بنام خدا و برای خدا

آقای حسام الدین آشنا که ظاهراً بیشتر ناآشنا است و در مکتب سعید حجاریان تلمذ نموده، برای ایجاد عملیات روانی و انحراف افکار عمومی ملت از بیانات مقام معظم رهبری در خصوص مذاکرات هسته ای، در یادداشت صفحه غیر قانونی فیس بوک خود نوشته است: «شما را به مظلومیت شهدای کربلای چهار قسم می دهم نگذارید عملیات تیر 94 لو برود. غواصان ما به خط زده اند و ما نیاز به استتار و اختفا داریم»!

اولاً آقای آشنا که یک فرد امنیتی است به چه حقی شهداء عملیات کربلای چهار را با کسانی که آمریکا را کدخدای ده می دانند و خانه و زندگی و فکرشان در آمریکا قرار دارد، مقایسه می کند. یکی از آمریکائیها اخیراً گفته بود که آقای ظریف در 8 سال جنگ عراق و ایران در آمریکا پنهان شده بود و لذا مقایسه این افراد با شهداء گرانقدر و استکبار ستیز، ظلم و اهانت بزرگی به شهداء و خاندان آنان است و باید این دستها و قلمها بشکند که با نفاق و تزویر پیچیده خود در فکر انحراف افکار عمومی ملت بر اساس مصالح  آمریکائیها می باشند.

ثانیاً همانطور که نقشه و محورهای عملیات کربلای چهار توسط آمریکا در اختیار رژیم بعث عراق قرار گرفت و منجر به شکست عملیات و شهادت تعداد زیادی از عزیزان این مرزوبوم گردید، ننگنامه(عملیات) تیر ماه 94 دولت اعتدال را که غیر از خیانت و خفت برای ملت ایران چیزی در آن دیده نمی شود، مدتها است، از طرف کدخدای شما، یعنی آمریکا افشاء‌ گردیده است و امثال شما قلم به مزدان سر خود را همچون کبک به زیر برف نموده و خجلت زده و شرمنده ملت هم نیستید لذا باید به وجدانهای خفته و سراسر نفاق خود مراجعه کنید و اینقدر هم زمین و آسمان را بهم نبافید تا مردم را با دروغ و تزویر و نفاق بخواب ببرید!!!

ثالثاً برخی از غواصان شما سالها است که خود را به تور کدخدایتان سنجاق کرده و موقعیت و زمان حرکت خود را از قبل با صیاد فرضی خود هماهنگ می کنند و حتماً سفارش کرده اند که کدخدا مواظب خانه و کاشانه و فرزندان آنان باشد و لذا ادعای آقای آشنا حکایت از آن دارد که اینان آنقدر محو غرور و تکبر گردیده، که مختصاد بین خط حمله دشمن را با خطی که سازمان جاسوسی آمریکا بعنوان توافقنامه ژنو و بیانیه لوزان برای آنها نوشته و امضاء کرده اند، نمی دانند و آنگاه رئیس جمهور با تزویر نفاق گونه خود، آنان را سرداران دیپلماسی و آقای آشنا هم آنان را غواصان این عرصه می خواند!!!

رابعاً رمز و محل عملیات شما قبلاً توسط کدخدایتان(آمریکا) اعلام و مشخص گردیده و لذا غواصان شما وقتی در خیابانهای سوئیس با غواصان آمریکائی در یک جهت و در یک خط حرکت می کنند، فرافکنی و نغمه های تزویر و نفاق را کناری بگذارید و به مردم از عمق نفاق پیچیده خود بگوئید که عملیات شما با آمریکا علیه ملت ایران، اهداف مشترکی دارد و به زودی چهره نفاق از پرده برون خواهد افتاد!

خامساً جناب آشنا یا نادان است و یا خود را به نادانی زده است، زیرا مقام معظم رهبری فرمودند: «مسئولین باید بیایند، مردم را بخصوص نخبگان را از جزئیات و واقعیات مطلع نمایند، ما چیز محرمانه نداریم، چیز مخفی نداریم.» و لذا  حرف از استتار و اختفا زدن، مهمل بافی و نفاق آشناها است و این نفاق تا ابد در پشت پرده نخواهد ماند!!!

گویند؛ گرگی استخوانی در گلویش گیر کرده بود و به دنبال کسی می گشت که آنرا در آورد. در این هنگام به لک لکی رسید و از او خواست تا در برابر مزدی استخوان را از گلویش درآورد. لک لک سرش را در دهان گرگ کرد و استخوان را در آورد و طلب پاداش کرد. گرگ با عصبانیت به لک لک گفت: همین که سرت را سالم از دهان من بیرون آوردی برایت کافی نیست؟!

آیا حکایت دولت اعتدال در مقابل آمریکا مانند لک لک این ضرب المثل نیست؟! آیا ظریف خانه و کاشانه اش در آمریکا نمی باشد؟!

والسلام

بنام خدا و برای خدا

دولت اعتدال که اکثر افراد آن از قشر پولدار، مرفهین بی درد، و اشرافیت لیبرال انتخاب گردیده و تعدادی هم فتنه گر در درون خود جای داده و ثابت نموده که در اداره امور کشور ناتوان و لرزان است، در تازه ترین پرده اعتدال، آقای اسحاق جهانگیری در همایش فرمانداران کشور این ناتوانی را به اطلاع همگان رسانده و گقته است: «ما از کجا بدانیم چه کسانی پولدار هستند؟(یعنی خودشان را!!!) عده‌ای در گذشته به مردم پول دادند و حالا که ما می‌خواهیم یارانه پولدارها را حذف کنیم، بدهکار می‌شویم.»

البته برای ارادت بیشتر به کدخدا(آمریکا) و علی رغم خوشبین نبودن مقام معظم رهبری به مذاکرات هسته ای، اسحاق خان  می گوید: «ما به آینده مذاکرات خوش‌بینیم و امیدواریم این مذاکرات به نتیجه برسد.» البته تاکنون این خوشبینی افراطی برای همگان مشهود گردیده و دولت هم امید وار است تا کدخدا عنایتی نماید و مذاکرات را با حراج تأسیسات هسته ای کشور به نتیجه برساند و سپس می گوید: «ما برای مدیریت کشور در شرایط لغو تحریم‌ها برنامه داریم.» و عکس سخن جهانگیر خان این است، که اکر تحریمها لغو نشود هیچ برنامه و توانی برای اداره کشور ندارند! و لذا ملتمسانه دست نیاز به دامن کدخدای جهانخوار دراز نموده و کلید حل مشکلات اقتصادی کشور را در ژنو و سوئیس و نیویورک دنبال می نمایند!

در ادامه بحث معاون اول رئیس جمهور می گوید: «اکنون شرکت‌های خارجی صف کشیده‌اند تا به ایران ورود پیدا کنند. اما ما نباید اجازه دهیم بازار ایران در اختیار شرکت‌های خارجی قرار بگیرد و تولیدکننده داخلی مجبور شود کالاهای خارجی را وارد کند.» البته حرف درست و حقی ایشان گفته اند، اما این سخن کذب است! زیرا دولت با نمایندگی رئیس دفتر رئیس جمهور آقای نهاوندیان تاکنون سه دور مذاکرات نیمه محرمانه با فرستادگان کدخدا(دو بار در ایران و یکبار در ژنو) برای رضایت و سپردن بازار ایران به آمریکائیها برگزار نموده است و لذا مسئولین دیگر کشورها اگر می خواهند مکتب عملی ماکیاول را بشناسند و با شیوه دروغگوئی آشنا شوند می توانند دوره ی فشرده در نزد مسئولین دولت اعتدال بگذارانند!

آقای جهانگیری در پایان حرفهای ضد و نقیض خود، اخطاری به عده ای که احیاناً قصد دارند سخنرانی های فتنه گران  سال 88 و هتاکان در حمایت دولت را در شهرستانها مختل نمایند، گفته است: «فرمانداران باید اقتدار مدیریتی خود را حفظ کنند. نباید جلسات سخنرانی‌های قانونی در شهرستان‌ها بهم بخورد و نباید اجازه داد عده‌ای مقابل قانون بایستند. همواره باید قوانین ملاک باشد.»

معاون اول رئیس جمهور حرف درستی گفته و بر همگان لازم است قوانین کشور را رعایت نمایند، اما عده ای از همین مسئولان دولت اعتدال که کم هم نیستند! در فتنه سال 88 قانون را زیر پا گذاشتند و در کنار اغتشاشگران و هتاکان به نظام اسلامی حضوری چشمگیر داشتند و هنوز هم بر اعتقادات باطل خود پایبندند، مگر مجید انصاری و آخوندی و ... از فتنه گران نیستند! و لذا اگر مردم و نیروهای مؤمن به اسلام و انقلاب مشاهده نمایند که فتنه گری در سایه حمایت و بی قانونی دولت! بخواهد از تریبون و منابر نظام اسلامی در ضدیت با اهداف اسلام، امام و انقلاب سخنی بگوید؛ بر اساس اصل هشتم قانون اساسی و سفارش امام راحلمان، پس از تذکر به مسئولین در صورت بی توجهی آنان، در مقابل هتکان و فتنه گران دولتی و غیر دولتی خواهند ایستاد و نیازی به اذن جهانگیرها نخواهد بود.

وقتی ناتوانید چرا به بیراهه و کجراهه می روید!!!!!

والسلام

بنام خدا و برای خدا

آقای حسن روحانی در جمع فرماندران کشور بارها سخنانی را بر زبان آورد که نقض کننده سخنان دیگر ایشان بود. ظاهراً ایشان کم حافظه گردیده که موجب سخنان غیر صادقانه ای دیگری از او هستیم! مثلا وقتی دولت خود را راستگو می خواند در جای دیگری می گوید؛ "درست است به پیروزی نهایی نرسیده ایم" اما خواستار شادی و نشاط بی مورد مردم است!

به این سخن رئیس جمهور بنگرید: «در دولت و دستگاه اجرایی یک مشت افراد صاحب‌نظر، راستگو و متدین نشسته‌اند و عاقلانه برای آینده کشور تصمیم می‌گیرند. تمام امید مردم نیز بر همین اساس است ... در امانت مردم خیانت نکنید که امروز آشکار نشود، فردا آشکار می‌شود. باید با راستگویی با مردم سخن بگویید.»

حالا به این چند جمله هم توجه کنید که آقای روحانی گفت: «این روزها باید نشاط در جامعه باشد. درست است که به پیروزی نهایی نرسیدیم، اما قدم‌های بلندی را برداشته‌ایم و همزمان مردم باید شاد باشند و آثار آن را در فرهنگ و اقتصاد و همه عرصه‌ها ببینیم. نمی‌دانم چرا عده‌ای نمی‌خواهند کام مردم شیرین باشند و از لبخند مردم می‌ترسند.»

وقتی جملات فوق مورد مقایسه قرار می گیرد دروغهای شاخداری از آنان بیرون میزند و شنونده را متحیر می کند که چگونه جناب روحانی خود و دولتش را راستگو، صاحب نظر و متدین می داند، آنگاه خود اعتراف می کند و می گوید: «درست است که به پیروزی نهایی نرسیدیم، اما قدم‌های بلندی را برداشته‌ایم و همزمان مردم باید شاد باشند و آثار آن را در فرهنگ و اقتصاد و همه عرصه‌ها ببینیم.»

متأسفانه این دولت راه شادی و امید را با اقدامات نابجای خود بسته است، آنگاه انتظار دارد که مردم برای دروغ بزرگ پیروزی در مذاکرات هسته ای شاد باشند و این شادی در همه عرصه ها دیده شود!

آقای روحانی می گوید:‌« وظیفه ما این است که مردم را خوشحال کنیم.» آیا با افزایش گازانبری قیمت بنزین و سایر فراورده های سوختی کام مردم را شیرین کردید؟! آیا با افزایش دو برابری نقدینگی در طی دو سال می شود کاهش تورم را باور کرد؟ و جیب مردم را بر آن اساس اندازه گیری نمود؟ و خوشحالی را در چهره آنان دید؟!

آقای روحانی! شما به شعور مردم اهانت نموده ای، مگر سخنگو و مأمور پدرخوانده دولت شما نگفتند؛ که یارانه کسی قطع نشده است و پس از یک هفته آن را تکذیب نمود؟! مگر آقای نوبخت نگفتند؛ که قیمت فراورده های سوختی در سال 94 افزایش نمی یابد! پس تغییر قیمت شبانه بنزین و قطع سهمیه مردم چه بود؟ آیا جائی برای خوشحالی مردم در این همه دروغ و ناراستی دولتوجود دارد؟!

آقای روحانی! شما که پس از شادی های بی مورد عده ای خاص و نهیب رهبری، گفتید: که توافقی صورت نگرفته و در تیر ماه همه چیز معلوم می شود؛ پس چرا از مردم درخواست دارید که به صورت واهی و برای خوشحالی کدخدای شما(آمریکا) به شادی در همه عرصه ها بپردازند؟!

جناب روحانی! صداقت عنصر گرانبهائی است که در دولت سهامی اعتدال شما کمتر به چشم می خورد و مردم فهیم ایران همانگونه که گفتید: «در امانت مردم خیانت نکنید که امروز آشکار نشود، فردا آشکار می‌شود.» پس ملت را در سال همدلی و هم زبانی با شادیهای واهی، گول نزنید، زیرا فردا آشکار می گردد و سیه روی می شود هر که در او غش باشد!!!

شعری از شاعری با ذوق به حاج حسن روحانی تقدیم می نمایم و امید است پند گیرد

ای که تدبیرت فقط تمدید تحریم است حسن / لحن تو با دشمنان لبریز تکریم است حسن

سعی کن تا که حواست جمع باشد نازنین / عزت ملت کجا؟ در دست تسلیم است حسن

غده ی نادانی یاران اطراف شما / از قضا خیلی خطرناک است و بدخیم است حسن

احمدی روشن فقط یک فرد دانشمند نبود / بلکه او یک مکتب سرشار تعلیم است حسن

برخلاف ایده ی رهبر اگر رفتی بدان / روز ننگینی به اسمت ثبت تقویم است حسن

با ظریفت هرچه میخواهی بکن اما بدان / موشک ما روی اسرائیل تنظیم است حسن

والسلام  

بنام خدا و برای خدا

حجت‌الاسلام حسن روحانی در یک معرکه تدبیری، در همایش فرمانداران سراسر کشور که فکر می کرد آنان را به جبهه جنگ با داعش اعزام می کند در سخنرانی حماسی، هیجانی و کذبی خود، با تعرض به حکم رهبر معظم انقلاب مطالب موهنی را بر زبان جاری کرد و گفت:«می‌گویند اسرار کشور باید محفوظ بماند. مگر کسی به این چیزها شک دارد؟ حالا یک وقتی یک نصیحتی رهبری معظم انقلاب که رهبر هستند و باید نصیحت و ارشاد کنند، نصیحت می‌کنند. حالا همه راه می‌افتند و توصیه دارند و می‌گویند ای دولت وقتی تشنه‌ای باید آب بخوری. والا ما خودمان می‌دانیم وقتی تشنه شدیم باید آب بخوریم. همه توصیه می‌کنند دولت اکسیژن لازم است و چند دقیقه بیشتر نمی‌شود تحمل کرد. والا ما خود می‌دانیم.»

-اولاً جناب روحانی بداند؛ امام خامنه ای ایشان را نصیحت نکرده اند، بلکه دستور و حکمی صادر شده و فرموده اند: «من اجازه نخواهم داد که بیگانگان بیایند و با دانشمندان و فرزندان عزیز و برجسته این ملت صحبت و از آنان بازجویی کنند.» ولذا در صورت تخطی دولت که در رأس آن رئیس جمهور است، نیروهای مؤمن به اسلام و انقلاب، تکلیف اجراء آن حکم را به عهده خواهند گرفت و اجازه نمی دهند هر فرد لیبرالی که آمریکا را کدخدا می داند چوب حراج به دستاوردهای انقلاب بزند.

-ثانیاً جناب روحانی تا کنون تشنگی را احساس نکرده اند و شهیدی برای پاسداری از کیان انقلاب و هسته ای کشور تقدیم ننموده است و تنها هنر آقای روحانی فرزندی بوده که بدلایل نامعلوم در دهه 70 خودکشی نموده و بصورت مخفیانه در حرم امام خمینی دفن شده است! و لذا قدر زر، زرگر شناسد قدر گوهر، گوهری!!!

-ثالثاً آمریکائیها ادعا نموده اند که اذن بازرسی از تأسیسات نظامی و مصاحبه با دانشمندان هسته ای را از شما دریافت کرده اند و معاون تیم مذاکره کننده شما هم اذعان نموده که بازرسی مدیریت شده از اماکن نظامی را پذیرفته اند، پس چرا خود و همکارانتان را دولت راستگویان! لقب می دهید؟!

-رابعاً در لابلای سخنان آقای روحانی مطالبی دال بر استهزاء و بی اهمیت دانستن حکم رهبری به چشم می خورد و لذا این بی حرمتیها نشان دهنده عصبانیت رئیس جمهور از شکست مذاکرات هسته ای است و به نوعی هم تلاش می کند رضایت کدخدا(آمریکا) را با این سخنان بدست آورد! زهی خیال باطل!!!

خامساً رهبر معظم انقلاب بارها شما را نصیحت کردند؛ ولی به بیراهه رفتید! مگر رهبری نفرمودند: «کلید حل مشکلات اقتصادی در نیویورک و لوزان و ژنو نیست، در داخل است.» مگر امام خامنه ای بیان نکردند: « من به مذاکرات خوشبین نیستم» آیا توجه کردید؟! رهبری عزیز فرمودند: «مسئولان نظامی کشور به هیچ عنوان ماذون نیستند که بازرسان را به مراکز و تاسیسات نظامی راه دهند.» چرا آقای روحانی بعنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی هیچ اقدام مؤثری انجام ندادند؟! و صدها نصیحت دیگر که آقای رئیس جمهور و همکارانش تنها با اطاعت زبانی و بدون هیچ عمل مثبتی تلاش کرده اند که خود را مطیع امر ولایت جا بزنند، تا اقدامات ساختار شکنانه خود را در پشت پرده تزویر و نفاق و دروغ پنهاننمایند!!!

 به جناب آقای روحانی که دارای مدارک عالی حقوقدانی، متخصص امنیتی و راستگویی و با تدبیر است، باید گفت: ...  شهدا دعا داشتند، ادعا نداشتند نیایش داشتند، نمایش نداشتند حیا داشتند، ریا نداشتند رسم داشتند، اسم نداشتند و ما تا ابد به آنها که قمقمه ها را دفن کردند تا هوس آب نکنند مدیونیم... باید خجالت بکشیم خیلی بی معرفت شدیم.

پس آقای روحانی شما به غیر از کدخدا دانستن آمریکا چه چیزی برای عرضه نمودن دارید؟! آنچه شما تاکنون عرضه کرده اید؛ کلکسیونی از ادعا، ریا، نمایش، اسم و هوس موج میزند و لیبرالیسم را در ابعاد مختلف آن به آسانی می شود مشاهده کرد!!!

والسلام   

بنام خدا و برای خدا

سئوالی را آقای حمید رسایی نماینده مجلس شورای اسلامی در مسجد النبی خمینی شهر اصفهان از مردمی که برای شنیدن سخنرانیش اجتماع کرده بودند می پرسند که در سئوال و پاسخ آن دنیایی از عبرت وجود دارد و سئوال و جواب بسیار بیدار کننده و هشدار آفرین است، سئوال اینگونه مطرح شد: "به نظر شما می توانند این مذاکره را به سید علی خامنه ای تحمیل کنند؟"

حضار در پاسخ یک صدا گفتند: نه ! اما رسایی در پاسخ مردم و سئوال خود بیان داشت: «سید علی خامنه ای که از امام علی (ع) بالاتر نیست. در جنگ صفین جماعت راحت طلبی که از جنگ و مقاومت خسته شده بودند و می خواستند زندگی دنیاشان را داشته باشند به علی (ع) فشار آوردند و حضرت را وادار کردند به توقف جنگ و پذیرش حکمیت و شد آن که نباید بشود. اینکه امروز هم بتوانند به سید علی این مذاکرات را تحمیل کنند یا نتوانند به ایستادگی و حضور در صحنه و هوشیاری من و شما بستگی دارد.»

دولت آقای روحانی از آغاز فعالیت، تمام تلاش خود را در راستای عادی سازی روابط با کدخدا(آمریکا) در پشت پرده مذاکرات هسته ای قرار داده و اگر کاربران عزیز به یاد داشته باشند، وقتی تیم مذاکره کننده هسته ای به ژنو اعزام گردید، آقای ظریف بر روی ویلچر مخصوص افراد فلج قرار گرفته بود! و رئیس جمهور هم در دانشگاه اعلام نمود که خزانه خالی است! ولذا در این شرایط وخیم اقتصادی فلج، یک فرد فلج را به مصاف کدخدا(آمریکا) فرستاد و شاید این استراتژی رئیس جمهور به خاطر حقوقدان و متخصص امنیتی بودن آقای روحانی است! لذا قابل باور نیست که در پشت پرده مذاکرات هسته ای استراتژی از قبل توسط جریان لیبرال مرتبط با آمریکا تهیه نگردیده باشد، زیرا هیچ عاقلی در دنیای سیاست، آنهم با دشمن اصلی کشورش در یک شرایط فلجی بر سر میز مذاکره نمی نشیند!!!

به کاربران محترم یادآور می شوم که مذاکره کننده ارشد تیم ایران، یعنی آقای ظریف پس از بازگشت و حضور در دانشگاه تهران اعلام کرد که "غربی‌ها از چهار تا تانک و موشک ما نمی‌ترسند، آیا شما فکر کردید آمریکا که با یک بمبش می‌تواند تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیندازد از سیستم دفاعی ما می‌ترسد؟

وقتی آقای ظریف با "شریط فلج بودن در مذاکرات هسته ای" شرکت می کند و "ناتوانی نظامی کشورمان را در مقابل آمریکا" به رُخ قشر فهیم دانشجو می کشد! و رئیس جمهور هم "پالس ملتمسانه مبنی بر خالی بودن خزانه کشور" را به کدخدا ارسال می کند و "آمریکا را کدخدای ده معرفی می کند و دنبال بستن با کدخدا به هر قیمتی می باشد!" آیا این مواضع غیر اصولی که با روحیه استکبار ستیزی امام و انقلابمان رابطه ای ندارد و موجب شادمانی آمریکا گردیده، ملت ایران را نباید نگران کیان انقلاب و کشورشان نماید؟!

می شود گفت؛ که مردم ایران و بخصوص قشر جوان در پای انقلاب اسلامی ایستاده است و همین که امروز چنین سئوالی از سوی آقای رسائی مطرح می شود، بلافاصله دلواپسی مردم را بدنبال دارد و لذا جریان معتقد به انقلاب، در مقابل فشار جریان لیبرال غربگرا به رهبر معظم انقلاب "نه دی" دیگری را خواهد آفرید تا از فتنه بزرگتری جلوگیری نماید و به نظر می رسد که نقش صدا و سیما بعنوان یک رسانه ملی و فراگیر، در جلوگیری از این هجمه وسیع به رهبر عزیز انقلاب از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد، تا انشاء الله چهره تزویر از پرده برون افتد، همانگونه که در فتنه سال 88 برون افتاد.

امام خامنه ای (حفظه الله) در این رابطه فرمودند: «امروز اگر کسانی بخواهند سلطه‌ی آمریکا را مجدداً در این کشور بر قرار کنند، بخواهند از منافع ملی، از پیشرفت علمی، از حرکت مستقل صرف‌نظر کنند برای خاطر رضایت آمریکا، ملت گریبان اینها را خواهد گرفت.»

والسلام

بنام خدا و برای خدا

رهبر فرزانه انقلاب مدام و با اشرافیت کامل به رصد مذاکرات هسته ای مبادرت می ورزند و زمانی که مشاهده می نمایند که تیم مذاکره کننده، خواسته یا ناخواسته مغلوب دسیسه های شیطانی آمریکا گردیده، یک تنه به یاری تیم مذاکره کننده هسته ای برای دفاع از شرافت میهن اسلامی بر می خیزند و امید دشمنان را به ناامیدی مبدل می نمایند و جهان مات و مبهوت استراتژی امام خامنه ای می گردد و لذا دولت که بار اصلی مذاکرات بر دوشش است، باید در مسیر ریل گذاری شده از سوی رهبری معظم انقلاب حرکت نماید والا طمع دشمنان را علیه ملت خود افزایش می دهد.

تاریخ به ما مسلمانان می گوید؛ هر گاه بدون هماهنگی با رهبری جامعه اسلامی مسیری پیموده ایم و به فرمان ولی خدا گردن ننهاده ایم، آن مسیر به بی راهه منتهی گردیده است. وقتی مردم زمان امیرالمومنین علی(ع) به فرمان ایشان تمکین نمی کردند و به سوی میدانهای نبرد نمی شتافتند، همان مردم در مقطعی دیگر به اجبار یا ارده خود به فرمان یزید وارد میدانی شدند که برای همیشه تاریخ مورد لعن و نفرین آزادگان جهان قرار گرفته اند و به خاطر عدم تبعیت از ولی حق مسیر رشد و تعالی مسلمان را به بیراهه بردند.

دولت اعتدال حرف حق ولی فقیه زمان را که بر محور عزت ایران اسلامی ریل گذاری شده را به خوبی می داند ولیکن با سفسطه و توجیه اینکه آمریکا کدخدای ده می باشد، به مسیر غیر حق می شتابد. تاریخ غمبار اسلام به ما می گوید، کسی که با علی(ع) بیعت نکرد، روز دیگر با ذلت و خواری با انگشت پای خونخوارترین حاکم مستبد یعنی حجاج ابن یوسف سقفی بیعت کرد!

امروز اگر دولت اعتدال در مذاکرات هسته ای به نگرانی رهبری جامعه توجه نکند و در مقابل خوشبین نبودن رهبری که افق آن کاملاً دیده می شود، بگوید که به مذاکرات و بستن با کدخدا خوشبین هستم، به راه ناصواب و ظلمت قدم برداشته و مسیر عزت نظام اسلامی را برای گرفتن یک لقمه نان عوض خواهد کرد و آمریکا را بر مقدرات کشور مسلط می نماید!

 قرآن کریم در خصوص عدم تبعیت از پیامبر خدا(ص) می فرماید: «و ما کان لمومن و لا مومنه اذا قضى الله و رسوله امرا ان یکون لهم الخیره من امرهم و من یعص الله و رسوله فقد ضل ضللا مبینا» (احزاب آیه36)

ترجمه: (هیچ مرد مومن و زن مومن را سزاوار نیست که وقتى خدا و رسولش امرى را صادر فرمودند، باز هم در امور خود، خود را صاحب اختیار بدانند، و هر کس خدا و رسولش را نافرمانى کند، به ضلالتى آشکار گمراه شده است.)

پس دولت به کدام سو میرود؟ چرا اینقدر در نزد کدخدا کشور و مردم خود را ذلیل و نیازمند نشان می دهد؟! آیا جریان روشنفکری غربی بر ارکان نظام اسلامی سایه افکنده است؟!

والسلام

بنام خدا و برای خدا

دکتر روحانی در جمع مردم شهرستان ملارد که با نوعی عصبانیت از مطالب مطرح شده از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی در روز یکشنبه بود گفتند: «علی رغم اقلیت کوچکی که بلندگوههای بزرگ در اختیار دارند اکثر مردم پشتیبان صلح و آشتی با جامعه جهانی هستند.»

متأسفانه هر چه افتضاحات دولت اعتدال بیشتر می شود صدایشان بلندتر و طلبشان از مردم بیشتر می شود، هر چه خطاهای استراتژیک دولت در سیاست خارجی و مذاکرات هسته ای با کدخدا(آمریکا) افزایش می یابد، حمله ناجوانمردانه آنان به نیروهای مؤمن و قانونمدار بیشتر می گردد، هر چه توان هسته ای کشور را به تاراج می دهند، در سویی دیگر خود را برازنده تشویق و هورا می خوانند!، هر چه فاصله دولت از اهداف امام و انقلاب بیشتر می گردد خود را به دروغ پیرو امام و رهبری معرفی می نمایند! و انتظار نابجا دارند که مردم نفاق پیچیده آنان را مشاهده نکنند!  

ظاهراً آقای روحانی معنی و مفهوم سال "همدلی و هم زبانی"را درک نکرده و جریان انحرافی و غربگرایهمراه ایشان هم که دولت را در قبضه خود درآورده، همدلی و هم زبانیدر عرصه سیاسی کشور را برای خود باخت می داند و لذا بر طبل تفرقه بر اساس دستوالعمل کدخدا(آمریکا) خواهند کوبید و بنا ندارند از ادبیات هتاکانه و افراطی خود دست بردارند و رمز موفقیت آینده خود را تعارض ملت در برابر هم می دانند و هر چه به فضای انتخابات مجلسین خبرگان رهبری و شورای اسلامی نزدیکتر می شویم، نفاق و وحدت شکنی افراطیون مخالف تفکر امام و انقلاببیشتر به چشم می خورد و در مقابل همدلی و هم زبانی آنان با آمریکا مشهودترمی گردد!!!

علی رغم اینکه آقای روحانی گروهایی را مخل ناامیدی مردم می داند و اقلیتی را با بلندگوهای بزرگ مخل اقدامات ضدامنیتی خود معرفی می کند، لکن دولت با بی تدبیری خود کلید ناامید کردن مردم را در دست گرفته و با قطع بنزین خودروهای شخصی بدون اطلاع رسانی قبلی، دولت آخرین پرده از ناامید کردن مردم را کلید زد، که این امر باعث شد، موج گرانی های افسار گسیخته ای بخاطر بی تدبیری دولت بر ملت تحمیل گردد و دولت و شخص رئیس جمهور هم شرمنده مردمی که باعث ناامیدی آنان گردیده، نباشند و این از هنر جریان لیبرال غربگرای رخنه کرده در درون مراکز حساس و مهم نظام جمهوری اسلامی است!

رئیس جمهور خواسته و یا ناخواسته و بر اساس نظر پدرخوانده دولت و برای رضایت کدخدا(آمریکا) نسبت به منتقدین خود ظلم و ستم روا می دارد و اجازه میدان داری و امید آفرینی به جوان مومنی که مبانی نظام جمهوری اسلامی و راه امام خمینی و امام خامنه ای را با عمق جان پذیرفته اند را نمی دهد و همواره با اهانتهای خود، زمینه امیدبخشی را از جامعه و بخصوص جوانها ستانده و ملت ایران را در رسیدن به آرزوهای بزرگش یاری نمی کند.

"به بزرگی گفتند: هیچ ندیدم که از کسی غیبت کنی، گفت: از خود خشنود نیستم تا به نکوهش دیگران بپردازم."

والسلام

بنام خدا و برای خدا

حجت‌الاسلام حسن روحانی در هشتمین کنگره ملی تجلیل از ایثارگران در 3 خرداد 94 که آنجا را با کلاس انشاء اشتباه گرفته بود، گفت: «... امروز سرزمین اقتصادی شما مردم توسط افلقیان جدید یعنی 1+5 و شورای امنیت سازمان ملل اشغال شده است ... امروز سرزمین فروش نفت ما اشغال شده است. افلقیان آمده‌اند و نمی‌گذارند نفتی را که از آن این مردم است، بفروشیم. ما باید خرمشهر نفت‌مان را آزاد کنیم ... روابط بانکی‌مان با دنیا توسط افلقیان اشغال شده است. ما باید تمامی سرزمین‌های تصرفی اقتصادی، تجاری و علمی‌مان را که در سراسر جهان به ناروا اشغال شده، به عنوان خونین شهر و خرمشهر جدید از دست دشمنان آزاد کنیم ... ما در اینجا اجتماع کردیم که بگوییم که ما ملتی هستیم که خرمشهرها را فراموش نمی‌کنیم و ملتی هستیم که مصمم‌ایم خرمشهرها را آزاد کنیم. امروز خرمشهرهایی پیش‌روی ما است و مصمم هستیم که آنان را به دست ملت و با هدایت رهبری آزاد کنیم ... سوم خرداد ما یک حادثه نیست، بلکه یک حماسه است و ادامه خواهد داشت تا همه خرمشهرهای این سرزمین اعم از اقتصادی، بانکی، بیمه‌ای، اجتماعی، سیاسی، سیاست خارجی، فرهنگی و علمی آزاد شود و ما آن را جشن بگیریم ... همانطور که سرداران نظامی ما خرمشهر را آزاد کردند، سرداران سیاسی هم خرمشهرها را آزاد می‌کنند ... و نشاط و سرور آن، از آن ملت ایران خواهد بود.»

انصافاً آقای رئیس جمهورمان انشاء نویس خوبی هستند و می شود گفت که ایشان علاوه بر حقوقدان و متخصص امنیتی بودن در نوشتن انشاء هم از تبحر لازم برخوردار است! اگر نویسنده انشاء قرائت شده، شخص رئیس جمهور باشد باید به ایشان ایراد جدی گرفت، که چرا وقت مملکت را به نوشتن و خواندن انشاء سپری می کنید؟ ملت به شما رأی داده اند که مشق حکومت و ریاست جمهوری نمائید، نه دانش آموز شوید؟! و این در حالی است که هم زمان شاهد شنیدن خبرهای ناگوار از جلسه غیر علنی مجلس، مبنی بر اینکه آقای عراقچی گفته است؛ ما بازرسی از مراکز(خرمشهرهای) نظامی را پذیرفته ایم و لیست کارشناسان هسته ای را که می خواهند از آنان بازجوئی نمایند در اختیارمان قرار داده اند که هنوز اقدامی برای تحویل آنها (خرمشهرها) انجام نداده ایم!!!

به رئیس جمهورمان باید متذکر شد، آزادی خرمشهر، زمانی محقق شد که امام خمینی اعتقاد راسخ داشتند؛ "آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند"و آمریکا را از ابرقدرتی خلع نموده بودند و لذا فرمودند: "خرمشهر را خدا آزاد کرد." اما وقتی آقای روحانی، آمریکا را کدخدا ده بداند و به خدا هم توکل نکند، نه تنها خرمشهری آزاد نمی شود، بلکه خرمشهرهای دیگری هم به اشغال افلقیان 5+1 و شورای امنیت سازمان ملل در می آید و پذیرش بازرسی از مراکز نظامی در بیانیه لوزان سوئیس، گویای از دست رفتن خرمشهرهای دیگر است!! مگر خرمشهر فردو را بدست خود به دشمن نسپردید؟! مگر 13 هزار از سانتریفیوژهای خرمشهر نطنز را به تاراج ندادید؟! مگر نپذیرفتید که قلب رأکتور خرمشهر اراک را به مزایده دشمنان بگذارید؟! پس چرا؛ دم از آزادی خرمشهرها میزنید و سوم خردادها را تخریب می کنید؟!

وقتی آقای دکتر علی اکبر صالحی معاون رئیس جمهور و رئیس انرژی اتمی در بیمارستان بستری شدند و در یک اقدام منحصر به فرد و عجیب، روده ایشان را بریدند ظریفی نوشته بود؛  تو تیم مذاکره کننده هسته ای فقط صالحی یه روده راست توو شکمش بود که اونم برداشتن ... و پس از این صداقت کمتر دیده می شود!!!!!!!!!!!

والسلام    

بنام خدا و برای خدا

جناب روحانی در گرما گرم تبلیغات ریاست جمهوری خود، پالسی را برای آمریکائیها فرستاد که تاکنون نظام اسلامی بهای سنگینی بابت بی تدبیری در بیان آن پرداخته است و این پالس نابجا و ضد امنیت ملی، باعث گردید که دولت اعتدال هر روز امتیازی به کدخدا(آمریکا) در پرونده هسته ای تقدیم نماید و آنگاه خود را حقوقدان و متخصص امور امنیتی هم معرفی می کند! آقای حسن روحانی در 26 اردیبهشت 92 گفت: «آمریکا کدخدای ده است و بستن با کدخدا راحت تر است!»

ظاهراً حافظه حاج حسن روحانی ضعیف شده و فراموش کرده که امام خمینی در سال 57 انقلابی را در ایران رهبری و به ثمر رسانده که آمریکا دیگر کدخدا نمی باشد و جهان هم این را پذیرفته است. اگر جناب روحانی این حرف را باور ندارد، از مردم غزه بپرسد، زیرا مردم غزه اعتقاد دارند که آمریکا را در جنگهای سه گانه ی با اسرائیل زیر پا گذاشتند و آمریکا هم هیچ غلطی نتوانست بکند!

حال چرا آقای روحانی عامداً بدنبال آن است که گفتمان امام و انقلاب اسلامی را با کدخدا دانستن آمریکا به بیراهه و کژراهه ببرد؟! البته شخص حضرت روحانی به کدخدائی آمریکا ایمان قلبی دارد و حاضر است دستان چدنی آمریکا را در مقابل اهانت به جریان مؤمن به اسلام و انقلاب به گرمی بفشارند و در تماس تلفنی نابجا با اوباما این را ثابت کرد. هر چند آقای اوباما، با اهداء شیردال قلابی آبروی حاج حسن را در نزد ملت برد، اما چون آمریکا کدخدا هست و باید از کدخدا ترسید، همین شیر قلابی هم در نزد لیبرالیسم دلباخته غرب ارزشمند است!!

مسیر اتخاذ شده توسط دولت در سیاست خارجی و بخصوص در رابطه با آمریکا، دقیقاً مخالف نقشه ترسیمی امام خمینی و امام خامنه ای است و اگر به سابقه تاریخی آن مراجعه کنیم، در می یابیم که مذاکرات دولت اعتدل با آمریکا، شباهت بسیار زیادی به صحنه غمبار پایان جنگ صفین و صلح خواهی معاویه دارد. آن وقتی که امام علی(ع) فریاد می زد، به کاغذهای بر سر نیزه ها اعتماد نکنید و از کید و مکر معاویه و عمرعاص غافل نشوید و می فرمود؛ من به صلح طلبی اینان خوشبین نیستم، ولیکن جریانی در داخل سپاه اسلام به مخالفت با علی(ع) پرداخت و اعلام کردند که ما به صلح و راستگوئی معاویه خوشبین هستیم و رمز و راز دیپلماسی با شیطان را بلدیم و نگرانی شما بی مورد است! و رفتند و با نفاق پیچیده و دیپلماسی نابخردانه خود، مسیر تاریخ اسلام را آنچنان عوض کردند که حسین ابن علی(ع) را در عاشورای سال 61 هجری به مسلخ بردند و سر از بدنش جدا کردند و مسلمانان هم به تماشا نشستند!!!

آیا صحنه دیپلماسی دولت اعتدال کاملاً شبیه آن صحنه دیپلماسی ابوموسی اشعری با عمروعاص نیست؟! شباهتها کاملاً جدی است، آن زمانی که ولایت می فرماید؛ من به مذاکرات خوشبین نیستم و نگرانم، اما آقای روحانی اعلام می کند که من خوشبین هستم و قصد بستن با کدخدا را داریم! وقتی ولایت می گوید؛ فقط مذاکره در خصوص پرونده هسته ای باید صورت پذیرد، لیکن جناب روحانی می گوید، مذاکرات هسته ای پله اول تعامل با دنیا است ...!

گویند؛ سرعت آهو 90 کیلومتر در ساعت است در حالی که سرعت شیر 57 کیلومتر است. پس چرا آهو طعمه ی شیر میشود؟!

"ترس" آهو از شکار شدن باعث می شود که او برای سنجیدن فاصله خود با شیر مدام به "پشت سر" نگاه کند... و به خاطر همین سرعتش بسیار کم میشود... تا جایی که شیر میتواند به او برسد ! یعنی اگر آهو به پشت سرش نگاه نکند طعمه ی شیر نمی شود!

اگر آهو به سرعت خود ایمان داشته باشد؛ همانگونه که شیر به نیرویش ایمان دارد؛ هیچگاه طعمه ی شیر نمی شود! و این قصه ی تلخ خیلی از ما آدم ها است... لذا اگر به خودمان ایمان نداشته باشیم و در طول زندگی همیشه به پشت سرنگاه کنیم و به مرور خاطرات گذشته بپردازیم...هم از زندگی مان عقب می مانیم...و هم آینده را از دست می دهیم... و هم آمریکا را کدخدای ده می دانیم! و اگر در مسئولیت ریاست جمهوری هم باشیم، دست شاهان قاچار را در مدلی از قراردادهای ترکمنچای خواهیم بست!!! آیا در پرونده هسته ای اینگونه نیست؟!

والسلام

بنام خدا و برای خدا

رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای در دانشگاه امام حسین علیه السلام خبر از توطئه ای دشمنان انقلاب اسلامی دادند و فرمودند: «بنده خبرهایی دارم از اینکه دشمنان ما با همراهی برخی از مسئولان سفیه منطقه‌ی خلیج‌فارس - نه همه‌شان، بعضی - درصدد هستند که جنگهای نیابتی را به مرزهای ایران بکشانند. پاسداران انقلاب اسلامی و همه‌ی پاسداران حریم امنیّت ملّی در سازمانهای مختلف بیدارند، هوشیارند. این را بدانند که اگر شیطنتی صورت بگیرد، واکنش جمهوری اسلامی بسیار سخت خواهد بود.»

در حالیکه سیاست دولت روحانی بر اساس استراتژی تعریف شده رئیس جمهور ایجاد رابطه با همه کشورها است و هیچ استثنائی هم در پروژه ایجاد ارتباط با کشورهای دوست و متخاصم معین نکرده است و وزارت خارجه کشورمان هم در پای میز مذاکره با آمریکا مشغول کوبیدن آب در هاون است! به یکباره کشتی بان انقلابمان خبر از جنگهای نیابتی دشمنان در مرزهای کشورمان می دهند و جای تأسف است که وزارت خارجه با لبخندهای بی جا، چنان سرگرم مذاکرات بی حاصل برای ایران و پر حاصل برای آمریکا و اسرائیل است(پروژه برد-برد رئیس جمهور) که متوجه توطئه ها نمی شود و آمریکا با اسب تراوای خود، در مستی اینان نقشی اساسی دارد.

این روزها شاهد آن هستیم که فشارهای غرب به تیم مذاکره کننده افزایش یافته و آنان هم نتوانسته اند از حقوق هسته ای و دانشمندان رشید این صنعت بدرستی حفاظت نمایند، لذا مقام معظم رهبری خود وارد میدان شده و می فرمایند: «من اجازه نخواهم داد که بیگانگان بیایند و با دانشمندان و فرزندان عزیز و برجسته این ملت صحبت و از آنان بازجویی کنند.»

سئوال این است که تاکنون امام خامنه ای بصورت جزئی وارد مباحث هسته ای نشده بودند، پس چرا در این مقطع حساس مذاکرات، نهیب برآورده و خط قرمزها را یادآوری می نمایند؟ در این رابطه دو موضوع دور از ذهن نیست؛ یا تیم مذاکره کننده به خط قرمزهای نظام اسلامی واقف نبوده؟ و یا قصد سوئی در جهت عبور از خطوط قرمز را داشته اند! و به نظر می رسد که فرض دوم صحیح تر است، زیرا رئیس جمهور بلافاصله واکنش نشان دادند و در تبریز گفتند: «نظرات رهبر معظم انقلاب اسلامی برای دولت مطاع است و هرگز توافقی را امضا نمی‌کنیم که به کسی اجازه دسترسی به اسرار علمی و نظامی کشور را بدهد.»

ما از رئیس جمهور تشکر می کنیم که سریعاً موضع گیری نمودند ولیکن دم خروس در جائی دیگر پیدا شده و خانم ماری هارف سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در روز پنج‌شنبه در جمع خبرنگاران جهت دسترسی بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به افراد و سایت‌های هسته‌ای ایران گفت: «با ایرانی‌ها در لوزان بر سر این مسئله به توافق رسیدیم و قرار شد در طی یک روند، فهرست اماکن و افراد لازم به بازرسی را تعیین کنیم.»

به نظر می رسد لبخندهای بی مورد وزارت خارجه و پالسهایی که رئیس جمهورمان برای آمریکائی ها ارسال نموده، به اندازه کافی رضایت کدخدا را کسب ننموده و فکر عملیاتی نمودن گزینه های مختلف علیه کشورمان را در سر دارند و لذا نیروهای مؤمن به اسلام و انقلاب باید تلاش کنند که دولت لرزان و ترسو اعتدال، شکست در سیاست لیبرالی خود را به گردن آنها نیندازد و از زیر بار مسئولیت و عقب نگه داشتن چرخه علمی-تحقیاتی کشور با حربه دروغ بزرگ فرار ننماید!

... و حکایت راستگوئی دولت و تیم مذاکره کننده هسته ای، همانند شخصی است که خروس ملا را دزدید و در کیسه اش گذاشت. ملا که دزد را دیده بود او را تعقیب نمود و به او گفت: "خروسم را بده!" دزد گفت: "من خروس ترا ندیده ام." ملا دفعتاً دم خروس را دید که از کیسه بیرون زده بود به همین جهت به دزد گفت: "درست است که تو راست می گویی ولی این دم خروس که از کیسه بیرون آمده، چیز دیگری می گوید!!!"

والسلام