سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چنگ در پیمانهاى کسانى در آرید که چشم وفا از ایشان دارید . [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 93 اسفند 6 , ساعت 1:47 عصر

بنام خدا و برای خدا

گویند شخصی دامن پیراهنش را با دو دست گرفته بود و در بیابان راه می رفت، پرسیدند؛ چه می کنی؟ گفت؛ می خواهم اگر کبوتری تخمی انداخت، در دامنم بیفتد و با آن نیمرو درست کنم، شخص دیگری پشت سر او یک تکه نانی گرفته و حرکت می کرد، پرسیدند تو چه می کنی؟ گفت؛ در فکرم، اگر تخم مرغی در دامنش افتاد و نیمرو درست شد، یک لقمه هم بنده به دهان بگذارم.

اللف

داستان کوتاه فوق، شرح حال دولت یازدهم است، که ظاهراً قبل از پیروز شدن در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 دامن گسترده و با کدخدا بسته بود و پس از گرفتن سکان ریاست جمهوری، حرکت پر شتاب خود را برای عادی سازی روابط با کدخدا(آمریکا) آغاز نمود، زیرا جناب آقای روحانی در تاریخ 26 اردیبهشت 92 در زمان تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری، به رابطه با کدخدا اعتماد و اعتقاد داشت و می گوید: «آمریکایی‌ها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحت‌تر است!»

رئیس دولت اعتدال که خود را در حال خدمت به مردم فرض می کند، مسیر اصلی سعادت! و رفع مشکلات اقتصادی کشور! و تصرف مجلس شورای اسلامی را، در باز شدن دروازه های کاخ سفید می بیند و لذا در اولین گام، توافق بر روی برنامه هسته ای کشور را، که در دولتهای گذشته، موفقیتی، در جهت حل آن بدست نیامده بود، در اولویت کاری خود قرار داد و تمام ظرفیت نظام اسلامی را بکار گرفت و حتی ملتمسانه با رئیس جمهور آمریکا تلفنی گفتگو نمود و پس از مدت کوتاهی، پای توافقنامه ی هسته ای را، که متن آن توسط سرویسهای جاسوسی سیا و موساد تهیه گردیده بود را، امضاء نمودند!

الیب

دولت اعتدال، توافقنامه ای را پذیرفت، که امتیازهای فراوانی برای آمریکا داشت و در مقابل، هیچ دستاوردی برای نظام اسلامی ندارد، ولیکن با پروپاگاندا سازی تبلیغاتی، آن را برای خود، یک پیروزی تلقی نمود و برای در امان ماندن از تصمیمات مجلس و مردم، محتوای توافقنامه را محرمانه خواند و بحث و گفتگو و مناظره در رسانه ملی را ممنوع نمود و منتقدین را بیسواد خواند!

دولت و عوامل آن، در سالقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیرت حهادی،" هیچ توجهی به توانمندی داخلی ندارد و تمام تخم مرغهای خود را در سبد توافق با آمریکا چیده است و علی رغم تأکید فراوان مقام معظم رهبری، دولت همچنان به بیراهه و کج راهه می رود، امام خامنه ای بیش از 21 بار دولت را، به تکیه بر نیروی داخلی کشور سفارش نمودند و آخرین بار، در مورخه 17 دی 93 فرمودند:«دولتى‌ها هم بدانند که آنچه میتواند آنها را بر انجام وظیفه‌ى خودشان قادر کند تکیه بر نیروى داخلى است؛ تکیه بر نیروى مردم است. من بارها این را عرض کردم در جلسات عمومى و همچنین در جلسات خصوصى با مسئولین دولتى، نگاهشان به دست بیگانه نباشد.»

آیا کبوترها(دموکراتها) و بازها(جمهوریخواهان) آمریکا تخمی در دامن دولت اعتدال فرو می ریزند؟! و عطش بازی بُرد - بُرد فرو می نشیند؟! و دولت مقداری هم به توانمندی داخلی توجهی می نماید؟! و شاید؛ از این کبوتر وحشی و خون آشام، بجای تخم، فضله اش نصیب دولت اعتدال شود!!!!

والسلام


سه شنبه 93 اسفند 5 , ساعت 12:2 صبح

بنام خدا و برای خدا

اتلب

حمله غافلگیر کننده، گازانبری و تحقیر کننده ملت ایران، توسط آقای روحانی رئیس‌جمهور کشورمان در اجلاس اقتصاد مقاومتی در روابط منطقه‌ای، کلید! خورد و ایشان در سخنانی عجیب و ملتمسانه با نگاه به دستان کدخدا(آمریکا)، ملت ایران و تیم مذاکره کننده هسته ای را، در اوج مذاکرات ژنو، تحقیر نمود و گفت :« اینکه برخی فکر می‌کنند بدون رابطه با بیرون می‌توان به توسعه رسید، اشتباه است، می‌توان زندگی بخور و نمیر داشت یا از جیب مردم برداشت کرد، می‌شود 9 درصد ثروت مردم را کاهش داد، اما بیش از این امکان‌پذیر نیست، ما اگر می‌خواهیم زندگی بخور و نمیر با نون و پنیر داشته باشیم می‌توان کشور را اداره کرد ولی اگر می‌خواهیم به رشد قابل قبول 4 یا 5 درصد برسیم باید برنامه‌ریزی گسترده داشته باشیم.»

جناب آقای روحانی اعتقاد راسخ دارند که "آمریکا کدخدای ده است و بستن با کدخدا راحت تر است" و لذا بر این اساس روابط بین الملل خود را رقم می زند و در بیاناتی تحقیر آمیز و از روی نقطه ضعف، زندگی مردم ایران را "یک زندگی بخور نمیر با نون پنیر دانسته و ادامه وضعیت موجود را امکان پذیر ندانستند" و مردم ایران را، مردمی گرسنه، که مشتاق بستن توافقنامه هسته ای با تدبیر کدخدا و از روی ناچاری معرفی می کند!

ذبی

 اولاً؛ طرح گرسنه خواندن مردم، برای رضایت کدخدا، از سوی کسی که قبل از ریاست جمهوری در کاخ چند میلیاردی، در خیابان مقدس اردبیلی، زندگی تجملاتی داشته و از مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت حقوق 12 میلیون تومانی دریافت می نموده، عجیب نیست، اما از سوی رئیس جمهوری، که خود را متخصص امور امنیتی می داند، بعید و برخلاف امنیت ملی کشور است!

ثانیاً آقای رئیس جمهور بارها اعلام نموده است، که تورم را مهار کرده و به زیر 15 درصد رسانده و کشور را از رکود اقتصادی خارخ نموده و کاسه تحریمها را شکسته و قدرتها بزرگ را وادار نموده که در مقابل ملت ایران زانو بزنند و رشد منفی 9درصد را به 2 یا 3 درصد رسانده است. پس گرسنه خواندن مردم، یا دروغ است! و یا برای رضایت کدخدا(آمریکا) است! و یا رئیس جمهورمان، علم امور امنیتی و کشورداری نمی داند!

حضرت آیت الله امام خامنه ای در خصوص نگاه به توانمندی داخل کشور در 19 بهمن 92 فرمودند: « دستگاه های تبلیغاتی قدرت های سلطه گر و عوامل داخلی آنها تلاش دارند تا این گونه وانمود کنند که تکیه بر منافع و هویت ملی با پیشرفت سازگاری ندارد، بنابراین اگر کشوری بخواهد پیشرفت کند باید از میل استقلال خواهی خود، بکاهد، این حرف کاملاً غلط و ساخته و پرداخته کسانی است که با استقلال کشورها مخالفند ... تنها راه حل مشکلات اقتصادی کشور، نگاه به ظرفیت های بیشمار درونی است و نه نگاه به بیرون و برداشته شدن تحریم ها. به دشمن نمی توان چشم دوخت و از دشمن نمی توان انتظار داشت

 

والسلام


دوشنبه 93 اسفند 4 , ساعت 12:12 صبح

بنام خدا و برای خدا

رئیس‌جمهور کشورمان در اجلاس اقتصاد مقاومتی در روابط منطقه‌ای، که نشانه ای از اقتصاد مقاومتی در آن وجود نداشت، با طرح سخنان قابل تأملی گفت: «روابط خارجی باید به نقطه‌ای برسد که ما به مردم وعده دادیم، یعنی تعامل سازنده ما با جهان که از طرف ما 100درصد آغاز شده و باید شرایطی فراهم کنیم که جهان هم، همین حرکت را به سمت ما داشته باشد که این کار شدنی است ... ترکیب هیأت مذاکره‌ کننده نشان از اراده قاطع ملت ایران برای تعامل سازنده با جهان دارد.»

تافغ

از گفته های جناب روحانی، که با رأی اندکی بالاتر از 50 درصد، ریاست جمهوری را تصاحب نمود، چنین برمی آید، که هیچ اعتقادی به اقتصاد مقاومتی نداشته و تنها هدفش تعامل و دوستی با کدخدا(آمریک) است، که در این رابطه قبل از ریاست جمهوری، کدخدایی آمریکا را، با صدای بلند، که مسئولین آمریکا بشنوند، فریاد زد و گفت: «آمریکایی‌ها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحت‌تر است!» (تاریخ 26 اردیبهشت 92) و لذا در این رابطه زمین و زمان را به هم می دوزد تا زمینه تعامل و نزدیکی با کدخدا را فراهم نماید.

آقای روحانی در سخنانی عجیب در بین مردم زنجان، حماسه امام حسین(ع) در کربلا را، برای توجیه مذاکرات و توافقنامه ذلت بار هسته ای خود با آمریکا، صلح طلبی می خواند و می گوید: «درس کربلا برای ما درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین است.» آقای روحانی باید به مردم پاسخ دهد، که در کجای قیام حسین ابن علی(ع) تعامل سازنده و مذاکره و پذیرش بیعت با یزید وجود دارد؟! و یا در کنار مرقد شریف امام(ره) در دهه فجر سال 93 می گوید: «امام راه اعتدال ، پیشرفت و توسعه را آموخت. امامی که در مقاطع مختلف در برابر دشمن و استکبار ایستادگی کرد و استکبارستیزی را به ما آموخت شهامت آن را داشت تا آن روز که ضروری است راه صلح را برگزیند و مسیر توسعه و ثبات کشور را ادامه دهد.»

ابق

آفای روحانی در حالی که برادر خود حسین فریدون و صالحی رئیس انرژی اتمی را به همراه ظریف به ژنو فرستاده است، در اظهاراتی از روی ضعف و ملتمسانه به آمریکا، که دست تیم هسته ای را خالی می کند، در اجلاس اقتصاد مقاومتی در روابط منطقه ای، می گوید:«اینکه برخی فکر می‌کنند بدون رابطه با بیرون(آمریکا) می‌توان به توسعه رسید اشتباه است. می‌توان زندگی بخور و نمیر داشت یا از جیب مردم برداشت کرد، می‌شود 9درصد ثروت مردم را کاهش داد، اما بیش از این امکان‌پذیر نیست، ما اگر می‌خواهیم زندگی بخور و نمیر با نون و پنیر داشته باشیم می‌توان کشور را اداره کرد ولی، اگر می‌خواهیم به رشد قابل قبول 4 یا 5 درصد برسیم باید برنامه‌ریزی گسترده داشته باشیم.»

آیا با این سخنان، می توان آقای روحانی را، متخصص امور امنیتی دانست؟! و آیا این سخنان با نقشه راه امام خامنه ای که فرمودند؛ نگاه به توانمندی داخل و اقتصاد مقاومتی داشته باشید، سازگار است؟!

والسلام


شنبه 93 اسفند 2 , ساعت 10:45 عصر

بنام خدا و برای خدا

در خبرها آمده بود، که آقای ظریف بعدازظهر امروز موررخه 2 اسفند 93 به همراه علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی و حسین فریدون دستیار ویژه رئیس جمهور برای مذاکره با طرفهای آمریکائی راهی ژنو گردید. آیا تعجیل دولت اعتدال در روند مذاکرات هسته ای، جدی پنداشتن تهدیدات و بازی مضحک سناتورهای دموکرات و جمهوریخواه گنگره آمریکاست؟!

بلق

مدتی قبل تعدادی از سناتورهای دموکرات کنگره آمریکا، در نامه‌ای خطاب به رییس‌جمهورشان، اعلام کردند، که تا اواخر ماه مارس، یعنی (4 فروردین 94) به ایران فرصت می دهند که توافق جامع هسته ای مد نظر آمریکا را امضاء کند، در غیر این صورت، سناتورهای دموکرات هم به جمهوریخواهان کنگره خواهند پیوست و تحریمهای جدیدی را علیه کشورمان تصویب خواهند کرد.

پس از این ادعای مضحک دموکراتها، شتاب قابل توجهی در مذاکرات دو جانبه بین ایران و آمریکا دیده می شود، مدت و زمان مذاکرات به شدت افزایش یافته و عملاً وزیر خارجه و تیم هسته ای ایران، در برابر وزیر خارجه و تیم هسته ای آمریکا قرار گرفته است. بازی بُرد - بُرد آقای روحانی، در مذاکرات هسته ای با کشورهای 5+1 رنگ باخت و جای خود را به مذاکره 1+1 و با هدف، شکستن قبح مذاکره با شیطان بزرگ، عادی سازی روابط با کدخدا و گسترش مذاکرات، در سطح معاون رئیس جمهور و دیگر مسئولین کشوری داد. عدم پایبندی آمریکا به توافقنامه هسته ای و علی رغم خوشبین نبودن رهبر معظم انقلاب، با مذاکره با آمریکا، رئیس جمهور و تیم مذاکره کننده کشورمان، همواره به آمریکا و نتیجه مذاکرات، خوشبین هستند!

الی

به نظر میرسد، اگر دولت اعتدال مجال یابد و آمریکائیها، درخواست حضور  وزیر دفاع و متخصصین هوا - فضای کشورمان را، جهت محدودسازی برد موشکهای ایران، بخواهند، بازهم دولت اعتدال و پدرخوانده آن، به نتیجه مذاکرات خوشبین می باشند و برای ماندن در قدرت و تصرف مجلس شورای اسلامی و دیگر ارکان نظام اسلامی، آنها را به ژنو اعزام می کند و از هیچ تلاشی در این رابطه فروگذار نخواهند کرد!

فشارهای گسترده آمریکا و دادن امتیازهای فراوان در مقابل دریافت هیچ، از زمانی کلید خورد، که آقای روحانی رئیس جمهور کشورمان در تبلیغات انتخاباتی و بر خلاف امنیت ملی کشور، با کلید جادوئی خود، آمریکا را کدخدای ده دانست و گفت: «آمریکایی‌ها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحت‌تر است!»( تاریخ 26 اردیبهشت 92)

هماهنگی  سطح مذاکرات با شیطان بزرگ در جمهوری اسلامی ایران کجا و چگونه رغم می خورد؟آیا قرار است؛ با حضور فریدون و صالحی در مذاکرات هسته ای، تعداد سانتریفیوژها کاهش؟ و نیروگاه اراک، که حاصل تلاش دانشمندان ایرانی است و بیش از 90 درصد آن تکمیل شده، کاربری آن عوض؟ و تأسیسات هسته ای فردو بکلی و برای همیشه تعطیل؟ و دانشمندان مراکز هسته ای اخراج و احیاناً، برای کاریابی به کشور آمریکا اعزام گردند؟! و شاید ترکیب جدید تیم هسته ای، انحرافی باشد، در تفاهم و توافق دو مرحله ای؟!

همه این امور در کلید جادوئی، تدبیر! و امید! و اعتدال نهفته است!!!!!!

والسلام


جمعه 93 اسفند 1 , ساعت 9:50 عصر

بنام خدا و برای خدا

هاشمی رفسنجانی در تاریخ 30 بهمن 1360 در خطبه نماز جمعه خود، علیه استکبار جهانی آمریکا می گوید: «جمهوری اسلامی اگر در دنیا پا بگیرد، باید یکی از اهداف مقدسش این باشد که روی ارقام مرتبط با فقر در دنیا پافشاری کند و دنیای مسرفان را آن چنان رسوا بکند که مردم با چنگ و دندان به جان آمریکایی ها و اروپایی ها و مستکبرین دنیا بیفتند که این ها را در کشورهایشان راه ندهند و هر جا این ها را دیدند نابودشان کنند ... اگر ما شجاعت اسلامی و قرآنی داشته باشیم و مثل علی بخواهیم فکر بکنیم باید دست این مستکبرین را بگیریم و آن قدر فشار بدهیم و مشت بر سرشان بزنیم که تسلیم حق بشوند. این تفاوت زندگی موجود در شمال تهران و شهرهای شمال کشور و نقاط مرفه با نقاط مستضعف قابل قبول نیست و با روح اسلام نمی سازد.»

اببی

مگر امروز خاندان هاشمی رفسنجانی در شمال تهران و در نقاط مرفه نشین آن زندگی تجملاتی ندارند؟! مگر فرزند فتنه گر آقای رفسنجانی، پس از ایجاد فتنه سال 88  به کشور اروپایی انگلیس متواری نگردید؟! مگر امروز در عملکرد آقای رفسنجانی، تفکر انقلابی دیده می شود؟! مگر خاندان آقای رفسنجانی همگی در فتنه سال 88 فعال نبودند؟ و علیه نظام اسلامی شورش نکردند؟! حضور پی در پی فرزندان هاشمی رفسنجانی و اقامت آنان، در کشورهای استکباری اروپائی، بخصوص در انگلیس، چه معنایی دارد؟! آیا تفکرات امروز آقای رفسنجانی در مورد ضروریات دین، همچون حجاب و عفاف، برگرفته از تفکر استکبار جهانی و لیبرالیسم نمی باشد؟!

اگر این دو نظر آقای رفسنجانی را، که در دو مقطع زمانی گفته اند، با هم مقایسه نمائیم، درخواهیم یافت، که آراء و افکار ایشان دچار استحاله گردیده است. ایشان در خطبه های نماز جمعه سال 1365 خطاب به اندکی از خانمها که حجاب را مقداری رعایت نمی کردند، گفت:« خانمی که خودش،موهایش، دستش، صورتش و پایش را آنجور زینت کرده و بهترین لباس را پوشیده، در آخرت به یک موجود متعفن تبدیل می شود که هر کس نزدیکش می شود باید دماغش را بگیرد که از بوی تعفن او اذیت نشود، ما نمی توانیم اینها را نادیده بگیریم.»

تال

آقای رفسنجانی در پرده دوم  در مورخه 16/2/93 در دیدار با اصحاب فرهنگ و هنر می گوید:« در سال فرهنگ نباید دنبال این باشیم که کسانی که خوب می خوانند را از میدان به در کنیم و با خانمهایی که قیافه زیبایی دارند را نگذاریم ظاهر شوند.»

آیا ضروریات دین از سال 65 تاکنون، آنقدر تغییر پیدا کرده که حرام آل محمد(ص) در سال 93 به حلال آل محمد(ص) تبدیل گردیده و هیچ مرجع تقلیدی و عالم دینی، به غیر از هاشمی از آن مطلع نگردیده؟ و یا افکار آقای رفسنجانی دچار استحاله گردیده است؟! لذا به همین مقدار اکتفاء می نمایم و دوستان عزیز، می توانند، به خاطرات ایشان، که با اما و اگرهای فراوانی روبرو است، مراجعه نمایند. غمگینانه باید گفت؛ که آقای رفسنجانی دیگر آمریکا و اروپا را که زشت ترین اقدامات را در دفاع مقدس و تا به امروز علیه ایران اسلامی داشته اند استکبار نمی داند و خواستار سازش با کدخدا در هر صورت ممکن است.

والسلام


<      1   2   3      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ