سفارش تبلیغ
صبا ویژن
روز داد بر ستمگر سخت‏تر است از روز ستم بر ستم بر ، . [نهج البلاغه]
 
سه شنبه 94 شهریور 31 , ساعت 12:49 صبح

به نام خدا و برای خدا 

چقدر زود چهره تزویر و دروغ دولت اعتدال از پرده برون افتاد و معلوم گردید که این جریان برای اینکه بتواند سرسپردگی خود را به00 کدخدای خود یعنی آمریکا به اثبات برساند، بدون تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی جاسوس تابلو دار آمریکا یعنی  "یوکیا آمانو مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی را به همراه 12 نفر از کارشناسان آژانس"در روز یکشنبه بر اساس اجرای نقشه راه به منطقه نظامی پارچین بردند و سخنگوی انرژی اتمی کشورمان به نمایندگی از دولت اعتدال با بی شرمی تمام این بازدید را تشریفاتی خواند و این در حالی است که مسئولان دولت اعتدال در گفتگوهای تلوزیونی و مطبوعاتی خود به صراحت اعلام می کردند که اجازه بازرسی و دسترسی از مراکز نظامی کشور را به اجنبی ها نمی دهند، و برای اینکه آبرویشان نرود، می گفتند؛ اگر بخواهند از مراکز نظامی ما بازدید نمایند، چشمان آنها را می بندیم و بیرون از فضای مراکز نظامی و نزدیک دیوارها و سیم خاردارها اجازه نمونه برداری به آنها می دهیم، که این دروغهای بزرگ دولت اعتدال با انجام بازدید آمانو رنگ باخت و مسئولان دولتی که ادعا می کردند بازی برد-برد را با سه گل زده و دو گل خورده برده اند، در محضر ملت بزرگ ایران اسلامی روسیاه گردیدند!!!

در تیرماه سال 94 نمایندگان انقلابی و وطن دوست مجلس شورای اسلامی وقتی متوجه شدند که دولت اعتدال توافقات محرمانه ای را با طرفهای آمریکائی منعقد نموده که احتمال نفوذ، خدشه در امنیت سیاسی و نظامی کشور وجود دارد و دولت هم به نمایندگان مجلس پاسخگو نیست لذا طبق مصوبه ای دولت را ملزم به حفظ دستاوردهای هسته ای نمودند، تا از بستن عهدنامه هایی مدل ترکمنچای جلو گیری نمایند و در ماده 2 این مصوبه آمده است: «آژانس بین المللی انرژی اتمی در چارچوب توافقنامه پادمان، مجاز به انجام نظارت های متعارف از سایت های هسته ای است و دسترسی به اماکن نظامی، امنیتی و حساس غیرهسته ای، اسناد و دانشمندان ممنوع است و باید مصوبات شورای عالی امنیت ملی رعایت شود.»تت

ضمناً مجلس شورای اسلامی در سال 84 هم تکالیفی برای دولت در چارچوب معاهده پادمان و ان پی تی بدینگونه معین کرده بود: «ماده 4- دولت مکلف است صرفاً در چارچوب «توافقنامه پادمان» معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای با آژانس بین المللی انرژی اتمی همکاری نماید. اجابت درخواست های فراتر از «توافقنامه پادمان» توسط دولت ممنوع است.»

برای راستی آزمائی مسئولین دولت اعتدال، ماده 14 متن برجام را که ایران موظف به اجراء آن می باشد را مرور می نمائیم که می گوید: «ماده 14- ایران «نقشه راه برای رفع ابهام از مسائل مورد اختلاف حال و گذشته» مورد توافق با آژانس، شامل ترتیباتی برای پرداختن به مسائل مورد نگرانی حال و گذشته‏ ی مربوط به برنامه هسته ای‏ ایران مندرج در ضمیمه گزارش مورخ 8 نوامبر 2011 آژانس (GOV/2011/65)، را کاملا اجرا خواهد نمود ... »

پس از بررسی مصوبه های مجلس در سال 84 و 94 و ماده 14 برجام مشخص گردید که دولت ترسو و بزدل اعتدال خارج از روال قانونی کشور، کدخدای خود را از نگرانی و دلواپسی خارج نمود و با زیر پا گذاشتن قوانین مجلس و شورای عالی امنیت ملی، به دلواپسی ملت ایران بدون اینکه تحریمی لغو شود، افزود و یکشنبه سیاهی را در تارخ نظام اسلامی به اسم دولت لیبرال اعتدال رقم زد و یوکیا آمانو مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی را با هدف اجرای نقشه راه آمریکائی-صهیونیستی به مرکز تأسیسات نظامی مهم کشور یعنی پارچین برد و پس از این بازدید ننگین، مسئول دفتر نیویورک ‌تایمز در تهران در تائید حرف مسئولان آمریکائی بصورت کنایه آمیز دروغ مسئولان دولتی ترسوی اعتدال را بر ملا کرد و گفت: «مخالفت ایران با بازدید از پارچین را به یاد دارید؟!!!» و طبق اعلام خبرگزاری رویترز، آمانو پس از بازگشت از ایران گفت: روند نمونه‌برداری از پارچین تحت نظارت آژانس صورت گرفته است!!!!!

تمثیل زیبای "جبران خلیل جبران" نویسنده شهیر لبنانی را وصف حال دولت اعتدال روحانی دیدم که در یکی از آثار به یاد ماندنی خود می نویسد: از مترسک پرسیدم: آیا از ماندن در مزرعه بیزار شده ای؟! گفت: در ترساندن و آزار دیگران لذتی به یادماندنی است، پس من از کار خود راضی هستم و هرگز از آن بیزار نمی شوم  ...  اندکی اندیشیدم و گفتم: راست میگویی! من نیزچنین لذتی را تجربه کرده ام  ...  مترسک گفت: تو اشتباه می کنی، زیرا کسی نمی تواند چنین لذتى را ببرد، مگر آنکه درونش از کاه پرشده باشد...

والسلام

 


یکشنبه 94 شهریور 29 , ساعت 3:12 صبح

به نام خدا و برای خدا

شاید برای کاربران عزیزی که از وبلاگ وزنه سیاسی بازدید کرده باشند، این سئوال مطرح باشد، که چرا حقیر به مناسبت و بی مناسبتمم آمریکا را کدخدای آقای روحانی معرفی و مرتباً آن را تکرار می نمایم؟! در بدو امر می توان به این گفتار آقای روحانی در تاریخ 26 اردیبهشت 92 اشاره کرد که اعلام کردند: «آمریکا کدخدای ده می باشد و بستن با کدخدا راحت تر است» و موضوع را خاتمه داد ولیکن؛ اگر بخواهیم به علت اصلی پذیرش کدخدایی آمریکا در تفکر جناب روحانی و رفسنجانی پی ببریم باید حلقه نفوذی آمریکا در پیرامون آنها را دید و آنگاه به تغییر نگرش آنان از انقلابی اسلامی به لیبرالیسم غربی پی برد ولذا، وقتی کتاب "ایران و جهانی شدن، چالش ها و راهکارهای"مشاور جناب روحانی، دکتر محمود سریع القلم را ورق می زنیم به چگونگی نفوذ تفکر آمریکا در بینش و منش رئیس جمهور و رئیس مجممع تشخیص واقف می شویم!!! زیرا در بخشهای مختلف کتاب آقای سریع القلم که با پول بیت المال مسلمین و در مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام که محملی برای لیبرالها گردیده، به چاپ رسیده، که در آن تعارضات فراوانی با اسلام و انقلاب دیده می شود!تت

وقتی کتاب دکتر محمود سریع القلم را ورق می زنیم به بخش نگران کننده و تأسف بار آن برمی خوریم، که آقای حسن روحانی در پیشگفتار آن خطاب به نویسنده نفوذی آمریکائی آن در مجمع تشخیص مصلحت و در حال حاضر در ریاست جمهوری، می نویسد: «تحقیق حاضر که توسط دانشمند گرانمایه دکتر محمود سریع‌القلم استاد دانشگاه و محقق توانمند همکار در مرکز تحقیقات به انجام رسیده است، سعی کرده است ضمن پاسخ دادن به حساسیت‌های هویتی و فهم روندهای تاریخی –سیاسی نظام اجتماعی و اقتصادی ما، رویکردی را در میان رویکردهای دیگر برای بحث و گفت‌وگو و تسهیل تعامل فکری میان نخبگان سیاسی و نخبگان دانشگاهی فراهم آورد. امید است این اهتمام مرکز تحقیقات استراتژیک برای فهم بهتر پدیده‌های جهانی و ارائه ی راه‌ حل در مسائل چالشی، مورد توجه محققان و سیاستمداران و تصمیم گیرندگان کشور قرار گیرد. حسن روحانی، قائم مقام مرکز تحقیقات استراتژیک، تیرماه 1384»

برای اینکه به سئوال اصلی خود که در ابتدای این وجیزه مطرح گردید پاسخ گویم، چند صفحه از این کتاب را ورق زده و می خوانیم آنگاه قضاوت را به دوستان عزیز واگذار می نمایم و قبل از ورق زدن آن کتاب برای تسریع در پاسخ، توجه شما را به این جمله قابل تأمل آقای حسن روحانی که در کتاب« امنیت ملی و دیپلماسی» خود نوشته است جلب می نمایم ایشان در کتاب خاطرات هسته ای خود می نویسد: "خوش بین نبودن به جهان غرب یکی از مشکلاتیست که امروز کشور به آن دچار شده است."

آقای سریع القلم در کتاب خود می نویسد : «یکی از عوامل عقب افتادگی همین است که شما اعتماد به آمریکایی ها ندارید ... راه پیشرفت این است که سیاست و فرهنگ خود را تغییر دهید، مبادا دست به ترکیب آمریکا بزنید ،اگر ایرادی هم از ماست و ما باید دست از اسلام بکشیم ... یکی از موانع پیشرفت ما همین انقلاب است و اصلا ذات انقلاب عاملی شده است برای عدم پیشرفت... رشد و توسعه و رقابت اقتصادی بدون همکاری با قدرتهای بزرگ اقتصادی امکان پذیر نیست.»

وقتی امروز دیده می شود که توافق ژنو، لوزان، برجام و قطعنامه 2231 از سوی آقای روحانی فتح الفتوح و پرافتخار نامیده می شود، اینجاست که عمق نفوذ و تأثیر پذیری ایشان از سریع القلم مشخص می گردد! نویسنده در صفحه 105 کتاب خود به صراحت می نویسد: «جمهوری اسلامی باید با شرکای اقتصادی خارجی خود در تنظیم اولویتهای سیاسی کشور مشورت کرده و با نظر آنها امور مختلف را نظارت و مدیریت کند.»وو

محمود سریع القلم ایرانی در جایگاه نوکر صفتی آمریکا به قانون اساسی کشور هم تعرض می کند و در صفحه 126 کتاب خود می نویسد: «قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با نظم موجود جهانی و ماتریس قدرت و ثروت آن نه آنکه اختلافاتی دارد، بلکه در تضاد اصولی است.» زیرا در اصل 153 می خوانیم که «هرگونه قرارداد که موجب سلطه بیگانه بر منابع طبیعی و اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شئون کشور گردد ممنوع است.»

محمود سریع القلم عمق کینه خود را نسبت به اسلام و تفکر شیعی پنهان نمی کند و در صفحه 124 و 125 کتاب خود می نویسد: «میزان و شاقول ارزیابی‌ها و قضاوت‌ها و ارتباطات، قدرت و پول است. بنابراین، اگر فرد و نهادی در اتخاذ تفکر و راهنمای اسلامی بخواهد حداکثرگرا باشد، به طور مسلم با این جهان مشکل پیدا خواهد کرد و به خصوص در تفکر شیعی که عدالت‌خواهی ملاک اصلی آن است، مشکلات به مراتب بیشتر خواهد بود.»

پس نتیجه کاملاً مشخص است، وقتی جناب روحانی بر کتابی که کاملاً بر خلاف اصول اسلام ، تشیع و انقلاب اسلامی است، پیشگفتار می نویسد، معنی آن، تائید نویسنده آن تفکر است و لذا وقتی کدخدایی آمریکابر آقای سریع القلم که درس آموز دانشگاههای آمریکا است، سایه افکنده باشد، پس زمینه نفوذ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آمریکا از طریق امثال سریع القلم ها که امروز در اطراف رئیس جمهور بسیارند، کاملاً جدی است! و در همین راستا، نگرانی و تذکرات پی در پی رهبر حکیم انقلاب امام خامنه ای، نقشه راهی است که باید عمارهای دوران بر اساس آن جبهه و حرکت آینده خود را در پیچ بزرگ تاریخ معیین نمایند.

والسلام

 


جمعه 94 شهریور 27 , ساعت 4:38 عصر

به نام خدا و برای خدا

دولت لیبرال جناب روحانی نه تنها پایبند منویات مقام معظم رهبری و در راستای تفکر انقلاب اسلامی حرکت نمی کند، بلکه همواره با صدایمم بلند، خود را هماهنگ با دستورات رهبری و انقلاب جا میزند و مدام این دروغ بزرگ را از طریق رسانه های همسو و حتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی منتشر می کند! و این در حالی است که آنچه در عمل از سوی دولت،  به خصوص در بحث حل مشکلت اقتصادی و مذاکرات هسته ای صورت گرفته، رمز و رازی جز نفاق و مخفی کاری در آن دیده نمی شود! لذا برای واکاوی موضوع کافی است، به مواضع و اقدامات جناب روحانی، همراهان و هدایت کنندگان پشت پرده او اشاره ای شود تا چهره نفاق پنهان "جریان زر و زور و تزویر"از پرده برون افتد!

مثلاً جناب روحانی در3 آذر 92 می گوید: "قدرت‌های بزرگ به این نتیجه رسیدند که تحریم و فشار راه به جایی نخواهد برد" اما وقتی نتوانست مشکلات کشور و مردم را در مدت 100 روز حل نماید، به یکباره کل مشکلات کشور را به مسئله تحریمها گره زد و گفت: «تحریم ها باید از بین بروند تا سرمایه گذار به کشور بیاید و باید سرمایه گذاری انجام شود از مشکل آب خوردن مردم تا مشکلات مالی و بانکی مردم حل شود.» و یاهاشمی رفسنجانی پدر خوانده دولت که در زمان احمدی نژاد، می گفت: تحریمها مشکل نیست بلکه مدیریت کشور اشکال دارد ولی با نفاق پیچیده خود، در زمان دولت روحانی نظرش تغییر می کند و می گوید: «عده‌ای حرف‌های عجیب و غریب می‌زنند که ما می‌‌خواهیم خودمان به دانش دست پیدا کنیم و این در حالی است که تحریم‌ها پدر مردم را در آورده است.»

فردی دیگری همچون حسام الدین آشنا که سمت مشاوری رئیس جمهور را به عهده دارد و بخاطر داشتن سبقه امنیتی-سیاسی، از کلمات استتار و اختفاء در خصوص مذاکرات هسته ای و برای کلاه گذاشتن بر سر ملت و کشور استفاده می نماید و زمین و زمان را به هم می دوزد و شهداء کربلای 4 را به ناحق وجهه المصالحه دروغ بزرگ و مخفی خود قرار می دهد و می گوید: «شما را به مظلومیت شهدای کربلای چهار قسم می دهم نگذارید عملیات تیر 94 لو برود. غواصان ما به خط زده اند و ما نیاز به استتار و اختفا داریم»

به جرأت می توان گفت؛ که نفاق و مخفی کاری دولت اعتدال و لیبرال آقای حسن روحانی در مذاکرات و توافقات هسته ای، زمینه نفوذ استکبار جهانی در کشور را فراهم خواهد کرد و گر نه تا کنون کدام ملت دیده است که رهبر آن کشور اعلام کند که در مذاکرات هسته ای چیز محرمانه ای وجود ندارد و ملت باید از آن مطلع باشند و کلیات و جزئیات مذاکرات و توافقات یکجا باید منتشر شود، اما در کمال ناباوری شاهد باشند که دولتش، در هر سه مرحله توافق به ملت خود دروغ گفته و آنچه آمریکائیها از توافق ژنو، لوران و وین منتشر کره اند تمام آن در برجام و قطعنامه 2231 گنجانده شده و دولت روحانی علی رغم تکذیب های بی رمق، اما آثار امضائش در پای آنها وجود دارد!گگ

وقتی مسئولین مذاکرات هسته ای در کمیسیون بررسی برجام مجلس شرکت می کنند، مجبورند در برابر سئوالات منطقی نمایندگان ملت در مجلس، پاسخگو باشند و در این رابطه با نفاق پیچیده به تفسیرهای ناصحیح متوسل می شوند و زمانی که تیم مذاکره کننده سابق هسته ای، به بررسی برجام در کمیسیون مربوطه می پردازد، پرده های دروغ و نفاق دولت راستگویان! به کناری می رود و رئیس دولت جناب روحانی سراسیمه به میدان آمده و برجام را یک توافق پرافتخار خوانده و علی رغم اینکه امتیازات فراوانی تقدیم کدخدای خود آمریکائیها نموده، با سخنان افراطی از برجام دفاع می کند و می گوید: «برجام به معنای شکستن همه این زنجیرهاست و آنهایی که روی کلمات این توافق پرافتخار که در آینده در خصوص جزئیات آن سخن خواهم گفت، نظر دارند، بدانند که نخواهم گذاشت عده ای افراطی بخواهند به امید این ملت ضربه بزنند.»

سخن در این رابطه بسیار است که به شرط حیات در فرصت آتی به آن پرداخته خواهد شد.

حجت الاسلام مصلحی وزیر اطلاعات سابق، فتنه آینده را اینگونه که در تصویر می بینید، تفسیر و تحلیل نموده اند. پس؛ دولت اعتدال کجای این سناریو و پازل نفاق قرار دارد؟!!!

چه زیبا است این عبارت، که گفته اند، تاریخ در حال تکرار است و مقام معظم رهبری مثل حضرت علی ع در جنگ صفینی است، که طرف مقابل طبقه ی اشرافی متظاهر به اسلام اند، ولی مسلمان واقعی نیستند شعارهایشان اسلامی است ولی هدفشان برضد اسلام است.و در این برهه از زمان احتیاج به عمار هایی است که این نفاق را روشنگری کنند.

 

والسلام 

 


پنج شنبه 94 شهریور 26 , ساعت 2:38 صبح

به نام خدا و برای خدا

با پایان مذاکرات هسته ای و انتشار برجام و قطعنامه 2231مسئله نگرانی حضرت آیت الله خامنه‌ای با سخنان تهدید آمیز مقامات آمریکائی مبنی بر تغییر انقلاب اسلامی به واقعیت گرائید و لذا در این موقعیت بس خطیر و سرنوشت ساز کشتی بان انقلاب اسلامی خطر نفوذ کمدشمن در عرصه های مختلف کشور را جدی دانسته و راهبرد جلوگیری از نفوذ دشمن را متذکر شدند و در26 مرداد 94 با قاطعیت تمام فرمودند: «با همه توان بالای خود، اجازه نفوذ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و یا حضور سیاسی در ایران را به امریکایی ها نمی دهیم.» و در تاریخ 25 شهریور 94 فرمانده کل قوا مجدداً موضوع نفوذ دشمنرا به پاسداران غیور خود ابلاغ نموده و فرمودند: «تلاش دشمن برای نفوذ، از جمله تهدیدات بزرگ است... نفوذ اقتصادی و امنیتی البته خطرناک است و پیامدهای سنگینی دارد اما نفوذ سیاسی و فرهنگی دشمن، خطر بسیار بالاتری است که همه باید مراقب آن باشند ... در زمینه سیاسی نیز بیگانگان بدنبال نفوذ در مراکز تصمیم‌گیری و اگر نشد، نفوذ در مراکز تصمیم‌سازی هستند 

حال سئوالی در اینجا مطرح است؛ چه کسانی در داخل زمینه نفوذ دشمن را مهیا کرده اند؟! و قصد آنها چیست؟! واقعاً عجیب است، دشمنی که در مسقط و آلماتی2حق هسته ای کشورمان را به رسمیت شناخت، پس چرا در دولت آقای روحانی راهبرد مذاکره و توافق با ایران را به استراتژی نفوذ و تغییر نظام اسلامی تغییر داد؟! 

به جرأت می توان گفت: از زمانی که آقای روحانی آمریکا را کدخدای ده دانست و طرح بازی برد-برد را مطرح نمود و آمریکا را معادل همه دنیا خواند! آنگاه دشمن وسوسه شد، که در نگاه جناب روحانی آمریکا دیگر دشمن نیست، بلکه رقیبی است که می شود با او کنار آمد و لذا در توافقات سه گانه آنچه آمریکائی ها به اسم امتیاز به ما داده اند تنها بخش کوچکی از اموال و حقوق بین المللی خودمان می باشد و در مقابل آنچه ستانده اند بیش از 90 درصد از توان هسته ای و از بین بردن میلیاردها تومان سرمایه کشور بدست خودمان می باشد و اینجا بود که دشمن دریافت که با اجراء برجام روزنة نفوذ فراهم گردیده و در مرحله بعد امکان براندازی نظام اسلامی محقق می گردد.نن

در مدت مذاکرات هسته ای و به خصوص بعد از صدور برجام و قطعنامه 2231 برخی شخصیت های کلیدی اصلاحات به همراه روزنامه ها و نشریات زنجیره ای، نقش ستون پنجم دشمن را برای نفوذ و تغییر نظام اسلامی کلید زده اند. وقتی هاشمی رفسنجانی می گوید "تابو مذاکره با آمریکا را شکستیم و امکان فعالیت سفارت آمریکا در ایران وجود دارد" آیا نباید آمریکا برای نفوذ و تغییر در مراکز تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز ایران اسلامی امیدوار گردد؟!

در این مقطع زمانی، نفوذ در حوزه سیاسی انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری برای دنیای استکبار از اهمیت ویژه ای برخوردار است بخصوص که اهداف هاشمی رفسنجانی، جریان فتنه و دولت اعتدال در این حوزه با آمریکا مشترک است، زیرا در صورت نفوذ و حضور عناصر لیبرال و دلبسته غرب در مراکز مهم تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی، آنگاه مسیر نفوذ شیطان بزرگ در کشورمان رقم خواهد خورد!

 به نظر می رسد که مقطع بعد از برجام برای دو جریان داخل و خارج کشور بسیار اهمیت دارد و لذا پاسداران انقلاب اسلامی، بسیجیان و همه آنهایی که می توانند نقش عمارهای امام خامنه ای را داشته باشند، باید با مدیریت دقیق و انقلابی، با همدلی و هم زبانی و پیروی از رهبر عزیز انقلاب، روزنه های نفوذ دشمن را شناسائی کرده و راهبرد نفوذ دشمن را با چالش جدی مواجه نموده و این کار شدنی است، چون به حول و قوه الهی "ما می توانیم."

داستان زیبا و عبرت آموزی در خصوص فرمانبری از امام در کتاب سقیفه علامه عسکری در صفحه 192 و 193 نقل شده که زیبنده این وجیزه قرار می دهم، گویند: وقتی مکه در سال هشتم هجری به دست مسلمین فتح شد، رسول اکرم صلی الله علیه و آله دستور عفو همگانی صادر کردند. اما فرمودند عبدالله(برادر رضاعی عثمان) را هرجا گیر آوردید بکشید حتی اگر خود را به پرده ی کعبه چسبانده باشد.

این شخص ابتدا مسلمان بود ولی بعد مرتد شد و به مکه فرار کرد و شروع کرد به خدا و پیامبرش دروغ بستن. وقتی عبدالله دستور قتلش را شنید به برادرش عثمان پناه برد و از او خواست که نزد رسول خدا واسطه شود تا او را نکشند. عثمان برادر را برداشت و نزد پیامبر آورد و از رسول اکرم طلب بخشش و گذشت برای برادر مرتد خود کرد.

رسول اکرم صلی الله علیه وآله مدتی طولانی سکوت کردند و سپس سربلند کرده و رضایت دادند.  پس از اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله رضایت خود را از این فرد مرتد اعلام کردند، آنگاه رو به اصحاب کرده و فرمودند: «می دانید چرا مدتی طولانی سکوت کردم؟ منتظر بودم یکی از شما بلند شود و سر از تن عبدالله جدا کند.» 

رهبر معظم انقلاب نگرانی خود را از نیرنگ و موذیگری آمریکائی ها در طول مذاکرات هسته ای بارها اعلام و فرمودند: «امریکایی ها به حیله و فریب نیاز فراوانی دارند و الان هم همینگونه عمل می کنند و این واقعیت، ما را نگران می کند.»

 

والسلام

 


سه شنبه 94 شهریور 24 , ساعت 2:17 صبح

به نام خدا و برای خدا

اگر گفتمان آقای حسن روحانی در دو حوزه داخلی و خارجی کشور در 2 سال گذشته بر اساس آموزه های قرآنی، مورد بررسی قرار گیرد، به تفکر و گفتمان نگران کننده ای لیبرالیسم خواهیم رسید که این تفکر با مبانی و اصول انقلاب اسلامی سازگاری ندارد مثلاً وقتی گفتار آقای تتروحانی بر اساس آیه مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ الفتح / 29 (محمّد (ص) فرستاده خداست و افرادى که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند.) را در نظر می گیریم، سخنانش در مقابل آمریکا و یا به قول خودش کدخدا، از روی ضعف و ترس و لرز بیان می شود، ولیکن در هنگام مواجه با منتقدین داخلی خود، از سخنان افراطی و هتاکانه  استفاده می کند، یعنی بر عکس آن چیزی که قرآن ما را به رعایت آن ملزم نموده، عمل می نماید. در این رابطه وقتی رهبر عزیز انقلاب فرمودند: «عده ای مدام جوانان حزب اللهی را با تعابیری نظیر افراطی می کوبند که این کار بسیار غلط است.» اما رئیس جمهور در یک حالت غیر عادی که از عصبانیت ایشان خبر می داد، تنها پس از گذشت 3 روز از عتاب رهبر معظم انقلاب، در یک حرکت افراطی به نیروهای مؤمن به انقلاب و منتقدین خود حمله ور شد و گفت: «نخواهم گذاشت عده ای افراطی به امید ملت ضربه بزنند.» ولذا می شود دریافت که جناب روحانی در مقابل آمریکا بسیار ضعیف، بزدل و ناتوان است و توان دفاع از حقوق بر حق نظام اسلامی را ندارد، ولی در برابر منتقدین منطقی خود عصبانی، دلاور و بسیار افراطی ظاهر می شود! و این مسئله باعث گردید که رهبر معظم انقلاب در 4 شهریور 94 (هفته دولت) به دولت تذکر دهند و فرمودند: «باید در هر شرایطی در اتخاذ مواضع انقلابی صراحت داشت و صریح و بدون رودربایستی، در مقابل دشمن مواضع انقلاب و مبانی امام بزرگوار را بدون ترس و خجالت بیان کرد.» به نظر می رسد که در تفکر لیبرالیسم محل استفاده از "رحماء بینهم"  برای ارتباط با کفار است و "اشداء علی اکفار" هم برای برخورد با نیروهای مؤمن به انقلاب اسلامی بکار می رود!!!

آقای حسن وحانی در دفاع غیر حقوقی و افراطی از برجام می گوید: «برجام به معنای شکستن همه این زنجیرهاست و آنهایی که روی کلمات این توافق پرافتخار که در آینده در خصوص جزئیات آن سخن خواهم گفت، نظر دارند، بدانند که نخواهم گذاشت عده ای افراطی بخواهند به امید این ملت ضربه بزنند.»تت

به آقای روحانی باید گفت: اولاً؛ اگر شما به قول خودتان یک حقوقدان هستید و برجام را یک توافق پرافتخار می دانید، پس چرا بصورت بعنوان یک حقوقدانی که در انگلستان درس خوانده ای، به دفاع از آن برنمی خیزید تا زبان منتقدینت کوتاه شود؟! ثانیاً؛ شما خوب می دانید برجام یک توافق پرافتخار پوچ است که قابل دفاع جقوقی نیست! پس چرا وعده سخن گفتن را به آینده موکول می کنید؟! ثالثاً؛ برجام از اول مهر 94 باید عملیاتی شود، وعده دفاع در آینده دروغی بیش نخواهد! زیرا شما از روز اول ریاست جمهوریتان از ترس کدخدا(آمریکا) توان هسته ای کشور را طی یک توافق نانوشته با خاویرسولانا  تعطیل کردید! و این دو سالی که برنامه شو مذاکرات هسته ای برگزار می کردید، تنها برای هدایت افکار عمومی بود! و گر نه اجراء برجام، نه تنها حاصلی برای کشور ندارد، بلکه می تواند وحدت و امنیت ملی کشور را به مخاطره اندازد.

امام علی علیه السلام  در غررالحکم صفحه 302 می فرمایند: بِئْسَ الْقَرِینُ الْغَضَبُ یُبْدِی الْمَعَایِبَ وَ یُدْنِی الشَّرَّ وَ یُبَاعِدُ الْخَیْر

خشم هم نشین بسیار بدی است: عیب ها را آشکار، بدی ها را نزدیک و خوبی ها را دور می کند.

والسلام


جمعه 94 شهریور 20 , ساعت 9:20 عصر

به نام خدا و برای خدا

اگر "جریان زر و زور تزویر"از درون مجلس و بیرون آن(دولت اعتدال) و پدر خوانده دولت یعنی هاشمی رفسنجانی نگذارند که برجام یا همان توافق جامع وین در صحن علنی مجلس شورای اسلامی مورد رسیدگی قرار گیرد، اما به جرأت می توان گفت؛ که اقدام دلاورانه کمیسیون ویژه برجام مجلس با دعوت از تیم مذاکره کننده هسته ای سابق پرده تزویر، نفاق و دروغرا کنار زد و زوایای مختلف برجام را که موجب از بین رفتن عزت و استقلال کشور و مردم ایران می گردد بر ملا نمودند و نخبگان و آحاد ملت که نگران حل مشکلات اقتصادی خود و کشور و رفع تحریمها بودند، در شرایط پسا تحریم دریافتند، آنچه که رئیس دولت اعتدال و جریان لیبرال همسوی با دولت از پیروزی 3 بر 2 می99 گفتند، نادرست و کذب بوده است و دولت بر خلاف مبانی اصول انقلاب اسلامی، از حقوق شناخته شده بین المللی کشور هم دفاع ننموده و در صورت اجرائی شدن برجام، نه تنها فاتحه توان هسته ای کشور را باید خواند، بلکه باید سالیان متمادی شاهد به مخاطره افتادن استقلال و امنیت کشور با نفوذ تدریجی آمریکا باشیم.

آقای جلیلی در کمیسیون ویژه برجامبه راز مهمی اشاره کرد و گفت: آقای اوباما پیامی را توسط خانم وندی شرمندر مذاکرات استانبول2 (فروردین 91) برای هیئت ایرانی درابتدای جلسه قرائت نمود که بخشی ار آن بدین شرح است: «من نه تنها به نمایندگی ازطرف دولت آمریکا دراین مذاکرات بلکه به عنوان نماینده ویژه رئیس جمهور آمریکا این پیام رئیس جمهور را به شما که نماینده ایران ونماینده ولی فقیه ایران هستید اعلام میکنم که ماحق ایران را برای استفاده صلح آمیز ازانرژی هسته ای در چارچوبNPT  شناسایی میکنیم. ما اینجا نیستیم تا درمذاکرات ایران را مستثنی کنیم»

با کمال تأسف باید گفت که رئیس دولت اعتدال علی رغم اطلاع از پیام اوباما، ولی بخاط ترس و کدخدا دانستن آمریکا، حاضر نشد از تجربیات موفق تیم سابق هسته ای استفاده نماید و در مسیری گام برداشت که از سوی کدخد(آمریکا) ریل گذاری می شد و به همین خاطر در برجام و قطعنامه 2231بر خلاف پیام سال 91 اوباما که پذیرفته بود ایران استثناء نباشدولیکن با بی تدبیری و شاید خیانت دولت اعتدال، ایران به یک استثناء در جهان با تکالیف سنگین و حقوق بسیار ناچیز تبدیل شد!و شروطی را برخلاف قوانین بین الملل و مغایر با NPT که تاکنون سابقه ای در جهان نداشته، پذیرفتند، لذا به نظر می رسد که دولت اعتدال و آمریکا برای از بین بردن روحیه انقلابی جوانان کشور در این مسیر هماهنگ باشند!!! اا

غمگینانه باید گفت که رئیس دولت اعتدال جناب روحانی با توجه به تجربه قبلی خود که در سال 82 همه مراکز هسته ای کشور را تعطیل نمود، این بار شرایطی را در برجام و قطعنامه 2231 پذیرا شده، که ایران هیچگاه به راحتی همچون سال 84 نتواند تأسیسات خود را در مقابل بد عهدی استکبار جهانی مجدداً فعال و راه اندازی نماید و در این راستا استقلال، امنیت و حتی روحیه انقلابی گری را از بین خواهد برد و زمینه نفوذ شیطان بزرگرا بر مقدرات کشور فراهم خواهد کرد!

دولت لیبرال آقای روحانی در طول مذاکرات هسته ای تلاش مذبوحانه ای با همکاری آمریکائیها گرفتند تا به جای معاهده و قرارداد و مقاوله نامه از واژه های دیگری استفاده کنند تا نمایندگان مجلس شورای اسلامی را از ورود به بررسی و تصویب آن در مجلس شورای اسلامی منع نمایند و در ژنو اسم توافقنامه موقتانتخاب شد. در لوزان اسم بیانیه سیاسیبر روی آن گذاشتند و در پایان هم اسم برجام را انتخاب کردند و قطعنامه 2231 هم با حضور و امضاء تیم مذاکره کننده ایرانی علیه کشورمان تهیه و به فوریت توسط شورای امنیت سازمان ملل به تصویب رسید. اما در این عرصه نمایندگان انقلابی مجلس پی به نیت شیطانی واژه ها بردند و اعلام نمودند که با تغییر واژه ها نمی توانند جلوی اقدام قانونی مجلس را بگیرند و لذا کمیسیون مبارک ویژه برجامدر مجلس شکل گرفت و با دعوت از تیم مذاکره کننده هسته ای سابق نقشه های شوم و نفاقی که علیه نظام اسلامی طراحی شده بود بر ملا گردید و امیدواریم با طرح آن در صحن علنی مجلس، نمایندگان مردم بر اساس اصول 77 و 125 قانون اساسی به تکیف شرعی و ملی خود عمل و جریان نفاق لیبرال را رسوا نمایند و در این راستا می شود ادعا کرد که کار کمیسیون ویژه برجام با مدیریت قوی دکتر زاکانی و حضور و سخنان پر قدرت و منطقی دکتر جلیلی، یاد شهید مدرس را دوباره در کشورمان زنده کرد و ندای بسیجی غوغائی بپا کرد و فتنه گران و لیبرالها را به وحشت انداخت.لل

گویند؛ در زمانی که "نصرت الدوله" وزیر دارایی بود، لایحه ای به مجلس آورد که به موجب آن دولت ایران، یک صد قلاده سگ از انگلستان خریداری و وارد کند.

"نصرت الدوله" درباره ویژگی سگ‌ها گفت: این سگ‌ها شناسنامه دارند، پدر و مادر دارند، نژادشان معلوم است و به محض آن که دزد را ببینند، او را می‌گیرند. مدرس پس از شنیدن توضیحات شاهزاده نصرت الدوله، دست خود را بر روی میز کوبید و گفت: مخالفم. وزیر دارایی گفت: آخر چرا هر لایحه می آوریم، شما مخالفت می‌کنید؟

مدرس با تبسمی خاص گفت: "مخالفت من هم دلیل دارد و هم به سود شماست. مگر نگفتید: این سگ‌ها به محض دیدن دزد او را می گیرند؟ خب آقای وزیر دارایی !با ورود این سگ‌ها به ایران، اول کسی که گرفتار می‌شود، خود شما هستید. پس مخالفت من به نفع شماست."

والسلام

 


پنج شنبه 94 شهریور 19 , ساعت 11:37 عصر

به نام خدا و برای خدا

جریان غربگرایی که دولت اعتدال آقای حسن روحانی را احاطه نموده و در این راستا تلاش دارد که پیامهای خود را از زبان رئیس جمهورمان به ممشیطان بزرگ مخابره نماید و جناب روحانی هم به دفعات مجری استراتژی جریان مرموذ لیبرال غربگرا بوده و مذاکرات هسته ای را که قبلاً برای لغو تحریمها و حل مشکلات اقتصادی کشور می خوانده، امروز منافقانه آن را پله اول رابطه با حهان(آمریکا) می داند و در 14 فروردین 94 پس از صدور بیانیه لوزان گفت: « مذاکرات هسته ای پله اول برای تعامل سازنده با جهان است . بحث ما فقط هسته ای نیست ... این پله اول برای رسیدن به بام تعامل سازنده با جهان است ... با همه کشورهایی که رابطه خوبی داریم، رابطه صمیمانه ای برقرار خواهیم کرد. با آنها که رابطه سردی داشته ایم، رابطه بهتر و با آنهایی که احیانا تنش و خصومت داشته ایم، پایان خصومت را می خواهیم.» و در همین رابطه پدر خوانده دولت یعنی جناب رفسنجانی که در جایگاه اپوزیسیون قرار گرفته و مخالفت و نفاقش را با تدابیر امام خامنه ای پنهان نمی کند، در 17 تیر 94 می گوید: « اینکه ایران مستقیما با آمریکا صحبت می‌کند، اقدام خوبی است. ما یک تابو را شکسته‌ایم.»

هاشمی رفسنجانی 26 خرداد 94 در مقطع مهم مذاکرات هسته ای در اقدامی به نفع آمریکا می گوید: « تحریم‌ها پدر مردم را در آورده است.»...

وقتی رهبری دهها بار فرموده اند که فقط در رابطه با موضوع هسته ای با آمریکا مذاکره شود، پس چرا افرادی همچون هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی اصرار می ورزند و به خود اجازه می دهند بر خلاف نظر رهبری و در راستای کمک به شیطان و تضعیف انقلاب اسلامی و حتی بر ضد انقلابیون جهان سخنان نادرست بگویند؟! آیا جوانان انقلابی در برابر چنین سخنان گستاخانه ای که اهداف دشمن را تسهیل می کند، سکوت خواهند کرد؟ و حماسه نه دی دیگری نمی آفرینند؟! امام خامنه ای در خطابی به مسئولینی که منافقانه جوانان انقلابی را افراطی معرفی می کنند فرمودند: «تقویت روحیه انقلابی و ایستادگی در مردم، از بهترین راههای تقویت درونی است و مسئولان باید جوانان انقلابی را گرامی بدارند ... عده ای مدام جوانان حزب اللهی را با تعابیری نظیر افراطی می کوبند که این کار بسیار غلط است.» لذا ضرورت دارد جوانان انقلابی به میدان آمده و از حقوق بر حق خود در مقابل لیبرالهایی که افراط گرایانه قبله آمال و آرزوهای خود را کدخدا(آمریکا) قرار داده اند به دفاع برخاسته و صحنه را از صحنه گردانان غربگرا باز پس گیرند. وو

دشمن خارجی و لیبرالهای داخلی از منافذ توافق هسته ای بدنبال تغییر نظام اسلامی هستند زیرا استکبار جهانی بخوبی دریافته است، که جریان لیبرال غربگرا در سیر مذاکرات هسته ای به آسانی از حقوق مسلم کشور، بر خلاف تمام کنوانسیونهای بین المللی چشم پوشی کرده و به همین خاطر، آمریکا و جهان غرب هم زمینه نفوذ و اجراء استراتژی خود را مبنی بر تغییر نظام اسلامی مهیا دیده است و لذا در اینجا است که به رمز و راز سخنان انقلابی و صریح امام خامنه ای پی می بریم که در سخنان اخیر خود در جمع آحاد ملت فرمودند: « رئیس همه شیطانهای عالم، ابلیس است، اما ابلیس کارش فقط اغوا و فریب است در حالیکه آمریکا هم اغوا می کند، هم کشتار هم تحریم و هم فریب و ریاکاری.»

رهبر معظم انقلاب در تذکری جدی به کسانی غرب باوران که چهره ابلیسِ آمریکا را فرشته نجات جلوه می دهند، فرمودند: «دین و انقلابی گری به کنار، وفاداری به مصالح کشور و عقل چه می شود؟ کدام عقل و وجدان اجازه می دهد ما جنایتکاری مانند آمریکا را بزک کنیم و دوست و مورد اعتماد جلوه دهیم؟  ... شیطانی را که ملت از در بیرون کردند در صدد است از پنجره برگردد و ما نباید اجازه این کار را بدهیم.»مم250

حضرت آیت الله خامنه ای در جهت بستن راه نفوذ آمریکا مجدداً تأکید فرمودند: «ما فقط در قضیه هسته ای آنهم به دلایل مشخص و اعلام شده اجازه مذاکره دادیم.» لذا لازم است به جریان لیبرالی که در طول مذاکرات هسته ای با وزیر خارجه آمریکا در خیابانها قدم می زد و دل می دادند و قلوه می گرفتند و از خنده های بی جا دست بر نمی داشتند و در هر فرصتی از گرفتن عکس یادگاری پرهیز نمی کردند و به هیچ وجهی حاضر نیستند  گرین کارت (green card  ) و تابعیت (citizenship) خود در آمریکا را لغو نمایند و همچنان در فکر سکونت در آمریکا هستند! باید متذکر شد؛ که شما با پدر خوانده دولت اعتدال قادر نیستید مسیر پیش رونده انقلاب اسلامی را تغییر دهید و مردم و جوانان انقلابی، پس از نهایی شدن برجام دریافتند، که جماعت لیبرال و روشنفکر غربی هیچگاه به دفاع از استقلال کشور و عزت ملت خود نپرداخته و همواره زمینه ساز نفوذ بیگانگان بر کشور خود بوده و خواهند بود.

والسلام

 


دوشنبه 94 شهریور 16 , ساعت 2:2 صبح

به نام خدا و برای خدا

آقای عراقچی در جلسه بررسی حقوقی برجام وقتی با سئوال آقای رسائی در خصوص تآمین نظرات زهبری مبنی بر لغو تحریمها پاسخی می دهد که باور آن غیر ممکن است! عراقچی می گوید: «ما در برجام دغدغه های رهبری درباره تحریمها را رعایت کرده ایم!!!!!!!!!!!!!!!!!! نن

عجب! اولاً؛ اگر دغدغه های رهبری مورد عنایت دولت اعتدال و غربگرای جناب روحانی قرار گرفته بود، پس چرا معظم له در پاسخ نامه توهم آمیز و کذب رئیس جمهور حاضر نشدند آن را پیروزی قلمداد نمایند و به ایشان و تیم مذاکره کننده تبریک بگویند؟! ثانیاً؛ چرا رهبری عزیز خواستار بررسی برجام از طریق مراجع قانونی شدند؟! ثالثاً؛ وقتی رهبر معظم انقلاب مشاهده کردند که دولت اعتدال قصد دور زدن نمایندگان مجلس شورای اسلامی را دارد و حاضر نیست واقعییات تلخ برجام را به ملت گزارش دهد، ناچاراً جهت جلوگیری از استبداد دولت، آگاهی مردم و نمایندگان خبرگان ملت، فرمودند: « من درباره این مسائل، برخی نکات را با برادران عزیز و صمیمی خود در دولت، در میان گذاشته ام که اکنون برای اطلاع نمایندگان مجلس خبرگان و همه مردم، آنها را بیان می کنم. اینکه نشستیم مذاکره کردیم، در بعضی از موارد کوتاه آمدیم، یک امتیازاتی دادیم، عمدتاً برای این بود که تحریمها برداشته بشود؛ اگر بنا است تحریمها برداشته نشود، پس معامله‌ای وجود ندارد، دیگر اصلاً این معنا ندارد. مسئولین این را باید مشخّص کنند و نگویند که مثلاً او برای قانع کردن رقبای داخلی خودش این حرف را می زند.»

با توجه به اشکالات اساسی در متن برجام و قطعنامه 2231سخن آقای عراقچی تعجب برانگیز و اهانت آمیز است، زیرا این جماعت که اینگونه ادعا می کنند دغدغه های رهبری را رعایت کرده اند، اگر نمی خواستند رعایت کنند! مصیبت بزرگی گریبانگیر کشور می کردند و دولت بی تدبیر غربگرای یازدهم روی پادشاهان قاجار و امضاء کنندگان عهدنامه ننگین ترکمنچای و رژی را سفید می کردند و انقلاب اسلامی را به کدخدا(آمریکا) به رایگان می بخشیدند و با تشر کدخدا حتی به دست بوسی رژیم صهیونیستی هم می رفتند!!!نن

دولت و برخی از غربگرایان و غرب باوران می گویند؛ اگر این برجام بداست پس چرا جریان صهیونیسم و اعضاء کنگره آمریکا بخصوص جمهوری خواهان با برجام مخالفند؟ در پاسخ به این جماعت باید گفت: که مخالفان برجام در آمریکاحرفشان این است، حال که دولت روحانی هر گونه که خواسته اید برایتان رقصیده و امتیاز داده، پس باید در سر گردنه مذاکرات هسته ای کار نظام اسلامی را که هولوکاست را دروغ می داند و آمریکا را شیطان بزرگ می خواند و هنوز صدای مرگ بر آمریکای ایرانیان شنیده می شود، یکسره کنید!اعضاء کنگره و مسئولین آمریکا، رژیم صهیونیستی، کشورهای اروپائی و اعراب دست نشانده آمریکا، به مزایا و امتیازات فراوان برجام، که دولت روحانی تقدیم آمریکا نموده، واقفند و لیکن بر این باورند که از دولت بی تدبیر، ترسو و لرزان حسن روحانی بیش از این می توانستند امتیاز کسب کنند و حتی اعتقادشان بر این است که با دولت روحانی که وابستگی به تفکر غرب دارد، امکان فلج نمودن انقلاب اسلامی در ادامه روند مذاکرات وجود داشته است!!!کک

این وجیزه را با نوشته حجت‌الاسلام حمید رسایی نماینده مجلس و عضو کمیسیون بررسی برجامکه در صفحه اینستاگرامش منتشر نموده به پایان می رسانم، ایشان نوشتند: «امروز آقای عراقچی کمی عصبانی بود، نمی دانم چرا، اما در پاسخ به انتقادات و اشکالات دوستان نماینده، چندبار از کوره در رفت و پرخاشگری کرد حتی یکبار عینکش را پرت کرد روی میز. من هم به ایشان گفتم ای کاش پای میز مذاکره اینطور رفتار می کردید، بعد از جلسه هم گفتم ای کاش وقتی جان کری زنگ زد به آقای ظریف که کشتی کمک به مردم یمن باید برگردد، به جای برگرداندن کشتی، عینک به زمین می زدید. به شوخی گفتم هیچ ‌وقت یک ایرانی را تهدید نکنید فقط تلفن بزنید ما خودمان انجام می دهیم!!!»

والسلام 

 


یکشنبه 94 شهریور 15 , ساعت 12:41 صبح

به نام خدا و برای خدا

پایان مذاکرات هسته ای و مواد متعدد و پیوستهای برجام و سپس تصویب فوری قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل،گویای این است که هدف دولت اعتدال و غربگرای جناب روحانی لغو تحریمها و حل مشکلات اقتصادی کشور و ملت نبوده، بلکه هدف مخفی جریان لیبرال هدایت کننده آقای روحانی عادی سازی روابط و شکستن تابوی مذاکره با کدخدا(آمریکا) بر اساس خواسته های نفسانی هاشمی رفسنجانی بوده است و از محتوای برجام و خوشحالی رفسنجانی و غرب باوران دولت اعتدال نیات خبیثانه مذاکرات و توافقات کاملاً پیدا است!

شاید کاربران عزیز سئوال کنند که شما بر چه اساس و مبنائی این تحلیل بدبینانه را بیان می کنید؟! پاسخ این سئوال از چند طریق قابل اثبات است، اولاً سخنان رهبر عزیز و حکیم انقلاب در جمع خبرگان ملت این موضوع را ثابت می نماید که دولت اعتدال در مقابل دادن امتیازهای فراوان به کدخدا(آمریکا) نتوانسته و یا نخواسته اهداف نظام اسلامی را که رفع همه تحریمها بوده، محقق نماید، زیرا نظر رهبری بر این بوده و هست که همه تحریمها در روزی که جمهوری اسلامی به تعهداتش عمل می کند باید لغو شود و در جمع خبرگان ملت تذکر نهائی را به دولت دادند و فرمودند: «اینکه نشستیم مذاکره کردیم، در بعضی از موارد کوتاه آمدیم، یک امتیازاتی دادیم، عمدتاً برای این بود که تحریمها برداشته بشود؛ اگر بنا است تحریمها برداشته نشود، پس معامله‌ای وجود ندارد، دیگر اصلاً این معنا ندارد. مسئولین این را باید مشخّص کنند و نگویند که مثلاً او برای قانع کردن رقبای داخلی خودش این حرف را می زند.»مم

ثانیاً؛ مذاکره کنندگان ایرانی بخوبی می دانند که امتیازهای فراوانی در مقابل دریافت بخشی از پولهای خودمان به آمریکائی ها داده اند و به همین خاطر جرأت پیروز معرفی کردن خود را ندارند و آقای عراقچی هم در 9 شهریور 94 در جمع اعضای کمیسیون ویژه برجام به صراحت اعلام کرد که "اصلا مگر هدف ما برای ورود به مذاکرات رفع تحریمها بود؟!" اما جناب روحانی که با توهم افراطی، خود را برنده بازی مسخره و مضحک بُرد-بُرد می داند و بدون اینکه خجال زده باشد و از مردم عذر خواهی کند، می گوید: «ما در مذاکرات 3 گل زده ایم و 2 گل خورده ایم» هر چند که به دفعات مختلف بازی برد-برد را بر زبان جاری کرده بود!

ثالثاً دولت بشدت نگران بررسی موضوع برجام و قطعنامه 2231 در صحن علنی مجلس شورای اسلامی است، زیرا آقای روحانی می داند که در صورت بررسی برجام در جلسات مجلس، محتوای مذاکرات نمایندگان و پاسخ دولتیان بصورت مستقیم از طریق رادیوی مجلس پخش خواهد شد و آنگاه بی تدبیری و ترس و لرز دولت اعتدال در مقابل کدخدا(آمریکا) از پرده برون خواهد افتاد و مردم متوجه خواهند شد که بعد از گذشت 2 سال، دولت غربگرای حاج حسن روحانی با بهانه رفع تحریم و حل مشکلات اقتصادی به ملت خود دروغ گفته و هدف دولت و حامیان پشت پرده آن تنها و تنها، "شکستن تابوی مذاکره با آمریکا و عادی سازی رابطه با شیطان بزرگ" بوده است. البته کسانی این هدف را دنبال می کردند که در سال 65 و در گرماگرم عملیات کربلای 4 و 5 در مجلس شورای اسلامی وقت، بر خلاف نظر امام خمینی و با محوریت آقای رفسنجانی و حاج حسن روحانی کمیته عقلا را برای ایجاد رابطه با آمریکا بنیان نهادند و آقای مک‌فارلین آمریکائی را با گذرنامه جعلی به ایران آوردند، هر چند طرح و نقشه مکارانه آنان با دخالت امام بر ملا شد!!! و لیکن امروز بدنبال اجراء نقشه ناتمام خود در سال 65 می باشند!!! آیا جناب روحانی پس از بازگشائی سفارتتت انگلیس در تهران، موفق می شود با کلید تزویر خود، زمینه ی نفوذ آمریکا را بر خلاف نظر رهبر معظم انقلاب در جمهوری اسلامی ایران مهیا نماید؟!!!

شاید برای رئیس جمهورمان که مدتی هم در جبهه حضور داشته -هر چند که همیشه 60 کیلومتر عقب تر از خط مقدم بوده- خاطره این آزاده سرفراز بسیجی جالب باشد و جناب روحانی به خود بیایند! بسیجی عزیزی که تنها 15 سال داشت، بدست نیروهای بعثی عراق اسیر شد و آنقدر نوجوان بود که مویـی هم در صورتـش نبــود. سرهنـگ عراقی اومد یـقه شو گرفت، کشیـدش بالا گفت: اینـجا چه کار میکنـی ؟ بسیجی ایرانی حرف نمـی زد، سرهنـگ عراقی با ناراحتی و خشم گفت: جواب بـده گفت: ولم کـن تا بـگم، وقتی سرهنگ عراقی رهایش کــرد، خم شـد و از روی زمیــن یـک مشت خـاک بـرداشت، آورد بـالا به سرهنگ عراقی گفت:اینـجا خاک منـه، تو بـگو اینجا چـه کار میکنـی؟!... سرهنـگ عراقی خشکش زده بــود و حیران . . .!

والسلام 

 


جمعه 94 شهریور 13 , ساعت 4:3 عصر

به نام خدا و برای خدا 

در حالی که وضعیت جهان اسلام بنا بر فرموده مقام معظم رهبری در پیچ بزرگ تاریخی قرار گرفته و می طلبد که با وحدت بین مسئولین کشوری و لشکری از این پیچ به سلامت عبور کنیم و پایه های اسلام ناب محمدی صل الله علیه و آله را مستحکم نمائیم اما جریان زر و زور و تزویر، که این روزها فرزند دزد، خیانت کار و سردمدار فتنه 88  آقای رفسنجانی بر اساس حکم قانون به زندان رفته است، بیکار ننشسته و خاندان پر مدعا و مستکبر رفسنجانی پایه های نظام اسلامی را با انواع تهمت ها و خودخواهی ها مورد تهاجم قرار داده اند. البته کارهای خلافوو قانون خاندان هاشمی رفسنجانی به این روزها برنمی گردد، بلکه این جماعت سالها است که نظام اسلامی را با انواع حیله ها و ترفندها مورد غارت قرار داده و حتی به جرأت می توان ادعا کرد که شخص آقای رفسنجانی بیش از 8 سال است که صلاحیت داشتن مسئولیتهای مهم و حساس کشور را از دست داده است. ممکن است برخی دوستان خرده بگیرند که چرا رهبر عزیز انقلاب در مقابل این جریان منحرف موضع گیری نمی کنند؟ باید گفت: همانگونه که در زمان پیامبر (ص) خالدبن ولید منافق و در زمان علی(ع) اشعث ابن کندی و ابوموسی اشعری  تحمل شدند، امروز نظام اسلامی، خاندان رفسنجانی را که کلکسیونی از جریان گوساله سامری، سقیفه بنی ساعده، نفاق جمل، صفین و نهروان هستند، باید تحمل نماید! و برای جلو گیری از فتنه های بزرگتر از سال 88 نظام اسلامی باید مظلومانه  سکوت نماید!

برای پی بردن به اهداف کثیف و ضد انقلابی این خاندان به برخی از تحرکات و نظرت آنان توجه فرمائید، تا عمق فتنه پیچیده آنان را بیشتر احساس کنید!

هاشمی رفسنجانی در جلسه ای که با حضور وبلاگ نویسان و خبرنگاران در سال 92 برگزار نمود به آنان می گوید: "اگر به نظرات من عمل می شد گرفتار شرارتهای سال 88 نمی شدیم".البته حرف آقای رفسنجانی کاملاً درست است، زیرا بخوبی می دانست که با حضور خاندانش چه شرارتی را می خواهند بر پا کنند و لذا وقتی 3 روز قبل از برگزاری انتخابات، رهبری معظم انقلاب با درخواست نامشروعش مخالفت نمود، بلافاصله بعد از دانستن نتایج انتخاباتهه که منجر به ناکامی موسوی شده بود در همان شب جلسه ای با حضور کروبی، خاتمی و موسوی برگزار نمود و کشور را گرفتار شرارتهایی کرد، که مدت 8 ماه طول کشید!

هاشمی رفسنجانی آنقدر خود شیفته و مستکبر است که در مورد پسر مجرم خود(مهدی) که به اتهام اختلاس، ارتشا و مسائل امنیتی محکوم به زندان شده و قوه قضائیه به زور توانست حکم زندان را اجراء نماید می گوید: «فقط بگویم یوسف از دامان پاک خود به زندان می‌رود» 

عفت مرعشی که همانند شوهر خود یعنی آقای رفسنجانی نقشی در حوادث غمبار فتنه سال 88 داشتو در زمان دادن رأی از مردم خواست، در صورتی که موسوی پیروز انتخابات نباشد به خیابانها بریزند، در خصوص حکم فرزند خیانتکار و جنایتکارش می گوید: «حکم آقایوو هاشمی یعنی تقلب! تقلب! پدرسوخته‌بازی!» عفت مرعشی اظهار داشت: «بروید بنویسید که خانم هاشمی گفت که، پدرسوخته‌بازی بوده! حکمش (حکم مهدی هاشمی) پدرسوخته‌بازی بود و حکم نیست.»

فاطمه رفسنجانی در مصاحبه با سایت ضدانقلابی کلمه پازالی جدید از افکار انحرافی خاندان رفسنجانی را به نمایش می گذارد و می گوید: "سال 88 هم یک‌بار به شما گفتم که روزی پدر ما را دورهم جمع کردند و گفتند دو راه برای زندگی جلوی ما هست: یکی اینکه با حکومت و کسانی که تخلف و ظلم می‌کنند، باشیم و قطعاً شما بهترین زندگی را خواهید داشت؛ اما اگر در کنار مردم قرار بگیرم و از مردم حمایت کنم، شما را اذیت می‌کنند و به زندان می‌اندازند و برخوردهای غیرقانونی با شما انجام می‌دهند و شما باید این‌ها را تحمل‌کنید"

فائزه دختر کوچکتر رفسنجانی که در فتنه سال 88 فعال بوده و مدتی را در زندان سپری کرده در مصاحبه با خبرنگار سایت کلمه می‌گوید: «این فشارها به خاطر تأثیر و نقش مؤثر آقای هاشمی است. نقش تعیین‌کننده‌ای که ایشان به‌ویژه در انتخابات سال 92 داشتند و الآن این فشارها و اتهامات واهی به خانواده ایشان باهدف تخریب آقای هاشمی صورت می‌گیرد که کاملاً نتیجه عکس خواهد داد ... در خانواده ما خب من زندان رفته‌ام، مهدی که الآن رفته زندان، فاطمه دادگاه رفته، محسن رد صلاحیت شد، یعنی همه یک‌جوری با این قضیه درگیر هستند، همه افراد جامعه.» راستی فائزه خانم! یادت رفت! مگر پدرتان هم در سال 92 رد صلاحیت نشد؟!!!

جناب رفسنجانی خوب می داند! اگر نظام اسلامی روزی تصمیم بگیرد و شرایط زمانی و مکانی مهیا باشد، قطعاً جرم ایشان در ایجاد فتنه و تداوم آن در سال 88 از موسوی، کروبی و خاتمی کمتر نخواهد بود و لذا امروز شرمندگی سزاوار و برازنده خاندان آقای رفسنجانی است! و بدانند که عمارهای امام خامنه ای نخواهند گذاشت این پدر و آقازاده های اشرافی فتنه ی دیگری به پا نمایند!!!

سخنی عبرت آموز با آقای رفسنجانی؛ "آیا انسان ها همانقدرکه از ارتفاع میترسند از پستی هم هراس دارند؟!!!"

والسلام

 


   1   2   3      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ