به نام خدا و برای خدا
با پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا یا همان کدخدای جناب روحانی، پایگاه استراتژیک خود در خاورمیانه را از دست داد و با تصرف لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام دومین ضربه مهلک به پیکره استکبار جهانی وارد گردید و با شکل گیری انقلاب اسلامی ادامه حیات اسرائیل به خطر افتاد و لذا پس از این رویدادها، آمریکا در 36 ساله گذشته همواره بدنبال فرپاشی و براندازی نظام اسلامی ایران بوده و هیچگاه از دشمنی و براندازی انقلاب اسلامی ما دست نکشیده است، هر چند که عده ای ساده لوحانه و منافقانه به مذاکره و بازگشائی سفارت کدخدا می اندیشند و بر خلاف نظر صریح امام دیگر آمریکا را دشمن و شیطان بزرگ تلقی نمی کنند!
جریان نفاقطی سالیان گذشته جهت بازسازی پروزه نفوذ آمریکا در حوزه های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی کشورمان نقش فعال و چشمگیری ایفا نموده، ترجمه کتب و مقالات، طراحی و اجراء فتنه های 78 و88، حمله به دین و ولایت فقیه، حمله به نهادهای انقلابی و شکل گیری شبکه مدیران تکنوکرات، تجمل گرا و لیبرال، همگی گویای این است که استکبار جهانی لحظه ای از پروژه براندازی انقلاب اسلامی ایران آن هم با کمک جریان نفاقغفلت ننموده است.
استکبار جهانی دریافته است که انقلاب اسلامی ایران، کانون حمایت و دفاع از مظلومین جهان است که موجب نگرانی آنها را فراهم نموده و لذا انواع و اقسام توطئه ها را برای ساقط نمودن و یا محدود کردن انقلاب اسلامی بکار بسته است و در مقطع پس از برجام، نقش نفوذی جریان نفاق که با پیروزی جناب روحانی در مسئولیتهای مهم کشور بکار گرفته شده اند برای استکبار جهانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
جریان نفاق همواره در تلاش بوده و هست که ریل حرکت مردم را از انقلابی گری و آرمانگرایی به ریل رفاه و تجمل گرائی و بزک کردن آمریکا عوض نماید، یعنی به مردم می گویند، که مشکل کشور اقتصاد است و برای حل مشکل باید از استقلال چشم پوشید و نظم جهانی کدخدا را پذیرفت تا مشکل اقتصاد، ریز گردها و آب آشامیدنی ملت حل شود!!!
از آفات جریان نفاق این است که خودش را از خطا و لغزش مصون می داند و هیچ اشتباه و تقصیری را نمی پذیرد و عذرخواهی در مرام این جریان نفوذی خطرناک وجود ندارد. جریان نفاق بخاطر وابستگی حزبی و قبیلگی، حاظر نیست اعمال باطل و نادرست همفکران خود را محکوم نماید و کورکورانه از اعمال پلید حزب و گروه خود تبعیت می کند و در همین راستا است که استقلال کشور و ملت را وجه المصالحه قرار داده و به صورت خزنده و کم شتاب زمینه نفوذ دشمن را در کشور فراهم می نماید
گویند: ناصرالدین شاه می خواست از باغ وحش اختصاصی خود بازدید کند و مخصوصا شیر باغ وحش را ببیند. اما، شیر باغ وحش از گرسنگی مرده بود و قرار شد، اوس شعبون که نگهبان قفس شیر بود، برای چند ساعت در پوست شیر برود تا بازدید تمام شود. هنگام بازدید، ناصرالدین شاه گفت که می خواهد جنگ شیر و پلنگ را ببیند و پلنگ را به قفس شیر آوردند، اوس شعبون داشت از ترس می ترکید که ناگهان صدای ضعیفی شنید. صدا از پلنگ بود که می گفت؛ اوس شعبون نترس، من هم اوس قربونم!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
در حالی که رهبر معظم انقلاب بعد از برجام23مرتبه خطر نفوذ دشمن را به مسئولین و ملت ایران گوشزد نموده اند و سپاه پاسداران هم بر اساس وظیفه ذاتی خود، مسئولیت دفاع از انقلاب اسلامی را بعهده دارد ولیکن اقدام به موقع و بجای سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلالب اسلامی در خصوص دستگیری شبکه نفوذ وابسته به غرب به مذاق جناب روحانی رئیس جمهور کشورمان خوش نیامد و جلوتر از مقامات غربی این اقدام به هنگام حافظان انقلاب را زیر سئوال برده و در جلسه هیئات دولت در روز چهارشنبه که بخشهای از آن از صدا و سیمای کشور پخش گردید در جهت حمایت از شبکه نفوذ و مخالفت با دستگیری آنان واکنش نشان داد و گفت: «نباید خدای ناکرده برخی بخواهند از این کلمات و واژگان سوء استفاده کنند و اینطور نباشد که از این پس با هر کس که مخالف هستیم، بخواهیم او را به نحوی متهم کرده و گروهی را به حاشیه برانیم ... باید به طور واقعی و جدی با هر گونه نفوذ بیگانگان مبارزه کنیم و نباید عده ای با کلمه "نفوذ" بازی کنند.
جریان لیبرالیسم داخلی به خاطر پرورش در دامان غرب، معمولاً از اقدامات و حتی جنایات آمریکا اگر حمایت نکرده باشند، قطعاً مخالفتی هم از خود نشان نداده است! و لذا موضع گیری رئیس جمهور در مقابل اقدام سپاه پاسداران که ملزم به اجرای قانون است، غیر منتظره و غیر عقلانی به نظر می رسد و این مواضع ذلیلانه در حمایت از شبکه جاسوسی دشمن، ارسال پالس خود باختگی در برابر کدخدا(آمریکا) را به اثبات می رساند!!!
در حالی که مراجع تقلید و علما و مردم منتظرند تا رئیس جمهورشان در مقابل بی غیرتی ها و بی عفتی هایی که در ایام عاشورای حسینی از سوی جریان نفاق ضد دین روی داده واکنشی از خود نشان دهد و وزیر لیبرال وزارت ارشاد و مسببان آن را بر اساس قانون شرع اسلام مورد موأخذه قرار دهد، ولیکن شاهد آن هستیم که به واسطه حضور مستمر ایشان در غرب، نه تنها این موضوع ضد ددینی برایش اهمیتی ندارد بلکه موضوع دستگیری شبکه نفوذ دشمن را برنتافته تا ذهن ملت و نهادهای نظارتی را از اجراء زودهنگام برجام منحرف نماید تا کدخدا(آمریکا) را زودتر به اهدافش برساند!!!
به رئیس جمهور باید متذکر شد که وظایف ایشان در قانون اساسی روشن و شفاف است و باید از دخالت بی جا در امور قوای دیگر که به غیر از بحران آفرینی ثمری برای کشور و ملت ندارد پرهیز نماید و به مسئولیتهای فراوان خود که تاکنون در انجام آنها ناتوان بوده است، بپردازد و به جای حرف زدنهای بی مورد، فکر اساسی برای نجات کشور از ورشکستگی و بحران اقتصادی، بنماید، زیرا لغو تحریمها اگر هم راست باشد، هیچ اثر مثبتی تاکنون در اقتصاد کشور و سفره مردم نداشته و بلعکس ملت با نفاقی که در دولت وجود دارد، بارها شاهد افزایش قیمت حاملهای انرژی که چند برابر پرداخت یارانه های نقدی می باشد، بوده اند!
ای کاش جناب روحانی از دولتها و توصیه های مکرر رهبر معظم انقلاب پند و عبرت می گرفت، و به امور اجرائی کشور می پرداخت. رئیس جمهور باید بداند! که مردم را بیش از این نمی توان با سخنان نادرست سرگرم نمود و آنگاه با ادعایی کذب اعلام شود، که به عهد و پیمانی که با مردم بسته، عمل نموده است! کدام عهد و پیمانتان را با ملت به سرانجام رسانده اید، که چنین ادعایی می کنید؟! آیا انتخاب براندازان و فتنه گران سال 88 در مسئولیت های مهم و کلیدی کشور؛ به عنوان معاون رئیس جمهور، وزیر، استاندار، معاون استاندار، فرماندار، مدیر کل و غیره، جزئی از عهد و پیمان نانوشته شما با براندازان بوده است؟!
امروز برخی استانداران شما، به کسانی مسئولیت می دهند که بتوانند در انتخابات اسفند ماه 94 افراد مورد نظر دولت را که حتماً وابستگی به جریان نفاق دارند، وارد مجلس شورای اسلامی نمایند! امروز در استان مرکزی، نظام جمهوری اسلامی هیچ نقشی در گزینش مسئولین استانی ندارد! بلکه نظرات سران احزاب منحله مشارکت و مجاهدین انقلاب، -که مبانی دینی و انقلابی را قبول ندارند- در گزینش مدیران استانی ملاک قرار می گیرد و لذا می شود نتیجه گرفت که نظام اسلامی بیشترین آسیب را از حلقه جریان نفاق داخلی متحمل می شود که دولت و شخص جناب روحانی نقش اساسی در نفوذ دادن جریان نفاق در مسئولیتهای مهم کشور داشته و دارند و لذا با بحران آفرینی علیه اقدام قانونی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چیزی از گناه و جنایت دولت لیبرال کاسته نخواهد شد!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
قرآن در آیات متعددی به موضوع جریان نفاق پرداخته است و این امر نشان دهنده خطرناک بودن جریان نفاق در جامعه مسلمین است و ما را بر آن می دارد که اولاً جریان نفاق را خوب بشناسیم و ثانیاً مردم را از خطر و نیرنگهای او آگاه نمائیم و لذا امروز شناخت جریان نفاق از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا این حریان تلاش می نماید از آنجائی که سیلی خورده است، ضربه ی خود را به همانجا وارد نماید.
جمعی از اصحاب رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پس از رحلت ایشان، با نفاق پیچیده ی خود سقیفه را ساماندهی نموده و از شکل گیری اهداف اعلامی غدیر جلوگیری کردند و ضربه سختی را به آرمانهای نظام نوپای پیامبر اسلام وارد نمودند، زیرا هدف جریان نفاق بعد از پیامبر(ص) زدن حضرت علی علیه السلام و علمدار میدانهای نبرد بود و در این راستا لازم است مردم در برابرجریان نفاق با هوشیاری تمام از علمدار به دفاع برخیزند، زیرا اگر در میدان ناجوانمردانه نفاق، علمدار ضربه ببیند همه مردم آسیب خواهند دید.
امروز اگر جامعه ی خودمان را در دهه چهارم انقلاب مورد بررسی قرار دهیم، جریان نفاق و احزابی را می بینیم که عقبه فکری و مالی آنان به استکبار جهانی متصل است و اگر جریان نفاق از توان گفتمان سازی و فضای رسانه ای برخوردار باشد، به اقدامات فتنه گری خواهد پرداخت و امروز جریان نفاق و برانداز با در اختیار گرفتن مسئولیت های کلیدی کشور، مزورانه اهداف پلیدی را همانند ضربه زدن به پیکره وحدت جامعه و تضعیف جایگاه ولایت فقیه است دنبال می نماید.
شناخت جریان نفاق بسیار سخت است، زیرا این جریان در کربلا به احکام دین عمل می کند، نماز جماعت به امامت عمر سعد برپا می نماید، سپاه خود را به نام لشگریان خدا در زمان حمله به سپاه کم تعداد امام حسین(ع) می خواند و خاندان رسول خدا را به اسم خوارج در کوی و برزنها می گرداند و لذا آیات نازال شده در خصوص صفات و چگونگی عملکرد منافقین چندین برابر کافرین در قرآن است.
کاربران عزیز اگر فرمایشات مهم مقام معظم رهبری را در خصوص نفوذ مد نظر قرار داده باشند، معظم له خطر نفوذ دشمن را بعد از توافق هسته ای بارها به مسئولین و ملت ایران متذکر شده اند که تنها 32 مرتبه آن پیرامون برجام است و لذا مصداقهای نفوذ دشمن در مواضع منافقانه برخی از مسئولین کشوری قابل رؤیت است.
شناخت جریان نفاق:
-جریان نفاق معمولاً برای سخنان و اعمال نادرست خود فاقد دلیل و سند است و در همین رابطه می شود جریا نفاق را تحت فشار قرار داد تا برای سخنان و اقدامات براندازانه خود، سند ارائه نماید، لذا وقتی می شنویم که هاشمی رفسنجانی خاطراتی از امام می گوید؛ که با مواضع امام خمینی(ره) مغایرت اساسی دارد و افرادی را بدون داشتن شرایط لازم و برای فتنه گری آینده علامه می خواند و یا رئیس جمهور کشورمان جوانان مؤمن را بر خلاف نظر صریح مقام معظم رهبری افراطی می خواند و در بحث نفوذ مطرح شده از سوی رهبری، انحراف ایجاد می نماید.
-جریان نفاق برای ارزیابی جامعه و مخفی ماندن از چشمان تیزبین مردم، بصورت حرفه ای عمل می کند و برای رسیدن به اهداف خود بنایانهای اصلی نظام اسلامی را با کلماتی همچون، بی سواد، افراطی، به جهنم، لباس شخصی خطاب می کند و آمرین به معروف و ناهیان از منکر را مورد هدف قرار می دهد و هنر مند ارزشی و غیر ارزشی را یکی می خواند.
انشاء الله در فرصتی دیگر به شرط بقاء عمر به بررسی شناخت جریان نفاق و چگونگی نفوذش بیشتر می پردازم.
والسلام
به نام خدا و برای خدا
در بعضی از محافل و مجالس گفته اند در نظر سنجی های سه گانه ای که بعد از امضاء برجام، توسط مسئولان دولت اعتدال صورت گرفته، حاصل آن موجب نگرانی شدید حاج حسن روحانی و همراهان فرصت طلبش گردیده و حتی ناتوانی دولت آنقدر آش اعتدالییون را بی نمک و بی خاصیت کرده که اعضاء ستادهای انتخاباتی حاج حسن در سراسر کشور هم در نظر سنجی بعمل آمده، اعلان داشته اند که با توجه به ناتوانی دولت در حل مشکلات اقتصادی کشور، امکان پیروزی مجدد آقای روحانی در انتخابات آینده ریاست جمهوری بعید و دور از ذهن است و لذا حلقه مشاوران دولت در فکر چاره اند، تا نسخه ی شفا بخشی را برای درمان ناکارآمدی خود تهیه نمایند که تاکنون به نتیجه ای نرسیده اند.
حلقه های مشاوران دولت که معمولاً وابستگی به آمریکا و غرب در پرونده های آنان وجود دارد، برای رهایی از مخمسه گرفتار آمده در آن، راهکارهایی را مد نظر قرار داده که به برخی از آنان در این مجال کم اشاره می نمایم این حلقه افراطی معمولا بدنبال اثبات ناکارآمدی نظام اسلامی با طراحی سناریوهای چندگانه است، یکی از اهداف این جریان که با رگه هایی از نفاق همراهند، کسب کرسی های مجلس شورای اسلامی در انتخابات اسفند ماه است، و لذا تلاش دارند از فضای بدست آمده از برجام و با حمایت کدخدا(آمریکا) زمینه رخنه در مراکز تصمیم ساز کشور را برای تغییر و براندازی نظام اسلامی بر اساس خواست شیطان بزرگ فراهم نمایند.
این جریان وابسته به غرب که حل مشکلات اقتصادی کشور را با تفکر لیبرالی خود امکان پذیر نمی دانستند لذا در مسئله توافق هسته ای بدنبال آن بودند که هزینه مخالفت با برجام را تماماً به پای رهبری بنویسند و فتح مجلس شورای اسلامی را تمام شده قلمداد نمایند، اما با تدبیر رهبر حکیم و فرزانه انقلاب، مبنی بر پذیرش مشروط برجام روبرو شدند و در نظر سنجی یاران پراگماتیسم ستادهای انتخاباتی حاج حسن مات گردیدند و در همین راستا دست به اقدامات افراطی زده و با طرح انتحاری عدم کاندیداتوری حاج حسن روحانی در انتخابات آتی ریاست جمهوری بدنبال شکستن وحدت ملت و مظلوم نمایی و اثبات عدم کارآمدی نظام هستند!!!
دولت اعتدال دریافته است که از تنور برجام و لغو برخی تحریمهای هدایت شده از سوی کدخدا(آمریکا) وضعیت اقتصادی کشور رونق نخواهد گرفت و دولت هم دیگر پاسخگو نخواهد بود و دیگر امکان انداختن مشکلات به دوش دولت سابق هم رنگ باخته است، زیرا مردم فهیم استان مازندران با عدم حضور در استقبال از رئیس جمهور، فریاد ملت ایران را به گوش اعتدالییون سرمست قدرت و ثروت رسانیدند، هر چند که مسئولین لیبرال دولت، با یک حرکت بچگانه انتقام خود را از مردم مازندران با عزل برخی از مدیران آن استان تلافی کرد! و لذا زنگ ریاست جمهوری یک دوره ای برای حاج حسن روحانی بخاطر ناراستی و نادرستی با رهبر و ملت به صدا در آمد! آیا عبرت خواهند گرفت؟! زیبنده است، نقش هاشمی رفسنجانی در ایجاد پروژه عدم صداقت دولت روحانی با رهبری عزیز و ملت صبور ایران، مشخص گردد!
به نظر می رسد که زمان بازگشائی نامه دوم رئیس جمهور سابق به جناب روحانی فرا رسیده باشد؛ زیرا گفته اند: وقتی رئیس جمهور شوروی می خواست ریاست جمهوری را به فرد بعد از خود واگذار نماید دو عدد نامه به رئیس جمهور جدید داد و گفت :" بعد از گذشت مدتی مردم به عملکرد شما اعتراض می کنند و لذا وقتی اعتراض ها شدید شد، شما نامه اول را باز کن و بخوان و مردم ساکت خواهند شد؛ ولی این سکوت طولانی نخواهد بود و مردم مجددا دست به اعتراض می زنند و شما نامه دوم را باز کن و بخوان !.
بعد از گذشت مدتی، اوضاع اقتصادی کشور دچار مشکل شد و مردم دست به اعترض و تحصن زدند و رئیس جمهور شوروی سراغ نامه اول رفت و آن را باز کرد، و دید که رئیس جمهور قبلی نوشته، همه تقصیرات را به گردن من بینداز و مردم آرام خواهند شد؛ لذا در بین مردم حاضر شد و همه تقصیرات را به گردن رئیس جمهور قبلی انداخت و وعده اصلاح امور را داد و مردم پراکنده و به خانه های خود بازگشتند؛ مردم بعد از گذشت دو سال مشاهده کردند که به وعده ها عمل نشد و اوضاع اقتصادی بدتر شد، مردم دوباره به خیابانها آمده و اعتراض ها شدت پیدا کرد، رئیس جمهور شوروی نامه دوم را باز کرد و ناباورانه مشاهده کرد که نوشته شده، که شما هم دو عدد نامه بنویس! و ریاست را به بعدی ......!!"
والسلام
به نام خدا و برای خدا
آنچه موجب بروز اختلاف و شکست جوامع اسلامی شده است، نفاق پنهان و آشکار "جریان زر و زور و تزویر" است که ضربات سنگینی را تاکنون به پیکره اسلام و مسلمین وارد کرده و همچنان بعنوان یک حربه کارساز در خدمت جریانات برانداز قرار می گیرد و بزرگترین و پیچیده ترین ضربات بلافاصله بعد از رحلت رسول خدا(ص) در سقیفه سازماندهی گردید و امام برگزیده خداوند باریتعالی را با کودتا از صحنه خارج کردند و امروز هم بیشترین ضرباتی که به انقلاب اسلامی ایران وارد شده از ناحیه همین جریان نفاق زر و زور و تزویر است، که بلافاصله بعد از رحلت امام خمینی(ص) دمل چرکین و گندیده نفاق سر باز کرد و به اسم اینکه لفظ " امام " مخصوص خمینی بوده و نباید از کلمه " امام " برای آیت الله خامنه ای استفاده کرد وارد میدان شد و برخی از افراد که نفاقشان پیچیده تر بود، خود را رفیق امام خامنه ای می خواندند و حتی الامکان از کلمه ولایت فقیه در سخنرانی ها و خطبه های نماز جمعه استفاده نمی کردند و زمانی هم که فرزندان ناخلف و منافق شان با دستور پدر به ایجاد فتنه سال 88 پرداختند و وقتی قوه قضائیه فرزندان ضد انقلاب، دزد و فاسدشان را به سختی دستگیر نمود، آنگاه نفاق پنهان خود را آشکارتر نمودند! و لذا سالها است که ایده منافقانه خود را در اوج فتنه سال 88 و پس از آن، به منظور دلجوئی از فتنه گرانی که به دستور او وارد صحنه فتنه گری شده بودند، بر زبان می راند!
جریان نفاق لانه کرده در بدنه نظام اسلامی سالهاست که با خاطره گوئی در خصوص مخالفت امام با شعار مرگ آمریکا، بدنبال بزک کردن آمریکا هستند، با نفاق شیطانی خود آنقدر پیچیده عمل کردند که بعد از رحلت امام دیگر صدای "مرگ بر آمریکا" از حسینه ی جماران طنین انداز نشد و بر عکس، این جریان نفاق که دستمالی بر سر بسته است، تلاش دارد که حسینیه جماران را به محلی برای تاختن بر علیه ولایت فقیه تبدیل نماید، همانگونه که امروز بودجه ی، تخصیص یافته به موسسه تنظیم و نشر آثار امام، علیه افکار و اندیشه های حضرت روح الله بکار می رود!
عملکرد امروز جریان نفاق، شباهتهای بسیاری با جریان نفاق بعد از حضرت رسول(ص)، مردم کوفه، آل بنی امیه، آل زیاد، آل مروان و عمرسعد دارد، زیرا؛ وقتی این روزها پیکر غرق به خون شهدایمان را از کنار حرم اهل بیت در عراق و سوریه به کشور باز می گردانند، جریان نفاق داخلی به همراه آلشان، اهداف ماکیاولی خود را جهت تصاحب قدرت و ثروت آنهم برای تغییر نظام اسلامی براساس دستوالعمل آمریکائی ها دنبال می نماید!!
این جریان نفاق که امروز خود را به دروغ همراه ملت نشان می دهد در سال 79 در جمع یکی از تشکل ها می گوید: «من یک فرق با رهبری دارم من قائلم انتخابات محدود و کنترل شده باشد و آدمها را حساب شده از صندوق بیرون بیاوریم! اما رهبری قائلند که انتخابات با حضور گسترده مردم باشد و هر چه مردم میگویند، توجه شود.»
این وجیزه را با جمله ای از مصاحبه ی آقای زاکانی نماینده مردم تهران با خبرگزاری تسنیم به پایان می رسانم که گفت: «به نظرم باید به درگاه خدا توبه و استغفار کنیم که چرا تا به حال درباره آقای هاشمی با مردم حرف نزدیم و بنده تصمیم دارم با مردم درباره وی حرف بزنم و بگویم وی چه خطاهای فاحشی داشته و دارد که هزینههای سنگینی را به نظام تحمیل کرده و می کند.»
والسلام
به نام خدا و برای خدا
برای روایت گری به همراه تعدادی از دانش آموزان دختر به مناطق عملیاتی دوران درخشان و پر جاذبه دفاع مقدس به شلمچه، اروند کنار، هویزه و یادمان عملیات فتح المبین سفر سه روزه ای داشتم و در بدو ورود به اهواز، دقایقی هم میهمان شهداء تازه تفحص شده در موقعیت شهید محمودوند گردیدیم. در این سفر معنوی تلاش نمودم که مستمعین نوجوان خود را که بی صبرانه و کنجکاوانه، مشتاق شنیدن حماسه های دلیر مردان دوران دفاع مقدس بودند، بر سر سفره شهداء میهمان کنم و لذا خاطرات خود را به همراه نمکی از حماسه ی عطش حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام معطر نموده و کام تشنه ی آینده سازان فردای کشورم را با آب حیات پیروان عاشورا حسینی(ع) سیراب نمودم، هر چند که بضاعتم اندک و زبانم الکن بود.
پس از بازگشت از سفر راهیان نور، فکر عطش حضرت ابا عبدالله(ع) حقیر را بر آن داشت که موضوع رفع تحریم و حل مشکل آب آشامیدنی مردم را بر اساس تفکرات لیبرالی آقای حسن روحانی و وعده های کدخدا(آمریکا) مورد بررسی قرار دهم و لذا با این سئوال به واکاوی و خوش خیالی و خوش بینی جناب روحانی می پردازم و آن سئوال این است؛ که در صحرای کربلا سپاه یزید، چه زمانی لغو تحریم آشامیدن آب را به فرزندان امام حسین علیه السلام اعلان کرد؟ آیا تا زمانی که امام و اصحاب با وفایش به شهادت نرسیده بودند، شیطان بزرگ آن روز اجازه نوشیدن آب را به فرزند 6 ماهه امام حسین علیه السلام دادند؟! آیا شیطان بزرگ امروز(آمریکا) ترحمش بیش از شیطان بزرگ دیروز(بنی امیه) است؟!
دولت لیبرال و خوشبین اعتدال باید بداند که درصحرای سوزان کربلا تحریم آب زمانی لغو شد که سر مطهر امام حسین علیه السلام و یاران شهیدش از تن جدا گردید و دیگر حکومت شیطانی یزید از سوی جبهه حسینی علیه السلام تهدید نمی شد و لذا در زمانی که سرهای مقدس بر بالای نیزه رفته و خیمه ها را به آتش کشیده اند و اهل بیت را به اسارت می بردند، دیگر تحریم آب نفعی برای جبهه کفر ندارد و تحریم آب لغو می گردد!!!
نتیجه آنچه گفته شد این است، که شیطان بزرگ، همانند یزید دوران امام حسین(ع) تنها زمانی به لغو تحریم ها اقدام می کند که نظام اسلامی از درون تهی شده باشد و انقلاب اسلامی را به اسارت خود درآورده باشد والا بازی برد-برد در منطق شیطان و شیطانک ها، بی معنی، سخیف و مسخره است. متأسفانه آنهائی که کدخدائی را برازنده آمریکا دانسته اند، امروز ساده لوحانه از شیطان بزرگ و یزید زمان تقاضای لغو تحریم را طلب می نمایند، که این درخواست حقیرانه و ذلیلانه با سرشت اسلام ناب محمدی(ص) و فریاد حسینی "هیهات مناالذله" ناسازگار بوده و اسلام آمریکائی هم زمانی لغو تحریمها را کلید می زند که آرمانهای انقلاب اسلامی را درنوردیده باشد!!!
شهید آوینی چقدر زیبا درد جناب روحانی را تشخیص داده اند و برای آن نسخه پیچیده اند، این شهید والا مقام نوشته است: «ما باید در اطراف تمامی تعابیری که در زبانمان وارد شده است تامل کنیم و نباید که این تعبیر دهکده جهانی را نیز بپذیریم. کد خدای این دهکده که همان ابوالهول یا شیطان اکبر است ما را به همزیستیِ مسالمت آمیز می خواند تا خود بر اریکه قدرت بماند. او جرأت چون و چرا کردن درباره ارزش های مقبول و مشهور این دهکده جهانی را نیز از ما می گیرد تا ما هر گز به ضرورت انقلاب نرسیم و اگر هم انقلاب کردیم، با اختیار توسعه یافتگی به مثابه غایت الغایات انقلاب، ناچار بار دیگر کشکول گدایی پیش کد خدا دراز کنیم تا به ما تکنولوژی لازم برای استحصال این آرزو را عطا کند.»
والسلام
به نام خدا و برای خدا
آش دیپلماسی خارجی دولت لیبرال اعتدال آنقدر شور و بی خاصیت و ذلت گونه شده که صدای طرفداران اسلام ناب محمدی(ص) در جهان بلند کرده و این مسئله موجب گردیده که مسلمانان دل بسته به انقلاب اسلامی احساس خطر نمایند و در همین راستا یکی از روحانیان ساحل عاجی پیرامون مذاکرات ایران و آمریکا میگوید: «ما عمیقاً از آنچه این روزها بین ایران و آمریکا میگذرد نگرانیم چرا که با ایستادگی شماست که غرب ناچار است تا حدی حقوق ما را به حساب آورد.» و پیرو همین مسئله است که فردی با داشتن روحیات انقلابی از کشور مصر معترض سیاست بی درایت دولت آقای روحانی در مقابل استکبار می باشد و میگوید: «ایران حق ندارد تسلیم شود چون شاخص است و با آن اسلام حقیقی از غیر آن شناخته میشود.»
با بررسی سخنان نخبگان کشورهای مختلف که چشم امیدشان در دنیای استکباری امروز به نظام جمهوری اسلامی دوخته شده، عمق خیانت و خطای استراتژیک دولت لیبرال غربگرای حسن روحانی را درمی یابیم. اصرار فروان حسن روحانی بر مذاکره با هر کس و در هر کجا علی رغم مخالفت صریح مقام معظم رهبری، عمق خیانت جریان زر و زور و تزویررا به کشور و ملت های مظلوم تحت سلطه استکبار به اثبات می رساند و این سیاستخارجی منفعلانه و بی خردانه دولت اعتدال آنقدر ننگین و ذلت بار است که وقتی وزیر خارجه سعودی ایران را تهدید نظامی می کند و می گوید: «مصمم به مقابله سیاسی، امنیتی و نظامی با ایران هستیم.» آنگاه وزیر خارجه بی کفایت دولت اعتدال، در اوج ذلت و انفعال می گوید: «بدنبال دوستی و مودت با دوستان عربستانی هستیم.»
جناب جواد ظریف که به احتمال قوی با هماهنگی رئیس جمهور مامور شده بود تا ساعتی را در راهروهای سازمان ملل پرسه بزند تا به یکباره در جلوی رئیس جمهور آمریکا یا همان کدخدای جناب روحانی، یعنی اوباما ظاهر شود و برای ثانیه هایی دست شیطان بزرگ را به رسم دوستی و ارادت در دست بگیرد و پیام ذلت رئیس جمهور و دولت اعتدال را به اوباما ابلاغ نماید و امروز برای لاپوشانی این اشتباه استراتژیک و ذلت بار مجبورند، خطبای اجاره ای و درباری اعتدال و فتنه گران سال 88 را در محافل و مجالس حسینی(ع) به خدمت گیرند تا داغ این ننگ و ذلت را از جهره نفاق خود بزدایند و در مقابل شعار «هیهات منا الذله!» امام حسین علیه السلام، افرادی مثل هاشمی رفسنجانی را به میدان تفسیرهای غلط و ناروا از قیام حسینی بیاورند و اعلام نماید، که "هدف ثاراللهی امام حسین(ع) مربوط به زمان ظهور صاحب الزمان(عج) خواهد بود و بجای راه انداختن سیل خون، باید با سیل اشک به جنگ ظلم و ستم رفت!!!
استاد رحیم پور در این رابطه گفته است: «امام (ره) می گوید آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند، اما برخی میگویند ما نمی توانیم هیچ غلطی بکنیم. اینها بریده اند و خسته شده اند و فکر میکنند که کل ملت خسته شده اند، این نفسانیت است اما نامش را عقلانیت می گذارند.»
والسلام
به نام خدا و برای خدا
حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی که دچار دگردیسی و شاید هم آلزایمر گرفته باشد در جدیدترین تحلیل و تفسیر که گوی سبقت را از حسن روحانی روبوده و اهداف قیام حسینی(ع) را بر اساس تفکر انجمن حجته ی، وهابیت و لیبرالیست آمریکائی تفسیر نموده و گفته است: «امام حسین(ع) به گونهای عمل کرد که مردم بکوشند به جای راه انداختن سیل خون با سیل اشک به جنگ ظلم و ستم بروند. این هدف امام حسین(ع) تا امروز به طور نسبی تامین شده است و روزی که صاحب الزمان(عج) ظهور کند هدف ثاراللهی امام حسین(ع) به طور کامل تامین خواهد شد».
معاون صدر اعظم آلمان پیام ثاراللهی عاشورای حسینی را درک نموده و خطاب به شیعیان آلمان می نویسد: «آنچه در روز عاشورا برای امام حسین و خاندان ایشان اتفاق افتاد، به همه ما آموخت که استقامت راستین بر آزادی و انسانیت، سرانجام بر جنگ و ظلم پیروز خواهد شد.» ولی عجیب است که آقای رفسنجانی که سالها با رژیم شاه به قول خودش مبارزه کرده و به زندان افتاده و در دفاع مقدس، فرماندهی جنگ را در عقبه ی جبهه ها بر اساس استراتژی ثاراللهی بعهده گرفته بود، اما امروز با یک عقب گرد 180 درجه ای، اهداف امام حسین(ع) را فقط در اشک و آه و ناله می داند و بذل خون و استقامت را تنها در زمان ظهور صاحب الزمان(عج) ضروری می داند!
حکایت جناب رفسنجانی همانند ابوموسی اشعری است که در خصوص اهمیت و پاداش جهاد پیاده در راه خدا برای مردم سخن گفت؛ ولی مردم پس از حرکت مشاهده کردند که ابوموسی اشعری با شترانی با بار طلا، نقره و اموال قیمتی از شهر خارج شده و هیچ نشانه ای از اهمیت جهاد پیاده در راه خدا در کاروان تجملی ابوموسی دیده نمی شود و موقعی که مردم به او اعتراض کردند، با ضربات شلاق بر آنان نواخت! و لذا از آقای رفسنجانی و خاندانش که آلوده به تجملات دنیوی هستند و برخی از فرزندانش، پرونده های مفاسد اقتصادی بزرگ و ضد امنیت ملی دارند، بیش از این نباید انتظار داشت و لذا رویکرد ایشان در همراهی با شیطان بزرگ و تضعیف پرچم خونین ثارالله در عزم و اراده ملت بصیر ایران خللی ایجاد نخواهد کرد زیرا، آقای رفسنجانی دیگر استوانه مستحکم نظام اسلامی محسوب نمی شود و سالها است که سقوط کرده و سیر قهقرائی را طی می کند. -هر چند که این سقوط هزینه ای سنگینی برای نظام اسلامی داشته است-.
وقتی گذشته عالیجناب هاشمی رفسنجانی را مورد بررسی قرار می دهیم به نکات تاریکی در زندگی پر رمز و رازش می رسیم که موضوع دگردیسی ایشان را مورد تردید قرار می دهد، کمک به سازمان مجاهدین خلق(منافقین) در قبل از پیروزی انقلاب، چگونگی ترور ایشان در سال 58 توسط گروهک فرقان که با سایر ترورهای این گروهک تفاوت اساسی دارد، دعوت از مک فارلین آمریکائی در سال 65 بدون هماهنگی با امام، به قدرت رساندن مرحوم منتظری بعنوان قائم مقام رهبری، علی رغم مخالفت امام، جلوگیری از انتشار نامه عزل منتظری در سال 68، تغییر رویکرد زندگی ساده مسئولین کشوری، به سمت و سوی زندگی اشرافی، زمینه سازی فتنه سال 88 با ارسال نامه بدون سلام به رهبری و حضور همه خاندان هاشمی و نقش ویژه و اساسی آنان در ادامه فتنه و ... همگی گویای این است که هاشمی رفسنجانی در به انحراف کشیدن خط امام و انقلاب نقش اساسی داشته و دارد. آیا حضرت فاطمه زهرا سلام علیه برای دفاع از امامت و ولایت تنها به گریه کردن مبادرت ورزید؟ و یا قبل از آن به خلیفه و دست اندرکاران سقیفه نهیب زد و با بذل جانش از جانشین برحق رسول الله دفاع نمود؟!
امام حسین علیه السّلام چقدر زیبا شخصیت دنیا پرستان را به تصویر می کشد و آنان را به مردم معرفی می کند حضرت می فرمایند: النّاسَ عَبیدُ الدُّنْیا وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ یَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّیّانونَ؛
به راستى که مردم بنده دنیا هستند و دین لقلقه زبان آنهاست، تا جایى که دین وسیله زندگى آنهاست، دین دارند و چون در معرض امتحان قرار گیرند، دینداران کم مى شوند. (تحف العقول، ص 245 )
والسلام
به نام خدا و برای خدا
از درون توافق وین یا همان برجام، بوی نفوذ غرب و بخصوص آمریکا با هماهنگی جریان نفوذی و منافق "زر و زور و تزویر" به مشام ازاما در کمال حیرت و ناباوری آقای حسن روحانی که در گرفتن تضمین از آمریکا و اتحادیه اروپا ناتوان و لغزان است و باید حکم حکومتی رهبری را، بعد از اجراء تمام مفاد آن به رهبری پاسخگو باشند، بلافاصله اقدام به ارسال جوابیه نادرست و غیر واقعی به محضر رهبری نمود و در یک دروغ بزرگ ادعا نمود و گفت: «تحریمهای ظالمانه اقتصادی، تجاری و مالی بینالمللی و یا یکجانبهای که توسط شورای امنیت، اتحادیه اروپا و آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران برقرار شده بود، رفع گردیدند. ساختار تحریمها و فضای روانی جهانی که هر گونه تعامل اقتصادی با جمهوری اسلامی ایران را پرهزینه و در برخی موارد غیرممکن ساخته و بار گران و طاقتفرسایی بر دوش اقتصاد کشور و معیشت مردم تحمیل کرده بود، از هم پاشید.»
بعید است که این نامه بدون مشورت با مشاورین غرب محور رئیس جمهور تهیه گردیده باشد، زیرا اگر ادعای کذب جناب روحانی را مبنی بر لغو و پاشیده شدن تحریمها را بپذیریم، آنگاه این سئوال مطرح خواهد شد، پس چرا تا کنون هیچ مقام غربی در آمریکا و اروپا خبر لغو تحریم ها را صادر نکرده؟ و چرا وضعیت اقتصادی کشور و مردم آنچنان نگران کننده و بحرانی گرید، که چهار وزیر کابینه روحانی احساس خطر نموده و اقدام به نگاشتن نامه به جناب روحانی می نمایند؟ و دولت بی تدبیر و ناامید از رفع تحریم ها بلافاصله مجبور شد، "بسته ضد رکود اقتصادی" برای برون رفت از بحران اقتصادی، آن هم براساس تفکر اومانیستی منتشر نماید؟! و لذا عملاً بی لیاقتی و بی تدبیری دولت اعتدال به اثبات رسیده و بهتر است، دولت ناتوان لیبرال از فرافکنی و ناراستی با ملت دست بردارد و به ریل اصلی انقلاب اسلامی باز گردد و چشم طمع از کمک شیطان یا همان کدخدا(آمریکا) بردارد!
ضمن تسلیت عاشورای حسینی(ع) این وجیزه را با گفتاری زیبا و کاربردی از حجت الاسلام پناهیان به پایان می برم، ایشان در محضر رهبر عزیز انقلاب در شب هشتم محرم گفتند: «شب عاشورا وقتی شمر ملعون عباس را صدا زد، عباس تا وقتی امام حسین(ع) نفرمود؛ جوابش را نداد. ما عباس میخواهیم که تا امامش اجازه نداده با دشمن دست ندهد، و با دشمن تماس نگیرد. اگر عباس میگفت که حالا بگذار ببینم شمر چه میگوید، امروز نامی از عباس نمانده بود. عباس! به دشمن دست ندادی، خدا دستهایت را قبول کرد، عباس! به دشمن نگاه غضبناک کردی، خدا چشمهایت را قبول کرد.»
والسلام
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرا مجرمین نفوذی در قدرت، محاکمه نمی شوند؟
آیا وقت محاکمه حسن روحانی نیست؟
سئوال خوب به تولید فکر خوب می انجامد
عاشورا چگونه رقم حورد؟
مخرج مشترک با دشمن، یعنی چه؟
بساط انفعال را از قوه قضائیه برچینید
اغتشاشگران از داعش بدتر و اصلاحطلبان از هر دو بدتر
جنگ جهانی شناختی و ترکیبی بر علیه ایران
غروب اغتشاشات در ایران و شکست جبهه استکبار
[عناوین آرشیوشده]