا! و مستانه از خطوط قرمز رهبری عبور و به نصایح و فرامین رهبری گوش ندادند و در نهایت، مستانه برجام را اجراء کردند!

 رهبری معظم 2 ماه قبل از امضا برجام فرمودند: «بنده هیچ وقت به مذاکره با آمریکا خوش بین نبودم نه از باب یک توهم بلکه از باب تجربه...خواهید دید که تجربه ما از کجا حاصل شده...گفتیم به طرف مقابل اعتماد نکنید، وقتی خرش از پل گذشت، برمی‌گردد به ریش شما می‌خندد.»

عمامه حسن روحانی زیر کلاه بزرگ آمریکایی_اسرائیلی برجام، گم شد! زیرا در هیچ کجای برجام، نه از تضمین؛ نه از نحوه جبران خسارت؛ نه از انقضای مدت برجام؛ و نه راهی برای شکایت از عهدشکنان 5+1 پیش بینی نشده بود! و لذا پس از خروج ترامپ از برجام، طرف ایرانی از ترس "مکانیسم ماشه" جرأت شکایت در شورای امنیت و محاکم جهانی را نداشت!

عمامه داشت، کلاه سرش گذاشتند!

والسلام 


سه شنبه 99 تیر 24 , ساعت 3:13 عصر

به نام خدا و برای خدا 

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

رهبر معظم انقلاب 22 تیر 99 خطاب به نمابندگان انقلابی مجلس یازدهم فرمودند: «امّا توهین نه، دشنام نه، نسبتِ بدون علم نه؛ اینها حقّ شما نیست و بعضی‌‌اش حرام شرعی1 هم هست و جایز نیست.»

پس نصایح رهبری به نمایندگان مجلس یازدهم، بردار عزیز، انقلابی و متفکرمان آقای صالح ادیب، در دلنوشته کوتاه، به رهبر معظم انقلاب نوشتند:

" آقای ایران ! یادت باشد : "برخی خیانتهای دولتمردان هم حرام شرعی بود و چیزی نگفتی!"

حقیر به آقای صالح ادیب عرض می‌کنم: "وقتی حسن روحانی در آستانه انتخابات مجلس یازدهم، در سال 98 منافقانه فتنه حمله به شورای نگهبان و عدم حضور مردم در پای صندوفهای رأی را کلید زد، رهبر عزیز، آقا، مدیر، مدبر و انقلابی مان سکوت خود را شکست و در مورخ 16 بهمن 98 خطاب به روحانی فرمودند:

«انتخابات در کشور ما انتخابات سالمی است؛ من تعجّب میکنم از بعضی‌ها که خودشان به وسیله‌ی انتخابات به یک جایی رسیده‌اند، همینها انتخابات را زیر سؤال میبرند؛ چطور آن وقتی که انتخابات به نفع شما است، صحیح و متقن است، امّا آنجایی که به نفع شما نیست، انتخابات میشود خراب؟ وَ اِن یَکُن لَهُمُ الحَقُّ یَأتوا اِلَیهِ مُذعِنین؛ قرآن می‌گوید اگر در قضاوت، حق طرف آنها شد، قبول می‌کنند قضاوت را، اگر طرف آنها نشد، قبول نمی‌کنند؛ بعد می‌فرماید: «اَ فی قُلوبِهِم مَرَض»؟ در دل اینها مرض هست؟»

والسلام


یکشنبه 99 تیر 22 , ساعت 9:21 صبح

به نام خدا و برای خدا 

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

در دو انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و 96 کجا اشتباه کردیم ، که کشور و ملت، دچار بحران اقتصادی، اجتماعی و سیاسی شد؟!

1-به لیبرالهای اشرافی خائنی اعتماد کردیم، که بعضا در ایران زندگی نمی‌کردند! اما ما بهبود سفره زندگی خود را به سرسپردگان غرب، سپردیم! 

2-به لیبرالهای غربزده‌ای اعتماد کردیم، که هم ستون پنجم دشمن بودند! و هم با سازمانهای جاسوسی آمریکا، انگلیس، کانادا، فرانسه و اسرائیل رابطه داشتند!1

3-به لیبرالهای اعتماد کردیم که با طرح خائنانه اسلام اعتدال و اسلام رحمانی، بر ضد اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم عمل کردند!

4-به لیبرالهای غربزده‌ای اعتماد کردیم، که آمریکا را کدخدا و حل مشکلات اقتصادی کشور را از شیطان طلب می‌کردند!

5-به لیبرالهای غربزده و فاسدی اعتماد کردیم، که برای کفن و دفن مادر خود، از پول رشوه و حرام استفاده کردند!

6-به لیبرالهای خبیثی اعتماد کردیم، که در تمام فتنه‌های بعد از انقلاب اسلامی، بر علیه مردم و کشور نقش آفرینی داشتند!

7-برای رفع تحریمها، به لیبرالهای خائنی اعتماد کردیم، که خود بانی اصلی تحریمهای آمریکا بر ضد ملت ایران بودند!  

8-به لیبرالهای اعتماد کردیم، که حضرت روح الله، خطر حضور آنان در قدرت را به ما هشدار داده بود، اما توجه نکردیم!

نتیجه: اشتباه استراتژیک ملت ایران، اعتماد به لیبرالیسم بود!

والسلام


شنبه 99 تیر 21 , ساعت 9:45 صبح

به نام خدا و برای خدا 

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

چند روز قبل هیئت دولت، "تفامه نامه" و "سند همکاری" 25 ساله ایران با دولت چین را که در مراحل اولیه است، تصویب کرد. اما این تفاهم نامه، موجب نگرانی شبکه نفاق برانداز، فتنه‌گر، سلطنت طلب، اصلاح طلب. سلبریتی، مجاهدین خلق و اپوزیسیون خارج نشین و حتی آمریکا شد! چرا؟1

در بررسی جریان شناسی انقلاب، شاهدیم، هر گاه سطح تحریم آمریکا، بر علیه ملت و کشور ایران گسترش پیدا کرده، شبکه مذکور، بجای شعار مرگ بر آمریکا، در صورتی که میدان برایشان فراهم شده! شعار مرگ بر روسیه و چین سرداده اند! چرا؟!

شبکه نفاق، بر این باور است، اگر چین و روسیه در کنار تحریمهای آمریکا بر علیه ملت ایران قرار می‌گرفتند، کار انقلاب اسلامی تمام و انقلاب چهل سالگی خود را نمی‌دید!

این شبکه منافق باید پاسخ دهند: چرا به عمر برخی از بندهای برجام، که 10 ، 15 ، 20 ، 25 ساله و حتی تا ابد است، اعتراض نکرده و نگران نشدند؟! چون برجام توسط اربابشان آمریکا بر ایران تحمیل ولذا همگی خفه شدند! 

قطعا شکستن و بی‌اثر کردن تحریمهای آمریکا، توسط چین و روسیه، شبکه منافقین انقلاب را ناراحت کرده! زیرا این جماعت بی هویت، ستون پنجم آمریکا و اسرائیل بوده و هستند و لذا به آنها و آمریکا می‌گوییم، از این تفاهم نامه، ما عصبانی باشید و از این عصبانیت بمیرید.

والسلام


جمعه 99 تیر 20 , ساعت 10:55 صبح

به نام خدا و برای خدا 

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

بعد از امضاء طرح سئوال از رئیس جمهور، توسط نمایندگان مجلس، این موضوع مطرح شد که طرح سئوال از رئیس جمهور، یعنی درگیر کردن نمایندگان مجلس در سرابی که هیچ نفعی برای ملت ایران ندارد و از طرف دیگر، برخی دیگر از نمایندگان، مثل آقای قالیباف می‌گویند؛ باید دولت خسته، تنبل و ناتوان روحانی را وادار به کار و انجام مسئولیتهایش نمائیم.

در این رابطه باید گفت؛ اولا؛ پرونده حسن روحانی در دوران انقلاب و بخصوص در 7 سال ریاست جمهوریش، گویای این است که علی رغم ادای سوگند به قرآن در مجلس شورای اسلامی، از اجراء قانون اساسی، قوانین مصوب مجلس و حتی اوامر رهبری، امتناع می‌رزد!

ثانیا؛ گرانیها و تورم افسار گسیخته، حکایت از آن دارد، که دولت روحانی، نه تنها قصد مهار تورم و گرانی را ندارد، بلعکس، برای نجات برجام، به تداوم بی‌ثابتی قیمتها، تا پایان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا(آبان ماه 99) دامن خواهد ‌زد!

سئوال! آیا مردم نجیب ایران، تحمل افزایش قیمت دلار تا 30 هزار تومان را دارند؟! آنچه این روزها از آحاد ملت شنیده و دیده می‌شود، لبریز شدن صبر آنان است ولذا، کلید مهار فتنه اقتصادی، استیضاح و عدم کفایت رئیس جمهور، توسط نمایندگان مجلس است.

والسلام


چهارشنبه 99 تیر 18 , ساعت 11:24 صبح

به نام خدا و برای خدا 

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

بعد از پیروزی در رد اعتبارنامه تاجگردون، طرح سئوال از رئیس جمهور، در اوج بحران اقتصادی1 و ناکارآمدی دولت، یعنی پذیرش حکمیت، و دادن فرصت به خیمه تزویر لیبرالیسم، برای دامن زدن به "فتنه تابستان داغ" است!

وقتی مسبب اصلی بحران‌ اقتصادی بر علیه مردم و کشور، شخص رئیس جمهور است و او در جلسه 4 تیر ماه 99 هیئت دولت، مشکلات اقتصادی مردم و کشور را به تحریم‌ و ویروس کرونا گره زده، پس چرا نمایندگان مجلس، به جای امضاء طرح استیضاح رئیس جمهور، طرح سئوال را امضاء کرده‌اند؟ آیاپروپاگاندای جنگ روانی جواد ظریف بر علیه نمایندگان مجلس، فراموش گردید؟!

حسن روحانی حرف جدیدی در پاسخ به سئوالات نمایندگان مجلس ندارد! و از طرف دیگر، نمایندگان هم با امضاء طرح سئوال از رئیس جمهور، پاسخش را قانع کننده ندانسته. ولذا طرح سئوال از رئیس جمهور، رها کردن خیمه تزویر و مسبب اصلی مشکلات مردم و کشور است.

در زمانی که صبر مردم لبریز شده و درمان فوری مشکلات اقتصادی را ‌طلب می‌کنند، طرح سئوال از رئیس جمهور، یعنی شریک جرم روحانی و پذیرش حکمیت اعتدالیون، و دادن فرصت به ناکثین، قاسطین و مارقین، برای "فتنه تابستان داغ" است!

والسلام 


چهارشنبه 99 تیر 18 , ساعت 8:44 صبح

به نام خدا و برای خدا 

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

نامه دکتر وحید جلیلی در پاسخ به نامه شیطنت آمیز موسوی خوئینی‌ها به رهبر معظم انقلاب، یک دوره فشرده جریان شناسی انقلاب و چگونگی نفوذ سازمان یافته جریان چپ سابق و اصلاح طلبانه فعلی را به تصویر کشیده و لذا مطالعه آن را به دوستان عزیز پیشنهاد می‌نمایم. حقیر به سهم خود در چند قسمت، نامه وزین و عمیق آقای جلیلی را منتشر و در صورت امکان به تبیین بخشهای از آن خواهم پرداخت.

قسمت پنجم نامه جلیلی

در مجلس سوم؛  خوئینی ها و جناحش معتقد بودند که "راستی‌ها " (اصولگرایان بعدی) : « با ولایت مطلقه فقیه مشکل دارند و نظرات ولی فقیه را به مولوی و ارشادی تقسیم می‌کنند و اختیارات ولی‌فقیه را در حد اختیارات رسول الله نمی‌دانند و به اندازه کافی با آمریکا دشمن نیستند و حتی ممکن است خیال مذاکره و سازش به ذهنشان خطور کند » و این گناهی بود از دیدگاه خوئینی‌ها و کروبی و تاج‌زاده و سعید حجاریان و عباس عبدی ومیردامادی و رجب مزروعی و ...؛ نابخشودنی. کار به جایی رسید که مریدان کروبی و خوئینی‌ها، شیخ محمد یزدی را در مسجد ارگ با فریاد  مرگ بر ضد ولایت فقیه و مرگ بر اسلام آمریکایی از منبر به زیر کشیدند و از مسجد بیرون کردند چون او را لایق نمایندگی در مجلس انقلابی و پیرو ولایت مطلقه فقیه نمی‌دانستند و البته چند روز بعد که امام ؛ آقای یزدی را به عضویت شورای نگهبان منصوب کرد سوت زنان خودشان را به کوچه علی چپ انداختند ، اگر چه در خلوت دلخور بودند که چرا نتوانسته اند امام را جوگیر تبلیغات خودشان کنند.

چهارسال بعد اما، اما آن تب تند به عرق نشسته بود و "ائتلاف مستضعفین و محرومین" که به رهبری کروبی و خوئینی‌ها و سید محمد خاتمی و عبدالله نوری، توانسته بود در انتخابات مجلس سوم، اسلامِ سازشکارِ جناح راست را رسوا و خانه‌نشین کند؛ خودش در آستانه خانه‌نشینی بود.

از همایش دانشگاه شهید بهشتی و سخنرانی آقای خوئینی‌ها تنها جمله‌ای که به خاطرم مانده این بود که "من که خانواده‌ام بازاری بوده‌اند مخالف بازارم؟" (قریب به همین مضامین).

 جو انتخابات، خوئینی‌ها را گرفته بود و داشت سیگنال‌های متفاوتی می‌داد. دیر شده بود البته و انتخابات مرحله دوم هم آمد و رفت و جوگیر‌ها را جا گذاشت. انتخابات تمام شد، اما جوگیری حضرات چپ تمام که نشد هیچ؛ وارد ابعاد عجیب و غریبی شد و سالها بعد، از ابراز ارادت به بازاریهای متدین به اظهار چاکری و نوکری به درگاه سرمایه‌داری لائیک و پذیرش ولایت مطلقه شیطان بزرگ بر دنیای متعارف، رسید.

خوئینی‌ها اگرچه از سوی مردم کنار گذاشته شد؛ هنوز کرسی "مشاور سیاسی رهبری" را داشت.

آیت الله خامنه‌ای او را که از معدود روحانیون مخالف رهبری او ؛ در مجلس خبرگان بود در حکمی به مشاورت خود منصوب کرده بود.

این حکم در شرایطی صادر شده‌بود که احمق‌های بسیاری؛ تمام مشکلات کشور را به تسخیرلانه جاسوسی نسبت می‌دادند و عده نه چندان کمی، موسوی خوئینی‌ها را به سبب نقش بی‌بدیلش در آن ماجرا ؛ جاسوس شوروی یا رهبر اصلی گروه فرقان یا سرچشمه تندروی و افراط در کشور معرفی می‌کردند و در این ادعا هم بسیار مصر بودند و حکم رهبری ( که جو گیر فضاسازی های آن ها نشده بود) برایشان موجب تعجب و حتی دلخوری بود.

شاید خود موسوی خوئینی‌ها هم متعجب بود. بالاخره هرچه که باشد او به عنوان یک چهره ضد آمریکایی و مخالف اسلام لیبرال سرمایه‌دارها، شرعا نتوانسته بود خودش را قانع کند که به رهبری آقای خامنه‌ای رای بدهد. چه بسا خامنه‌ای از نگاه او به اندازه کافی انقلابی نبود و ممکن بود در غیاب امام؛ راه نفوذ آمریکا و اسلام لیبرال و غرب‌زده‌ها و سازشکارها گشوده‌ شود و او و دوستان خط امامی‌اش مهدی کروبی و سیدمحمد خاتمی و هادی غفاری و عبدالله نوری و غلامحسین کرباسچی واسحاق جهانگیری و ... وظیفه داشتند از انقلاب در برابر این خطر محافظت کنند!

ادامه دارد ...

والسلام


چهارشنبه 99 تیر 18 , ساعت 8:24 صبح

به نام خدا و برای خدا 

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

 در سال 96 تعداد 163 اقتصاددان کشورمان، نامه‌ای را در حمایت از ریاست جمهوری مجدد حسن روحانی امضا و به ملت ایران متذکر شدند؛ اگر روحانی رأی نیاورد، تورم، رکود عمیق، فقر و فساد گسترده، ایران را فرامی‌گیرد!

این اقتصاددانان! خطاب به مردم ایران نوشتند : «مردم عزیز، شما به خوبی واقفید که به دلیل مدیریت نادرست و به کار گیری سیاست‌های مخرب در دولت‌های نهم و دهم، اقتصاد ایران مسیر تخریب و اضمحلال در پیش گرفت. بخشی از میراث آن دوره، بی‌ثباتی در فضای کسب‌وکار، بحران بازارهای اقتصادی، تحریم‌های ظالمانه دولت‌های غربی، فساد گسترده، تورم، رکود، بیکاری فراگیر و زمین‌گیر شدن بنگاه‌های اقتصادی بر همگان مشهود بود.»

این اقتصاددان! در ادعای کذب به مردم ایران نوشتند: «اگر در دولت دوازدهم رقبای اصلی آقای روحانی، دولت را به دست گیرند، بهانه کافی به دشمنان اصلی کشورمان، یعنی محافظه‌کاران در ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی، خواهد داد تا ائتلاف جدیدی را با امنیتی سازی مجدد کشورمان در1 سطح بین‌المللی تشکیل دهند. چنین وضعیتی بی‌گمان هزینه‌های بس سنگینی را متوجه رفاه عموم مردم و به‌ویژه گروه‌های کم‌درآمد و محروم جامعه خواهد کرد.»

جماعت اقتصاددان! 163 نفره، در خصوص برنامه‌های اقتصادی رقبای آقای روحانی هشدار داده و نوشتند: که برنامه‌ اقتصادی آنها «می‌تواند به انفجار تورمی بینجامد و معضلات اقتصادی کنونی کشور و نابرابری بین اغنیا و طبقات تهیدست را تشدید کند که حاصل آن رشد آسیب‌های اجتماعی و در پی آن رخ نمودن بحران‌های اجتماعی و سیاسی و اشکال مختلف ناامنی در کشور خواهد بود.»

 این 163 اقتصاددان! در پایان نامه نوشتند: «ما در آستانه انتخاب بین دو دولت، دو سیاست یا دو فرد قرار نداریم. ما در آستانه انتخاب بین عقلانیت یا احساسات هیجانی، انتخاب بین تداوم یک جامعه کودک‌واره یا عبور به یک جامعه بالغ و نهایتاً انتخاب بین یک جامعه توسعه‌نیافته یا حرکت شتابان به سوی توسعه قرار داریم. انتخاب امروز ما انتخاب میان دو فرد یا دو شعار یا دو قول‌وقرار نیست، انتخاب میان ماندن در گذشته و تکرار آن یا عبور به آینده است.»

 عجب! ظاهرا این اقتصاددانان! از اهداف وزارت خزانه داری آمریکا و حسن روحانی بر علیه مردم ایران خبر داشتند! و لذا آنچه بر علیه رقیب حسن روحانی نوشتند، در دولت دوازدهم روحانی محقق شد! گویا متن نامه 163 اقتصاددان ایران، از سوی وزارت خزانه داری آمریکا، با همکاری دولت ستون پنجم روحانی، تهیه شده است!

با مطالعه نامه 163 اقتصاددان! حامی حسن روحانی در سال 96 درمی‌یابیم، اینها الفبای اقتصاد نمی‌دانستند! و لذا جماعتی احساسی، فرومایه، هیجانی، کودک‌وار، نابالغ، توسعه نیافته، فرصت طلب و در یک کلام، بازیچه جریان زر و زور و تزویر "آشنا"ها بوده‌اند!

اما ای کاش، در جمع 163 اقتصاددان! فردی بالغ، عاقل، حق گو، آزادمرد و توسعه یافته وجود داشت! و بخاطر آن نامه خیانت آمیز، از آحاد مردم ایران عذرخواهی می‌کرد. اما در جماعت اصلاح طلب لیبرال، مرد حق‌گو پیدا نمی‌شود.

والسلام 


   1   2   3      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ