به نام خدا و برای خدا
هاشمی رفسنجانی در 31 شهریور گفت: «خوشبختانه پس از برجام، مسیر سرمایه‌گذاری بسیاری از شرکت‌های خارجی هموار شده است و می‌توانیم از ارتباط و تعامل با آنها در جهت رشد و پیشرفت کشور به ویژه در صنعت دریانوردی بهره ببریم.»
رضا نجفی نماینده جمهوری اسلامی ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در 31 شهریور گفت: «با توجه به تأیید پایبندی ایران به مفاد برجام از سوی آژانس، غربیها باید روابط اقتصادی خود با ایران را به حالت عادی بازگردانند.»
حسن روحانی در دیدار با نخست وزیر انگلیس در 31 شهریور گفت: «تا برخی مشکلات فنی در زمینه بانک و بیمه حل نشود،
تعهدات طرف مقابل به انجام نرسیده و دولت های اروپایی باید به بانکهای بزرگ برای همکاری با ایران اطمینان دهند.»
حسن روحانی در دیدار با نخست وزیر سوئد در 31 شهریور گفت: «توسعه همکاری‌های بانکی و برداشتن موانع در این مسیر، بخشی از تعهدات طرفین طبق برجام و قطعنامه مرتبط با آن در شورای امنیت است.»
روحانی در دیدار با رئیس جمهور فرانسه در 31 شهریور گفت: «کشوری بخواهد با ایجاد محدودیت های غیر سازنده در مسیر اجرای توافقات، خواسته های خود را فرامرزی کند، قابل قبول نیست ... در این مسیر رهبران اروپا باید به بانکها و بیمه ها برای همکاری مالی تضمین و اطمینان دهند.»
ولی‌الله سیف، رئیس بانک مرکزی ایران در مصاحبه‌ای با تلویزیون بلومبرگ در 28 فروردین گفت: «توافق هسته‌ای ایران و گروه 1+5 موسوم به برجام، تا کنون «تقریباً هیچ» دستاورد اقتصادی برای تهران در بر نداشته است.»
صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی در 26 شهریور گفت: «غرب به وعده های که داده بود عمل نکرد و برجام دستاوردهای را که از آن انتظار می رفت، محقق نکرد.»
امام خامنه ای در خصوص برجام و لغو تحریمها به زیبای فرمودند:(تصــویر مـقـابـل)
در حالی که رئیس جمهورمان در نیویورک با سران کشورهای مهم اروپائی مشغول دیپلماسی التماسی با خنده های نابجا برای حل مشکل، خرید هواپیما، برقراری ارتباط بانکها و بیمه ها است، اما در داخل کشور هاشمی رفسنجانی ادعای کذبی نموده که "مسیر سرمایه‌گذاری بسیاری از شرکت‌های خارجی هموار شده!" لذا با مقایسه سخنان هاشمی(31 شهریور) با سخنان مسئولین اجرائی مرتبط با برجام، درمی یابیم که برای تداوم امید، چاره ای بجز دروغ گفتن و عوام فریبی ندارند! لذا مردم عزیز فتنه شناس کشورم که در پسا برجام فقط وعده های پوچ و دروغ شنیده اند، خود استاد تشخیص سخن راست از دروغند، لطفاً عوام فریبی نکنید.
والسلام
به نام خدا و برای خدا
در اوج دفاع مقدس و حملات گسترده آمریکا به سکوهای نفتی ایران، هواپیمای مسافربری و ناوچه های ایران، آقایان
هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی بدنبال روزنه رابطه با کدخدا(آمریکا) بودند و چندین بار در چهار دهه گذشته به حضرت روح الله و سپس امام خامنه ای فشار آوردند، تا زمینه ارتباط با آمریکا را فراهم نمایند و لذا پس از برجام هسته ای، سخن از برجامهای دیگر به میان آورده تا زمینه نفوذ و حضور آمریکا در ایران مهیا گردد که تا کنون ناکام مانده اند، هر چند که لحظه ای از فکر رابطه با شیطان بزرگ، علی رغم مشاهده بدعهدیهای کدخدا، غافل نیستند!
در همین راستا رئیس جمهور کشورمان که به نیویورک سفر کرده در ملاقات با نخست وزیر انگلیس از بدعهدی آمریکا در برجام شکایت کرده و از پادو کدخدا خواستار رسیدگی به برجام گردیده و لذا کفران برجام کرده! و به "خانم ترزامی" می گوید: تا برخی مشکلات فنی در زمینه بانک و بیمه حل نشود، تعهدات طرف مقابل به انجام نرسیده و دولت های اروپایی باید به بانکهای بزرگ برای همکاری با ایران اطمینان دهند.»
نخست وزیر بریتانیا "خانم ترزامی" در جایگاه کدخدا(آمریکا) به حاج حسن روحانی -که روزی دانشجوی دکترای حقوق در انگلیس بوده- قول بررسی شکایتش را داده و در سخنی تأمل برانگیز که یاد آور جنایات روباه پیر انگلیس در انعقاد قرارداد استعماری تأسیس بانک در ایران است، می گوید: «بریتانیا یک هیات بانکی را برای مذاکرات و همکاری های فنی با بانک مرکزی ایران راهی تهران می کند.»
اگر طبق سخنان جناب روحانی؛ برجام آفتاب تابان بوده! و از طرف خدا آمده! و سایه شوم جنگ را از کشور دور کرده! و مشکل بیمه و بانک را حل نموده، پس چرا بر خلاف گفته قبلی خود کفران برجام می کند و التجاء به پیر استعمار برده؟ ممکن است بر اساس نظریه خودشان به عقوبت برجام گرفتار شوند؟! 
نکند با جریانی مرموزی همانند دوران قاجار و پهلوی روبرو هستیم، که برخی از مسئولین، پول بیت المال را می خورند، پست و مقام دولتی را اشغال می کنند ولی در راستای منافع کشورهای بیگانه قدم برداشته و ساختارهای انقلاب اسلامی را بر اساس تفکر اسلام رحمانی و لیبرالیسم به چالش می کشد؟! همانند کاری که میرزا حسین خان سپه سالار و میرزا ملکم خان ارمنی در قرارداد رویتر، تأسیس بانک و قرادادهای 70 ساله برادشت منابع زیر زمینی و روی زمینی ایران را به اسم توسعه و اصلاحات تقدیم انگلستان کردند! زیرا این قراردادها آنقدر ذلت بار بودکه رئیس‌جمهور فرانسه آن موقع با تمسخر گفته بود که ایرانیها فقط هوایی را استنشاق می‌کنند!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
علی رغم انتقادات جدی رهبر معظم انقلاب به نتایج برجام و مصاحبه رئیس کل بانک مرکزی مبنی بر اینکه حاصل برجام برای
ایران هیچ بوده و رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان هم اخیراً گفته، توافق هسته‌ای ایران با 1+5 نقص‌هایی دارد که اگر تیم مذاکره‌کننده در تنظیم برجام دقت بیشتری می‌کرد، طرف امریکایی نمی‌توانست از آن سوء‌استفاده کند. اما اقدام سئوال برانگیز شورای عالی انقلاب فرهنگی به ریاست رئیس جمهور، مبنی بر اینکه روز 23 تیر ماه هر سال (روز تصویب برجام) بعنوان "روز گفتگو و تعامل سازنده با جهان" در متن تقویم جمهوری اسلامی گنجانده شود، همه را شگفت زده کرد!
واقعا اقدام شورای عالی انقلاب فرهنگی بسیار کوته بینانه است، زیرا وقتی دولت ایران برجام را اجراء کرده، اما برای کسب رضایت کدخدا(آمریکا) مجبور است، تعدادی از هواپیماهای پهن پیکر و دور پرواز سفارش داده به شرکت ایرباس فرانسه را لغو نماید، آیا این برجام ذلت پذیر، لیاقت گنجاندن در تقویم کشورمان را دارد؟! 
رئیس جمهور در روز پذیرش برجام در صفحه تلوزیون حاضر و رسماً اعلام کرد که در روز اجراء برجام تمام تحرمها لغو می گردد ولکن آقای عراقچی پس از گذشت مدتی در شبکه دو سیما اعلام کرد، که از اول هم قرار نبوده همه تحریمها لغو شود، فلذا در شرایطی که تحریمها لغو نشده! و مشکل آب آشامیدنی مردم را جناب روحانی با برجام حل نکرده! و بیکاری جوانان هم گریبان رئیس جمهور را گرفته!، آیا اقدام شورای عالی انقلاب فرهنگی در راستای حلقه تکمیلی عوام فریبانه رئیس جمهور نیست ؟!
در حالی که امروز بخشی از حل معادلات بین المللی در گرو رضایت ایران اسلامی است، اما رئیس جمهورمان برای رضایت کدخدایش آمریکا، ذلت پر کردن قلب رأکتور اراک با بتن را می پذیرد، آیا برای این ذلت، باید تقویم عزت مآبانه ایران اسلامی، توسط بزرگان شورای عالی انقلاب فرهنگی به کذب و عوام فریبی دولت اعتدال آلوده شود؟! چرا آن شورای معزز در زمین اعتدالیون لیبرال
غربگرا بازی کرده و روز تصویب برجام را "روز گفتگو و تعامل سازنده با جهان" مصوب نمایند؟!
در شرایطی که حد یقف پسا برجام نامشخص است و دولت اعتدال بخشی از اقدامات مشترک را بصورت محرمانه با آژانس و آمریکا برخلاف منافع کشورمان به امضاء رسانده و حاضر به اعلام رسمی آن نیست، آیا اقدام آن شورا عقلانی است؟! پس، بهترین کار برای عزیزان شورای عالی انقلاب فرهنگی ابطال مصوبه روز سه‌شنبه 3 شهریور 95 خود می باشد. اعضاء محترم نباید اجازه دهند که رئیس جمهور و همفکران ایشان، اهداف بلند و مترقی شورای عالی انقلاب فرهنگی را برای تفکرات انحرافی اسلام رحمانی(لیبرالیسم) به بازی گیرند!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
مدتی است که استوانه دیروز نظام که به غلط برخی هنوز ایشان را استوانه می دانند!، زحمت شیطان بزرگ و اسرائیل را بر
دوش گرفته و قدرت دفاعی کشور را نشانه رفته و سخنان ساختار شکنانه بر زبان جاری کرده، که از سوی مقام معظم رهبری به تندی مورد خطاب قرار گرفت، و لکن جریان نفاق با فرافکنی سخنان خود را نفی کرده! هر چند که ملت او را رأس فتنه 88 دانسته و در نزد متدینین از آبروی گذشته خود برخوردار نبوده و جرأت اقامه نماز حمعه را هم ندارد!
علی رغم هزینه های مادی و معنوی بسیار استوانه دیروز برای کشور، اما نظام اسلامی به اقتدای مولای خود علی علیه السلام، استخوان در گلو و خار در چشم، ایشان را تحمل نموده تا از سقوط ایشان بدامان دشمنان انقلاب جلوگیری شود، تا شاهد منتظری ثانی نباشیم. هر چند که مرحوم منتظری هم با توصیه استوانه دیروز، به قائم مقامی رهبری توسط خبرگان برگزیده شد! که موجب خسارت بی شمار به کشور و دفاع مقدس گردید!
هاشمی رفسنجانی که در برجام به اهداف خود نرسیده و حمایتهایش از آقای حسن روحانی در نزد ملت بی حاصل بوده، برای اخذ رضایت کدخدا(آمریکا) و زمینه سازی ریاست جمهوری دور دوم جناب روحانی، ندای سامری را برای خلع سلاح نیروهای نظامی در جمع مدیران آموزش و پرورش کشور بلند کرد و گفت: «اگر می بینید که آلمان و ژاپن این روزها هنوز محکمترین اقتصاد دنیا را دارند اینها بعد از جنگ جهانی دوم و محروم و ممنوع شدن از اینکه نیرویی نظامی داشته باشند، خوب نیروهای نظامی بیشترین خرج های را در کشورهای در حال جنگ می بردند، پول هایشان آزاد شد و رفت دنبال کارهای علمی تا اقتصادی علمی و دانش بنیان برای خودشان درست کردند، این راه الان باز شده در ایران، شما معلمان شما مدیران شما دلسوزان کشور و مربیان باید وارد این فضا بشوید مطمئنم که دوره دوم دولت آقای روحانی می تواند ما را به آنجا برساند.»
رهبر معظم انقلاب در جمع فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به برخی اظهارنظرهای اخیر مبنی بر اینکه علت پیشرفت برخی کشورها، جمع آوری سازمان های نظامی آنها بوده است، تأکید کردند: «باور این سخنان از کسانی که به آنها نسبت داده شده، بسیار سخت است، اما اگر چنین سخنانی واقعاً بیان شده باشد، حرف غلطی است ... هیچ عاقلی نیروی دفاعی خود را کنار نمی گذارد، بنابراین باید قدرت دفاعی کشور را روز به روز استحکام بخشید»
با این حال باید گفت: که استوانه دیروز استحاله گردیده و فلش حرکت او در راستای اهداف استکبار جهانی است و لذا امیدی به بازگشت او و جبران خطاهای بزرگ ایشان بعنوان رأس فتنه 88 وجود ندارد. آیا نظام اسلامی همچنان خار در چشم و استخوان در گلو خواهد ماند؟!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
مردم و بخصوص نسل جوان کشورم وعده لغو تحریمها و چرخیدن اقتصاد کشور، همزمان با چرخیدن سانتریفیوژها را در
قبل از اجراء برجام، تیم مذاکره کننده هسته ای و رئیس جمهور، بارها وعده لغو تحریمها را در روز اجراء برجام داده بودند!، ولکن بعد از اجراء برجام، تغییرات 180 درجه ای، مذاکره کنندگان و آقای روحانی شروع شد و ایشان گفت: «توانستیم سایه شوم جنگ را از سر مردم برداریم و امنیت واقعی را به کشور باز گردانیم.»
در این رابطه باید گفت؛ آنچه که توانست سایه شوم جنگ را از سر کشورمان دور کند، لبخندهای ذلیلانه دیپلماتها، برجام و قدرت چانه زنی وزارت خارجه نبوده، بلکه شیاطین بزرگ و نوکران و کشورهای اغماری آنها، در دفاع مقدس دریافتند، که با قدرت ایمان فرزندان غیور ایران، در هیچ جنگی بر علیه کشورمان در آینده و حال پیروز نخواهند شد و حلقه معادله ترس و وحشت جبهه استکبار جهانی پس از جنگ 33 روزه حزب الله لبنان و جنگ 22 روزه جوانان انقلابی غزه با رژیم صهیونیستی و مجاهداتهای مخلصانه سربازان حاج قاسم سلیمانی در فرامرزهای منطقه ای، سالها است که سایه جنگ را از کشورمان دور نموده و لذا رئیس جمهورمان بخوبی واقفند، که سخن ایشان در خصوص دور کردن سایه شوم جنگ بوسیله برجام، کذب، عوام فریبانه و منافقانه است.
به نظر می رسد که قدرت و ثروت، چشمان دولت اعتدال را به روی واقعیتها بسته و سر خود را همچون کبک به زیر برف کرده و حقایق را نمی بینند! به جناب روحانی باید یاد آور شد، که شما اعتماد ملت به نظام اسلامی و خود را به بازی گرفتید! و عوام فریبانه سخن از فرو ریختن دیوارهای تحریم می کردید!، ولی آنچه فرو ریخت، دیوار اعتماد مردم به شما بود، که امروز در فکر علاج آن با نسخه کدخدا(آمریکا) هستید، زیرا رئیس سازما سیا آمریکا، جان برنان گفت: «حسن روحانی رئیس جمهوری ایران، فردی میانه رو است که آمریکا می تواند بطور بالقوه با وی کار کند.» 
دنیس راس مشاور اسبق و سیاستمدار کهنه‌کار آمریکایی در خصوص حمایت از حسن روحانی می گوید: «واشنگتن باید جناح حسن روحانی، رئیس‌جمهور فعلی ایران را تقویت و جناح قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تضعیف کند ... شما می‌خواهید چه کسی موفق شود؟ قاسم سلیمانی یا روحانی؟ سپاه و بسیج به سمت رویکرد تقابل‌جویانه گرایش دارند در حالی که طیف روحانی بیشتر به سمت رویکرد عادی‌سازی روابط متمایل است.»
با توجه به فرو ریختن دیوار اعتماد مردم نسبت به عملکرد غربگرایانه حاج حسن روحانی در برجام، آیا جلوس مجدد ایشان بر کرسی ریاست جمهوری سال 96 با کمک کدخدا(آمریکا) امکان پذیر است؟!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
حجت‌الاسلام حسن روحانی رئیس جمهورکشورمان روز دوشنبه 11 مرداد 95 در مراسم پنجاهمین سال تأسیس شرکت ملی گاز که با شعار
«گاز انرژی پاک، با نیم قرن تلاش» در پژوهشگاه صنعت نفت برگزار شد گفت: « ما باید همراه شویم و نمی‌توانیم مقابل این قدرت های بزرگ بایستیم آن هم با شعارهایی که توخالی است.»
وقتی سخنان غربی مآب جناب روحانی در کنار تفکرات میرزا ملکم خان ارمنی قرار گیرد، به نتیجه تأسفباری می رسیم که منشأ هر دو تفکر برگرفته از جریان لیبرالیسم غربی است. شاهد مثال حقیر "کتاب فکر آزادی ملکم خان" است که در صفحه 125 آن می نویسد: « کاش اولیاء دولت ما نیز در اختراعات دولتی یک قدری به عقل خود کمتر اعتماد می نمودند و آن اصولی را که فرنگیها(غربیها) با این همه علم و تجربه بدست آوره اند، کمتر تغییر می دادند ... من همین قدر می گویم که ما در مسائل حکمرانی نمی توانیم و نباید از پیش خود اختراعی نمائیم، یا باید علم و تجربه فرنگستان را سرمشق قرار دهیم و یا باید از دایره بربریت گرائی خود پا بیرون نگذاریم.»
ملکم خان در کتاب اندیشه ترقی خود برای مبارزه با اسلام ناب محمدی می نویسد: «چنین دانستم که تغییرات ایران بصورت اروپا کوشش بی فایده است، از این رو فکر ترقی مادی را در لفافه دین عرضه داشتم تا هم وطنانم آن معنا را نیک دریابند. دوستان و مردم محترمی را در محفل خصوصی(لژفراماسونری) از لزوم پیگرایشگری اسلام سخن گفتم.» (کتاب اندیشه ترقی ص 64 و 65)
حال به جرأت می توان گفت؛ که طرح اسلام رحمانی از سوی آقای حسن روحانی برگرفته از اندیشه های فراماسونری ملکم خان، کسروی، تقی زاده و آخوندزاده می باشد، زیرا جناب روحانی می گوید:«ما باید اسلام رحمانی، اسلام معتدل و اعتدالی را به جهان معرفی کنیم.»
ضمناً رئیس جمهور اسبق، محمد خاتمی هم از سخنان ملکم خان بهره می برد، او در 28 شهریور 78 چنین گفت: «شما برای این که بتوانید پیشرفت بکنید ، راهی جز راه غرب ندارید و راه غرب یعنی پذیرش خرد غربی.»
تمام تلاش جناب روحانی در مذکرات و توافقات با غرب، چه در برجام و یا قراردادهای نفتی و توافق FATF برگرفته از قرادادهای ننگینی همانند؛ رویتر، واگذاری امتیاز کشتی‌رانى در رود کارون و لاتارى است که توسط ملکم خان ارمنی در زمان ناصرالدین شاه منعقد شد و اهداف هر دو رضایت کدخدا است.(حسن روحانی کدخدائی آمریکا را و ملکم خان کدخدائی انگلیس را)
لازم بذکر است، ملکم خان در شهادت شیخ فضل الله نوری و دیگ پلو انگلیسی نقش اساسی را داشت و در پایان عمرش در انگلیس، وصیت کرد که بعد از مردنش جنازه اش را بسوزانند، که این کار انجام شد. پس چرا عبرت نمی گیرند؟!!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اخیراً حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی، فرزند حضرت آیت الله جوادی آملی، قلم به دست شده و طی نامه ای به آقای
محمدجواد ظریف، برجام را صلح حدیبیه دانسته و با هزاران سپاس از آقای ظریف خواسته است، که برجام را بعنوان یک ماده درسی در در دستور تدریس دانشگاهها قرار داده و برجام بعنوان یک سند افتخار، الگوی برای سایر کشوهای اسلامی در روابط بین المللی قرار گیرد.
در زمانی که خود آقای ظریف و تمام اعضاء تیم مذاکره کننده بجز فرد جاسوس!، برجام را روی کاغذ موفق و در اجراء به نفع آمریکا دانسته اند و اعلام کرده اند که آمریکا به تعهداتش در برجام عمل نکرده و پول فروش نفتمان هم به کشور باز نمی گردد و بانکهای بزرگ حاضر به معامله با ایران نیستند و فساد و ناکارآمدی برجام زبانزد خاص و عام شده، مرتضی جوادی آملی با بهره گیری از تفکر التقاطی در یک اقدام عجیب و کوته بینانه، برجام را همانند صلح حدیبیه دانسته است!
البته اینگونه تمجیدها و تعریفهای ناصواب از نظر لیبرالیسم هیچ اشکالی ندارد، ولیکن وقتی رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان
در مجلس قسم جلاله می خورد، که با اجراء برجام مشکلی برای کشور بوجود نمی آید و امروز ناله اش در خصوص بدعهدی آمریکا به آسمان برخاسته، آیا مقایسه برجام با صلح حدیبیه، کمال بی معرفتی و عقب ماندگی سیاسی نویسنده نامه را اثبات نمی کند؟!
اگر ملت و همراهان عزیز وبلاگ وزنه سیاسی، نسبت به افکار سیاسی آقای مرتضی جوادی آملی شناخت داشتند، نیازی به پاسخ نبود، ولکن باید فرزند حضرت آیت الله جوادی آملی به مردم نجیب کشورم پاسخ گویند؛ که بر اساس کدام مدارک و اسناد، برای پدر بزرگوراشان ثابت کردند که در برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال 88 تقلب روی داده؟ و چرا زمینه کناره گیری پدرشان را در اوج فتنه 88 از امامت جمعه قم فراهم کردند؟!
مرتضی جوادی آملی باید پاسخگو باشد؛ زمینه ملاقاتهای مخفی شبانه برای همسران برخی از مؤثرین در فتنه 88 با برخی
از بزرگان قم با چه اهدافی مهیا می شد، این ملاقاتها در حالی انجام می گرفت که شوهران آنان بعنوان سرشاخه های اصلی فتنه 88 در تهران دستگیر شده بودند!!!
شاید! حجت الاسلام مرتضی جوادی آملی با نوشتن این نامه، قصد از بین بردن اثرات سخنان دقیق و درست پدرشان در خصوص لفظ دیوث سیاسی را داشته که در ملاقات با آقای محمد رضا عارف، حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی فرمودند: «کسی که بیگانه را راه می دهد دیوث سیاسی است بیگانه را در حریم خود راه دادن و وارد حریم غیر شدن با غیرت سازگار نیست»!!!
با این حال؛ مقایسه غیر حرفه ای برجام با صلح حدیبیه، نشان از بی اطلاعی نویسنده ندارد، بلکه دستور نوشتن نامه در آستانه سفر رئیس جمهور به نیورک بر اساس سفارش مخصوص از پاستور صادر شده وگرنه وقتی حامیان اصلی برجام هم حاضر به دفاع از آن نیستند و در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 قطعاً به حسن روحانی رأی نمی دهند، پس این مجیز گوییها همانند آب در هاوان کوبیدن است!!!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
مدیریت افکار عمومی در دهکده جهانی انفجار اطلاعات، مستلزم برنامه ریزی دقیق مسئولین دینی-فرهنگی در سطوح
مختلف جامعه است. ظاهراً مدیران حوزه دین و فرهنگ، خطر فضای مجازی را که سایه اش را بر دین و تمدن اسلامی افکنده، احساس نکرده و خود را به بی خیالی زده و نمی خواهند و یا نخواسته اند، در برابر فرهنگ مهاجم غرب به دفاع از اسلام ناب محمدی(ص) برخیزند.
چند روز قبل عمار انقلاب آقای رحیم پورازغدی، از یک فاجعه فرهنگی در شورای عالی انقلاب فرهنگی اینچنین گفت: «تعدادی از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی افراد بسیار مؤدبی هستند، این افراد به قدری مؤدب هستند که در تمامی این سالها هیچ حرفی نزده‌اند و هیچ موضعی اخذ نکرده‌اند. این اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی فکر می‌کنند نفس حضور مبارکشان در شورا موضوعیت دارد، این عده هیچ اقدامی در شورا انجام نمی‌دهند و وارد هیچ بحثی نمی‌شوند، مبادا شأنشان مورد خدشه واقع شود.»
رهبر معظم انقلاب اسلامی از شروع دهه 70 خطر تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی و قتل عام فرهنگی را به شورای عالی انقلاب فرهنگی و مسئولین مختلف
دینی-فرهنگی کشور متذکر شدند، ولکن پس از تهیه و تصویب نقشه مهندسی فرهنگی کشور، مسئولین امر نه تنها اقدام شایسته ای برای مقابله با تهاجم گسترده فرهنگ غرب انجام ندادند، بلکه خود آتش بیار معرکه شده و اقداماتی حهت تکمیل چرخه تهاجم فرهنگی را در دانشگاهها، آموزش و پرورش، خانواده ها و حتی در کودکستانها رغم زدند!
اگر درآمد کشور کره جنوبی از فضای مجازی بیش از 700 میلیارد تومان در سال است، ولی ره آورد اقدامات ضد فرهنگی مسئولین نظام اسلامی موجب هزینه های کلان معنوی و مادی از جیب ملت ایران، به نفع فرهنگ مهاجم غرب بوده است! غمگینامه باید اعتراف نمائیم؛ که آژیر خطر اثرگذاری فرهنگ بیگانه و ابتذال غرب در جاجای کشورمان، بخصوص در نسل جوان و پرشور کشورمان رسوخ کرده و مدعیان فرهنگی جامعه در خواب بوده و یا برخی با هوشیاری تمام، انجام دستورات کدخدا(آمریکا) را به زیر مجموعه های فرهنگی خود صادر کرده و خود، همانند، آخوندراده، ملکم خان و تقی زاده، مروج تهاجم فرهنگی دشمن گردیده اند!
راه علاج چیست و چه باید کرد؟ آیا باید نظاره گر تهاجم و قتل عام فرهنگی دشمن باشیم و همانند برجام، FATFو سایر برجامهای محرمانه دولت اعتدال، مغلوب شیطان بزرگ شویم؟!
باید درب مراکز "استراتژیک ریاست جمهوری" و "مجمع تشخیص مصلحت نظام" را که مروج لیبرالیسم غرب هستند، بسته شود و اتاق فکر و مرکز استراتژیک مطالعات علوم انسانی، حول محور رهنمودهای فرهنگی مقام معظم رهبری با حضور کارشناسان انقلابی حوزه و دانشگاه تشکیل داد و علت عدم اجراء نقشه مهندسی فرهنگی کشور از سال 92 را از دولت اعتدال پرسید و اجازه نداد آن نقشه مهم و سرنوشت ساز، همچنان در غفلت و احیاناً خیانت و اسارت اعتدالیون غربگرا بایگانی گردد!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
سخنان ساختار شکنانه هاشمی رفسنجانی علیه مبانی انقلاب اسلامی و امام در یک دهه گذشته، موجب شده که بسیاری از مردم سئوال کنند؛ چگونه فردی با داشتن مسئولیتهای مهم و کلیدی در کشور، برای رسیدن به اهداف نفسانی و شیطانی خود، اینقدر سقوط کند که از آقای حسن روحانی -که قبل از رأی مردم از زیر عبایش برای ریاست جمهوری سال 96 بیرون آمده- بخواهد؛ که بر اساس نقشه راه آمریکائی-صهیونیستی، خلع سلاح سپاه پاسداران را در دستور کار خود قرار دهد و به مدیران و رؤسای آموزش
و پرورش درمورخ 28 مرداد 95 سفارش کند و بگوید: «اگر می بینید که آلمان و ژاپن این روزها هنوز محکمترین اقتصاد دنیا را دارند اینها بعد از جنگ جهانی دوم و محروم و ممنوع شدن از اینکه نیرویع نظامی داشته باشند، خوب نیروهای نظامی بیشترین خرج های را در کشورهای در حال جنگ می بردند، پول هایشان آزاد شد و رفت دنبال کارهای علمی تا اقتصادی علمی و دانش بنیان برای خودشان درست کردند، این راه الان باز شده در ایران، شما معلمان شما مدیران شما دلسوزان کشور و مربیان باید وارد این فضا بشوید مطمئنم که دوره دوم دولت آقای روحانی می تواند ما را به آنجا برساند.»
البته جناب رفسنجانی مدتی قبل هم پس از اینکه رئیس جمهورمان نتوانست جلوی آزمایش موشکی سپاه پاسداران را برای رضایت کدخدا(آمریکا) بگیرد!، هاشمی رفسنجانی به میدان آمد و در صفحه توئیتری خود نوشت: «دنیای فردا، دنیای گفتمانها است، نه موشکها»! هاشمی رفسنجانی وقتی با موضع گیری قاطعانه رهبر معظم انقلاب روبرو شد، ذلیلانه تقصیر را به گردن تنظیم کننده توئیتر خود انداخت!!!
حقیر در مطالعات سیاسی خود، شباهت زیادی بین سخنان هاشمی رفسنجانی و ابوسفیان در آغاز خلافت خلیفه سوم دیدم!، آنجا که ابوسفیان سیاست مدار کهنه کار بنی امیه، در دوران پیری و نابینائی، با شادی تمام به فرزاندان و نوادگانش گفت: «خلافت را مانند یک گوی بین خود دست بدست کنید. قسم به کسی ابوسفیان به او قسم یاد می کند، همواره چنین موقعیتی را برای شما آرزو می کردم، این مقام را برای فرزندانتان به ارث بگذارید.»
نکته مهمی که مردم تیزبین و نکته سنج کشورمان و بخصوص خواص و عمارها باید به آن توجه کنند، این است، که در آن زمان، کمتر کسی به عمق سخنان منافقانه ابوسفیان پی برد، ولی انگشت شمارانی مانند عمار یاسر، مالک اشتر، محمدبن ابی بکر خطر بنی امیه را برای امت اسلامی جدی قلمداد کردند و لذا عمار یاسر با بصیرت انقلابی خود، چهره خطرناک و محوف دشمنان واقعی مسلمانان، یعنی بنی امنیه را افشاء کرده و بلافاصله بعد از شورش مردم در مدینه و قتل عثمان، حرکت مردمی را بسوی بیعت با امیرالمومنین علیه السلام هدایت کردند.
بعدها عمار یاسر در گرما گرم جنگ صفین هم از بصیرت افزائی غافل نشد و قبل از شهادت خود، اینگونه رجز خواند: نحـن ضـربناکم علی تنزیلـه / الیــوم ضربناکم علی تأویلـه (انساب الاشراف،ج2ص310)
ترجمه: «پیش تر بر سر نزول قرآن با شما می جنگیدیم، ولی امروز بر سر تأویل قرآن با شما در جنگ هستیم»
آری عمارهای علی علیه السلام دریافته بودند که بنی امیه در حال تحریف مفاهیم قرآن و معارف الهی(انقلاب نبوی) هستند و سکوت در برابر این جریان خزنده را جایز نمی دانستند و لذا عمارها و خواص انقلاب اسلامی باید سکوت سنگین بر جامعه را بشکنند و بیش از این اجازه ندهند، یاوه سرایان اسلام آمریکائی، معارف روح بخش اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم را دستاویز آمال و آرزوی خود و اهداف آمریکا قرار دهند. آنانی که دستان کثیف شان در فتنه 88 به خونهای جوانان این مرز و بوم آلوده شد و همچنان خود را طلبکار انقلاب اسلامی و مردم می دانند!
کاش آقای رفسنجانی؛ سیاست، مردانگی و کشورداری را از نماینده پارلمان عراق یاد می گرفت که اینگونه پاسخ وهابیت سعودی را می دهد (تصویر مقابل)
والسلام
به نام خدا و برای خدا
با خبر شدیم که وزیر اقتصاد دولت اعتدال آقای طیب نیا در یک اقدام گستاخانه، توافقی را با FATF امضاء کرده، که حاضر
نیست متن آن را منتشر نماید! شواهد و قرائن حاکی از آن است، که وزیر مربوطه بیش از یک سال بنا بر توصیه کدخدا(آمریکا) مشغول رایزنی با FATF است. حال سئوال اینجاست، مگر در توافق FATFچه چیزی گنجانده شده، که وزیر آن را محرمانه دانسته و از افشاء آن می ترسد. وزیر اقتصاد با کدام پشتوانه، از طرف نمایندگان مجلس، قول تغییر قانون مصوب مجلس شورای اسلامی در سال 94 را FATF داده است؟! در مجلس و دولت بر علیه نظام اسلامی چه می گذرد، که از ملت پنهان می کنند؟!!!
باید از نمایندگان مجلس شورای اسلامی بپرسیم، وقتی در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد، نمایندگان مجلس به تغییر ساعت ادارات، که از وظایف قوه مجریه است، گیر می دادند، چرا امروز ساکت و سر در گریبانند و از حقوق ملت در خانه ملت دفاع نمی کند؟! پشت پرده تضعیف نمایندگان مجلس، کدام جریان نفاق با رئیس دولت، هماهنگی کرده و نمایندگان را از وظایف اصلی خود دور می نماید؟! آیا قرار است، آقای علی لاریجانی،
همانند برجام زمینه تصویب ژله ای توافق FATF را در مجلس فراهم نماید و برای قرادادهای نفتی هم از همین روش، نمایندگان مجلس دور بزند و سپس، همانند انتخابات 7 اسفند 94 سهم خود را دریافت نماید؟!
اگر نمایندگان مجلس شورای اسلامی در مقام نمایندگی به سوگند خود برابر اصل 67 قانون اساسی وفادار باشند، باید سریعاً نسبت به استیضاء وزیر خودسر و گستاخ اقتصاد اقدام نموده و در صورتیکه رئیس جمهور دستور به امضاء توافق ننگین FATFرا صادر کرده باشد، باید برابر قانون اساسی جلوی افراطیگری و بی قانونی جناب روحانی سد گردد، والا این تفکر حاکم بر دولت، که در برجام خسارت سنگین سیاسی، اقتصادی و امنیتی به کشور وارد نمود، در صورت فرصت و غفلت نمایندگان مجلس، انقلاب اسلامی را با دستان بسته، تحویل کدخدایش، آمریکا خواهد داد!
باید به نمایندگان مجلس، که در انجام وظایف نمایندگی ناتوانند، هشدار داد و تسلیت گفت، زیرا مجلس بخاطر اقدامات مغایر رئیس و هیئت رئیسه مجلس، فلج گردیده و عده ای از نمایندگان را تبدیل به وکیل الدوله کرده است! هر چند که نمایندگان انقلابی مجلس تلاش شایسته ای را داشته اند، ولکن وقتی نایب رئیسی در مجلس، همانند مسعود پزشکیان با چند دوره نمایندگی بگوید؛"به دلیل تخصصی بودن موضوع، از FATF سر درنمی آورم"! و نایب رئیس دیگرش، علی مطهری به دفاع از منافقین بپردازد! آیا باید منتظر معجره شد، تا نمایندگان بتوانند از حق نمایندگی خود و ملت در مقابل دولت لیبرال زیاده طلب، بهره مند گردند؟! فلذا؛ مجلس دهم نمی تواند، ادعای "در رأس امور بودن" داشته باشد!
والسلام
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرا مجرمین نفوذی در قدرت، محاکمه نمی شوند؟
آیا وقت محاکمه حسن روحانی نیست؟
سئوال خوب به تولید فکر خوب می انجامد
عاشورا چگونه رقم حورد؟
مخرج مشترک با دشمن، یعنی چه؟
بساط انفعال را از قوه قضائیه برچینید
اغتشاشگران از داعش بدتر و اصلاحطلبان از هر دو بدتر
جنگ جهانی شناختی و ترکیبی بر علیه ایران
غروب اغتشاشات در ایران و شکست جبهه استکبار
[عناوین آرشیوشده]
|
تدبیر آنی اگر انسان به اندازه ای که برای توجیه اعمال "بــــــــــــــد" زحمت می کشد برای انجام اعمال " خــــــــــــــــــــــــوب" تلاش کند، جامعه اصلاح می شود. این یعنی اصلاح طلبی واقعی. |