به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
اخیرا وزیر خارجه کشورمان برای پیگیری برجام به کشور نروژ رفته و شاهد موش و گربه بازی جناب ظریف با وزیر بازنشسته سابق خارجه آمریکا بودیم! این ملاقات سه نفره که در آن خانم موگیرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم حضور داشت، در نوع خود تعجب برانگیز بود!
طرح این سئوال که چرا جان کری وزیر خارجه سابق آمریکا در کنار وزیر خارجه کشورمان حضور یافته و از برجام و اجراء موفق
آن توسط ایران سخن گفته وهمه طرف‌ها را به اجراء تعهدات خود در برجام دعوت می کنند.
آقای جواد ظریف قبل از عزیمت به نروژ اعلام کرده بود که آمریکا به تعهدات خود در برجام عمل نکرده و لذا عدم اجراء برجام از سوی آمریکا در زمان وزارت خارجه جان کری بوده است، حال سئوال اینجا است، اگر آمریکا در زمان وزارت خارجه جان کری به تعهداتش در برجام عمل نکرده، پس حضور ایشان در کنار ظریف چه معنایی دارد؟!
به نظر می رسد که بازی مسخره ی برد-برد حسن روحانی در پسا برجام ادامه داشته و نظام اسلامی همچنان باید هزینه ی دیپلماسی ذلیلانه ایشان را بپردازد! و یحتمل، برای حضور و سخنرانی جان کری در کنار جناب ظریف، مبالغی دلار به اضافه هزینه رفت و برگشت جان کری توسط وزارت خارجه ایران پرداخت شده است! و این، گوشه ای از سخن گفتن با دنیا در افکار و گفتار بزدلانه ی حسن روحانی است!
راستی جناب روحانی و آقای ظریف! 4 نفر از اعضاء اصلی تیم مذاکره کننده هسته ای، که در شکل گیری برجام نقش اساسی داشته، جاسوس بودن آنها محرز شده، آیا از محل اختفای آنها خبری دارید؟! آیا بخاطر دو تابعیتی، امکان فراخوانی آنها به ایران و دستگیری 3 نفر باقی مانده، فراهم می شود؟! پس؛ این موش و گربه بازیها و مردم فریبیها را تمام کنید!!!
والسلام
به نام خدا وبرای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام/ با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
وقتی عملکرد چندین ماهه بنی صدر را در سالهای 59 و 60 مورد برسی قرار می دهیم به نکات قابل توجهی می رسیم که
نشان از هماهنگی عملی و نظری سیاستهای بنی صدر با حسن روحانی دارد! تذکر جدی و دقیق مقام معظم رهبری در افطاری مسئولین کشور، خطاب به رئیس جمهور، از نکات برجسته معظم له در آن سخنرانی بود، که اگر جناب روحانی به آن پایبند باشد، اعتلا و اقتدار کشور را بدنبال دارد و اگر همچنان در مسیر سیاستهای لیبرالی بنی صدر حرکت نماید، به عزت و اقتدار نظام اسلامی آسیب وارد می کند، لذا با توجه به اینکه اکثر مردم و بخصوص جوانان کشور عزیزمان ایران، نسبت به سیاستهای تفرقه افکنانه و منافقانه بنی صدر، بی اطلاع هستند، برای مقایسه به چند نمونه اشاره می شود.
بنی صدر تلاش می کرد، تا برنامه ها و سیاستهای خود را با سیاست غرب هماهنگ کرده و الگوی عملی او برگرفته از سیاست لیبرالیستی و آموزه های غرب بود! بنی صدر منافع ملی را با ترازوی لیبرالیسم می سنجید! و اگر منافع ملی ایران در مقابل منافع غرب قرار می گرفت، آنرا غیرعقلانی و مستحق ذبح شدن در پای منافغ غرب می دانست! بنی صدر در اوج حمله ددمنشانه رژیم بعثی عراق، که بخشهای مهمی از کشورمان را به تصرف خود درآورده بود، اجازه مسلح شدن و مقابله با بعثیون را به ملت ایران نمی داد! بنی صدر با اسلام انقلابی امام و شهید بهشتی زاویه داشت و از اسلام التقاطی و لیبرالیستی منافقین خلق حمایت می کرد! و در پایان هم با
پوشش زنانه! به همراه سردسته مجاهدین خلق فرار و به فرانسه پناهنده شد!
به یقین باید گفت؛ عملکرد 4 ساله حسن روحانی بسیار شبیهه عملکرد خائنانه بنی صدر در سالها 59 و 60 است. او در همان مسیر بنی صدر حرکت می کند! و لذا اقتدار موشکی کشور را برنمی تابد!، اسلام رحمانی را در تقابل با اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم مطرح و بدنبال پیاده سازی اسلام سازگار با فرهنگ غرب و شیطان بزرگ است! جناب روحانی آمریکا را کدخدای ده خوانده و حذف شعار مرگ بر آمریکا را آرزو می کند و توان هسته ای کشور را به ثمن بخس به کدخدا واگذار کرد! هزینه سازش را بر چالش با دشمنان ترجیح داده و برای رسیدن به آرمانهای لیبرالیسم غربی، استقلال کشور را به حراج می گذارد!
به جرأت باید گفت؛ بنی صدر با نداشتن عمامه و علی رغم اثبات جاسوسی او برای سازمان سیای آمریکا، جرأت برخی از کارهای جناب روحانی را نداشت، اما در عملکرد و تفکر حاج حسن روحانی، کارهای افراطی، ضدانقلابی و خودسرانه، بر خلاف اصول و مبانی انقلاب اسلامی موج می زند! با این حال، آیا باید منتظر تغییر بنی صدر دیگری باشیم؟! چرا عبرت نمی گیرند و به رهنمودهای امام خامنه ای توجه نمی کنند؟!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
حسن روحانی که پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری 96 را مدیون طراحان منافق و ضدانقلاب "استراتژی جنگ و صلح" است، اخیرا در
مراسم تجلیل از خادمان قرآنی، حضرت امام حسن(ع) و حضرت روح الله را وجه المصالحه ترس خود و دوستان لیبرالش قرار داده و گفته است: «امام حسن(ع) مظهر حلم و صبر بود. صبر و حلم برای صلح، سخت‌تر از صبر و استقامت در میدان جنگ است ... امام(ره) برای دوران انقلاب و جنگ هرگز نگفت که جام زهر نوشیدم، اما در زمان صلح این مطلب را بیان کرد ...»
دکتر حسن عباسی در چند سال گذشته، چندین بار از اسنادی سخن گفته؛ که یک روزنامه اسرائیلی از افشاء رابطه پنهانی حسن روحانی با برخی از عوامل آمریکائی-اسرائیلی در دورن دفاع مقدس سخن به میان آورده و حسن روحانی هم سکوت کرده و از طرح شکایت بر علیه افشاء کنندگان، آن رابطه خائنانه خودداری نموده است!
در لابلای خاطرات مرحوم هاشمی رفسنجانی، مخالفت حسن روحانی با استراتژی امام مبنی بر ادامه دفاع مقدس موج می زند! و همچنین خاطرات وزیر وقت سپاه پاسداران، گویای ترس و وحشت حسن روحانی از نزدیک شدن به خطوط مقدم نبرد خبر می دهد! و لذا با رئیس جمهوری روبرو هستیم، که منتقدین خود را بزدل و
ترسو می خواند ولی بخاطر ترس و بزدلی، به پاریس می رود و با عناصر جاسوس آمریکای-اسرائیلی، مخفیانه برای مبارزه با امام و ختم جنگ، جلسه برگزار می کند!
با توجه به توضیحات فوف، وقتی تفکر برخی از فرماندهان سپاه امام حسن و برخی از مسئولین کشورمان در زمان حضرت امام، اشرافیگری و لیبرالیسم باشد و خائنانه با معاویه و عناصر آمریکائی-اسرائیلی جلسات مخفیانه برگزار نمایند و سپس به معاویه بپیوندند و به حضرت روح الله گزارش نمایند، که بسیجیها به جبهه نمی روند و بودجه ی برای ادامه جنگ نداریم!، آیا راه چاره ای، بهتر از صلح برای امام حسن علیه السلام باقی می ماند؟! و یا برای حضرت روح الله -با دروغ عدم بودجه کافی و نرفتن بسیجیها به جبهه- چاره ای به غیر از نوشیدن جام زهر تلخ قطعنامه باقی می ماند؟! و لذا کار امروز ترسوهای بُزدل لیبرال، تحریف و تفسیر به رأی صلح امام حسن علیه السلام و نوشیدن جام زهر حضرت روح الله، برای سائیدن سر برآستان شیطان بزرگ و ایجاد انحراف در مبانی و اصول انقلاب اسلامی است!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
اگر دولتی داشته باشیم که فرمانده اقتصاد مقاومتی آن(جهانگیری) در مناظره های زنده تلویزیونی، به جای طرح شیوه های مبارزه با
قاچاق، دختر قاچاقچی وزیر آموزش و پرورش را مظلوم بخواند و از او دفاع نماید، آیا اقتصاد کشور در برابر تحریمها مقاوم خواهد شد؟! پس چاره ی کار، فرمان آتش به اختیار است.
اگر دولتی داشته باشیم که وزیر ارشادش، از نیروهای پر مسئله امنیتی و ضد نیروهای ارزشی و انقلابی باشد، آیا حرکت فرهنگی انقلاب اسلامی را به سمت لیبرالیسم نمی برد؟! پس چاره ی کار فرمان آتش به اختیار است.
اگر دولتی داشته باشیم که معاون وزیر ارتباطاتش در فضای مجازی از بقایای فتنه 88 و حزب منحله مشارکت باشد، آیا فضای مجازی کشور، پایگاهی بر علیه مبانی دینی و انقلابی نخواهد شد؟! پس چاره ی کار فرمان آتش به اختیار است.
اگر دولتی داشته باشیم که وزیر تعاون و کار و امور اجتماعی اش از نیروهای امنیتی و از عناصر اصلی فتنه 88 باشد، آیا زمینه ی اشتغال جوانان و عبور از روکود اقتصادی حاصل می شود؟! پس چاره ی کار فرمان آتش به اختیار است.
اگر رئیس جمهوری داشته باشیم که مبانی فکریش لیبرالیسم غربی باشد! و مدرک تحصیلی دکترایش را با تقلب از انگلستان اخذ کرده باشد! و زبان انگلیسی هم نداند! و در عین حال خود را حقوقدان معرفی نماید! آیا نباید شاهد قراردادهای ذلت بار و ننگینی همانند: بـــرجـــام، ســند 2030 ، 
FATF (قرارداد بانکی) و IPC (قرارداد نفتی)باشیم؟! پس چاره ی کار فرمان آتش به اختیار است.
اگر رئیس جمهوری داشته باشیم، که اجازه ندهد، برادرش حسین فریدون، بخاطر تخلفات گسترده، توسط قوه قضائیه دستگیر شود!، آیا اعتماد مردم، نسبت به نظام اسلامی خدشه دار نمی گردد؟! پس چاره ی کار فرمان آتش به اختیار است.
وقتی رئیس جمهور کشور و برخی از وزراء ، معاونین و مدیران او، از تفکر لیبرالیسم تبعیت نمایند و از قانون اساسی و قوانین جاری کشور، تبعیت نکنند و فاقد معیارهای لازم، برای تصدی مسئولیتهای مهم کشوری باشند، آیا این جماعت لیبرال و خودسر، امنیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور را به مخاطره نمی اندازند؟! ولذا فرمانده کل قوا، فرمان آتش به اختیار را به افسران جنگ نرم صادر می نماید؟!
حرکت دولت اعتدال همانند فتنه گران سال 88 رساندن کشور به مرز خطرناک براندازی است و لذا فرق جماعت لیبرال با فتنه گران سال 88 در این است، که لیبرالها بصورت ظاهری، از رهبری تبعیت نشان می دهند، ولی خائنانه در حال مقابله با نظام اسلامی و لایت فقیه هستند!،پس چاره ی کار، فرمان آتش به اختیار است.
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / در هر نَفَس ارادت و در هر نَفَس سلام
دوستان و همراهان "وبلاگ وزنه سیاسی" حتما یادشان نرفته که مسئولین قضائی کشور، چندین بار وعده دادند که پس از
برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال 96 به تخلفات متعدد خاندان حسن روحانی و حسین فریدون رسیدگی خواهند کرد و لذا انتخابات به پایان رسیده و مردم منتظر اقدامات ذیل هستند.
*محاکمه حسین فریدون(برادر رئیس جمهور) و بازداشت او آغاز نشد!
*اعتراف بابک زنجانی مبنی بر کمک 5 هزاز میلیارد توامانی در سال 92 به ستاد انتخاباتی حسن روحانی، که ریاست محترم قوه قضائیه آنرا رسانه ای کرد!
*چرا مردم ایران از محکومیت کشورشان و صدور گاز مجانی به کشور ترکیه بی اطلاع باید باشند و قوه قضائیه چشم خود را بر این فساد بزرگ می بندد!
*مردم منتظرند، همانطور که مرحوم کُردان بخاطر تقلب در مدرک تحصیلی، از وزارت کشور عزل شد، با حسن روحانی هم برخورد و از ریاست جمهوری عزل گردد، اما آقای علی لاریجانی، بین دو دوست خود، مرحوم کردان و حسن روحانی تفاوت قائل شده، مرحوم کردان به خاطر آن اقدام متقلبانه در مجلس استیضاح شد، دِق کرد و از دنیا رفت، ولی پرونده ای برای اقدام متقلبانه حسن روحانی تشکیل نمی شود و دِق هم نمی کند!!!!!!!!!!
*امضاء و اجراء محرمانه سند 2030 و تخلف حسن روحانی و برخی از وزرا او قطعی
است، اما دستور رهبری، مراجع تقلید، علماء و نخبگان کشور، همچنان بر زمین مانده و دولت هم منافقانه از ابطال سند 2030 خودداری می کند!
*برای اولین بار، رهبر معظم انقلاب، بحث تقلب و تخلف در انتخابات ریاست جمهوری 96 را مطرح، تائید و دستور برخورد جدی با متقلبین و متخلفین را صادر کرده ولیکن خبری از اقدامات قوه قضائیه رسانه ای نشده و یا اقدامی صورت نگرفته است!
*مردم همچنان منتظر نتایج برخورد قانونی قوه قضائیه با حقوقهای نجومی هستند، ولی آن قوه پاسخ دقیقی به افکار عمومی نمی دهد!
*اقدامات خودسرانه، متقلبانه و غیرقانونی رئیس جمهور و برخی از معاونین و وزراء او در موارد فوق الذکر، قطعی است و لذا ملت، بی صبرانه منتظر اقدامات قانونی قوه قضائیه و مجلس شورای اسلامی هستند، پس، ریاست محترم قوه قضائیه؛ انتخابات به پایان رسید و ملت منتظرند تا آن قوه محترم، بر اساس قانون اساسی و قوانین عادی کشور به تخلفات گسترده خاندان حاکم بر قوه مجریه رسیدگی و گزارش آن به مرم ارئه شود.
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نَفَس ارادت و با هر نَفَس سلام
بیش از دو دهه از اعلان خطر رهبر معظم انقلاب، در خصوص تهاجم فرهنگی دشمن می گذرد و لیکن دستگاههای عریض و 
طویل فرهنگی، بدون در نظر گرفتن مبانی انقلاب اسلامی در راستای اهداف تهاجم فرهنگی دشمن عمل می کنند و لذا اوج ولنگاری فرهنگی در عملکرد دولت اعتدال دیده می شود، زیرا مبانی فکری حسن روحانی برگرفته از تفکر لیبرالیسم غربی و غیردینی است!
بخشی از مسئولین کشور در قوه مجریه، بدون توجه به مبانی دینی اسلام، از درون سنگرهای فرهنگی و سیاسی نظام اسلامی، به ارزشهای دینی و اعتقادی مردم حمله ور شده و به استخدام تهاجم فرهنگی دشمن درآمده اند و لذا کشتیبان انقلاب اسلامی، با قطع امید از مسئولین مربوطه، راه چاره را در این دیدند، که فرمان "آتش به اختیار" را صادر نمایند، تا افسران جنگ نرم، اولا در جلوی سیل ویرانگر تهاجم فرهنگی دشمن، سدی ایجاد نمایند و ثانیا مسئولان خودسری را که بدون توجه به ارزشهای دینی و اعتقادی، در پازل تهاجم فرهنگی دشمن بازی می کنند، مهار شوند.
آری؛ پس از صدور فرمان آتش به اختیار از سوی فرمانده معظم کل قوا، برخی از ناآگاهان، مغرضان، منافقین و سهل اندیشان، فرمان "آتش به اختیار" را مغایر با قوانین جاری کشور دانسته و به تحریف آن پرداخته و
اقدامات خودسرانه را نوید می دهند، تا افسران انقلابی مقابله با جنگ نرم را از ورود به میدان "آتش به اختیار" منصرف نمایند.
به این جماعت لیبرال و همسوی با تهاجم فرهنگی دشمن باید گفت؛ افسران جنگ نرم و نیروهای مؤمن به اسلام و انقلاب، چندین سال است که شاهد اقدامات خودسرانه شخص رئیس جمهور و مسئولین فرهنگی کشور، بر علیه مبانی دینی، انقلابی و اعتقادی مردم هستند و لذا یکی از ثمرات فرمان "آتش به اختیار،" جلوگیری از اقدامات خودسرانه ی مسئولینی است، که از ارزشهای دینی و انقلابی فاصله گرفته و قارون وار به اشرافی گری و کاخ نشینی عادت کرده اند.
آری فرمان "آتش به اختیار" یعنی در جلوی خودسری مسئولین لیبرال ایستادند. "آتش به اختیار" از سوی امام خامنه ای همان فرمان حضرت روح الله است که فرمودند: «نگذارید انقلاب بدست نااهلان و نامحرمان بیفتد» و باز تأکید فرمودند: «تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست لیبرالها بیفتد.» و لذا افسران جنگ نرم، در مقابل مسئولین خودسر و لیبرالی می ایستند، که از خط امام و انقلاب اسلامی دور شده و در جهت گسترش فرهنگ غربی، قوه مجریه را پایگاه لیبرالیسم کرده اند.
والسلام
به نام خدا و برای خدا
مقتدای کشورمان، برخی دستگاهای مرکزی قوه اجرائیه را مختل و ناکارآمد دانسته و لذا فرمان عملیات "آتش به اختیار"را به افسران جنگ
نرم ابلاغ و فرمودند: «خب شما افسرهای جنگ نرمید -قرار شد شما افسران جوان جنگ نرم باشید- آنجایی که احساس میکنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمی تواند درست مدیریّت کند، آنجا آتش‌به‌اختیارید؛ یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید.»
رهبری در رابطه با توضیح "آتش به اختیار" فرمودند: «مثلاً فرض کنید اینکه فلان آهنگ قبل از افطار پخش بشود یا نشود، میشود مسئله‌ی اصلی؛ نامه‌نگاری میکنند! پیدا است که این دستگاه اختلال پیدا کرده ... وقتی این‌جوری دستگاههای مرکزی اختلال دارند، آن‌وقت اینجا جای همان آتش‌به‌اختیاری است که عرض کردم.»
برای پی بردن به رمز عملیات "آتش به اختیار"،کافی است به گلایه نماینده بسیج دانشجویی در محضر فرماندهی کل قوا توجه نمائیم، که گفت؛ «آقا ما گلایه داریم و عرض گلایه می خواهیم پیش شما بکنیم، گلایه از دولت که تکیه بر مسند جمهوری اسلامی میزنه و "در نقش اپوزیسیون"، با نظام مواجهه می کنه.»
پس از سخنان نماینده بسیج دانشجوئی، ندای مظلومانه امام خامنه ای بر حسینه طنین
انداز شد، که فرمودند: «من هم یک چیزی بگم؟ شما گلایه کردید، بدانید این گلایه من هم هست.»
رمز آتش به اختیار فرمانده عزیز را در همین نکته باید جست، که برخی با رأی ملت، بر مسند قوه مجریه تکیه زده، ولی نقش اپوزیسیون را دارند ولذا برخی از سخنان رئیس جمهورمان در مناظره های زنده تلویزیونی در ایام انتخابات 96، همان سخنان ضدانقلاب خارج نشین (اپوزیسیون) بود، که برای کسب چند رأی و اخذ رضایت شبکه صهیونیستی-وهابی بیان گردید!
حقیر در تعجبم؛ چرا مردم در انتخابات 96 فردی را که عمامه به سر دارد و در نقش اپوزیسیون را بازی می کرد، به کنار نزدند و مجددا به او رأی دادند؟!
آری، اپوزیسیون را اینکونه تعریف کرده اند: شناسنامه ایرانی دارد! در خارج از کشور مستقر است! ضد انقلاب است! و با حکومت مستقر، مخالف است! و لذا فرمان آتش به اختیار از سوی فرمانده صادر شده تا افسران جنگ نرم، پیگیر مطالبات بر زمین مانده نظام اسلامی باشند.
والسلام
به نام خدا و برای خدا
یکی از بخشهای مهم سخنرانی رهبر معظم انقلاب در بیست و هشتمین سال رحلت ملکوتی حضرت روح الله، طرح "استراتژی
چالش در برابر سازش" ابرقدرتها بود، که دولت حسن روحانی در چهار سال گذشته بجای "چالش، سازش با قدرتها" را برگزید و از این رهگذار، خسارات سنگینی به کشور و ملت تحمیل کرد، لذا امام خامنه ای ضمن مثالی از سازش ذلیلانه سعودیها در برابر آمریکائیها، فرمودند: «بعضی عقلانیّت را در این میدانند و میگویند که «چالش با قدرتها هزینه دارد» -[البتّه] اشتباه میکنند- بله، چالش هزینه دارد، امّا سازش هم هزینه دارد. شما ملاحظه کنید دولت سعودی برای اینکه با رئیس‌جمهور جدید آمریکا بتواند سازش بکند، مجبور میشود بیش از نیمی از ذخایرِ موجودی مالی خودش را در خدمت هدفها و طبق میل آمریکا هزینه کند. اینها هزینه نیست؟ سازش هم هزینه دارد. چالش اگر عقلائی باشد، ... هزینه‌اش بمراتب کمتر از هزینه‌ی سازش است.»
تاریخ غمبار کشورمان گویای این است، هرگاه بجای "چالش" با قدرتهای زورگو، "سازش" را برگزیدیم، بخشهایی از حاکمیت و منافع ایران را از دست داده ایم، وقتی با انگلیسیها سازش کرده و از حوزه ای آبی هیرمند و استان هرات گذشتیم، امروز با خشکسالی در سیستان و
بلوجستان روبرو هستیم! اگر از حاکیمیت بحرین، در برابر چالش با انگلیس عقب نشینی نمی کردیم، امروز شاهد جدا شدن منطقه استراتژیک و نفت خیز بحرین و کشتار شیعیان آنجا بدست وهابیت آل سعود نبودیم! اگر حسن روحانی با روحیه کاخ نشیپنی، چرخیدن سانتریفیوژها را به چرخیدن اقتصاد مردم و کشور گره نمی زد و سازش ذلیلانه را در اجراء فوری برجام نمی پذیرفت، امروز شاهد تحریمهای جدید و درخواست مذاکره در خصوص کاهش برد موشک های بالستیک و حذف محور مقاومت از سوی آمریکا نبودیم!
آری امام خامنه ای به زیبای تمام، استراتژی سازش دولت اعتدال را زیر سئوال بردند و لذا حسن روحانی باید در گزینش وزراء، معاونین و مدیران اجرائی دولت دوازدهم، اصول و مبانی اسلام، انقلاب و امام را مدنظر قرار دهد، زیرا جناب روحانی و دست یارانش در چهار سال گذشته، بزرگترین آسیب را در اجراء استراتژی نرمش قهرمانانه، در مذاکرات سازش با شیطان بزرگ و غرب، به ملت و کشور وارد کردند!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
مردم خوب کشورم در دوران تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری سال 96 بارها شاهد لرزش دستان حسن روحانی در مناظره
با توجه به اینکه جناب روحانی دارای سابقه بیماری لرزش اندام نبوده و در زمان دفاع مقدس هیچگاه به خط مقدم نبرد نزدیک نمی شده! و تا قبل از مناظره، هیچ لرزش دستی از او دیده نشده، فلذا باید دلیلی برای لرزشهای غیرعادی دستان حسن روحانی پیدا کرد! حقیر بدنبال پاسخ این سئوال بودم، که این حدیث زیبا را از لبان حاج قاسم سلیمانی، این سرباز فداکار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شنیدم که امام جعفر صادق علیه السلام فرموده باشند: مَنْ خَافَ اَللَّهَ أَخَافَ اَللَّهُ مِنْهُ کُلَّ شَیْءٍ وَ مَنْ لَمْ یَخَفِ اَللَّهَ أَخَافَهُ اَللَّهُ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ (اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد 3 ص 110)
ترجمه؛ «هر که از خدا بترسد، خدا همه چیز را از او بترساند و هر که از خدا نترسد، خدا او را از همه چیز بترساند.»
#آری, اگر کسی از خدا بترسد، در مقابل ملت ، آنهم در لباس روحانیت، از تفکرات فاسد لیبرالیسم و اومانیسم، برای ماندن در قدرت، استفاده نمی کند و لرزشی بر دستانش مشاهده نمی شود!
#اگر کسی بداند که از راه حیله گری و خارج از معیارهای انقلابی و دینی در
کسب رأی مردم است و از خدا هم نمی ترسد، پس باید در برابر ملت و جهان دستانش بلرزد!
#وقتی جناب روحانی از خدا نترسد و از خطوط قرمز نظام اسلامی، برای کنترل قدرت و ثروت عبور کند! آنگاه لرزش دستانش،خبر از سرِّ درون او می دهد!
#وقتی جناب روحانی یقین دارد، که دست ناپاک برادرش در سوءاستفاده های کلان سیاسی و اقتصادی آلوده است، اما اجازه بازجوئی از برادرش را به قوه قضائیه ندهد، پس لرزش دستانش، قابل مخفی کردن نیست!
#وقتی مجری ستاد حسن روحانی در شهرستان ایلام، به تمسخر امام رضا علیه السلام می پردازد و ایشان هم از خدا نمی ترسد و لب فرو می بندد، پس باید در مقابل ملت دستانش بلرزد!
#وقتی حسن روحانی از خدا نترسد و در ستاد انتخاباتیش در اراک به ناموس مردم تجاوز و در نهایت به خودکشی منجر شود، پس چرا دستان حسن روحانی نلرزد؟! حقیر می گویم، اگر حسن روحانی از خدا می ترسید، بخاطر این جنایت هولناک، باید دِق می کرد و مُی مُرد !!!!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اگر مجلس شورای اسلامی به انفعال دچار شود و هیئت رئیسه آن بر اساس زد و بندهای سیاسی حاکم بر مجالس
غیراسلامی و لیبرالیسم غربی انتخاب گردند و نمایندگان مردم، برای منافع حزبی و شخصی، به وکیل الدوله تنزل کنند، آنگاه به انقلاب اسلامی سخت خواهد گذشت.
هرگاه که رئیس جمهور نظام اسلامی، با استفاده از فرهنگ رایج کشورهای غربی، به تبلیغات انتخاباتی مبادرت ورزد و با استفاده از ابزارهای مشروع و نامشروع به تهدید نظام اسلامی بپردازد و از همین راه بر کرسی ریاست جمهوری دست یابد، آنگاه به انقلاب اسلامی سخت خواهد گذشت.
هر گاه مسئولین کشور، دچار زندگی اشرافی شوند و انقلاب اسلامی را برای رسیدن به قدرت و ثروت، مغازه های دونبش بدانند و برای ملت خود ارزشی قائل نباشند، آنگاه به انقلاب اسلامی سخت خواهد گذشت.
هر گاه شورای نگهبان، رئیس جمهوری درون قدرت را برای دوره چهار ساله دوم، فاقد صلاحیت تشخیص دهد و او هم، نظام اسلامی را به عدم برگزاری انتخابات 96 تهدید نماید و شورای نگهبان، مجبور به تائید صلاحیت او شود!، آنگاه
به انقلاب اسلامی سخت خواهد گذشت.
اگر برادر رئیس جمهور کشورمان در سازماندهی باندهای فساد اقتصادی نقش داشته باشد و قوه قضائیه برای سیر مراحل قانونی حسین فریدون را به دادسرا احضار نماید و حسن روحانی در مقابل اقدام قانونی قوه قضائیه، کشور را تهدید به جنگ نماید، آنگاه به انقلاب اسلامی سخت خواهد گذشت.
اگر رئیس جمهورمان با استفاده از انواع تقلب، کرسی ریاست جمهوری 96 را تصرف و سخن از اداره کشور بر اساس نظر اکثریت نماید و از گفتمان اسلام، انقلاب و امام فاصله بگیرد، آنگاه به انقلاب اسلامی سخت خواهد گذشت.
هرگاه حقوقهای نجومی بعنوان سهم مدیران از سفره انقلاب خوانده شود و لیبرالها بر قوه مجریه حاکم شوند و رئیس جمهورمان در دنیای پر از آشوب اطرفمان، به اقتدار نظامی کشور حمله ناجوانمردانه نماید، آنگاه به انقلاب اسلامی سخت خواهد گذشت.
والسلام
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرا مجرمین نفوذی در قدرت، محاکمه نمی شوند؟
آیا وقت محاکمه حسن روحانی نیست؟
سئوال خوب به تولید فکر خوب می انجامد
عاشورا چگونه رقم حورد؟
مخرج مشترک با دشمن، یعنی چه؟
بساط انفعال را از قوه قضائیه برچینید
اغتشاشگران از داعش بدتر و اصلاحطلبان از هر دو بدتر
جنگ جهانی شناختی و ترکیبی بر علیه ایران
غروب اغتشاشات در ایران و شکست جبهه استکبار
[عناوین آرشیوشده]
|
تدبیر آنی اگر انسان به اندازه ای که برای توجیه اعمال "بــــــــــــــد" زحمت می کشد برای انجام اعمال " خــــــــــــــــــــــــوب" تلاش کند، جامعه اصلاح می شود. این یعنی اصلاح طلبی واقعی. |