سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با کسی که به او می آموزید و نیز کسی که از او فرا می گیرید، نرمی کنید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
یکشنبه 93 اسفند 17 , ساعت 8:33 عصر

بنام خدا و برای خدا

امام خمینی در نامه مورخه 68/1/6 خود، ضمن عزل منتظری از قائم مقام رهبری، خطاب به او می فرماید: «من با خدای خود عهد کرده ام که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم پوشی نکنم من با خدای خود پیمان بسته ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت بر نمی دارم من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می ‎افتد ندارم من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام.»

اان

اگر مروری کوتاه به اقدامات و عملکرد هاشمی رفسنجانی داشته باشیم، در خواهیم یافت، که این استوانه، دچار اشکالات اساسی گردیده و با معیارهای انقلاب و امام سازگاری نداشته و به یک عنصر پیچیده و قدرت طلب مبدل شده است و عملکردش بیشتر شبیه یک، لیدر حزبی و گروهی است و اخیراً بعنوان اپوزیسیون(مخالف دولت مستقر) حرفهایی را بر زبان می راند که پیش از این از زبان ضد انقلاب و مخالفین نظام اسلامی شنیده می شد و می توان به جرأت ادعا کرد، که برخی از تصمیمات آقای رفسنجانی آسیبهای جدی به نظام اسلامی وارد نموده است، که به صورت اختصار به چند نمونه اشاره می شود.

1-ترور آقای هاشمی رفسنجانی در سال 1358 دارای ابهامات اساسی و جدی است و پذیرفتن و باور کردن آن بسیار مشکل است، همسر ایشان خانم عفت مرعشی، می گوید، یکی از محافظهای ایشان در حیاط بوده و هیچ عکس العملی در جلو گیری از ترور آقای رفسنجانی نشان نداده و تنها او بوده، که جلوی دو تروریست ایستاده است! و عجیب این است که اثری از محافظ ایشان در صحنه ترور و بعد از ترور وجود ندارد و عجیب تر اینکه، منافقین در تمام عملیاتهای تروریستی خود موفق عمل کردند، الا ترور آقای رفسنجانی که تا سال 1354 به آنها کمک مالی می کرد.! به نظرتان این عجیب نیست؟!

2-اصرار شدید آقای رفسنجانی در انتخاب آقای منتظری بعنوان قائم مقام رهبری، علی رغم مخالفت جدی امام و جلوگیری از انتشار نامه امام مبنی بر عزل منتظری در تاریخ 68/1/6 که آقای رفسنجانی نقش کلیدی در آن داشتند!

3-زمینه سازی حضور مسئولین آمریکائی با پاسپورت جعلی به ایران در دوران دفاع مقدس بدون هماهنگی با امام خمینی، که در نهایت آمریکا، رژیم بعثی عراق را از نحوه عملیات کربلای 4 با خبر کرد، که بر اثر آن، تعداد بسیاری از رزمنگان دفاع مقدس در آن عملیات به شهادت رسیدند.

4-زمینه سازی جهت پذیرش قطعنامه 598 بر خلاف نظر امام خمینی، که باعث عقب نشینی های پی در پی و شهادت و اسارت تعداد زیادی از رزمندگان اسلام گردید.

5-شکل دهی جریان اشرافی گری مدیران دولتی و استحاله فرهنگی کشور در زمان ریاست جمهوری آقای رفسنجانی.

6-واگذاری خودروهای دولتی به مدیران با قیمت بسیار پائین، که فقط بنیاد شهید، در واگذاریها تخلف و تقلب ننموده بود.

7-زمینه سازی برای ایجاد فتنه 88 و حمایت از کمیته صیانت از آراء و نوشتن نامه بدون سلام به رهبر معظم انقلاب و حضور همه خاندان آقای رفسنجانی در فتنه 88 و در کف خیابانها و فشار بر نظام اسلامی جهت آزادی فتنه گران ... از دیگر تحرکات غیر قانونی ایشان می باشد.

8-آخرین سناریوی هاشمی رفسنجانی این بود، که گفت؛ مهمترین پرو‍ژه دولت مذاکرات هسته ای است و عده ای در مجلس نمی خواهند این به نتیجه برسد و این منتقدین با نتانیاهو همنوا و همصدا شده‌اند.

9- همگامی و هم صدائی با کشورهای غربی و شیوخ عربی فاسد و شرابخوار،علیه نظام سوریه و آقای بشار اسد، که در محور مقاومت، قرار دارد.  

آیا با این اظهارات و عملکرد متناقص، می شود آقای رفسنجانی را استوانه نظام و در خط امام و انقلاب دانست؟! امروز ایشان امید دشمنان داخلی و خارجی نظام اسلامی است که آب به آسیاب دشمن می ریزد!

والسلام 


شنبه 93 اسفند 16 , ساعت 8:43 عصر

بنام خدا و برای خدا

براساس آخرین نظر سنجی یکی از مراکز مهم امنیتی کشور، محبوبیت رئیس جمهور کشورمان به زیر50 درصد رسیده، که این موضوع موجب نگرانی دولت اعتدال گردیده و لذا کسب محبوبیت و تصرف انتخابات مجالس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی را به اخذ امتیاز از آمریکا و کشورهای غربی در پرونده هسته ای، موکول نموده است و در این رابطه با دست و دل بازی فراوان، با تعطیلی 10 ساله مراکز اصلی هسته ای کشورمان موافقت نموده است! لذا برای اینکه کاربران عزیز، به ذلت و لرزان بودن دولت یازدهم، در مقابل آمریکا پی ببرند، مختصری به وضعیت گذشته پرونده هسته ای اشاره می کنم، شاید، چهره خیانت جریان نفاق، برای همگان روشن گردد.   

دذ

آقای خاویر سولانا مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سال 87 به ایران سفر کرد و نامه ای را به همراه خود آورد و گفت؛ ما نمی خواهیم برنامه هسته ای شما را تعطیل کنیم و شما هم برنامه هسته ایتان را گسترش ندهید و نتیجه آن، برگزاری نشست 5+1 در پائیز سال 87 در ژنو بود، که نماینده آمریکا برای اولین بار در جلسه حضور یافت و بسیار مؤدبانه در این جلسه گفت، که ما با شما دعوا نداریم و برای حل مشکل به اینجا آمده ایم.

پس از این جلسه قرار شد، نشست بعدی در اول نوامبر یعنی بعد از گذشت یک ماه در ژنو برگزار شود ولیکن کشورهای غربی بدلایل مختلف، از برگزاری جلسه خوداری نمودند و علت عدم حضور آنان برای طرف ایرانی مشخص نبود، اما وقتی فتنه سال 88 رخ داد و تعدادی از عوامل اصلی فتنه دستگیر شدند، در اعترافات خود گفتند؛ که ما به طرفهای آمریکائی و غربی پیغام دادیم که شما با این دولت مذاکره نکنید، چون ما تصمیم گرفته ایم به هر صورت ممکن، دولت احمدی نژاد را از طریق انتخابات یا اقدامات دیگر، سرنگون نمائیم، فلذا پیام به آمریکا رسید، که مذاکرات را متوقف کنید و آمریکا و کشورهای غربی، تمام تلاش خود را برای ایجاد انقلاب سبز و سرنگونی نظام اسلامی بکار بستند، که با حضور به موقع مردم، در نهم دی، توطئه کشورهای خارجی و منافقین و ضد انقلاب داخلی نقش برآب شد.

الا

پس از ناامیدی از جریان فتنه، یکی از استراتژیستهای آمریکائی طرحی را برای براندازی نظام جمهوری اسلامی مطرح کرد و گفت؛ "ما برای ایجاد تغییر محاسبات در مردم ایران با حاکمیت، باید گزینه های فشار بر ایران را بصورت ترکیبی  مدیریت نمائیم،" که در بسته ترکیبی آمریکا؛ تهدید نظامی، تحریم متمرکز معیشت مردم، ترور، خرابکاری سایبری، عملیات روانی و رسانه ای، مذاکره و ایجاد فتنه جدید وجود داشت. در این پروژه براندازانه، آمریکا تلاش نموده تا به جای گفتمان انقلاب و امام، گفتمان سازش با آمریکا، قرار گیرد. آیا آمریکا موفق شده است؟!

آیا آمریکا قادر است محبوبیت روحانی را تضمین نماید؟ و اصولاً با تضمین کدخدا، حاج حسن به بهشت می رسد؟! و آیا می ارزد که اصول نظام اسلامی را این چنین، در پیش پای کدخدا، ذبح نمود و اسم آن را تدبیر و امید و اعتدال گذاشت؟! آیا فتنه ی جدیدی در سر دارند؟!

خمینی کبیر در خصوص سازش با دشمن فرمودند: «خداوندا، تو می ‏دانی که ما سر سازش با کفر را نداریم. خداوندا، تو می‏دانی که استکبار و امریکای جهانخوار گلهای باغ رسالت تو را پرپر نمودند. خداوندا، در جهان ظلم و ستم و بیداد، هم? تکیه‏ گاه ما تویی، و ما تنهای تنهاییم و غیر از تو کسی را نمی ‏شناسیم و غیر از تو نخواسته ‏ایم که کسی را بشناسیم. 

والسلام 


جمعه 93 اسفند 15 , ساعت 12:49 صبح

بنام خدا و برای خدا

ذرل

دود آتشی را، که آقای هاشمی رفسنجانی 3 روز قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال 88 وعده آن را طی نامه ی بدون سلامی به رهبر معظم انقلاب داده بود، از سوی فتنه گران جریان سبز، با رمز تقلب و بعد از شکستشان، کلید خورد و تهران به مدت 8 ماه دچار آتش و دود فتنه گران گردید و نقش خاندان آقای رفسنجانی در شروع و ادامه فتنه بسیار مؤثر و قابل توجه بود. اما مسئولین امنیتی و قضائی کشور، که شاهد تحرکات گسترده و سازماندهی شده فتنه گران و رؤسای آنها با حمایت آمریکا و کشورهای غربی بودند، خواستار برخود شدید با آنان بودند، ولیکن رهبر معظم انقلاب، با استراتژی الهی و مدبرانه خود، زمینه محاکمه و تنبیه سران فتنه و اصحاب میدانی آنها را به دادگاه عمومی مردمی واگذار نمودند و مردم با بصیرت انقلابی خود و پس از اهانت فتنه گران به پرچم خونین حسین ابن علی(ع) در روز عاشورا، به یکباره، در نهم دی 88 محاکمه میدانی فتنه گران را در سراسر کشور و بر اساس استراتژی امام خامنه ای برگزار کردند و از آن روز بساط فتنه و فتنه گران جمع و به زباله دانی ریخته شد.

آقای روحانی در زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری، حرفها و قولهایی را به مردم داده، که در صحنه عمل، ناتوان، لغزان و لرزان بوده است. مثلاً گفته است، "هم چرخ زندگی مردم باید بچرخد، هم سانتریفیوژها" (که هر دو از چرخیدن ایستادند!و یا در 26 اریبهشت سال 92 گفت:« آمریکائی ها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحت تر است.» لذا مردم کشورمان، حرفهای تبلیغاتی و عوام فریبانه آقای روحانی را پذیرفتند و ایشان هم وظیفه خود می داند، که مسیر دیپلماسی را، علی رغم خوشبین نبودن رهبر معظم انقلاب به مذاکرات هسته ای، با خوشبینی افراطی ادامه دهند و نظام اسلامی هم بالاجبار پذیرفته است، که هزینه این خوشبینی را، همچون فتنه سال 88 به خاطر انتظارات مردم از دولت اعتدال، بپردازد، زیرا، رهبر عزیزمان توصیه داشتند؛ که "اگر افکار عمومی از ما فاصله گرفتند، ما سیلی می خوریم". 

قوم موسی وقتی از دست فرعون رهایی یافت، به تناول از طعام الهی مشغول شدند، ولی قدر نعمت الهی ننمودند و دچار کفران نعمت گردیدند و به موسی گفتند؛ «ای موسی ، ما بر یک نوع طعام نتوانیم ساخت، ازپروردگارت بخواه تا برای ما از آنچه از زمین می روید چون سبزی و خیار و سیر و عدس و پیاز برویاند موسی گفت: آیا می خواهید آنچه را که برتر است به آنچه فروتر است بدل کنید؟ به شهری بازگردید که در آنجا هر چه خواهید، به شما بدهند. لذا استراتژی امام خامنه ای و راهبر انقلاب، این است که مردم به بصیرت برسند، که همراهی با آمریکا، خداحافظی با انقلاب را بدنبال دارد.

امام خامنه ای در این خصوص فرمودند: «هر ملتی که به آمریکا اعتماد کرد ضربه خورد، حتی کسانی که دوستان آمریکا بودند.» و در جای دیگر فرمودند: «مذاکره هیچ فایده قابل ذکری برای ملت ندارد، البته ضررهایی دارد.»

والسلام


پنج شنبه 93 اسفند 14 , ساعت 9:1 عصر

بنام خدا و برای خدا 

در حالی که نخست وزیر رژیم صهیونیستی به آمریکا سفر کرده و در کنگره آمریکا علیه ایران اسلامی سخن پراکنی نموده، در ایران اسلامی هم، آقای رفسنجانی، که یک روز استوانه نظام و از مسئولین دفاع مقدس محسوب می شد، در نقش اپوزیسیون(مخالف رژیم مستقر) و در تکمیل پازل دشمن و حمله ناجوانمردانه به مجلس و منتقدین توافقنامه هسته ای، گفت: «در‌مهمترین پروژه دولت که تیم مذاکره‌کننده است و مورد حمایت مقام‌معظم‌رهبری قرار دارد، خودشان هم تکرار می‌کنند که با برنامه رهبری کار را پیش می‌برند اما این دلواپسان چه بر سرشان می‌آورند و با نتانیاهو همنوا شده‌اند ... او آنجا رفته و اوباما را تحریک می‌کند و اینجا هم دلواپسان می‌گویند که ما اسرار را می‌گوییم؛ نمی‌دانیم این چه سری است؛ آنها هم از شیطان هستند و از آن طرف دارند کار می‌کنند  ... تریبون مجلس باز است و هر چه می‌خواهند می‌گویند و برخی هم این دروغها را باور می‌کنند و اینها مزاحمت است»

لقسی

در طول چند سال گذشته هرگاه به زمان انتخابات نزدیک شده ایم، هوی و هوس هاشمی رفسنجانی، برای تصاحب ریاست جمهوری یا ریاست مجلس خبرگان افزایش می یابد و بر اساس شرایط زمان و مکان، خود را به منتخبین عرضه می نماید و از هیچ تلاشی برای ارضاء شهوت "زر و زور و تزویر" چشم پوشی نمی کند و در این مسیر بر اساس نظریات ماکیاول، با جریانهای معاند، منافق و شهوت ران، پیوند و اعتلاف می نماید تا قدرت را بدست آورد و لذا در این برهه زمانی که به انتخاب ریاست مجلس خبرگان رهبری نزدیک شده ایم، هاشمی رفسنجانی وارد میدان شده است و به هر ترفند و حیله ای می خواهد ریاست مجلس خبرگان را بدست گیرد!

متآسفانه، قوه قضائیه با تسامح و تساهل، اعلام محکومیت آقازاده متخلف و ضدانقلاب رفسنجانی را، موکول به بعد از انتخاب ریاست مجلس خبرگان نموده است، که این مصلحت، تنها به مصلحت خاندان هاشمی رفسنجانی و بر خلاف عدالت و مصلحت نظام اسلامی است و مردم و نیروهای مؤمن به انقلاب، از این تأخیر غیر عادلانه، ناخشنودند.

ی

شرایط امروز کشورمان، همانند تحرکات جریان ناکثین در جنگ جمل است، که در مقابل ولایت امیرالمؤمنین ایستادند و طلحه و زبیر، درخواست تقسیم قدرت رهبری و امامت جامعه را نمودند و در این مسیر نابحق، عده ای از صحابه رسول الله(ص) مهر سکوت بر دهان نهاده و از همراهی و یاری رساندن به علی(ع) سرباز زدند و نقش آفرینی آقازاده های متخلف و فاسد را، نباید در جنگ جمل از یاد برد!

آیا هاشمی رفسنجانی و بعضی از فرزندان متخلفش، همان نقش جریان ناکثین را، به عهده دارند؟! اگر به تاریخ مراجعه نمائیم، به این مهم پی خواهیم برد، که تاریخ، تنها برای مطالعه نیست، بلکه باید از آن عبرت گرفت و درس آموخت! لذا نقش عمارهای امام خامنه ای در این مقطع حساس و پیچ بزرگ تاریخی، بسی دشوار و سرنوشت ساز است و طعم گوارای آن، کام تشنگان حقیت را شیرین و جریان منافق، رسوا خواهد شد.

والسلام


پنج شنبه 93 اسفند 14 , ساعت 12:26 صبح

بنام خدا و برای خدا

پس از کنار گیری دولت لیبرال بازرگان و عزل بنی صدر و در گرما گرم روزهای دفاع مقدس، تفکری لیبرال در بدنه حاکمیتی  نظام اسلامی و به صورت خزنده و پنهانی فعالیت خود را آغاز نمود و در این راستا حتی در جبهه های نبرد، تفکر خود را بسط و گسترش می داد و پنهانی با مسئولین آمریکایی رابطه برقرار نموده و زمینه حضور آنها را به صورت غیر قانونی و با پاسپورت جعلی به ایران فراهم نمودند. نقش آقای هاشمی رفسنجانی و یک طلبه جوان، که از سوی هاشمی، دکتر روحانی نام گرفته بود – البته آن رورها حتی فاقد مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد بود- در زمینه ارتباط گیری با آمریکا و مخالفت با ایده دفاعی حضرت روح الله برجسته بود.

یس

این جریان خزنده، که در پذیرش قطعنامه 598 فعال بودند، پس از رحلت امام، همواره در کنار هم و در یک جبهه و در هم افزائی یک دیگر، برای برقراری رابطه با شیطان بزرگ افداماتی بر جسته داشته و دارند و در این مسیر حتی به امام تهمت مخالفت با مرگ بر آمریکا را زدند و در نهادینه کردن تفکر لیبرالیسم و اشرافیگری در کشور نقش ویژه ای داشته و دارند.

این جریان لیبرال که دولت یازدهم را شکل داده است، اعتقاد راسخ دارد که آمریکا، کدخدای دهکده جهانی است و نظم نظام بین الملل را آمریکا تعریف و مشخص کرده است و ما هم باید در درون این نظام و سیستم، برای خود جایگاهی داشته باشیم و ما توانائی تغییر این سیستم را نداریم. این تفکر لیبرال، آمریکا را حافظ و ضامن نظم بین الملل می داند.

در مقابل تفکر لیبرال، تفکر مقاومت که همان تفکر امام و انقلاب است، قرار دارد و اعتقادش بر این است، که دیگر هژمونی آمریکا از هم پاشیده و ضعیف تر از آن است که به نظر می رسد و لذا امکان به چالش کشیدن تفکر لیبرال و تعریف جدیدی از نظم جهانی بدون سلطه آمریکا وجود دارد.

لبی

این دو تفکر بیش از سه دهه، در برابرهم صف بندی نموده اند، تقکر اول آمریکا را کدخدای ده می داند و  سازش با آمریکا را دنبال می کند و تفکر دوم می گوید، دیگر، آمریکا کدخدا نیست و جمهوری اسلامی نظام کدخدائی را از هم پاشیده است.

وضعیت آمریکا در منطقه به گونه ای است، که یکی از اندیشمندان آمریکای می گوید؛ ما در عراق نیروی هوائی ایران شده ایم و ایران دستور می دهد، که ما کجا را بمباران کنیم.

با این حال، غمگینانه باید گفت، که همین جریان مرموز و خزنده، که صفت منافق برازنده آن است، بعد از فتنه 88 به عنوان ستون پنجم دشمن در هدایت و همکاری با آمریکا و تصویب قطعنامه فلج کننده 1929 شورای امنیت سازمان ملل علیه کشورمان، نقش ویژه و پر رنگی داشته است.

امروز، جریان لیبرال می داند؛ که تحریمهای فلج کننده را، که بعضی از همراهان اینها به آمریکا گرا داده اند، لغو نخواهد شد، ولذا در جلسات هیأت دولت، دچار اختلاف شده و به همدیگر می گویند، ما که می دانیم تحریمها برداشته نمی شود؛ پس بیائیم به مردم دروغ نگوئیم و واقعیتها را برای مردم توضیح دهیم!

والسلام


سه شنبه 93 اسفند 12 , ساعت 2:22 عصر

بنام خدا و برای خدا

چند روز قبل خبری بر روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت مبنی بر اینکه نخست وزیر رژیم صهیونیستی به دعوت گنگره آمریکا برای سخنرانی در مجلس نمایندگان جمهوریخواه و دموکرات خواهد رفت و در همین راستا آعلام شد که رئیس جمهور آمریکا، حضور نتانیاهو در آمریکا و سخنرانی درکنگره را نوعی سنگ اندازی در توافق هسته ای با ایران می داند و حاضر نیست با نتانیاهو دیدار نماید و جان کری وزیر خارجه آمریکا هم، مایل نیست با نتانیاهو روبرو شود و به سفر کاری خارج از آمریکا می رود.

رذبزب

آیا میشود، خیمه شب بازی این مثلث شوم صیهونیسم را باور کرد؟! و اساساً رئیس جمهور آمریکا می تواند مقابل جریان صیهونیستی سرمایه داری آن کشور، که مراکز اقتصادی، نظامی، سیاسی و رسانه ای را در اختیار دارند، بایستد؟! این دروغ را میشود به جامعه ی بین الملل خوراند، که اوباما مخالف سخنرانی نتانیاهو در کنگره آمریکا است؟! رمز جنگ زرگری این مثلث شوم و اهداف استراتژیک آنها چیست ؟!

آیا می خواهند اگر برگ برنده دیگری در دستان ایران قرار دارد و رئیس جمهورمان ادعا نموده که مچ دست دشمن خود آمریکا را، گرفته است، خارج نمایند؟! یا با این حرکت پرپاگاندای تبلیغاتی می خواهند به طرف ایرانی و مردم کشورمان بباورانند، که احتمالاً دولت اعتدال امتیازهای فراوانی از آمریکا دریافت نموده تا خوراک داخلی برای دولت ایران تهیه کنند؟! و به پاس دریافت این امتیازهای مجازی و آبنبات آمریکائی، مردم کشورمان را هدایت نمایند، تا مجلس ترحیم انرژی هسته ای را جشن بگیرند و به شادی بپردازند؟! و شاید آنچه جان کری وزیر خارجه آمریکا ادعا نموده، که با این توافق، "اسرائیل امن تر شده است" را محقق نماید؟!

 اوباما رئیس جمهور آمریکا در زمان حضور نتانیاهو گفت:« در حقیقت اگر ایران آماده توافق با این مسئله باشد که برنامه هسته‌ای خود را حداقل به مدت 10 سال در سطح فعلی حفظ کند و بخش‌هایی از آن را از سطح فعلی کاهش دهد، اگر ما شاهد موافقت ایران با این شرایط و نیز اقدامات قابل تایید آن باشیم، پس ما به منظور تضمین این مسئله که آنها سلاح هسته‌ای ندارند، هیچ گام دیگری برنمی‌داریم 

والسلام


دوشنبه 93 اسفند 11 , ساعت 11:9 عصر

بنام خدا و برای خدا

حقوق کارمندان دولت در سال 1394 حدود 14 درصد افزایش می یابد ولیکن بر اساس بخشنامه غیر قانونی دولت، که بُن مایه آن، تفکر اومانیستی(انسان گرائی) می باشد، فوق‌العاده شغل کارمندان ستادی وزارتخانه‌ها و دستگاههای اجرایی، که در دولت یازدهم مناصب مختلف را بدست آورده اند، بین 25 تا 35 درصد افزایش یافته است، که این بی عتدالتی حاصل جریان لیبرال و اشرافی حاکم بر دولت می باشد و به همین خاطر عده ای از نمایندگان مجلس شورای اسلامی این اقدام دولت را غیر قانونی می دانند و در سطح کشور هم، کارمندان دولت، مراتب اعتراض خود را به این بخشنامه غیر عادلانه در دستگاههای مختلف ابراز داشته اند.

للب

آنچه که دولت اعتدال، به کارمندان کشوری وعده داده بود، افزایش حقوق بر اساس نرخ تورم بود، که ظاهراً دولت، به خاطر اینکه همه توجه خود را به مذاکرات هسته ای و سازش با کدخدا معطوف نموده، موضوع را فراموش کرده و با افزایش 14 درصدی موافقت کرد، البته بنا به گفته رئیس جمهور، که هیچ فرد با سواد و بی سوادی، آن را باور نکرده، نرخ تورم در بهمن ماه به صفر رسیده است! و لذا لازم است دولت، یکی دیگر از پرده های تدبیر عاقلانه و معجزه گونه خود را، از آستین بیرون آورده و با بخشنامه دیگری که همراه با تشویق و کف زدن برای خود است، بخشنامه افزایش 14 درصدی را لغو کند!

اگر رئیس دولت، در خلال سفرهای نمایشی خود به استانها، زمانی را برای بازدید از مناطق محروم شهرها اختصاص دهد، در خواهد یافت که محبوبیتش به شدت کاهش پیدا کرده و آنگاه متوجه خواهد شد، که اعلام نرخ تورم بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، غیر واقعی و کذب است! زیرا جیب مردم حرفهای آقای روحانی را تائید نمی کند. البته این نظر را خود رئیس جمهور هم قبول دارند و به آن اعتراف کردند و در نشست خبری در قم گفتند: « البته بدانیم که ارزانی و گرانی غیر از تورم است و امروز نسبت به گذشته که شاهد افزایش سرسام‌آور قیمت‌ها بودیم آرامشی در میان مردم حاکم شده است.»   

جریان اشرافیتی که در دولت هاشمی رفسنجانی شکل گرفت و با 99 درصد مردم بیگانه بود و خود را موجودی برتر می دانست، امروز در اکثر وزاتخانه ها و مراکز دولتی و خصوصی جا خوش کرده و این افزایش 35 درصدی فوق العاده شغل را حق برتری خود می داند!. این جریان اشرافی لیبرال، پس از تصرف قوه اجرائی کشور، بلافاصله در فکر تصاحب صندلی های سبز مجلس شورای اسلامی افتاد و مسیر تصرف مجلس را، در بستن با کدخدا(آمریکا) دید و مذاکرات هسته ای و توافقنامه ژنو در همین راستا رقم خواهد خورد! زیرا آقای روحانی، در خلال تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری خود، در 26 اریبهشت سال 92 گفت:« آمریکائی ها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحت تر است.»

والسلام 


شنبه 93 اسفند 9 , ساعت 10:43 عصر

بنام خدا و برای خدا

لبابی

حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان در پایان سفر خود به قم گفتند: « اینکه دشمن در حال حاضر شمشیری را در تاریکی در دست گرفته و می‌چرخاند و ما مچ دشمن را گرفته‌ایم و می‌خواهیم شمشیر را از دست او درآوریم.»

اینکه باید بهانه را از دست آمریکا بگیریم، حرف درست و حقی است و از اینکه آقای روحانی آمریکا را دشمن فرض کرده جای خوشحالی دارد، اما سخن ایشان کلی است و اصولاً دولت اعتدال، با تفکر لیبرالی خود، قادر نیست بهانه و یا شمشیر را از دست آمریکا بگیرد، زیرا در طول 11 سال مذاکرات هسته ای، هرگاه مذاکرات، به نتیجه گیری نزدیک شده، آمریکا بهانه جدیدی مطرح نموده و میز جلسات را با قلدری ترک نموده است و لذا باید آقای روحانی به ملت ایران و طرفداران نظام اسلامی در سراسر جهان، پاسخ دهند، که هزینه رفع بهانه های آمریکا چقدر است! آیا قیمت بر طرف کردن این بهانه ها، مساوی است با حراج استقلال و دستاوردهای انقلاب اسلامی؟! 

مگر دشمن اصلی ایران، آنقدر احمق است، که مچ دست خود را در اختیار کسی قرار دهد، که آمریکا را کدخدای ده می داند؟ (آقای روحانی در تاریخ 26 اردیبهشت 92 گفت: «آمریکایی‌ها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحت‌تر است!») این حرف رئیس جمهور، بیشتر به یک طنز خنده دار شبیه است.

دذ

یازده سال است که مذاکرات هسته ای ادامه دارد و آمریکا و رژیم صهیونیستی همچنان مشغول جور کردن انواع بهانه هستند و جناب آقای روحانی یک بار در سال 82 در کسوت دبیر شورای عالی امنیت ملی به مدت 2 سال و بار دیگر در سال 92 در هیبت ریاست جمهوری، برای مدت نامعلوم، تأسیسات غنی سازی کشورمان را تعلیق نموده، تا بهانه را از دست دشمن بگیرند و لیکن، رئیس جمهور حقوقدانمان و تیم مذاکره کننده هسته ای، همچنان ناتوان و لغزان هستند.

کاش آقای روحانی، همانطوری که در مدت 100 روزه شروع ریاست جمهوری خود، همه مشکلات کشور را حل کردند! راه حل جامع خود را که با پدر خوانده دولت و جک استرا مسئول اسبق سیاست خارجه اتحادیه اروپا در میان گذاشته اند!، راه حل و تدبیر و عقلانیت رفع تحریم و بهانه های کدخدا را، با مردم در میان می گذاشت!

به آقای روحانی، که با خوشبینی افراطی و بازی بُرد – بُرد و دست خالی، می خواهد، شمشیر و یا بهانه را، از دست آمریکا خارج نماید، باید تذکر داد و گفت؛ قبل از اینکه مایه پند آیندگان شوی از گذشتگان پند گیر.

امام علی(علیه‌السلام) در سخنی حکیمانه و زیبا فرمودند: کسی که از دشمن غفلت کند، مکرها و حیله‌های دشمن بیدارش خواهد کرد.

والسلام 


جمعه 93 اسفند 8 , ساعت 10:30 عصر

بنام خدا و برای خدا

اابب

رئیس قوه مجریه آقای حسن روحانی در جدیدترین ادعای خود که در سفر به قم کلید زد؛ گفت: « اینکه دشمن در حال حاضر شمشیری را در تاریکی در دست گرفته و می‌چرخاند و ما مچ دشمن را گرفته‌ایم و می‌خواهیم شمشیر را از دست او درآوریم.»

با توجه به امتیازهای فراوان دولت اعتدال، به آمریکا و غرب بر اساس توافقنامه ژنو، آیا چنین ادعاهایی با واقعیت سازگاری دارد؟!

لبییییی

سخنان رهبر معظم انقلاب، چنین ادعایی را ثابت نمی کند؛ معظم له فرمودند: « طرف ایرانی، برخی از کارهایی که می توانست او را به توافق نزدیک کند انجام داده است. کارهای متعدّدی را انجام داده، گسترش و توسعه‌ی ماشین‌های غنی‌سازی را متوقّف کرده، خب این را لازم دانستند که یک برهه‌ای متوقّف کنند؛ تولید اورانیوم بیست درصد را متوقّف کردند، اقتضای مذاکره این بود که متوقّف بکنند؛ کارخانه‌ی اراک را که یکی از کارهای بسیار بزرگ و مهمّ فنّاوری و یک هنر بزرگ فنّاوری است، فعلا متوقّف کرده‌اند؛ فردو را که یکی از برترین ابتکارهایی است که نیروهای ما و عناصر داخلی ما آن را برای امنیت دستگاه‌های سانتریفیوژ ما توانستند تأمین بکنند و تضمین بکنند، فعلا متوقّف کرده‌اند ... می گویند که ما توانسته‌ایم ایران را وادار کنیم که دستگاه‌های هسته‌ای را گسترش ندهد، فلان چیز را متوقّف کند، فلان چیز را تعطیل کند؛ راست می گویند، این کارها را جمهوری اسلامی بر طبق منطق مذاکرات انجام داده است - اقرار میکند؛ منتها زیاده‌خواهی میکنند.»

ابیی

 البته اگر مچ کسی در دستان دیگری قرار گیرد، خارج کردن آن، امکان پذیر است، ولیکن اگر بند انگشتان کسی، در دست تان حریفی، که او را کدخدا می داند، قرار دهد، خارج کردن آن، مساوی است، با شکستن بند انگشتان و اگر حریف قدرتمند باشد وقتی به او فرصت دادی و بند انگشتانت را در دست گرفت، رهایی از آن میسر نخواهد بود و غمگینانه باید گفت؛ که یقه و بند انگشتان دولت اعتدال، با بی تدبیری و خوشبینی افراطی، در دستان دشمن زخم خورده ایران اسلامی قرار گرفته و ادعای رئیس جمهور، تنها مصرف داخلی دارد و این موضوع را هم خود می داند و هم دشمن(آمریکا). 

داستان ادعای آقای روحانی رئیس جمهور، همانند مردی است، که ادعای خدائی می کرد، او را به زندان انداختند. یک روز نگهبان به او گفت: "اگر تو خدایی، پس چرا در زندان هستی؟" مرد گفت: "مگر نشنیده ای که می گویند خدا در همه جا هست!" 

والسلام 


پنج شنبه 93 اسفند 7 , ساعت 11:13 عصر

بنام خدا و برای خدا

رئیس جمهور که منظورش از روابط با جهان، روابط با کدخدا است، در اجلاس اقتصاد مقاومتی، در روابط منطقه ای، گفت: «بازی برد - برد فقط در مذاکرات هسته‌ای نیست می‌خواهیم روابط در جهان برد - برد باشد، نمی‌خواهیم سر کسی کلاه بگذاریم.»

یبلل

چرا آقای روحانی فکر می کند که می تواند با دشمنان رابطه بر قرار نماید و سرش هم کلاه نرود؟! آیا دشمن هم اینگونه فکر می کند و فکر کلاه گذاشتن بر سر طرف مقابل نیست؟! و در توافقنامه ژنو، بر سر ایران کلاه نگذاشته است؟!

اگر دشمنان، از رئیس جمهور یک کشور بشنوند، که زندگی مردم خود را یک زندگی بخور و نمیر با نون پنیر می داند! آیا حاضرند با آن کشور بر روی یک میز بنشینند و به بازی مسخره بُرد – بُرد تکیه کنند؟! آقای روحانی در اجلاس اقتصاد مقاومتی در روابط منطقه ای، سخنانی گفت؛ که با اهداف اجلاس، کاملاً مغایرت داشت، ایشان در بخشی از سخنان خود گفتند: « اینکه برخی فکر می‌کنند بدون رابطه با بیرون می‌توان به توسعه رسید اشتباه است، می‌توان زندگی بخور و نمیر داشت یا از جیب مردم برداشت کرد، می‌شود 9درصد ثروت مردم را کاهش داد اما بیش از این امکان‌پذیر نیست.»

الببی

اگر وزیر خارجه آمریکا، مجبور است ساعتها با وزیر خارجه ایران اسلامی رو در روی هم بنشینند و مذاکره کنند، برگرفته از هنر و تدبیر و کلید دولت یازدهم نمی باشد، زیرا این مذاکرات سالهای سال است، ادامه دارد و خواهد داشت. اینکه امروز آمریکا در یک طرف میز و ایران در طرف دیگر آن قرار می گیرد، حاصل تلاش امام و فرزندان شهید و سرافراز ایران اسلامی است، در عمل ثابت کردند، "آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند" والا آمریکا در سخن رئیس جمهورمان، کدخدای ده می باشد! آنجا که آقای روحانی در تبلیغات انتخاباتی خود در تاریخ 26 اردیبهشت 92 گفتند: «آمریکایی‌ها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحت‌تر است!»

اما بر خلاف نظر آقای روحانی، امام خمینی(ره) بر اساس تفکر انقلابی و اسلامی خود، در خصوص آمریکا می فرمایند: «ما شعار "مرگ بر امریکا" را در عمل جوانان پر شور و قهرمان و مسلمان در تسخیر لانه فساد و جاسوسى آمریکا تماشا کرده ایم، ما همه شعارهایمان را با عمل محک زده ایم.»

رئیس جمهور اگر به نظرات امام خمینی (ره) اعتقاد عملی داشته باشد، دیگر سخنی از بازی بُرد - بُرد نخواهد داشت و مسیر اسلام ناب محمدی(ص) را بر اساس استراتژی امام و رهبر معظم انقلاب، که به مذاکرات هسته ای خوشبین نیستند، عملیاتی خواهد کرد و گر نه، تعطیلی تأسیسات هسته ای، در مقابل دریافت "مذاکرات مستمر، یعنی هیچ" نصیب ایران خواهد بود!

والسلام    


<      1   2   3      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ