سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدا خرد را نزد کسى به ودیعت ننهاد ، جز که روزى او را بدان نجات داد . [نهج البلاغه]
 
شنبه 95 اردیبهشت 18 , ساعت 3:21 صبح

به نام خدا و برای خدا

پس از تذکر رهبر معظم انقلاب در خصوص استحاله فرهنگی دشمن از طریق آموزش زبان انگلیسی، به یک باره رئیس جمهور برآشفت و تکلیفه روباه پیر بر دوشش سنگینی کرد و در جمع معلمان کشور با مثالی که موجب تمسخر نخبگان سیاسی-فرهنگی جهان و کشور شد، ادعا کرد که پیشرفت کشور هندوستان که چند ده سال، تحت سیطره استعمار پیر انگلیس بوده، "بخاطر آشنائی مردم هند با آموزش زبان انگلیسی بوده است!" جالب اینجا است که حاج حسن روحانی که به شدت شیفته فرهنگ غرب است، اصلاً نمی تواند انگلیسی سخن بگوید و عجیب این است که ادعا می کند،مقطع کارشناسی ارشد و دکتری را در انگلستان تحصیل کرده و حقوقدان است و رساله دکتری خود را هم به زبان انگلیس نوشته!، اما چرا به انگلیسی نمی تواند سخن بگوید؟!

بحث حقیر مربوط به دانستن یا ندانستن زبان انگلیسی توسط رئیس جمهور نیست، سخن این است که چرا آقای روحانی طی مدت نزدیک به سه سال که از ریاست جمهوریش می گذرد، احساس تکلیف انگلیسی به ایشان غلبه نکرده و تنها پس از سخنان امام خامنه ای پریشان حال شد و به دفاع از فرهنگ و زبان انگلیسی پرداخت؟! پاسخ این است، که جناب روحانی طی این مدت آنقدر کشور و خود را سرگرم بازی برد-برد نمود تا کدخدا همه چیز را بُرد!!! و لذا حالا که بازی را به دروغ سه بر دو برده و فرصت یافته، پس باید به مشکلات اصلی کشور! (تکلیف انگلیسی) بپردازد تا هم کدخدا را راضی کند و هم مردم را سرگرم نماید!غ

به نظر می رسد که کله جریان زر و زور و تزویر در خمره برجام گیر افتاده و قیل و قالی به پا کرده، تا وحدت جامعه را شکسته و فضای دوقطبی بر کشور حاکم نماید! و وقتی رهبر عزیز انقلاب برجام و اعتماد کنندگان به کدخدا(آمریکا) را بخوبی مدیریت نمودند و تمام مسیر سؤاستفاده و بهانه را بر روی ناتوانان دولت اعتدال بستند، لذا این جریان برای تداوم قدرت خود، اینگونه چاره اندیشی نموده، که تنها با ایستادن در مقابل نظرات رهبری نظام است که می شود وحدت جامعه را گسست و مردم را سرگرم مناقشه و دعواهای بی حاصل نمود و در نهایت با این دست آویز، استراتژی فشار از بیرون و چانه زنی در داخل را برای تحقق برجامهای 2و3و4 را کلید زد تا زمینه نفوذ آمریکا را مهیا نماید!

در پیچ بزرگ تاریخی، همانگونه که اوضاع عراق، یمن، سوریه و لیبی پیچیده است، جریان زر و زور و تزویر تلاش دارد تا برای رسیدن به اهداف خود، اوضاع داخلی کشور را به سمت دو قطبی شدن پیش ببرد، زیرا با شکست در برجام هیچ امیدی برای ریاست جمهوری 4 ساله دوم حسن روحانی وجود ندارد. لذا لیبرالیسم غربی که قصد حاکم نمودن شیطان بزرگ را بر این مملکت دارد، بارها با حماسه سازی، ملت ایران شکست نصیبشان گردیده است. پس رئیس جمهور احساس تکلیف انگلیسی نکند و به راه انقلاب اسلامی باز گردد، تا سرنوشتی همانند بنی صدر و محمد خاتمی نصیبش نگردد.

السلاوم 


جمعه 95 اردیبهشت 17 , ساعت 4:20 عصر

به نام خدا و برای خدا

چرا افرادی که چندین بار به شبکه های مختلف تلوزیونی آمدند و از رجام تمام قد دفاع کردند، دیگر به مناظره نمی آیند؟ چرا به غیر ازح مشتی مواجب بگیر دولتی، کس دیگری حاضر نیست از برجام دفاع کند؟ چرا اساتید دانشگاه پس از درخواست عاجزانه رئیس جمهور از روز اول حاضر نشدند آبروی خود را فدای توافقات هسته ای حسن روحانی بگذارند؟! اگر برجام آفتاب تابان است چرا این آفتاب نوری ندارد و تهدیدات شیطان بزرگ را علیه کشورمان افزایش داد؟!

اخیراً پیروز مجتهد زاده کارشناس مسائل سیاست خارجی کشورمان که تا همین اواخر از برجام دفاع می کردند زبان به اعتراض گشوده و گفت: «من خودم جزو افرادی بودم که زحمت کشیدم و از جان خود مایه گذاشتم تا از اصل مذاکرات دفاع کنم و آبروی خود را به خاطر دفاع از برجام به خطر انداختم اما حالا من همان انسان هستم و می گویم، که همه آن دفاعیات و همه آن حمایت های من بیهوده بوده است. چراکه الان حاصل کار را می بینم که جز یک مشت نمایش های عوام فریبانه، چیزی به دست نیامده است

آقای مجتهد زاده در ادامه می گوید: «آقای ظریف در سوریه اعلام کرد که با جان کری وزیر امور خارجه آمریکا به تفاهم های گسترده ای دست یافته است، بدون اینکه حد و حدود این تفاهم گسترده روشن باشد. پس چه شد این تفاهم گسترده؟ اینکه امروز اموال ایران به غارت می رود حاصل آن تفاهم گسترده شماست؟»ع

با اینکه هزینه بسیار سنگینی برای توافق هسته ای با آمریکا پرداخت نموده ایم، لکن ملت شریف ایران اولاً شاهد تدبیر و مدیریت بی نظیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در پرونده برجام بودند و ثانیاً شیطان بزرگ را با اصرار فراوان جریان لیبرال غربگرای دولت اعتدال بار دیگر در بوته آزمایش قرار دادند و لذا حق آن است که ملت غیور ایران یقه مقصرین افتضاح برجام را رها نکرده و خسارت سنگین مادی و معنوی را که بر تأسیسات هسته ای و استقلال کشورمان وارد گردیده، باز ستانند.

وضعیت دولت اعتدال در برجام همانند آن فرد است که خروس ملا را دزدیده بود، گویند: یک روز شخصی خروس ملا را دزدید و در کیسه اش گذاشت. ملا که دزد را دیده بود، به تعقیب او پرداخت و یقه اش را گرفت و گفت: خروسم را بده! دزد گفت: من خروس ترا ندیده ام! ملا دفعتا دم خروس را دید که از کیسه بیرون زده بود! به دزد گفت: درست است که تو راست می گویی ولی این دم خروس که از کیسه بیرون آمده است، چیز دیگری می گوید!!!!!

والسلام


پنج شنبه 95 اردیبهشت 16 , ساعت 10:52 صبح

به نام خدا و برای خدا

آقای حسن روحانی 15 اردیبهشت 95 گفت: «ما انقلاب اسلامی داریم و ما در پی اسلام انقلابی نیستیم.»ع

اظهارات ناشیانه رییس جمهور بار دیگر خبرساز شد و حاج حسن ناتوان در حل مشکلات کشور، بار دیگر نوک حمله فریب خود را به قلب اسلام انقلابی روانه کرد تا سرسپردگی خود به تفکر لیبرالیستی را در نزد کدخدا(آمریکا) اثبات نماید! البته طرح اسلام انقلابی، گفتمان دیگری از اسلام رحمانی است، که رهبری بر دهان گوینده آن کوبیدند!

البته نیروهای مؤمن به اسلام و انقلاب با بصیرت انقلابی، صاحب این تفکر غیر انقلابی و مجذوب لیبرالیسم را بخوبی می شناسند و از عمق دوستی و نشستهای محرمانه ایشان با دشمنان اسلام انقلابی کاملاً مطلعند.

 مگر می شود پذیرفت کسی که در دوران دفاع مقدس مسئولیت مهم پدافند هوایی را بعهده داشته باشد، اما مدام در مخالفت با ادامه جنگ اقدام نماید؟! اگر برگزاری جلسه محرمانه حسن روحانی در دوران دفاع مقدس با برخی مقامات رژیم صهیونیستی برای مقابله با تفکر اسلام انقلابی امام خمینی درست باشد، باید در خصوص ادامه ریاست جمهوری ایشان تصمیم گرفته شود!

وقتی آقای حسن روحانی کربلا را محل مذاکره و صلح امام حسن را یگانه راه برون رفت ایران از وضعیت فعلی می داند! آیا این تفکر آلوده می تواند مبلغ اسلام انقلابی باشد؟! مگر حسن روحانی سید حسن نصرالله است که در مقابل اسلام آمریکائی بایستد؟! آیا کسی که تمام تخم مرغهای خود را در سبد مذاکرات هسته ای چیده و امروز بخاطر بدعهدی آمریکا در گل و لای برجام تا زیر گردن فرو رفته! می تواند مدافع اسلام انقلابی و اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم باشد؟!ع

هر چند، آقای روحانی مدال شجاعت در پایان جنگ دریافت نموده لکن ایشان هیچگاه مرد حضور در خطوط مقدم نبرد جبهه ها نبوده و لذا امروز نباید از ایشان انتظار داشته باشیم که از حریم اسلام انقلابی عاشورای حسینی دفاع نماید!

وضعیت آقای روحانی در برجام همانند سران فتنه شده، که در جلسات محدود می گفتند؛ که امکان تقلب در انتخابات سال 88 وجود نداشته اما در پیشگاه ملت حاضر به اعتراف نبودند لذا جناب روحانی هم می داند که در برجام شکست خورده، اما جرأت اعلام آن را در نزد ملت ندارد و برای فرار از شکست مفتضحانه برجام مجبور است همانند خلف ناصلح خود یعنی محمد خاتمی هر روز معرکه و بحرانی را با هدایت جریان انحرافی دولت علیه اسلام انقلابی کلید بزند، تا اذهان مردم را از خواسته های اصلی منحرف نماید! و این است هنر جریان نفاق!!!

شاید این راهکار باعث خرسندی آقای روحانی شود، که مردم طی یک راهپیمائی سراسری به دولت اعتدال اعلام نمایند که ما از برجام هیچ توقع توقعی نداریم و انتظار خدمت هم از دولت نخواهیم داشت، ولذا مملکت را در این پیچ مهم و حساس تاریخی دچار دوقطبی و بحران ننمائید و شر مرسانید!

والسلام


چهارشنبه 95 اردیبهشت 15 , ساعت 10:51 عصر

به نام خدا و برای خدا

جناب آقای نوبخت یا همان همه فن حریف دولت اعتدال و اجراء کننده اوامر حاج آقا رفسنجانی، پس از اعترافات رئیس بانک مرکزی مبنی بر اینکهه نصیب ایران از برجام هیچ بوده، به جمع دلواپسان برجام پیوست و گفت: «نباید رفع همه مشکلات رو از بـــــرجــــام انتظار داشته باشیم . از بــــرجـــام باید به اندازه بـــرجـــام انتظار داشت.»

مردم زندگی روز مره خود را داشتند و تحریمهای کدخدا(آمریکا) هم نتوانسته بود در اراده ملت مقاوم ایران اثر بگذارد، اما در سال 92 وقتی که جریان لیبرال غربگرا قوه مجریه را بدست گرفت، به یکباره فریاد جیغ بنفش دولت اعتدال، این پیام را آمریکا مخابره کرد؛ که خزانه کشور ایران خالیست و سازمان دفاعی کشور هم نمی تواند 10 دقیقه در برابر آمریکا مقاومت نماید و به داخل کشور هم گفتند؛ که ما با مهارت و قدرتی که در دیپلماسی داریم به پاسپورت ایرانی عزت خواهیم داد و مراودات را با تمام دنیا رونق می بخشیم و با لغو تحریم است که تمام مشکلات کشور از آب آشامیدنی تا اشتغال و ریزگردها و ارتباط بانکها را حل می کنیم و لذا با این اعتقاد کدخدا پسند، مذاکره با شیطان بزرگ را با قرارهای ماقبل خود در مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت آغاز کرده و پس از 23 ماه مذاکره و لبخندها مضحک آقای ظریف برجام نافرجام متولد شد.ت

دولت بی تدبیر مدعی تدبیر! برای رسیدن به اهداف کثیف خود در انتخابات 7 اسفند 94 بدون توجه به تذکرات مکتوب رهبر معظم انقلاب مبنی بر اخذ تضمین کتبی از رئیس جمهور آمریکا و اروپا، خطوط قرمز را درنوردید و برجام را اجراء کرد که نتیجه آن، ذلت گدائی امروز است که مسئولین مرتبط با مذاکرات هسته ای مدام با دریافت مأموریتهای چند هزار دلاری راهی آمریکا می شوند و برای اندک تعهدات کدخدا، سر بر آستان شیطان بزرگ می سایند!

در این وجیزه به آقای نوبخت می گویم؛ که بخش قابل توجهی از نخبگان و مردم بر خیانت دولت اعتدال در مذاکرات هسته ای و برجام واقف بودند و انتظاری از برجام نداشتند ولیکن رئیس جمهور با وعده های پوچ خود، ملت را نسبت به نتیجه مذاکرات و حل مشکلات اقتصادی شرطی نمود و کشور کاملاً تعطیل و همه را چشم به راه شاهکار! و دست پخت دولت به انتظار نگه داشته بودند و لذا این دولت بی تدبیر بود,h که برجام را هدیه خدا و آفتاب تابان می دانست! نه ملت. پس زبان در کام نگه دارید و بیش از این در باره برجام سخن مگوئید و ملت بزرگ ایران را بخاطر داشتن مسئولینی نالایق و تشنه قدرت، در نزد جهانیان شرمنده نکنید! پس خاموشی گزینید که ملت می داند برجام چیست؟!!!

جریان نفاق در مذاکرات هسته ای آنقدر به دشمن امتیاز داد که امروز نمی تواند حقوق ملت ایران را باز ستاند لذا در حدیثی زیبا امام صادق علیه السلام وصف حال جریان نفاق را برشمردند و فرمودند: سه خصلت است که در هر کس باشد منافق است هر چند روزه بگیرد و نماز بخواند 1-زمانی که خبر دهد دروغ بگوید، 2-هنگامی که وعده دهد تخلف ورزد، 3-زمانی که امانتی به او بسپارند خیانت نماید.

« تحف العقول صفحه 377»

والسلام


چهارشنبه 95 اردیبهشت 15 , ساعت 8:4 صبح

به نام خدا و برای خدا

علی یونسی مشاور و دستیار رئیس جمهور در 14 اردیبهشت 95 خبر از بداخلاقی بخشی از جریان غیرانقلابی داده که خواستار پیادهخ شدن جناب روحانی از کرسی ریاست جمهوری در سال 96 هستند، زیرا آنها اعتقاد دارند که روحانی در انتخابات خبرگان رهبری رأی اول را کسب نکرده و اکثر وعده های جناب روحانی در خصوص برجام مبنی بر رفع تمامی تحریمها کذب بوده و حنای ایشان در انتخابات سال 96 در نزد مردم رنگی نخواهد داشت و لذا چاره کار را در این دیده اند که آقای حسن روحانی رئیس جمهور 4 ساله باشد و در سال 96 پاستور را برای همیشه ترک نماید!

جناب روحانی که در طی مذاکرات هسته ای همواره به تطهیر و بزک کردن آمریکا می پرداخت، هیچگاه فکر نمی کرد که کدخدا اینقدر نمک نشناسی کند و در مقابل انهدام مراکز هسته ای کشورمان، لغو تحریمها به پهلوگیری چند کشتی در بنادر و عودت مبلغ ناچیزی از دارائیهای ایران خلاصه شود و لذا زیبنده حال روز ناخوش و پریشان جناب روحانی که مجبور است صندلی ریاست جمهوری را در سال 96 ترک کند، باز نشر داستان ما و کدخدا، اثر زیبا و بیاد ماندنی جناب محمد رضا سرشار(نوشته شده در سال 92) است که تقدیم کاربران عزیز می نمایم؛ داستان از این قرار است:ب

 ما فرفره نداشتیم. بچه‌های کدخدا داشتند، اما همبازی ما نبودند که دست ما بدهند. مسعود و مجید نقشه‌اش را کشیدند و مصطفی بند و بساطش را جور کرد. ما که فرفره‌دار شدیم، لبخند نشست روی لبهای بابابزرگ(امام خامنه ای). گفت: «دیدید می‌شود، می‌توانید!»

از ترس بچه‌های کدخدا، داخل خانه فرفره بازی می‌کردیم. مبادا ببینند و به تریج قبایشان بربخورد. اما خبرها زود در دهکده ما می‌پیچید. خبر که به گوش کدخدا رسید، داغ کرد. گفت: «بیخود کرده‌اند. بچه رعیت را چه به فرفره بازی.» و گیوه‌اش را ورکشیده بود و آمده بود پیش عمو محمد(خاتمی) به آبرو ریزی.

(بعداً شنیدیم که همان روز، کدخدا دم گوش میرآب گفته: «این اول کارشان است. فردا همین فرفره می‌شود روروک و پس فردا چرخ چاه.» بیشتر موتور پمپ‌های آب ده، مال کدخدا بود.)

عمو محمد که صدایمان کرد، فهمیدیم کار از کار گذشته. فرفره را برداشت و گذاشت داخل گنجه. درش را قفل کرد و کلیدش را داد دست بچه‌های کدخدا(آژانس انرژی اتمی). که خیالشان راحت باشد از نبودن فرفره.

رفتیم پیش بابابزرگ با لب و لوچه آویزان. فهمید گرفتگی حالمان را. عموها را صدا زد. به عمو محمد گفت: «خودت کلید را دست کدخدا دادی و خودت پس می‌گیری.» عمو محمد مرد این حرفها نبود. همه‌مان می‌دانستیم. بابابزرگ گفت: «بروید و قفل گنجه را بشکنید.» عمو محمود(احمدی نژاد) گفت: «کی برایتان فرفره خرید؟ کدخدا؟!» گفتیم: «نه عمو جان! خودتان که می‌دانید، خودمان ساختیم!» گفت: «دیگر بلد نیستید بسازید؟» گفتیم: «چرا!» گفت: «بهترش را بسازید.» و رفت در خانه کدخدا به داد و بیداد. صدای بگومگویشان ده را برداشت. این وسط ما، قفل گنجه را شکستیم و بهترش را ساختیم.ت

بچه‌های کدخدا فهمیدند. کدخدا گر گرفت. داد زد: «یا فرفره یا حق آب!» و به میرآب گفت که آب را روی زمینهای همه‌مان ببندد. کار سخت شد. عموها از هزار راه ندیده و نشنیده، آب می‌آوردند سر زمین. که کشتمان از بی‌آبی نسوزد. مسعود(شهید علیمحمدی) را گرفتند و کتک زدند. زورمان آمد. مجید به تلافی‌اش، روروک ساخت. کدخدا گفت که گندم و تخم‌مرغ هم ازمان نخرند. مجید(شهریاری) و مصطفی(شهید احمدی روشن) را هم گرفتند و زدند. صدای عمو محمود، هنوز بلند بود اما گوشه و کنایه‌ها شروع شد. عمو حسن(روحانی) جمعمان کرد و گفت: «این جور نمی‌شود، هم فرفره شما باید بچرخد و هم زندگی ما.» از بابابزرگ رخصت گرفت و قرار شد برود و با خود کدخدا(آمریکا) حرف بزند. وقتی که برگشت، خوشحال بود. گفت: «قرار شده روروک را خراب کنیم اما فرفره دستمان باشد. آنها هم تخم‌مرغمان را بخرند و هم کمی آب بدهند.» بابابزرگ گفت: «کدخدا سر حرفش نمی‌ماند.» عمو حسن گفت: «قول داده که بماند. ما فرزندان شماییم. حواسمان هست!»ه

بچه‌های کدخدا آمدند و روروک را، جلوی چشمهای خیس ما، خراب کردند. عموحسن آمد و فرفره را گذاشت پیش دستمان و رفت که با کدخدا قرار و مدار بگذارد. دل و دماغی نداشتیم برای چرخاندن فرفره. مهدی گفت: «وقت زانو بغل کردن نیست. باید چرخ چاه بسازیم. کدخدا از امروز ما می‌ترسید نه دیروز فرفره و روروک ساختن‌مان.» بابابزرگ لبخند زد.

عمو حسن هر روز با کدخدا کلنجار می‌رفت. یک روز خوشحال بود و یک روز از نامردی کدخدا می‌گفت. ما می‌شنیدیم و بهش «خدا قوت» می‌گفتیم. بچه‌ها داشتند بالای پشت بام یواشکی چرخ چاه می‌ساختند.

تذکر مهم! راستی دوستان عزیز و فهیم فضای مجازی! یادتان می آید که آقای حسن روحانی چه زمانی لقب کدخدائی را به آمریکائیها داد؟ آیا این لقب کدخدائی، حاصل جلسات محرمانه ای نبود که در زمان دولت احمدی نژاد، در مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت با برخی از آمریکاییها همانند برادران راکفلر برگزار کرد؟!!!

والسلام


سه شنبه 95 اردیبهشت 14 , ساعت 3:34 عصر

به نام خدا و برای خدا

ادعا داشتند؛ با مذاکره مشکل آب آشامیدنی مردم، بانکها، ریزگردها، اشتغال و ... را حل می کنند، اما پس از اجرائی شدن برجام،خ جریان اعتدال غربگرا به رهبری جناب روحانی و دستیارانش، تلاش کرده تا خواسته های مردم را از مسیر اصلی برجام منحرف نمایند، لذا رئیس جمهور روزانه از معجزات متعدد برجام سخن می راند و می گوید: «بعد از 23 ماه تلاش و مذاکره‌ِ پیگیر توسط فرزندان انقلابی و دیپلمات‌های قهرمان، به نقطه‌ای رسیدیم که توانستیم سایه شوم جنگ را از سر مردم برداریم و امنیت واقعی را به این کشور بازگرداندیم.»

نوبخت سخنگوی دولت می گوید: «در مورد موضع گیری برخی افراد نسبت به موضوع برجام باید گفت که از برجام به اندازه برجام توقع داشته باشیم.»

از همه مهمتر مجید انصاری از فعالان فتنه 88 است! که با ترس و وحشت خبر ازحمله به کشورمان را از قول یکی از بردگان صهیونیست می دهد و می گوید: « اگر برجام نبود وضعیت امروز ایران چگونه می‌شد. رئیس جمهور فرانسه در دیداری که با آقای روحانی داشته است رسماً گفته که قرار بوده است به ایران حمله نظامی انجام شود و این حمله قطعی شده بوده و تنها در زمان اجرای آن اختلاف نظر وجود داشت که انتخابات سال 92 در ایران و مذاکرات هسته‌ای، سایه جنگ را از سر ایران برداشت.»ر

وقتی سخنان غیور مردان! دولت اعتدال را کنار هم می گذاریم به این نتیجه خواهیم رسید، که برجام و قطعنامه 2231 را که از سوی سازمان سیا و موساد تنظیم گردیده صرفاً برای دور کردن سایه جنگ از کشورمان امضاء کرده ایم و لذا به ملت ایران منت نهاده نباید مردم انتظار عملی وعده های رئیس جمهور راستگویمان! را داشته باشند!

پیام آوران ذلت دولت اعتدال، آنچنان بزدل سیاسی-نظامی هستند، که با مذاکرات ذلیلانه خود سایه انواع تهدیدات آمریکا را بر کشورمان مستولی نمودند. آمریکائیها این روزها خواسته های عجیب و غریبی مطرح می کنند! از کنار زدن سردار سلیمانی از معادلات نظامی سوریه و عراق تا محدویت موشکی و مانور نظامی در خلیج فارس و حقوق بشر و ... رار طلب می کنند! و دولت اعتدال هم از ترس کدخدا(آمریکا) جرأت پاسخگویی به یاوه سرایان آمریکائی را ندارد، لذا چاره کار این است که کشتی بان انقلاب اسلامی وارد معرکه شوند و به دهان شیطان بزرگ بکوبند. رهبر معظم انقلاب در دیدار خود با معلمان کشور فرمودند: «وقتی مقابل دشمن از نشان دادن قدرت بترسیم، دشمن پررو می شود، می‌گویند ایران در خلیج فارس رزمایش نداشته باشد؛ چه غلط‌ها. از آن طرف دنیا می‌آید رزمایش برگزار می‌کند، خب بروید همان خلیج خوک‌ها اینجا چه می‌کنید؟ خلیج فارس خانه ماست، جای حضور ملت ایران است. این‌طور باید با قدرت‌های زیاده‌خواه مواجه شد.»ا

عدم راستگویی دولت اعتدال در موضوع برجام، دزدی باورهای مردم است، که گویند؛ روزی دزدی در راهی بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و دعایی نیز پیوست آن بود. آن شخص بسته را به صاحبش بازگرداند. به دزد گفتند: چرا این همه مال را از دست دادی؟

دزد گفت: صاحب مال عقیده داشت که این دعا، مال او را حفظ می کند و من دزد مال او هستم، نه دزد دین! اگر آن را پس نمی دادم و عقیده صاحب آن مال خللی می یافت، آن وقت من، دزد باورهای او نیز بودم و این کار دور از انصاف است.

والسلام


سه شنبه 95 اردیبهشت 14 , ساعت 8:16 صبح

به نام خدا و برای خدا

اکبر هاشمی رفسنجانی در 13 اردیبهشت 95 در مراسم رونمایی از کتاب زندگی و زمانه خود، سخنان جالب و حیرت انگیزی بر زبان جاری کرد!ا و این در حالی است، که جناب هاشمی رفسنجانی در سال 88 خود و خاندانش با تمام قوا برای زمین گیر کردن انقلاب اسلامی، فــتنــه اکــبـــر 88 را سازمان دهی کرده و عده ای از مردم را به اسم تقلب در انتخابات، به کف خیابانهای تهران کشیده بودند و حالا در ادعایی مسخره و از روی تکبر، خود را ناجی انقلاب خوانده و می گوید: «در دوره احمدی نژاد به ویژه پس از سال 88 انقلاب داشت منحرف می‌شد و به سمت اختناق می‌رفت، من موفق شدم در بدترین شرایط تا حدودی این وضع را عوض کنم و مردم با همان مردانگی که انقلاب کردند سال 92 هم پیروز شدند ... اکنون دیگر می‌توانم راحت بمیرم زیرا مردم تصمیماتشان را خودشان می‌گیرند و در این نزدیکی پایان عمر که راه انقلاب را مسدود کرده بودند آن را باز کردم.»

جریان زر و زور و تزویر، یا خاطره می گوید و یا ادعایی مطرح می کند که برای آن سندی ندارد و لذا خاطره گویی و ادعاهای بی سند، از ویژگیهای جریان نفاق است! کدام عاقلی می پذیرد؛ فردی که 2 روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 با نامه بی ادبانه خود رهبری نظام را تهدیده می نماید، که اگر نظراتم پذیرفته نشود، دود آتش کشور را فرا خواهد گرفت! امروز ادعای نجات کشور را داشته باشد؟! (البته افرادی که دچار آلزایمر شده باشند، چنین ادعاهایی از آنان بعید نخواهد بود!!!)

جل الخالق! اگر سخنان هاشمی رفسنجانی را باور نمائیم! باید امام خمینی را به دادگاهی آورده و بخاطر عزل آقای منتظری محاکمه نمائیم، زیرا امام با عزل به موقع منتظری، اجازه نداد تا منتظری کشور و انقلاب را پس از امام بدست لیبرالها و از آنجا بدست منافقین بسپارد! و لذا مقابله با اقدام امام، بر اساس افکاری که دچار آلزایمر شده و به خاطره گویی و ادعاهای نادرست می پردازد، یعنی نجات انقلاب اسلامی!!!!!

عجیب است، همسر ایشان، که بهترین فرزندان ایران را در نبود حاج آقا تربیت کرده! و آنان را انسانهایی وارسته!، با تقوا! و دره خط اصیل انقلاب اسلامی! به جامعه تحویل داده!، یک روز قبل از فتنه سال 88 (روز برگزاری انتخابات) در هنگام انداختن رأی خود به صندوق، در جلوی دوربین خبرنگاران از مردم می خواهد، در صورتی که موسوی در روز شنبه برنده انتخابات نباشد، باید به کف خیابانها بیایند! و لذا جریان زر و زور و تزویر، اسم این عمل ضد اسلامی و ضد انقلابی را نجات انقلاب می گذارد و بر آن فخر می فروشد!!!

به نظرم بهترین سخن، در وصف حال جناب آقای هاشمی رفسنجانی که آمادگی خود را برای مردن به عزائیل اعلام نموده، دو بیت شعر از آیت الله مجتهدی است، که فرمودند:

آنچه ازسر گذشت؛ شد سرگذشت!!! / حیف بی دقت گذشت؛ اما گذشت!!!

تاکه خواستیم یک دو روزی فکرکنیم !!! / بردرخانه نوشتند؛ درگـــذشـت..‌.!!!

والسلام


دوشنبه 95 اردیبهشت 13 , ساعت 10:23 عصر

به نام خدا و برای خدا

آقای عباس عراقچی رئیس ستاد پیگیری اجرای برجام که به کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی مجلس دعوت شده بود، در خصوص عدمخ پایبندی آمریکا در برجام، سخنانی را بر زبان آورد، که یادآور حرفهای تکراری ایشان و ظریف در خلال مذاکرات هسته ای بود! این دو وقتی با خبرنگاران روبرو می شدند می گفتند؛ به پیشرفتهای خوبی دست پیدا کرده ایم.

در حالی که ایران به تمام تعهداتش حتی فراتر از برجام عمل نموده، ولیکن بی عرضه های که مدال امضاء بر پای برجام را به سینه زده اند، همچنان در یک خم کدخدا گرفتار آمده و با حق مأموریتهای چند هزار دلاری بدنبال نخود سیاه می گردند تا آمریکا را وادار به انجام وظایفش در برجام نمایند و لذا آقای عراقچی امروز هم خبر از پیشرفت مذاکراتی می دهد که با اجراء نمودن برجام بیشتر شبیه یاوه گویی و جوک است! ایشان در جلسه با نمایندگان مجلس می گوید: « اجرای برجام در مجموع روند رو به پیشرفتی داریم البته موانعی وجود دارد که در حال برطرف کردن آن هستیم.»

باید گفت؛ آنچه را مذاکره کنندگان آمریکائی، از مقطع توافق اولیه و بیانیه لوزان و برجام و قطعنامه 2231 بر زبان آوردند، همگی واقعیت داشته و از سوی بزدلان دولت اعتدال کاملاً اجرائی شد! و امروز تنها کاریکاتوری از تأسیسات هسته ای کشورمان تا 15 سال آینده باقی مانده است!ع

تیم مذاکره کننده هسته ای ایران، که برخی از آنان از عوامل باند نیورکی ها و مرتبط با برادران راکفلر هستند، عاجزانه به رهبر معظم انقلاب در خصوص بی عرضگی خود گفتند؛ که برخی از خطوط قرمز را رعایت نکرده و حقوق ملت ایران پایمال گردیده! با این حال که بیش از 122 هزار میلیارد تومان از ناحیه برجام به کشور خسارت وارد کرده اند، متأسفانه، رئیس جمهورمان همچنان بر طبل پیروزی در برجام می کوبد و در پیشگاه ملت خود را شرمنده نمی داند!!!  

وقتی رئیس بانک مرکزی در نیویورک اقرار نموده که از برجام چیزی نصیب ایران نشده و رئیس جمهور نروژ هم بعنوان یکی از اعضاء اصلی سوئیفت گفته است که نروژ و حتی اروپا هم نمی تواند مشکل ایران را با در خصوص سوئیفت حل نماید! پس باید رئیس جمهور پاسخگوی مردم باشد زیرا رفع تحریم سمبلیک هیچ نفعی برای ملت نداشته است، لذا ملت تا کی باید صبر کنند تا صبح امید دولت بی تدبیر ولی با تزویر طلوع نماید؟!!!

وضعیت جناب روحانی در قمار بــــــرجـــــام، همانند آن فرد است که گویند؛ پدر به پسر یک کیسه گندم داد تا برای آرد کردن به آسیاب ببرد، ولی پسر در فاصله‌ای که منتظر نوبتش بود، با عده‌ای به قمار نشست و کیسه گندم را باخت و برای اینکه توبیخ نشود، همانجا ماند و به خانه نرفت. پدر که نگران شده بود به سراغ او رفت و پسر را دید که گوشه‌ای نشسته و نان و ماست می‌خورد. پدر پرسید کیسه گندم چه شد؟ پسر گفت؛ سیل آمد و کیسه گندم را با خودش برد! پدر با عصبانیت کاسه ماست را بر سر او ریخت و پسر در حالی که ماست را به چهره می‌کشید گفت؛ خدا را شکر که هم حساب پس دادم و هم رو سفید شدم!

والسلام 


دوشنبه 95 اردیبهشت 13 , ساعت 2:15 عصر

به نام خدا و برای خدا

برجام تنها کارنامه 1000 روزه دولت اعتدال است که جناب روحانی آن را مایه افتخار و منتقدین و حامیان استقلال و عزت کشور، آن را مایه ننگئ می دانند، لذا اعتدالیون غربگرا در تلاشند که کشور و مجلس دهم را در بازی باخت برجام همچنان سرگرم نگه داشته و کشور را به سوی برجامیزه نمودن هدایت نمایند تا ملت از میزان خیانت بزرگ دولت اعتدال در برابر آنچه ستانده و آنچه را تقدیم کدخدا(آمریکا) کرده با خبر نشوند!

در همین رابطه جناب روحانی همچنان به تعاریف هپورتی و غیر واقعی از برجام پرداخته و علی رغم نقض مکرر برجام از سوی آمریکا، ولی جناب روحانی هر روز منتقدین برجام را مورد حمله قرار می دهد و منطقه عملیاتی وسیع رفع تحریمها را که در پسا برجام به مردم وعده داده بود، با نفاق و تزویر محدودتر می نماید. لذا برجام را از آفتاب تابان به ابر شتابان محدود کرد!

جناب روحانی که بمناسبت روز کارگر برای دیدار با کارگران و مدیران به کارخانه مپنا رفته بود، مجدداً برجام را بهانه کرد و گفت: «بدگمان‌ها می‌گویند نقل و انتقال پول چیزی نیست. اگر در سایه برجام به جای اینکه کشتی‌های بزرگ در ساحل کشور همسایه پهلو بگیرد و با قایق و لنج بار به ساحل ایران برسد و هر کانتینری 700 دلار اضافه از جبیب مردم پرداخت شود، می‌گویند 700 دلار که چیزی نیست.» ن

باید از رئیس جمهور سئوال کرد؛ شما بارها به مردم قول رفع تمام تحریمها را در برابر انهدام تأسیسات هسته ای داده بودید! مگر قرار بوده با اجراء برجام تنها به پهلوگیری کشتی و نقل و انتقال پولی که به دروغ می گوئید، امکان پذیر شده، بسنده نمائیم؟! کجا رفت رفع تحریم و بازگرداندن 150 میلیارد دلار؟! کجا رفت امکان دسترسی به نظام ارزی بین المللی؟! سرنوشت سوئیفت که بخاطر آن سفر خود به نروژ را لغو کردید به کجا انجامید؟! آیا فروش 32000 کیلو آب سنگین به آمریکا بر اساس هر کیلو 269 دلار در مقابل بهاء آب سنگین جهانی به قیمت هر کیلو 600 تا 2000 دلار معامله عاقلانه ای است؟! آیا تخفیف بیش از 100 میلیارد تومانی به آمریکا در خصوص فروش آب سنگیم، نشانه کدخدا پذیری جناب روحانی نیست؟!ع

آقای روحانی، کنار بگذار این همه نفاق و تزویر را! شما و باند نیویورکی ها(جواد ظریف-سیروس ناصری- حسین موسویان و ...) در زمانی که باب مذاکرات محرمانه شما در دولت سابق با راکفلرهای آمریکائی جهت نفوذ آمریکا در کشورمان بسته شد، با شگردی خاص، مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام را طی سالیان متمادی زمینه نفوذ اتاقهای فکر براندازن آمریکایی کردید! و امروز در پرونده هسته ای و برجام تلاش دارید که نتیجه مذاکرات محرمانه در مرکز استراتژیک مجمع را که به تغییر نظام اسلامی می انجامد، عملیاتی نموده و کدخدا(آمریکا) را از خود راضیک نمائید!، پس دیگر نفاق نورزید و از برجام و اسلام رحمانی و اعتدال سخن نگوئید، زیرا پشت پرده براندازان و غربگرایان اعتدال کاملاً آشکار گردیده است!!!

بازی برد-برد جناب روحانی همانند، داستان نردبان فروشی ملا است که گویند؛ روزی ملا در باغی بر روی نردبانی رفته بود و داشت میوه می خورد. صاحب باغ او را دید و با عصبانیت پرسید: ای مرد بالای نردبان چکار می کنی؟ملا گفت نردبان می فروشم! باغبان گفت؛ در باغ من نردبان می فروشی؟

ملا گفت: نردبان مال خودم هست هر جا که دلم بخواهد آنرا می فروشم!!!

والسلام


شنبه 95 اردیبهشت 11 , ساعت 11:31 عصر

به نام خدا و برای خدا

انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی به پایان رسید و اعتدالیون غربگرا که دولت را در اختیار دارند، تلاش همه جانبه ای را برای تصرفا اکثریت کرسی های مجلس، بعمل آوردند و لذا نتیجه هماهنگ شبکه های ماهواره ای و مجازی دشمنان انقلاب اسلامی و کمک همه جانبه دولت اعتدال و پولهای بیت المالی که قبلاً از سوی جریان زر و زور و تزویر به یغما رفته بود، همه در جبهه ای واحد، با دروغ سازی پروپاگاندای، تنها موفق به کسب 121 کرسی مجلس شورای اسلامی شدند، که این نتیجه کام غربگرایان و کدخدا(آمریکا) محوران را شیرین نکرد و ملت انقلابی ایران و دوستداران انقلاب را در جهان شادمان نمود و بحمدلله جریان اعتدالیون و اصلاح طلبان در سازماندهی مجلسی همانند مجلس ضدانقلابی ششم ناامید گردیدند.

اگر بخواهیم اصلاح طلبان و اعتدالیون مجلس دهم را آنالیز نمائیم باید گفت؛ که عیار اصلاح طلبان مجلس دهم به جریان انقلابی بسیار نزدیک است، زیرا وقتی اصلاح طلبان مجلس ششم را مورد بررسی قرار می دهیم کسی را در مجلس دهم نمی یابیم که بدنبال براندازی نظام اسلامی همانند براندازان مجلس ششم؛ محمدرضا خاتمی ، بهزاد نبوی، شیرزاد، مجید انصاری، محسن میردامادی، فاطمه حقیقت جو، علی تاجرنیا، راکعیا و ... باشد ولذا برخی از نمایندگان مجلس دهم که مهر اصلاح طلبی بر پیشانی آنان زده شده، هیچگونه سابقه و حتی جلسه ای در جبهه اصلاحات نداشته اند و هیچ حرکت غیرانقلابی از آنان دیده نشده است.

برای نمونه به مناظره ای که اینجانب با دو نفر از فعالان و مسئولین حزب منحله مشارکت استان مرکزی در خبرگزاری جمهوری اسلامی داشتم، می شود اشاره کرد، که مسئول آن حزب منحله می گفت؛ وقتی شورای نگهبان افراد شاخص ما را رد صلاحیت نموده ما ناچاراً به سراغ این افراد رفته و آنان را اصلاح طلب معرفی کرده ایم! که حقیر به او یادآور شدم که چرا کاندیداهای اصلاح طلب خود را در آستانه انتخابات مرحله دوم تضعیف می کنید؟! ولذا باید گفت؛ که مجلس دهم با بدنه ای بسیار نزدیک به جریان انقلاب اسلامی تشکیل خواهد شد و جریانهای معاند، اپوزیسیون، دولت اعتدال، فتنه گران سال 78 و 88 به همراهی جبهه استکبار جهانی برای تغییر گفتمان انقلاب اسلامی از طریق مجلس شورای اسلامی دهم ناکام گردیدند.

سخن را با کلامی از آیت الله بهجت، آن مرد الهی به پایان می برم که فرمودند: «باید بدانیم "شر" چیست و "اهل شر" کیست تا از آن فرار کنیم، و "خیر" چیست و "اهل خیر" کیست تا به سوی او روی آوریم. باید اهل انتخاب، در پیاده کردن کلیات در جزئیات، روشن و با احتیاط باشند؛ رضای خدای بزرگ را مقدم بر رضای غیر نمایند؛ جستجو از عقلا و متدینین که اصلح باشند، کنند؛ در روشنی توقف نکنند و در تاریکی حرکت نکنند.»

والسلام


<      1   2   3   4      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ