سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محبّت دنیا، خرد را تباه می کند و دل را ازشنیدن حکمت باز می دارد و کیفری دردناک می آورد . [امام علی علیه السلام]
 
سه شنبه 93 دی 30 , ساعت 12:56 صبح

بنام خدا و برای خدا

بلاخره یک نفر پیدا شد و علت محرمانه بودن مذاکرات و توافقنامه هسته ای را برملا کرد. خانم هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا در کتاب خاطرات خود به نام "انتخابهای سخت"، می نویسد:« حفاظت کامل از محرمانه بودن [مذاکرات] بیش از هر زمان دیگری مهم بود، تا اعتبار شکننده روحانی در داخل [ایران] حفظ شود.»

فلیبفق

بیش از یک سال از مذاکرات و توافقنامه هسته ای می گذرد، اما مسئولین مذاکره کننده ایرانی اصرار دارند که متن توافقنامه و مذاکرات محرمانه است و حتی وزیر خارجه کشورمان آقای ظریف در مقابل نمایندگان مجلس شورای اسلامی واکنش نشان داد و گفت: "اگر استیضاح هم شوم باز هم جزئیات مذاکرات را بیان نخواهم کرد."

وقتی کلیات توافقنامه ژنو را بررسی می نمایم و به امتیازهای فراوانی که طرف ایرانی به آمریکا، در مقابل چند وعده نسیه داده، نظری می افکنیم، درمی یابیم که مذاکرات و توافقنامه هسته ای، برای طرف غربی یک پیروزی بزرگ در دنیای دیپلماسی محسوب می شود و لذا محرمانه بودن مذاکرات با توجه به دستاوردهایی که آمریکا داشته، منطقی به نظر نمی رسد، لکن برای طرف ایرانی، که تنها یک وعده نسیه دریافت نموده، غیر مفید و زیانبار است و تنها محرمانه بودن توافقنامه، بر اساس نظریه خانم کلینتون، یک ژست سیاسی و اعتبار، برای رئیس جمهور ایران می باشد. 

لاقققث

خانم کلینتون در خصوص چگونگی توافق با ایران می نویسد: «ادامه غنی‌سازی حتی در سطحی پایین، برای روحانی یک پوشش مهم سیاسی محسوب می‌شد، اما اسرائیلی‌ها و دیگران معتقد بودند چنین امتیازی، سنتی خطرناک را به جا خواهد گذاشت. مسئله دیگری هم وجود داشت: تحریم‌ها چه اندازه باید کاهش پیدا می‌کرد؟ در این‌باره هم برخی معتقد بودند نباید هیچ‌گونه عقب‌نشینی کنیم، مگر این‌که ایران گام‌هایی برگشت‌ناپذیر و قابل اثبات در جهت از بین بردن برنامه هسته‌ایش بردارد.»

آیا دولت راستگویان! در خصوص توافقنامه و مذاکرات هسته ای، صادقانه سخن گفته است؟! جواب این سئوال منفی است، زیرا، محتوای خاطرات خانم کلینتون گویای این است، که دولت اعتدال، بازی بُرد – بُرد را در عمل باخته و در نزد ملت و رهبری، سرافکنده است و لذا تلاش دارند، با نفاق و تزویر پیچیده، روح حماسی ملت فهیم ایران را با برگزاری مناظره ها و همایشهای مدیریت شده، خاموش نمایند و مردم را از محتوای توافقنامه ذلت بار ژنو به اسم محرمانه بودن، در بی خبری محض نگه دارند!

عجب دولتی! عجب تدبیری! عجب عقلانیتی! کاش پدر خوانده دولت برای دست پروردگان خود، مقداری اسپند دود نماید، تا اینان از گزند دشمنان! مصون گردند! البته در دیدگاه آقای ظریف الممالک، که  تدبیر و سیاست را در آمریکا آموخته و در خیابانهای ژنو با جان کری به گردش می پردازد، دشمنی با آمریکا، بی معنی خواهد بود!

والسلام   


جمعه 93 دی 26 , ساعت 1:21 صبح

بنام خدا و برای خدا

در 24دی 92 وقتی رئیس جمهور کشورمان به اهواز سفر کرد و با مردم آن دیار سخن می گفت، سئوال و جوابی را که به قول آمریکائیها خوراک داخلی داشت مطرح کرد که شنیدن آن پس از گذشت یک سال، جالب به نظر می رسد آقای روحانی که در آن سفر، که به شدت احساسی شده بود، گفت: «می دانید توافق ژنو یعنی چه؟ یعنی تسلیم قدرتهای بزرگ در برابر ملت بزرگ ایران ... یعنی شکستن سد تحریم که بر ملت عزیز و صلح دوست ایران تحمیل شده بود.»

امروز که بیش ار یک سال از آن سخنان احساسی می گذرد، نه تنها هیچ قدرتی تسلیم ملت ایران نشد و سد تحریمی شکسته نگردید، بلکه رکود اقتصادی شدیدتر و پول ملی بی ارزش تر شد و تدبیر و عقلانیت در برابر نجابت ملت سرافکنده و همچنان اصرار دارد که باید با کدخدا به گفتگو نشست و آمریکا را راضی کرد!

چقدر زیبا خواهد بود، اگر صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران، بدور از جنجالهای دولت اعتدال، دوربین و میکرفون خود را بردارد و در جمع مردم حاضر شود و این سئوال رئیس جمهور را از مردم بپرسند ؛ "می دانید توافق ژنو یعنی چه؟!" و جواب مردم این خواهد بود، که توافق ژنو بیش از چند شعار دهان پرکن و وعده های نسیه و تبلیغات عوام فریبانه و دادن امتیازهای فراوان به دشمن، هیچ اثر مثبتی در اقتصاد کشور نداشت!

زیبا تر از مصاحبه با مردم این است، که صدا و سیما، در صورت اذن رئیس جمهور، به سراغ ایشان بروند و سئوال سال 92 ایشان را از خودشان بپرسند که "می دانید توافق ژنو یعنی چه؟!" و قطعاً اگر رئیس جمهور با صداقت به سئوال خود پاسخ دهد، جواب این است؛ "که بیش از 19 ماه، آب در هاون کوبیدم و کدخدا راضی نشد و تحریمی برداشته نشد و نتوانستم به پیمان خود با مردم عمل نمایم" و بازی بُرد – بُرد را باختم.

در این قسمت از مصاحبه اگر آقای روحانی نترسند، لازم است از مردم به خاطر عدم پایبندی به اقتصاد مقاومتی عذر خواهی نماید!" و اگر بترسد! نه تنها در جلوی دوربین رسانه ملی عذرخواهی نمی کند، بلکه می گوید: «عده‌ای شعار می‌دهند، ولی بزدل سیاسی هستند. هر وقت که مذاکره می شود عده ای می‌گویند که ما می‌لرزیم؛ خب به جهنم، بروید یک جایی که نلرزید.»

همه واقفند و می دانند که رئیس جمهور، چرا کلید دیگری از جیب مبارک درآورند و بحث غیر عقلانی "همه پرسی قانون اساسی" را کلید زدند!، علت آن را در رسانه های همراه و حامی دولت اعتدال میشود مشاهده کرد. دولت و این رسانه ها برای سرپوش گذاشتن به ناکارآمدی در عرصه اقتصادی و دیپلماسی هسته ای و با هدف ایجاد انحرف در افکار عمومی، نسبت به عملکرد نامطلوب دولت، اقدام به پروپاگاندا سازی و طرح "همه پرسی قانون اساسی" نموده اند، تا شاید مفری یابند و بازی بُرد - بُرد خود را که باخت دولت اعتدال از روز اول قطعی بوده است را، در بازی همه پرسی خیالی دنبال نمایند!

مگر آقای روحانی نمی دانند! که 529 روز از وعده هایش با مردم گذشته است؟! نکند فکر می کند که هنوز 100 روز تمام نشده است! می گویند؛ فردی در یک سالن مشغول سخنرانی بود و نطقش طولانی شد و ضمن آن، ناطق مرتب به ساعت خود نگاه می کرد و به سخنرانی ادامه می داد، بلاخره یکی از حضار بلند شد و به سخنران گفت: معذرت می خواهم، آن چیزی که به دستتان بسته اید، ساعت است یا تقویم؟!

والسلام


چهارشنبه 93 دی 24 , ساعت 11:35 عصر

بنام خدا و برای خدا

در حالی که 60 روز دیگر به پایان سال می رسیم، اما دولت اعتدال در خصوص عملیاتی نمودن نام سال، "اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی" که در پیام نوروزی مقام معظم رهبری مطرح گردید، هیچ پاسخ مستدل و قابل قبولی در نزد ملت فهیم ایران ندارد. در روزگاری که تحریمهای غرب و شورای امنیت فشارهای طاقت فرسائی به مردم و اقتصاد کشور وارد نموده، دولت هیچ تدبیری در اجرائی کردن اقتصاد مقاومتی نداشت و تنها به چند شعار و فریب افکار عمومی، بسنده کرد.

بللقث

تفکر اقتصاد مقاومتی و تکیه بر توانمندیهای داخلی یگانه راه علاج مبارزه با تحریم بود که دولت با بی تدبیری تمام، آن را در ریل مذاکره با آمریکا قرار داد و بیش از 19 ماه است، که هیچ اقدام مفیدی علی رغم دادن امتیازهای فراوان، در مذاکرات هسته ای بدست نیاورد و این مذاکرات که فاقد عقلانیت و تدبیر بود، باعث گردید کشور هر روز به رکود اقتصادی عمیق تر دچار گردد و دولتی که خود را مدعی ایجاد امید در زمان تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری معرفی می نمود، امروز، به عنوان بزرگترین منشأ ناامیدی در اقتصاد و فرهنگ عمومی مردم گردیده است.

للا

دولت اعتدال که در تحقق مهمترین خواسته های مردم، یعنی اقتصاد و فرهنگ، ناتوان و بی تدبیر است، تلاش دارد، که ضعف مفرط خود را، با پروپاگانداسازی، حمایت از افراطیون، حمله به منتقدین و نیروهای انقلابی و سفرهای تقلیدی و نمایشی استانی، پنهان نماید!

شاید بشود گفت، که آخرین بی تدبیری دولت اعتدال در روز سفر آقای ظریف به ژنو و در آستانه دیدار با آقای جان کری وزیر خارجه آمریکا دیده شد، که آقای روحانی که خود را حقوقدان  و متخصص امور امنیتی معرفی نموده، زیر پای آقای ظریف را با این جمله صابون زد و گفت: «راه را برای برداشتن کامل تحریم‌ها ادامه خواهیم داد.»

این چه راه و مسیری است که دشمن تهدید می کند، ولی شما اصرار به رفتن در مسیر اشتباه و خوشبینی به دشمن ملت را دارید! و از توطئه دشمنان غافلید!

غغغغ

دولت اعتدال با عوض کردن ریل اقتصاد مقاومتی و دلخوش بودن به مذاکرات هسته ای به ناکجا آباد می رود!. غمگینانه باید گفت دولت با امتیازهای فراوانی که به آمریکا در مقابل پلمپ تأسیسات هسته ای و دریافت ماهیانه 450 میلیون دلار در ماه، داد، با یک توطئه غربی - عربی به همان میزان، در مدتی که قیمت نفت کاهش پیدا کرد، از دست داد! چرا دولت اعتدال به بیراهه می رود و اسم آن را با صدای بلند، تدبیر و عقلانیت می گذارد؟! و ما ادراک ماالتدبیر! و ما ادراک ماالعقلانیت!

والسلام   


سه شنبه 93 دی 23 , ساعت 10:36 عصر

بنام خدا و برای خدا

از زمان توافقنامه هسته ای یک جو خفقان توسط دولت اعتدال علیه منتقدین ایجاد شده و در این مسیر، رئیس دولت و همکاران افراطی ایشان، از هیچ تهمت و ناسزایی علیه جریان مؤمن به انقلاب فروگذار نکرده اند و هر روز، فضای خفقان را بصورت ناجوانمردانه علیه منتقدین آلوده تر می نمایند. یک روز منتقدین را بیسواد قلمداد می کنند!، روز دیگر می گویند؛ که بدون شناسنامه نباید حرف بزنید!، سپس منتقدین را به یک جای گرم و جهنم حواله می دهند و حتی تلاش ناموفقی داشتند که از پخش مصاحبه اوباما و جان کری از صدا و سیمای جمهوری اسلامی جلوگیری نمایند و ترسوها و بزدلان دولت اعتدال هزاران ترفند دیگر به خرج دادند، تا بتوانند زبان عمارها و ابوذرها را در نقد توافقنامه هسته ای ببندند!

البف

اما چرا دولت اعتدال از عمارها و ابوذرهای زمان می ترسد و می گریزد؟! چرا نوک حمله دولت اعتدال، علیه فساد سازماندهی شده و به سمت طلحه و زبیرها و فرزندان ناخلف آنها نیست؟! و بلعکس حمله گازانبری آنها به سمت سلمانها و ابوذرها برای گسست در حاکمیت و به هرج و مرج کشیدن فضای سیاسی کشوراست؟! و چرا این دولت اینقدر می ترسد و دیگران را ترسو و بزدل خطاب می کند؟!

این روزها علی مطهری، مجسمه تحجر و افراطی گری، که لکه ننگی برای مردم فهیم استان تهران شده است و به نمایندگی از جریانی خزنده، مرموز و منافق، صدای خود را به حمایت از فتنه و فتنه گران بلند نموده و با تمام قوا به یاری دولت اعتدال برخاسته است و گمان می رود، متن دست نوشته ای که توسط علی مطهری در مجلس شورای اسلامی قرائت شد، از همان نامه ای نشأت گرفته، که چهار روز قبل از فتنه سال 88 توسط آقای رفسنجانی به رهبر معظم انقلاب نوشته شد و نوید دود و آتش فروزان در دلهای مردم را پیش بینی کرد، باشد!  

البفب

دولت اعتدال با کنار گذاشتن اقتصاد مقاومتی و سرمست از مذاکرات هسته ای با آمریکا بود، که در تله و توطئه ی جدید آمریکا و عربستان قرار گرفت و با کاهش ناگهانی بهای نفت و عدم موفقیت در رفع تحریمها، خود را در برابر مشکلات کشور و مردم عاجز و ناتوان دید و لذا برای برون رفت از مشکلات اصلی کشور، دامن زدن به منازعات و اختلافات سیاسی، بهترین گزینه برای پنهان شدن پشت آن است و طرح مسائلی همچون، همه پرسی، فاسد دانستن سلمانها و ابوذرها و فراخوان متحجرین و افراطیونی، همچون علی مطهری، صادق زیبا کلام، شیرزاد و شاه محمدیها، بهترین مسیر انحرافی در برابر مطالبات اقتصادی و معیشتی واقعی مردم است.

مردم باید بدانند؛ در زمانی که وزارت کشور انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال 94 را کلید زده است، جریان ناتوان در برابر حل مشکلات اقتصادی کشور، که آثار ترس و بزدلی در چهره آنها عیان گردیده، چاره کار را، در دو قطبی نمودن و رو در رو قرار دادن مردم با یکدیگر می داند! و این در حالی است که مقام معظم رهبری دولت و مسئولین را بشدت از این منکر الهی نهی فرموده اند. لذا تکلیف عمارها در تقابل با سیاستهای خبیثانه نفاق پیچیده و بزک کرده، بسیار سنگین است و افشای چهره پنهان نفاق، از اصلی ترین رسالتهای عمارهای دوران در این روزگار قحطی صداقت است.

والسلام 


پنج شنبه 93 دی 18 , ساعت 9:51 عصر

بنام خدا و برای خدا

در حالی که تصور می رفت آقای روحانی با کلید سحرآمیز و یخ شکن! خود بتوانند یخهای روابط بین آمریکا و ایران را، پس از 36 سال با طراحی بازی بُرد - بُرد! ذوب نماید و قدرتهای بزرگ را در مقابل ملت ایران به زانو درآورد! و کاسه تحریمها را بترکاند!، که هیچ بندزنی نتواند، آن را بند بزند!، پس از 18 ماه تلاش بی وقفه و دادن امتیازهای فراوان به دشمنان اسلام، النهایه، مبتکر امید! دولت اعتدال، امید خود را از دست داد و در اقدامی منفعلانه و از روی بی تدبیری، بازی بُرد – بُرد خود را که در مقابل خواسته های آمریکا و رژیم صهیونیستی ناکارآمد دید، مجدداً برای شادمانی و احیانا با هماهنگی کدخدا، بازی غافلگیر کننده ای در زمین ایران اسلامی علیه اهداف بلند، اسلام ناب محمدی(ص) کلید! زد و همه پرسی قانون اساسی را برای پذیرفتن ذلت بیشتر و تعطیلی مابقی مراکز هسته ای کشورمان مطرح نمود!

یییی

در مواقعی طرح همه پرسی قانون اساسی در کشور ایران مورد تأکید قرار گرفته و راهکار قانونی آن را مشخص نموده است و در همین راستا در اصل 59 قانون اساسی می خوانیم: «در مسایل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه‏پرسی و مراجعه مستقیم به آراء مردم صورت گیرد. در خواست مراجعه به آراء عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.» و در اصل 110 قانون اساسی همه پرسی از اختیارات رهبری ذکر شده است.

حال عجیب است که یک فردی که خود را حقوقدان می داند! و از طرف دیگر خود را متخصص امور امنیتی معرفی می کند! و در پایان جنگ و در زمان ریاست جمهوری آقای رفسنجانی مدال رشادت و ایثار دریافت نموده و چند دوره نماینده مجلس شورای اسلامی بوده است! و نمایندگی مجلس خبرگان رهبری را بر عهده خود دارد و مسئولیت مهم ریاست جمهوری را به دوش می کشد و رئیس شورای عال امنیت ملی کشور است و در زمانه ای که در مذاکرات نفس گیر هسته ای رو در روی استکبار جهانی قرار گرفته ایم و دشمن هر روز به بهانه ای، امتیاز جدیدی را طلب می کند، آنگاه در کمال ناباوری شاهد این هستیم که رئیس جمهور کشورمان، با داشتن عناوین، القاب و نشانه های مختلف، موضوع همه پرسی را در کنفرانس اقتصادی مطرح می نماید و پس از آن همه دشمنان داخلی و خارجی بر روی این حرف آقای روحانی متوقف می شوند و تک مضراب دلشان این بود و هست، جانا سخن از نهان ما می گویی!

آیا طرح همه پرسی هسته ای رئیس جمهور، تکمیل کننده، نظرات بی مایه و ذلت بار زیبا کلام و شیرزاد است؟!

پیامبر رحمت حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) چه زیبا فرمودند: سه چیز اگر در کسی باشد منافق است، اگرچه روزه بگیرد و نماز بخواند وگمان می کند مسلمان است:1- امانتی به آن داده شود خیانت می کند.2- هر موقع صحبت می کند دروغ بگوید. 3- هر موقع وعده می دهد خلف وعده می کند.

والسلام 


چهارشنبه 93 دی 17 , ساعت 10:29 عصر

بنام خدا و برای خدا

هم زمان با مقاله توهین آمیز فردی بی ریشه به نام رشیدی مطلق به امام خمینی در سال 1356 در 15 دی 93 از فرد بی ریشه دیگری به نام حمید رضا شاه محمدی که جویای نام و نان است، مقاله ای علیه یادگاران و سرفرازان سپاه قدرتمند اسلام، که دشمنان از اقتدار و صلابت آنان می هراسند، در سایت "خبر آنلاین" که وابستگی به دولت تدبیر و امید دارد، بودیم! هر چند این سایت این مقاله اهانت بار را از خروجی خود حذف نمود!

این نویسنده جویای نام و گم کرده راه، پس آتش تهیه و حمله گارانبری رئیس دولت اعتدال به نهاد انقلابی سپاه پاسداران ، در اقدامی موذیانه نسبت به صحابی پیامبر(ص) و سرداران سپاه اسلام اهانت نموده و نوشته است: «اگر چرخ‌های اقتصاد به دست اقتصاددانان و سرمایه‌گذاران بخش خصوصی نچرخد، باید منتظر باشیم که سلمانها و ابوذرهای فاسد، دیر یا زود کشور را به ورطه سقوط رهنمون کنند.»

اببب

این فرد مجهول هویه در جای دیگری از مقاله ذلت بار خود خطاب به سرداران سپاه اسلام که دیروز و امروز در اقصی نقاط کشور و جهان به دفاع از اسلام عزیز و میهنمان برخاسته اند و در این مقطع زمانی که پیکر خونین برخی از آنها را از نقاط مختلف جهان بعد از شهادت به دوش می کشیم، به صورت مذبوحانه و خائنانه می نویسد: «آیا در موقع بلا و طوفانهای خطر و جنگ در کشور قادر خواهیم بود این سرداران که اینک رخت مدیر عاملی بر تن دارند را  به جبهه های پر از خاک و خون که نیاز به تنفس در فضای و دود آتش و از جان گذشتگی و ایثار دارد روانه کنیم؟ آیا قادر خواهیم بود آنها را از پشت فرمان ماشینهای گرم و نرم پیاده و به داخل تانک و نفر برهای تنگ و خشن هدایت کنیم؟ و آیا نهادی که وظیفه اصلیش  حفاظت از این آب و خاک در روزهای سخت بوده است تحت شرایط جنگی و تجاوز خارجی همچنان کارایی گذشته را خواهد داشت؟ و یا همانند ارتش عراق در مقابل یک گروه نورس، کشور را تحویل اجانب خواهد داد؟»

به این دست گل مزبله دولت اعتدال و تازه به دوران رسیده باید گفت؛ که اگر امثال شما که قدر نعمت امنیت نظام اسلامی را نمی دانید و چونان رسانه های صهیونیستی به مراکز اقتدار نظام اسلامی می تازید و دانسته یا ندانسته در خدمت دشمن قرار می گیرید، اگر می دانستید! که راحتی امروز شما در ایران اسلامی، مدیون فداکاری سردارن سپاه قدرتمند اسلام اعم از پاسداران، بسیجیان ملت ایران، سوریه و عراق، حزب الله افتخار آمیز لبنان و سایر گروهای جهادی شیعی و سنی و در رأس آنان سردار سرفراز سلیمانی که خار چشم دشمنان اسلام و ایران است، که جان خود را در کف دست گرفته و در بیابانها و صحراهای کشور و در آن سوی مرزها، در عراق، لبنان و سوریه به شهادت می رسند تا شما به زندگی راحت خود ادامه دهید! نمک نشناسی نکنید و قدردان یادگاران دفاع مقدی باشید و پیاده نظام رسانه های معاند نظام اسلامی نباشید.

وصف حال این نویسنده مزدور اجناب، همانند سگی است، که نزد شیری آمد و گفت؛ بیا و با من کشتی بگیر. شیر سر باز زد و کشتی نگرفت! سگ گفت: نزد تمام سگان خواهم گفت. شیر از مقابله با من می هراسد. شیر گفت: سرزنش سگان را خوشتر دارم، از اینکه شیران مرا شماتت کنند که چرا با سگی کشتی گرفته ام؟!

والسلام


سه شنبه 93 دی 16 , ساعت 3:10 عصر

بنام خدا و برای خدا

رئیس دولت یازدهم پس از 18 ماه تعطیلی وزارت خارجه و شرکت در بازی بی حاصل و گاها خسارت بار مذاکرات هسته ای، این روزها ناامید از نتیجه بازی بُرد – بُرد گردیده و لذا، بازی جدیدی را براساس طراحی و خواست دشمن کلید زد، که باعث خوشحالی و سرور دشمنان گردید!

ممنن

آقای روحانی در اولین کنفرانس اقتصادی کشور در 14 دی 93 پیرامون انجام همه‌پرسی که طراح آن دشمن می باشد، گفت:‌ «من به عنوان مسئول اجرای قانون اساسی دلم می‌خواهد شرایطی فراهم شود تا به این اصل قانون عمل کنیم و یک بار هم که شده آن چیزی را که برای همه مهم است و اهمیت دارد را از مردم بپرسیم.»

در افکارسنجی که در مهرماه 1393 توسط یک موسسه معتبر در خصوص این سئوال «بهتر است کشورمان برای برطرف شدن تحریم ها قبول کند از برخی دستاوردهای هسته ای خود برای مدت زمان مشخصی عقبگرد کند» انجام شده، تنها 18 درصد مردم به این پرسش پاسخ مثبت دادند.

سئوال اساسی این است؛ اگر آقای روحانی خود را متخصص امور امنیتی و حقوقی می داند! و بر اساس عقلانیت و تدبیر سخن می گوید! و مشاورین ایشان هم دارای تدبیر هستند!، پس، طرح همه پرسی از سوی رئیس جمهور حقوقدان و امنیت چه معنی دارد؟! آیا قانون اساسی راهکار همه پرسی را برای رئیس جمهور پیش بینی کرده است؟! و اصولاً رئیس جمهور حق ورود به این حوزه حاکمیتی را دارد؟!اگر جواب منفی است، که قطعاً اینگونه است، پس طرح موضوع همه پررسی، در گرماگرم مذاکرات هسته ای، نوعی عوام فریبی و همراهی با دشمن محسوب نمی گردد؟!

اااااااف

درخواست همه پرسی از سوی رئیس جمهور، تداعی کننده سالهای 1331 در زمانی که مصدق نخست وزیر بود را در ذهن تداعی می کند که در آن مقطع که مصدق ناتوان از حل مشکلات کشور بود، درخواست افزایش قدرت را داشت و خواستار بهرهمند شدن ازاختیارات کامل ارتش و همچنین انحلال مجلس شورای ملی شد، که پس کسب این اختیارات در سال 32 کشور را تقدیم آمریکا کرد و خود در انزوا مطلق قرار گرفت!

جناب آقای روحانی بدانند! که این مسیر را گذشتگان و اسلاف ایشان طی کردند، ولی جز حسرت چیزی عاید آنها نشد، زیرا؛ وقتی رئیس جمهورهای اسبق و سابق کشورمان، خود را در انجام وظایف محوله بر اساس قانون اساسی، ناتوان دیدند، به حربه نخ نمای اجرای قانون اساسی دست یازیدند ولیکن در انتخاب این مسیر انحرافی، نصیبی کسب نکردند و همچنان در نزد مردم شرمنده اند! آقای روحانی؛ کلید! بی تدبیری، با تفکر لیبرال غربی، هیچ قفل بسته ای را، باز نمی کند!!!!! و لذا، حل مشکل کشور باور و اعتقاد به توانمندی داخلی کشور و عملیاتی کردن اقتصاد مقاومتی است.

جناب آقای روحانی! در حوزه رفتاری و گفتاری شما، در اقتصاد، فرهنگ و سیاست، اعتدال، تدبیر و عقلانیت دیده نشد! پس تلاش کنید، امید مردم حفظ شود! و این کار با صداقت میسر است!

 

والسلام    


یکشنبه 93 دی 14 , ساعت 11:48 عصر

بنام خدا و برای خدا

«تجربه سیاسی ما می‌گوید، کشور با انزوا نمی‌تواند رشد مستمر داشته باشد این بدین معنی نیست که ما دست از اصول و آرمان‌ها برداریم مگر کسی در میز مذاکره بر اصول و آرمان‌ها صحبت می‌کند، یک عده در توهمات زندگی می‌کنند، دنیای امروز بحث منافع است »

بللاابل

جملات فوق از لبان با تدبیر! آقای روحانی، که متخصص در امور سیاسی - امنیتی و حقوقی است، که به صورت شفاف و علنی در تاریخ 14 دی ماه 93 بیان گردیده و این سخنان گهربار! دقیقاً در تائید حرفهای رئیس جمهور آمریکا، در خصوص منزوی شدن ایران است و حتی آقای روحانی پا را از این فراتر گذاشته و عدم نیاز کشور به داشتن سانتریفیوژ را به صورت رسمی به اطلاع کاخ سفید رسانده و گفته است: «آرمان ما به سانتریفیوژ وصل نیست، اگر از آن طرف ما شفافیت بیشتری نشان دهیم و فلان غنی سازی که به آن نیاز نداریم متوقف کنیم یعنی آرمان ما رفت؟»

حال کاربران عزیز به سخنان آقای اوباما که چند روز قبل در یک مصاحبه رادیویی پخش شد توجه نمائید، آنجا که رئیس جمهور آمریکا گفت: «وقتی به ریاست‌جمهوری آمریکا رسیدم، جهان دچار اختلاف بود و ایران روی صندلی راننده بود. هم‌اکنون جهان به واسطه اقداماتی که ما انجام دادیم متحد و ایران کشوری  است که منزوی شده است.»

بالاخره پس از گذشت 18 ماه از ریاست جمهوری آقای روحانی برای همگان ثابت شد، که ایشان هیچ اعتقادی به چرخیدن سانتریفیوژ، از سالهای اولیه دهه 80 نداشته و به همین خاطر موفق شد، در جایگاه دبیر شورای عالی امنیت ملی دولت اصلاحات در سال 82 در مذاکرات با سه کشور اروپایی کلیه مراکز هسته ای کشور را پلمپ و تعطیل نماید و تا آنجا پیش رفت که از سه کشور غربی، تقاضای چرخیدن سه دستگاه سانتریفیوژ نمود و آنان، گستاخانه مخالفت کردند و در نهایت توافقات آقای روحانی با کشورهای اروپایی، در دولت انقلابی احمدی نژاد در سال 84 ملغی اعلام شد و سانتریفیوژها به چرخیدن افتادند و کشور مجدداً بر محور اقتدار و سربلندی، حرکت خود را آغاز نمود.

لاللب

سخنان انفعالی آقای روحانی، تداعی کننده زمانی است که تیم مذاکره کننده هسته ای در سال 92 برای اولین بار آماده سفر شده بود، که ایشان، خزانه کشور را خالی اعلام کردند و تیم مذاکره کننده را قبل از رسیدن به مقصد خلع سلاح نمودند. و سخنان تازه ایشان همانند زمانی است که آقای روحانی در سال 82 مشغول مذاکره و درخواست امتیاز از اروپائیها بود، که یکی از وزراء خارجه اروپایی به ایشان می گوید، شما از ما امتیاز می خواهید، اما نمایندگان مجلستان(مجلس ششم) مخالف داشتن تأسیسات هسته ای می باشند! و حرفهای امروز(14 دی93) آقای روحانی یادآور همان حرفهای نمایندگان مجلس ششم می باشد! 

هوشنگ امیراحمدی دلال رابطه ایران با آمریکا چقدر این جماعت را خوب می شناسد و می گوید: «هشت سال احمدی نژاد رئیس جمهور ایران بود، تمام مشکلات کشور را به گردن او انداخته اند! در حالیکه 28 سال قدرت در دست اصلاح طلبان و میانه روها بوده است ... مجموعه اصلاح طلبی در ایران اساسش بر قدرت طلبی بنا شده و نه اصلاح طلبی»

آقای روحانی! شما در بازی بُرد - بُرد خود، که به غیر از باخت حاصلی نداشت!، نه تنها چرخ اقتصاد کشور را فعال نکردید!، بلکه سانتریفیوژهای که چرخیدن آنها موجب عزت و قدرت ملی کشورمان بود، از چرخیدشان جلوگیری نمودید! و متأسفانه با این بیانات مغشوش و نگران کننده، آرمانخواهی ملت را هم زیر سئوال بردید، هر چند سانتریفیوژ آرمان ما نیست! 

والسلام   


یکشنبه 93 دی 14 , ساعت 2:51 عصر

بنام خدا و برای خدا

اوباما رئیس جمهور آمریکا اخیراً در مصاحبه رادیویی ادعا نموده که وقتی به قدرت ریاست جمهوری آمریکا رسیده بود، دولت سابق ایران، راننده ای مسلط بود اما امروز اینگونه نیست و در این رابطه گفت: «وقتی به ریاست‌جمهوری آمریکا رسیدم، جهان دچار اختلاف بود و ایران روی صندلی راننده بود. هم‌اکنون جهان به واسطه اقداماتی که ما انجام دادیم متحد و ایران کشوری  است که منزوی شده است.»

ذاتتتاا

باید سئوال شود که چرا اینقدر، مخابره خبر خبرگزاری آسوشدپرس در خصوص توافق آمریکا با ایران مبنی بر ارسال مابقی اورانیوم غنی شده ایران به خاک روسیه بازتاب داشته و مسئولین وزارت خارجه را در عین بی تحرکی و انفعال به واکنش بسیار رقیق واداشته است! واقعیت چیست؟! چرا بعد از گذشت یک سال از توافقات هسته ای، هنوز این توافقنامه نخ نما و ذلت بار در کشور ایران از سوی مسئولین امر محرمانه تلقی می شود؟!

ماشین هسته ای کشورمان، در دولتهای نهم و دهم، توانست با جهاد علمی فرزندان برومند و انقلابی ایران، در حالی که همواره از سوی سرویسهای جاسوسی استکبار، مورد هجوم ناجوانمردانه انواع توطئه ها قرار می گرفت، از برخی از گردنه های سخت علمی، با تقدیم شهدائی گرانقدر عبور نماید، که این عمل محیرالعقول،  موجب حیرت جهانیان و عزت ایران اسلامی شد. اما با عملکرد ضعیف دولت پر مدعی اعتدال و عقلانیت در کمال تعجب، آقای اوباما، ادعا می نماید که فرمان ماشین عزت و سربلندی هسته ای ما را، با یک تدبیر آمریکایی، به کنترل خود درآورده است!

للل

دیگر از سخنان شورانگیز و فریاد احساسی آقای روحانی که می گفتند" توافقنامه هسته ای یعنی زانو زدن فدرتها در مقابل ملت ایران" و "کسی نمی تواند، کاسه ترک خورده تحریمها را بند بزند"، به گوش نمی رسد.

اگر خبر آسوشدپرس و سخنان آقای اوباما و بعضی از توافقات پنهانی و محرمانه تیم هسته ای کشورمان با آمریکا را، در کنار هم قرار دهیم  و محدویتهای فراوانی که در تأسیسات هسته ای کشورمان، فراتر از متن توافقنامه پذیرفته ایم و تهدیدات اخیر بعضی از اعضاء کنگره آمریکا را مبنی بر عدم امکان خروج ایران از مذاکرات هسته ای و از این طرف، حرفهای کلیشه ای مذاکره کنندگان ایرانی، که اصرار دارند، متن توافقات با 5+1 محرمانه است را، به آن اضافه نمائیم، درخواهیم یافت، که نظر آقای اوباما و ارسال مابقی اورانیوم غنی شده به روسیه، واقعیت داشته و تکذیب انفعالی سخنگوی وزارت خارجه منطقی به نظر نمی رسد.

تغغ

فکر می کنم، آقای روحانی حرف مقامات آمریکایی را در اولین کنفرانس اسلامی در تاریخ 14دی ماه 93 تکمیل و تایید نمود، آنجا که گفت: «تجربه سیاسی ما می‌گوید، کشور با انزوا نمی‌تواند رشد مستمر داشته باشد این بدین معنی نیست که ما دست از اصول و آرمان‌ها برداریم مگر کسی در میز مذاکره بر اصول و آرمان‌ها صحبت می‌کند، یک عده در توهمات زندگی می‌کنند، دنیای امروز بحث منافع است ... اصول و آرمان در سیاست خارجی بحث نمی‌شود، مگر ما در مرحله اول در توافق ژنو آرمان و اصول را معامله کردیم ما با هم حرف زدیم و توافق کردیم، مگر اصول بردیم تا معامله کنیم»؟ اگر حرف اوباما را باور نمی کردیم، پس از شنیدن سخنان رئیس جمهور کشورمان مشخص شد، که آقای روحانی و تیم مذاکره کننده، فرمان ماشین هسته ای را با بی تدبیری تمام در اختیار دشمنان ایران اسلامی قرار داده است و امروز می گوید: «آرمان ما به سانتریفیوژ وصل نیست اگر از آن طرف ما شفافیت بیشتری نشان دهیم و فلان غنی سازی که به آن نیاز نداریم متوقف کنیم یعنی آرمان ما رفت؟»

در این موقعیت خطیر می طلبد که نیروهای مؤمن و معتقد به اسلام و انقلاب، صبوری پیشه کنند و لحظه ای چشم خود را از مذاکره کنندگان و دشمنان کشور برندارند.

والسلام


جمعه 93 دی 12 , ساعت 3:31 عصر

بنام خدا و برای خدا

عمار یاسر که از سربازان پاکباخته حضرت رسول خدا(ص) بود، پس از رحلت جانسوز رسول خوبیها، سالهای پایانی عمر خود را در رکاب امیرالمومنین(ع) بعنوان یک شاخص و معیاری برای کسب بصیرت قرار داد و به گوشه عزلت برای عبادت خدا نرفت و چقدر زیبا، شفاف و با بصیرت از حق دفاع کرد و شهادتش هم معیاری برای حق بودن سپاه امیرالمومنین علی(ع) در مقابل با سپاه فریب معاویه قرار گرفت و مدار حرکتی عمار، معیار و شاخصی برای همیشه تاریخ شد، تا مردم در سر بزنگاهای دو دلی و تردید و در سخت ترین شرایط فتنه، با شاخص قرار دادن این یار دیرنه و بی ادعای علی(ع)، حق را از باطل تشخیص داده و بصیرت عمارگونه کسب نمایند، تا در برابر فتنه و فتنه گران واکسینه شوند. زیرا عنان فتنه در دست شیطان است و شاخص حرکت شیطان بر مدار باطل قرار گرفته است.

لعغ

عمار یاسر که به همرا پدر و مادر شیفته رسول خدا بودند، جزء اولین دسته از ایمان آورندگان به پیامبر(ص) هستند و در این مسیر، سخت ترین شکنجه ها را تحمل کردند و پدر و مار بزرگوارش در راه اسلام نوپای محمدی به شهادت رسیدند و عمار هم تا مرز شهادت پیش رفت ولی تقدیر در زنده ماندن عمار بود تا در آینده شاخصی برای هدایت باشد. پیامبر خدا در باره عمار فرموده اند: «هر کس با عمار دشمنی بورزد خداوند با او دشمن می نماید و هر کس به عمار بغض بورزد خداوند به او بغض می ورزد.» و در جایی دیگر پیامبر(ص) در باره عمار می فرماید: «عمار پوست بین چشم و بینی است و هرگاه این پوست کنده شود، بینی خون می آید.»

لاغففق

عمار در کنار پیامبر خدا و امام علی (ع) خوش درخشید و در جنگ صفین در سن 90 سالگی و در رکاب علی (ع) به شهادت نائل آمد و از آن زمان نام عمار بر تارک خوبیها و معیاری برای بصرت افزایی در تاریخ درخشیدن گرفته و در اوج فتنه سال 88 وقتی رهبر عزیز انقلاب، امام خامنه ای، عده ای از خواص و نخبگان را ساکت و عده ای را همراه فتنه و بعضآ فرماندهی فتنه دیدند، فریاد این عمار در نماز جمعه بلند نموند و چه زیبا عمارهای دوران به ولی امر مسلمین خود لبیک گفتند و به نقش بصیرت افزایی در جامعه همت گماشتند و در نهایت در نهم دی مردم خوب کشورمان با عَلَم بصیرت به صحنه آمدند و چشم فتنه را کور نمودند. و رهبر فرزانه انقلاب فرمودند: « نهم دی انقلاب را بیمه کرد.»

فلغ

از جشنواره عمار و از دست اندکاران این کار بزرگ فرهنگی انتظار است، که در صحنه فیلم و سینمای ایران، تحولی عمارگونه و منشأ معروف خلق نمایند، تا به رشد فضائل و رفع رذائل در جامعه کمک نمایند و مردم از عماریون زمان، که در روزگار قعطی آثار سینمایی در شأن اسلام و انقلاب، منتظر دست پخت عمارهای خود هستند، آیا عمارهای دوران، اعم از فرماندهان و افسران فرهنگی کشور توانمندی لازم در این صحنه کار و زار بین حق و باطل را دارند؟! و جریانهای نفاق سد راه عماریون نخواهند شد؟! کار بسیار سخت ولی عاقبتی شیرین به دنبال دارد. اگر باور نداریم، سرگذشت عمار یاسر و آثار شکنجه های رذیلت و پستی بر بدنش و در نبردهای جنگ نرم و سخت، رشادتش و در پایان شهادتش، این را اثبابت می نماید.  

والسلام


   1   2   3      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ