به نام خدا و برای خدا

وقتی پرونده هسته ای ایران را از سال 82 ورق می زنیم به نکاتی برمی خوریم که مایه تأسف و ذلت و بر ضد امنیت ملی کشور است و اگر یک کارمند دیپلمات کشور عقب افتاده ای در زمان انجام وظیفه، دست گدائی برای اهداف کثیف حزبی و گروهی و بر خلاف مصالح کشورش به سمت دشمن دراز کند، بی شک آن کارمند خاطی به اشد مجازات محکوم خواهد شد. حال اگر رئیس یک دولت که دیروز در دفاع مقدس مسئولیت مهمی بر عهده داشته و سمت نمایندگی مجلس را هم به یدک می کشیده در گرماگرم جنگ، در جلسه ی محرمانه ای با عوامل رژیم صهیونیستی، بر علیه امام در پاریس شرکت کرده باشد، آیا امروز می تواند با این مأمور خاطی و متخلف که مأموریت احزاب برانداز را در مذاکرات هسته ایدنبال می نموده، برخورد نماید و یا مجبور است او را بدون داشتن شرایط لازم سردار عرصه دیپلماسی لقب دهد!به جملات ذیل توجه فرمائید تا به عمق فاجعه پی ببرید:

آقای گری سیمور، مدیر مرکز بلفر در دانشگاه هاروارد و مشاور سابق باراک اوباما درباره مذاکرات هسته‌ای گفته است: «برخی از ایرانی‌هایی که من با آن ها صحبت کرده‌ام و مدعی هستند از جانب حکومت ایران سخن می‌گویند، بی‌سر و صدا به من گفتند آمریکا باید در حوزه مسائل هسته‌ای نرمش داشته باشد تا این که حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران تقویت شود و به پیروزی در عرصه سیاست خارجی دست پیدا کند تا بتواند تندروها را در انتخابات بزرگ پیش روی ایران یعنی انتخابات مجلس شکست دهد.»

جناب آقای ظریف که در تیم مذاکره کننده هسته ای، همراه آقای حسن روحانی در سال 82 بوده، در لابی های غیر رسمی خود که فیلم آن در دسترس می بشد به آقای البرادعی می گوید : «بسیاری از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری [ایران] از شکست مذاکرات ما سود می‌برند. آن ها موفقیتی در این گفت وگوها نمی‌بینند و از طرفی آن ها آدم‌های پرنفوذی هم هستند. اعتبار اروپایی‌ها و مذاکره‌کنندگان ایرانی هر دو در ایران از دست رفته است...!!!»

آقای ظریف روز شنبه 27 اردیبهشت، در پیامی در توییتر خود نوشت: «دستیابی به توافق جامع هسته ای غیرممکن نیست، نیاز است که توهمات کنار گذاشته شود، نباید مانند سال 2005 فرصت از دست برود، نگذارید اتفاقات سال 2005 تکرار شود. (روی کار آمدن دولت دکتر احمدی نژاد)

آقای ظریف در گفتگو با خانم هاله اسفندیاری در نیویورک می گوید می گوید:« ما روندی را شروع کرده‌ایم که هدف از آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاش‌های ما برای تعامل، این تلاش‌ها بی‌نتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا 16 ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار می‌شود، به این عملکرد ما (با آرای خود) پاسخ دهند. وقتی قبلا در تعامل و مذاکرات درباره توافق هسته‌ای با جامعه بین‌المللی در سال‌های2004 و2005، توافق‌هایی کردیم و تلاش‌های ما برای عملکرد شفاف، از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیس‌جمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد.»

با توجه به مطالب فوق که گروه گرایی و گماشتگی احزاب در آن دیده می شود، آیا به متن برجام و سخنان چند پهلو و نادرست رئیس جمهور و آقای ظریف و سایر اعضاء تیم هسته ای که هدفی به غیر از تصاحب مجلس شورای اسلامی نداشته اند، مردم می توانند اطمینان نمایند و برای گلهای خورده آنها که رئیس جمهور به دروغ می گوید؛ سه گل زده ایم!، هورا کشید و کف زد؟! آیا دکتر ظریف که از طرف ملت ایران بر سر میز مذاکرات هسته ای حاضر شده بودند، با سخنان فوق به ملت و کشور خیانت نکرده و امنیت ملی را به خطر نینداخته است؟! با توجه به احتمال قوی خیانت، آیا منافع کشورمان در برجام و قطعنامه 2231 و توافقات محرمانهحفظ گردیده است؟! شاید حکایت تیم هسته ای آقای روحانی همانند قصه قدیمی پنیر زاغ و روباه باشد که گویند:

کلاغی بالای درخت همبرگر  مک‌دونالد می خورد. روباه به زاغ گفت: چه سری چه دمی عجب تیریپ خفنی، آواز بخون فیض ببرم !! زاغ همبرگر را زیر بغل زد و گفت: روزی که پنیر را بردی کلاس سوم بودم الان سالهاست فارغ التحصیل شدم و رفتم وزارت امور خارجه و تو تیم مذاکرات هسته ای آقای روحانی فعالیت می کنم ... روباه گفت: پس چرا ترسیدی و پر و بالت ریخته، کلاغ پرهاش باز کرد که نگاه کنه، ولی همبرگر از زیر بالش افتاد و روباه آن را برداشت و خورد و به کلاغ گفت: روزی که پنیر تو بردم؛ دانشجو بودم الان معاون جان کری در تیم مذاکرات 5+1 هستم، حالا فهمیدی جیگر...

والسلام 

به نام خدا و برای خدا

رئیس جمهور کشورمان که چند سالی است برای رسیدن به توافق هسته ای با کدخدا(آمریکا) آن را بازی بُرد-بُرد اعلام می کرد، به یکباره با یک حمله گاز انبری و غیر اخلاقی که خیانتی آشکارا به کدخدا است، تاکتیبک بازی بازی بُرد-بُرد را تغییر و در 31 تیر ماه 94 می گوید: « 3 گل زده و 2 گل خورده‌ایم، حالا عده‌ای بگویند که می‌شد از فلان فرصت هم استفاده کرد و گل‌های بیشتری زد، باید دید که در مقابل چه تیمی بازی کرده‌ایم!»

البته جناب آقای روحانی، خود واقفند که دروغ می گویند و ملت هم بعد از 23 ماه به این دروغ بزرگ پی برده است اما چه کنیم که آقای روحانی رسم فرمانروای و پادشاهی قرن چهاردهم غرب را بر اساس نسخه های تجویزی آقای نیکلا ماکیاول عمل می کند و اعتقاد پیدا کرده، که فروانروا باید به مردم دروغی بگوید که ملت آن را واقعی بدانند و ریاکاری و سالوس بازی در نسخه ماکیاول به جای تقوا نشسته است! و به همین خاطر جناب روحانی در خصوص 3 گل زده به 5+1 شاید نظرشان این بوده که سه گل لاله همرا با ترس و لرز به دروازه 5+1 جهت رضایت مندی کدخدای خود چسبانده و دو گل هم به قیمت دریده شدن دروازه تدبیر و امیدش دریافت نموده است!!!!!

برای اینکه بتوانیم قول آقای روحانی مبنی بر زدن سه گل و دریافت دو گل را مورد راستی آزمائی قرار دهیم، به برخی از مواد برجام و قطعنامه بصورت بسیار ظریف، مختصر و دقیق نگاه می کنیم تا تعداد گلهای خورده و زده مشخص گردد.

- ایران موافقت کرده، قلب رآکتور آب سنگین خودش را کنار بگذارند و آن را با سیمان پر کند. (فاتحه نیروگاه آب سنگین برای همیشه)

- ایران موافقت کرده که 98 درصد از ذخایر اورانیوم غنی شده خودش را داوطلبانه از بین ببرد.(یعنی تا 15 سال حق غنی سازی در مقیاس نیروگاه بوشهر را نخواهی داشت و 5 سال دیگر که قرار خرید اورانیم از روسیه به اتمام می رسد، مجبوری برای یک دهه دیگر قرار داد خرید با روسها منعقد کنید!)

- ایران موافقت کرده دو سوم از سانتریفیوژهای نصب شده خود را باز کنند ( قطعات هر سانتریفیوژ را از هم جدا کنند و تحویل انباری که زیر نظر کارشناسان آژانس بین المللی در ایران است، بدهد!)

- ایران موافقت کرده آب سنکین تولیدی خود را در بازارهای جهانی بفروشد.( فروش آب سنگین بیشتر به یک جوک که لیاقت رئیس جمهور را دارد شبیه است، زیرا وقتی شما مجبور به فروش کالائی باشی، که اگر آن را نفروشی به چند برابر قیمت آن محکوم می شوی، پس قیمت کالایت با مشتریان گرگی که در حهان وجود دارد، چند است؟!)

-کدام فرد ابلهی در جهان به غیر از دولت تدبیر و امید پیدا می شود، که مرکز هسته ای فردو را به یک مرکز تحقیقاتی در عمق 20 متری زیر کوه برای ایجاد کلاس درس فیزیک تغییر کاربری بدهد. آیا خنده دار نیست؟!

-کدام عقل سلیمی می پذیرد که وقتی شما برای 50000 سانتریفیوژ، کارشناس و مهندس استخدام و جذب کرده اید، آیا ارزش دارد که سایت نطنز را تنها برای چرخش 5000 سانتریفیوژ از مدل R1  که آن هم برای ذخیره 300 کیلو با صرف هزینه های سرسام آور فعال نگهدارید؟!

-اورانیم 20 درصد را که قبلاً در سال 92 بر اساس قرارداد ژنو اکسید کرده اید! با توجه به شاهکار دولت بی تدبیر به نظر می رسد که تا سال 2040 ایران جز کشورهای عقب مانده جهان خواهد بود!!!

راستی! آقای روحانی اصلاً گلی زده؟ و یا تنها متخصص گل خوردن است؟! و چرا دروازه خودی را در مواجه با قصابان اروپائی دریده می بیند یا نشان می دهد؟! چرا می ترسد؟!

امام خامنه ای در این راستا چه تشبیه زیبائی از وضعیت کنونی دولت اعتدال دارند، معظم له فرموده اند :«انسانهای باخرد برای زندگی عزتمندانه مشکلات را با عزت و انسانهای بی خرد همین مشکلات را با ذلت تحمل میکنند و بجای خدا به دشمنان اسلام تمسک می کنند تا برای خود عزت درست کنند و این عزت بدست نمی آید.»

والسلام

به نام خدا و برای خدا

حجت الاسلام حسن روحانی رییس جمهور کشورمان پس از توافق وین و به تقلید از کدخدای خود، یعنی اوباما در صفحه تلوزیون حاضر شد و با سخنانی دروغ و بعضاً راست که با تزویر و نفاق آراسته شده بود، خطاب به مردم کشورم گفت: «امروز در شرایطی توافق شده است که در توافق مشترک به صراحت از آب سنگین رآکتور اراک یاد شده است و این راکتور با همان ماهیت آب سنگین با ویژگی هایی که در توافق آمده تکمیل می شود.»

جان کری وزیر خارجه آمریکا: «براساس مفاد این توافق، ایران اکنون موافقت کرده که 98 درصد از ذخایر اورانیوم غنی شده خودش را داوطلبانه از بین ببرد، دو سوم از سانتریفیوژهای نصب شده خود را باز کنند  و قلب رآکتور آب سنگین خودش را کنار بگذارند و آن را با سیمان پر کند.»

بر اساس بند سوم ماده دوم پیوست اول، هسته یا دیگ رآکتور اراک، می‌بایست برای اطمینان طرف غربی از عدم استفاده میله‌های سوخت، با بتن پر شود.

عباس عراقچی در کمیسیون سیاست خارجی مجلس: «درون سوراخ‌ میله‌های سوخت قلب قبلی بتن ریخته می‌شود.»

علی اکبر صالحی رئیس انرژی اتمی ایران: «مخزن فولادی رآکتور اراک با بتن پر می‌شود و نه محل قلب رآکتور آب سنگین.»

حسن روحانی پس از بافتن راست و دروغ به یکدیگر، بازهم از امید واهی و سرابی که ساخته و پرداخته عوامل برانداز دشمن می باشد، می گوید: «اجازه نمیدهم که امید مردم برای آینده درخشان این کشور، امید مردم برای رونق اقتصادی و امید مردم برای صلح و امنیت در کشور ما و منطقه کسی بخواهد با دروغی و اتهامی و سخن ناروایی به امید مردم به اعتماد مردم صدمه بزند.»

امیرالمومنین علی(ع) در خطبه کوتاه 50 نهج البلاغه در خصوص صفات فتنه گران منافق و ابزارهای شیطانی آنان می فرمایند: «همانا آغاز پدید آمدن فتنه‏ ها، هوا پرستى، و بدعت گذارى در احکام آسمانى است، نوآورى‏هایى که قرآن با آن مخالف است، و گروهى بر گروه دیگر سلطه و ولایت یابند، که بر خلاف دین خداست. پس اگر باطل با حق مخلوط نمى ‏شد و بر طالبان حق پوشیده نمى‏ ماند، و اگر حق از باطل جدا و خالص مى‏ گشت، زبان دشمنان قطع مى‏گردید. امّا قسمتى از حقّ و قسمتى از باطل را مى‏گیرند و به هم مى ‏آمیزند ، آنجاست که شیطان بر دوستان خود چیره مى‏گردد و تنها آنان که مشمول لطف و رحمت پروردگارند نجات خواهند یافت.»

کاربران عزیز! اگر متن برجام و قطعنامه 2231 و پیوست های آن را فقط یک بار مورد مطالعه قرار داده باشید درمی یابید، که رئیس جمهورمان در پیام خود هم دروغ گفته اند و هم راست! و با مخلوط کردن این دو به یکدیگر، زمینه فتنه پیچیده را در کشورمان، همانند پایان غمبار جنگ صفین و حکمیت ابوموسی اشعری رغم خواهند زد!!!

والسلام

به نام خدا و برای خدا

در روزهای پایانی جنگ صفین که پیروزی سپاه امیرالمؤمنین بر سپاه معاویه قطعی بود با تزویر عمروعاص ورقهای قرآن بر روی نیزه ها قرار گرفت و جریان نفاق و متحجر در سپاه علی(ع) شمشیرهای خود را از سمت سپاه دشمن به سوی خمیگاه علی(ع) نشانه رفتند تا جریان حکمیت نفاق با انتخاب ابوموسی اشعری منافق و اشرافی شکل گرفت و نتیجه حکمیت تحمیلی ایجاد جنگ داخلی و ریزش عده ای از فرماندهان و سربازان امیرالمؤمنین(ع) و نتیجه زود هنگام حکمیت، شهادت علی(ع) و صلح تحمیلی معاویه بر امام حسن(ع) و جریان خونبار و غمبار عاشورا بود.

جریان اعتدال با تبعیت از نسخه کپی شده روزهای پایان جنگ صفین و تسلیم فرماندهان امام حسن به معاویه، قریب دو سال است که حربه تحریم را بر روی نیزه نموده و وعده داده بودند که مشکلات اقتصادی کشور را با لغو تحریمها و بستن با کدخدا(آمریکا) در مدت 100 روزه حل می نمایند و لذا با دست پاچگی قرارداد ژنو را در سال 92 که منجر به تعطیلی و خانه نشینی و اخراج تعدادی از متخصصان هسته ای کشورمان گردید، با کدخدا امضاء کردند و متعاقب آن بیانیه سیاسی لوزان و پیروزی 3 بر 2 خود را در برجام وین و قطعنامه 2231 شورای امنیتکه مکمل برجام می باشد، اعلام کردند.

پس 23 ماه که مردم منظر پائین آمدن حربه تحریم از روی نیزه نفاق دولت اعتدال بودند، به یکباره گفته شد که ملت باید 6 ماه دیگر هم صبر کنند تا در صورتی که آژانس بین المللی انرژی اتمی موضوع PMD  (ابعاد نظامی) ایران را راستی آزمائی کند و پس از آن اگر کدخدا(آمریکا) اجازه زدن مهر تائید را به آژانس داد و ایران 15000 از سانتریفیوژهای فردو و نطنز را با متعلقات کامل آن جمع آوری و تحویل انبار آژانس بدهد و به قول جان کری قلب رأکتور اراک خارج شود و با بتن آمریکائی پر شود، آنگاه بحث چگونگی تعلیق بخشهایی از تحریمهای صرفاً هسته ای ایران کلید خواهد خورد و دولت اعتدال و امید! هم در چند روز گذشته با جرأت مثال زدنی در مقابل ملت خود و بدون لکنت و ترس، پیام دادند که منتظر رفع مشکلات اقتصادی با پائین آمدن حربه تحریم از روی نیزه نباشند!!!

مدتی قبل آقای ظریف در نیویورک، اولین پرده نفاق دولت اعتدال آقای روحانی را کنار زد و به طرفهای آمریکائی پیام داد که اگر با ما توافق نکنید نتیجه آن را در انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند 94 پیروزی مجدد تندروها خواهد بود! و دومین پرده نفاق دولت اعتدال را وزیر خارجه صهیونیست آمریکا بالا زد و گفت: «اگر ما به این توافق پشت کنیم، یک پیام به افراط‌گرایان در ایران می‌فرستیم و آنان احساس خوبی خواهند کرد و کسی نمی‌داند که در انتخابات بعدی چه بر سر روحانی می‌آید.»

پرده سوم نفاق دولت اعتدال زمانی کنار زده شد که با اعتراض نخبگان کشور وزارت خارجه مجبور شد ترجمه غلط برجام را از روی خروجی سایتش حذف نماید و وعده داده اند که ترجمه صحیح آن را در دسترس ملت قرار دهند. پرده چهارم نفاق دولت آقای روحانی، در نقشه راه بین آژانس و انرژی اتمی ایران بود که بر خلاف نظر صریح مقام معظم رهبری که فرموده بودند؛ هیچ مسئله محرمانه ای در این توافقات وجود ندارد، لذا جمهوریخواهان کنگره آمریکا افشاء نمودند، که یک توافق محرمانه هم جدای از برجام و قطعنامه 2231 وجود دارد!

گویند در دوران زمامداری فتحعلی شاه، ناپلئون که در صدد تسخیر فرانسه بود و می خواست آن کشور زرخیز را از چنگال کمپانی انگلیس بیرون بکشد، نامه ای برای جلب نظر دولت ایران به شاه قاجار نوشت، ولیکن در تمام دربار شاه، یک نفر پیدا نشد نامه ناپلئون را ترجمه کند و خجالت هم می کشیدند نامه را به کنسولگری فرانسه یا دیگر بیگانگان برای ترجمه بدهند و لذا آن نامه هیچگاه خوانده نشد! آیا در وزارت خارجه فرد با سوادی برای ترجمه صحیح برجام وجود ندارد؟! و یا با نفاق علیه ملت قصد خیانت به کشور را در سر داشته اند؟! پس دولت اعتدال، چه زمانی حربه نفاق تحریم را که بر علیه ملت بر روی نیزه کرده، پائین می آورد؟!!!

والسلام

به نام خدا و برای خدا

در متن برجام و قطعنامه جدید 2231 شورای امنیت سازمان ملل، دو نکته اساسی و کلیدی وجود دارد که با نظر مثبت و منفی کدخدا(آمریکا) سرنوشت آن دو کاملاً تغییر می کند و تمام منفعت و ضرر ایران هم با نظر مثبت و منفی کدخدا دگرگون می شود. به طریقی دیگر می شود گفت، تمام وظائف ایران در برجام بصورت شفاف و قانونمند مشخص شده ولیکن وظائف طرف مقابل در برابر ایران یعنی آمریکا، اتحادیه اروپا و شورای امنیت به رأی و تصویب کمیسیون مشترک (متشکل از گروه 1+5 و ایران) و راستی آزمائی آژانس بین المللی انرژی اتمی مشروط گردیده است و این در حالی است که رأی ایران در کمیسیون مشترک تنها یک بر هشت است! لذا، به بخشی از بندها و پیوست های برجام توجه نمائید تا به تزویر شیطان بزرگ پی ببرید. اینها بریده ای از بندهای مختلف تصویب شده توسط مذاکره کنندگان 5+1 و ایران است که منتظر تصویب مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی و رأی کنگره آمریکا است. در برجام می خوانیم:

«1-جلسات کمیسیون مشترک فقط در نیویورک، وین یا ژنو برگزار می باشد. 2-تمام خرید های خارجی ایران در خصوص هسته ای و نظامی  باید به تأیید کار گروه کمیسیون مشترک برسد 3- هر پروژه ای در فردو بخواهد اجرا شود باید به تصویب کمیسیون مشترک برسد 4-تصویب پروژه های در مورد سانتریفیوژهای جدید و تست مکانیکی به عهده کمیسیون مشترک است. 5-تصویب طرح های تحقیق و توسعه ایران بر روی سوخت راکتور تهران بعهده کمیسیون مشترک است. 6-تصویب طرح نهائی راکتور باز طراحی شده آب سنگین اراک به عهده کمیسیون مشترک است. 7- ایران باید طراحی، توسعه، ساخت، دستیابی و یا استفاده از سیستمهای تشخیص انفجار (دوربین های steak ، دوربین های سرعت بالا، دوربین های Flash x-Ray را به تأیید و تصویب کمیسیون مشترک برساند. 8-طراحی، توسعه، ساخت، دستیابی و یا استفاده از چاشنی های انفجاری(حتی نظامی) باید به تأیید و تصویب کمیسیون مشترک برسد. 9-در صورتیکه راستی آزمائی توسط آژانس با مشکل روبرو شود، نظر کمیسیون مشترک قابل قبول است.(با رأی 5 عضو از 8 عضو) 10-ایران در مدت 15 سال فقط با موافقت کمیسیون مشترک می تواند وارد صادرات هرگونه تکنولوژی، تجهیزات غنی سازی یا مرتبط با غنی سازی با هر کشور خارجی شامل تحقیق و توسعه شود. 11- ایران مکلف شده برای هر پروژه تحقیق و توسعه ای روی سانتریفیوژهای نسل جدید که به مرحله نمونه سازی برای تست مکانیکی می رسد، آن را به صورت کامل برای تصویب به کمیسیون مشترک بدهد. 12-ایران بعد از 10 سال و قبل از 15 سال می تواند برنامه خود برای کار بر روی سوخت پایه فلز برای راکتور تحقیقاتی تهران در مقدار کم را به کمیسیون مشترک برای تصویب ارائه دهد. 13-نظارت بر اجرای برجام به کمیسیون مشترک سپرده شده است. 14-نظارت و کنترل نگهداری اورانیوم ایران به مقدار 300 کیلو گرم در مدت 15 سال و همچنین نظارت بر فروش مازاد اورانیوم توسط ایران در بازارهای بین المللی با کمیسیون مشترک است.» (مابقی تائیدها و تصویبها بر عهده آژانس بین المللی انرژی اتمی آقای آمانو می باشد)

با توجه به قسمتهایی که از برجام و پیوستهای آن که در 14 مورد فوق آمده است، حال اگر ایران از دست پخت نامبارک و ناامید کننده دولت لیبرال و بی تدبیر آقای روحانی در خصوص داشتن یک تأسیسات کاریکاتوری هسته ایبگذرد و اجازه دهد که کلیه مراکز و تأسیسات هسته ای کشورمان توسط هواپیماهای جنگی اف 16 کدخدا(آمریکا) و اسرائیل به ویرانه ای تبدیل شود، اما تن به نظارتهای قرون وسطائی 25 ساله ندهیم، بهتر نیست؟ آیا عزتمان بهتر حفظ نمی شود؟ به نظر می رسد اگر تأسیسات هسته ای نداشته باشیم لااقل استقلال و امنیت و ابهت ایرانی در جهان حفظ می گردد. نظر شما کاربر عزیز چیست؟

به احتمال قوی وقتی که با بی تدبیری دولت لیبرال تأسیسات هسته ای ما به کاریکاتوری شبیه گردد، آیا حضور مهندسین نخبه و انقلابی در تأسیسات تعطیل شده به مدت 15 تا 25 سال آن هم با تعدادی محدود سانتریفیوز و هزینه های فراون نگهداری تأسیسات ضرورتی هست؟! لذا در صورت اجرای برجام و قطعنامه 2231 با ازدیاد نیروهای متخصص و بیکار در تأسیساتی که هزینه آنها برای چرخیدن تعداد 5 هزار سانتریفیوژ روبرو خواهیم شد و بهترین کار برای ترسوهای دولت لیبرال، کاهش نیروهای کاردان و تعطیلی مراکز هسته ای خواهد بود!!! 

والسلام  

به نام خدا و برای خدا

عراقچی: در این توافق آژانس بین المللی اتمی نقش برجسته ای به عنوان یک قاضی دارد، ممکن است که عادل نباشد اما در شرایط کنونی ما جایگزین دیگری برایش نداریم ... اگر ما قطعنامه را نقض کنیم و اگر توافقنامه نقض شود، سیاست تغییر پذیری عملیاتی خواهد شد ... اگر نقض شکل بگیرد، در حرف این احتمال وجود دارد که به ذیل بند 42 برویم اما در عمل چنین امکانی وجود ندارد.

ماده 42 منشور ملل متحد می گوید: در صورتیکه شورای امنیت تشخیص دهد که اقدامات پیش‌بینی شده در ماده 41 کافی نخواهد بود یا ثابت شده باشد که کافی نیست می‌تواند به وسیله نیروهای هوایی – دریایی یا زمینی به اقدامی که برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بین‌المللی ضروری است مبادرت کند.این اقدام ممکن است مشتمل بر تظاهرات و محاصره و سایر عملیات نیروهای هوایی – دریایی یا زمینی اعضای ملل متحد باشد.

اوباما رئیس جمهور آمریکا: «ما پیام بسیار روشنی به ایرانی‌ها ارسال کردیم. ما در حال دستیابی به توافق هسته‌ای هستیم اما مسائل بیشتری باقی مانده که باید بدان‌ها بپردازیم. امیدواریم برخی از این مسائل را به صورت دیپلماتیک حل کنیم و اگر لازم باشد به صورت نظامی.»

جان کری وزیر خارجه آمریکا: «اکنون ما این توانایی را خواهیم داشت که منطقه خلیج فارس و اسرائیل را برای به عقب راندن و مقابله با ایران متحد کنیم ... هیچ چیزی در این توافق بر اساس و مبتنی بر اعتماد نیست. هیچ چیز. ما ساده لوح نیستیم.»  

عراقچی با اشاره به مبحث پی ام دی هم گفت: «از گذشته موضوعاتی بوده که مورد توافق ما و آژانس نبوده است مثل کوتاهی و غفلت در ارائه اطلاعات به آژانس، در این بین آژانس برای رفع بخشی از گذشته ها اجازه بازدید از پایگاه های نظامی را درخواست کرد و از آنجا که ما از اماکن نظامی خود مطمئن هستیم اجازه بازدید نخواهیم داد ... امید می رود ظرف مدت سه چهار ماه آینده بر سر موضوع پی ام دی هم با آژانس بین المللی انرژی اتمی به توافقات مثبتی برسیم.»

شهید سید مرتضی آوینی: «شیطان حکومت خویش را بر ضعف‌ها و ترس‌ها و عادات ما بنا کرده است و اگر تو نترسی و از عادات مذموم خویش دست برداری و ضعف خویش را با کمال خلیفه‌اللهی جبران کنی، دیگر شیطان را بر تو تسلطی نیست.»

والسلام

به نام خدا و برای خدا

بلاخره تیم مذاکره کننده هسته ای ایران پس از اینکه قطعنامه شماره 2231 شورای امنیت سازمان ملل در روز دوشنبه به تصویب رسید، لب به سخن باز کردند و از دستاورد خود در وین به مجلس شورای اسلامی و ملت ایران پاسخ گفتند و حاصل تلاش خود را پس از 23 ماه نه پیروزی می دانستند نه باخت! هر چند رئیس جمهورمان بدون هیچ معیار و مبنایی آن را پیروزی خواند و گفت 3 گل زده ایم و 2 گل خورده ایم! البته این را بازی حساب کردن کوتاه بینی و بی تدبیری است، زیرا با توجه به متن برجام و قطعنامه که خود در تنظیم آنها حاضر بوده و پذیرفته ایم که از این پس قاضی، شاکی، داور، دادیار و اجرای احکام آن با کدخدای رئیس جمهورمان یعنی آمریکا باشد. معنی و مفهوم این بی تدبیری عملاً کشور را در آستانه جنگ قرار داده است، هر چند عده ایی آن را پیروزی دانسته و به جشن و پایکوبی پرداختند!

در این وجیزه تنها به یک بخشی از دفاع مضحک، تأسف بار، بی ربط، فاقد عقلانیت که به نوعی مسخره کردن ملت ایران توسط آقایان ظریف و عراقچی محسوب می شود، می پردازم، که در قطعنامه 2231 از ایران خواسته شده محدودیتهایی را باید در خصوص آزمایش موشکهای بالستیک بپذیرد، ولی وقتی از آقایان ظریف و عراقچی در این خصوص سئوال می شود، بدون اینکه خجالت بکشند در دروغ و توهینی  آشکار به شعور ملت ایران می گویند؛ اگر قطعنامه را نقض کنیم اشکالی ندارد و الزام آور هم نیست! عجب! تاکنون کدام قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل الزام آور نبوده که این دومی آن باشد؟! مگر شورای امنیت توصیه نامه صادر کرده که الزام آور نباشد؟! مگر می شود پذیرفت که برای آمریکا و اسرائیل شلیک و برد موشکهای ایرانی مهم نباشد و قطعنامه فاقد پشتیبانی اجرائی تصوبیب نمایند؟!

در تعریف موشک بالستیک( BALLISTIC MISSILE ) اینگونه گفته اند: هر موشکی که برد مسافتی آن بیش از 700 کیلومتر باشد و بتواند یک سرجنگی به وزن 200 کیلوگرم را حمل کند، به جای سرجنگی، می تواند کلاهک هسته‌ای حمل نماید و فرقی بین آنها نیست. و لذا اکثر موشک‌های ایران بالستیک و از نوع میان‌برد (برد 1000 تا 3500 کیلومتر) هستند و به همین خاطر، قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای را دارند.(هرچند تولید بمب هسته ای را شرعاً حرام می دانیم) حال توجیه آقایان ظریف و عراقچی نادرست و کذب و صرفاً برای فریب افکار عمومی ملت ایران بیان گردیده است! 

براساس بند 3 از ضمیمه B قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل، ایران می بایست آزمایش و تولید موشک‌های میان برد و استراتژیک خود را متوقف و از سامانه تسلیحاتی خود کنار بگذارد! این را هم بدانیم اگر رژیم صهیونیستس تاکنون جرأت حمله به کشور ما را نداشته است، بخش قابل توجهی از آن بخاطر ترس از شلیک موشکهای بالستیک کشورمان می باشد و دشمنان همواره در فکر نابودی این سامانه دفاعی و بسیار مؤثر ما بوده اند که با مساعدت دولت بی تدبیر، مقدمات آن را فراهم نموده اند! برای پی بردن به عمق توطئه دشمنان، به پاسخ آقای عراقچی در گفتگوی تلوزیونی و جواب آقای ظریف در مجلس شورای اسلامی توجه فرمائید که می گویند:

عراقچی: «درخواست شده که از فعالیت روی موشک های بالستیک که طراحی شده برای کلاهک هسته ای جلوگیری کند. بین قطعنامه و توافق اختلاف وجود دارد. اگر توافق نقض شود قطعنامه هم نقض می شود اما عکس آن صحت ندارد.  طرف مقابل پذیرفت که این دو مسئله در قطعنامه بیاید اما در توافق ذکر نشود بنا بر این اگر نقض شود، نقض توافق نخواهد بود.»

ظریف: «همچنین تحریم شدید تسلیحاتی ایران لغو و با برخی محدودیت‌ها جایگزین شد به نحوی که امکان واردات و یا صادرات اقلام دفاعی به صورت موردی فراهم می‌شود. این مورد نیز منحصر به ضمیمه قطعنامه است و رعایت نشدن آن تاثیری بر برجام نخواهد داشت.»

با توجه به توضیحات فوق؛ در متن برجام و قطعنامه شورای امنیت هیچ نشانه ای از 3 گل زدن و 2 گل خوردن رئیس جمهورمان دیده نمی شود بلکه استراتژی! ترس و لرز، مبنی بر کدخدا بودن آمریکا و شرایط کشور را همانند دوران امام حسن مجتبی(ع) دانستن آقای روحانی، در سراسر بندها و مواد و پیوستهای برجام و قطعنامه جدید به چشم می خورد و لذا پیروز خواندن و درخواست کف زدن و جشن و پایکوبی برگزار کردن توهین به شعور مردم استو ملت را به یاد اوائل دهه 50 می اندازد که وقتی از هویدا نخست وزیر پهلوی دوم در خصوص جدایی بحرین از ایران سئوال کردند! این عنصر ذلیل و وابسته آمریکایی و لیبرال گفت: دختر خودمان بود، شوهرش دادیم و به کسی مربوط نیست!!!

والسلام

به نام خدا و برای خدا

حسن روحانی رئیس جمهور گفت: «اگر ایرانی هست و اگر خون ایرانی در رگ‌های اوست برای تیم ایرانی کف می‌زند. در والیبال، کشتی، فوتبال و همه ورزش‌ها اینطور است که وقتی تیم ایران در برابر تیم مقابل و تیم رقیب پیروز می‌شود ایرانی برای او کف می‌زند، آن وقت می‌شود برای این تیم بزرگ با عظمت و با این کار باعظمت یک کسی ایرانی باشد و کف نزند؟!»

پس از مدتها به خود بالیدن و خود را برای سرگرم کردن ملت، مستحق تشویق دانستن، بلاخره با حماسه سرائی جناب روحانی در همایش ملی سازمان مردم نهاد سلامت، قفل دست مردم باز شد و برای پیروزی مجازی و مشکوک به ترکمنچای دوم، جمعیت حاضر در سالن را به وجد آورده و برای لحظاتی شروع به کف زدن نمودند تا عقده جناب روحانی فرو نشیند، زیرا در سال 92 از اساتید دانشگاهها خواست که از توافق ژنو دفاع کنند ولی هیچ استاد عاقل دانشگاهی حاضر نشد برای به تاراج دادن توان هسته ای کشور سخن یا مقاله ای در تائید آن بنویسد و در صدا و سیما به دفاع برخیزد و کف بزند! پس از اینکه عده ای از جوانانی که هیچگاه متن بیانیه سیاسی لوزان را در سال 94 هنوز هم ندیده اند و آنان را به خیابانها آورده و به شادی وادار نمودند و برخی از همراهان دولت در صدا و سیما بیانیه لوزان را موفقیت آمیز معرفی نمودند، به یک باره این اقدامات اغوا کننده با روشنگری و تبیین خطوط قرمز توسط کشتیبان انقلاب امام خامنه ای رنگ باخت و معظم له فرمودند؛ "هنوز اتفاقی نیفتاده که نیاز به تبریک داشته باشد!" و جناب روحانی تا اینجا موفق نشدند با گزارشهای غلط و غیر واقعی خود، ملت را به کف زدن واداردو لذا در این همایش عقده دل وا کرد و مردمی که هنوز از کم و کیف برجام و قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل مطلع نیستند، با سخنانی نادرست و بر خلاف توافقات صورت گرفته، درخواست کف زدن نمود که جمعیت هم با اکراه و شاید اشتیاق اجابت نموده و کف زدند و کف کردند!

در حالی که هر روز خبرهای نگران کننده ای از محتوای برجام و قطعنامه بگوش می رسد و سخن از وجود توافق محرمانه ای در آژانس بین المللی انرژی اتمی شنیده می شود، وادار کردن ملت به کف زدن، خیانت به کشور و مردم محسوب می گردد و باید آقای روحانی در برابر ملت به این سئوال اساسی بدون لکنت زبان پاسخ گویند؛ آیا می شود با کف زدن جلوی کلاه بزرگی را که کدخدا(آمریکا) بر سر تیم مذاکره کننده ایرانی و آقای روحانی گذاشته، جامعه را بخواب عمیق فرو برد تا قرارداد بدتر از ترکمنچای را به مردم خوراند و کدخدای خود(آمریکا) را خوشحال کرد؟!

امام علی(ع) در کتاب گهر بار نهج البلاغه نامه 26 می فرماید: و ان اعظم الخیانة الامة، و افظع الغش غش الائمه؛« همانا بزرگترین خیانت، خیانت به ملت، و رسواترین دغلکاری، دغلبازی با امامان است.

وحید یامین‌پور در صفحه اینستاگرام عود در توضیح این بخش از نامه امام علی(ع) می نویسد: «دغل بازی با رهبری یعنی بگویی چشم و خلافش عمل کنی، یعنی او را در عمل انجام شده قرار بدهی، یعنی مردم را علیه او بشورانی، یعنی نامه بی سلام و تحیت بفرستی و تهدیدش کنی، یعنی کاری کنی که نفوذ و اقتدارش کاهش یابد... هرچند ان شاء الله با وجود دغلبازان، حضرتشان همیشه موید و مقتدرتر از پیش خواهند بود.»

والسلام

بنام خدا و برای خدا

این روزها دولت با پر روئی تمام، خود را پیروز مذاکرات هسته ای آن هم در مصاف با کدخدای خود یعنی آمریکا می خواند و حتی جناب روحانی لاف می زند و ادعا می نماید که در این بازی 3 گل زده و 2 گل خورده است! در صورتیکه در متن برجام و قطعنامه شماره 2231 شورای امنیت سازمان ملل نشان می دهد که ایران تنها کیسه گل بوده و اگر سانتریفیوژی هم بعدها بچرخد از صدقه سری دولت سابق بوده که در مدت 8 سال بیش از 22000 سانتریفیوژ در نطنز و فردو نصب کرد و آقای روحانی علی رغم نوشتن کتاب خاطرات هسته ای، هیچگاه نقش مثبتی در توانمندی هسته ای کشور نداشته است و جناب روحانی راستی آزمائی این سخن را می تواند از کدخدایش یعنی آمریکا بپرسد!

وقتی تیم مذاکره کننده ایرانی که برادر حاج حسن روحانی هم بی جهت در آن حضور داشته و پذیرفته اند که در فرایند اجرای برجام و قطعنامه شماره 2231 شاکی‌، داور، شاهد، قاضی و اجرای احکام آن‌،کدخدا(امریکا)باشد؟! با کدام منطق و تدبیر این توافق را می شود بُرد-بُرد دانست؟! مگر بی خردان و پر روها چنین اعای بی مبنایی داشته باشند! که این روحیات از خصوصیات بارز دولت لیبرال اعتدال است، زیرا تنها در دولت روحانی است که جوانان میهنمان را برای باخت تیم ملی فوتبال کشورمان در جام حهانی 2014 به خیابانها دعوت کردند! و این عمل نابخردانه در دولت اعتدال روی داده که تا کنون چند بار پس از بیانیه لوزان و وین، جوانان و اشرافیت و لیبرالهارا برای برگزاری جشن و پایکوبی و درخواست حقیرانه و ذلیلانه بازگشائی رستورانهای زنجیره ایی مکدونالد آمریکایی-صهیونیستیبه خیابانها دعوت کرده اند!

وقتی به پارگرافهای محتلف برجام و قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل نظری می افکنیم، محدویتهای 8 ساله 10 ساله 15 ساله 20 ساله و 25 ساله در تأسیسات هسته ای و نظامی دیده می شود! بر اساس قطعنامه یاد شده، قدرت دفاعی و نظامیکشور با محدودیت شدید روبرو می گردد! استقلال و امنیت کشوربه مخاطره می افتد! تصمیمات نهادهای قانونی کشور همچون مجلس شورای اسلامی وشورایعالی امنیت ملی پس از صدور قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل بی اثر گردیده است! لذا با توجه به این وضعیت، اگر کسی ادعا کند که 3 بر 2 در بازی برنده شده،  آیا نباید به عقل و تدبیر او شک کرد؟! آیا می شود پذیرفت که این مدعی یک حقوقدان و متخصص امنیتیاست؟!(ادعاهای آقای روحانی)

امروز عده ای می خواهند با استفاده از حربه های دروغ، تزویر و پر روئی، خود را پیروز میدان معرفی نمایند و با تجربیات سامری و معاویه ملت را به برگزاری جشن و پایکوبی و مقابله با موسی زمان برانگیزند و این در حالی است که خود و کدخدایشان می دانند که طرف دعوا و قاضی ما هر دو آمریکا است! معنی این سخن آن است، که وقتی قاضی و شاکی یک پرونده، آن هم با مشخصات شیطان بزرگ، پس محکوم همیشگی این دعوا ایران است و ایران! لذا باید عمارها امام خامنه ای به تأسی از رهبر خود که هیچگاه نتیجه برجام و قطعناه را تبریک نگفتند، به بصیرت افزائی در هر کوی و برزن بپردازند و اجازه ندهند تا مردم اسیر اغوای سامریهای دوران گردند و با حربه پر رویی ملت را غافل نمایند. 

یه خبر فوری!!! میدونید این بارندگی ها ی اخیر بخشی از بارندگی های بلوکه شده ایران بوده! وگرنه چله ی تابستون کی سیل می اومده! تازه در مرحله ی بعد بنا شده توی کویر لوت دولت جناب روحانی پیست اسکی دایر کنه! روحانی مچکریم!!!

والسلام