بنام خدا و برای خدا
حضرت آیت الله خامنه ای در فرمانی شعار سال 1394 را «دولت و ملّت، همدلی و همزبانی» نام نهادند و فرمودند: «امیدواریم این شعار در عمل تحقّق پیدا کند.»
چرائی انتخاب این شعار از سوی رهبر و مقتدای مان، از ضروریات تداوم انقلاب اسلامی است، زیرا دشمنان اصلی انقلاب، هم جبهه استکبار در خارج و هم جریان نفاق در داخل، تمام تلاش خود را بر محور جدائی مردم از انقلاب و ارکان مختلف آن، متمرکز کرده اند.
وقتی مشاهده می شود، در حساس ترین مقطع مذاکرات هسته ای، دشمن خارجی هدف خود، از توافق هسته ای را، مقدمه ای برای براندازی انقلاب ایران می داند و آن را بر زبان جاری می کند، آیا به همدلی و هم زبانی آحاد مردم و دولت نیازمند نیستیم؟ وقتی، در پیام نوروزی تبریک رئیس جمهور آمریکا، خطاب به مردم کشورمان، زبان تهدید وجود دارد، نباید در جبهه داخلی، بین دولت و ملت، همدلی و هم زبانی گسترش یابد؟ آنجا که رئیس جمهور آمریکا می گوید: «سران ایران در مذاکرات هستهای، میتوانند بین در انزوا نگه داشتن کشور خود و تحریمها و یا، قرار دادن آن در مسیر به سوی تجارت و سرمایهگذاری بیشتر با سایر کشورهای جهان، انتخاب کنند.»
شناخت جریان نفاق، یا همان، "جریان زر و زور و تزویر" از اهمیت بالائی برخوردار است و شاید، تهدید آن، بیش از دشمن خارجی ملموس باشد، زیرا؛ جریان نفاق توانست، انقلاب نبوی(ص) را، دچار انحراف عمیق نماید و همین جریان است، که همدلی و هم زبانی مردم را، سدی در برابر اهداف خود می داند و لذا جریان نفاق، تمام تلاش خود را، بر تقابل مردم با نظام اسلامی متمرکز نموده اند و اینجاست که امام خامنه ای، با بصیرت و تدبیر، استراتژی سال 1394 را، همدلی و هم زبانی دولت و ملت تعیین می کنند، تا دولت و ملت با هم افزائی و در یک جبهه واحد، بتوانند، در مقابل دشمن داخلی(منافق) و خارجی(شیطان بزرگ) مقاومت خود را با "همدای و هم زبانی" بالا ببرند.
مردم ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بخصوص در مقطع دفاع مقدس، ثابت کردند، با "همدلی و هم زبانی" می شود، در برابر کشورهای قدرتمند، که دارای سلاح اتمی هستند و از رژیم بعث عراق، با تمام توان نظامی، حمایت می کردند، مقاومت کرد و پیروز شد و لذا دشمن داخلی و خارجی نظام اسلامی به رمز "همدلی و هم زبانی بین دولت و ملت" واقف شدند و پس از پایان جنگ، جریان اشرافیت در دولت آقای هاشمی رفسنجانی شکل گرفت و دشمنان میوه جدائی بین ملت و دولت را، درو کردند و کار به آنجا کشید و خطرناک شد، که دشمن خارجی و داخلی در جبهه واحدی قرار گرفتند و فتنه های بزرگی را، در سالهای 78 و 88 جهت براندازی نظام اسلامی، رقم زدند و حتی استوانه نظام، در جبهه دشمن قرار گرفت و همچنان در تضعیف پایه های نظام اسلامی نقش آفرینی می کند!
آیا نباید بیش از گذشته، نسبت به شناخت و اهداف دشمن داخلی و خارجی، حساس باشیم؟ و لذا عمارهای امام خامنه ای در سال "دولت و ملت، همدلی و هم زبانی" تکلیفشان مُضاعف خواهد بود، هر چند عمار، تکلیف خود را در زمان امام علی(ع) به خوبی می دانست و به آن عمل می کرد.
والسلام
بنام خدا و برای خدا
مقام معظم رهبری با درایت و تدبیری مثال زدنی، سال 94 را، سال "دولت و ملت، همدلی و هم زبانی" نام نهادند. نقشه راهی را، که در اولین لحظات سال 94 از سوی دیدبان نافذ و ناخدای انقلاب اسلامی ترسیم گردیده، دست یافتنی و محقق شدنی است، به شرط اینکه، دولت دست خود را به سوی جریان مؤمن به انقلاب، دراز کند و لباس زیبای اعتدال را، به واقع، بر قامت کسانی بپوشاند، که قدرت را برای خدمت بخواهند، همانگونه که شهید مظلوم انقلاب، بهشتی فرمودند: "ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت".
این رمز عملیاتی را، که امام خامنه ای در این مقطع حساس و پیچ بزرگ تاریخ، در ساعت 2 و 15 دقیقه بامداد اولین روز سال 94 اعلام کردند، برای آن است، که دولت و ملت، اجراء اقتصاد مقاومتی را در سالن همایشها -که گاهاً محلی برای هدر دادن بودجه عمومی کشور است- جستجو نکنند، بلکه باید آن را، در همه عرصه های، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی-امنیتی دنبال نمایند و عزم اجراء آن را داشته باشند و چشمانشان را برای حل مشکلات اقتصادی کشور، بدست بیگانگان، نامحرمان و دشمنان نظام اسلامی ندوزند و این، از اهداف بلند نگاه تیزبین و ژرفنگر، رهبری معظم انقلاب می باشد، که در حرم رضوی فرمودند: «نگاه به بیرون برای حل مسائل اقتصادی هیچگاه به نتیجه نخواهد رسید.»
معظم له در همین رابطه دو دیگاه فعال در کشور را، مطرح و فرمودند:« یک دیدگاه در کشور معتقد است که پیشرفت و رونق اقتصادی را باید با استفاده از ظرفیت ها و توانایی های درونی کشور که تا به حال کمتر به آنها توجه شده و یا اصلاً مورد استفاده قرار نگرفته اند، تأمین کرد ... دیدگاه دوم در نقطهی مقابل، معتقد است رونق و پیشرفت اقتصادی با نگاه به بیرون از مرزها امکان پذیر است، بنابراین باید سیاست خارجی را تغییر دهیم و با مستکبر کنار بیاییم و زورگویی های اورا بپذیریم تا مشکلات اقتصادی حل شوند! این نگاه دوم، کاملاً غلط، عقیم و بی فایده است.»
اینجاست که اوباما رئیسجمهور آمریکا در پیام خود به مردم ایران، آدرس نگاه دوم را، که "غلط، عقیم و بی فایده" است را، می دهد و می گوید: «سران ایران در مذاکرات هستهای، میتوانند بین در انزوا نگه داشتن کشور خود و تحریمها، یا قرار دادن آن در مسیر به سوی تجارت و سرمایهگذاری بیشتر با سایر کشورهای جهان، انتخاب کنند.»
دولت اعتدال، اگر خود را ملزم و پایبند به اوامر رهبر معظم انقلاب می داند و می خواهد زمینه همدلی و هم زبانی با ملت را فراهم نماید، باید زمینه عملیاتی شدن دیدگاه اول را بر اساس استراتژی ایشان مهیا نماید، آنجا که فرمودند:« پیشرفت و رونق اقتصادی را باید با استفاده از ظرفیت ها و توانایی های درونی کشور که تا به حال کمتر به آنها توجه شده و یا اصلاً مورد استفاده قرار نگرفته اند، تأمین کرد.»
آقای روحانی خطاب به کشورهای طرف مذاکره با ایران، بخصوص آمریکائیها، گفتند: « روابط خارجی باید به نقطهای برسد که ما به مردم وعده دادیم، یعنی تعامل سازنده ما با جهان که از طرف ما 100درصد آغاز شده و باید شرایطی فراهم کنیم که جهان هم همین حرکت را به سمت ما داشته باشد که این کار شدنی است.»
آقای روحانی بدرستی ادعا نموده که برای ارتباط با کشورهای جهان (استکبار) صد در صد تعامل سازنده را آغاز نموده است. اما سئوال اساسی، جریان مؤمن به انقلاب، از رئیس جمهور این است، شما برای تعامل در داخل کشور، قدمی برنداشته و منتقدین خود را، بزدل سیاسی، ترسو، لرزان، برو به جهنم و بی سواد خطاب کرده اید،
استراتژی همدلی و هم زبانی موقعی تحقق پیدا میکند، که دولت، خود را کارگزار و ملت را کارفرمای خود بداند. آیا دولتی که خود را شرمنده ملت نمی داند، می تواند ملت را کارفرمای خود بداند؟!
والسلام
بنام خدا و برای خدا
آغاز سال 1394 را به همه عزیزانی که در این مدت به وبلاگ "وزنه سیاسی" مراجعه داشته اند را، تبریک و تهنیت عرض می نمایم.
آقای روحانی در خلال تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری خود در 26 اریبهشت سال 92 گفت:« آمریکائی ها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحت تر است.» وبلاگ "وزنه سیاسی" بر اساس رسالت انقلابی خود، مدتی است، این گفته رئیس جمهور را، در پست های خود قرار می دهد و در همین راستا، استاد فرزانه وبلاگ پر جاذبه و اثرگذار "بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن" نظری را برای حقیر ارسال و فرمودند: "لقب کدخدا را جناب شیخ ما به آمریکا داد ، اگرچه آمریکا داعیه جهانداری را در سر می پروراند ولی هرگز ادعای کدخدایی نداشت تا این که این لقب را با چراغ سبز جناب شیخ در سال 1392 دریافت نمود ، ولی ملت بزرگ و انقلابی ایران هرکز فراموش نمی کند که بنیان گذار جمهوری اسلامی و رهبر فقید انقلاب اسلامی ایران ، آمریکا را شیطان بزرگ نامیدند نــــــه کدخدا !!!" لذا استاد فرزانه بوستان ادب، دست ما را گرفتند و حقیر هم تکلیف دیدم که در این رابطه تحلیل مختصری را خدمت استاد خودم و کاربران عزیز در آغازین روز سال 1394 ارائه نمایم.
اگر تلاش مردان با ایمان و پولادین سپاه پاسداران در جبهه های جهانی، در مقابل شیطان بزرگ و عوامل تروریست آنها نبود، دولت لغزان و لرزان اعتدال، قدرت چانه زنی در مذاکرات هسته ای را نداشتند. لذا جریان اعتدال، بود و نبود خود را به این مذاکرات و توافقات گره زده است. آیا مکتب نیورکیها می توانند، از استقلال و شرافت ملی ایران و ایرانی دفاع نمایند و یا، همانطور که رهبر عزیزمان، فرمودند، من نگرانم، شیطان بزرگ، اهداف خبیثانه، در سر دارد و بدنبال عملیاتی نمودن آن است؟!
آقای فوکویاما از استراتژیستهای آمریکا در باره مکتب عاشورائی تشیع نظراتی دارد و استراتژی خود به صورتی تدوین نموده، تا بتواند حلقه براندازی انقلاب اسلامی را تکمیل و اجرائی نماید و آمریکائیها به ظرافت بحث توافق هسته ای را، مقدمه ی برای تغییرات اساسی در ماهیت انقلاب ایران می دانند. رئیسجمهور آمریکا در این رابطه می گوید: «سران ایران در مذاکرات هستهای، میتوانند بین در انزوا نگه داشتن کشور خود و تحریمها یا قرار دادن آن در مسیر به سوی تجارت و سرمایهگذاری بیشتر با سایر کشورهای جهان، انتخاب کنند.»
آمریکائیها، اعتقاد دارند، که انقلاب اسلامی، توانسته است قدرت منطقه ای آنها را محدود و ناکارآمد سازد و به خوبی دریافته اند، که تنها فرهنگ عاشور است، که فرهنگ غرب را با چالش جدی مواجه نموده است و لذا از هیچ کوششی برای تغییر و براندازی نظام اسلامی ایران، چشم پوشی نخواهند کرد و توافق هسته ای را با دولت اعتدال که کدخدائی آنها را پذیرفته است، بهترین فرصت برای خود می دانند و دولت لیبرال آقای روحانی هم، برای ماندن در قدرت و تصرف بعضی از قوای دیگر، به هم افزائی با آمریکائیها به شدت نیازمند است و تحرکات هاشمی رفسنجانی و آقای روحانی و اصرار آنها بر توافق با آمریکا از همین زاویه قابل ارزیابی است.
امام بزرگوار ما اعتقاد راسخ داشتند، که آمریکا شیطان بزرگ است و لذا اگر دولت و رئیس جمهورمان، همچنان به کدخدا بودن آمریکا اصرار داشته باشند و بستن با کدخدا را به هر قیمتی پیگیری نمایند، دیگر این دولت نمی تواند از استقلال و شرافت ملی ایران دفاع نماید و از خط اسلام ناب محمدی(ص) فاصله گرفته و آن زمان است، که آمریکا هم می تواند، سیاست شیطانی و کدخدایی خود را در داخل مرزهای نظام جمهوری اسلامی ایران، دنبال نماید.
هیهات! که عمارهای امام خامنه ای اجازه دهند، خط سازش، استقلال و شرافت ایرانی، در بازی مسخره بُرد - بُرد، آقای روحانی ذبح شود.
والسلام
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرا مجرمین نفوذی در قدرت، محاکمه نمی شوند؟
آیا وقت محاکمه حسن روحانی نیست؟
سئوال خوب به تولید فکر خوب می انجامد
عاشورا چگونه رقم حورد؟
مخرج مشترک با دشمن، یعنی چه؟
بساط انفعال را از قوه قضائیه برچینید
اغتشاشگران از داعش بدتر و اصلاحطلبان از هر دو بدتر
جنگ جهانی شناختی و ترکیبی بر علیه ایران
غروب اغتشاشات در ایران و شکست جبهه استکبار
[عناوین آرشیوشده]