سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه به هرچه از او پرسیده می شود پاسخ می دهد، بی گمان دیوانه است [امام صادق علیه السلام]
 
یکشنبه 93 اردیبهشت 14 , ساعت 12:30 صبح

 

                                                                     بنام خدا و برای خدا

اقدام دولت در جهت کاهش هزینه بستری و دارو و درمان مردم در بیمارستانها، بسیار پسندیده و مورد تأیید است و اینکه دولت موفق شد، قبل از اینکه یارنه نقدی مردم را بپردازند، به فوریت توانست این مشکل چندین ساله را حل کند مورد سپاس است.

باید دید که بیمارستانهایی که ساختار درمانی خود را طی دو دهه گذشته تغییر داده اند، و حتی بخشی از امور مربوط به پرستاران و خدمه را به همراه بیماران واگذار کرده اند، امکان چنین تحولی و با این سرعت، موفق خواهد شد!؟  امیدواریم که همانند سبد کالا که ظاهرا یک سبدش هم گم شد، موجب خدشه مجدد به آبروی دولت نشود.

در تبلیغات گسترده ای که دولت در طرح کاهش هزینه های پرداختی مردم در زمان بستری در بیمارستانها به را انداخته، هیچگونه حرفی پیرامون کاهش سایر هزینه های درمانی خارج از بیمارستان مطرح نمی کند، و یا دولت این هزینه ها را که گاها چند برابر هزینه های بیمارستانی است، جزء درمان مردم نمی داند و می خواهد با یک تبلیغات گسترده صورت مسئله را عوض نماید.هزینه بهداشت

 شاید این تبلیغات گسترده برای این است که مردم در مرحله دوم هدمندی یارانه ها، آثار افزایش قیمت آب ، برق، گاز و سایر حاملهای انرژی و سیر افزایش بی رویه کالاهای ضروری زندگی خود را درک نکنند و کسی هم نپرسد که افزایش 70 درصدی قیمت بنزین که رئیس جمهور محترم آن را شیب ملایم می داند، یعنی چه!؟ و دولتی که می خواست ارزش پول ملی را بالا ببرد، امروز، هیچ تلاشی در جهت کنترل افزایش قیمت دلار بعمل نمی آورد! و شاید این افزایش قیمت دلار بخاطر انتقام از مردمی باشد، که بیش از 90 درصد خواستار دریافت یارانه نقدی شدند!

دولتی که مرتب علت افزایش نرخ تورم را مسکن مهر معرفی می کرد و قبل و بعد از انتخابات از افزایش نقدینگی به میزان 450 هزار میلیارد تومان سخن می راند، و امروز هم به گفته وزیر اقتصاد، میزان نقدینگی در این دولت، به رقم نزدیک به 650 هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرده، چرا دولت، هیچ برنامه و سیاستی برای کاهش نقدینگی در جامعه ندارد!؟

برای مردم پذیرفتنی نیست، که دولت مرتبا به تبلیغات عوام فریبانه کنترل تورم بپردازد و تورم نقطه به نقطه را که در دولت قبلی مزموم معرفی می کردند، امروز با آن به بمباران تبلیغاتی مهار تورم مشغولند و در سوی دیگر با چراغ خاموش هر روز مردم شاهد افزایش افسار گسیخته قیمتها باشند و دولت محترم هم بگوید، ما نمی خواهیم قیمتها افزایش پیدا کند، ولی نمی توانیم جلوی آن را بگیریم!نقدینگی

اگر دولت نمی تواند نقدینگی را کاهش دهد! و نمی تواند گرانی و افزایش افسار گسیخته قیمتها را مهار کند! و نمی تواند از محل توافق هسته ای دلارهای نفتی را به حساب بانک مرکزی کشور واریز نماید! و نمی تواند معوقات بانکی را که بالغ بر 100 هزار میلیارد تومان است، از سوداگران و مرفهان بی درد دریافت نماید! و نمی تواند پروژه های موفق مسکن مهر را به سرانجام برساند! و نمی تواند در مسئله مهم اقتصاد و فرهنگ، مدیریت جهادی ایجاد نماید! و نمی تواند با تبلیغات گسترده مردم را از دریافت یارانه نقدی منصرف نماید! و نمی تواند یک سبد کالا در شأن و منزلت مردم ایران توزیع نماید! و نمی تواند انتقاد و امر به معروف و نهی از منکر را بعنوان حق مردم، برابر با اصل هشتم قانون اساسی بشنود! و نمی تواند... و همه همت خود را در جهت همراهی و توافق با کشورهای غربی و بدون اتکاء به توانمندی داخلی گذاشته است، این موضوع را " که نمی توانند " را با مردم خوب کشورمان در میان بگذارند و بدانند که مردم به یاری دولت و کشور خود خواهند شتافت، پس بیایید با ملت عزیزمان، با صداقت سخن بگویید و با صداقت عمل کنید!.

                                                                                                    والسلام           


شنبه 93 اردیبهشت 13 , ساعت 7:38 عصر

                                                   بسم الله الرحمن الرحیم 

با توجه به درخواستهای مکرر دوستان مبنی بر برگزاری کلاسهای در جهت شناخت جریانها و گروههای سیاسی کشور و ارائه تحلیل های مختلف در وبلاگ " وزنه سیاسی " لذا تصمیم گرفتم که در طی چند قسمت، پیرامون عملکرد احزاب و رفتار سیاسی و اندیشه سیاسی آنها، و چگونگی حضور آنها در قدرت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نظام جمهوری اسلامی ایران، و موقعیت کنونی احزاب، مطالبی را جهت بهره مندی کاربران محترم ارایه کنم، و تلاش خواهم کرد، پس از توضیحات مختصر، به بررسی عملکرد جریانها و گروههای مختلف در طول عمر پر برکت انقلاب اسلامی بپردازم و امیدوارم که کاربران عزیز از نظرات خوب و مفیدشان که می تواند گامی مؤثر، در جهت بالا بردن بصیرت و شناخت در جامعه باشد، نویسنده را بهره مند فرمایند و قبل از ورود به چگونگی عملکرد احزاب و گروهها، ضروت دارد، تعریف و شناخت لازم ، در رابطه با تهدیدات و فرصتهای احزاب در کشورمان را مورد بررسی قرار دهیم.

جریان شناسی قرآنی

در جریان شناسی قرآنی و احادیث وارده، معمولا با سه جریان مختلف روبرو هستیم

1-  حزبُ الله یا اسلام ناب محمدی (ص) و یا جریان حق

2-  حزبُ الشیطان یا اسلام آمریکائی و یا جریان باطل

3- جریان نفاق؛ که از پیچیدگی خاصی برخوردار می باشد، و شناسائی جریان نفاق بسیار سخت است و بیشترین آسیبی که به جریان دینی در طول تاریخ وارد شده از سوی جریان نفاق بوده است، و این جریان از شروع انقلاب اسلامی، در صف مقدم جبهه نفاق، همواره علیه جریان اسلام ناب محمدی (ص) اقدام نموده است، و اگر فرصتی بدست آید، پیرامون سه جریان فوق بخصوص جریان نفاق مطالبی را ارائه خواهم کرد. انشاء الله

در این قسمت به تعریف جریان سیاسی و جریان فرهنگی در ایران پرداخته می شود:

1-   جریان شناسی: شناسایی جریانهای موجود در جامعه و دسته بندی آنها بر اساس اصول، مبانی، اهداف و خط مشی های مورد پذیرش آنها را گویند.

2-   جریان فرهنگی: به گروهی اطلاق می شود که گرایش های همگون و یکسانی دارند و     به سوی پدید آوردن یک خرده فرهنگ به پیش می روند.

3-  جریان شناسی سیاسی: شناخت بسترها و چگونگی شکل گیری احزاب سیاسی همراه با تعامل و نزاع میان آنها به همراه آشنایی با مبانی فکری آنها.

مهمترین انگیزه های شناخت جریانات سیاسی:

1-   تشخیص درست و بموقع جریانات و تفکیک و تمایز خودی از غیر خودی- دوست از دشمن، در ملاکهای دینی و انقلابی – در وزن کشی های سیاسی و عدم اشتباه در تشخیص صحیح.

2-  تعیین نوع مواجهه و موضع گیری مناسب در برخورد با جریانات سیاسی بر اساس رسالت پاسداری از انقلاب و نظام اسلامی.

3- ظرفیت سازی و کارآمدسازی از نیروهای انقلاب در مقابله با تهدیدات سخت ، نیمه سخت و نرم افزاری دشمنان.

جریان مذهبی حداکثری : جریانی است که قایل به جامعیت شریعت و کامل بودن دین و پاسخگویی آن به همه نیازهای مادی و معنوی انسانهاست، که معیارهای نظری و رفتاری جریان حداکثری بدین شرح می باشد:جریان شناسی

پس از شناخت اصول و مبانی جریان حداکثری، و برای اینکه جریانات سیاسی را بهتر بشناسیم و تصمیم لازم را در وقت مقتضی بگیریم و جبهه خودی را از غیر خودی، بدرستی تشخیص دهیم، شناخت دو واژه ذیل از اهمیت بسیاری برخوردار است :

الف ) رفتار سیاسی      

ب ) اندیشه سیاسی

الف ) رفتار سیاسی: هر عملی را که در راستای کسب قدرت ، حفظ قدرت و یا کنترل قدرت انجام پذیرد را رفتار سیاسی گویند .

ب ) اندیشه سیاسی: مبنای نظری رفتار سیاسی را اندیشه سیاسی می گویند .

تقسیم بندی جریانات سیاسی معاصر ایران از دوران مشروطه تا امروز :

1- جریاناتی که اندیشه سیاسی و رفتار سیاسی آنها بر اساس اجتهاد شیعی شکل گرفته است .(جریان اسلامی )

2-  جریاناتی که اندیشه سیاسی و رفتار سیاسی آنها بر اساس آموزه های برون دینی ، بخصوص فرهنگ غرب شکل گرفته است . ( جریان روشنفکری )

3-  جریاناتی که اندیشه سیاسی و رفتار سیاسی آنها بر اساس خلط بین آموزه های دینی و آموزه های برون دینی تنظیم شده است . ( جریان التقاتی یا ترکیبی )

4- جریاناتی که اندیشه سیاسی و رفتار سیاسی آنها بر اساس تفسیر غلط از دین تنظیم شده است .( سلفی گری – تحجرگرایی )

5-  جریاناتی که اندیشه و رفتار سیاسی آنها بر اساس اشرافی گری ( اریستوگراسی) شکل گرفته است . (سلطنت طلبی)

6-  جریاناتی که اندیشه و رفتار سیاسی آنها بر اساس الحادی (بی خدایی) تنظیم شده است. ( سوسیالیستی)

مهمترین مشخصه گروه اول یا همان جریان اسلامی:

الف) همواره ضد استبداد است .

ب) همواره ضداستعمار است .

ج) همواره عدالت محور است . 

د) همواره نظارت مردمی را بر می تابد .

ه ) همواره حق محور است .

و ) همواره پویا و پرتلاش در جهت پیشرفت مادی و معنوی جامعه است .

شاخصه های دیگر گروه های 5 گانه بر عکس گروه اول(جریان اسلامی) است .

از زمان ناصرالدین شاه تاریخ حرکت جریانات شیعی در خصوص حکومت : 1- مبارزه با سلطه بیگانه در اولین مرتبه است . 2- مبارزه با حاکم جائر   3-مراقبت از حکومت عادل

تعریف حزب : حزب به گروهی از مردم گفته می شود که دارای منافع مشترک به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هستند و در چهارچوب قوانین کشور و گاهی از راه های غیرقانونی با برخورداری از یک سازمان و برنامه منسجم برای رسیدن به قدرت تلاش می نمایند .

علل پیدایش احزاب :

   1- مبارزات انتخاباتی 2- دخالت ابرقدرت ها 3- صفات ناپسند انسانی 4- اختلاف مکاتب

   5- اختلاف منافع 6- انگیزه های دفاعی

 پایان قسمت اول


چهارشنبه 93 اردیبهشت 10 , ساعت 12:16 صبح

وقتی فیلم مستند "من روحانی هستم "را مشاهده کردم، در وحله اول علت ناراحتی و عصبانیت جریانهای فرهنگی همسوی با دولت و فرصت طلبان را از پخش این فیلم، متوجه نشدم، زیرا سازندگان آن، از انقلابی بودن و انقلابی عمل کردن و حضور مداوم جناب آقای روحانی (فریدون) در صحنه های مختلف دفاع از نظام اسلامی، گفته و مواردی را به تصویر کشیده بودند و لذا باید مسئولین فرهنگی کشور اگر انقلابی هستند، از دست اندرکاران فیلم مستند"من روحانی هستم " تقدیر و تشکر نمایند و اگر از انقلابی گری خود پشیمان و نادم هستند و با پخش گسترده این فیلم که انقلابی بودن آقای روحانی را نشان می دهد، دیگر مجال اقدامات براندازنه و فرصت طلبانه فرهنگی از آنها سلب می شود، که حق دارند عصبانی باشند و علیه جریانهای فرهنگی انقلاب و اسلام ناب محمدی (ص) ناسزا بگویند.

در خصوص ناراحتی زنجیره ای اصحاب فرصت طلب اطراف رئیس جمهور از این فیلم مستند، به نکاتی می شود اشاره کرد، که اولین مورد عصبانیت افراطیون اصلاح طلب، مربوط به خاطرات آقای رفسنجانی می باشد، که در طی سالهای گذشته با مجوز وزارت ارشاد اسلامی به چاپ رسیده است.

یک هیئت آمریکائی در سال 1364 بدون اجازه امام و مسئولین اجرائی کشور و تنها با هماهنگی قبلی آقای هاشمی رفسنجانی با پاسپورت ایرلندی و بصورت محرمانه به ایران سفر می کنند و امام خمینی(ره) پس از اطلاع، از ملاقات مسئولین کشور با هیئت آمریکائی جلوگیری نمودند، و آقای هاشمی رفسنجانی مجبور شدند، سه نفر ازجمله آقای حسن روحانی را که در آن مقطع نماینده مجلس بود، مأمور مذاکره با هیئت آمریکائی نماید، که این موضوع در کتاب خاطرات آقای رفسنجانی به چاپ رسیده است.

عصبانیت جریان اصلاح طلبان و فرصت طلبان افراطی همراه و همسو با دولت از این قسمت فیلم مستند برای این است که جرأت رد و دروغ خواندن خاطرات پدر خوانده دولت (آقای رفسنجانی) را ندارند، و حتی آقای لاریجانی رئیس محترم مجلس شورای اسلامی وقتی می خواهد از آقای روحانی در رابطه با این فیلم مستند دفاع کند، معلوم نیست به چه کسی " دروغگو " می گوید؛ کاش بصورت شفاف علت ناراحتی خود را ابراز می داشتند تا سیه روی شود هر که در او غش باشد!

علت ناراحتی دیگر از فیلم مستند " من روحانی هستم " اینجاست؛ که دستور حمله گازانبری به فتنه گران 18 تیر سال 78 را دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، آقای روحانی صادر می نماید، که اقدام بجا و بحقی بوده است و پس از آن، مردم طومار فتنه گران را همانند فتنه نهم دی ماه سال 88 در هم پیچیدند، و سرّ عصبانیت اینها که به ناحق رئیس محترم جمهور را احاطه کرده اند در همین جاست و الا ارتباط با آمریکا و طرح آن در بین مردم، فرصت دیگری است که اصحاب فرصت طلب هیچگونه مخالفتی با آن ندارند.


موضوع دیگری که در این فیلم مستند به چشم می خورد، بحث توافق هسته ای با سه کشور اروپائی در دولت آقای خاتمی است، که در رابطه با این توافق آقای خاتمی رئیس جمهور وقت می گوید: نقل به مضمون در فیلم، « که من از آقای البردعی سئوال کردم که تعلیق هسته ای یعنی ما باید چه کاری انجام دهیم؟ که آقای البرادعی در جواب من گفت؛ فقط گاز به سانتریفیوژها تزریق نکنید، که گفتیم باشد، ولی بعد از رفتن از ایران گفتند که آنچه که در رابطه با مسائل هسته ای می باشد حتی ساختمان سازی و مونتاژ و همه را باید تعلیق و تعطیل نمائید که این کار آنها غیر اخلاقی بود.» و دولت اصلاحات همین دستور البرادعی را عملیاتی می کند، همان کاری که دولت فعلی در خصوص توافقنامه هسته ای با 5+1 انجام دادند، و چرخ هسته ای کشور را تعلیق و تعطیل نمودند و عصبانیت بخشهایی از دولت و مطبوعات اصلاح طلب، در همین قسمتهای فیلم مستند نهفته است.

راستی! نماد " کـلـیـدی" که آقای روحانی در تبلیغات ریاست جمهوری سال 1392 از آن استفاده و بهره بردند، به تقلید از همان کلید روی کیک اهدایی هیئت آمریکایی در سال 1364 به ایران نبود!؟   

به هر حال فرصت طلبان و فتنه گران افراطی بدانند که ریاست محترم جمهور، آقای روحانی با داشتن سوابق خوب انقلابی، برای همیشه همراه و در احاطه آنان باقی نمی ماند و انشاء الله شاهد حرکتهای انقلابی ایشان، در راستای اهداف بلند نظام اسلامی که همان برقراری حکومت جهانی حضرت بقیة الله اعظم (عج)است، خواهیم بود.

                                                    والسلام            

 


یکشنبه 93 اردیبهشت 7 , ساعت 12:14 صبح

مهدی خزعلی از فتنه گران سال 88 که پدرش از او برائت می جوید، با جمعی از فتنه گران سال 88 با آقای رفسنجانی ملاقات داشته است، و ضمن تمجید از نامه بدون سلام آقای هاشمی  در سال 88 به رهبر معظم انقلاب و انتقاد از دولت آقای روحانی می گوید: « حامیان روحانی و فعالان ستاد، از فراموشی گله دارند ... بعضی انتصابها زخمی است بر دل مردم که می بینند، کسی که چماق بر فرقشان می کوفت، امروز بر فرقشان نشانده اند، می بینند پادوی مشائی شده است دست راست روحانی ... شرایط به گونه ای شده که مردم به هاشمی شک کرده اند( فتنه گران) و می گویند، نکند دستشان در یک کاسه است و ما بازیچه سیاستمداران شده ایم.»

پس از توضیحات فرد فتنه گر،(مهدی خزعلی) آقای هاشمی رفسنجانی در قامت یکی از اعضاء اپوزیسیون(مخالف) نظام جمهوری اسلامی می گوید:« ما که نمی توانیم علیه نظام شورش کنیم، پس باید به راههای دموکراتیک برگردیم و مردم را با قانون اداره کنیم، البته قانون را باید نمایندگان واقعی مردم بنویسند، نه افراد تحمیلی... کارهای افراطی شمشیر طرف مقابل را تیز می کند.»

در خصوص حرفهای مهدی خزعلی، که پدر بزرگوارش( آیت الله خزعلی) در همان فتنه 88 از فرزند ناخلف خود اعلان برائت نمودند-همان کاری که آقای رفسنجانی در خصوص فرزندان فتنه گر خود انجام نداد- باید گفت؛ مهدی خزعلی از فتنه گردانان سال 88 بوده و در صورتی که پادوی مشائی(جریان انحرافی دولت احمدی نژاد) دست راست جناب آقای روحانی شده باشد، جریان انحرافی، مثل موریانه دولت اعتدال را از پای درخواهد آورد.

اینکه مهدی خزعلی و فتنه گران از مواضع متناقض آقای هاشمی از نزدیکی با نظام ترسیده باشند، ترس آنها نابجا و غیر وارد است، زیرا هنوز آقای رفسنجانی فرزندش مهدی را جهت محاکمه در اختیار نظام اسلامی قرار نداده و دیدارهای ایشان با فتنه گران و براندازان، ارتباط ایشان را به اثبات می رساند و به جایگاه مجمع تشخیص مصلحت نظام آسیب جدی وارد کرده است، و اینکه آقای رفسنجانی در اندازه یک فرد مخالف نظام اسلامی، در جمع فتنه گران بگوید؛ "که ما نمی توانیم علیه نظاممان شورش نمائیم، پس باید به راههای دموکراتیک برگردیم" و در بخش دیگر می گوید؛"قانون را باید نمایندگان واقعی مردم بنویسند، نه افراد تحمیلی".تیر هاشمی!!

باید از آقای رفسنجانی پرسید، آیا شما از مخالفان داخل نظام اسلامی هستید که با فتنه گران دیدار می کنید!؟ آیا وقتی نمایندگان خبرگان رهبری در اجلاسهای خود، حاضر به دیدار جنابعالی نباشند، نمایندگان واقعی مردم نیستند!؟ آیا اگر نمایندگان مجلس شورای اسلامی از مواضع نادرست شما در مقابل نظام اسلامی حمایت نکنند، نمایندگان واقعی مردم قلمداد نمی شوند!؟ آیا دیدارهای شما با اصحاب فتنه، و مواضع نادرست شما، دارای پیامهای روشنی به دشمنان نظام اسلامی نمی باشد!؟ آیا نامه بدون سلام شما به رهبری معظم انقلاب، که این چنین مورد تکریم مهدی خزعلی منافق و فتنه گران می باشد، موتور محرکه فتنه سال 88 نبوده است!؟ 

امروز همه انقلابیون و دوستداران نظام اسلامی معتقدند، که آقای رفسنجانی  از سال 1384 بدنبال ساقط کردن دولت احمدی نژاد بوده اند و در سال 88 هم، وقتی مشاهده کردند که کاندیدای مورد حمایتش، رأی لازم را کسب نمی کند، با تمام توان و با آخرین تیرهای در کمان خود که همان نامه مورد تأیید فتنه گران می باشد، در میدان حاضر شدند و این چنین، فتنه پیچیده و عمیق سال 88 شکل گرفت.

امروز شخص آقای هاشمی رفسنجانی، که یک روز استوانه نظام اسلامی بوده، مجبور است در قامت یک مخالف نظام اسلامی با فتنه گران و براندازان سال 88 جلسه برگزار نماید و تریبون مجمع تشخیص مصلحت نظام اسلامی، را در اختیار فتنه گران برانداز قرار دهد، و در غیر این صورت فتنه گران از نقش قابل توجه آقای هاشمی و خاندان رفسنجانی در فتنه سال 88 سخن خواهند گفت، که زیبنده ایشان نمی باشد و سرّ برگزاری جلسات در همین جاست.

چه زیبا گفته اند:« مصلحت، عامل نفوذی برای به انحراف کشیدن حقیقت است

                                                                                                  والسلام   


چهارشنبه 93 اردیبهشت 3 , ساعت 10:7 عصر

 بسم الله

اکثر رسانه های کشور، مطالب مختلفی پیرامون برگزاری جشن همسر رئیس جمهورمان، در کاخ سعدآباد، بمناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا(س) گفتند و نوشتند، حال به مطلبی، پیرامون چرائی برگزاری این جشن و محل آن توجه فرمائید.

مردم کشور ما و بخصوص شیعیان علاقه ویژه ای به حضرت فاطمه (س) دارند و برگزاری جشن برای آن حضرت، در کاخ سعدآباد و آن هم توسط همسر رئیس جمهور و مدعوینی که برای آن جشن در نظر گرفته بودند، قابل توجه و کم نظیر، و دارای پیام خاصی می باشد.

امام خمینی

برگزاری میلاد خجسته حضرت صدیقه کبری(س) در منزل شخصی رئیس جمهور که از وسعت و تجهیزات لازم در خیابان مقدس اردبیلی برخوردار است، امکان پذیر بوده، و لذا پیام واضح و روشن این جشن و پایکوبی،  به اشرافیت، و اپوزیسیون داخل و خارج، از سلطنت طلب تا ملی-مذهبی و فتنه گران سال 88 و منافقین گرفته، تا دشمنان خارجی و بخصوص آمریکا، این باشد؛ که مسئولین فعلی کشور و خاندان آنان، با خوی و منش کاخ نشینی زندگی و عادت کرده اند و دیگر حاضر نیستند با معیارها و اصول انقلابی زندگی نمایند و حاضرند برای چرخیدن زندگی اشرافی خود، چرخ انقلاب و اهداف آن را پنچر نمایند.

اگر غیر از این بود، و حلال و حرام خدا برای آنها اهمیت داشت، باید آن مراسم غیر شرعی و اشرافی را، بر اساس نهی از منکر ترک، و یا اعتراض خود را اعلام می نمودند، و اگر فکر این را داشتند، که ممکن است بخاطر این اعتراض موقعیت شغلی همسرانشان به خطر افتد، با کمال متانت کاخ را ترک می کردند و وظیفه شرعی خود را انجام می دادند.  

داستان جماعتی که در مراسم اشرافی کاخ سعدآباد شرکت کردند، مثال آن شتر و بچه شتری است که در باغ وحش زندگی می کردند، که یک روز بچه شتر از مادرش علت داشتن کوهان، پاهای بلند و سُم پهن و مژهای بلند خود را از مادر پرسید، و مادر در جواب گفت: « چون ما در بیابان راههای طولانی را طی می کنیم و نیاز به ذخیره آب داریم، در کوهانمان آب ذخیره می کنیم، تا از تشنگی هلاک نشویم، و علت پاهای بلند و سُم پهن، بخاطر اینکه در مسیرهای طولانی بیابان و شن های رملی، بتوانیم با سرعت زیاد و در خاک هم فرو نرویم، نیاز به پاهای بلند و سُم پهن داریم، و اما علت مژه های بلند که گاها جلوی دید چشممان را می گیرد، این است که وقتی در بیابان راه می رویم و هوا توفانی و گرد و خاک فراوان است، این مژه های بلند جلوی وارد شدن خاک و خاشاک را،به چشمانمان می گیرد.

بچه شتر از مادرش تشکر کرد و گفت: متوجه شدم، ولی یک سئوال دیگر هم دارم، شتر مادر گفت بپرس؛ بچه شتر گفت: اگر ما همیشه در بیابان راه می رویم؛ پس بگو ما در این باغ وحش چه غلطی می کنیم!!!» فتنه گر در جشن!

لذا باید از همسر رئیس جمهور و دیگرهمسران مسئولین کشور پرسید؛ اگر شما بدنبال اثبات کاخ نشینی و تغییر ذائقه خود به جریان اشرافیت و گروهها و کشورهای دشمن جمهوری اسلامی نبودید، در کاخ سعدآباد چه.....!!!  

لازم میدانم از ریاست محترم جمهور بخاطر ناراحتی ایشان و تذکر به برگزار کنندگان جشن، به سهم خود تشکر نمایم و جا داشت که رئیس جمهور در جهت حفظ شئونات اسلام، نسبت به عزل معاون امور زنان ریاست جمهوری اقدام انقلابی می نمودند.

راستی آقای رئیس جمهور، از اقدامات فرهنگی در سال  فرهنگ چه خبر!؟  

«هر چه بگندد نمکش می زنند / وای به روزی که بگندد نمک»

                                                                                      والسلام     


دوشنبه 93 اردیبهشت 1 , ساعت 11:48 عصر

السَّلامُ عَلیکَ یا بِنت رَسُولُ الله

براساس بودجه سال 1393 دولت محترم باید نسبت به اجراء فاز دوم هدفمندی یارانه ها در اول اردیبهشت اقدام می نمود و مردم خوب کشورمان هم، در شب اول اردیبهشت 93 منتظر اعلام نرخ قیمت بنزین و نفت گاز بودند، که دولت علی الرغم مصاحبه های گونا گون در اقدامی مغایر با بودجه کشور، قیمت این دو فراورده انرژی را که در سبد زندگی مردم بسیار مؤثر است، اعلام ننمودند.  

طبق مصاحبه رئیس جمهور محترم و معاون اجرائی ایشان در مورخه 93/2/1، تا پایان هفته تکلیف قیمت بنزین و گازوئیل مشخص خواهد شد. این تخلف دولت برای چیست!؟

 موضوع عدم قیمت گذاری این دو فراورده، علی الرغم اهمیت درآمدی آن برای دولت -حتی برای یک روز-، سئوالات مختلفی را در اذهان مردم و آگاهان اقتصادی و سیاسی بوجود آورده است، که به اختصار به آن می پردازم.

- دولت در سال 1392 در یک جلسه مشترک با تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در خصوص اجراء مرحله دوم هدفمندی و قیمت حاملهای انژی، به نتیجه مشترکی رسیدند و بر اساس توافقات آن جلسه، مقرر شد قیمت بنزین از اول اسفند 92 با شیب بسیار تندی افزایش یابد، که رئیس جمهور محترم هم شیب تند قیمت بنزین را در مصاحبه خود، اعلام کردند.

اما چرا قیمت بنزین بر اساس توافق نمایندگان مجلس و دولت افزایش پیدا نکرد!؟ آیا دولت از درآمد حاصل از قیمت بنزین در سال 92 چشم پوشی نمود؟ جواب منفی است؛ چون دولت بر خلاف بودجه سال 93 قیمت آب، برق و گاز را در اسفند سال گذشته افزایش داد و چند برابر پول بنزین را از مردمی که از قوانین بودجه کشور مطلع نبودند، دریافت نمود!!!

-دولت مدام می گوید؛ که امور کشور را بر اساس عقلانیت و تدبیر در حال ساماندهی کردن است، ولیکن قیمت بنزین و نفت گاز را بر خلاف قانون بودجه سال 93 کشور در موعد مقرر مشخص ننمود ، و علت آن هم به چگونگی و استقبال مردم جهت ثبت نام دریافت یارانه نقدی برمی گردد.

در این رابطه می شود گفت؛ اگر مردم بیش از 90 درصد برای دریافت یارانه نقدی ثبت نام کرده باشند، که قطعا بیش از این است، پس دولت هم در تقابل با این استقبال مردم ، قیمت این دو فراورده انرژی را (بنزین و گازوئیل) بیشتر افزایش می دهد، تا کسری بودجه و نا توانی دولت در اخذ مالیات و عوارض از اقشار پر درآمد را، از کیسه مردم مستضعف جامعه-که دریافت یارانه نقدی، حق قانونی آنهاست-، دریافت نماید.

عجب تدبیری دارد این دولت اعتدال، که اکثر اعضاء آن، دارای ثروتهای بالای 700 میلیارد تومانی می باشند و همسر رئیس جمهور در شب میلاد دخت پیامبر خاتم(ص) در یک اقدام خلاف عرف و مقررات، در کاخ سعدآباد از زنان دولت و زنان هنرمند و برخی از زنان فعال در فتنه سال 88 ؛ با پول بیت المال و شاید از محل یارانه ها، دعوت و با پذیرائی شاهنشاهی و اهداء سکه به آنها، قدردانی خود را اعلام می نماید و یکی دیگر از اعضاء دولت که خیلی زیبا و منطقی از مردم می خواست که از دریافت یارانه انصراف دهند، به تنهایی، نمایندگی یکی از خودروسازان جهان را در دولت اعتدال و تدبیر و امید، از آن خود می نماید.

آیا دولت با این تفکر می تواند با مردم صادق باشد!؟

در این رابطه می شود نتیجه گرفت « سخنی که از دل بر آید لاجرم بر دل نشیند » اما اگر بر خلاف بودجه کشور قیمت بنزین و گازوئیل در وقت مقرر مشخص نشود و همسر رئیس جمهور بیاد خوش گذرانیهای شاه و همسر شاه، از بیت المال هزینه نماید، و فرد دیگری از دولت، نمایندگی خودروساز جهانی را به خود اختصاص دهد، و از مردم هم مرتبا، انصراف از دریافت یارانه نقدی را بخواهد و در مصاحبه بگوید؛ که چند میلیون انصراف داده اند و بعد از تمام شدن ثبت نام، حاضر به اعلام تعداد درخواست کنندگان یارانه نقدی نباشند، پس؛ دولت تدبیر تا فرصت را بکلی از دست نداده، تدبیری برای بدست آوردن اعتماد مردم بکند که فردا دیر است، و گر نه؛  تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

برای شادی روح مرحوم اعتدال و تدبیر...    

                                                                                                            والسلام  


<      1   2      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ