سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمندی که از دانشش استفاده می شود، از هزار عابد بهتر است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
جمعه 95 اردیبهشت 31 , ساعت 11:53 عصر

به نام خدا و برای خدا

برای بررسی دقیق جریانهای سیاسی، با کنار هم چیدن برخی موضوعات گذشته و حال نتایج شگفت انگیزی حاصل میغ شود!، مثلاً در سالهای اولیه انقلاب اسلامی، جریانی در شهرستان اراک بعنوان حزب الله خود را مطرح می کرد و بشدت برای استاندار وقت، ایجاد چالش و مشکل می نمود، لذا استاندار هم برای رهائی از سران این جریان، در اقدامی عجیب چند هکتار زمین کشاورزی مرغوب در اختیار سران باصطلاح حزب الله اراک(دو نفر) قرار داد و آنها هم به کشاورزی پرداختند!. چند سالی گذشت و همان استاندار به ریاست دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک انتخاب گردید و پس از مدتی که با کمبود فضای آموزشی روبرو شد، به سراغ مخالفان دیروز خود که امروز، کشاورزان عاقلی شده بودند، رفت و زمینهای اهدائی به آنها را برای ساخت دانشگاه فلق با قیمت قابل توجهی خریداری نمود و آنان را با این مبالغ نجومی به نون نوائی آب دار رسانید! به نظر شما، هیچ ارتباط پنهانی در این معاملات شیرین سیاسی-اقتصادی بین استاندار وقت و این کشاورزان زحمتکش که بعنوان حامیان حزب منحله مشارکت تبدیل شده بودند، وجود نداشته است؟!

حال داستان عصبانیت آقای جواد ظریف را که در مذاکرات هسته ای خطاب به جان کری وزیر خارجه آمریکا می گوید؛ "هیچگاه یک ایرانی را تهدید نکنید!" اما امروز وضعیت برجام را که نگاه می کنیم، اینن افسانه بافی ظریف شبیه داستان ذلت بار فتح علیشاه قاجار است که وقتی سربازان شوروی تا نزدیکی تبریز می آیند، به شاه ایران خبر می دهند؛ که یک افسر شوروی به شما فحش داده و شاه ایران با عصبانیت می گوید: "هیچگاه یک ایرانی را تهدید نکنید خون تمام سربازان شوروی را بخاطر این اهانت می ریزم"! در این هنگام یکی از ندیمه ها به فتح علیشاه می گوید؛ پادشاها، اگر یک افسر شوروی به شما فحش داده، چرا خون تمام سربازان آنها را می خواهی بریزی! لااقل به زن و بچه آنها رحم کن! و شاه بی کفایت ایران می گوید؛ از آنها گذشتم! و به هیچکس آسیبی نمی رسانم و نتیچه آن تهدید توخالی به قرارداد ننگین دیگری به نام گلستان ختم شد! و لذا جنس تهدید ظریف همانند تهدید شاه بی لیاقت قاجار است و برجام، همانند قرارداد ننگین ترکمنچای و گلستان است که بدست آقای جواد ظریف و حسن روحانی امضاء شد!

وقتی در روز عاشور و در اوج فتنه سال 88 که جریان برانداز با حضور منافقین و بهائیها در برابر عزاداران عاشورای حسینی حمله کردند، هیچ کس ارتباط بهائیها را با خاندانه هاشمی رفسنجانی باور نمی کرد، اما وقتی فائزه رفسنجانی در سال 95 به ملاقات بهائیهای هم سلولی خود رفت، ارتباط نامبارک خاندان اشرافی هاشمی رفسنجانی با بهائیها از پرده برون افتاد! و اینجا بود که عده ای از علما دریافتند، که هاشمی رفسنجانی در این سالها آنان بازی داده است!

این وجیزه را با گفتاری کوتاه از فیلسوف و مفسر قرآن حضرت آیت‌الله جوادی آملی به پایان میبرم که ایشان در دیدار با آقای دکتر عارف، نسبت به اقدامات ذلت بار دولت اعتدال تذکر جدی داده و فرمودند: «کسانی که راه نفوذ بیگانگان را در فضای اقتصادی و یا سیاسی به کشور می‌گشایند از غیرت سیاسی برخوردار نبوده و دیوث سیاسی هستند.»

والسلام


یکشنبه 95 اردیبهشت 26 , ساعت 1:48 صبح

به نام خدا و برای خدا

اگر خواص کوفه برای حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام در خانه سلیمان صرد خزاعی در سال 60 هجری تجمع کردندت و دعوتنامه  نوشتند و سپس نایب امام معصوم و پیشقراول کاروان حسینی یعنی حضرت مسلم ابن عقیل را تنها گذاشتند و حتی خود سلیمان صرد هم به کربلا نرفت و حسین ابن علی را یاری نکرد!، آیا تخلف آن جماعت مجوزی است که خواص ما در سال 1395 شاهد حمله جریان زر و زور و تزویر به رکن ولایت فقیه باشند و سکوت مرگبار پیشه کنند! و سایر نیروهای مؤمن به اسلام و انقلاب، وظیفه ای در حمایت از رهبری نظام اسلامی نداشته باشند؟!

اگر نمایندگان انقلابی جدید مجلس دهم ببینند، که برخی تشنگان قدرت در فکر تصاحب ریاست مجلس و هیأت رئیسه آن باشند و در این سو، جریان فتنه، اصلاحات و اعتدال، تیرهای زهرآگین خود را به سمت نقطه ای که مورد هدف شیطان بزرگ است نشانه روند!، آیا نمایندگان انقلابی مجلس تکلیفی در مقابل این جماعت تکنوکرات غربگرا ندارند؟! آیا نباید ابراز انزجاری نسبت به تحرکات ضدانقلابی جریان لیبرال خزیده در دولت اعتدال داشته باشیم؟!

چرا جامعه انقلابی بعد از اینکه از رهبر بصیر خود شنید، "که دولت اعتدال در برحام از خطوط قرمز عبور کرده"، و واقعیت را به ملت خود نگفته!، پس چرا جامعه انقلابی نسبت به دروغ بزرگ دولت اعتدال که امنیت و استقلل کشور را به مخاطره انداخته، همانند مردگان، هیچ واکنشی حتی به اندازه جمع آوری امضاء طوماری از خود نشان نمی دهد؟!

وقتی دولت اعتدال می بیند، که سایه سکوت و عافیت طلبی، بر برخی از خواص و جامعه انقلابی حکمفرما شده، برای آقای جواد ظریف، سفارش تندیس می دهد و ادامه سکوت خواص، آقای ظریف و دوستانش را مستحق دریافت مدال لیاقت و مدیریت می نماید! اینجا بود که ناراستی این جماعت توسط رهبری معظم انقلاب از پرده برون افتاد و فرمودند: «وزیر خارجه ما در مواردی به بنده گفت، که ما اینجا را نتوانستیم، این خط قرمز را نتوانستیم حفظ کنیم

جریان زر و زور و تزویر در حال تست جریان انقلابی است! وقتی آلارمی از سوی نیروهای انقلابی در مخالفت با اقدامات ضده دینی آنان صورت نگیرد، آنگاه رئیس جمهورمان با اجراء قانون امر به معروف و نهی از منکر، مخالفت علنی می نماید! و اگر بازهم نیروهای انقلاب، تحرکی نشان ندهند، جناب روحانی مأموریت پلیس را در راستای احکام اسلام نمی داند! و در پایان کار، علی رغم تأکید مراجع معظم تقلید مبنی بر جلوگیری از مفاسد اجتماعی و اخلاقی، فاتحه گشتهای نامحسوس نیروی انتظامی را می خواند، تا حاشیه امن مفسدان اخلاقی برای کشف حجاب و ناهنجاریهای دیگر محدود نگردد!

نباید سکوت کرد!، امروز که "جریان زر و زور و تزویر" با دروغ برجام در سراشیبی سقوط قرار گرفته و آقای زیبا کلام، تئوریسین جریان اعتدالیون آمریکائی، حایگزین حاج حسن روحانی را برای انتخابات ریاست جمهوری سال 96 معین کرده!، باید همانند مدافعان حرم اهل بیت علیهم السلام، کمر بندها را محکم بست، تا حضوری فعالانه و انقلابی، در دفاع از ارکان نظام اسلامی داشته باشیم.

والسلام


شنبه 95 اردیبهشت 25 , ساعت 8:11 صبح

به نام خدا و برای خدا

آقای ژرارد آروئاد، سفیر فرانسه در آمریکا در توئیتر خود نوشت: « پایبندی افراطی بانک‌ها، (وعده) رفع تحریم‌ها را تا اندازهغ زیادی از محتوا خالی کرده است ... اگر ایرانی‌ها از مزایای رفع تحریم‌ها برخوردار نشوند، چرا باید به برجام پایبند باشند؟»

در این ایام که صدای غربیها، رئیس بانک مرکزی ایران، جواد ظریف، صالحی و عراقچی بلند است، که از برجام چیزی نصیب ایران نشده و صدای شکست برجام به گوش می رسد، اما دلواپسان شکست برجام و اشرافیت مرفه بی درد، همانند؛ آن پادشاهی که لخت بود، ولی تصور می کرد بهترین لباسهای دنیا را پوشیده! از محاسن برجام سخن می رانند، مجید انصاری فتنه گر مدعی می شود، که اگر برجام را امضاء نمی کردیم حمله آمریکا حتمی بود! جناب رفسنجانی که شکست رئیس جمهور را نابودی خود و جریان زر و زور و تزویر می داند، می گوید: «اگر دولت لیست مشکلات حل‌شده به واسطه برجام را منتشر کند، این افرادی که می‌گویند برجام دستاوردی نداشته به واسطه این دروغ بزرگ نزد خانواده خود نیز شرمنده می‌شوند.» و مسئول پرونده هسته ای جناب روحانی؛ از کرامات برجام که مردم احساس کرده اند، سخن می گوید! 8

اما آنچه که مردم و کسبه در کوچه و بازار در خصوص نتایج دیده نشده ی برجام قضاوت می کنند، برحلاف سخنان مدافعان دروغگوی برجام است، زیرا مردم و کسبه بازار همانند رئیس بانک مرکزی ایران اعتقاد دارند که از برجام نصیبی نبرده و هر روز شاهد افزایش قیمتها، پائین آمدن درآمدها و رکود و بحران شدید اقتصادی هستند، اما مسئولین بی کفایت دولت اعتدال بخاطر امضاء برجام و اعتماد به آمریکا، خود را منجی ایران می دانند و خواستار تشویق هم هستند!  در سفرهای استانی دانش آموزان و مردم را با هزینه های سنگین از شهرستانها به استقبال خود می کشانند و آنگاه با دروغ وخم تزویر از مزایای برجام سخن می گویند!

سئوال؟! اگر سخنان دروغ آقای مجید انصاری را بپذیریم که امضاء برجام توسط حسن روحانی بخاطر جلوگیری از حمله آمریکا بوده! در اینصورت نباید از بازی برد-برد سخن گفته شود، زیرا رئیس جمهورمان برای حفظ کشور! و جلوگیری از حمله نظامی، امتیاز داده است! پس مگر آمریکا گاو است که ترس و لرز را در وجود رئیس جمهور و مرفهان بی درد ایران ببیند، آنگاه در مذاکرات هسته ای به ترسوهای بزدل دولت اعتدال امتیاز بدهد؟

اگر دولت می خواهد مردم دروغهای جناب رفسنجانی را باور کنند، پس باید سریعاً لیست مشکلات حل‌شده به واسطه برجام را منتشر کند، تا سیه روی شود هر که در زبان و عمل دروغ می گوید!

مردم باور کرده بودند که جناب روحانی با گسیل دیپلماتهای خنده رو به نزد کدخدا(آمریکا)، مشکلات اقتصادیشان حل میشود و فکر نمی کردند، که بعد از 30 ماه انتظار، امروز با یک مشت وعده و وعید دروغ دولت اعتدال روبرو شوند! حقیر فکر می کنم که اگر مردم ایران دروغهای باند نیویورکی ها و اشرافیت خزیده در قوه مجریه را باور نکنند، با افزایش قیمتها از سوی تکنوکراتهای غربی دولت تزویر و امید، در روزگار شکست برجام، تنبیه خواهند شد!

والسلام


جمعه 95 اردیبهشت 24 , ساعت 3:54 عصر

به نام خدا و برای خدا

در روزگار غریبی زندگی می کنیم، آنگاه که می بینیم که جریان زر و زور و تزویر با همراهی شیطان بزرگ، چگونه در مقابل ولی فقیهد و امام مسلمین می ایستد و ما محافظه کارانه سکوت می کنیم! شاهدیم که رئیس جمهورمان ادعای اخذ مدرک دکترای حقوق از انگلیس دارد و قادر به سخن گفتن به زبان انگلیسی نیست! اما وقتی رهبری نسبت به چگونگی آموزش زبان خارجی انتقاد می کند، بلافاصله جناب روحانی از فضائل و کرامات زبان انگلیس حرف می زند! وقتی رهبری می فرمایند؛ به مذاکره با آمریکا خوشبین نیستم، اما جناب روحانی سریعاً در مقابل سخنان رهبری اعلان خوشبینی می کند! و ما هم بی خیال از کنار آن می گذریم! آیا محافظه کار شده ایم؟!

اگر خوب به صحنه بنگریم، شاهدیم، که هر کجا حرکتی در جهت اجراء احکام دینی انجام می شود، جناب روحانی و دولتش در مقابل آن می ایستند! اگر قانون امر به معروف و نهی از منکر در مجلس تصویب می شود و برای اجراء به دولت ارسال می شود، جناب روحانی در مقابل آن می ایستد و از ابلاغ آن خودداری می کند! (این است نتیجه قانون دان ناصالح) رئیس جمهورمان تلاش دارد که اسلام رحمانی را که مدلی از اسلام آمریکائی است، به جای اسلام ناب محمدی(ص) بنشاند! اما نیروهای مؤمن به اسلام و انقلاب، اقدام ضد دین و ضد رهبری را می بینند، اما به دفاع برنمی خیزند؟! زیرا ما محافظه کاریم!و

وقتی رهبر معظم انقلاب اقدامات آمریکا را در بحث هسته ای دزدی و تصرف خانه ما می داند، ولی آقای روحانی در دفاع از کدخدا(آمریکا) می گوید؛ که خانه ما اصلاً سند نداشته است؟! امروز رهبری نظام اسلامی هر سخنی در مخالفت با لیبرالیسم و اسلام رحمانی بفرمایند، ظاهراً رئیس جمهورمان ماموریت ویژه دارند، که در مقابل آن سخن و رهنمود بایستند! و در طرف مقابل، عافیت طلبان انقلابی، یا در پشت سر رهبری قایم شده و یا در جلوی رهبری آنقدر قد خود را کوتاه می کنند، تا تیرهای زهرآگین جریان زر و زور و تزویر به رهبری اصابت نماید!، آیا این عمل محافظه کاری نیست؟!

نیروهای مؤمن به اسلام انقلاب نباید اجازه دهند که میدان برای تاخت و تاز جریان فاسد زر و زور و تزویر مهیا شود. در کدام کشور اجازه می دهند که یک رئیس جمهور این چنین بی محابا به شخص اول کشور بتازد! مگر ما مرده ایم که تمام هزینه های دفاع از دین و مملکت و دنیای اسلام را رهبری به تنهایی بپردازند؟! به نظر می رسد که جریان فتنه سال 88 کاملاً وارد میدان شده و با سرعت تمام در حال تاختن به باورها و ارزشهای انقلابی و اسللامی است و متأسفانه جریانهای انقلابی یا سکوت کرده و یا به نظاره نشته اند! آیا عمل امروز ما محافظه کاری قلمداد نمی شود؟!

امروز تنها هدف رئیس جمهورمان، بدون توجه به موضوع آن، تنها مخالفت با رهبری نظام است. وقتی مخالفت علنی با اسلام انقلابی دارد، معنی آن مخالفت با چرچمی است که امام حسین در عاشورا بلند کردند، آنجا که فرمودند: «اگر دین جدم پیامبر اکرم(ص) جز به شهادت من پا برجا نخواهد بود، پس ای شمشیرها مرا دریابید وقتی مخالفت جناب روحانی اینقدر صریح و شفاف است!، آیا نیروهای مؤمن و انقلابی باز هم باید محافظه کاری پیشه نمایند، تا رهبری عزیز به میدان بیاید؟! بس است محافظه کاری و سکوت! امام خمینی در جهت حافظت از انقلاب اسلامی فرمودند: «من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش می‌کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد.» (صحیفه امام ج 21 ص 93) امام خامنه ای ما را به حفاظت از راه امام و حاکمیت آن سفارش کرده و فرمود: «اگر  راه امام (ره) گم یا فراموش و یا خدائی نکرده عمدا" به کنار گذاشته شود، ملت ایران سیلی خواهد خورد.»

والسلام


جمعه 95 اردیبهشت 24 , ساعت 3:18 صبح

به نام خدا و برای خدا

وبلاگ وزنه سیاسی به دفعات متعدد، پیرامون مذاکرات هسته ای که به برجام منتهی شد، مطالب مختلفی را به محضر دوستان فضاین مجازی تقدیم نموده که امیدوارم در این عرصه به تکلیف خود عمل کرده باشم. حقیر در یادداشتهای مختلف تأکید کرده بودم که بخاطر اینکه رئیس جمهورمان آمریکا را کدخدای خود می داند لذا از نتیجه مذاکرات هسته ای آبی برای ایران گرم نخواهد شد و در نهایت هم آقای سیف رئیس بانک مرکزی ایران وقتی در واشنگتن بود و سایه حاج حسن روحانی را بالای سر خود ندید، گفت؛ که از برجام نصیب ایران هیچ است!

پس از سخنان آقای سیف، جریان زر و زور و تزویر در گل فرو رفته و از حاج آقا چاره جویی نمود، لذا هاشمی رفسنجانی رنج سفر را برگزید و در دانشگاه قزوین از برجام تمام قد به دفاع برخاست و گفت: «اگر دولت لیست مشکلات حل‌شده به واسطه برجام را منتشر کند، این افرادی که می‌گویند برجام دستاوردی نداشته به واسطه این دروغ بزرگ نزد خانواده خود نیز شرمنده می‌شوند.» اما وقتی قرار شد که از آن لیست بالا بلند! جناب رفسنجانی چند مورد را بشمارد، تنها گفت: «درهای بسته به لطف برجام، امروز باز شده است و کشتی‌ها به‌ سهولت در منطقه به حرکت درآمده‌اند که اینها از نتایج برجام استالبته حاج آقا می داند که آن کشتی ها ظاهراً خودروهای آمریکائی، آنهم برای قشر ثروتمند و اشرافی می آورند!!!ع

به دوستان عزیز کاربر توصیه اکید دارم که حتماً سخنان خانم وندی شرمن معاون وزیر خارجه آمریکا در مذاکرات هسته ای را مطالعه فرمائید، تا به واقعیاتهای پشت پرده برجام پی ببرید! پس از مطالعه متوجه خواهید شد، که برجام اصلی در همان اوائل دولت آقای روحانی که وعده حل مشکلات اقتصادی کشور را 100 روزه داده بود، در جلسات بسیار سرّی و محرمانه با آمریکا در غیبت 5 کشور دیگر به امضاء رسید و ادامه مذاکرات، صرفاً جهت تفسیر و کسب رضایت و امتیاز دهی به مابقی شرکاء بوده است! وقتی سخنان وندی شدمن را مطالع کنید آنگاه متوجه خواهید شد که جماعت مذاکره کننده ایرانی و شیطان بزرگ چه دل و قلوه ای به هم می دادند! و با خواندن سخنان شرمن است که متوجه عبور از خطوط قرمز می شوید! زیرا تیم مذاکره کننده ایرانی هیچگاه واقعیات اجراء برجام را به ملت گزارش نداده و علی رغم اینکه به رهبری اعلام کرده بودند کهت نتوانستند، برخی خطوط قرمز را حفظ کنند، اما در گزارش به ملت، مدام گفته اند که تمام خطوط قرمز مد نظر رهبری را در برجام رعایت کرده اند!

حال سئوالی که ملت باید پاسخ دهند، این است؛ وقتی رهبر معظم انقلاب در روز اول سال جاری خبر عبور از خطوط قرمز در برجام را به مردم دادند، پس چرا هیچگونه اعتراضی در قالب طومار و حتی شعار در نمازهای جمعه سراسر کشور علیه دروغگویان دولت اعتدال از سوی مردم صورت نگرفت؟! مگر ملت سالهای سال، منتظر رفع تحریمها نبودند! پس وقتی متوجه شدند که دولتشان به آنها گزارش دروغ داده، آیا سکوت در برابر هزینه تخریبه تأسیسات هسته ای که خسارت آن بالغ بر 35 میلیارد دلار است، جایز است؟! چرا هیچ کمپینی جهت دفاع از استقلال کشور تشکیل نمی شود؟! آیا ما محافظه کار نیستیم؟!

وضعیت دولت اعتدال همانند خانه ای است که گویند: روزی ملا در خانه ای رفت و از صاحبخانه قدری نان خواست دخترکی در خانه بود و گفت : نداریم ... ملا گفت: لیوانی آب بده ... دخترک پاسخ داد: نداریم ... ملا پرسید: مادرت کجاست: دخترک پاسخ داد : عزاداری رفته است ... ملا گفت: خانه شما با این حال و روزی که دارد باید همه قوم و خویشان به تعزیت به اینجا بیایند نه اینکه شما جایی به عزاداری بروید!

والسلام


چهارشنبه 95 اردیبهشت 22 , ساعت 1:16 صبح

به نام خدا و برای خدا

یکی از مشکلات اساسی گفتمان جبهه انقلاب به جریانها و احزاب و گروههای همسو برمی گردد، حقیر که بارها از نزدیک و دور با سران احزاب و و گروه های اصولگرا در تهران و استان محل زندگی خود جلساتی داشته ام، در چند سال گذشته رگه هایی از فرصت طلبی، نفوذ افراد احزاب رقیب و افراد فاقد بینش سیاسی را در بدنه جریان اصولگرائی دیده ام و متأسفانه سران احزاب اصولگرا در مرکز، نسبت به اعمال نامتوازن بدنه خود و پیرایش آن در استانها اقدامی صورت نمی دهند!

برای نمونه به قصه ی تلخی اشاره می نمایم. در مقطع قبل از انتخابات سال گذشته، جلسه ای با حضور کلیه احزاب(اصولگرا، ملی-مذهبی و اصلاح طلبان) در استانداری مرکزی تشکیل گردید، وقتی استاندار مرکزی(وابسته به بنیاد باران) و وابستگان به احزاب منحله مجاهدین انقلاب و مشارکت به رد صلاحیت برخی کاندیداهای مجلس دهم اعتراض داشتند و علیه اقدامات قانونی شورای محترم نگهبان سخنان تندی می گفتند، در کمال ناباوری شاهد بودیم که برخی از مسئولین احزاب اصولگرا، نه تنها از شورای نگهبان دفاع نکردند!، بلکه در میان کف و سُوت و تشویق فته گران 88  پرحرارتر از آنها به شورای نگهبان تاختند و بعد از جلسه هم به سخنان خود افتخار می نمودند! و تأسف بیشتر، آنجائی بود، که وقتی خبر این افتضاح سیاسی آن حزب اصولگرا به تهران مخابره شد، علی رغم اینکه چندمین تصمیم ناشایست آن فرد بود، ولیکن هیچ اقدامی نسبت به پاکسازی این فرد نفوذی و بی شعور سیاسی تاکنون صورت نگرفته است! و این قصه پرغصه در انتخاباتهای 12 سال گذشته مرتباً رُخ داده که برخی از احزاب اصولگرا، برخلاف تصمیمات جریان اصولگرای استان، خود سرانه کاندیداهای دیگری را انتخاب و انشقاق در جریان اصولگرائی استان را دامن زده اند!

از مسئولین جریانهای اصولگرای تهران انتظار است که وقتی می خواهند برای احزاب خود رابط و مسئول استانی انتخاب نمایند، توجه لازم به خاستگاه فکری و اجتماعی و شعور سیاسی افراد داشته باشند. مشاهده گردیده که یک حزب انقلابی و موفق در تهران، فردی را بعنوان رابط و مسئول حزب خود در استان مرکزی انتخاب کرده که آن فرد در انتخابات سال 76 و 80 به رئیس جمهور وقت رأی داده است!

وقتی جریان رقیب اصولگرا، برای جاری نمودن صیغه عقد فرزند خود به سران فتنه 88 مراجعه می کند، اما در درون جریان اصولگرائی افراد  نفوذی وارد می شوند و سران احزاب تهران نشین هم به نظرات خیرخواهانه  توجه نمی کنند! آیا اصولگرایان باید انتظار معجزه و پیروز شدن در انتخابات مجلس را داشته باشند؟! وقتی سرداری در شهرستان اراک ادعای انقلابی گری داشته باشد و در مرحله اول خود را بازنده انتخابات بداند! اما در مرحله دوم انتخابات، تصویرش در کنار ملی-مذهیها در حمایت از لیست امید قرار بگیرد، باید فاتحه این اصولگریان بی اصول را خواند!

گویند؛ گاهی وقتها نباید بعضی حرفها را زد ... باید بعضی حرفها را خورد ... و "دل" چه می کشد بین این زد و خوردها...

والسلام


چهارشنبه 95 اردیبهشت 22 , ساعت 12:5 صبح

به نام خدا و برای خدا

معمولاً سفرهای مسئولین ارشد کشوری هزینه های قابل توجهی به مردم تحمیل می کند و به همین خاطر، این سفرها اگر نفعی برای مردم و آند سامان نداشته باشد، نامشروع خواهد بود! در همین رابطه، آقای هاشمی رفسنجانی در روز چهارشنبه در سفری دو روزه به رشت می روند و این سفر حتماً با انواع و اقسام بادیگاردها همراه است و مسئولین استانی هم اجباراً باید وقت اختصاصی ملت را برای استقبال از حاج آقا قرار دهند و گر نه با خشم و غضب اعتدالی روبرو خواهند شد!

در این خصوص سئوالی مطرح است! که اگر رئیس مجمع تشخیص مصلحت برای سخنرانی به دیار رشت می روند، نیاز به رسانه ای شدن نیست! و اگر قصد دیگری از این سفر دارند که ربطی به مسائل کشوری و آن استان ندارد، بازهم نباید موضوع رسانه ای شود و هزینه سنگین آن به ملتع تحمیل گردد! و اگر سفر جناب رفسنجانی همانند سفر ایام عید، که برای خوشگذرانی و تفریح به کیش رفته بودند، باز هم نباید رسانه ای می شد! در هر صورت سفر رئیس مجمع تشخیص مصلحت به رشت سئوال برانگیز و هزینه آن از جیب مردم قابل قبول نیست!

سابقآ که حاج آقا رفسنجانی قبل از فتنه سال 88 ،رئیس مجلس خبرگان رهبری بود، به مناسبت و منظور خاصی به دیار شمال سفر می کرد و عده ی هم که تعداد آنها قابل توجه بود، شبانه در بعضی از ویلاهای از پیش رزرو شده به حاج آقا می پیوستند، اما هیچگاه این سفرها رسانه ای نمی شد! لذا حالا که این سفر مهم! رسانه ای شده و ملت و نخبگان جامعه مجبورند هزینه سنگین آن را بپردازند، پس مردم حق دارند که از رمز و راز این سفر مشکوک مطلع گردند!ا

مردم می خواهند بدانند! که رئیس مجمع تشخیص مصلحت، برای چه منظوری با کهولت سن، رنج سفر به رشت را به خود تحمیل می کند! اگر بدنبال ریاست بر مجلس خبرگان رهبری است! که منتخبین ملت باید در محل مجلس خبرگان ریاست آن را برگزینند! و اگر موضوع ریاست مجلس شورای اسلامی را دنبال می کند، باید گفت که این مسئله از وظایف برگزیدگان مردم است و دخالت حاج آقا در این مسئله ناپسند و نامشروع می باشد! و شاید حاج آقا رفسنجانی همانند سفر کیش که هم نوا با آمریکائیها با آزمایش موشکی مخالفت ورزید، می خواهند پروژه جدیدی را کلید بزند! و محل آن را در رشت قرار داده است! هر چند که حاج آقا اخیرآ اعلام کرده، که بعد از نجات کشور از دست احمدی نژاد، قصد دارد خود را برای مردن در اختیار عزرائیل قرار دهد. باشد که قبول افتد.

والسلام


سه شنبه 95 اردیبهشت 21 , ساعت 9:12 صبح

به نام خدا و برای خدا

آقای حسن روحانی در هفته معلم، در بین معلمین کشور درخواستی عجیبی را مطرح کرد که با روح انقلاب اسلامی و تفکر شیعی منافات دارد،ع ایشان گفتند: «معلمین ما باید برای جوانان ما تشریح کنند که ما انقلاب اسلامی داریم و ما در پی اسلام انقلابی نیستیم، همان‌هایی که معتقد به اسلام انقلابی بودند قاتل آن معلم بزرگوار و همان گروهک‌ها بودند که ایشان را به شهادت رساندند

آنچه که در صفحه 45 کتاب پیرامون انقلاب اسلامی شهید مطهری آمده، با آنچه که جناب روحانی در نفی اسلام انقلابی دنبال می کند، کاملاً متضاد است، زیرا شهید مطهری در این گفتار، نفی اسلام انقلاب را نپسندیده، بلکه حرف استاد شهید این است که نباید در برابر اسلام، مبارزه را اصل قرار داد و مبنا تنها مبارزه باشد، ولذا دستور جناب روحانی به معلمین کشور شبیه یک کودتای نرم علیه تفکر اسلام انقلابی و امام خمینی و اصل انقلاب است و با این تفکر لیبرال غربگرا، مرگ بر آمریکا گفتن ممنوع و اسرائیل نباید از بین برود!!!

اگر عنصر مبارزه و جهاد را اسلام بگیریم و اسلام انقلابی را از صحنه خارج کنیم همان مهندسی معکوس آقای فرانسیس فوکویاما در تقابل با عاشورای حسینی و نهضت انتظار شکل می گیرد و با نفی اسلام انقلابی، شاه سلطان حسین بدون درگیری نظامی، اصفهان را به محمود افغان یاغی تسلیم می نماید! اما اگر روح اسلام انقلابی در کالبد جامعه و مردم باشد، حماسه نهم دی آفریده می شود و فتنه های بزرگتر از فتنه سال 88 در نطفه خفه می شوند و لذا حسن روحانی رمز شکست فتنه 88 را بخوبی می داند!مک

با این توضیح کوتاه، ضرورت دارد که خواستگاه تفکری آقای روحانی مورد بررسی قرار گیرد، تا سهوی و یا عمدی بودن آن مشخص شود! هر گاه کسی بگوید؛ آمریکا کدخدای ده است و بستن با کدخدا راحت تر است! و کربلا را محل مذاکره بداند و صلح امام حسن را جهت زمین گیر کردن انقلاب اسلامی در برابر شیطان بزرگ مطرح کند و از آن طرف نیروهای مدافع اسلام و انقلاب را افراطی بخواند و آب خوردن و رفع مشکل بیکاری را از آمریکا طلب نماید و اقتصاد مقاومتی را به بازی بگیرد! آیا این تفکر بدنبال اسلام منهای مبارزه و جهاد نیست؟! آیا این تفکر به همراه پدر خوانده دولت(هاشمی رفسنجای) بدنبال پیاده کردن طرح فوکویاما بر علیه ولایت فقیه نیستند؟! خ

برای اثبات این مدعا به بخشی از نظریه آقای فرانسیس فوکویاما اشاره می نمایم که می گوید:«شیعه، پرنده‌ای است که افق پروازش خیلی بالاتر از تیرهای ماست. پرنده‌ای که دو بال دارد: یک بال سبز و یک بال سرخ.این پرنده، زرهی به نام ولایت پذیری به تن دارد و قدرتش با شهادت دو چندان می‌شود. شیعه، عنصری است که هر چه او را از بین می‌برند، بیشتر می‌شود..

فوکویاما بال سبز این پرنده را مهدویّت و عدالت خواهی و بال سرخ را شهادت‌طلبی که ریشه در کربلا دارد و شیعه را فنا ناپذیر کرده است، معرفی می‌کند و بعد سوم شیعه را ولایت فقیه معرفی می کند

فوکویاما می گوید: «مهندسی معکوس برای شیعیان این است که ابتدا ولایت فقیه را خط بزنید. تا این را خط نزنید، نمی‌توانید به ساحت قدسی کربلا و مهدویّت تجاوز کنید... برای پیروزی بر یک ملّت باید میل مردم را تغییر داد... ابتدا ولایت فقیه را خط بزنید، در گام بعد، شهادت طلبی این‌ها را به رفاه‌طلبی تبدیل کنید. اگر این دو تا را خط زدید، خود به خود اندیشه‌های امام زمانی از جامعة شیعه رخت می‌بندد... شما بیایید برای غرب هم امام زمان و کربلا و ولی فقیه بتراشید

والسلام


سه شنبه 95 اردیبهشت 21 , ساعت 12:19 صبح

به نام خدا و برای خدا

در دورانی که تکنوکراتها دولت را بدست گرفته و بدنبال تصاحب سایر مراکز تصمیم گیر و تصمیم ساز نظام اسلامی می گردند تا از آن طریق، به جنگ با اسلام انقلابی برخیزند و زمینه سازش و وابستگی به غرب را فراهم نمایند، لذا روشنفکر اسلامی باید به فکر حفظ سرمایه عظیم انقلاب اسلامی باشد، زیرا در جبهه بزرگ انقلاب اسلامی، رسالت ما زمینه سازی انقلاب بزرگ جهانی حضرت بقیة الله است، پس نباید اجازه دهیم، این سرمایه عظیم که بخشی از آن با تقدیم بیش از 200 هزار شهید بدست آمده، در غفلت ما مورد دستبرد جریان اشرافی و تکنوکراتهای دولت اعتدال قرار گیرد!ا

 وقتی رئیس جمهورمان، کربلا را محل مذاکره بداند و صلح امام حسن را دوای درد امروز ایران بخواند و اسلام انقلابی را قاتل شهید مطهری معرفی کند و با بهره گیری از التقاط، جهاد و مبارزه را که یکی از عناصر فروع الدین اسلام است، برنتافته و راه سازش با غرب و در رأس آن شیطان بزرگ را دنبال نماید، پس باید جبهه انقلاب اسلامی راحت طلبی و انفعال را کنار بگذارد و استراتژی خود را بر اساس فرمان امام راحل، که فتح سنگرهای کلیدی جهان است قرار دهد. امام خمینی فرمودند: «من با اطمینان می گویم؛ اسلام ابرقدرتها را به خاک مذلت می نشاند. اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را یکی پس از دیگری، برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد.» (صحیفه امام ج .2ص 325)

پس از برگزاری انتخابات 7 اسفند سال گذشته، استراتژی گفتمان سازش و وابستگی(اعتدال)، فعال گردیده و بی محابا جبهه انقلاب اسلامی را مورد هجومع قرار داده و لذا؛ گفتمان اسلام ناب محمدی(ص) نباید دچار گسست و انفعال شود. باید به نقد عملکرد خود بپردازیم، زیرا جبهه انقلاب اسلامی باید در فکر حاکمیت قرآن بر دنیا باشد. خمینی کبیر این تکلیف را بر دوش ما نهاده و فرمودند:  «روشنفکران اسلامی با وحدت و انسجام و احساس مسؤولیت و عمل به وظیفه سنگین هدایت و رهبری مردم، می توانند دنیا را در قبضه نفوذ و حاکمیت قرآن درآورند و جلو این همه فساد و استثمار و حقارت مسلمین را بگیرند و از لانه کردن شیاطین کوچک و بزرگ، خصوصاً آمریکا در ممالک اسلامی, جلوگیری کنند.» (صحیفه امام ج 20 ص 118)

با این مسیر روشنی که پیر سفر کرده انقلاب در برابر دیدگان ما قرار داده، پس چرا جبهه مدافعان استقلال و وحدت کشور، منفعلانه به صحنه می نگرند و منتظر معجزه هستند؟ مگر همین جبهه انقلاب، مجلس هفتم را رقم نزد؟ مگر جبهه انقلاب اسلامی در سال 84 بر جریان زر و زور و تزویرپیروز نشد؟ مگر فتنه گران سال 88 با مدیریت بی سابقه و مثال زدنی رهبری و حماسه سرایان نهم دی به زباله دان فرستاده نشدند؟! پس چرا غفلت نمودیم تا فتنه گران و تکنوکراتهای اعتدال و غربگرا، بار دیگر نظام اسلامی را با چالش سازش و وابستگی به شیطان بزرگ مواجه نمایند!، لذا ضرورت دارد که در کنار هم بنشسته و به نقد عملکرد جبهه انقلاب اسلامی بپردازیم.

والسلام


شنبه 95 اردیبهشت 18 , ساعت 11:6 عصر

به نام خدا و برای خدا

بار دیگر دلیر مردان سپاه اسلام در شهر خان طومان استان حلب سوریه در پاسداری از حرم آل الله حماسه آفریدند و جمعیت از آن دلیر مردان آسمانی شدند و لذا وبلاگ وزنه سیاسی شهادت جمعی از دلاور مردان سپاه کربلای استان مازندران و تعدادی از رزمندگان حزب الله لبنان و لشکر فاطمیون افغانستان، که در مصاف با خون آشامان نوادگان ابوسفیان، عاشقانه به سوی خدا پر کشیدند را به پیشگاه حضرت ولی الله العظم امام عصر(عج) و رهبر عظیم الشأن انقلاب و خاندان معظم آن مهاجران شهید تبریک و تسلیت عرض می نمایم.

رهبر معظم انقلاب در مقطعی که با خاندان تعدادی از شهداء مدافع حرم دیدار داشتند به آنان فرمودند: «حقیقتاً هم شهدای شما، هم خانواده ها، پدران، مادران و فرزندان آنان، حق بزرگی بر گردن همه ی ملت ایران دارند. این شهدا امتیازاتی دارند؛ یکی این است که اینها از حریم اهل بیت در عراق و سوریه دفاع کردند و در این راه به شهادت رسیدند...

امتیاز دوم این شهدای شما این است که اینها رفتند با دشمنی مبارزه کردند که اگر اینها مبارزه نمی کردند، این دشمن مین آمد داخل کشور... اگر جلویش گرفته نمیشد، ما باید اینجا در کرمانشاه و همدان و بقیه ی استانها  با اینها می جنگیدیم و جلوی اینها را می گرفتیم، در واقع این شهدای عزیز ما جان خودشان را در راه دفاع از کشور، ملت، دین، انقلاب اسلامی فدا کردند.

امتیاز سوم هم این است که اینها در غربت به شهادت رسیدند. این هم یک امتیاز بزرگی است. این هم پیش خدای متعال فراموش نمی شود.»

در این ایام، عده ای سر به آستان دوست نهاده و برای دفاع از حریم اهل بیت و امنیت کشورمان، هزاران کیلومتر دورتر از مرزهایمان با سپاهیان ابوسفیان، معاویه و یزید، که به نیابت از شیطان بزرگ و رژیم صهیونیستی آمده اند، به مبارزه برحاسته و برخی به شهادت می رسند، ولیکن در عجبمک که آقایان علی لاریجان و محمدرضا عارف هر روز معرکه ای بر پا می کنند و با گسیل نمایندگان مجلس دهم، بدنبال تصاحب ریاست مجلس شورای اسلامی هستند؟! امروز، فدائیان سپاه اسلام و حزب الله لبنان و حزب الله سوریه از جان خود می گذرند و شهادت را قهرمانانه و مظلومانه در آغوش می گیرند، اما در عجبم حاج حسن روحانی که از زندگی اشرافی برخوردار است، به نفع نوادگان ابوسفیان و شیطان بزرگ با اسلام انقلابی مخالفت می ورزد و به حمایت از فرهنگ روباه پیر، در مقابل ولایت فقیه می ایستد؟!

خدایا؛ هر چقدر در قنوت نمازهایم "اَللَّهم الرزقنا توفیق شَّهادة فی سَبیلک" خواندم، اما در عجبم که مرا در کربلای پنج تا مرز شهادت کشاندی، ولی از آن محرومم گردانیدی؟!

ساقیا امشب صدایت با صدایم ساز نیست / یاکه من بسیار مستم یا که سازت ساز نیست

ساقیا امشب مخالف می نوازی تار من / یا که من مست و خرابم یا که تارت تار نیست

والسلام


   1   2   3   4      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ