به نام خدا و برای خدا
پس ار اینکه حاج حسن روحانی در سفر به کرمانشاه با شعارهای پی در پی مردم در رابطه با غارتگران بیت المال روبرو و از مطالبات واقعی مردم آگاه گردید، علی رغم اینکه بارها خود را ملزم به خواسته های برحق مردم نشان داده، ولی در اقدامی پوپولیستی و فریبکارانه در مسیر دیگری به یکی از خواسته های هنجار شکنان پاسخ داد و در جلسه هیئت دولت 30 تیر ماه 95 نسبت به اصلاح ماده (20) آیین نامه اماکن عمومی موضوع تصویب نامه شماره 15818 مورخ 10/10/1363 به شرح ذیل اصلاح نمود تا گامی دیگر در راستای اهداف کدخدا(آمریکا) قدم بردارند! و لذا ماده 20 اینگونه اصلاح شد:
«ماده 20- صدور مجوز اجرای برنامههای فرهنگی، هنری از جمله اجرای صحنهای موسیقی و تئاتر به عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و از جهت بررسی انتظامی و ترافیکی به نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران اعلام و نیروی انتظامی موظف است ظرف ده روز نظر خود را ارایه و نظم و امنیت محل و مراسم را بدون دخالت در مجوز و محتوای برنامه و ویژگی مجریان تأمین نماید.»
چرا رئیس جمهور و وزیر ارشاد لیبرال، اینقدر دغدغه برگزاری کنسرتهای مبتذل موسیقی و تئاتر را دارند؟! معمولا دولتها وقتی خود را ناتون در حل مشکلات ضروری جوانان، که امروز، اشتغال، ازدواج و ساخت مسکن ارزان قیمت در رأس آن می باشد، با استفاده از نظرات کارشنان غربزده و غربگرا، اقدامات احرافی، پوپولیستی و سرگرمیهای مبتذل را برای فریب جوانان در دستور کاری خود قرار می دهند و لذا دولت و در رأس آن آقای حسن روحانی اقدام به تغییر این قانون نموده، تا دست نیروی انتظامی را در جلوگیری از کنسرنها موسقی مبتذل بندند! و این در حالی است که در دیدار اخیر فرماندهی نیروی انتظامی با مراجع تقلید، اکثر مراجع و علما، نسبت به کنترل ناهنجاریهای فرهنگی بوجود آمده از برگزاری گسترده و فراگیر کنسرتها و تآترهای مبتذل و هنجارشکن به نیروی انتظامی متذکر شده بودند.
با وجود نارضایتی علما، مراجع معظم تقلید و مردم متدین کشور از گسترش غیر منتظره کنسرتهای موسقی مبتذل، پس چرا هیئت دولت در مخالفت با خواست اسلام و قانون اساسی، اقدام به اصلاح ماده (20) نمود؟! باید گفت و نتیجه گرفت؛ اقدام هیئت دولت در اصلاح ماده 20 آئین نامه اماکن عمومی، همانند کاری است که پس از جنگهای صلیبی، مسیحیت صهیونیسم بر علیه مسمانان و برای ریشه کنی اسلام در آندُلس(اسپانیا) انجام دادند و لذا مبنای اصلاح دولت اعتدال، در راستای گسترش ابتذال، آنهم بر اساس دستور العمل مسیحیت صهیونیسم، برای استحاله جوانان و تضعیف جایگاه دین در نظام اسلامی است! البته این روزها دولت اعتدال به شدت تحت فشار افکار عمومی بخاطر فیشهای حقوقی تعدادی از مدیرانش می باشد، لذا برای فریب مردم، اقدام به عملیات ایذائی ماده 20 اماکن عمومی کرده است!
از رئیس جمهوری که می گوید؛ هنرمند ارزشی و غیر ارزشی نداریم، بیش از این انتظاری نیست؟! اما چرا لباس پیمبر بر تن کرده و عمامه بر سر گذاشته است؟!!!!!!!!!!!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
سخنان کودکانه ریس جمهورمان در سفر به کرمانشاه، حقیر را به یاد خبری در دهه 70 انداخت و خبر از این قرار بود که وقتی کروبی رئیس مجلس سوم و هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور بود، آقای کروبی در یکی از روزها به مدیریت اشرافی آقای رفسنجانی در دولت کارگزاران بصورت خیلی ملایم و لطیف انتقادی را از تریبون مجلس مطرح می کند، که بلافاصله با واکنش آقای رئیس جمهور روبرو می گردد. جناب رفسنجانی آقای کروبی را به ریاست جمهوری دعوت و به او می گوید؛ امروز خانمی با یک بچه به ریاست جمهوری مراجعه کرده و گفته این بچه از کروبی است، و لذا این مشکل بچه و زن را حل کن!
آقای سید حمید روحانی از اعضاء سابق مجمع روحانیون مبارز و از دوستان صمیمی کروبی(تا قبل از فتنه 88 ) می گوید: آقای کروبی به من زنگ زد و بشدت از سخن رفسنجانی برآشفته بود و گفت سریعاً بیا اینجا، من رفتم و به کروبی گفتم؛ که به آقای رفسنجانی بگوئید که آن زن و بچه را دعوت نماید تا بصورت رودرو مشکل را حل کنم و لذا کروبی بارها از آقای رفسنجانی می خواهد که آن زن و بچه را بیاورد، لکن هر بار هاشمی رفسنجانی بهانه ای آورده تا موضوع به فراموشی سپرده شود، پس از پیگیریهای مکرر شیخ کروبی، آقای رفسنجانی برای رهای از موضوع، مجددا آقای کروبی را به دفتر خود فرا می خواند و به او می گوید؛ دیگر موضوع آن زن و بچه را فراموش کن، زیرا فردی به ریاست جمهوری مراجعه نموده و ادعای وحشتناکی را در خصوص شما مطرح کرده است! آقای کروبی با عصبانیت و گریه مجددا با سید حمید روحانی تماس می گیرد و موضوع جدید را که حقیر از نوشتن آن معذورم به او می گوید و راه چاره می خواهد!
خبر مقداری طولانی است و به نتیجه ای که سید حمید روحانی از این اقدام هاشمی رفسنجانی گرفته می پردازم، حجت الاسلام سید حمید روحانی می گوید: «هر کس در مقابل دنیای هاشمی رفسنجانی بایستد، او را با حربه های مشروع و نامشروع از مقابل خود برمی دارد.»
حال آقای حسن روحانی باید پاسخ دهند، که ایشان فقط برای سخنرانی و عوام فریبی به کرمانشاه نرفته بودند، بلکه می بایست سخن مردم آن سامان را می شنیدید، پس وقتی مردم کرمانشاه از شما در خصوص مدیران غارتگر بیت المال، بر اساس اصل هشتم قانون اساسی سئوال کردند، چرا اینگونه به مردم پاسخ دادید؟ و با عصبانیت گفتید: «اگر تخلفی انجام شده به این معنا نیست که دزدیهای گذشته را فراموش کنیم. اگر کسانی هستند که میخواهند مساله فیشهای حقوقی را ادامه دهند تا دزدیهای گذشته فراموش شود، مردم این دزدیها را فراموش نمیکنند.»
جناب روحانی! مردم به این پاسخ کودکانه شما خندیدند! زیرا در اذهان مردم کرمانشاه گذشت! مگر آقای حسن روحانی برای گفتن قال الباقر و قال الصادق عمامه بر سر نگذاشته و لباس پیمبر بر تن نکرده!، پس چرا در پاسخ امر به معروف و نهی از منکر مردم، پاسخ کودکانه داده است؟!!! مگر سیره علی علیه السلام در خصوص برخورد شدید با غارتگران بیت المال نباید، الگوی امروز آقای حسن روحانی که عمامه بر سر دارد، باشد؟!!!
حقیر با بررسی بخشی از زندگانی آقای حسن روحانی، به کودکانه سخن گفتنهای ایشان پی بردم، آنجا که در خصوص ترور خود، می گوید: وقتی زنگ درب بصدا درآمد، رفتم پشت درب و متوجه شدم که دو نفر با هم حرف می زنند و شاید بخواهند مرا ترور کنند، لذا درب را باز نکردم و رفتم بالای پشت بام گفتم؛ با کسی کار دارید، گفتند: آقای روحانی را می خواستیم. گفتم: که نیست و آنها رفتند. آیا مردم این قصه سرائی و فرضیه سازی جناب روحانی را ترور کودکانه نمی دانند؟! و یا در خصوص خود کشی فرزندش محمد روحانی، ادعا می نماید که فرزندش ترور شده، اما فرزندش را مخفیانه در قسمت شرقی حرم امام خمینی بخاک می سپارد و هیچگاه پرونده ای برای ترور و یا خودکشی فرزند خود در قوه قضائیه مفتوح نمی کند!!!! آیا ادعای ترور، دفن مخفیانه و ننوشتن تاریخ فوت بر روی سنگ قبر فرزند، کودکانه نیست؟!!!!!!!!!!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
در حالی که دولت اعتدال به ناحق از ادامه تحصیل تعداد زیادی از بورسیه های را گرفته و موجب هتک آبروی آنان گردیده، به یکباره خبر از دانشجو شدن حسین فریدون برادر متخلف رئیس جمهور در مقطع دکتری به گوش رسید و خبرها حاکی از آن است که این عنصر مرموز در مذاکرات هسته ای، توسط شورای گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی پذیرفته نمی شود، زیرا این اقدام حسین فریدون و توصیه سازمان سنجس را سوءاستفاده از موقعیت رئیس جمهوری می دانند.
با پیگیریهای مکرر حسین فریدون، سازمان سنجش مجدداً طی نامه ای به دانشگاه شهید بهشتی اعلام می کند که حسین فریدون یک سال قبل در آزمون دانشگاه گیلان امتحان داده و قبول شده، اما برای مصاحبه نرفته است، در صورتی که دانشگاه شهید بهشتی تمایل داشته باشد وی در این دانشگاه به تحصیل دکترا بپردازد.
با ارسال دومین نامه سازمان سنجش در سال 93، دانشگاه شهید بهشتی ناچاراً حسین فریدون را برای تحصیل در رشته روابط بین الملل در پردیس دانشگاه شهید بهشتی می پذیرد و نامبرده بدین صورت مشغول تحصیل می گردد، مضاف بر اینکه هنوز مشخص نیست که حسین فریدون چه زمانی در آزمون رشته دکتری شرکت کرده بوده، زیرا تا کنون سازمان سنجش نسبت به ارسال مدارک آزمون این متخلف در حقوقهای نجومی برخی مدیران دولتی ارسال ننموده است!
موضوع مهم و تعجب برانگیزی در خصوص پایان نامه حسین فریدون به چشم می خورد و آن این است که هیچکدام از اساتید دانشگاه، مسئولیت استاد راهنمای پایان نامه برادر رئیس جمهور را نپذیرفته و لذا فرد غربزده ای مثل محمود سریع القلم که سالها با حسن روحانی رئیس جمهور در مرکز استراتژیک ریاست مجمع تشخیص مصلحت همکار بوده و در حال حاضر هم مشاور غیر رسمی ایشان می باشد، مسئولیت استاد راهنمای حسین فریدون را پذیرفته است!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
حاج حسن روحانی که خود را متخصص امنیت ملی! و حقوقدان است! در اولین روز ریاست جمهوریش، با زد و بندهای از قبل طراحی شده با برخی از قدرتهای غربی، سانتریفیوژهای فعال فردو و نطنز را از کار انداخت و اجازه حمل مابقی ماشین آلات و دستگاههای نیروگاه 40 مگاواتی آب سنگین اراک را متوقف کرد تا دل کدخدا(آمریکا) را بدست آورد و بلادرنگ پرونده هسته ای را از شورای عالی امنیت ملی خارج و آن را بدست افرادی سپرد که برخی از آنها دلداه و عاشق و ساکن در آمریکا بودند و لذا بازی برد-برد از سوی حسن روحانی با آمریکا کلید خورد و در نهایت به برجام و قطعنامه 2231 ختم گردید! و حاج حسن نعره برآورد که برجام آفتاب تابان است و برجام را خدا آورده است!
جناب روحانی که به کدخدا اعتماد کرده بود، پس از تخریب و تعطیلی بخش اعظم تأسیسات هسته ای، تازه فهمید که آمریکا در بازی برد-برد فریبش داده که پس از مذاکره با مشاورین، فریب خوردگان و غربزدگان درون دولت اعتدال، بخاطر بدعهدی کدخدا به شور نشستند تا راهی برای پاسخگوئی به ملت ایران پیدا کنند و لذا تزویر و دروغ را بهم آمیختند و حربه ترس و وحشت از جنگ را برگزیدند و به ملت گفتند: « سایه شوم جنگ را از سر مردم دور کنیم، و تحریم ظالمانه و دیوارها و زنجیرههای تحریم را در هم بشکنیم.»
حال سئوال این است، این جنگ رؤیایی که جناب روحانی و برخی از مشاورین لیبرال و ترسویش از آن دم می زنند، در کدام یک از مراکز نظامی کشور تائید شده، که این جماعت، بزدلانه از آن سخن می گویند؟! خداوند بر درجات حضرت روح الله بیفزاید، گویند؛ وقتی صدام در 31 شهریور سال 59 با سیزده لشکر به ایران اسلامی حمله کرد و هواپیماهای جنگی رژیم بعث عراق مراکز مهم نظامی کشورمان را بمباران کردند ،آنگاه امامان فرمود: "دیوانه ای سنگی پرتاب کرده است"
چرا رئیس جمهور بعنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی، برای اهداف حزبی و گروهی و برای تصرف کرسی های مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری، اقدام به ایجاد شایعه و دروغ می نماید؟ امروز باید به ملت پاسخ گویند؛ چرا وقتی هیچگونه تهدید جنگی بر علیه کشور وجود نداشته، مردم را ترسانده اند؟! اگر جنگی هم قرار است واقع شود، جای طرح آن در شورای عالی امنیت ملی است نه تریبون عمومی؟! لذا قوه قضائیه و شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی باید برخورد قاطعی با شایعه کنندگان جنگ دروغی داشته باشند و اجازه ندهند، عده ای ترسو، بزدل و لیبرال امنیت کشور و ملت را برای اهداف حزبی و گروهی به سُخره بگیرند؟!
باید گفت؛ شیفتگان قدرت و تشنگان ثروت در هر عصری به اینگونه شایعات دامن میزند و نظام اسلامی هم باید آنان را مدیریت نماید تا همانند گفتمان انحرافی دولت سابق به پایان برسد.
والسلام
به نام خدا و برای خدا
وقتی که محتوای برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل را بیشتر مورد مطالعه قرار می دهیم به عمق گسترده توطئه های نظام سلطه بر علیه کشورمان پی می بریم، زیرا برجام پایان چالش نظام اسلامی با استکبار جهانی نیست و آنچه از مذاکرات پسا برجام و زیاده خواهی کدخدا(آمریکا) به گوش میرسد، حاکی از آن است که غربگرایان دولت اعتدال به ریاست جناب روحانی، عامداً دستان قدرتمند نظام اسلامی را با امضاء و اجراء فوری و خفت بار برجام در دستان چدنی کدخدای خود یعنی آمریکا قرار داده اند و لذا آمریکائیها بعد از اجراء برحام ادعا کردند که حمله به ایران آسانتر شد!
اگر نظام اسلامی بعد از برجام و قطعنامه 2231 همانند آمریکا نسبت به تغییر اعضاء تیم اجراء کننده برجام، اقدام می نمود، امروز با توطئه پیچیده پسا برجام از سوی شیطان بزرگ روبرو نبودیم و بزک کنندگان برجام نمی توانستند امنیت و استقلال کشور را به مخاطره بیندازند. وقتی دیگر خبری از خانم وندی شرمن در اجراء برجام نیست، چرا آقای عراقچی همتای شرمن، بعنوان ناطر اصلی اجراء برجام از سوی رئیس دولت اعتدال انتخاب شده است؟!
متأسفانه عملکرد دولت اعتدال در برجام، بسیار شبیه جریان غربزده و غربگرای است که در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در خدمت آمریکا و انگلیس بودند! داستان ملکم خان ارمنی، تقی زاده ها، همین را اثبات می کند.
رهبر معظم انقلاب در خصوص اهداف آمریکا در پسا برجام در 25 خرداد 95 فرمودند: «من دو سه سال قبل از این در اوایل این قضیّهی مذاکرات هستهای، گفتم آمریکاییها از همین الان به ما بگویند اگر جمهوری اسلامی تا کجا عقبنشینی کند، آنها دیگر دشمنی نمیکنند؛ این را بگویند. اگر مسئلهی هستهای حل شد، دیگر قضیّه تمام است؟ خب حالا قضیّهی هستهای حل شده، ببینید تمام است قضیّه؟ قضیّهی موشکها پیش آمد؛ قضیّهی موشکها حل بشود، قضیّهی حقوق بشر است؛ قضیّهی حقوق بشر حل بشود، قضیّهی شورای نگهبان است؛ قضیّهی شورای نگهبان حل بشود، قضیّهی اصل رهبری و ولایت فقیه است؛ قضیّهی ولایت فقیه حل بشود، قضیّهی اصل قانون اساسی و حاکمیّت اسلام است؛ اینها است، دعوا سر چیزهای جزئی نیست. بنابراین این تصوّر، تصوّر غلطی است.»
والسلام
به نام خدا و برای خدا
با پیگیریهای مستمر دولت اعتدال و بخصوص جناب روحانی، امروز در شعبه 1060 دادگاه کیفری شماره 2 تهران برای 9 نفر از متهمان پرونده حمله به سفارت عربستان تفهیم اتهام صادر شد! اما در مقابل پرونده حمله به سفارت عربستان که مورد تائید نمی باشد، تاکنون از سوی دولت ترسو و بزدل اعتدال، هیچ شکایتی بخاطر حمله انتحاری به سفارت ایران در لبنان، تجاوز به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده و شهادت قریب به 500 نفر از حجاج مظلوم ایرانی در فاجعه مناء، که همگی از بدست عوامل سفاک سعودی بوده، صورت نگرفته است!
حال سئوال این است که چرا رئیس جمهور اینقدر بدنبال محاکمه حمله کنندگان به سفارت عربستان می گردد و بعکس چرا پیگیر حقوق دو نوجوان ایرانی و شهدآ منا و حمله به سفارت کشورمان در لبنان نمی باشد؟! جاج حسن روحانی چه اهدافی را در پس پرده پیگیری مستمر حمله به سفارت سعودی دنبال می نماید؟!
عقل سلیم و تدبیر درست به انسان انقلابی و نترس می گوید؛ وقتی که رژیم سفاک سعودی یک ائتلاف گسترده ای بر علیه کشورمان در منطقه سازماندهی نموده، رئیس جمهورمان نباید موضوع پرونده حمله به سفارت عربستان را دنبال نماید و لذا باید پرسید، علت اصرار فراوان دولت اعتدال برای محاکمه عوامل تخریب سفارت عربستان برای چیست؟! آیا پدرخوانده دولت (هاشمی رفسنجانی) که بصورت خانوادگی با حکام وهابی سعودی در ارتباط می باشند، موضوع محاکمه حمله کنندگان به سفارت عربستان را پیگیری می کند؟ آیا کدخدا(آمریکا) دستوری در این رابطه صادر کرده و موضوع محاکمه حمله به سفارت عربستان را به برجام گره زده است؟! کاش رئیس جمهورمان، کمی از وقت خود را برای دفاع از حقوق دوجوان ایرانی که مورد تجاوز سربازان سعودی قرار گرفتند و 465 نفر که در منا به شهادت رسیدند، اختصاص می داد تا اینقدر در مضان اتهام ملت ایران قرار نگیرد؟!
اگر بخواهیم به علل پیگیری مستمر پرونده حمله به سفارت سعودی از سوی جناب روحانی پی ببریم، علت آن را باید در تفکرات التقاطی اسلام رحمانی که همان اسلام آمریکائی است، جستجو کرد! زیرا این تفکر اعتقادش بر اشداءُ علی المؤمنین و رُحماءُ بین الکفار" است!
قصد این تفکر لیبرالی از برخورد با نیروهای انقلابی، که بخاطر دلسوزی و خشم از کفار سعودی در رابطه با شهادت آیت الله النمر به سفارت عربستان آسیب رسانده اند، این است که پس از برخورد قضائی، دیگر نیروهای انقلابی و مؤمن جلوی قراردادهای مدل ترکمنچای و گلستان دولت اعتدال همانند برجام نخواهند ایستاد و این جماعت لیبرال و عاشق غرب به راحتی می توانند، پای هر قرارداد ذلت بار و ننگینی را امضاء نمایند!
آیا رئیس حمهور با محاکمه این دلسوزان انقلاب که عمل آنها در به آتش کشیدن سفارت عربستان مورد تائید نمی باشد، به خواسته های نامشروع و ناصواب خود می رسد؟!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
مردم انقلابی کرمانشاه، که در دفاع مقدس حماسه آفرین بودند، امروز در روز حضور بی رمق رئیس جمهور، در دیارشان بار دیگر حماسه ساز شدند. مردم کرمانشاه در 27 تیر 95 به نمایندگی از ملت بزرگ ایران، با شعارهای مطالبه گرانه خود، حاج حسن روحانی را به لکنت زبان و تناقض گویی واداشتند، زیرا جناب روحانی بارها ادعا کرده بود که از رکود عبور کرده ایم، اما مردم کرمانشاه با شعارهای برآمده از شعور انقلابی، رئیس جمهور را مجبور به گفتن حقایق جامعه نمودند و گفت: «امروز مشکل رکود داریم. نامناسب بودن محیط کسبوکار و مشکل حملونقل از دیگر مشکلات است.» و این در حالی است، که رئیس جمهور در شهریور ماه 93 در جمع زائرین و مجاورین حرم رضوی گفت: «اما امروز در کنار حرم علیابن موسیالرضا (ع) به ملت ایران اعلام میکنم ما خوشبختانه از رکود عبور کردیم.»
مردم کرمانشاه امروز موفق شدند، دومین اعتراف علنی را از رئیس حمهور با شعارها حماسی خود دریافت کنند، آنجا که رئیس جمهور مجبور شد بگوید: «ما در عین حال کاستیهایی هم داریم. امروز مشکلی به نام مشکل آب، محیط زیست و بیکاری داریم.» ظاهراً جریان انحرافی و غربگرای اطراف رئیس جمهور از درایت لازم برخوردار نیستند و نمی دانند که حاج حسن روحانی در خردادماه سال 94 در حضور کارکنان محیط زیست گفته بود: « تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانکها احیا شوند.»
دولت اعتدال باید در سال پایانی کار خود، پاسخگوی مطالبات مردم باشد و بیش از این ناتونی خود را با فرافکنی به گردن دولت سابق نیاندازد، زیرا جناب روحانی بارها وعده داده بود، که پس از معامله و زد و بند در بازی برد-برد، با کدخدا(آمریکا) و لغو تحریمها همه مشکلات حل خواهد شد؟! و لذا بیش از این نمی شود با ملت بازی کرد و سر مردم کلاه گذاشت!
دولت اعتدال بداند؛ زمان پاسحگوئی فرا رسیده و از این به بعد در هر استانی که دولت و حاج حسن روحانی حضور پیدا کنند، مردم هر شهر و استان به تأسی از مردم کرمانشاه حقوق مسلم خود را در برابر خسارات بزرگی که دولت به امنیت، استقلال و اقتصاد کشور وارد نموده، مطالبه خواهند کرد.
سخنان رئیس جمهور در جمع مردم کرمانشاه همانند آن واعظی است که گویند؛ در مجلس ختمی که برای یکی از اهالی محل برپا شده بود، واعظ مراسم به بهانه تقدیر از شخص متوفی، از خودش تعریف و تمجید می کرد، یکی از حاضران که حوصله اش سر رفته بود از جا بلند شد و خطاب به سخنران مراسم گفت؛ بالاخره ما نفهمیدیم که شما فوت کرده اید یا آن مرحوم؟!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
رئیس جمهورمان در گزارش صد روزه خود در سال 92 سخنانی را از جنس ضد انقلابی و لیبرالی بر بر زبان جاری کرد، که با معیارها و اصول انقلاب اسلامی ناسازگاری داشت و اگر راست گفته باشد، بر خلاف قانون اساسی و شرع اسلام است، ایشان می گوید: «در همین 100 روز خیلی کتابها که ممنوع شده بود، آزاد کردیم. برخی ها که ممنوع القلم شده بودند تبدیل کردیم به سریعالقلم.»
جناب روحانی بارها خود را حقوقدان معرفی کرده و اگر فراموش نکرده باشد، برابر اصل 121 قانون اساسی در حضور رئیس قوه قضائیه، اعضاء شورای نگهبان و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، قرآن و ملت را خطاب قرار داده و گفته است: "من به عنوان رییس جمهور در پیشگاه قرآن کریم و در برابر ملت ایران به خداوند قادر متعال سوگند یاد میکنم که پاسدار مذهب رسمی و نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی کشور باشم ..."
حقیر شک دارم که آقای حسن روحانی حقوقدان باشد! زیرا اگر فردی دوره کارشناسی حقوق را گذرانده و چندین دوره نمایندگی مجلس را در پرونده خود داشته باشد، پس چرا بر خلاف اصول دوم و سوم قانون اساسی و سوگند خود در مجلس، اقدام به صدور مجوز چاپ کتابهای خلاف شرع و قانون را داده است؟! کدام منافقی جرأت دارد، که بر خلاف اصول مسلم قانون اساسی به نویسندگانی که اصول مسلم اسلام را در کتب خود زیر سئوال برده اند، آنها را به سریع القلم تبدیل نماید؟! آیا سریع القلم نمودن منحرفین و اجازه انتشار کتب ممنوعه مطابق این بخش سوگند رئیس جمهور است، که برابر اصل 121 قسم یاد کرد: «در حراست از مرزها و استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور از هیچ اقدامی دریغ نورزم و با استعانت از خداوند و پیروی از پیامبر اسلام و ائمه اطهار علیهمالسلام قدرتی را که ملت به عنوان امانتی مقدس به من سپرده است همچون امینی پارسا و فداکار نگاهدار باشم ...»
مگر کسروی، میرزا ملکم خان، ابوالحسن خان ایلچی و رشنفکران غربزده و کسانی که در فتنه سال 88 شعار جمهوری ایرانی سر دادند و بیرق حسین بن علی علیه السلام را در عاشورا به آتش کشیدند، خواسته ی دیگری به غیر از انتشار کتب ضد دینی و آزادی نویسندگان ضد مذهب داشتند؟! البته به این هم واقفیم، که جناب روحانی قریب 20 سال، همنشین فردی لیبرال و نوکر آمریکا به نام آقای محمود سریع القلم، در مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت و در حال حاضر هم در ریاست جمهوری می باشد، پس جای تعجب نیست!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
در روزهای پایانی دیماه 94 سخنگوی سازمان انرژی اتمی، خبر از پایان کار رآکتور آب سنگین اراک داد و گفت : «ما دیروز مرحله نهایی خروج قلب راکتور اراک را انجام دادیم و امروز هم تا حدود یک ساعت پیش کار ما کاملا تمام شد. همچنین حفره های کلندریا نه قلب آن ، با سیمان پر میشود. این کار تمام شده و عصر امروز توسط بازرسان آژانس راستی آزمایی میشود.»
این اقدام مفتضاحانه و جنایتکارانه دولت غربگرای حسن روحانی در حالی اتفاق افتاد، که رهبر معظم انقلاب در نامه مربوط به اجرای برجام و تاسیسات هسته ای اراک فرموده بودند : «اقدام در مورد نوسازی کارخانهی اراک با حفظ هویّت سنگین آن، تنها در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد قطعی و مطمئن دربارهی طرح جایگزین و تضمین کافی برای اجرای آن منعقد شده باشد.»
دولت اعتدال که پس از گذشت یک سال از برجام، خیانتش برای حامیان برجام هم آشکار شده، نه تنها تضمینی برای بازطراحی رآکتور اراک تا کنون اخذ ننموده بلکه بر خلاف دستور مهم رهبری، در عملی جنایتکارانه، پذیرفته است که کاربری آب سنگین اراک را به آب سبک تغییر داده است.
آقای ولادیمیر ورونکوف نماینده دائم روسیه در نهادهای بینالمللی مستقر در وین، در روز پنجشنبه 24 تیر 95 دست خیانتکاران دولت اعتدال را در خصوص تغییر رأکتور آب سنگین اراک باز کرد و گفت: «تصور میکنم (در نشست 29 تیر 95 در وین) طرفهای چینی و آمریکایی شرکتکنندگان را در جریان روند تبدیل برنامهریزیشده تأسیسات هستهای اراک به یک رآکتور آب سبک، قرار دهند. ما هم به نوبه خود، روند پیشرفت پروژه فردو را توضیح خواهیم داد.»
در برجام آمده است؛ نیروگاه اراک بگونه ای بازطراحی میشود که با اورانیوم 3.67 درصدکار کند! و این در حالی است که سوخت رأکتور آب سنگین با اورانیوم خام است! و لذا تا کنون دولت اعتدال هر آنچه را در خصوص بازطراحی و حفظ کاربری آب سنگین نیروگاه اراک بر زبان آورده، کاملاً دروغ است! آیا دشمنان ایران به این دروغگویان نمی خندند و بخاطر این رذیله پلید و شیطانی، هر روز امتیاز جدیدی طلب نمی کنند؟!!!
خدا را شاکریم که دولت اعتدال در یک سالگی برجام، بقیه اندام تندیس جواد ظریف را کامل نکرد و از جوانان هم برای جشن ذلت یک سالگی برجام دعوت ننمود؟!!!!!!!!!!!!!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
حضرت روح الله خمینی در 11 دی 67 صدای شکسته شدن استخوانهای کمونیست را از داخل کاخ کرملین شنید و دست به قلم شد و پیام مهمی برای گورباچف رهبر وقت شوری نوشت و در قسمتی از آن فرمود: «شما اگر بخواهید تنها گرههای کور اقتصادی سوسیالیسم و کمونیسم را با پناه بردن به کانون سرمایهداری غرب حل کنید نهتنها دردی از جامعه خویش را دوا نکردهاید که دیگران باید بیایند و اشتباهات شما را جبران نمایند چراکه امروز اگر مارکسیسم در روشهای اقتصادی و اجتماعی به بنبست رسیده است دنیای غرب هم در همین مسائل البته به شکل دیگر و نیز در مسائل دیگر گرفتار حادثه است»
آقای گورباچف در مصاحبهای با خبرنگار مرکزی در سال 1378 می گوید:«زمانی که من این پیام را دریافت کردم احساس کردم که شخصی که این پیام را نوشته بود متفکر و دلسوز برای سرنوشت جهان است ... اگر ما پیشگویی های آیتالله خمینی را در آن پیام جدی میگرفتیم امروز قطعاً شاهد چنین وضعیتی نبودیم.»
آقای غسان بن جدو مدیر تونسی الاصل شبکه ماهواره ای و بین المللی «المیادین» لبنان، در خصوص ویزگیهای رهبری می گوید: «پوتین در وصف آیت الله خامنه ای گفته است: ایشان فقط رهبر ایران نیستند بلکه یکی از تصمیم گیران بین المللی هستند.»
جریان التقاطی و لیبرال غربی سالها است که بر روی اقتصاد کشورمان چنبره زده و بارها مدلهای مختلف اقتصاد سرمایه داری را آزمایش نموده و متآسفانه دولت لیبرال غربگرای حاج حسن روحانی به نسخه های اقتصادی سرمایه داری غرب وفادار است و لذا مشاورین اقتصادی رئیس جمهورمان، نوعاً تحصیل کرده دیار فرنگ و آمریکا بوده و علاقه ی خاصی به مدل اقتصادی ارباب خود دارند.
عحیب است، سیاستمداران دنیا که طریق خمینی و خامنه ای راه نپیموده اند، امروز نادم و پشیمان هستند، لیکن شیخ حسن روحانی، همه تخم مرغها، امنیت کشور، فرصتها، عقبه استرتژیک ایران یعنی جریان مقاومت را در سبد مذاکرات هسته ای با شیطان بزرگ قرار داد و پس از بدعهدی آمریکا در اجراء برجام، همچنان معتقد به همراهی و همگامی با کدخدا(آمریکا) است!
به این جماعت باید گفت؛ چندین چراغ دارد و بیراهه می رود / بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش!!
والسلام
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرا مجرمین نفوذی در قدرت، محاکمه نمی شوند؟
آیا وقت محاکمه حسن روحانی نیست؟
سئوال خوب به تولید فکر خوب می انجامد
عاشورا چگونه رقم حورد؟
مخرج مشترک با دشمن، یعنی چه؟
بساط انفعال را از قوه قضائیه برچینید
اغتشاشگران از داعش بدتر و اصلاحطلبان از هر دو بدتر
جنگ جهانی شناختی و ترکیبی بر علیه ایران
غروب اغتشاشات در ایران و شکست جبهه استکبار
[عناوین آرشیوشده]