به نام خدا و برای خدا
چرا حسن روحانی پس از انتخابات 7 اسفند 94 بدنبال رفع ممنوع التصویری رئیس جمهور اسبق می گردد؟ و با چه قصدی، یکی از رؤس فتنه سال 88 را برادر خطاب می کند و می گوید: «برادر عزیز من سید محمد خاتمی از اردکان در مجلس حضور داشتند. ایران قهرمان خدمتگزاران خود و آنهایی که برای عظمت ایران تلاش کردند را هیچگاه فراموش نخواهد کرد.»
اگر بخواهیم پاسخ درستی به سئوال فوق بدهیم، لازم است به سخنان رهبر معظم انقلاب با نمایندگان مجلس خبرگان رهبری مراجعه تا به رمز سخنان غیر قانونی و نانجیبانه جناب روحانی پی ببریم. امام خامنه ای در خصوص رفت و آمدهای هیئتهای خارجی به کشور به نکته ظریفی مبنی بر عدم تأثیر این رفت و آمدها در اقتصاد کشور داشتند و فرمودند: «اکنون رفت و آمدهایی از طرف غربی ها انجام می شود اما این رفت و آمدها تاکنون هیچ اثر مثبتی نداشته است.»
حاج حسن روحانی، فکر می کرد که با پاس زیبای خود به کدخدا(آمریکا) در برجام، آنگاه قادر است مشکلات اقتصادی کشور و مردم را حل نماید ولیکن پس از تعلیق تحریمها و عدم پایبندی کدخدا به تعهداتش، رئیس دولت اعتدال، احساس کرد که به پایان راه رسیده و در حل مشکلات اقتصادی ناتوان بوده و به فرافکنی متوسل شده و رفع ممنوعیت تصویر محمد خاتمی را جهت اهداف نامشروع خود دنبال می کند! و با این حربه می خواهد دولت ناتوانش را در پشت سخنان افراطی پنهان نماید و لذا دشمنان انقلاب اسلامی هم تلاش مستمر خود را بر روی اینگونه سخنان قرار داده تا جای دوست و دشمن در نظر مسئولین کشوری عوض شود و در همین راستا است که آقای حسن روحانی همواره نیروهای مؤمن به اسلام و انقلاب را افراطی معرفی می کند و در مقابل دشمنان، نرمش ذلیلانه از خود به نمایش می گذارد!
آمریکا با طرح استراتژی تغییر جای دوست و دشمن در نگاه مسئولین کشورمان، اهدافی را برای گسترش شبکه نفوذ دنبال می کند و به همین خاطر، امروز در نگاه حسن روحانی و تیم هدایتگر علنی و مخفی ایشان، هزینه تقابل با آمریکا و ایستادگی بر سر آرمانهای انقلاب اسلامی و امام بی فایده تلقی گردیده و دشمنان با فعال کردن این استراتژی پیچیده، موفق شده اند برخی براندازان داخلی را که از سابقه انقلابی گری برخوردارند، جهت استحاله نظام اسلامی و نفوذ در مراکز تصمیم ساز و تصمیم گیر وارد نمایند و جناب حاج حسن روحانی هم برای فرار از ناکارآمدی دولت لیبرال خود و اجرائی نمودن پروژه دشمن، این روزها با طرح سخنان ساختار شکنانه، افراطی و برخلاف وحدت و انسجام ملی، بدنبال تسهیل ورود فتنه گران به عرصه سیاسی و اجراء طرح حکمیت هاشمی رفسنجانی در فتنه 88 است، تا با استفاده از این حربه استکباری، نگاه ملت را از خواسته های واقعی خود یعنی معیشت به سوی جنجالهای سیاسی هدایت نماید.
با توجه آنچه گفته شد، در می یابیم که تاریخ قابل تکرار است و امام خامنه ای هم مثل جد بزرگوارشان در جنگ صفین، با طرح حکمیت آمریکائی-اعتدالی روبرو است که طراحان آن، عده ای اشرافی متظاهر به اسلام که از سابقه انقلابی هم برخوردارند، اما مسلمان و مؤمن واقعی نبوده و هدفشان چیزی جز حاکمیت اسلام آمریکائی در برابر اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم نمی باشد و در مسیر ماندن در قدرت و کسب ثروت نامشروع، کاملاً به هم افزائی با جبهه ی استکبار اعتقاد دارند!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
حضرت آیت الله خامنه ای در جمع خبرگان رهبری، سخنان بسیار مهمی را ایراد نمودند که لازم است پیرامون بخشهای مختلف آن به ساعتها به تحلیل و بررسی پرداخت، معظم له که همچنان از فتنه و فتنه گران سال 88 ناخرسند می باشند، در این رابطه فرمودند: «انتخابات هفتم اسفند بار دیگر نادرستی و بی اعتباری سخنان کسانی را که در سال 88 مدعی نامعتبر بودن انتخابات بودند و آن فتنه مضر را برای کشور بوجود آوردند، نشان داد. همانگونه که انتخابات اخیر سالم بود، انتخابات دوره های قبل، از جمله انتخابات سالهای 88 و 84 نیز سالم بودند. برخلاف رفتار نانجیبانه کسانی که در سال 88 رأی نیاوردند و با براه انداختن فتنه برای کشور هزینه بوجود آوردند و دشمن را به طمع انداختند، در این انتخابات کسانی که رأی نیاوردند، به پیروز انتخابات تبریک گفتند که این موضوع، بسیار با عظمت و با ارزش است.»
برخی از فتنه گران سال 88 که خود بارها در انتخابات شرکت کرده و یا مجری برگزاری انتخابات بوده اند، در سال 88 با کلمه رمز تقلب، نانجیبانه فتنه ای را بر کشور و ملت به مدت 8 ماه تحمیل کردند که آثار دود و آتش آن، به قول فتنه گر اصلی، (هاشمی رفسنجانی) همچنان در فضا کشور قابل مشاهده است و چقدر این فتنه گران نانجیبند، که پس از گذشت سالها از آن فتنه عظیم، هنوز بر طبل حکمیت می کوبند و در مقابل رهبری می نشینند و خم به ابرو نمی آورند، زیرا این رفتار از صفات بارز جریان نفاق است!!!!
یکی از اقدامات فتنه گران بعد از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، زمینه سازی برای نفوذ آمریکا در کشور بود، که در این راستا جریان خود باخته اعتدال، بازی برد-برد را با برنامه ای تحت عنوان "پاس و آبشار" با شیطان بزرگ آغاز کردند و در طول مذاکرات هسته ای، جریان اعتدال به هم افزائی با آمریکا پرداختنه و بارها با قانون ستیزی، پاس های بسیار خوبی را به آبشار زنهای آمریکائی تقدیم کردند، که منافع ملی و امنیت ملی کشور را به مخاطره انداختند و لذا دشمنی را که دادن هزاران شهید از در بیرون کرده بودیم، از طریق پنجره های نفوذ، با پاسهای پی در پی جریان اعتدال به کشور وارد شدند و جریان اعتدال با پاسهای خود به طرف آمریکائی، تلاش کرد، تا در انتخابات 7 اسفند 94 جریان فتنه آمریکائی-صهیونیستی 88 را از حاشیه به متن، در مسئولیتهای مهم تصمیم ساز و تصمیم گیر وارد نماید، که این اتفاق نامبارک در انتخابات مجلس شورای اسلامی تهران عملیاتی گردید!!!
وضعیت جریان اعتدال و فتنه گران سال 88همانند آن مشروب خوری است که گویند: اوائل انقلاب پاسداران کمیته یک مشروب خوار را دستگیر کرده بودند، یارو درون پاسگاه از ماموران پرسید؛ مرا برای چه اینجا آورده اید؟ گفتند برای عرق خوری! و یارو گفت؛ پس زودتر بیارین بخوریم، می خوام برم کار دارم!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
وقتی صحنه انتخابات 7 اسفند 94 و نتایج آن بخصوص در تهران مورد بررسی قرار می گیرد، به بحث نفوذ و مهندسی انتخابات توسط جریان برانداز فتنه سال 88 ، دولت اعتدال با حمایت آمریکا و انگلیس می رسیم و شک نباید کرد که تذکرات به موقع رهبر معظم انقلاب دقیق و بر اساس اطلاعات بدست آمده بوده است، معظم له در جمع ائمه جمعه سراسر کشور در مورخ 14/10/94 فرمودند: «یک مسئله، مسئله نفوذ است ما این مسئله نفوذ را در قضیه ی برجام و پس از برجام مطرح کردیم؛ این خیلی مسئلهی عجیب و خیلی مسئلهی مهمّی است. کسانی که در مسائل گوناگون دسترسی به اطّلاعات دارند، خوب میدانند که چه دامی برای کشور گستردهاند یا میخواهند بگسترانند برای نفوذ کردن در حصن و حصار اراده و فکر و تصمیم ملّت ایران، با انحاء مختلفِ تدابیر و سیاستها و توطئهها؛ این الان در جریان است؛ مردم در باب انتخابات باید خیلی متوجّه این باشند. اگر فرض کنیم عنصر نفوذی به شکلی وارد مجلس شورای اسلامی بشود یا وارد مجلس خبرگان بشود یا در ارکان دیگر نظام نفوذ بکند، مثل موریانه از داخل میجَود و پایهها را سست میکند و فرو میریزد؛ قضیّه اینجوری است.»
خانم وندی شرمن پس از پایان انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در سال 92، در جمع اعضاء کنگره آمریکا گفت: «آمریکا باور دارد که نحوه برگزاری انتخابالت، نوع صف بندی ها، گفتمان حاکم بر انتخابات و در نهایت فردی که نام وی از صندوق بیرون می آید، فقط تعین کننده سرنوشت یک نهاد حاکمیتی مانند دولت یا مجلس در ایران نیست، بلکه می تواند بسیاری از معادلات، من جمله در حوزه امنیت ملی را جابجا کند.»
محمد جوا ظریف وزیر خارجه ایران در تاریخ 26 شهریور 93 طی جلسه ای با اعضاء شورای روابط خارجی آمریکا، طی سخنانی عجیب که از یک فرد نفوذی و جاسوس انتظار می رود از آنها می خواهد؛ که در مذاکرات هسته ای با گروه فعلی مذاکره کننده ایرانی توافق نمایند و در غیر این صورت فردی مانند احمدی نژاد در انتخابات 7 اسفند 94 بر سرکار خواهد آمد!!!
خانم وندی شرمن در مصاحبه با خبرنگار نیویورک تایمز ابعاد دیگری از برنامه نفوذ را در پسا برجام رونمایی می کند و می گوید: «حسن روحانی رئیس جمهور ایران بسیار دوست دارد، روز اجراء برنامه جامع مشترک(برجام) پیش از برگزاری انتخابات مجلس باشد تا مردم ایران شاهد برداشته شدن تحریمها باشند.»
وبگاه پولیتیکو در همین راستا طی مقاله ای در 2 دی 94 می نویسد: «دولت اوباما زمانی تحریمها علیه ایران را تعلیق می کند که برای حسن روحامی بیشتریم نفع انتخاباتی را داشته باشد و اگر تحریمها لغو شد، انتظار می رود حسن روحانی رئیس جمهور ایران و میانه روها که از توافق هسته ای حمایت می کنند از این وضعیت بهرهمند شوند. تصور می شود که انتخابات دلیلی برای حرکت سریع ایران در جهت برچیدن زیر ساختهای هسته ای این کشور باشد.»
گری سیمور مشاور پیشین بارک اوباما در سخنرانی 19 اسفند 92 می گوید: «برخی ایرانیهایی که من با آنها صحبت کرده ام، مدعی هستند از جانب حکومت ایران سخن می گویند، بی سر و صدا به من گفتند، که آمریکا باید در حوزه مسائل هسته ای نرمش داشته باشد تا اینکه دست حسن روحانی رئیس جمهور ایران تقویت شود و به پیروزی در عرصه سیاست خارجی دست پیدا کند و تحریمهای اقتصادی ایران برداشته شود و او در موقعیت قوی قرار گیرد تا بتواند تندروها را در انتخابات بزرگ پیش روی ایران یعنی انتخابات مجلس شکست دهد و وقتی او در چنین موقعیتی قرار بگیرد، می تواند ایران را به سمت سیاست های معتدل تر، هم در عرصه داخلی و هم در عرصه خارجی هدایت کند.»
توماس فریدمن در روزنامه نیویورک تایمز می نویسد: «اوباما این توافق(هسته ای) را می خواست تا نیروهای عملگرا در ایران را مورد تقویت قرار دهد.» جان کری وزیر خارجه آمریکا به اعضاء کنگره می گوید: «اگر کنگره این توافق را رد کند، ظزیف و روحانی در داخل با مشکل جدی روبرو می شوند.» و مرکز امنیت آمریکای جدید در گزارشی آورده است: «بازیگران پراگماتیک در ایران از توافق برای اعمال نفوذ گسترده تر داخلی و متعادل کردن سیاست خارجی استفاده می کنند و فرصتهای جدیدی برای ایران و آمریکا به وجود می آید ت منافع مشترک را پیگیری کنند.»
با توجه به آنچه گفته شد؛ آیا طرح بازی برد-برد از سوی جناب روحانی و عبور غیر قانونی برجام از مجلس شورای اسلامی و سرعت در جهت ویران کردن تأسیسات هسته ای و پر کردن قلب رأکتور اراک با بتن و حمل آب سنگین به کشور عمان، آنهم قبل از اجراء تعهدات طرف مقابل؛ یک توطئه طراحی شده از سوی آمریکا و جریان فتنه و اعتدال داخل کشور برای پیروز در انتخابات 7 اسفند 94 نبوده است؟! قطعاً چنین است و ما به رمز و راز سخنان راهگشا و شفاف رهبری پی نبردیم و در دام نفوذ آمریکا و غرب با خیانت جریان اعتدال و فتنه گران 88 گرفتار آمدیم!!!!
پس به شهداء و رهبری عزیز؛ از صدق دل می گویم؛ نه تنها شرمنده ایم، بلکه بی عرضگی خود را نیز ثابت کردیم و لذا ما راببخشید اگر نتوانستیم عمارگونه جلوی مهندسی انتخابات 7 اسفند 94 بایستیم.
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اساس عدالت خداوند بر این قرار گرفته که هر گاه حق مظلومی پایمال شود، دست انتقام خدا او را رها نخواهد کرد و لذا در برجام ناحق بزرگی علیه کشورمان بر اساس خواست شیطان بزرگ و دستور جناب روحانی مبنی بر ریختن بتن در قلب رأکتور اراک با هدایت میدانی دکتر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی صورت پذیرفت و قلب نیروگاه اراک برای همیشه از کار افتاد، اما رئیس جمهور در نشست خبری 14 اسفند حق صالحی را پس داد و دهان صالحی را با بتن پر کرد و اعلام کرد که ایشان حق ندارند در خصوص لغو تحریم و برجام سخن بگوید! زیرا دکتر صالحی در برجام صرفاً برای ویران کردن زیر ساختهای تأسیسات هسته ای کشور انتخاب شده بود!
اما چقدر زود جناب صالحی جواب خوش رقصی های خود به جریان اعتدال را دریافت کرد و اگر به تازگی مدال لیاقت غیر قانونی را دریافت نکرده بود، یقیناً سمت ذلت بار معاونت رئیس جمهور را هم از دست می داد!
ملت ایران باید بدانند که ریختن بتن در قلب رأکتور اراک، هزینه های مادی و معنوی سنگینی بر کشورمان تحمیل نموده، که سالیان سال امکان ترمیم آن وجود نخواهد داشت! من باب نمونه؛ برای بازطرحی نیروگاه اراک در سال 95 مبلغ 800 میلیارد تومان بودجه در نظر گرفته شده و لذا ملت مجبور است هزینه ترس و ذلت دولت اعتدال در برابر کدخدا(آمریکا) را بپردازد و این در حالی است که همه این خسارات و هزینه ها را از ملت پنهان می کنند و خود را منافقانه، ناجی ملت و ایران قلمداد می کنند!
چرا آقای صالحی متوجه نشده که تاریخ مصرفش در دولت اعتدال تمام شده و چرا فراموش کرده که جناب روحانی در 5 اسفند تأکید نموده که «کسی به برجام با چشم بد نگاه نکند؛ چرا که برجام افتخار سیاسی ایران است.» ظاهراً آقای صالحی پیام 24 خرداد 92 را درک نکرده و قصد داشته که از امید و تدبیر کذب دولت رونمائی کند که مورد خشم و غضب لیبرالها قرار گرفت!
آقای صالحی باید این درس مهم را آویزه گوش کند تا بازیچه بازیگران لیبرال قرار نگیرد! زیرا باید به خاطر داشته باشیم؛ که هرگاه به قله رسیدیم همزمان در کنار دره ای عمیق قرار داریم!!!!!!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای که دست جریان نفاق را در پرونده هسته ای خوانده بودند، در پاسخ به نامه رئیس حمهور در 29 دی 94 در خصوصوص سرانجام مذاکرات هستهای، مرقوم فرمودند: «در تبلیغات توجه شود که در برابر آنچه در این معامله به دست آمده، هزینههای سنگینی پرداخت شده است. نوشتهها و گفتههائی که سعی میکنند این حقیقت را نادیده گرفته و خود را ممنون طرف غربی وانمود کنند با افکار عمومی ملت، صادقانه رفتار نمیکنند.» اما پس از گذشت حدود 45 روز از نامه رهبری عزیز، رئیس جمهور در سخنانی نادرست و بر خلاف نظر مقام معظم رهبری در سفر هود به یزد گفت: «برجام تحقق خواست و اراده مردم با کمترین هزینه و کوتاه ترین مسیر بود.»
جریان اعتدالیون غربی که خود را پیروز و سرمست انتخابات 7 اسفند می دانند، در عین حالی که در یزد می گوید؛ «هدایت های رهبر معظم انقلاب در مذاکراتی نفس گیر با قدرت های جهانی حقوق ملت ایران را تثبیت کردند.» ولیکن تلاش دارد که تقابل خود را با رهبری به اطلاع کدخدای خود و اپوزیسیون داخلی و خارجی نشان دهد و لذا، سخنان ساختار شکنانه و ناروا بر علیه رهبری و حتی شورایی که رئیس جمهور رئیس آن است، بر زبان می آورد، زیرا جناب روحانی از فیلتر نظارتی شورای نگهبان برای انتخابات خبرگان رهبری عبور کرده و اسمش در لیست خبرگان جامعه مدرسین حوزه علمیه قم قرار گرفته و رأی لازم را هم برای حمایت از طرحهای منافقانه پدرخوانده دولت(هاشمی رفسنجانی)، کسب کرده و لذا دیگر زمان نفاق ورزیدن را تمام شده می دانند! و به همین خاطر، رمز سخنان ساختار شکنانه و منافقانه رئیس جمهور را باید در درون توهم پیروزی انتخابات 7 اسفند 94 جستحو نمود!
عمارهای امام خامنه ای به هوش باشند و باید چهره کریه نفاق را برای مردم با زبان مردم بیان کرد.
گویند؛ برادران یوسف وقتی میخواستند یوسف را به چاه بیفکنند یوسف لبخندی زد.
یهودا برادرش از یوسف پرسید: چرا خندیدی ؟ این جا که جای خنده نیست
یوسف گفت: روزی در فکر بودم چگونه کسی میتواند به من اظهار دشمنی کند با این که برادران نیرومندی دارم ؟ اینک خداوند همین برادران را بر من مسلط کرد تا بدانم که غیر از خدا تکیه گاهی نیست …
" ای دل پاره پاره ام , دیدن اوست چاره ام "
" اوست پناه و پشت من , تکیه بر این جهان مکن "
والسلام
به نام خدا و برای خدا
چند روز قبل نوشتم که پس از اینکه صالحی و ظریف مدالهای طلایی را به ناحق برای کسب رأی به نفع جریان اصلاحات و اعتدالیون، بخصوص در تهران، دریافت کردند، زبانشان به گفتن حقایق باز شد و از بدعهدی آمریکا پس از اجراء کامل تعهدات ایران سخن گفتند، که به مزاج رئیس جمهور و طیف غربگرای دولت خوش نیامد و لذا جناب روحانی در نشست خبری خود با رسانه های داخلی و خارجی آقای صالحی را همچون یک دستمال کاغذی مصرف شده، از پاسخ دادن به سئوالات نسبت به اجراء برجام و مسائل مرتبط با آن بازنشسته زود هنگام کرد و گفت؛ که سئوالات در رابطه با برجام و تعهدات آمریکا را از آقای ظریف بپرسند! راستی مگر آقای روجانی نگفتند؛ برجام کار خدا بود! پس، مگر میشود از خدا پرسید؟! کاربران عزیز می دانند؛ اگر کسی به خدا دروغ ببندد، حکم شرعیش چیست؟
به نظر می رسد که نمایندگان مجلس، دیگر دغدغه رأی آوری و اقدامات مخرب دولت، علیه خود را در حوزه های انتخابیه نداشته باشند و لذا ضرورت دارد که نمایندگان مردم بر اساس وظایف قانونی خود در رابطه با اجراء غیر قانونی برجام توسط دولت ایران و عدم اجراء تعهدات طرف آمریکائی، دولت و شخص رئیس جمهور را تحت فشار قرار دهند، که چرا قبل از اطمینان از تعهدات طرف آمریکائی، تأسیسات هسته ای کشورمان را منهدم کردید؟ و از رئیس جمهور بپرسند؛ بر اساس کدام حکم و اذن شرعی، اعضاء تیم مذاکره کننده را به دروغ و قسم های جلاله در مجلس وادار نمودند؟ و چرا امروز بخاطر گفتن حقایق با آنان برخورد غیر قانونی می نماید؟ هر چند که جریا مؤمن و انقلابی راضی نبودند که فردی مثل آقای صالحی با داشتن سوابق درخشان انقلابی، خود را بازیچه اهداف جاه طلبانه جریان لیبرال دولت جناب روحانی نماید و آبروی خود را در پای جریان نفاق که آمریکا را کدخدای ده می داند، به هدر دهد!
البته خود جناب روحانی هم در نشست خبری تلویحاً اعتراف نموده که بر اساس برجام همه تحریمها لغو نشده و گفت: «ممکن است یک شرکت بیمهگر که آمریکاییها در آن سهم دارند مقداری تعلل کند یا سوئیفت فلان بانک درست نشده باشد ... ما میتوانیم به هیأت مذاکرهکننده اجازه دهیم در رابطه با بقیه تحریمها نیز مذاکره کند که به نتیجهای مانند برجام برسیم.»
گفتار نادرست رئیس جمهور همانند کسانی است که به ابوسعید ابوالخیر گفتند: فلانی قادر است پرواز کند،
گفت: این که مهم نیست ، مگس هم میپرد.
گفتند: فلانی را چه میگویی؟ روی آب راه میرود!
گفت: اهمیتی ندارد، تکه ای چوب نیز همین کار را میکند.
گفتند: پس از نظر تو شاهکار چیست؟
گفت: اینکه در میان مردم زندگی کنی ولی هیچگاه به کسی زخم زبان نزنی، دروغ نگویی، کلک نزنی و سؤ استفاده نکنی و کسی را از خود نرنجانی ...... این شاهکار است...
والسلام
به نام خدا و برای خدا
کمتر کسی باورش می شد که رئیس جمهور جناب روحانی خطر کند و مستقیما از محمد خاتمی بعنوان یکی از سران فتنه سال 88 به دفاع برخیزد و لذا ایشان در پاسخ به سئوالی درباره ممنوعالتصویر بودن رئیسجمهور اسبق گفت: «شورای عالی امنیت ملی مباحثی در این زمینهها داشته است و من قبلا هم در مصاحبههای دکیگری اعلام کردهام که مصوبهای در شورای عالی امنیت ملی درباره حضرت آقای خاتمی رئیسجمهور دوران هفتم و هشتم نداشته است ... این حرفها به شوخی بیشتر شباهت دارد تا واقعیت.»
نفاق عامل اصلی انحراف کسانی است که خود را در بطن انقلاب می دیدند ولیکن همواره به انقلاب، امام و مردم خیانت کرده اند. جریان نفاق در دهه اول انقلاب، خود را یار امام و انقلاب معرفی می کرد هر چند که در دوران دفاع مقدس هم جناب روحانی با نفاق خود از درون مجلس شورای اسلامی جریانی را به اسم عقلاء علیه تفکر امام و چگونگی پایان جنگ سازماندهی کردند، که امام به شدت با این جماعت منافق برخورد کردند و یا وقتی امام(ره) یک لحظه تردید در باره جنگ را خیانت به رسول الله می دانست اما جناب آقای هاشمی رفسنجانی گوشه ای از پرده نفاق آقای روحانی را در مخالفت با امام بالا می زند و خاطره روز 6 تیر 1367 خود می نویسد: «آقای روحانی به ادامه جنگ اعتقادی ندارد و تاکید بر ختم آن دارد.» آیا می شود جنگ را با چنین فرماندهان منافقی که پس از پایان جنگ، اولین مدالهای فتح را دریافت نمودند، با اندیشه های قرآنی و امام به جلو برد؟!
حضرت زهرا سلام الله علیها در خطبه فدکیه به برخی از صفات پست منافقین اشاره می کند و می فرمایند: ظهر فیکم حسیکة النفاق وسمل جلباب الدین. (عامل انحراف شما از مسیر دین نفاق شما بود.) زیرا این جریان، چهره واقعی خود را بعد از رحلت نبی مکرم اسلام(ص) از نقاب برون انداخت و اهداف خود را به اجراء در آورد.
معمولاً جریان نفاق پس از گسترش حوزه قدرتش، دیگر نیازی نمی بیند که نفاق بورزد و لذا بصورت علنی از محمد خاتمی که از سران فتنه است، به دفاع برمی خیزد، البته مواضع و سکوت آقای روحانی در اثناء فتنه 88 بر کسی پوشیده نیست و از فردی(حسن روحانی) که مسئولیت مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت را عهده دار بوده و ریاست آن مجمع(هاشمی رفسنجانی) هم باتفاق خانواده، نقش اساسی و اصلی را در ایجاد و تداوم فتنه سال 88 بعهده داشته، انتظاری مبنی بر مقابله با فتنه و فتنه گر، همانند دویدن بدنبال سرآب است!
پس میشود گفت؛ سرِّ حمایت علنی حسن روحانی بعنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی از فردی مثل محمد خاتمی که از پادشاه شرابخوار عربستان، برای ایجاد فتنه 88 پول دریافت نموده و از سران فتنه بوده را، باید در افزایش قدرت جریان نفاق بعد از انتخابات 7 اسفند 94 جستجو کرد و لذا من بعد؛ جریان نفاق و غیر انقلابی با بهره گیری از تفکر لیبرالیسم غربی و مدد گرفتن از گفتمان پسا برجامی آمریکایی-اعتدالی، نقش بیشتری را در جهت تضعیف باورهای دینی-انقلابی و انزوا و کنار زدن نیروهای مؤمن و انقلابی، انجام خواهد داد. همان کاری که جریان نفاق بعد از رحلت رسول مکرم اسلام، علیه امیرالمؤمنین(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) و اصحاب حقیقی آن حضرت انجام دادند!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اگر بخواهیم به واکاوی تروریست نامیده شدن حزب الله سرفراز لبنان از سوی مرتجعین عرب خلیج فارس بپردازیم، سهم وزارت خارجه دولت ایران و بخصوص شخص جناب روحانی برجسته است، زیرا دولت لیبرال اعتدال در مقابل اعمال شنیع و جنایات متعدد عربستان در طی یک سال گذشته، آنقدر بی کفایتی و ترس و لرز در برابر کدخدا و جیره خوارانش برای رسیدن به اهداف پلید دنیایی، از خود نشان داده اند، که کشوری همانند جیبوتی هم جرأت نموده، اموال اهدائی ملت ایران برای کودکان و مردم بی پناه یمن را بالا بکشد و دولت بی تدبیر هم جرأت اعتراض را در خود ندیده! فلذا حزب الله لبنان با ینگونه بی لیاقتی های دولت اعتدال، از سوی تروریست پروران، تروریست نام گرفت!
وقتی پلیس بی شرف عربستان به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده تجاوز می نماید و وزارت خارجه کشورمان در فکر لاپوشانی عمل شنیع سربازان عربستانی است، آیا حکام فاسد سعودی تشویق نمی شوند که با ایران قطع رابطه کنند و حزب الله عزیز لبنان را تروریست بنامند؟! و این در حالی بود، که ایران می توانست بخاطر اعمال پست سربازان سعودی حتی برخورد نظامی کند و قطع رابطه با عربستان را کلید بزند، نه اینکه با بی عرضگی شرایط را برای اقدامات طرف مقابل برضد کشورمان و حزب الله آماده نمائیم!
وقتی تعداد زیادی از حجاج ایرانی در ایام حج امسال در منطقه منا به شهادت رسیدند و رئیس جمهور و وزیر خارجه کشورمان سفر خود را نیمه تمام رها نکردند و به کشور باز نگشتند و به عیش و نوش در نیویورک پرداختند، آیا مجوزی برای دهن گجی عربستان و قطع رابطه با ایران و تروریست نامیدن حزب الله لبنان را فراهم نکردند؟!
اگر کشورمان، وزارت خارجه فعالی در شأن نظام اسلامی داشت و به دریوزگی و مذاکرات بی حاصل با کدخدا(آمریکا) امید نمی بست و با اعمال پلید و کثیف عربستانیها در فرودگاه جده و حادثه منا، به موقع برخورد تنبیهی می کرد، امروز نمی بایست حزب اللله سرفراز لبنان از سوی بی مقدارترین رژیمهای عربی تروریست نامیده شود؟! و آنگاه مشترهای نفتمان هم در اختیار عربستان قرار گیرد! و دولت تدبیر مجدداً برای پرادخت یارانه مردم عزادار شوند! ولذا سهم دولت اعتدال در تروریست نامیده شدن حزب الله لبنان، آنهم بدست حامیان اصلی تروریست، موجب شرمساری جناب روحانی و وزارت خارجه بی رمقش می باشد!
شیطان، در حوالی میدان بساطش را پهن کرده بود و فریب میفروخت و مردم دورش جمع شده بودند و هیاهو میکردند و هول میزدند و بیشتر میخواستند. در بساط شیطان همه چیز بود؛ غرور، حرص،دروغ، خیانت، جاهطلبی و ... هر کس چیزی میخرید . و در ازایش چیزی میداد. بعضیها تکهای از قلبشان را و بعضی پارهای از روحشان را و برخی ایمانشان را میدادند و عده ای انسانیت شان را......!!!!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
جبران خلیل جبران نویسنده پر آوازه لبنانی می گوید: «برای انهدام یک تمدن سه چیز را باید منهدم کرد: اول خانواده , دوم نظام آموزشی و سوم الگوها. برای اولی منزلت زن را باید شکست. برای دومی منزلت معلم و برای سومی منزلت دانشمندان و اسطوره ها.»
وقتی عمق رویدادهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را می نگریم، شک نباید کرد که فرهنگ و تمدن انقلاب اسلامی و یا همان اسلام ناب محمدی(ص) از اهداف بلند مدت دشمن و ایادی داخلی آن و یا همان اسلام آمریکائی است و لذا برای شکستن و انهدام فرهنگ انقلاب اسلامی، منزلت خانواده ایرانی، منزلت نظام آموزشی-تربیتی و منزلت نخبگان و دانشمندان کشورمان در حال شکسته شدن و یا شکسته شده است!
1-امام والا مقاممان فرمودند: «از دامن زن مرد به معراج می رسد.» اما غمگینانه باید گفت؛ وقتی زنان و مردان کشورمان در معرض شدیدترین تهاجمات و شبیخونهای فرهنگی قرار می گیرند و زنان و دخترانمان با فرهنگ غربی در آموزش و پرورش و دانشگاه و جامعه و تربیت می شوند، آیا از دامن بخشی از زنان جامعه امروزی ما، مرد به معراج می رسد؟ خیر، قطعاً به جهنم خواهد رفت؟
2-امام بزرگوارمان فرمود؛ معلمی شغل انبیاء است، پس چرا منزلت و شأنیت معلم، چه در جذب نیرو و چه در پرداخت حقوق و چه در تدوین کتب آموزشی، مد نظر قرار نمی گیرد؟ آیا با این سیر نزولی، فرهنگ و تمدن انقلاب اسلامی در معرض انهدام قرار ندارد؟!
3-وقتی فرار نخبگان و دانشمندان در قالب فرار مغزها روز به روز ابعاد پیچیده تری پیدا می کند و دولت اعتدال هم نمی خواهد و یا نمی تواند حتی دانشمندان انرژی هسته ای را از معرض انهدام و انزوا حفظ کند، آیا منزلت آنها را نگه داشته است؟ وقتی اساتید برجسته مؤمن و متعهد در دانشگاهها منزوی می شوند و بخاطر تفکر غربی و لیبرالی دولت، اجازه تدریس پیدا نمی کنند، آیا با این تفکر نابکار و غربی می شود منزلت دانشمندان را حفظ کرد؟!
غمگیانانه باید گفت؛ که سیاست دولت جناب روحانی در هر سه موضوع در راستای انهدام فرهنگ و تمدن انقلاب اسلامی و کمک به تهاجم فرهنگی دشمن قرار دارد و لذا مجلسی قدرتمند، انقلابی و اعتقادی می تواند، وظیفه دفاع از منزلت خانواده، نظام آموزشی و دانشمندان و نخبگان را در مقابل تفکر غیر انقلابی و غیر دینی دولت جناب روحانی بعهده بگیرد.
آیا مجلس دهم ظرفیت و توان برداشتن چنین بار سنگینی را دارد؟؟؟
والسلام
به نام خدا و برای خدا
علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی که برجام را موفقیت آمیز می خواند، پس از نوفقیت ضعیف دولت اعتدال از انتخابات مجلس در اعترافی که نفاق در آن دیده می شد، بدون ذکر نام کدخدای جناب روحانی(آمریکا) سخن از بد عهدی غرب به میان آورد و گفت: «غرب در اجرای تعهدات برجام تأخیر دارد ! تحریمها کامل رفع نشده است !منتظریم وزارت خارجه این بحران را حل کند.»
در دولت لیبرال و غربگرای اعتدال، آمریکا باوری ذکر هر روز برخی مسئولین اجرائی شده و تلاش دارند تفکر آمریکا باوری خود را به لایه های مختلف جامعه گسترش دهند و لذا در گفتار خود، تخلفات و دشمنی های شیطان بزرگ را می پوشانند و هر کجا که باید از بد عهدی آمریکا سخن بگویند از کلمه غرب و بدعهدی غرب استفاده می کنند تا ارادت و نوکری خود را به کدخدا اثبات نمایند و مورد غضب رئیس دولت اعتدال قرار نگیرند!
پس از سخنان عجیب صالحی، جناب ظریف المالک هم گفت؛ با دقت و نگرانی اجرای برجام را دنبال می کنیم و از حل نشدن اختلافات با آمریکا سخن به میان آورد و علی لاریجانی رئیس مجلس در همین رابطه گفت:«مدتی است که از امضای توافق نامه هسته ای می گذرد و در این مدت ایران به تمام تعهدات خود عمل کرده است، اما متاسفانه هنوز از طرف مقابل این تعهدات به طور کامل اجرایی نشده است.» این در حالی است که ایران همه گزینه و توانمندی خود را که روی میز مذاکرات هسته ای گذاشته بود را با نظر آمریکا منهدم کرده و حالا گرفتن حق نظام اسلامی، آنهم با دستانی خالی و لرزان و زبانی الکن در برابر کدخدا، بسیار سخت و شاید غیر ممکن باشد. عجیب تر از عدم پایبندی آمریکا به تهداتش در برجام، گرفتن مدال های رنگین بی حساب و کتاب از دست رئیس جمهور بود، لذا باید پرسید؛ شما بر چه اساسی مدال لیاقت به همراه 116 سکه طلا دریافت کرده اید! و نتوانسته اید حقوق کشورمان را از شیطان بزرگ بگیرید؟!
مگر به کسی که قلب رأکتور اراک را از محوظه آن خارج کرده و با دستور آمریکا با بتن پر نموده، مدال داده میشود؟! مگر افرادی که هنرشان تنها برچیدن سانتریفیوژها و از رده خارج کردن تأسیسات هسته ای فردو و خارج کردن اورانیم غنی شده از کشور بوده مدال تقدیم می کنند؟!
این روزها خبرهای نگران کننده ای از نتیجه برجام و تعلیق تحریمها به گوش می رسد، گاهی گفته می شود که سوئیفت بین المللی برای گشایش اعتبارات ارزی باز نشده و حتی فرانسویها گفته اند که بدون اجازه آمریکا امکان پایبندی به قرارداد فروش هواپیمای ایرباس به ایران وجود ندارد و ظریف و صالحی هم از بدعهدی آمریکا سخن می گویند و لذا معنی این خبرهای موثق این است، که رفتن جناب روحانی به فرانسه و بستن قرار خرید 118 فروند هواپیما ایرباس چیزی غیر از کشک نخواهد بود!!!
سخنان جناب صالحی و ظزیف همانند شخصی است که از رفیقش پرسید؛ چرا همه مردم به من میگن «احمق»! رفیقش گفت؛ الان نشونت میدم و بعد دو تا لیوان آورد و آنها را به هم زد. دوستش گفت؛ کیه در میزنه؟ و یارو بهش گفت؛ حالا فهمیدی چرا به تو میگن احمق! و بعد گفت؛ خب! بیا این لیوان ها رو نگه دار، من برم درو باز کنم!
والسلام
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرا مجرمین نفوذی در قدرت، محاکمه نمی شوند؟
آیا وقت محاکمه حسن روحانی نیست؟
سئوال خوب به تولید فکر خوب می انجامد
عاشورا چگونه رقم حورد؟
مخرج مشترک با دشمن، یعنی چه؟
بساط انفعال را از قوه قضائیه برچینید
اغتشاشگران از داعش بدتر و اصلاحطلبان از هر دو بدتر
جنگ جهانی شناختی و ترکیبی بر علیه ایران
غروب اغتشاشات در ایران و شکست جبهه استکبار
[عناوین آرشیوشده]